جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1708
بررسی تطبیقی ایدئولوژی و حکمت عملی از دیدگاه ملاصدرا، مطهری، شریعتی و سروش
نویسنده:
گوهرنسا حاجی بنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
بررسی تطبیقی خاتمیت از دیدگاه روشنفکران دینی معاصر اقبال لاهوری، شهید مطهری، دکتر سروش
نویسنده:
محبوبه سپهری نقندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده یکی از ضروریات دین اسلام، مساله خاتمیت است، که براساس نص قرآن و روایات متواتر وجود مبارک پیامبر (ص) پایان دهنده سلسله پیامبران است. چنان¬که قرآن در این مورد می فرماید: « ما کان محمدا ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین»(احزاب:40) « محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.» ظهور دین اسلام با اعلام جاودانگی و واپسین دین الهی بودن آن و پایان یافتن دفتر نبوت با آخرین فرستاده الهی همراه بوده است. در میان روشنفکران معاصر، افرادی مانند اقبال لاهوری، استاد مطهری و دکتر سروش با رهیافت های متفاوت به خاتمیت نگریسته اند و تفسیرها و تبیین های مختلفی درباره فلسفه ختم نبوت بیان نموده اند. نگارنده در این پژوهش سعی کرده ضمن ارائه کلیات در زمینه خاتمیت و لوازم آن، به تبیین و تطبیق دیدگاه¬های این روشنفکران، در مورد؛ سرشت وحی، فلسفه و راز ختم نبوت، ختم نبوت یا ختم دیانت، جایگاه دین خاتم در دوران عقل و علم بشری و جاودانگی و جامعیت دین خاتم بپردازد. اقبال، دیدگاه تجربه دینی در باب وحی را پذیرفته و دو دوران برای بشر قائل است؛ دوران کودکی و دوران بزرگسالی. وحی را از سنخ غریزه دانسته و آن را متعلق به دوران کودکی بشر قلمداد می¬کند. در دوره بزرگسالی با تولد عقل استقرایی، عرصه بر غریزه تنگ شده و خود به جای آن نشسته است. دو رویکرد در باب تبیین فلسفه اقبال وجود دارد: رویکرد اول؛ هم گفتار و هم اعتقاد وی این است که ختم نبوت منجر به ختم دیانت می¬شود. رویکرد دوم؛ این است که با ختم نبوت بشر به آمدن پیامبر جدید نیاز ندارد، ولی به دین نیازمند است. وی دین و عقل را متتم و مکمل یکدیگر می¬داند. و معتقد است که عقل حقیقت را به تدریج در می¬یابد ولی دین به یکباره. و دین خاتم را جاودانه می¬داند و آن را به وسیله اصل حرکت در اسلام تبیین می¬کند و دین را جامع می¬داند. استاد مطهری دیدگاه گزاره¬ای را در باب سرشت وحی می¬پذیرد، وی فلسفه خاتمیت را تحریف و تبدیل¬هایی می¬داند که در تعالیم و کتب مقدس پیامبران رخ داده است ولی بشر عصر خاتمیت به بلوغ و رشد فکری رسیده و می¬تواند مواریث علمی خود رااز تحریف حفظ کند، نیز علم ودین را متمم و مکمل یکدیگر می¬داند و ختم نبوت را به این معنی می¬داندکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوتها رفع شده است ولی نیاز به دین وتعلیمات الهی برای همیشه باقی است. و می¬گوید: با پیشرفت علم و تمدن نیاز به دین رفع نمی¬شود. و معتقد است دین خاتم جاودانه است . علت آن هماهنگی با فطرت است و دین را جامع می¬داند و دیدگاه اعتدالی را می¬پذیرد. دکتر سروش دیدگاه تجربه دینی را در باب سرشت وحی می¬پذیرد. رهیافت¬های متعدد در باب فلسفه خاتمیت بیان می¬کند:الف- وحی هنوز برای مردم تر و تازه است و گویا بر مردم وحی می¬بارد.ب- دوران وحی سپری شده و مردم بی نیاز از آن هستند و باید به عقل جمعی رجوع کرد. ج- با بسط تجربه نبوی دیگر نیازی به تجدید نبوت نیست. بنا بر نظر وی، چراغ وحی خاموش شده و این عقل است که جای وحی را پر کرده است و منجر به ختم دیانت است نه ختم نبوت و می¬گوید؛ در دوره خاتمیت برای بهبود دنیا باید انسانها به عقل جمعی رجوع کنند. وی معتقد است که بخشی از آیات متناسب با عصر رسالت و نیازهای مردم آن روز است لازمه این نگرش انکار جاودانگی دین خاتم است. وی جامعیت دین را به معنی حداقلی قبول دارد. پس از بررسی رهیافتهای این روشنفکران، اثبات شده است که بشر در تمام دوران به دین نیاز دارد. و این گونه نیست که دین مخصوص دوران غریزه باشد. و همچنین اثبات گردیده است که دین پیامبر خاتم جهانی،جامع و جاودانه است و بعد از پیامبر اسلام پیامبری نخواهد آمد. کلید واژه ها: اسلام،روشنفکر دینی،تجربه دینی، وحی، خاتمیت،
بررسی دیدگاه تدئوس متز در باب خدا و معنای زندگی و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
زینب کریمی قدوسی، امیرعباس علی زمانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه خدامحور معنای زندگی بر آن است که ربط و نسبت خاصّ با خداوند یکی از شرایط ضروری جهت معناداری زندگی می‌باشد. تفسیرهای مختلفی از این نظریه ارائه شده‌، امّا مهم‌ترین تفسیر خدامحور نظریه هدف الاهی است. براساس این نظریه، تحقّق بخشیدن به هدف خداوند تنها سرچشمه معناداری زندگی است. بر نظریه هدف الاهی نقدهای بسیاری همچون تقابل هدف خداوند با اخلاقی بودن و قدرت مطلق خداوند وارد شده، امّا به اعتقاد تدئوس متز مهم‌ترین اشکال بر این نظریه، تقابل نظریه هدف الاهی با دیدگاه خدامحور معنای زندگی می‌باشد. براساس این اعتراض اوصافی که سبب می‌شود خداوند یگانه منبع معنا باشد (یعنی فرازمانی بودن، تغییرناپذیری، و بساطت) با هدفمند بودن خداوند در تعارض است. هدف این مقاله پاسخ دادن به این اشکالات براساس اندیشه‌های علّامه طباطبایی می‌باشد. از دیدگاه علّامه طباطبایی غایت خداوند از آفرینش، ذات متعالی خداوند است و انسان با حرکت ذاتی و ارادی خود مراتب وجود به سوی خداوند را سیر می‌کند و زندگی خویش را معنا می‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 91
رابطه استضعاف و نجات از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
یحیی کاظمی، امیرقلی جعفری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از سؤال های اساسی در اندیشه پژوهشگران حوزه دین این است که آیا همه پیروان ادیان، اهل نجات هستند یا فقط عده ای خاص به نجات و رستگاری می رسند و مستضعفان که جمعیت پرشماری از انسان ها را تشکیل می دهند چه سرنوشتی در این زمینه خواهند داشت؟ منابع دینی و عالمان دین در این زمینه چه نظریاتی دارند؟ این مقاله به تبیین رابطه استضعاف دینی و نجات با مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری می پردازد. این دو متفکر علاوه بر اینکه به نجات سلبی مستضعفان معتقدند، به نجات ایجابی آنها، یعنی ورود مستضعفان به بهشت نیز باور دارند؛ البته علامه طباطبایی از راه شمول عفو الهی بر مستضعفان دینی و شهید مطهری از راه عدم کفر جحودی آنان و داشتن دین فطری به این نتیجه رسیده اند.
صفحات :
از صفحه 159 تا 170
مساله باور پایه و نظام معرفتی علامه طباطبایی
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه مبناگرایی یکی از دیرینه ترین و مهم ترین رهیافت ها در معرفت شناسی تلقی می شود. از دو قسم اساسی مبناگرایی، مبناگرایی کلاسیک و معتدل، در مقاله حاضر، مبناگرایی کلاسیک را انتخاب کرده ایم و از دو شکل مبناگرایی درون گرایانه و برون گرایانه، دومی را بررسی می کنیم. در نوشتار حاضر هر دو دسته از مبناگرایی ساده و مضاعف و تمایزات اساسی آن ها را کاویده ایم. ادعای اصلی مبناگرایی کلاسیک برون گرایانه این است که باورهای ما به دو دسته پایه و استنتاجی تقسیم می شوند و همه باورهای استنتاجی ما، در فرایند توجیهی، باید به باورهای پایه بازگردند، در غیر این صورت دچار دور یا تسلسل خواهیم شد. در مقاله حاضر کوشش خواهد شد تا علاوه بر آن که کاستی های نظریه مبناگرایی نشان داده می شود به این کاستی ها، بر اساس نظام معرفتی علامه، پاسخ هایی داده شود. علامه طباطبایی در نظام معرفتی خود دستگاهی از روابط میان باورها، بر اساس سه اصل، سامان می دهد که این دستگاه اولا، تمایز میان بدیهیات اولیه و ثانویه را مشخص می کند؛ ثانیا، ضمن نقد معرفت خطاپذیر از معرفت خطاناپذیر دفاع می کند؛ ثالثا، روش دست یابی به معرفت یقینی را تبیین می کند؛ و بالاخره، ضمن نقد بر مبناگرایی ساده، مبناگرایی مضاعف را رویکرد درست بر می شمارد. خطاپذیری و خطاناپذیری و در نتیجه، تصحیح باورهای پایه اساسی ترین ضعف و کاستی در مبناگرایی است. با توجه به مبنای علامه طباطبایی، درباره معرفت یقینی، که باید در نهایت همه معرفت ها به بدیهیات ختم و بدیهیات ثانویه نیز با روابط ویژه ای به بدیهیات اولی یا سه اصل اولی منتهی شوند؛ می توان خلل اساسی در مبناگرایی، که همان معرفت تزلزل پذیر غیر یقینی است، را مورد پرسش قرار داد. مهم ترین دستاورد علامه، در حوزه معرفتی، دفاع از معرفت یقینی بر اساس اولیات و امکان دست یابی به معرفت خطاناپذیر است.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
خاتمیت از دیدگاه علامه طباطبایی با محوریت تفسیر المیزان
نویسنده:
عباس اسدآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
این مقاله و نوشتار در پی آن است که مساله خاتمیت را از دیدگاه علامه طباطبایی با محوریت تفسیر المیزان تبیین کند. این مفسر نامدار مساله را از دو منظر دنبال کرده است: یکی از منظر دلالت آیات و تفسیر و توضیح آنها و دیگری از منظر شبهاتی که با خدشه کردن در دلالت آیات مطرح شده است. از نظر علامه آیه اول سوره فرقان و آیه نوزده سوره انعام و آیه بیست و هشت سوره سبأ و آیه چهل سوره احزاب و آیات چهل و یک و چهل و دو سوره فصلت، دلالت صریح و روشن بر خاتمیت دارند، و شبهاتی که برخی بر آیات مزبور وارد گرده یا آیات دیگری را برای نقض خاتمیت مطرح کرده اند، مردود است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 21
معناشناسی «الزام اخلاقی» با تفسیری نو از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
فرااخلاق علمی است که به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد و معناشناسی مفاهیم اخلاقی، از مباحث این دانش به شمار می رود. مهم ترین بخش در تحلیل مفاهیم اخلاقی، مفاهیمی هستند که محمول جمله های اخلاقی قرار می گیرند و شامل مفاهیم ارزشی مانند «خوب» و «بد» و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه» هستند. این تحقیق با تفکیک حیث معناشناختی از هستی شناختی مفهوم «الزام اخلاقی»، تفسیری نو از دیدگاه علامه درباره معناشناسی «الزام اخلاقی» ارائه کرده و درصدد است تا اثبات کند علامه معنای «الزام اخلاقی» را «ضرورت بالغیر» می داند؛ زیرا ایشان نظریه اعتباریات را براساس «مجاز سکاکی» پایه ریزی می کند که معنای لفظ در این گونه مجازها با معنای حقیقی تمایزی ندارد؛ بلکه مصداق مجازی غیر از مصداق حقیقی خواهد بود؛ بنابراین معنای «باید» در استعمال حقیقی و اعتباری تفاوتی نخواهد داشت و با توجه به اینکه معنای «باید حقیقی» از منظر ایشان «ضرورت بالغیر» است، معنای «باید اعتباری» نیز «ضرورت بالغیر» خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
مدیریت خانواده در نظریه های جامعه شناسی در مقایسه با نظریه علامه طباطبائی
نویسنده:
هوشنگ ظهیری، سروش فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
در عصر حاضر نظام خانواده دچار مشکلات و چالش های اساسی گردیده است. اختلافهای خانوادگی، طلاق، فرزندان بی سرپرست و بزهکاری نوجوانان و جوانان، نشان دهنده مشکلات اساسی در خانواده های ماست. بخشی از این مشکلات، نشانگر ضعف در برنامه ریزی، تصمیم گیری و سازمان دهی می باشد که در مدیریت خانواده تجلی می یابد. بنابراین به نظر می رسد خانواده ها برای غلبه بر این مشکلات نیازمند به بازنگری در نوع مدیریت خود برای رویارویی با پیچیدگی های زندگی کنونی، از جمله تربیت فرزندان و برقراری روابط مناسب با همسر می باشند. در بین صاحب نظران اسلامی مرحوم علامه طباطبایی با بهره گیری از اندیشه های اسلامی و تعقل و آزاداندیشی صاحب نظراتی در خصوص مدیریت خانواده می باشد، که می تواند کمک شایانی به حل مشکلات مدیریت خانواده در وضعیت در حال گذار کشورمان بکند. لذا در این مقاله ابتدا گونه های مدیریت خانواده معرفی شده اند. سپس نظریه های مدیریت خانواده در نظریه های جامعه شناسی و دین اسلام مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه نظر به اهمیت نظریه علامه طباطبایی در خصوص مدیریت خانواده نظریه ایشان که بر تفکیک نقش ها و تعقل مبتنی است، مبسوط تر ارائه شده است. در پایان نیز ضمن نقد نظریه های مدیریت خانواده، الگوی مدیریت مشارکتی بر اساس آموزه های دینی و علمی برای خانواده اسلامی ایرانی ارائه شده است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 119
مناط ارزش ادراکات از منظر استاد مطهری و علامه طباطبایی
نویسنده:
بهمن شریف زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واقع‌نمایی ادراکات بشری که از آن با نام ارزش معلومات یاد کرده‌اند، از غامض‌ترین موضوعاتی است که در برهه‌هایی از تاریخ تفکر بشری، موضوع مجادلات فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در این بارة آرای گوناگونی از اندیشمندان یونان، فیلسوفان مسلمان و متفکران عصر روشنگری غرب بر جای مانده که حاکی از نوع نگرش ایشان به آدمی، نفس او و حقیقت علمش است. اندیشمند معاصر، استاد شهید مرتضی مطهری در مواجهه با اندیشه های نو در این باب و با بهره‌برداری از میراث فلسفة مشاء، اشراق و به ویژه حکمت متعالیه، تقریری نو از این موضوع ارائه کرده است. او همانند استاد خویش علامه طباطبایی، علم حضوری را ریشة همة علوم حصولی بشر دانسته و بر این باور است که آدمی پس از اتصالی حضوری با واقعیات به علم حصولی دست خواهد یافت. آن‌چه در این نوشتار خواهید خواند، تبیینی از نظر او در این ‌باره خواهد بود، در ضمن به تفاوت‌های ظاهری این ‌نظر با نظر علامة طباطبایی خواهیم پرداخت.
سخن گفتن از خدا بر مبنای اشتراک معنوی و تشکیک وجودی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
اکبر قربانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
در پاسخ به این پرسش مهم که آیا می توان با زبانی محدود و بشری، از خدایی نامحدود و متعالی سخن گفت؟ دیدگاهها و نظریات گوناگونی مطرح شده است. بنابر دیدگاهی که با نظر به مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا، می توان آن را نظریه «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی» نامید، با توجه به اینکه خدا کامل مطلق و قائم بالذات است، اولا معنای اتصاف او به صفات کمال این است که خداوند تمامی کمالات وجودی را به کاملترین نحو داراست و صفات سلبیه نیز چیزی جز سلب نقص، یا همان اثبات کمال، نیست و ثانیا این صفات کمالیه عین یکدیگر و عین ذات الهی دانسته می شود و با توجه به «وحدت تشکیکی حقیقت وجود»، اشتراک معنوی صفات الهی با صفات انسانی مستلزم اشتراک مصداقی خدا و انسان و افتادن در ورطه تشبیه نیست. علامه طباطبایی نخست با توجه به تلقی انسانوارانگارانه انسان از خدا، مفاهیم دینی را جامع میان نفی و اثبات دانسته و با تکیه بر روایات، بر دیدگاه اثبات بلاتشبیه، تاکید نموده است. آنگاه به عنوان یک فیلسوف پیرو مکتب حکمت متعالیه و به تبع صدرالمتالهین، با تکیه بر «اشتراک معنوی مفهوم وجود» و «تشکیک حقیقت اصیل وجود» و «تفکیک مقام معنا از مقام مصداق» و با توجه به مراتب معنا و کاربرد الفاظ، بر اشتراک اصل معنای صفاتی همچون علم و قدرت و حیات و ... در انسان و خدا تاکید کرده و انحصار معنا در مرتبه مادی و جسمانی را نادرست دانسته است. هر چند در نظریه علامه نیز نوعی تمایل به روش سلبی دیده می شود و معنای ایجابی مشترک میان صفات خدا و صفات انسان، به روشنی بیان نشده است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 151
  • تعداد رکورد ها : 1708