جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 368
همدردی و تأمل در فلسفه هیوم: ذهن، اخلاق، هنر و سیاست [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Byoungjae Kim
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هیوم به عنوان یک «آناتومیست» طبیعت انسان معتقد است که «علم انسان تنها پایه محکم برای سایر علوم است». تحليل طبيعي و تجربي طبيعت انسان، چنان كه از معرفت شناسي او خبر مي دهد، مبناي ساير عرصه هاست. بنابراین، برای درک کامل فلسفه او، باید ارتباط بین تحلیل تجربی هیوم از ماهیت انسان در معرفت شناسی، و روایت طبیعت گرایانه او در اخلاق، زیبایی شناسی و فلسفه سیاسی را روشن کنیم. با این حال، اغلب، نویسندگان در مورد دومی همیشه به طور کامل از فلسفه عمومی او مطلع نیستند و بالعکس. هدف اصلی این پژوهش گردآوری بررسی معرفت‌شناسی طبیعت‌گرایانه و اخلاق، زیبایی‌شناسی و فلسفه سیاسی وی است. این پروژه با تمرکز بر سه مفهوم کلیدی: همدردی، قاعده کلی و تأمل، توجه زیادی را به همه این حوزه ها جلب می کند. ابتدا ماهیت همدردی را بررسی می کنم. من با مفسران اخیری که از مفهوم همدردی او برای ایجاد راه حلی برای مشکل ذهن های دیگر استفاده می کنند، بحث می کنم. به تعبیر من، هیوم مفهوم همدردی را برای اخلاق، زیبایی شناسی و فلسفه سیاسی خود به کار می گیرد، نه برای معرفت شناسی خود. دوم، نشان می دهم که مفهوم قاعده کلی در فلسفه او نقش اساسی دارد. بر اساس تفسیر من، هیوم ابتدا قواعد کلی طبیعت انسان را تعیین می کند. سپس قواعد کلی اخلاق، زیبایی شناسی و فلسفه سیاسی خود را وضع می کند. سوم، نقش تأمل را در فلسفه او کشف می کنم. به نظر او، اعمال استدلال انتزاعی در امور واقعی، اشتباه است; در عوض، ما باید استدلال تجربی را اتخاذ کنیم که او «بازتاب» را برای مشاهده و تعمیم امور واقعی می‌نامد و بدین ترتیب قواعد کلی در اخلاق، زیبایی‌شناسی و فلسفه سیاسی وضع می‌کند. به این ترتیب می توان پیوندهای صمیمی بین این جنبه های متنوع نوشته های فلسفی او را مشاهده کرد.
فلسفه زدایی آنجلا کارتر از اندیشه غربی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Heidi Yeandle
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : افلاطون، ژان ژاک روسو، توماس هابز، رنه دکارت، جان لاک، دیوید هیوم، لودویگ ویتگنشتاین، گیلبرت رایل، امانوئل کانت و مارکی دو ساد چه اشتراکاتی دارند؟ در طول قرن‌ها و - وقتی صحبت از افلاطون به میان می‌آید - هزاره‌ها، آن‌ها شخصیت‌های کلیدی فلسفه غرب هستند که ایده‌های واقعیت، دانش، هستی، وضعیت طبیعت و اخلاق را مورد بحث قرار داده‌اند، ایده‌هایی که در رمان‌های آنجلا کارتر نقش محوری دارند. در این پایان نامه، من کارتر را به عنوان یک (د)فیلسوف معرفی می‌کنم و استدلال می‌کنم که او نظریه‌های محوری فلسفه غرب را واسازی می‌کند و در عین حال بر روی همان مفاهیم فلسفه می‌کند و صدای زنانه‌ای را در این رشته به شدت آندرومحور کمک می‌کند. با انجام این کار، من اولین بحث عمیق از بینامتنیت فلسفی کارتر را به نقد کارتر، فراتر از ارجاعات صریح کارتر که تا به امروز توسط محققان کارتر تصدیق شده است، سهیم می کنم. اگرچه این یک موضوع اصلی است، اما اصالت استدلال من با ارجاعات من تقویت می شود. t) مطالب آرشیوی که مجموعه مقالات آنجلا کارتر را تشکیل می دهد. این پایان نامه بر اساس تعامل کارتر با طیف متفکران غربی فوق الذکر، با تمرکز بر تأثیر افلاطون بر قهرمانان و شروران (1969)، ماشین های آرزوی جهنمی دکتر هافمن (1972) و مصائب حوای جدید (1977) در فصل اول تنظیم شده است. ، در حالی که فصل دوم به تحلیل کارتر از استدلال های هابز و روسو در قهرمانان و تبهکاران اختصاص دارد. در فصل سوم، دکارت (در رابطه با دکتر هافمن)، لاک (در مقابل رقص سایه، 1966، شب جدید، و شب‌هایی در سیرک، 1984) و هیوم، با ارجاع به چندین برداشت (1968) و عشق (نوشته 1969، انتشار 1971). تأثیر ویتگنشتاین و رایل بر دوران دکتر هافمن و کارتر در ژاپن در فصل چهارم بررسی شده است. فصل پنجم و آخر بر کارتر و فلسفه اخلاق تمرکز دارد و به کانت و ساد توجه ویژه ای می کند و در مورد رقص سایه، چندین برداشت و عشق، و همچنین دکتر هافمن و زن سادی (1979) بحث می کند.
به توافق رسیدن: شکاکیت و یادداشت‌های فلسفی
نویسنده:
Erin S. Plunkett
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پژوهش پیوند دادن شکل مقاله به شیوه‌ای بدیع با مسئله فلسفی شک‌گرایی و پیشنهاد راه‌هایی است که فلسفه تحلیلی می‌تواند از به‌کارگیری راهبردهای خواندن ادبی، از جمله رویکردهای کلی یا سبک‌شناختی به متون فلسفی بهره‌مند شود. در حالی که تعدادی از مطالعات ادبی این مقاله را به یک جهان بینی کاملاً شک گرا مرتبط می کنند، واژه شکاکیت با هیچ دقت فلسفی به کار نرفته است، و بنابراین پیوندهای دقیقی بین این شکل از نگارش و یک موضع معرفتی هنوز ایجاد نشده است. نویسندگان در این مطالعه، نمونه‌ای نمونه‌ای و نه جامع از مقاله‌نویسان از مونتن تا کاول، رویکردی درمانی به این مشکل شک‌آمیز را اتخاذ می‌کنند که با پیرونیسم باستانی طنین‌انداز می‌شود، در رد تلاش‌های بنیادگرایانه برای توجیه ادعاهای دانش و در عوض قرار دادن اراده برای دانستن در محدوده وسیع‌تری. چارچوب فعالیت معنادار انسانی این پاسخ اجرایی در متونی شکل می‌گیرد که پایان باز، گفت‌وگویانه و ناهمگن هستند و در برابر نظام‌سازی یا تقلیل‌گرایی مقاومت می‌کنند. این مقاله با تجسم "لیگ بین جهان های آموخته و قابل گفتگو" هیوم، به طور قاطع تخصص یا هر تلاشی برای جدا کردن فلسفه از زمینه اجتماعی و اخلاقی گسترده تر آن را رد می کند. راهبردهای بلاغی ناپیوستگی برای جلب توجه به شرایط زمان، سوبژکتیویته و زبانی که عقل تحت آن عمل می کند و فعالیت فلسفی توسط آن محدود می شود، استفاده می شود. به این ترتیب، مقاله نویسان به بازتعریف مخاطرات مسئله معرفت می پردازند و راه هایی برای کنار آمدن با محدودیت های اراده به دانستن ارائه می دهند. از نظر استانلی کاول، خطای شکاک انکار «شرایط انسانی دانش و عمل» است. اگر انکار یا ناامیدی که زیربنای پروژه شک‌گرایانه است، وظیفه بازیابی جهان را ایجاد می‌کند، آن‌گاه سنت مقاله‌گرایی را می‌توان به عنوان پروژه درمانی بازگرداندن فلسفه به زندگی مشترک در نظر گرفت.
سودمندانگاری محافظه کارانه هیوم: تفسیری از فلسفه سیاسی و اخلاقی دیوید هیوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Chien Kang Chen
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه بازیابی ارتباط هیوم با فایده گرایی است. استدلال می‌شود که هیوم به بهترین وجه به عنوان یک فایده‌گرای محافظه‌کار تفسیر می‌شود، و این به عنوان اصلاحی برای رویکردهای اخیر در پژوهش هیوم است. امروزه این دیدگاه که هیوم یکی از بنیانگذاران فایده گرایی مدرن است با دو دیدگاه تضعیف شده است: یکی هیوم را قراردادی قراردادگرا که پیرو هابز است می بیند، دیگری هیوم را در روشنگری اسکاتلند می داند و بر شباهت او با هاچسون تأکید می کند. این تز منکر این نیست که فلسفه سیاسی هیوم تحت تأثیر این فیلسوفان است. در عوض، به این دلیل است که این دیدگاه ها به عنوان ارائه گزارشی جامع از هیوم در نظر گرفته می شوند که هدف این تز به چالش کشیدن آنهاست. آنچه برای مطالعات هیوم معاصر حیاتی است، تفسیر متعادل‌تر از هیوم است، و این را می‌توان در رویکرد سنتی یافت که هیوم را یک فایده‌گرا می‌داند. این تز بدیع است زیرا اگرچه رویکردی سنتی را بازیابی می‌کند، اما با نشان دادن اینکه نگرانی اواخر قرن بیستم برای اجتناب از دیدن همه چیز از چشم سودگرایی، عناصر سودگرایانه واقعی فلسفه سیاسی هیوم را پنهان کرده است، آن را به بحث معاصر مرتبط می‌کند. تجدید علاقه به مشکلات فایده گرایی بخشی از میراث نظریه سیاسی پسا راولزی است. فیلسوفانی مانند گوتیه و بری که این تز مورد انتقاد قرار می‌گیرد، هر دو از رالز در به حاشیه راندن سهم فایده‌گرایی در لیبرالیسم پیروی می‌کنند. برای محققان، اگر قرار است فلسفه سیاسی هیوم تضمین شود، باید تفسیر سنتی هیوم را رد کرد، بنابراین آنها آن را بر اساس قرارداد اجتماعی یافتند. این پایان نامه آنها را به دو دلیل به چالش می کشد. اول، نشان می دهد که شباهت های بیشتری باید بین هیوم و لاک شناسایی شود. دوم، استدلال می‌کند که هیوم به بهترین شکل تفسیر می‌شود که مکتبی را که بورک و سیدگویک جانشین آن شدند، تأسیس کرد، که تأثیری بر فایده‌گرایی و بحث‌های فلسفی معاصر دارد.
تحلیل و بررسی پاسخ‌های استاد مطهری بر نقدهای هیوم بر برهان نظم
نویسنده:
نویسنده:مرتضی افراخته؛ استاد راهنما:سیدمهدی بیابانکی؛ استاد مشاور :احمد عبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نگاه بسیاری از فلاسفه و الهی‌دانان عمومی‌ترین برهانی که بر وجود خدا اقامه می‌شود برهان نظم است. بر اساس این برهان از تجارب ممتد در مورد طبیعت می توان شباهت نسبتا کاملی میان طبیعت و مصنوعات بشری به دست آورد، آنگاه به حکم یک قاعده کلی می‌توان از شباهت معلولات به شباهت علل پل زد. و از آنجا که معلولات و مصنوعات بشری از یک طراح هوشمند ناشی می‌شوند، می‌توان نتیجه گرفت که جهان نیز از یک طراح حکیم ناشی شده است. بر خلاف خود برهان، نقد آن به گذشته‌های دور باز نمی‌گردد. به نظر می‌رسد نخستین انتقاداتی که در فلسفه غرب به ‌طور جدی به برهان نظم وارد شده‌ است، حاصل کار دیوید هیوم است. هیوم بخش قابل توجهی از کتاب «محاورات درباره دین طبیعی» را که حدود 25 سال روی آن کار کرده بود و در اواخر عمرش آن را تکمیل نمود، به نقد برهان نظم اختصاص می‌دهد. هیوم بر مبنای فلسفه تجربه‌گرایی خود استدلال می‌کند که برهان نظم، ماهیت تجربی دارد و بر این اساس می‌گوید همه استدلالات در دلیل نظم به تجربه بر می‌گردد و از تجربه نمی‌توان این استنباط حقیقی و خطاناپذیر را انجام داد. بعلاوه هیوم معتقد است الهی‌دانان درصدند نظم جهان را از طریق علت بیرونی تفسیر کنند، در حالی که به زعم او می‌توان این نظم را به درون ماده مستند کرد، بدین صورت که ماده ذاتاً دارای ویژگی هایی است که دائماً در حال تکامل است و این حرکت تکاملی، معلول عوامل داخلی است. با فرض چنین احتمالی هیوم نتیجه می‌گیرد که برای تفسیر نظم طبیعی نیاز به دخالت عوامل فراطبیعی نیست. او همچنین معتقد است که بیان تمثیلی نظم، مستلزم باور به خدای انسان وار خواهد بود و نمی‌تواند خدایی را نشان دهد که از هر گونه خطا و اشتباه و عدم انسجام در عملش مبرا است. از نگاه برخی از فلاسفه، نقدهای هیوم بزرگ‌ترین تکیه‌گاه الهی‌دانان در اثبات وجود خدا را متزلزل نموده است. استاد مطهری معتقد است بی اعتبار شدن براهین اثبات خدا بویژه برهان نظم یکی از علل اصلی گرایش به مادیگری در جهان غرب است. ایشان با پاسخ به نقدهای هیوم نشان می‌دهد که برهان نظم یک برهان تجربی محسوب نمی‌گردد، بلکه یک برهان عقلی است. بعلاوه ایشان این ایده که نیرویی‌ درونی در ماده وجود داشته باشد که لازمه آن نیرو، نظم و سامان یافتن جهان است را امری درست و حقیقی می‌داند و در عین حال آن را خدشه‌ای بر برهان نظم تلقی نمی‌کند. در تاریخ فلسفه غرب در اکثر موارد، برهان غائی را همان برهان نظم می‌شمارند. اما شهید مطهری از جمله متفکران معاصر است که با تفکیک برهان نظم از برهان هدایت، هوشیارانه سعی داشته این گروه از استدلال ها با یکدیگر خلط نگردد. از نظر ایشان، برهان نظم به ساختار طبیعت مربوط است، یعنی مطالعه در تشکیلات ساختمانی اشیا نشان می دهد که در ساختمان آنها عقل و حکمت نقش داشته است. اما زاید بر نظام خلقت و ساختمان موجودات، موجودات عالم نشان می دهند که پس از آن که اینگونه کامل آفریده شده‌اند در کاری که انجام می دهند نیز به گونه‌ای رهبری می‌شوند. شهید مطهری این برهان را برهان هدایت می‌نامد که می‌توان آنرا تقریری از برهان غائی دانست.
تحلیل انتقادی دیدگاه هیوم درباره اعتقادات طبیعی و نسبت آن با شکاکیت با تاکید بر آراء فیلسوفان مسلمان
نویسنده:
نویسنده:میثم شادپور؛ استاد راهنما:سیدمحمود موسوی؛ استاد مشاور :حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هیوم فیلسوفی تجربه‌گرا است که متکی بر تجارب درونی، درصدد تاسیس علم انسان‌شناسی تجربی و تبیین اصول حاکم بر حالات ادراکی نفس است. هیوم در تبیینی که از حالات ادراکی نفس ارائه می‌دهد، با اعتقادات گریزناپذیری روبرو می‌شود که مبتنی بر حس و عقل نیستند. به باور هیوم، این اعتقادات، طبیعی و عمومی هستند و نمی‌توان آنها را کنار گذاشت؛ از این رو، لازم است از طریق تبیین منشا پیدایش این اعتقادات، به توضیح مفادشان پرداخت. به باور هیوم، این اعتقادات، مرهون تعامل تجربه و تخیل هستند؛ عقل نه عامل پیدایش آنها است و نه مانع از حصول آنها. هیوم بر این باور بود که اعتقاد به علیت و اعتقاد به وجود خارجی و اعتقاد به ذهن، از مصادیق بارز اعتقاد طبیعی هستند. هیوم در کتاب رساله و کتاب پژوهش، به تبیین منشا این اعتقادات و عملکرد طبیعی تخیل در تولید آنها می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه هم شکاک است و هم از تعلیق اعتقادات مذکور پرهیز می‌کند. در این نوشتار، سعی شده هم به تحلیل انتقادی دیدگاه هیوم در باب منشا و مفاد اعتقادات طبیعی بپردازیم و هم نسبت آن با شکاکیت مورد نظر هیوم را توضیح دهیم و نهایتا دیدگاه هیوم را متکی به آرای فلاسفه مسلمان مورد نقد و بررسی قرار داده و با استفاده از دستاوردهای فلسفی آنها راهی نوین برای توجیه و تبیین اعتقادات مذکور ارائه دهیم.
کلاسیک گرایی، مسیحیت و شکاکیت آکادمیک سیسرونی از لاک تا هیوم، c.1660-c.1760 [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tim Stuart-Buttle
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه کشف مجدد و توسعه یک سنت شکاکیت آکادمیک سیسرونی در فلسفه بریتانیا را بین حدود 1660-1760 بررسی می کند. این سنت را در کنار دو سنت دیگر، که اخیراً توسط محققان بازیابی شده‌اند، در نظر می‌گیرد، که توسط معاصران برای ارائه دیدگاه‌های متضاد از انسان، خدا و خاستگاه‌های جامعه به رسمیت شناخته شده‌اند: آگوستینی-اپیکوری و نئو رواقی. جان لاک، کانیرز میدلتون و دیوید هیوم را به عنوان چهره های برجسته در احیای سنت شکاکیت دانشگاهی معرفی می کند. این کتاب آثار آن‌ها را در ارتباط با آثار آنتونی اشلی کوپر، ارل سوم شفتسبری، و برنارد ماندویل می‌داند، که نوشته‌هایشان به ترتیب سنت‌های نئورواقیونی و آگوستینی-اپیکوری را به شیوه‌هایی تأثیرگذار بازسازی کردند. این پنج فرد صریحاً خود را با این سنت‌های فلسفی هلنیستی متأخر یکی می‌دانستند و به دنبال مخالفت و بازتعریف برآوردهای مرسوم از معنا و اهمیت آنها بودند. این تز این بحث را بازیابی می کند، که درک ما را از توسعه «علم انسان» در بریتانیا روشن می کند. سیسرو یک شخصیت مرکزی در تلاش لاک برای تبیین منشأ جامعه و اجماع اخلاقی مستقل از اقتدار سیاسی، علیه هابز بود. لاک نظریه پرداز جوامع مذهبی و مدنی بود. او توضیحی طبیعت گرایانه از انگیزه اخلاقی و جامعه پذیری ارائه کرد که به شدت از سیسرو استخراج شد و بر اهمیت توجه مردان به نظرات دیگران تأکید داشت. لاک این را در یک غایت شناسی الهی مسیحی تنظیم کرد. این برخورد مبتنی بر الهیات لاک با الزام اخلاقی و حمله او به فلسفه اخلاق رواقی بود که به تلاش شفتسبری برای اثبات رواقی گری انجامید. این با واکنش عمیقا اپیکوری ماندویل مواجه شد. پیامدهای سنت‌های نئواپیکوری و نئو رواقی برای مسیحیت توسط میدلتون مورد بررسی قرار گرفت، او استدلال کرد که تنها شک و تردید آکادمیک با باور مسیحیت سازگار است. هیوم رابطه بین اخلاق و دین را با ارجاع مداوم به سیسرو بررسی کرد. ا
استدلال تاریخی در نوشته های دئیست های انگلیسی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gabriel C. B Roberts
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این مطالعه به بررسی نقش تاریخ در نوشته‌های دئیست‌های انگلیسی می‌پردازد، گروهی از جنجال‌گرایان مذهبی دگردوکس که از ربع پایانی قرن هفدهم تا اواسط قرن هجدهم فعال بودند. منابع اصلی آن آثار منتشر شده دئیست ها و مخالفان آنها است، اما در صورت امکان از منابع خطی نیز استفاده می کند. همه دئیست‌ها انگلیسی نبودند (یکی ایرلندی و دیگری از ولز بود)، اما اصطلاح «دئیست‌های انگلیسی» به این دلیل به کار رفته است که اکثر دئیست‌ها انگلیسی بودند و به‌طور عمده در انگلستان و به زبان انگلیسی منتشر می‌شدند. این نشان می دهد که دئیست ها نه تنها با مخالفان ارتدوکس خود در مورد محتوای تاریخ مقدس، بلکه در مورد رابطه بین حقیقت دینی و شواهد تاریخی نیز اختلاف نظر داشتند. فصل 1 درهم تنیدگی الهیات و تاریخ را در مسیحیت اولیه توضیح می دهد، اینکه چگونه ارتباط بین آنها توسط مسیحیان اولیه مدرن درک شد و چگونه تحولات در آموزش ارتدکس زمینه را برای ظهور دئیسم در دهه های پایانی قرن هفدهم فراهم کرد. هر یک از سه فصل زیر به خط استدلال متفاوتی اختصاص دارد که دئیست ها علیه عقاید ارتدکس به کار می بردند. فصل 2 این استدلال را بررسی می کند که برخی گزاره ها بی معنی هستند، و بنابراین، بدون توجه به شواهد تاریخی که بتوان از آنها حمایت کرد، درست یا نادرست نبود، همانطور که توسط جان تولاند و آنتونی کالینز استفاده شد. فصل 3 این استدلال را نشان می‌دهد که اعمالی که در تاریخ مقدس به خدا نسبت داده می‌شود ممکن است شایستگی خوبی‌های او را نداشته باشند، از اولین مجموعه سخنرانی‌های بویل ساموئل کلارک شروع شد و سپس در نوشته‌های توماس چوب، متیو تیندال، توماس مورگان و ویلیام واربرتون پیش رفت. فصل 4 افول مقوله دانش معین در نیمه دوم قرن هفدهم، ظهور نظریه احتمالات، و تأثیر این تحولات بر دیدگاه دئیست ها در مورد قابل اعتماد بودن شواهد تاریخی را ترسیم می کند. فصل 5 یک مطالعه موردی است که گفتار آنتونی کالینز درباره مبانی و دلایل دین مسیحیت (1724) را در پرتو یافته‌های فصل‌های قبلی می‌خواند. سرانجام، کدا چشم اندازی از وضعیت بحث در دهه های میانی قرن هجدهم با تمرکز بر کار چهار نویسنده: پیتر آنت، دیوید هیوم، کانیرز میدلتون و ادوارد گیبون ارائه می دهد.
آگاهی و مراجع آن: معنا و جایگاه آگاهی در تفکرات اخلاقی جوزف باتلر و عقلانیت گرایی اخلاقی سموئل کلارک، جان بالگوی و ریچارد پیرس
نویسنده:
Dafydd Edward Mills Daniel
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اندیشه اخلاقی جوزف باتلر و عقل گرایی اخلاقی ساموئل کلارک و پیروانش، جان بالگوی و ریچارد پرایس، غالباً در نتیجه این موارد متمایز می شوند: (الف) روش تجربی باتلر (مثلاً کید، استورجن). (ب) تأکید باتلر بر عشق به خود در «گذر ساعت خنک» (مانند پریچارد، مک فرسون). (ج) وجدان باتلر، جایی که بر اساس خوانشی نئوکانتی، باتلر با انتقال حسی از «تأیید بازتابی» کانتی از کلارکی ها پیشی گرفت (مثلاً، کورسگارد، داروال). انتقادات نئوکانتی از کلارکی ها در (ج) با (د) انتقادات فرانسیس هاچسون و دیوید هیوم از کلارکی ها سازگار است. (ه) انتقادات مدرن از شهودگرایی عقلانی که از هاچسون و هیوم پیروی می کنند (مانند مکی، وارناک). و (f) این ادعا که کلارکی ها در «نظریه قانون طبیعی پس از بازسازی» موقعیت ناآرامی داشتند (به عنوان مثال، بیزر، فینیس). (د)-(ه) بنابراین پایه تمایز بین باتلر و کلارکی ها در (a)-(c)، جایی که کلارکی ها، بر خلاف باتلر، به دلیل بازنمایی حقیقت اخلاقی به عنوان ادراک منفعل و بدیهی از بالقوه مورد انتقاد قرار می گیرند. حقایق غیر جالب این مطالعه با این استدلال که وجدان باتلر و کلارک بیش از یک مرجع دارد به (الف) - (ف) پاسخ می‌دهد. به طوری که وجدان به معنای تجربه فرد از قضاوت خود و قضاوت خداوند و نظم اخلاقی عقلانی بود. در نتیجه نظریه مشترک وجدان، باتلر و کلارکین نظریه یکسانی در مورد رشد اخلاقی داشتند: کارگزاران اخلاقی زمانی بالغ می‌شوند که از اطاعت از وجدان تنها بر اساس یکی از مراجع وجدان، به اطاعت از وجدان حرکت می‌کنند، زیرا انجام این کار رضایت هر یک است
تحقیقی در مورد علایق: مطالعه انتقادی چهار پایان نامه هیوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Amyas John Henry Merivale
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اولین اثر هیوم، رساله ای از طبیعت انسانی، به طور سنتی سهم عمده ای از توجه دانشمندان را به خود اختصاص داده است، و این به هزینه متون بعدی و صیقلی تر اوست. موج در سال‌های اخیر شروع به تغییر کرده است و نتیجه آن این است که دو تحقیق هیوم - تحقیقات پخته او در مورد درک و اخلاق - اکنون به‌عنوان آثار مهمی در جای خود شناخته می‌شوند (اگرچه بیشتر مفسران همچنان رساله را ترجیح می‌دهند). با توجه به کار هیوم در مورد احساسات، کتاب 2 رساله هنوز هم توجه همه را جلب می کند. در این پایان نامه از دو ادعای مهم دفاع می کنم. اولین مورد این است که هیوم دارای یک فلسفه بالغ از احساسات است که به طور قابل توجهی متفاوت - در واقع، به طور قابل توجهی بهبود یافته است - با فلسفه رساله. جالب‌تر از همه، در مورد انگیزه، جایی که رساله از لذت‌گرایی و خودخواهی لاکی حمایت کرده بود، ضد خودخواهانه و ضد لذت‌پرستانه است. در بخش‌هایی نیز بیشتر شناخت‌گرایانه است، و اگرچه هیوم مانند گذشته مخالف عقل‌گرایی اخلاقی است، استدلال‌های او در حمایت از این مخالفت بسیار متفاوت است. ادعای دوم این است که فلسفه هیجانی بالغ هیوم را نه در پایان نامه درباره علایق، بلکه در مجموعه کامل چهار پایان نامه ای که این اثر برای اولین بار در آنها ظاهر شد، از جمله تاریخ طبیعی دین، تراژدی، یافت. و از استاندارد ذائقه. من استدلال می‌کنم که احساسات، موضوع وحدت‌بخش این مجموعه را تشکیل می‌دهند، که در واقع تحقیق هیوم در مورد علایق است. من معتقدم که آنها بر اساس این درک به طور سودآوری با هم مطالعه می شوند، و پایان نامه من به عنوان اولین مطالعه ارائه شده است.
  • تعداد رکورد ها : 368