جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1712
نحوه پذیرش و پرورش آرمان‌های عصر روشنگری در آلمان با تکیه بر آرا کانت، هردر و هگل
نویسنده:
گلناز صالح‌کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اين رساله در جستجوی پاسخ به دو پرسش است: اول اينکه فيلسوفان آلمان در قرون هجدهم و نوزدهم تا چه اندازه تحت‌تاثير انديشه‌های روشنگری بودند و دوم اينکه آنها چگونه اين انديشه‌ها را در متن تفکر و فضای آلمانی پرورش دادند. از آنجا که متفکران در عرصه‌های فلسفی و اجتماعی در دوران معاصر به طور مستقيم و غير مستقيم تحت‌تاثير آرمان‌های اين عصر هستند پژوهش در دستاوردهای اين دوره هنوز اهميت خود را از دست نداده است. همچنين فيلسوفان آلمانی به دلايل مختلفی که در اين رساله بررسی خواهند شد، کمتر به عنوان انديشمندان عصر روشنگری مطرح شده‌اند؛ در حاليکه می‌توان برای نظام فلسفی آنها جايگاه جديدی در نسبت با آرمان‌های روشنگری قائل شد. برای حفظ فضای فکری اين دوره و درک بهتر جايگاه اين فيلسوفان در بررسی آثار آنها از همان روش تحقيقی استفاده شده است که فيلسوفان روشنگری به ما می‌آموزند. يعنی روشی درون‌باش که بدون تکيه به امر متعالی هسته‌ی مساله‌ی مورد تحقيق را موشکافی می‌کند و در اين بررسی از شيوه‌ی تجزيه و ترکيب بهره می‌برد. در پايان رساله روشن خواهد شد که فيلسوفان مورد بررسی چگونه در سه شاخه‌ی شناخت، دين و تاريخ موضع خود را نسبت به انديشه‌های عصر روشنگری مشخص کرده‌اند.
خدا در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
بهاره فکور یحیایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب «خدا در فلسفه جدید» که ترجمه دو فصل مهم آن پیش روی شماست، به شرح و نقد نظریه‌پردازی‌های فلسفی در مورد خدا در دوره جدید می‌پردازد که به دلیل محوریت کانت در تاریخ فلسفه و اهمیّت کتاب پدیدار‌شناسی روح هگل در دوره اوج نظریه‌ورزی پیرامون خدا، این دو فصل از کتاب را برای ترجمه انتخاب کردم و انگیزه اینکه کتاب جیمز کولینز را برای مطالعه «خدا در فلسفه کانت و هگل» برگزیدم، شهرت فلسفی وی در زمینه مسئله خدا بود ونیز اینکه کتاب آنقدر ضرورت داشته که فؤاد زکریا استاد فلسفه در قاهره آن را به زبان عربی ترجمه نموده است. و از آنجا که رشته تحصیلی‌ام در دوره کارشناسی ادبیات عرب بود، با تطبیق جملات انگلیسی و عربی به فهم نزدیکتری از متن انگلیسی دست یافتم.ب. مبانی نظری:در این رساله پس از ترجمه فصل ششم و هفتم کتاب خدا در فلسفه جدید نوشته جیمز کولینز، در بخشی جداگانه به شرح و تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل به کمک منابع فارسی می‌پردازم.به منظور شرح نظریات کانت در باب خداوند به موضع وی نسبت به بنیان‌های خداباوری، انحلال الهیات طبیعی، تصوّر خدا، نسبت خدا و اخلاق و نیز افکار کانت پیرامون خدا در دوره اخیر زندگی‌اش توجه شده است.به قصد فهم مسئله «نسبت خدا و مطلق‌ هگلی» به شرح بیگانه‌گشتگی سه‌گانه، نسبت روح مطلق با فلسفه،صورتبندی دوبارهبراهین اثبات خدا، فلسفه تاریخ به مثابه تئودیسه و نیل به فلسفه از جانب دین از منظر هگل پرداخته شده است.پ. روش تحقیق :روش من در ترجمه در مرحله اول رجوع به کتب فارسی‌ای بود که پیرامون کانت و هگل نوشته شده بود تا با واژه‌های کلیدی و معادل آن در فلسفه این دو آشنا شوم .البته برای یافتن معادل های فارسی بسیاری از کلمات نیز از فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی که توسط ماری بریجانیان گردآوری شده است، بسیار کمک گرفتم. در پایان رساله واژه‌نامه‌ای را تهیه نمودم تا خواننده بداند که از معادل‌های پیشنهادی کدام یک را در این ترجمه انتخاب کرده‌ام. پس از نگارش بخش ترجمه برای توضیح و شرح بیشتر مطالب نویسنده، بخشی را به تبیین مسئله خدا در فلسفه کانت و هگل اختصاص داده‌ام که در آن از دیگر کتب و مقالات فلسفی بهره گرفته‌ام. علاوه بر این در همه صفحات نیز کلماتی را در پاورقی ذکر کرده‌ام تا اگر خواننده در مورد معادل آن تردید داشت بدون ارجاع به کتاب انگلیسی به راحتی بتواند آن را در پاورقی ملاحظه کند. ت. یافته‌های تحقیق :در مورد موضع کانت و هگل نسبت به مسئله خدا می‌توان گفت که کانت با نقد دلیل وجودی، فلسفه عقلی متعارف را مورد نقد قرار می‌دهد زیرا که دکارت، با بیان دلیل وجودی یکی از اصول موضوعه اصلی تمامی فلسفه را از عهد افلاطون تا عمر خود و حتی تا زمان کانت به صداقت بیان داشته است و آن این است که وجود و کمال مساوی یکدیگرند و واقعیات را درجاتی است که از آنچه کمال ناچیزی دارد و به سختی می‌توان گفت موجود است آغاز می‌شود و تا کامل‌ترین که اعلی مراتب وجود است، ادامه می‌یابد در تمامی فلسفه متعارف این سلسله مراتب برای تصور هست بودن افتراض شده است و وجود را درجاتی است و بنابراین، می‌توان گفت که خدا از هر موجودی که فرض شود موجودتر است.اگر کانت اعتبار دلیل وجودی را نفی کرده است، هگل نیز دلایل کانت را در رد آن دلیل نامعتبر شمرده است. به عقیده هگل، کانت به درستی وسعت دامنه شمول دلیل وجودی را ندیده است چه در واقع همین دلیل وجودی است که تمامی فلسفه متعارف و فلسفه هگل نیز به لحاظ اینکه می‌توان گفت بسط و گسترش همان دلیل وجودی در سیر تاریخ است، بر آن اتکاء دارد. خدا به نظر هگل، به وسیله کل جریان تاریخ به اثبات می‌رسد. زیرا همین جریان تاریخ سرانجام مانند نوعی شکفتگی به خدا منتهی می‌شود.ث. نتیجه‌گیری و پیشنهادات :در طول تاریخ فلسفه و کلام غرب پیرامون مسئله خدا برهان و نظریه‌ورزی‌های بسیاری ارائه شده است اما بسیاری از اهل فلسفه و کلام برآنند که آنها اتقان فلسفی و استحکام منطقی مطلوب را ندارند. این ادله غالباً به برهان جهان‌شناختی باز می‌گردد، که آن نیز نهایتاً بر نفی تسلسل مبتنی است و تنها قادر است وجود علت‌العلل را ثابت کند و نه خدای ادیان را که جامع صفات کمالی است. اگر این شبهه را قوی فرض کرده و یکایک ادله وجود خدا را خدشه‌دار بدانیم در این صورت باید گفت که خدشه در ماهیت دلیل است نه وجود مدلول چون وجود خدا حالت منتظره بین وجود و عدم نیست که تابع فلسفه و کلام بشری باشد.جای تأمل است که در ادیان مخصوصاً کتب آسمانی سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام دلیلی از نوع براهین فلسفی و منطقی پیرامون خدا اقامه نشده است. در قرآن مجید آمده است: «افی الله شکٌ فاطر السموات و الارض» (ابراهیم، 10)اصولاً پیدا است که نگاه و زبان دینی با نگاه و زبان فلسفی تفاوت دارد. در عالم واقع و تجربه به ندرت می‌توان مؤمن و دینداری را یافت که با برهان فلسفی ایمان آورده باشد پس راه دین با آنکه از راه عقل جدا نیست ولی می‌توان گفت از راه عقل‌ورزی فلسفی جداستتمامی تاریخ، نوعی تکوین تصور خدا و تکوین توجه به مساوی بودن «کامل» و «واقع» است. در فلسفه هگل این کامل، برخلاف فلسفه افلاطون و دکارت در آغاز نمی‌آید بلکه در پایان ظاهر می‌شود. اما بدون شک این ظاهر امر است؛ زیرا از آنجا که این کامل ازلی و ابدی است، چون در پایان است باید در آغاز هم بوده باشد.کانت پس از نقض همه دلایلی که به وسیله عقل نظری اقامه شده، عقل عملی را جایگزین عقل نظری می‌کند و بدین ترتیب با جنبۀ جدیدی از تصور خدا مواجه می‌شویم که در آن خدا به عنوان اصل و مبنای اخلاق و اخلاقی بودن است. بدین وجه که چون ما در درون خود احساس تکلیف می‌کنیم در ما هم اختیار و هم یک نفس و هم یک غریزه به تعبیر کانتی وجود دارد. غریزه‌ای که می‌خواهد بالاخره روزی سعادت و فضیلت منطبق بر هم شوند و صاحب فضیلت سعادتمند گردد و چون آن روز فرا نمی‌رسد یا لااقل ضرورتاً در این دنیا فرا نمی‌رسد باید مقارنه سعادت و فضیلت در ورای دنیای ما یافت شود و این منوط بر تصور خداست. اما تصور خدا به عنوان یک اصل موضوع عقل عملی با واقعیت اعتقادی که در قلب مؤمن جلوه‌گر می‌شود مطابق و سازگار نیست زیرا آنچه که یک مؤمن می‌طلبد آن است که خدا بیش از یک اصل موضوع باشد ولو به معنای کانتی.
سرچشمه های فلسفه ی دین در اندیشه های هیوم و کانت
نویسنده:
حمزه حاتم‌پوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محور سخن همان‌گونه که از عنوان پایان نامه برمی‌آید بررسی فلسفه‌ی دین از نگاه هیوم و کانت است. بررسی آراء دین‌پژوهی این دو از آن رو مهم است که از نخستین فیلسوفانی هستند که با شیوه‌ای نو و برون دینی مفاهیم و آموزه‌های دینی را برمی‌رسند. هدف از این رساله آشنایی با نگرش این دو فیلسوف بزرگ باختر زمین است تا دریابیم که چرا پژوهش آن‌ها را شیوه‌ای نو در دین‌پژوهی می‌نامند. برای دست‌یابی به این مهم ضمن نگاه به آثار خود هیوم و کانتکتاب‌های شارحین را نیز می‌نگریم و این پرسش را پی خواهیم گرفت که آیا با توجه به مبانی فلسفی این دو نفر امکان خداشناسی نظری از نگاه ایشان وجود دارد؟ و آیا هیوم و کانت دین طبیعی را می‌پذیرند و اگر پاسخ مثبت است به چه معنا؟این رساله سه بخش اصلی دارد که در پاره‌ی نخست به بررسی آراء هیوم می‌پردازیم. این بررسی را با کتاب تارخ طبیعی دین هیوم می‌آغازیم و سپس با نگاه به کتاب گفتگوهایی درباره‌ی دین طبیعی و پژوهش در بنیان‌های فهم بشر سنجش‌های فلسفی هیوم را درباره برهان‌های نظم و کیهان شناختی و مساله‌ی شر می-نگریم. در آغاز پاره دوم نگاهی به مبانی شناخت‌شناسی کانت و ایده‌آلیسم استعلایی‌اش می‌اندازیم و سپس با توضیح فلسفه‌ی اخلاق و بیان ویژگی‌های خرد عملی کانتی به فلسفه‌ی دین او وارد می‌شویم. در پاره‌ی پایانی به صورتی گذرا برخی همانندی‌ها و ناهمانندی‌های این دو را بیان می‌کنیم.همان‌گونه که در روند نوشتار خواهیم دید شناخت نظری مفاهیم و اثبات عقلانی گزاره‌های فراطبیعی با توجه به مبانی هیوم و کانت ناممکن می‌نماید و این دو نمی‌توانند سخن از شناخت مفاهیم دینی بزنند. البته با این تفاوت که کانت با جدایی بود از نمود گونه‌ای دین طبیعی برای خود می‌سازد که نمایی کاملاً اخلاقی دارد. این رساله تنها آغاز راه بررسی و مقایسه‌ی آراء این فیلسوفان است و هنوز پرسش‌های فراوانی می‌ماند که باید در آینده (البته با نگاه به این رساله) بدان پرداخت.
تاثیر مبانی معرفت شناسانه اومانیستی در اقتصاد
نویسنده:
مریم صانع پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
از آنجا که علم اقتصاد منحصر به شناخت پدیده‌های عینی و واقعی نیست، و الگوهای اقتصادی تحت تأثیر جهان‌بینی‌های خاصی قرار دارند، لذا مقاله حاضر به ریشه‌ یابی معرفت شناسانه علم اقتصاد درجهان کنونی می‌پردازد؛ و نسبت معرفت‌شناسی علم اقتصاد امروزی را به تفکر اومانیستی حاکم بر نظریه‌های فلاسفه بعد از دوره رنسانس، تحقیق و بررسی می‌کند. برای رسیدن به این منظور: در بخش اول، تعریفی مختصر از اومانیسم ارائه می‌شود. سپس، به سیر معرفت‌شناسی اومانیستی با معرفی نظرات متفکران بارز نگرش مزبور پرداخته می‌شود. در بخش دوم، نومینالیسم و اندیویدوآلیسم، به عنوان شاخصه‌های اومانیستی اقتصاد در جهان امروز، نظریه آدام اسمیت، به عنوان یکی از بنیانگذاران اقتصاد کلاسیک،‌و نیز انگلس، به عنوان یکی از بنیانگذاران اقتصاد سوسیالیستی، به نحوی اجمالی بررسی می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 86
از خود واقعی تا واقعیت: کوششی معرفت شناسانه برای فهم تولید دانش نظری
نویسنده:
حمید عبداللهیان,اباذر توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
این مقاله در صدد طرح مسئله خود واقعی از طریق تعمق در شیوه طرح آن در جهان معاصر ایرانی است. ما این كار را با به كارگیری دیدگاه جهان دانشگاهی معاصر ایرانی انجام خواهیم داد. بر این اساس، مقاله ابتدا به این امر اشاره دارد كه واقعیت، تفسیر عینی خود واقعی انسان است و نشان می‏دهد كه تمامی واقعیت‏ها معطوف به معنایی است كه در درون انسان شكل می‏ گیرد. انسان معناساز و معنایاب است و واقعیت، معنایی بیش نیست. واقعیت، معنای اندیشیده شده ‏ای است كه توسط دانش و قدرت ساخته می‏ شود و در بستر تاریخ تثبیت می‏ شود، به طوری كه برای همگان طبیعی جلوه می‏ كند. منشا واقعیت‏ های ساختگی، نخبگان دانش و قدرت هستند كه به تدریج بر توده‏ های متراكم جامعه تاثیر می‏ گذارند. توده ‏های اجتماعی «خود واقعی» نا‏اندیشیده‏ ای هستند كه هژمونی مسلط دانش و قدرت مجال اندیشیدن را از آن ها می‏گیرد و تقلیدگری را بر آن ها تحمیل می‏ كند. به همین دلیل، واقعیت‏ها اعتبار ذاتی ندارند. تنها واقعیت معتبر، تجربه ‏های فكری و فرهنگی تك تك افراد انسانی هستند كه خود واقعی آن ها را تشكیل می‏ دهند. خود واقعی یك مدل سنجشی خود با دیگری در مقیاس های فردی و اجتماعی است. در پایان به تلاش های جهان دانشگاهی ایرانی اشاره می‏ كنیم تا نقص تولید دانش نظری را در دانشگاه ایرانی نیز مورد دقت قرار داده باشیم.
صفحات :
از صفحه 47 تا 67
مواجهه سلبی و ایجابی کانت با مفهوم سعادت در اخلاق و دین
نویسنده:
فرزانه مدبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کانت از بزرگترین فیلسوفان اخلاق است، که مبانی اخلاق وظیفه گرایی را برای اولین بار مطرح کرده است. نقطه تمایز فلسفه کانت از فیلسوفان پیش از خود در اهمیت دادن به مفهوم تکلیف و وظیفه است، چنین تکلیفی برای کانت تنها زمانی ارزش دارد کهبی لحاظ هیچ غایتی خیر تلقی شود، چراکه به گمان او ارزش عمل در ذات فعل نهفته است و نه در غایاتی که به آن خواهد رسید. اما سعادت به عنوان مهم ترین غایت بشری، را نمی توان در زندگی انسان ها نادیده گرفت و اخلاق به غایتی همچون سعادت نیاز دارد تا عمل اخلاقی را موجه سازد. دید رایج درباره اخلاق کانت چنین است که او سعادت را از اخلاق خود طرد می کند اما خود کانت نیز به اهمیت سعادت به عنوان غایت طبیعی برای بشر واقف است، بنابراین بررسی سیر چگونگی برخورد با این مفهوم در اخلاق کانت ضروری است.
ضرورت و کلیت در زیبایی‌شناسی کانت
نویسنده:
رویا ادیب‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بررسی اندیشه زیبایی‌شناسانه فیلسوف آلمانی، ایمانوئل کانت (1724-1804)، زوایای مختلفی از تفکر فلسفی را می‌توان یافت. اما بی‌تردید مهمترین مسأله کانت در نقد قوه حکم زیبایی‌شناسی درخصوص احکام ذوقی است. کانت درباره احکام ذوقی می‌پرسد که چگونه ممکن است چیزی را در طبیعت، برپایه چیزی بسیار ذهنی، یعنی یک احساس لذت، زیبا داوری کرد و در عین حال مدعی توافق همگان با حکم خود بود؟ اگر این احکام از نوعی اعتبار کلی برخوردار باشند باید حاوی نوعی ضرورت نیز باشند.کانت در دقیقه دوم نشان می‌دهد حکم زیبایی‌شناسی، به امور کلی مبتنی است یا اعتبار کلی دارد، یعنی این که هرکس که ابژه‌ی زیبا را درک کند، تصدیق می‌کند که این ابژه زیباست. از این رو حکم اعتبار کلی دارد و در دقیقه چهارم نظر خود را تکمیل کرده و بر این باور است که منظور از اعتبار کلی داشتن حکم در مورد امر زیبا، تنها این نیست که هرکس ابژه‌ی زیبا را ببیند، زیبایی آن را تصدیق می‌کند، بلکه کلیت این حکم متضمن این نکته است که هرکس زیبا را ببیند، می‌بایست زیبا بودن آن را تصدیق کند. از این رو این حکم ضروری است.نگارنده در این رساله در تلاش است تا ضمن بررسی آرا کانت در نقد سوم به مسأله کلیت و ضرورت در زیبایی شناسی کانت بپردازد.
بررسی مفهوم بی علقگی و لوازم مربوط به آن در زیباشناسی کانت
نویسنده:
داود میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحثی که همواره در حوز? زیباشناسی مطرح بوده، بحث استقلال این حوزه از سایر حوزه‌ها است. از نظر «تاتارکیه‌ویچ» سابق? این بحث به قرون وسطا یعنی آراءِ «ژان اسکات اریگنا» می‌رسد. اما «استولنیتز» در مقاله‌ای با عنوان «در باب اهمیت لرد شافتسبری در نظری? زیباشناسی مدرن»، بر این اعتقاد بود که این نظریه نخستین بار نزد «شافتسبری» پرورده می‌شود. البته باید توجه داشت که به‌هیچ‌وجه مراد وی از «بی‌عُلقگی» Disinterestedness دقیقاً همان مفهومی نیست که بعدها توسط «کانت» مطرح می‌شود، هرچند شاگرد او هاچسن بسیار به آن نزدیک می‌گردد. کانت مسأل? بی‌عُلقگی را به شکلی مبسوط و مجزا در دقیق? اول از کتاب نقد سوم به بحث می‌گذارد. او معتقد است که حکم ذوقی باید متمایز از احکامی مثلِ مطبوع، شناختیِ معمولی و اخلاقی (یا خیر) باشد. وی برایِ این تمایز خصوصیاتی مثل بی‌عُلقگی، همگانیت و فراغت از هرگونه مفهوم، بی‌غایتی، و ضرورت را ذکر می‌کند. علی‌رغمِ این دیدگاه، در بخش‌های پایانی کتاب دوم از بهر? اول (§40 به بعد و مخصوصاً در §42) سخن از «زیبایی به مثاب? سمبلِ خیر اخلاقی» به میان می‌آورد. مسأله‌ای که در پی پژوهش در باب بی‌علقگی پیش می‌آید این است که آیا او اعتقاد اولی? خود را مبنی بر استقلال تام و تمام حکم استتیکی نقض می‌کند یا نه؟! (که به‌نظر نمی‌رسد چنین باشد) بنابراین، در این پایان‌نامه تلاش می‌شود در ابتدا، با بررسیِ تحلیلی سابق? تاریخی مفهومِ «بی-عُلقگی»، زمین? طرح دیدگاه کانت دربار? این موضوع فراهم شود؛ پس از طرح دیدگاه کانت در مورد بی‌عُلقگی و مشخص ساختن تمام جوانب و مسایل مربوط به آن با ابتناء به تفسیرهای مطرح‌ترین شارحان‌اش، به بحث سازگاری این دیدگاه با دیدگاه‌های اخلاقیِ وی دربار? زیبایی خواهیم پرداخت. و در نهایت، تلاش می‌شود با ذکر نقدهای مطرح شده در این حوزه، به تحلیل و بررسیِ سنجشیِ نظری? کانت در این‌باره پرداخته، و دیدگاه‌های مطرح شده از طرف شارحان و منتقدان مورد بررسی قرار گیرد.
نسبت عقل و فاهمه در فلسفه کانت و هگل
نویسنده:
فاطمه مهرزادصدقیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه با موضوع نسبت عقل و فاهمه در فلسفه های کانت و هگل، به بررسی دیدگاه های این دو فیلسوف معاصر در باب معرفتشناسی میپردازد. از جنبه های معرفتشناسانه نظام ایشان دو قوا فاهمه و عقل از اهمیت مضاعفی برخوردار است، زیرا دیدگاه آنان در مورد حدود و ثغور شناسایی را دربرمیگیرد.از نظر کانت فاهمه تنها قوه ای است که با همکاری حس، قادر به فراهم آوردن شناسایی معتبر و عینی است.همچنین در دیدگاه او تنها شناسایی نظری معتبر، شناخت از پدیدار ها است و نه اشیا فی نفسه.نقشی که عقل در این میان برعهده میگیرد نقشی تنظیمی و محدود کننده است.عقل گسترش دهنده محدوده دانش نیست، بلکه باید همواره آن را به دانش پدیداری محدود سازد. از این لحاض فاهمه و عقل در نظام معرفتشناسی کانت دو قوه متعارض اند.اما هگل محدود بودن دانش را برنمیتابد و در پی ان برمی آید تا با نقد مبانی معرفتشناسی کانت، این تعارضات را به وحدت مبدل سازد.نتیجه چنین است که او با بهره بردن از دیالکتیک به صورت خلاقانه و فراگیر،تمام قوای شناختی در انسان را در طول یکدیگر،از پایینترین تا بالاترین مرتبه، انتظام میبخشدو بدین ترتیب تعارضات فلسفه کانت در مرتبه ای والاتر ارتفاع می یابند.بالاترین مرتبه ارتفاع تعارضات در نظام هگل، مربوط به عقل است که از قدرتی نامحدود برای شناخت برخوردار است.
کانت و مسأله خدا از دیدگاه دکتر مایکلسون
نویسنده:
مهدیه پورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1712