جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 155
بررسی شواهد منتقله بودن و نااستواری روایت خنده حام بن نوح در تفسیر مجمع البیان
نویسنده:
رضا مؤدب، کامران اویسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار پیش رو پژوهشی است درباره یکی از مصادیق روایات معروف به ""منتقله"" که به مسأله خندیدن حام به پدرش نوح7 اختصاص دارد. اکثر دانشمندان اهل تسنن روایت خنده حام بن نوح را بدون تحلیل، نقل نموده اند. شیخ طبرسی گرچه روایت مورد بحث را نقل کرده اما به نظر می رسد آن را نپذیرفته است. علاوه بر بحث دلالی آن، که به سبب تسرّی گناه ادعایی حام بن نوح بر اولاد و نسل های بعدی وی، مخالف عدل الهی است؛ آنچه که در این خصوص مورد غفلت واقع شده است، ندرت نقل روایت خنده حام بن نوح در مصادر اولیه حدیثی شیعه و فراوانی آن در منابع اهل تسنن است؛ بلکه روایاتی نیز در کتب حدیثی شیعه و در مواردی در کتب اهل تسنن وجود دارد که مخالف آن است مانند حرمت شرب خمر در تمامی شرایع، نفرین حام به سبب مجامعت با همسرش در کشتی. وجود نقل هایی مرسل یا با سند ضعیف، وجود انگیزه انتقام جویی از کنعانیان به عنوان اولاد حام از سوی یهودیان با جعل حدیث مذکور، ایجاد وهن در مذهب تشیع با ورود اسرائیلیات از سوی برخی راویان ضعیف، شباهت میان نقل تورات و روایت خنده حام بن نوح، مخالفت با عدل الهی و وجود رگه های تعصبات نژادی و قومی، منتقله بودن آن را از کتب عامه توسط امین الاسلام طبرسی محتمل می سازد. بنابراین روایت مورد بحث از امام هادی7 صادر نشده است؛ بلکه به سبب اغراض سیاسی و تکیه بر سخنان امثال وهب بن منبه چنین نسبتی به ایشان داده شده است.
صفحات :
از صفحه 10 تا 31
تحلیل شخصیت الگوهای قرآن(بررسی موردی حضرت نوح و حضرت موسی)
نویسنده:
فاطمه ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر در شکل رساله کارشناسی ارشد برآنست تا به تحلیل شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی از آن جهت که شخصیت های ممتاز، متعالی و مطرح قرآن هستند بپردازد: « قالَ یا مُوسى‏ إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتی‏ وَ بِکَلامی‏ فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرین»َ(اعراف/144) «ِانَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمینَ»(آل عمران/33)در این راستا به جهت واکاوی و نمایاندن دیدگاه خاص قرآن به انسان و شخصیت و توانمندی های وی، ابتدا دیدگاه برخی مکاتب شخصیت مطرح در روان شناسی بیان گردیده و نظر روان شناسانی همچون آلپورت، مزلو و اریک فروم به انسان کامل مطرح گشته ، سپس به مطالعه شخصیت و عناصر و لوازم آن از مفاهیم گنجانده در لابلاب آیات قرآت کریم پرداخته است.طبق بررسی های انجام گرفته پیرامون شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی می توان اذعان نمود شخصیت متعالی و کامل قرآن در برخی جهات همچون نوعدوستی، جهت گیری بارور و عشق بارور، ریسک نمودن و تجربه های تازه، مقاومت در برابر فرهنگ پذیری و ادراک صحیح واقعیات و غیره با انسان بارور فروم، انسان پخته آلپورت و انسان خواستار تحقق خود مزلو شباهت هایی دارد اما انسان کامل و ممتاز قرآن دارای ویژگی هایی است که علم روان شناسی تاکنون بر آن چشم بسته است. اوصافی همچون علم به غیب، بیانگری و قدرت تحلیل و توصیف عالم آفرینش، واسطه عالم طبیعت و ماورای طبیعت، اتکاو توکل بر یک موجود ماورایی و غیره. این موارد برخی اوصافی است که در توصیف شخصیت حضرت نوح و حضرت موسی در قرآن در عرض ویژگی های بالا قرار گرفته و به عنوان ویژگی های خاص شناخته می شوند. باید در نظر داشت علم روان شناسی تنها زمانی می تواند این ویژگی ها را در شمار اوصاف انسان کامل قرار دهد که انسان را به عنوان موجودی دوبعدی(آنگونه که قرآن وی را تعریف نموده) بپذیرد. این پژوهش همچنین عهده دار آن بوده تا با تحلیل ویژگی های دو شخصیت انسانی(حضرت نوح و حضرت موسی) جنبه هایی از مظاهر تاسی به ایشان را عرضه نماید. شکیبایی در برابر ناملایمات، بصیرت و بینش، تناسب توانایی ها با مسئولیت های سپرده در مدیریت، ادراک صحیح واقعیات و غیره مظاهری هستند که در پرتو این پژوهش حاصل گردیده است.بنابراین چهار فصل به این پژوهش اختصاص یافته است:فصل اول: کلیات
خودى و غیرخودى در سیره امام على (علیه السلام)
نویسنده:
حسین شفیعى دارابى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
با طرح مسأله «خودى» و «غيرخودى» از سوى مقام معظم رهبرى در خطبه هاى نماز جمعه تهران در تاريخ 8/5/78 و 9/7/78 شاهد واكنش ها و موضع گيرى هايى متضاد و بروز بازتاب هايى متفاوت در ميان اقشار گوناگون جامعه بوديم. بسيارى از فرهيختگان در عرصه قلم و سخن، با ارائه يك تحليل عقلانى و دينى و با ديدى مثبت به ارزيابى اين مسأله پرداخته و سرانجام پس از كنكاشى فراوان، طرح آن را كارى معقول و مشروع دانسته، بر ضرورت چنين مرزبندى مشخص بين افراد و جوامع بشرى پافشارى نمودند و ناديده انگارى آن را موجب ظهور پيامدهايى ناگوار در عرصه هاى گوناگون حيات فردى و اجتماعى و در جهت خلاف راه و رسم انبياى الهى، و آرمانهاى به حق امامان معصوم(ع) به حساب آوردند. اما در مقابل، جمع ديگرى در اين عرصه اعتقادى، فكرى و فرهنگى، همانند ديگر عرصه ها با حالتى شتاب آلود و با عناد و كينه اى وصف ناپذير، به اتخاذ موضعى منفى روى آورده و واكنش سلبى در اين زمينه از خود نشان دادند. با علنى شدن اين دو گرايش و دو نحوه برخورد متضاد در سطح جامعه، پرسش هاى فراوانى در اذهان اشخاص و گروه ها شكل گرفت؛ از جمله اين كه آيا به راستى، تمامى انسان ها از هر نژاد و ملتى كه باشند و در هر زمان و مكانى كه زندگى نمايند و با هر زبانى كه سخن بگويند و داراى هر نوع گرايش فكرى كه باشند و از هر مشى و مرامى كه پيروى نمايند و صاحب هر خلق و خويى كه باشند، همسان و يكسانند؟ و يا آن كه هر يك از موارد مذكور و يا دست كم، برخى از آن ها مى توانند موجب تمايز و مرزبندى هاى مشخصى در بين انسان ها گردند؟ آيا مى توان گفت: تقسيم افراد و جوامع بشرى به «خودى» و «غيرخودى» تقسيم بندى معقولى است كه ريشه در فرهنگ دينى و آموزه هاى وحيانى دارد؟ و يا به عكس، بايد گفت: اين گونه تقسيم بندى ها نامعقول و غيرمشروع است؟ آيا اصولا ملاك و معيارى در اين زمينه وجود دارد؟ پيامدهاى نفى اين مرزبندى چيست؟ در این مقاله کوشش شده پاسخ چنین پرسشهایی بر اساس معارف امیرالمومنین (ع) تبیین گردد.
جایگاه حدیث «قرب نوافل» در منابع فریقین و بررسی تطبیقی رویکرد عرفا و محدثان نسبت به آن
نویسنده:
مجید معارف، مصطفی آذرخشی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
حدیث «قرب نوافل» که در شمار احادیث قدسی قرار دارد، حدیثی است که در منابع کهن و معتبر شیعه و سنی، با اسناد متعدد، نقل شده است. بررسی های رجالی حاکی از صحت برخی از طرق آن است و چنانکه دانشمندان فریقین تصریح کرده اند، کثرت نقل آن گویای اصالت آن است. افزون بر این، حدیث مزبور، از جمله مهمترین مستندات صوفیه است و عرفا بارها آن را به عنوان شاهدی بر مباحث کتب خویش مطرح کرده اند؛ پاره ای از عرفا مانند ابن عربی، صدرالدین قونوی و سیدحیدر آملی آن را به عنوان مستندی برای مباحث عرفانی، مانند وحدت وجود و توحید افعالی مورد توجه قرار داده اند؛ برخی از آنها هم تفسیری به مانند محدثان از حدیث مزبور داشته اند؛ اما محدثان، حدیث مزبور را در پرتو قرآن و روایات، به امداد الهی برای مومنان و یا نیل بنده به مرتبه ای که تنها خواهان رضای حق تعالی باشد، توضیح داده اند. در این جستار تلاش شده است که ضمن معرفی مآخذ حدیث و نقد و بررسی سندی آن، مدلول حدیث، با توجه به سیاق آن و نیز مدلول آیات و روایات دیگر، رازگشایی و ضمن مقایسه برداشت عرفا و محدثان از روایت موردنظر، رویکرد هر یک از آنها در قبال حدیث ارزیابی شود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 45
نقد و بررسی دیدگاه عدمی‌انگارانه شرور
نویسنده:
محمد محمدرضایی، جابر موسوی‌راد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
معضل شرور به‌عنوان امری بر ضد وجود خدا یا برخی صفات او مثل قدرت یا خیرخواهی مطلق الهی، مطرح شده است. فیلسوفان و متکلمان بسیاری به راه‌های مختلف در صدد پاسخ به این معضل بر آمده‌اند. در این میان راه‌حلی که بسیاری از فیلسوفان اسلامی پذیرفته‌اند، نظریه «عدمی‌انگاری شرور» است. مطابق این دیدگاه شرور، حقیقتی جز عدم ذات یا عدم کمال ذات ندارند. در مقاله حاضر این دیدگاه تقریر شده است و این سؤال مطرح می‌شود که آیا دردها و آلام، مورد نقضی برای دیدگاه فلاسفه محسوب می‌شوند؟ پرسش دیگر این است که بر فرض که دردها و آلام مورد نقضی برای دیدگاه فلاسفه نباشد، آیا می‌توانیم نقدهای دیگری را بر دیدگاه عدمی بودن شرور مطرح کنیم؟ در این مقاله از این دیدگاه دفاع شده است که با فرض قبول اصل مبنای فلاسفه، دردها و آلام نقضی برای دیدگاه فلاسفه محسوب نمی‌شوند. اما دیدگاه عدمی بودن شرور دارای نقدهای اساسی است. از جمله اینکه اولاً شروری که عدم کمال ذات محسوب می‌شوند، در واقع اموری وجودی هستند؛ ثانیاً بر فرض قبول عدمی بودن شرور، مشکل شرور با این نظریه حل نمی‌شود؛ ثالثاً هر شری معمولاً ملازم با امری وجودی است و رابعاً این دیدگاه مخالف آیات وروایات است.
صفحات :
از صفحه 197 تا 216
نقش خواص در سقوط جامعه اسلامی از منظر قرآن و حدیث در سال‌های منتهی به واقعه عاشورا
نویسنده:
یدالله ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
نخبگان و خواص هر جامعه که در دو جبهه «حق» و «باطل» مبارزه می کنند، نقش بسیار مهی در جهت گیری مردم در رخدادهای گوناگون دارند. آنچنان که اگر خواص اهل حق بتوانند به تکالیف الهی در «هدایت و تربیت» توده ها عمل کنند، سعادت دنیا و آخرت مردم تامین می شود، ولی اگر به دلایل مختلف، از انجام وظایف خود شانه خالی کنند، جبهه باطل به میدان آمده و «سقوط» جامعه را رقم می زند. واقعه عاشورا تنها نیم قرن پس از رحلت رسول خدا (ص) و در حالی رخ داد که شمار زیادی از صحابه پیامبر (ص) - که بیشتر آنان را در زمره خواص می شناسیم - در قید حیات بودند، اما حسین بن علی (ع) در مبارزه با جبهه باطل، تنها ماند و در صحرا ی کربلا همراه نزدیک به یکصد تن از خانواده و یاران وفادارش به شهادت رسید. ما در این نوشتار، بر اساس آیات قرآن، روایات و منابع تاریخی، نقش خواص را در سقوط جامعه اسلامی بررسی می کنیم.
صفحات :
از صفحه 113 تا 140
راهبردهای تربیتی از دیدگاه قرآن
نویسنده:
ابوالقاسم موسوی، نبی‌الله صدری‌فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
قرآن به عنوان کتاب آسمانی و معجزه جاوید برای تربیت و هدایت بشر نازل شده است با توجه به همین اصل اساسی (هدایت گری) قرآن، در این مقاله با مطالعه در آیات قرآن راهبردها و شیوه های تربیتی از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفته شده. و به سه راهبرد کلی تقسیم شده که می‌توان تقسیمات دیگری در این خصوص انجام داد. این مقاله، راهبرد تربیتی را در سه مقوله تحلیل و بررسی می‌نماید. یک: راهبرد شناختی بینشی؛ در این راهبرد به آیاتی پرداخته شده که در هدف آنها شناختن مبدا، معاد و چرایی خلقت انسان مورد نظر است. و با ارجاع انسان به تعقل و تفکر، یاد معاد، تذکر به نعمت های الهی و عبرت آموزی به این شناخت و بینش می‌پردازد. راهبرد دوم راهبرد گرایشی است. این راهبرد به آن دسته از گزاره های قرآنی پرداخته شده که میل به عمل را در انسان شعله ور می‌نماید. از جمله راهکارهای این شیوه می‌توان به: پرورش ایمان، پرورش محبت، توبه و انذار و تبشیر و پاداش و تنبیه اشاره نمود. راهبرد سوم که در آیات قرآن بدان پرداخته شده راهبردهای رفتاری است که در واقع به شیوه عملی سعی در هدایت متربیان می‌شود. از جمله : ارائه الگوی اخلاقی تربیتی در عمل، اسوه سازی، تعظیم شخصیت متربی، تذکر، آزمایش و ابتلا پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 121 تا 161
  • تعداد رکورد ها : 155