جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 903
مبانی فلسفی تعلیم و تربیت از منظر خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
پدیدآور: حسین محسن زاده ؛ استاد راهنما: عباس ایزدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش فلسفه مانند هردانش دیگری غریزه کنجکاوی انسان را در زمینه سواالت و پرسشهای مختلف ارضا می کند. با این تفاوت که سواالت و مساایلی که فلسفه درپی حل آنها است اساسی ترین و بنیادی ترین نوع مسایلی است که بشر با آنها سر و کار داشته و دارد. همه دانش ها دارای پیش فرض ها و مبانی فلسفی هستند که بدون این پیش فرض ها بی معنا و غیر ممکن می شوند؛ پیش فرض هایی مانند "اصال امتناع تناقض- اصل امکان شناخت- اصل علیت- اصل علی معلولی- امتناع دور- امتناع تسلسل و..." لذا فلسفه تنها علمی است که پیش فرض هاای سایر علوم را تدارک می کند و به همین دلیل است که فلسفه را نقطه اتکای سایر دانش ها و مادر همه علوم می دانند. در عالم اسالم نیز پس از ترجمه متون فلسفه یونانی به زبان عربی، فلسفه مورد اقبال مسلمانان واقع شد و عده ای در آن متبح ار شاده حتای تغییارات عمده ای در مباحث آن به وجود آوردند و در نهایت این علم در عالم اسالم رشد و تکامل یافت. برخی از دانشمندان مسلمانی که به عنوان فیلسوف مطرح بوده اند و آثار فلسفی تاثیرگذاری داشته اند در علاوم دیگار م ال طا ، ریاضایات، نجاوم، اخالق، تعلیم وتربیت و... نیز صاح نظر بوده و دارای آثار متعددی می باشند. لذا نظرات این دانشمندان در سایر علوم بر مبنای آراء و مبانی فلسافی و هستی شناسی آنها استوار است، به همین دلیل می توان گفت دانشی همچون تعلیم و تربیت م ل هر دانش دیگر دارای مبانی فلسفی می باشد. یکی از دانشمندان اسالمی که هم به عنوان حکیم و فیلسوف شناخته شده و آثار فاخر فلسفی دارد و هم در تعلیم و تربیت صااح نظار اسات جناا خواجه نصیرالدین طوسی می باشد، دانشمندی که او را به القا استاد بشر و عقل حادی عشر نیز خوانده اند. آثاری همچون شارح اشاارات و تنبیهااتِ ابن سینا و تجریداالعتقاد و تعداد زیادی رساله های کوتاه فلسفی از نوشته های مهم فلسفی خواجه می باشد. هرچند به طور کلی می توان گفت خواجه نصیر در حکمت پیرو حکمای مش اء و فلسفه اش در میان حکمای اسالمی تابع ابن سینا است اما برای اثباات استقالل فکری و نظری خواجه این بیان کافی است که وی در بعضی موارد آراء مشایین را تضعیف نموده و نظر متکلمین را اختیار کرده است و گااهی هم در برابر گفته ابن سینا مذه ابوالبرکات بغدادی و شیخ اشراق و دیگران را برگزیده و بر نظر ابن سینا ترجیح داده است. خواجه نصیر در تعلیم و تربیت نیز آثار مهمی م ل اخالق ناصری و آدا المتعل مین و اوصاف االشراف و... دارد که این آثار، کانون توجه دانشمندان این علم می باشند. از جمله بحث های فلسفی که فلسفه را از جنبه نظری صرف خارج می کند، بحث از فلسفه کاربردی است که ذیل آن می توان به ارتباط باین فلسافه و تعلیم و تربیت پرداخت، اینکه فلسفه و مبانی آن، چه تأثیری در آراء تعلیمی و تربیتی دارند.اهمیت چنین بح ای وقتای دو چنادان مای شاود کاه دیدگاه شخصی همچون خواجه نصیر بررسی شود که هم در فلسفه صاح نظر بوده و هم آثاری در دانش تعلیم و تربیت دارد. اما در مورد تعریف تعلیم و تعریف می توان چنین گفت که تعلیم و تربیت در کاربردی عام، به معنای فرآیند انتقال و تعمیق دانشها و بینشها، هادایت و تقویت گرایش ها و شکوفاسازی هماهنگ استعدادها و توانایی انسان در ابعاد روحی و بدنی برای رسیدن به کمال مطلاو اسات.)گروه نویساندگان زیر نظر آیت اهلل محمدتقی مصباح یزدی،1391،ص 30) این نکته قابل ذکر است که عنوان این پژوهش یک پیش فرض دارد و آن قید »اساالمی« باودن مباانی تعلایم و تربیات اسات چاون مباانی فلسافی اندیشمند مسلمان یعنی خواجه نصیرالدین طوسی را در این پایان نامه بررسی می کنیم. لذا طبق استقراء مباانی تعلایم و تربیات اساالمی باه شااخه های پنج گانه تقسیم می شود: 1 -معرفت شناسی، 2 -هستی شناسی )فلسفی(، 3 -الهیات )کالمی(، 4 -انسان شناسای و 5 -ارزش شناسای. )گاروه نویسندگان زیر نظر آیت اهلل محمدتقی مصباح یزدی، 1391 ،ص 87) بیان این نکته هم الزم است که منظور از مبانی که در عنوان پژوهش آورده ایم، آراء فلسفی خواجه می باشد نه اینکاه تنهاا پایش فهام هاای نظاری خواجه منظور باشد. حال با پیوند امور مذکور می خواهیم مبانی فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی را بیان کرده و تأثیر هر کدام از مبانی فلسافی خواجاه بار آراء تعلایم و تربیتی ایشان را تبیین کنیم. بنابراین پایان نامه در این فصول چهارگانه به انجام خواهد رسید: فصل اول: کلیات )1 -علوم مطرح در تعلیم و تربیت، 2 -جایگاه علمی مسئله، 3 -تاریخچه فلسفه تعلایم و تربیات، 4 -مقاام خواجاه نصایر در علام فلسفه و دانش تعلیم و تربیت.( فصل دوم: هویت مبانی فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی فصل سوم: هویت شناسی دانش تعلیم و تربیت فصل چهارم: چگونگی هویت تعلیم و تربیت بر اساس مبانی فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی.
بررسی تطبیقی توحید از دیدگاه خواجه نصیرالدین محمدطوسی و ابن قیم جوزیه
نویسنده:
پدیدآور: نقی آقایف ؛ استاد راهنما: قاسم جوادی ؛ استاد مشاور: سیدلطف الله جلالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید اساسی‌ترین رکن دین و محور وحدت مسلمانان است. تمام فرق و مذاهب اسلامی در اصل آن همنظرند؛ هرچند برداشت‌ها در برخی جزئیات آن متفاوت است. امامیه و اهل حدیث سلفی دو مذهبی است که ضمن اشتراک نظر در اصل توحید، در بسیاری از تفاصیل این مسئله نیز دارای اشتراک نظرند، هرچند دانشمندان دو مذهب در برخی دیگر از تفاصیل آن، اختلاف ‌نظر دارند. در این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی و مقایسه در آثار خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی و ابن قیم جوزیه به‌مثابه نمایندگان مهم دو مذهب یاد شده، به بررسی مسئله توحید خواهیم پرداخت. خواجه‌نصیرالدین طوسی (متوفای 672 ق) از برجسته‌ترین و اثرگذارترین دانشمندان شیعه امامیه و ابوبکر بن عبدالرحمن مشهور به ابن القیم جوزیه (متوفای 751 ق)، از مهم‌ترین دانشمندان اهل حدیث است. دیدگاه‌های هر دو دانشمند در مسائل اعتقادی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. روش ابن قیم به‌صورت غالب نقلی است، هرچند به عقل نیز بی‌توجه نیست. وی به حفظ ظاهر آیات اصرار دارد و در آیات متشابه کمتر دست به تأویل می‌زند. در برخی موارد به‌صراحت با تأویل مخالفت می‌ورزد، ولی از آثارش پیداست که به‌صورت مطلق منکر تأویل نیست؛ زیرا در بحث انواع تأویل، به تأویل صحیح هم قائل است و در مواردی آن را به کار برده؛ اما روش خواجه‌نصیر در بحث توحید، عقلی و استدلالی است هرچند به نقل نیز استدلال می‌کند. او بر تنزیه خداوند از تشبیه و تجسیم اصرار دارد و آیات متشابه را به‌گونه‌ای تأویل می‌برد که مستلزم تشبیه نباشد. مهم‌ترین آثار خواجه در موضوع توحید تجرید الاعتقاد، رساله قواعد العقائد و فصول نصیریه و آثار مهم ابن قیم در موضوع توحید مدارج السالکین و الصواعق المرسله است. این دو شخصیت، در عین اتفاق‌نظر در بسیاری از مباحث توحید مانند اوصاف کمالی خدا، صفات ثبوتی، عدم درک حقیقت خدا، تنزیه خدا از تشبیه و تجسیم، در پاره دیگر اختلاف رأی دارند. به نظر می‌رسد منشأ این اختلاف، به روش و مبنای آن‌ها برمی‌گردد. بر اساس دیدگاه ابن قیم خداوند در جهت (عرش) است و می‌توان به‌سوی او اشاره کرد، ولی خواجه‌نصیر در جهت بودن و قابل اشاره حسی بودن خدا را با دلایل عقلی رد می کند. ابن قیم درعین‌ آنکه برای خدا اعضا قائل است و این مجسِمه بودن او را می‌رساند، ولی در مواضع رسمی خود منکر تشبیه و جسمانیت خدا است و بر تنزیه او تأکید دارد. چنانکه خواجه‌نصیر هم بر تنزیهی است. ابن قیم معتقد به رؤیت خدا در روز قیامت با چشم ظاهری توسط مؤمنین شده، ولی خواجه رؤیت را به این معنی رد کرده و معتقد است که خدا با چشم ظاهری قابل رؤیت نیست.
مقایسه روش‌شناسی الهیات توماس آکوئیناس و کلام خواجه‌نصیرالدین طوسی و سنجش کارآمدی آن
نویسنده:
پدیدآور: مهدی قاسمی ؛ استاد راهنما: احمدرضا مفتاح ؛ استاد مشاور: محمد غفوری نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
استفاده از روش فلسفی و کارآمدی آن در کلام و الاهیات همواره در میان متکلمان مسلمان و مسیحی محل بحث‌ونظر بوده است. توماس آکوئیناس و خواجه طوسی، متلکلمان هم‌عصری هستند که با تأثیرپذیری از فلسفه ابن‌سینا با کاربرد برهان در تبیین و دفاعیات کلامی دین، مشرب و روشی مشابه یافته‌اند که می‌توان آن ‌را کلام عقلی ـ نقلی نامید. این پژوهش تطبیقی به روش‌شناسیِ تعلیمی آنها اشاره می‌کند. توماس آکوئیناس با قائل‌شدن به دو نظام معرفتی مبتنی بر وحی و عقل، دو نوع الاهیات به نام الهیات وحیانی و الهیات طبیعی را مطرح کرد. وی در کتاب جامع الهیات برخلاف کتب پیشینیانش که فقط جنبه رهبانی و درون‌متنی داشتند، علاوه ‌بر استناد به متون مقدس و آثار آبای کلیسا به تحلیل فلسفی در مباحث الاهیاتی همت گماشت. خواجه طوسی نیز در کتاب تجرید الإعتقاد به روش عقلی و ‌نقلی پرداخت. کلام خواجه‌نصیر در دایره مکتب عقلی با گفتمان معتزلی (بغداد) با صبغه جدلی می‌گنجد؛ لذا مکتب فکری خواجه، مکتبی عقلی با گفتمان مشایی است که تأکیدش بر بهره‌گیری از روش برهان در اثبات آموزه‌های دینی است. این‌ پژوهش، ضمن اشاره به روش کلامی پیش از این دو متفکر، با نگاهی ‌توصیفی تحلیلی، وجوه اشتراک و افتراق روشیِ توماس و خواجه را بیان می کند. اتخاذ روش اعتدالی از وجوه اشتراک آنان است. آکوئیناس در میانه رأی تفریطی تِرتولیان و افراطیِ ابن‌رشدیان لاتینی است و خواجه نیز با عبور از نص‌گرایانی چون شیخ صدوق و اخباریان، از آسیب‌های افراطی برخی معتزله و برداشت‌های غلوآمیزی چون فرقه شیخیه به‌دور است. نتیجه روش اعتدالی هردو، استفاده حداکثری از برهان‌های عقلی و عبور از «نص‌بسندگی» به «نص‌پسندی» است. روش دانش کلام اساساً انحصاری نیست؛ اما از رهگذر این مقایسه و توجه به ملاک تشابهات روشی، می‌توان گفت که روش اعتدالی آن‌دو، کارآیی و سودمندی و پاسخگویی بیشتری نسبت به روش‌های نص‌گرا دارد.
خواجه نصیر و نگاه راهبردی به حکومت
نویسنده:
محسن رضوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تجربه ای عقلی و حکیمانه از زندگی سیاسی خواجه نصیر
نویسنده:
مرتضی یوسفی راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تحلیلی از ویژگی‌های صفات افعال الاهی
نویسنده:
جعفر شانظری، مهدی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
شناخت خداوند یا همان مبدأ هستی همواره یکی از دغدغه‌های اصلی بشر بوده است. از این‌رو بخش عمده‌ای از آموزه‌های ادیان آسمانی نیز در پاسخ به این دغدغه، به توصیف او اختصاص یافته است. اما از آن جهت که شناخت ذات او به دلایل عقلی و نقلی امکان‌پذیر نیست، حکمای الاهی و متکلمان و آموزه‌های وحیانی شناخت خداوند را در قلمرو صفات دانسته‌ و صفات الاهی را به صفات معرِّف ذات و صفات مفسر فعل الاهی تقسیم نموده‌اند. همان‌طور که صفات معرّف ذات و برگرفته از ذات کامل الاهی دارای ویژگی‌هایی است، صفات فعلی نیز که برگرفته از افعال الاهی است، دارای ویژگی‌ها و معنای خاصی است. دراین مقاله، برآنیم تا به‌لحاظ نظام معنایی، تفسیری هماهنگ و معنادار از صفات فعل ارائه داده، ویژگی‌های خاص صفات فعلی را از دیدگاه متکلمان و حکماء مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 69 تا 100
تأملی بر پاسخ‌های خواجه نصیرالدین طوسی به ایرادات فیلسوفان بر آموزه دینی قدرت خداوند
نویسنده:
اعظم ایرجی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قدرت الهی از جمله مسائلی است که فیلسوفان و متکلمان اسلامی از دیرباز به واکاوی آن پرداخته‌اند. برخی فیلسوفان اسلامی آفرینش عالم براساس قدرت و اراده ذاتی او را ضروری و بنابراین عالم را قدیم می‌دانند. در مقابل، متکلمان معتقدند خداوند ابتدا آفرینش عالم را ترک کرده‌ و سپس قدرت او به خلقت عالم تعلق گرفته است؛ ازاین‌‌رو عالم حادث است. فیلسوفان رأی آنها را نمی‌‌پذیرند و اشکال‌‌های متعددی بر آنها وارد می‌‌دانند. خواجه طوسی به اشکالات فیلسوفان پاسخ می‌‌دهد. این نوشتار برآن است تا از طریق روش کتابخانه‌ای و شیوه تحلیلی اشکالات فیلسوف را تحلیل و پاسخ‌‌های خواجه نصیر به آنها را از دو زاویه مورد بررسی قرار دهد. پاسخ‌ها بر مبنای دیدگاه متکلمان و بر اساس شیوه کلامی- فلسفی خودِ خواجه نصیر ارائه شده است. حاصل تحلیل این دو اندیشه فلسفی و کلامی آن است که پاسخ‌های خواجه به اشکالات وارد بر دیدگاه‌های صرفاً کلامی متکلمان کفایت نمی‌کند؛ امّا با وجود تعارض ظاهری دیدگاه او با دیدگاه فیلسوفان در مورد قدرت خداوند، از طریق تمایز قائل‌شدن میان دیدگاه هستی‌شناسانه فیلسوف و نظرگاه معرفت‌شناسانه خواجه نصیر می‌‌توان راه‌‌حلی برای تعارض ظاهری دیدگاه‌های فیلسوف و خواجه‌ درباره قدرت خداوند ارائه داد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 126
تحلیل و ارزیابی اثرگذاری آموزه های اسلامی بر مسئله جاودانگی نفس با تاکید بر آراء محقق طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: محسن پیرهادی ؛ استاد راهنما: احمد عابدی آرانی ؛ استاد راهنما: محمد رضا کریمی والا ؛ استاد مشاور: محمد حسین حشمت پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش پیش رو، مسئله اصلی تحلیل اثر گزاری آموزه های اسلامی بر مسئله جاودانگی نفس، مطابق با دیدگاه محقق طوسی و ملاصدرا و در پی آن نمایان ساختن میزان همراستایی انظار با منابع دینی در این خصوص است. از نگاه آموزه های اسلامی معادِ نفوس از باورهای مسلّم در دین مقدس اسلام است و در آیات و روایات، به ابعاد گوناگون این مسئله، تأکیدهای فراوانی شده است. اثر گزاری آموزه های اسلامی در بحث جاودانگی نفس را می توان در چهار زمینه ملاحظه نمود: نخست، از حیث اصل بقاء نفس؛ دوم، معاد روحانی؛ سوم، معاد جسمانی و چهارم، خلود و ابدیت نفس است. مباحث این پژوهش که با شیوه اسنادی ـ تحلیلی به سامان رسیده، حائز یافته هایی بدین شرح است: هرچند که مطابقت و تأثّر مباحثِ محقق طوسی و ملاصدرا از آموزه های اسلامی در بحث جاودانگی و بقاء نفوس، به طور اساسی مشهود می باشد؛ اما ادله ملاصدرا بر اثبات بقای تمام نفوس با مدعایش سازگار نیست. مطلب دیگر اینکه، تحقیق در دیدگاه این دو اندیشمند، هر چند عدم تأثیر پذیری از آموزه های اسلامی در مسئله معاد روحانی را روشن می سازد؛ اما در مسئله معاد جسمانی و بحث خلود نفس، آموزه های اسلامی کاملا بر نگرش محقق طوسی اثر گزار بوده و موجب شده است که دیدگاه محقق طوسی در زمینه معاد جسمانی و خلود همسو با آموزه های اسلامی باشد، به گونه ای که محقق، اساسا بر مبنای آموزه های اسلامی، معاد جسمانی را اثبات کرده است. ملاصدرا نیز در اصل پذیرش معاد جسمانی، از آموزه های اسلامی متأثر است و تبیین و تحلیلی جدید و کاملا ابتکاری را مبتنی بر اصول متعدد برای اثبات کیفیت معاد جسمانی مطرح ساخته است. در رابطه با خلود نفس، هر چند که در اصل این بحث دیدگاه ملاصدرا متأثر و همساز با آموزه های اسلامی است؛ اما در تحلیل علمی جاودانگی عذاب کفار در جهنم، دیدگاه ملاصدرا با ظاهر آموزه اسلامی ناسازگاری وجود دارد، هرچند نظر نهایی ایشان، مبنی بر دوام عذاب بر کفار در جهنم، حکایت از أثر گزاری آموزه های اسلامی بر دیدگاه ایشان در این مسئله است.
تأثیر قاعده حسن و قبح عقلی بر آرای اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
اسماعیل ملکوتی‌خواه، سید احمد محمودی، سعیده السادات حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با کاوش در دو کتاب «تجرید الاعتقاد» و «اخلاق ناصری» از تألیفات گرانسنگ دانشمند شهیر خواجه نصیرالدین طوسی، درصدد است تأثیر قاعده کلامی «حسن و قبح عقلی» بر «آرای اخلاقی» را در حوزه اخلاق فلسفی مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با روش اسنادی تحلیلی صورت پذیرفته و یافته های آن نشان می دهد که از یک سو، قاعده کلامی حسن و قبح عقلی که در «تجرید الاعتقاد» مبرهن شده بخش مهمی از مسائل کلامی مربوط به مبدأ، نبوت و معاد بر آن استوار گردیده است، و از سوی دیگر، بسیاری از آراء اخلاقی طرح شده در «اخلاق ناصری» نیز بر همین قاعده بنیان نهاده شده است. ضرورت تبیین این پژوهش از آن رو است که اثبات حسن و قبح عقلی و این که بسیاری از ارزشهای اصیل اخلاقی در مسائل فردی و اجتماعی ریشه در درک عقل دارد و عقلای عالم آن را می پذیرند، بنیادی اساسی برای فضیلت های اخلاقی ایجاد می کند که حتی منکران شرایع آسمانی را ملزم به رعایت بسیاری از اصول اخلاقی می نماید.
صفحات :
از صفحه 143 تا 162
بررسی تطبیقی معنا و مفهوم قاعده‌ی «الواحد» از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
قاسم کاکایی، زهرا هوشمندی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در پژوهش حاضر، قاعده‌ی «الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد» با روشی تطبیقی-تحلیلی بین دو فیلسوف گران‌قدر جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی‌سینا و صدرالمتألهین ملاصدرا، مورد بررسی قرارگرفته است. در آغاز، سعی شده تبیینی صحیح از معنای قاعده و ساختار آن و بداهت مفهوم وحدت و کثرت، منشأ ظهور قاعده و معتقدین و منکرین آن و دلایل اثبات قاعده و فروع قاعده ارائه شده، این نکته روشن گردد که جایگاه بحث از آن در فلسفه‌ی اولی و ذیل مباحث مربوط به مفارقات و علت و معلول است. توضیح این‌که قاعده‌ی الواحد یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه‌ی اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مسأله‌ی پیدایش منظم موجودات از هم‌دیگر، به‌ویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد. فیلسوفان اسلامی با تحلیل و اثبات این قاعده، آفرینش نخستین معلول به‌واسطه‌ی واجب تعالی را اصلی‌ترین مصداق این قاعده معرفی می‌کنند و معتقدند که بر اساس این قاعده، از واجب الوجود بسیط، تنها یک معلول به نحو بی‌واسطه صادر می‌شود. موضوع دیگری که در این مقاله از آن بحث می­شود این است که این عالمِ (ماسوی الله) به ظاهر متکثر چگونه از ذات باری‌تعالی، که واحد من جمیع‌الجهات است، صادر یا ناشی شده است؟!
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
  • تعداد رکورد ها : 903