جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور اعلام
>
هیوم, دیوید (David Hume، فیلسوف اسکاتلندی، مکتب تجربهگرایی، نویسنده منکر وجود خدا), 1711 1776
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
تعداد رکورد ها : 365
عنوان :
سهم دیوید هیوم در پیدایش روانشناسیگرایی در فلسفۀ غربی
نویسنده:
جلال پیکانی ، زینب انجم شعاع ، علی اکبر عبدل آبادی ، مهدی خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
چکیده :
دیوید هیوم از جهات بسیار، پیشگام تحولاتی بزرگ در فلسفه است؛ تحولاتی که برخیشان تا به امروز ادامه دارد. یکی از آنها، واردساختن نسخهای از روانشناسیگرایی به جنبههای مختلف فلسفه بود. در مقاله حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی تدوین شده، ابتدا توصیفی از حضور عنصر روانشناسیگرایانه در بخشهای مهم فلسفۀ هیوم شامل بحث علیت، جوهر، اینهمانی، نفس، منشأ اخلاق و مفاهیم کلی ارائه خواهد شد. سپس سهم و اهمیت رویکرد روانشناسیگرایانۀ او از جهات مختلف بررسی و تحلیل شده است. کوشیدیم تا نشان دهیم جریانهای بسیار تأثیرگذار امروزی، نظیر طبیعیگرایی و مطالعات میانرشتهای در علوم شناختی چگونه از رویکرد روانشناسیگرایانۀ او نشئت گرفته است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 115 تا 146
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
«خواندن عرف بهعنوان حس نابخردانه»: روایتی الهیاتی از تخصیص تفسیر رئالیستی دیوید هیوم توسط جان هنری نیومن [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Sean Swain Martin
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن کامل پایان نامه
زبان :
انگلیسی
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایاننامه این مفهوم را بررسی میکند که جان هنری نیومن یک سیستم معرفتشناختی ارائه میدهد که به نوعی منعکسکننده تصویر خوانش غیر شکگرایانه و واقعگرایانه هیوم است که ما فقط در چند دهه اخیر شاهد محبوبیت آن بودیم و درک این اشتراک در سیستم نیومن. برای درک مفهوم پیچیده ای که او از معنای گویا و کارکردی که در عمل به ایمان مسیحی ایفا می کند بسیار مفید است. من ابتدا معرفت شناسی شکی پذیرفته شده تاریخی مرتبط با هیوم را با توجه خاص به بحث او درباره مشکلات پیرامون ایده علیت فرموله کردم. من این هیوم را که به طور سنتی ارائه میشود با مدلی که همعصرش توماس رید ارائه کرده است، مقایسه میکنم، که شامل تعامل صریح با این درک از فلسفه هیوم است. من در مرحله بعد سعی می کنم این خوانش هیوم را پیچیده تر کنم و همچنین درک جایگزین خود را از کار او به عنوان یک واقع گرا و مدافع یک شهود گرایی پیچیده تر، قابل تحمل تر و مسئولانه تر ارائه دهم. برای تقویت بیشتر چیزی که بسیاری از فیلسوفان آن را کاملاً غیر شروع کننده می دانند، گروهی از دانشمندان برجسته هیوم را معرفی می کنم که با این تعبیر واقع گرایانه که به عنوان «هیوم جدید» از آن یاد می شود، همدردی دارند. بخش زیر به تبدیل پیچیده نیومن اختصاص دارد. از نخبگان روشنفکر آنگلیکن گرفته تا کشیش کاتولیک و سپس، به نوبه خود، به مروری بر سیستمی که او در مقالهای به کمک دستور زبان تأیید ارائه میکند. سپس از این ایده دفاع می کنم که معرفت شناسی دینی نیومن دارای چارچوبی است که به طرز شگفت انگیزی شبیه به نوعی از تفسیر واقع گرایانه از هیوم است. در این بحث، من به شدت بر متون رساله و دستور زبان تکیه میکنم تا روشهایی را که برهان نیومن پس از آن سفارش میشود و از هیوم وام میگیرد، به صراحت بیان کنم. با روشن ساختن این شباهت هم با استدلال هیوم و هم با واژگان فلسفی، بخش پایانی من به موضوع معنا و نقشی که نظام معرفتی نیومن بر اساس آن در زندگی مؤمن میسازد اختصاص دارد. برای این منظور، من بحث خود را با توضیحی درباره اینکه چگونه پدیده وجدان چیزی است که باعث دور شدن نیومن از نتایج فلسفی کاملاً سکولار هیوم می شود، آغاز می کنم. پس از این که نشان دادم چرا فلسفه برای نیومن همیشه یک عمل کاملاً الهیاتی است، در ادامه به تصویر میکشم که چگونه این سیستم عقل سلیم کاملاً بر کارکردهای حس واهی برای نیومن در روایت خودش از زندگیاش در «Apologia Pro Vita Sua» متمرکز شده است. و همچنین تصویری مختصر از آنچه که معنای گویا باید در عمل خود ما از الهیات و ایمان مسیحی امروزی باشد. با ارائه این که مدل معرفتشناختی ارائه شده در اینجا به روشنتر شدن و تقویت درک ما از نقش خود بهعنوان الهیدان مسیحی به پایان میرسد. و برای این که اینطور شود به نیومن و برای نیومن به هیوم نیاز داریم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
«متخصص اخلاقی» مفهومی مهم ولی مجهول در فلسفه اخلاق هیوم و تناظر آن با رهیافت آشنای «داور راستین» در زیبایی شناسی هیوم
نویسنده:
ذوالفقار همتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
چکیده :
امروزه در فلسفه اخلاق از متخصص اخلاقی به عنوان فردی یاد میشود که در شرایط پیچیده قادر است رفتارهای درست را تشخیص داده و عامل ایدهآل اخلاقی باشد. این مفهوم چندان تازه نیست و میتوان آن را در فلسفه اخلاق هیوم نیز یافت؛ ولی چنانکه شایسته است مشهور نشده و فقط برخی محققان، یک فقره در رساله درباره طبیعت انسانی را بهعنوان شاهد این موضوع مطرح میکنند. با بررسی آثار هیوم شواهد زیادی در این خصوص مشاهده و تناظر میان آن و آموزه معروف داور راستین نیز مشخص میشود. همانگونه که در زیباییشناسی فردی بهعنوان داور راستین وجود دارد که با قریحه ذاتی و با ممارست، مقایسه، دوری از پیشداوری و استنتاجهای عقل سلیم، اصول کلی ذوق را بدست آورده و زیبایی را تشخیص میدهد. در اخلاق نیز شخصی وجود دارد که در شرایط پیچیده گمراه نمیشود و با لحاظ همان شرایط، رفتار درست و فضیلت و رذیلت را مشخص مینماید. همچنین هر دو فرد به تشخیص خطاهای عامه اقدام نموده و بهعنوان یک الگوی ایدهآل مطرح هستند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 259 تا 276
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل انتقادی دیدگاه هیوم درباره اعتقادات طبیعی و نسبت آن با شکاکیت با تاکید بر آراء فیلسوفان مسلمان
نویسنده:
نویسنده:میثم شادپور؛ استاد راهنما:سیدمحمود موسوی؛ استاد مشاور :حسن معلمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
فهرست نوشته ها
زبان :
فارسی
چکیده :
هیوم فیلسوفی تجربهگرا است که متکی بر تجارب درونی، درصدد تاسیس علم انسانشناسی تجربی و تبیین اصول حاکم بر حالات ادراکی نفس است. هیوم در تبیینی که از حالات ادراکی نفس ارائه میدهد، با اعتقادات گریزناپذیری روبرو میشود که مبتنی بر حس و عقل نیستند. به باور هیوم، این اعتقادات، طبیعی و عمومی هستند و نمیتوان آنها را کنار گذاشت؛ از این رو، لازم است از طریق تبیین منشا پیدایش این اعتقادات، به توضیح مفادشان پرداخت. به باور هیوم، این اعتقادات، مرهون تعامل تجربه و تخیل هستند؛ عقل نه عامل پیدایش آنها است و نه مانع از حصول آنها. هیوم بر این باور بود که اعتقاد به علیت و اعتقاد به وجود خارجی و اعتقاد به ذهن، از مصادیق بارز اعتقاد طبیعی هستند. هیوم در کتاب رساله و کتاب پژوهش، به تبیین منشا این اعتقادات و عملکرد طبیعی تخیل در تولید آنها میپردازد و نشان میدهد چگونه هم شکاک است و هم از تعلیق اعتقادات مذکور پرهیز میکند. در این نوشتار، سعی شده هم به تحلیل انتقادی دیدگاه هیوم در باب منشا و مفاد اعتقادات طبیعی بپردازیم و هم نسبت آن با شکاکیت مورد نظر هیوم را توضیح دهیم و نهایتا دیدگاه هیوم را متکی به آرای فلاسفه مسلمان مورد نقد و بررسی قرار داده و با استفاده از دستاوردهای فلسفی آنها راهی نوین برای توجیه و تبیین اعتقادات مذکور ارائه دهیم.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
انتخاب شواهد بر نظریه: چگونه شواهد معاد استدلال های پیشینی علیه معجزات را تضعیف می کند [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Benjamin D. Graber
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن کامل پایان نامه
زبان :
انگلیسی
چکیده :
ترجمه ماشینی : برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.برای قرنها، استدلالهای رایج علیه معجزات بر اساس استدلالهای پیشینی دیوید هیوم و دیگران بوده است. این بحثهای نظری همچنان مورد بحث قرار میگیرند، زیرا برای کسانی که از نظر ایدئولوژیک مخالف هستند قانعکننده نیستند. از آنجایی که این استدلال ها ماهیت نظری دارند، امکان وقوع حوادث معجزه آسا را منتفی می کنند. به این ترتیب، دو راه برای استدلال در برابر استدلال های پیشینی وجود دارد. اول، می توان از دیدگاه نظری مخالف استدلال کرد و منطق درون استدلال ها را به بحث گذاشت. ثانیاً، می توان در مورد احتمال یک رویداد معجزه آسا استدلال کرد. اگر بتوان احتمال وقوع یک رویداد را ثابت کرد، این امر کل نظریه پیشینی را از بین می برد، زیرا اجازه نمی دهد یک معجزه رخ دهد. معجزه اصلی مسیحیت رستاخیز عیسی است. به طور کلی، شکاکان موافق هستند که اگر رستاخیز اتفاق بیفتد، معجزه محسوب می شود. بنابراین، باید شواهد موجود را بررسی کرد تا کشف کرد که آیا اعتقاد به آن عقلانی است یا خیر. اگرچه هیچ شواهدی از مصنوعات وجود ندارد (به غیر از احتمال کفن تورین)، اما شواهد زیادی وجود دارد که رستاخیز عیسی یک رویداد تاریخی بوده است. در حالی که معاد هرگز نمی تواند به طور قطعی اثبات شود، همچنین نمی توان آن را رد کرد. وقتی انسان تمام شواهد موجود را بررسی می کند، آشکار می شود که اعتقاد به معاد یک باور موجه است. شواهد فراوان برای رستاخیز به شدت استدلال های پیشینی علیه ماوراء طبیعی را تضعیف می کند، نه فقط به دلیل احتمال وقوع یک رویداد معجزه آسا، بلکه به این دلیل که خود شواهد به سؤالاتی که هیوم مطرح می کند (مانند احتمالات معجزه، ارزش شهادت، و تعریف معجزات با قانون طبیعی). هنگامی که خود استدلال ها به عنوان یک نظریه بعید تلقی می شوند، این دیگر یک بحث فلسفی نیست، بلکه موضوعی برای تعصبات ضد ماوراء طبیعی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
اخلاق فمینیستی و مفهوم همدردی دیوید هیوم: حرکت به سمت یک اخلاق جدید (ویرجینیا هلد) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
P. Tamara. Sugunasiri
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
متن کامل پایان نامه
زبان :
انگلیسی
کلیدواژههای اصلی :
پایان نامه انگلیسی
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه نقطه اوج دو حوزه متفاوت علاقه مندی من است، اول اینکه مدت هاست به پیشرفت تفکر فمینیستی در زمینه اخلاق و اخلاق علاقه مند بوده ام. ثانیاً، با خواندن رسالهای درباره طبیعت انسان اثر دیوید هیوم، تحت تأثیر بینش او در مورد طبیعت و اخلاق انسانی قرار گرفتم. انگیزه برای گرد هم آوردن این دو علاقه از اثری از آنت بایر بود که هیوم را به عنوان یک نظریه پرداز اخلاق زنان معرفی می کرد. نظرات او بر اساس یافتههای کارول گیلیگان در فیلم In a Different Voice بود. یکی از ادعاهای اصلی گیلیگان این بود که در حالی که اخلاق برای مردان یک امر عدالت است، برای زنان موضوع مراقبت است. انتقاد من از بایر این بود که او تمایزات اخلاقی را در امتداد خطوط جنسیتی که گیلیگان بیان کرده بود حفظ کرد. من بیشتر علاقه مند بودم که تاکید بر این برچسب های جنسیتی را از بین ببرم و به دنبال یک سیستم اخلاقی باشم که هر دو دیدگاه را در بر گیرد. من متوجه شدم که این در واقع یکی از شیوه های تفکر فمینیستی است که در دو سال گذشته ظهور کرده است. طرفدار اصلی این دیدگاه و کارش که تا حد زیادی به آن اشاره خواهم کرد ویرجینیا هلد است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
هیوم، گزارش های معجزه و اعتبار (دیوید هیوم) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Hendrik van der Breggen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
متن کامل پایان نامه
زبان :
انگلیسی
کلیدواژههای اصلی :
پایان نامه انگلیسی
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف از این پایان نامه درک دقیق قدرت استدلال های دیوید هیوم علیه اعتقاد معقول به صحت گزارش های معجزه (به ویژه گزارش های مربوط به رستاخیز ادعایی عیسی) است. برای جلوگیری از احتمال ارائه نادرست استدلال های هیوم، که در مقاله او "درباره معجزات" یافت می شود، من تلاش زیادی برای تفسیر منصفانه و خیرخواهانه آنها انجام می دهم. زیرا هیوم در مکاتبات خصوصی، ادعای مهمی را در بخش اول مقاله دو قسمتی خود به معنای چیزی متفاوت از معنای آشکار آن درک می کند. زیرا هیوم به خود زحمت نمی دهد که ادعا را در هیچ یک از نسخه های متعدد مقاله تغییر دهد. و از آنجا که هر یک از معانی اجازه می دهد که استدلال قسمت اول با توجه به استدلال های قسمت دوم و با توجه به ملاحظات زمینه ای گسترده تر به طور متفاوت و در عین حال منسجم تفسیر شود: من دو تفسیر خرد از استدلال بخش اول و دوم کلان ارائه کردم. -تفسیر برهان های کلیت «معجزات». همچنین، با توجه دقیق به متن استدلال های هیوم و همچنین درک او از مفاهیم برهان و احتمال در مقابل شواهد موافق و مخالف معجزه، (1) نشان می دهم که استدلال هیوم در قسمت اول بر این موضوع متمرکز است. این واقعیت که تجربه ما از یک معجزه نسبت به تجربه ما از قانون طبیعی که معجزه مدعی نقض آن است، نادر است، و (2) من نشان میدهم که هیوم تجربه ما از قانون طبیعی نقض شده را کاملاً، مستقیم و مخرب میداند. اعتبار شهادت معجزه من همچنین نشان میدهم که هیوم همراه با استدلالهایش در قسمت دوم، تأثیر تجربی مخرب نادر بودن نسبی یک معجزه را مانعی عملاً غیرقابل عبور در برابر اعتبار گزارشهای معجزه میداند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
رمز و راز سازگاری هیوم (دیوید هیوم) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Panteha Yektaeian
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
متن کامل پایان نامه
زبان :
انگلیسی
کلیدواژههای اصلی :
پایان نامه انگلیسی
چکیده :
ترجمه ماشینی : خوانش سنتی هیوم این است که او یک نظریه پرداز قاعده مندی در مورد علیت و سازگاری با موضوع آزادی انسان و مسئولیت اخلاقی است. من استدلال می کنم که این خوانش ها متقابلاً منحصر به فرد هستند --- یعنی. تأیید یکی مستلزم طرد دیگری است --- زیرا آنها بر اساس یک فرض اساسی، یعنی حقیقت جبر علّی، اختلاف دارند. بورسیه نسبتاً اخیر "نیو هیوم" ادعا کرده است که او یک واقع گرا علّی است --- یعنی. که او به وجود عینی (مستقل از ذهن) ارتباطات ضروری یا قوای علّی معتقد است. من مخالف این قرائت «جدید» هستم و تحلیلی را در حمایت از یک نوع فشار منظم سنتی ارائه میدهم. ادعای اصلی که میخواهم ثابت کنم این است که انتساب نادرست سازگارانه ناشی از دوشاخهسازی نامشروع استدلالهای ضرورت و آزادی هیوم از سوی مفسران در هر دو طرف اختلاف است، دوشاخهای که «پروژه آشتیکننده» هیوم را تحریف کرده و همواره تضعیف میکند. به عبارت دیگر، تعریف مجدد هیوم از اصطلاحات بحث آزادی اراده، قرائت سازگاری استاندارد را رد می کند، زیرا هیوم صدق (یا نادرستی) جبر را پیش فرض نمی گیرد یا حتی به آن توجه نمی کند. بلکه او به روانشناسی تجربه ذهنی ما (و/یا ایده) ضرورت توجه دارد، یعنی اینکه چگونه و چرا ضرورت (و/یا ایده ضرورت) برای تجربه انسانی یا طبیعت انسانی ضروری است. به طور خاص، من استدلال میکنم که برخورد هیوم با ضرورت به بهترین وجه ممکن است به عنوان اشاره به ملاحظات عملگرایانه درک شود: نگرانیهای نهایی او راههایی است که در آن تجربه(های) ضرورت ما در راه پیشبینی، پیشبینیپذیری، و/یا به ما کمک میکند. توانایی پیش بینی رویدادهای طبیعی، از جمله اعمال و انتخاب های انسان. این خط فکری به ویژه در بخش 7 «آزادی و ضرورت» از تحقیقی در مورد درک انسانی واضح است، در حالی که جنبه روانی- ذهنی کانون بحث هیوم از ارتباطات ضروری در رساله است. آنچه از بررسی هر یک از این متون مشخص میشود این است که برخورد هیوم با ضرورت را نباید با روایت جبرگرایانه علّی سازگاری از آن اشتباه گرفت.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
کتاب راهنمای فلسفه راتلج: هیوم درباره معرفت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Harold Noonan
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
Routledge,
زبان :
انگلیسی
چکیده :
ترجمه ماشینی: دیوید هیوم (1711-1776) یکی از بزرگ ترین شخصیت های تاریخ فلسفه بریتانیا است. از میان تمام نوشته های هیوم، بدون شک عمیق ترین آنها رساله طبیعت انسان است. اولین کتاب رساله، که در آن او معرفت شناسی و متافیزیک زیربنای نظام خود را بیان می کند، به طور جهانی به عنوان بزرگترین دستاورد فکری او شناخته می شود. Hume on Knowledge برای اولین بار نقشه ای را برای کتاب اول ارائه می کند و ایده ها و استدلال های اصلی را به روشی واضح و خوانا بیان می کند. هر خواننده ای که برای اولین بار به رساله بیاید می تواند به راحتی اهمیت و پیچیدگی های ذاتی اندیشه هیوم را درک کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل و بررسی پاسخهای استاد مطهری بر نقدهای هیوم بر برهان نظم
نویسنده:
نویسنده:مرتضی افراخته؛ استاد راهنما:سیدمهدی بیابانکی؛ استاد مشاور :احمد عبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
فهرست نوشته ها
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
براهین خداشناسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مرتضی مطهری
چکیده :
از نگاه بسیاری از فلاسفه و الهیدانان عمومیترین برهانی که بر وجود خدا اقامه میشود برهان نظم است. بر اساس این برهان از تجارب ممتد در مورد طبیعت می توان شباهت نسبتا کاملی میان طبیعت و مصنوعات بشری به دست آورد، آنگاه به حکم یک قاعده کلی میتوان از شباهت معلولات به شباهت علل پل زد. و از آنجا که معلولات و مصنوعات بشری از یک طراح هوشمند ناشی میشوند، میتوان نتیجه گرفت که جهان نیز از یک طراح حکیم ناشی شده است. بر خلاف خود برهان، نقد آن به گذشتههای دور باز نمیگردد. به نظر میرسد نخستین انتقاداتی که در فلسفه غرب به طور جدی به برهان نظم وارد شده است، حاصل کار دیوید هیوم است. هیوم بخش قابل توجهی از کتاب «محاورات درباره دین طبیعی» را که حدود 25 سال روی آن کار کرده بود و در اواخر عمرش آن را تکمیل نمود، به نقد برهان نظم اختصاص میدهد. هیوم بر مبنای فلسفه تجربهگرایی خود استدلال میکند که برهان نظم، ماهیت تجربی دارد و بر این اساس میگوید همه استدلالات در دلیل نظم به تجربه بر میگردد و از تجربه نمیتوان این استنباط حقیقی و خطاناپذیر را انجام داد. بعلاوه هیوم معتقد است الهیدانان درصدند نظم جهان را از طریق علت بیرونی تفسیر کنند، در حالی که به زعم او میتوان این نظم را به درون ماده مستند کرد، بدین صورت که ماده ذاتاً دارای ویژگی هایی است که دائماً در حال تکامل است و این حرکت تکاملی، معلول عوامل داخلی است. با فرض چنین احتمالی هیوم نتیجه میگیرد که برای تفسیر نظم طبیعی نیاز به دخالت عوامل فراطبیعی نیست. او همچنین معتقد است که بیان تمثیلی نظم، مستلزم باور به خدای انسان وار خواهد بود و نمیتواند خدایی را نشان دهد که از هر گونه خطا و اشتباه و عدم انسجام در عملش مبرا است. از نگاه برخی از فلاسفه، نقدهای هیوم بزرگترین تکیهگاه الهیدانان در اثبات وجود خدا را متزلزل نموده است. استاد مطهری معتقد است بی اعتبار شدن براهین اثبات خدا بویژه برهان نظم یکی از علل اصلی گرایش به مادیگری در جهان غرب است. ایشان با پاسخ به نقدهای هیوم نشان میدهد که برهان نظم یک برهان تجربی محسوب نمیگردد، بلکه یک برهان عقلی است. بعلاوه ایشان این ایده که نیرویی درونی در ماده وجود داشته باشد که لازمه آن نیرو، نظم و سامان یافتن جهان است را امری درست و حقیقی میداند و در عین حال آن را خدشهای بر برهان نظم تلقی نمیکند. در تاریخ فلسفه غرب در اکثر موارد، برهان غائی را همان برهان نظم میشمارند. اما شهید مطهری از جمله متفکران معاصر است که با تفکیک برهان نظم از برهان هدایت، هوشیارانه سعی داشته این گروه از استدلال ها با یکدیگر خلط نگردد. از نظر ایشان، برهان نظم به ساختار طبیعت مربوط است، یعنی مطالعه در تشکیلات ساختمانی اشیا نشان می دهد که در ساختمان آنها عقل و حکمت نقش داشته است. اما زاید بر نظام خلقت و ساختمان موجودات، موجودات عالم نشان می دهند که پس از آن که اینگونه کامل آفریده شدهاند در کاری که انجام می دهند نیز به گونهای رهبری میشوند. شهید مطهری این برهان را برهان هدایت مینامد که میتوان آنرا تقریری از برهان غائی دانست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
تعداد رکورد ها : 365
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید