جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 80
کی یرکگور و اگزیستانسیالیسم [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jon Stewart (جان استوارت)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: تردیدی وجود ندارد که اکثر متفکرانی که معمولاً با سنت اگزیستانسیالیستی در ارتباط هستند، صرف نظر از آموزه های واقعی شان، به نوعی تحت تأثیر نوشته های کی یرکگور بوده اند. این تأثیر آنقدر زیاد است که می توان به انصاف بیان کرد که جنبش اگزیستانسیالیستی مسئول پیشرفت عمده در استقبال بین المللی کی یرکگور بود که در قرن بیستم اتفاق افتاد. در نوشته‌های کی‌یرکگور می‌توان مجموعه‌ای غنی از مفاهیمی مانند اضطراب، ناامیدی، آزادی، گناه، جمعیت، و بیماری را یافت که همگی در ادبیات اگزیستانسیالیستی به عنوان موتیف‌های استاندارد تبدیل شدند. سارتر نقش مهمی در تقدیس کردن کی یرکگور به عنوان یکی از پیشروان اگزیستانسیالیسم ایفا کرد. با این حال، پژوهشگران اخیر به استفاده ایدئولوژیک او از کی یرکگارد توجه کرده است. در واقع، به نظر می رسید که سارتر از کی یرکگور برای اهداف خود سوء استفاده می کند و سوء ظن به ارائه نادرست و تحریف، مفسران اخیر را بر آن داشته است تا به گذشته برگردند و رابطه پیچیده بین کی یرکگور و متفکران اگزیستانسیالیست را مورد بررسی قرار دهند. مقالات این جلد شامل چهره هایی از سنت های اگزیستانسیالیسم فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و روسی است. آنها استفاده غنی و متنوع از کی یرکگور توسط این متفکران متأخر را بررسی می کنند و مهمتر از همه، نقش ادعا شده او را در این جنبش روشنفکری معروف تحلیل انتقادی می کنند.
ترجمه و تحشیه کتاب اسپینوزا، تالیف کارل یاسپر
نویسنده:
عباس شیخ‌شعاعی استاد راهنما: محسن جهانگیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
چکیده :
در این ترجمه که بخشی از مجموعه فیلسوفان بزرگ است و مولف آن یاسپرس می اصل کتاب به زبان آلمانی است و آقای رالف مانهیم آن را به انگلیسی ترجمه کرد است ، کارل یاسپرس افکار و آثار اسپینوزا را در ده فصل، زندگینامه و آثار و تالیفات ، جایگاه فلسفه در زندگی وی، دیدگاه مابعدالطبیعی اسپینوزا، حقیقت هستی جهان و ... مورد بررسی قرار داده است .
ملاحظه و بررسی انتقادی ازخودبیگانگی فطری کارل یاسپرس از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
علی عطائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف: هدف اصلی این نوشتار، بررسی ازخودبیگانگی فطری در انسان‌شناسی فلسفی یاسپرس از منظر علامه طباطبایی بود. یاسپرس از روش پدیدارشناسانه به جای تحلیل فلسفی بهره برد و با ذاتی انسان قرار دادن آزادی مطلق، اولیات ذاتی و فطرت الهی را مورد تردید قرار داد و آن را ناقض وجودِ اگزیستانسی بشر معرفی کرد؛ در حالی که علامه به روش تحلیلی اولیات فطری، اصل علیت را اساس خودآگاهی و راه عبور ازخودبیگانگی دانسته، آزادی را ابزاری برای اهداف فطری معرفی کرد. اگر علامه ازخودبیگانگی فطری را غفلت و نسیان اولیات فطری دانسته، یاسپرس با مبانی «فلسفۀ وجود» خود، التزام به قیود پیشینی، مانند فطریات را ازخودبیگانگی دانسته است.یافته ها و نتیجه گیری:پژوهش حاضر با ارزیابی مبانی معرفتی دو اندیشمند، ذاتی بودن فطریات را ثابت کرده و بی‌توجهی به آگاهی‌های فطری را عامل ازخودبیگانگی دانست.
صفحات :
از صفحه 387 تا 398
وصف ناپذیری: در پاسخ به استادان متز و کوپر [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Guy Bennett-Hunter (گای بنت‌هانتر)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: در دو قسمت اول این مقاله پاسخگویی ، مقدمه ای مختصر در مورد موضوع «وصف ناپذیری» و خلاصه ای از کتاب «وصف ناپذیری و تجربه دینی» ارائه می کنم. در بخش 3 ، برخی تأملات در پاسخ به مقاله های اساتید متز و کوپر دنبال می شود. در بخش 4 برخی از اظهارات پایانی در مورد آینده «فلسفه دین» در پرتو جدیدترین کارهای فلسفی در مورد «وصف ناپذیری» ارائه می گردد.
وصف‌ناپذیری الهی [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Guy Bennett-Hunter (گای بنت‌هانتر)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: اگرچه فیلسوفان تا حد زیادی از آن غفلت کردند ، اما مفهوم وصف ناپذیری سنت عرفانی مسیحی است و تقریباً از اوایل قرن بیستم تقریباً در هر بحث فلسفی در مورد تجربه دینی بوده است. پس از مقدمه ای مختصر ، این مقاله مهمترین بحث های توصیف ناپذیری الهی را مورد بررسی قرار می دهد و مشاهده می کند که ادبیات دو مانع تقویت کننده متقابل در یک رویکرد منسجم از این مفهوم ارائه می دهد و این تصور را ایجاد می کند که تأمل فلسفی در مورد این موضوع به بن بست رسیده است. این مقاله به بررسی برخی از کارهای اخیر می پردازد که از منابع مفهومی پدیدارشناسی وجودی ، عمل گرایی و ویتگنشتاین متاخر استفاده می کند. این نشان می دهد که این اثر روایتی فلسفی جدید از وصف ناپذیری الهی را ممکن ساخته است که موانع را پشت سر می گذارد ، بر بن بست غلبه می کند و وصف ناپذیری الهی را بار دیگر گزینه ای زنده در فلسفه دین می سازد. مقاله با برخی نکات کوتاه در مورد اینکه چگونه این رویکرد جایگزین منعکس کننده روندهای اخیر در این رشته به طور کلی است و می تواند سهم ارزشمندی در پرسش های تحقیقاتی زنده در معرفت شناسی دین داشته باشد ، به پایان می رسد.
امکان شناخت انسان در آراء یاسپرس و جوادی آملی
نویسنده:
حمید رضا خادمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یاسپرس، به عنوان فیلسوفی اگزیستانس، ذات و حقیقت انسان را اگزیستنس می‌نامد و بر این باور است که شناخت من به عنوان اگزیستنس در فرآیند خودنگری -تأمل در خویش- انسان را به بیرون از خود که همان امر متعالی است می‌رساند. یاسپرس بر آن است که اگزیستنس در لحظاتی از زندگی انسان به صورت تفسیرشده ظهور پیدا می‌کند و با فراروی از درونِ مرزهای سوژه به نحوی از بیرون از خود آگاهی می‌یابد. از سوی دیگر در فلسفۀ اسلامی شناخت انسان امری ممکن و مقدور است و این شناخت به نوعی در پیوند با امر متعالی تصویر شده است. جوادی آملی، به عنوان فیلسوفی مسلمان، به مسئلۀ انسان‌شناسی به طور ویژه پرداخته است. دیدگاه اصلی وی در شناخت انسان بر موضوع فطرت مبتنی است. جوادی آملی، با بررسی راه‌های شناخت انسان، موضوع فطرت را پیش کشیده و، با برجسته کردن آن، ایدۀ انسان محکم و متشابه را طرح می‌کند. بر خلاف یاسپرس، که معتقد است اگزیستنس هرگز به یک شکل واحد و کلّی ظهور پیدا نمی‌کند و لذا هیچ نسخۀ یکسانی برای شناخت انسان راهگشا نیست، جوادی آملی، با ترسیم ایدۀ انسان محکم، مسیر شناخت حقیقی انسان را هموارتر می‌کند. در رویکرد یاسپرس انسان با فراروی از حدّ خویش و در ارتباط با امر متعالی به درک اگزیستنس به نحو حضوری و وجودی دست می‌یابد. همچنین در دیدگاه جوادی آملی بر رابطۀ حضوری خودشناسی و خداشناسی تأکید شده است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 74
تبیین و نقد تطبیقی ایمان از منظر ملاصدرا و کارل یاسپرس و استنتاج دلالتهای آن برای تربیت دینی
نویسنده:
پدیدآور: حبیب کارکن بیرق ؛ استاد راهنما: محسن ایمانی ؛ استاد مشاور: علیرضا صادق‌زاده قمصری ؛ استاد مشاور: طوبی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در باب رابطه ی ایمان با عقل، دو دیدگاه متضاد وجود دارد: 1- عقل گرایی که ایمان را با عقل سازگار می داند.2- ایمان‌گرایی که ایمان را با عقل ناسازگار می داند. در این تحقیق که از نوع مطالعات کیفی است و به روش توصیفی- تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی به نگارش درآمده است، پس از تبیین ماهیّت ایمان دینی از منظر صدرالمتألّهین و ایمان فلسفی از دیدگاه کارل یاسپرس به مقایسه و نقد تطبیقی آنها پرداخته، سپس دلالت های تربیتی نقد مذکور را استنتاج کرده ایم که به شرح زیر می باشد: مبنا: کمال طلبی، اصل استمرار و مداومت بر ایمان، روش دعوت به ایمان؛ مبنا: جستجوی یقین، اصل زمینه سازی برای دستیابی به یقین، روش شک روشمند؛ مبنا: استقلال طلبی، اصل توجّه به فردیّت انسان ها، روش تقویت خود اتّکایی؛ مبنا: اختیار، اصل تمهید مقدّمات برای انتخابی آزاد، روش آشناسازی با روش های انتخابگری؛ مبنا: اجتماعی بودن انسان، اصل برقراری ارتباط حسنه با دیگران، روش پیروی از اسوه های ارتباط مطلوب؛ مبنا: کرامت ذاتی انسان، اصل عزتمندی، روش به فعلیت رساندن استعدادها؛ مبنا: نسبیت سنّت و فرهنگ، اصل برخورد منتقدانه با آداب و سنن، روش استدلال منطقی؛ مبنا: زمانمندی انسان، اصل اغتنام فرصت، روش مترصّد فرصت بودن؛ مبنا: اخلاق مداری، اصل عمل به اصول اخلاقی، روش ایجاد عادات اخلاقی؛ مبنا: میل به پرستش، اصل ایجاد انگیزه برای ارتباط با معبود حقیقی، روش: تبشیر و ترغیب. اهداف زیر برای تحقیق حاضر در نظر گرفته شده است: 1- تبیین فلسفی ایمان از دیدگاه ملاصدرا و یاسپرس. 2- مقایسه و نقد تطبیقی ایمان از منظر ملاصدرا و یاسپرس. 3- استنتاج دلالت های تربیتی پژوهش حاضر. لازم به ذکر است که علی رغم اختلاف مبنایی صدرا و یاسپرس، در دلالت های تربیتی میان این دو همپوشانی هایی وجود دارد. ایمان دینی صدرا امری عقلانی و معرفتی است و بنا بر عقلانی بودن، قابل تبیین و انتقال به دیگران است، زیرا انسان تنها از طریق عقل است که می تواند با دیگران تفاهم داشته باشد؛ ولی ایمان فلسفی یاسپرس، امری شخصی است که هر کس خود باید آن را تجربه نماید. این ایمان علاوه بر شخصی بودن، غیر یقینی نیز می باشد، زیرا مدام در حال سؤال و تردید به سر می برد و شخص دارای ایمان فلسفی هیچ گاه نمی تواند مدّعی دستیابی به یقین گردد. لذا ایمان فلسفی یاسپرس، تاب نقد فلسفی را نمی آورد و در دنیایی که بر عقلانیّت اصرار دارد، نمی تواند مورد پذیرش واقع گردد.
بررسی و مقایسه دیدگاه استاد مطهری و یاسپرس پیرامون ایمان
نویسنده:
سیده راضیه یوسف زاده ، عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در نوشتار حاضر دیدگاه استاد مطهری، فیلسوف و متکلم مسلمان ایرانی و کارل یاسپرس، فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی در باب «ایمان» را مورد بررسی قرار داده و تلاش می‌کنیم به اهم نکاتی که در این دو دیدگاه قابل مطالعه تطبیقی هستند، بپردازیم. بدین منظور ابتدا با روش توصیفی، اسنادی به گردآوری و تحلیل دیدگاه هریک از دو اندیشمند در باب مقوله ایمان پرداختیم و در این راستا تلاش کردیم در مطالعه‌ای تطبیقی، آراء ایشان را در ذیل محورهای متناظر گرد آوریم. در نهایت نقاط اشتراک و افتراق را برشمردیم. هردو متفکر بر ضرورت ایمان تأکید می‌کنند. ایمان استاد مطهری، ایمان وحیانی مشتمل بر دو رکن «شناخت» و «تسلیم» است. عقل در کسب این ایمان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. مطهری، عمل را داخل در مفهوم ایمان نمی‌داند، اما به لحاظ وجودی، به رابطه وثیقی میان این دو قائل است.ایمان دارای مراتب بوده و حد اعلای آن یقین است. ایمان یاسپرس ایمان فلسفی است، چراکه او وحی مورد قبول ادیان را انکار می‌کند. ایمان از نظر یاسپرس، جزئی و تاریخی و از سنخ تجربه وجودی است . ایمان فلسفی گرچه غیرعقلانی نیست اما فاقد یقین و قطعیت است. عبادات و مناسک و نیایش‌های زبانی، در ایمان فلسفی هیچ جایی ندارند.
بررسی وجودی-استعلایی نسبت «علیت و آگاهی» از دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا
نویسنده:
محمدحسین کیانی ، محسن جوادی ، مهدی منفرد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا دربارۀ نسبت علیّت و آگاهی را می‌توان مبتنی بر رویکرد وجودی – استعلایی حاکم بر فلسفۀ ایشان به نحو تطبیقی بررسی نمود. هر دو اندیشمند، علیّت را به‌مثابه قاعده‌ای متعلق به عالم عینی لحاظ کرده و معتقدند علیّت در رابطه با هستی جهان و در مقام تحلیل روابط موجودات، نسبتی عمیق با شناخت برقرار کرده است و براین اساس علیّت را در مقام اثبات، ثبوت و تحقق شناخت مد ‌نظر قرار داده‌اند. اما در عین حال وجوه تمایزی میان دیدگاه ایشان به شرح ذیل وجود دارد: نخست، در مقام اعتبار اصل علیّت در شناخت مطلقِ هستی و هستیِ انسان؛ با توجه به اصالت وجود در اندیشة ملاصدرا، علیّت نقشی اساسی در شناخت آدمی برعهده دارد، اما از نگاه یاسپرس، شناخت این مسائل از دایرۀ جهان‌شناسی سنتی و مقولات پدیدارشناسانه خارج است. دوم؛ معنا و حدود آزادی، ناظر به نگرش آن‌ها به اصل علیّت، متمایز است، چنانچه یاسپرس، علیّت و ضرورت علّی را به دلیل مخالفت یا ایجاد محدودیت در آزادی انسان، نفی می‌کند، اما ملاصدرا، اختیار آدمی را به علم و آگاهی از مبادی اعمال و رفتارش نسبت می‌دهد و اعتقاد دارد انسان، مختار است از آن ‌جهت که مجبور است و مجبور است از آن‌ جهت که مختار است. در نهایت به نظر می‌رسد ملاصدرا با توجه به قوس صعود و عین‌الربط دانستن انسان، علیّت را موضعی برای قوام استعلای آدمی می‌‌داند، حال‌ آنکه یاسپرس، انکار علیّت در حوزة اراده و رفتار انسان را مبنایی برای توجیه استعلا قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 36
بررسی انتقادی «ازخودبیگانگی فلسفی» از منظر یاسپرس با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن عبدی ، محسن قمی ، علی عطائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ازخودبیگانگی یکی از مهمترین مسائل انسان‌شناختی عصر حاضر است که پژوهش دربارة آن نیازمند‌ فهم درست مبانی فلسفی و انسان‌شناختی آن است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – انتقادی به بررسی انتقادی دیدگاه یاسپرس در زمینة ازخودبیگانگی فلسفی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی می‌پردازد. پرسش اصلی تحقیق عبارت است از: از منظر علامه طباطبایی چه انتقادهایی بر آراء یاسپرس در باره ازخودبیگانگی فلسفی وارد است؟ بر اساس یافته‌های تحقیق، یاسپرس مهمترین قسم ازخودبیگانگی را ازخودبیگانگی فلسفی می‌داند که خاستگاه آن خلط میان آگاهی واقعی از وجود احاطی و آگاهی ساختگی از وجود احاطی است. در فرایند ازخودبیگانگی فلسفی انسان ازخودبیگانه با معرفت ساختگی از وجود احاطی به چیزی در ورای خود اشاره نکرده است تا با حرکت در آن افق‌ها به وجود مطلق برسد. به باور او «ایمان فلسفی» راه غلبه بر ازخودبیگانگی فلسفی است. بر اساس مبانی علامه طباطبایی، اولاً یاسپرس میان حقیقت وجود و حقیقت انسان خلط کرده است و این دو را یکی پنداشته است، ثانیاً دربارة توصیف حقیقت انسان، دچار تناقض‌گویی شده است، ثالثاً از تمایز نهادن میان ادراکات حقیقی و اعتباری ناتوان مانده است، رابعاً روش مورد استفاده او (: پدیدارشناسی) توان لازم برای تحلیل مسائل نفس را فاقد است. در مقابل، علامه طباطبایی خاستگاه ازخودبیگانگی را فراموشی عین الربط بودن خود می‌داند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 144
  • تعداد رکورد ها : 80