مباحث كلامي و اعتقادي همواره مورد مناقشه و گفتوگو بوده و موجب نشاطي چشمگير در فضاي علمي شده است. در اين ميان، مبحث صفات، از مباحث مهمو گسترده كلام اسلامي است
... ت كه ديدگاهها و مواضع گوناگون در اين زمينه ارائه شده و نحلههاي متفاوتي شكل گرفته است. از جمله مباحث مهم در اين باب اين است كه چرا دانشمندان مسلمان، الفاظي چون عليم و قدير و حي و... را، كه در قرآن به مثابة اسماي خدا به كار رفتهاند، به مثابة صفات خدا تلقي كردهاند. منشأ اين بحث، اين است كه آيا سنت اسلامي و منابع نقلي دين، با تأملات و انديشههاي خود انديشمندان و متفكران مسلمان شكل گرفته، يا الهام گرفته از خارج دنياي اسلام بوده است؟ در اين باره، هري اوسترين ولفسن، دانشمند اسلامپژوه معاصر بر آن است كه، اين مبحث از فضاي مسيحي وام گرفته شده و به عالم اسلام وارد شده است./
اين پژوهش با رويكرد تحليلي، به بررسي اين ادعا و مستندات و شواهد آن ميپردازد. حاصل اين مقاله اين است كه برداشت وي اشتباه و مستندات او براي اثبات ادعا وي ناكافي است./
نتيجهگيري: در ارزيابي نهايي نظرية ولفسن، به اين نتيجه ميرسيم كه اين نظريه هم به لحاظ منابع و هم به لحاظ شواهد با اشكال مواجه است و شواهد بسياري بر خلاف آن وجود دارد. بخشهاي ديگر اين ديدگاه، از جمله قايل شدن به منشأ مسيحي براي نظرية نفي صفات معتزلي و نظرية صفات مخلوق نيز با اشكالاتي مواجه است كه با ابطال اصل ديدگاه، اين بخشها نيز ابطال ميشود. البته، بايد توجه داشت كه از اين مباحث، نميتوان نفي هرگونه تأثير و تأثر متقابل ميان مسلمانان و مسيحيان را در اين مباحث، نتيجه گرفت. همانگونه كه بيان شد، ممكن است مسيحيان در پرورش اين مباحث از راه ايجاد سؤال و ايجاد انگيزه براي مسلمانان نقش داشتهاند، اما اين سخن هرگز به معناي اخذ آموزة صفات از تثليث مسيحي نبوده است.
بیشتر