جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2139
رابطۀ ایمان و اخلاق در اندیشۀ سورن کی‏ یرکگور
نویسنده:
محمدعلی دیباجی، زهرا سادات موسوی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ ایمان و اخلاق در اندیشۀ سورن کی‏ یر کگور، به عنوان دو حقیقت انکارناپذیر از واقعیت زندگی بشر را دنبال می‌کند. نگارندگان برای نزدیک شدن به واقعیت آنچه کی‏ یر کگور، فیلسوف ایمان‏گرای مسیحی، از ایمان مسیحی تفسیر و تشریح می‏کند، این رابطه را در دو سپهر دینی و اخلاقی، با دقتی فلسفی و با ریشه ‏یابی در محتوای کتاب مقدس دربارۀ برخی آموزه ‏های مسیحیت نظیر تجسد ، کفاره و تثلیث بررسی می‌کنند. از سوی دیگر، اخلاق را که حیث عملی آن مورد نظر فیلسوف است، در قیاسی تحلیلی با نوع خاصی از ایمان، به عنوان ایمان حقیقی و مورد تأکید فیلسوف قرار می‌دهند و رابطۀ این دو، ایمان و اخلاق را از آن استنباط می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 100
تبیین و بررسی رویکرد هگل نسبت به رابطۀ علم و دین
نویسنده:
حسن مهرنیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده دیرزمانی است که میان برخی از دانشمندان و متکلمان غربی نزاع سختی در باب حوزه و قلمرو و همچنین اعتبار و وثاقت علم و دین درگرفته است. در طول سده‌های گذشته، هر یک از این دو قلمرو از اینکه دیگری را به‌مثابۀ یک دانش و معرفت واجد حقیقت در نظر بگیرند، طفره رفته‌اند و دلایل فراوانی در رد و محکومیت دیگری ارائه کرده‌اند. از این‌رو در نوشتار حاضر ضمن تأکید بر این نکته که پیشرفت علمی جوامع بشری لزوماً با سکولاریسم ارتباطی ندارد، با نظر به کل نظام فکری هگل، دیدگاه وی در زمینۀ رابطة علم و دین بررسی خواهد شد. به باور هگل، معرفت و آگاهی بشر بر اساس یک سیر دیالکتیکی تاریخی پیوسته در حال تکامل بوده و متناسب با بسط و پیشرفت آن، علم و دین نیز توأمان و با تناظر یک‌به‌یک دچار تحول و پویایی شده‌اند. به بیان دیگر، او با اشاره به مراحل چهارگانة تکامل تمدن‌ها و مراتب استکمال ادیان در بستر تاریخ، بر این باور است که در هر دوره‌ای از تاریخ جهان، میان علم و دین آن زمان، تعامل و ارتباط نزدیکی وجود داشته و این دودر هیچ دوره‌ای به هیچ عنوان در تباین با هم نبوده‌اند. گرچه کامل‌ترین نوع تعامل میان علم و دین و مصداق تام و اتمّ این رابطه از نظر وی در مسیحیت پروتستان و دورة ژرمنی وجود داشته است. از این‌رو بر اساس رویکرد تعاملی و آشتی‌گرایانة هگل، علم و دین دو ساحت متفاوت تجلیات روح مطلق هستند و در طول تاریخ به‌صورت مشترک و به‌موازات هم به تعالی آگاهی بشر مدد رسانده‌اند.
صفحات :
از صفحه 633 تا 650
ناالهیات: تأکیدی بر گریزناپذیری الهیات
نویسنده:
حسن فتح‌زاده، سمیرا طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تبریز: دانشگاه تبریز,
چکیده :
دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است: هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه ­ها را شکل می­ دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و... در این نظام(های) لوگوس ­محور، زنجیرۀ دال­ ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می­ گیرند. دریدا با خوانش واسازانه‌اش نشان داد ­که هیچ مدلولی نمی ­تواند از زنجیرۀ دلالی بیرون افتاده و زبان را کران­مند کند. این ایدۀ انقلابی به فروپاشی نظامِ سلسله‌مراتبی تقابل­های دلالی و د رنتیجه م­رتبه و هم­بودشدنِ دال ­ها می­انجامد. با زدایشِ تقابل­ ها و هم‌مرتبه دانستن دال­ ها، منطق تفاوط ظهور می­ کند. در این منطق سخن از مرگ خدا گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانۀ یک بازی دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و در عینِ حال نگاشته و بازنگاشته می­ شود. نا/الهیات، بطلان ادعای پایان الهیات است؛ نا/نظامِ نوینی است برای آنان­که در مرزها می­ زیند.­
صفحات :
از صفحه 197 تا 210
بررسی انتقادات هگل از تجربۀ دینی شلایرماخر
نویسنده:
نادر صمیمی، رضا گندمی نصرآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربۀ دینی به‌عنوان یک نظریۀ به‌نسبت منسجم‌، نخستین بار توسط شلایرماخر مطرح شد. او تجربۀ دینی را به «احساس وابستگی به امر مطلق» تعریف کرد. شلایرماخر گوهر دین را شهود و احساس می‌داند که بی‌نیاز از وساطت مفاهیم عقلی است. از جمله آثار و نتایج تجربۀ دینی شلایرماخر را می‌توان شخصی کردن عنصر اساسی دین‌، ترویج رویکرد سلبی دربارۀ شناخت ذات و صفات خدا‌، در نظر گرفتن احساس به‌عنوان منبع شناخت و امکان حصول شناخت بی‌واسطه دانست. بر اساس نظر هگل‌، محتوای دین و فلسفه یک چیز است و هر دو مراحلی از آگاهی روح هستند. به‌نظر وی تنها با اندیشه می‌توان به وجود خدا و ذات الهی پی برد. هگل با تکیه بر نظر خود مبنی بر عدم امکان آگاهی بی‌واسطه‌، تجربۀ دینی و شهودگرایی شلایرماخر را نقد می‌کند و الهیات مبتنی بر احساس را ناتوان از توصیف و تبیین صحیح دین و خدا می‌داند‌. شاه بیت انتقادهای هگل بر تجربۀ دینی مورد نظر شلایرماخر عدم امکان شناخت بی‌واسطه و انتقاد به شخصی بودن عنصر دینی در تجربۀ دینی‌، ناتوانی آن از شناخت ذات خدا‌، عدم توجه به یگانگی قوای ذهنی و انتقاد از در نظر گرفتن احساس به‌عنوان منبع شناخت است.
صفحات :
از صفحه 287 تا 309
محاضرات في فلسفة الدين (لهيجل)
نویسنده:
حسن حنفي
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مفهوم میل در فلسفه هگل و لکان
نویسنده:
انور رحمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده: این پایان‌نامه مفهوم میل را در هگل و لکان بررسی می‌کند. میل همواره به عنوان عنصری غریزی و بی ارادی در مقابل عقل بشر مورد بحث بوده است. هگل رویکرد متفاوتی به میل دارد. او میل را عنصری ضروری برای سوژه در فرایند دیالکتیکی شناخت می‌داند. بر طبق نظر هگل وقتی سوژه از خود شناخت پیدا می‌کند، این شناخت او با میل به دیگری توأم است، همچنان که به خودش میل دارد. میل به دیگری در فلسفه هگل پایه اصلی خودآگاهی است. هگل در پدیدارشناسی از رابطه میل و خودآگاهی بحث می‌کند و بر این باور است که میل و خودآگاهی از هم جداشدنی نیستند، چون میل سوژه همان خودآگاهی است. بنابراین با قاطعیت می‌توان گفت که ذات انسان با میل قابل بیان است.لکان یکی از روانکاو-فیلسوفان بزرگ قرن بیستم تحت تأثیر فلسفه هگل و نظری? میل او بوده است. لکان همچنین از روانکاوی فروید نیز تأثیر پذیرفته بود. لکان همانند هگل میل را به صورت میل به دیگری تبیین می‌کند. تبیین او متفاوت از تبیین هگل است. او به معنای دقیق کلمه میل را با فقدان یکی می‌‌گیرد. اما او در سرتاسر حرفه کاری‌اش اعتقاد داشت که میل، همواره میل دیگری است. این پایان نامه از سه فصل تشکیل شده است. فصل اول: در مورد میل در پدیدارشناسی روح هگل بحث می‌کند. فصل دوم در ارتباط با موضوع میل در لکان است. فصل آخر با بررسی میل در هگل و لکان به پایان می‌رسد.
ماهیت هنر در فلسفه هگل
نویسنده:
ملیحه بهنام اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گئورگ ویلهلم فردریش هگل (1831-1771) فیلسوف آلمانی از جمله متفکرانی است که نظریاتش درباب هنر از دقت و موشکافی خاصی برخوردار است. او عقایدش را در زمینه هنر به تدریج و مرحله به مرحله و متناسب با سیستم دیالکتیکی‌اش می‌پروراند و پیش می‌برد. در فلسفه هگل، هنر در حوزه‌ی روح مطلق مطرح می‌شود و مثلث «هنر، دین، فلسفه» را تشکیل می‌دهد. به نظر هگل با توجه به اینکه هر اثر هنری دو بخش دارد (ماده یا صورت، و روح یا معنا/محتوی) در سیر تاریخی زمانی ماده بر روح غالب می‌شود، زمانی این دو متعادل و هماهنگ می‌شوند و زمانی روح بر ماده غالب می‌شود. مرحله‌ای که ماده بر روح غلبه دارد مرحله هنر سمبولیک است. این مرحله، مرحله اول است و معمولا مربوط به دوران کهن است و بیشتر با هنر معماری شناخته می‌شود. مرحله‌ای که ماده و روح به توازن و تعادل می‌رسند مرحله هنر کلاسیک است که بیشتر با دوران یونان باستان و با هنر مجسمه‌سازی شناخته می‌شود و مرحله سوم مرحله هنر رمانتیک است که روح بر ماده غلبه دارد و به دوران مدرن و نو مربوط می‌شود و هنرهای ممتاز این دوران نقاشی، موسیقی و شعر است. روح اگرچه در هنر رمانتیک ماده را کنار می‌گذارد، ولی برای دستیابی به حقیقت موفق نمی‌شود، بلکه اصالت هنری‌اش را از دست می‌دهد و ناچار حوزه دیگری برای روح گشوده می‌شود. این حوزه حوزه دین است که خودش نقش واسطه را برای به کمال رساندن روح بازی می‌کند، چون کمال روح در فلسفه است. پس دین حد واسط هنر و فلسفه است و به هر کدام شباهت‌هایی دارد. هگل هرچند مقام والایی برای هنر در نظر می‌گیرد، دین و بعد از آن فلسفه را در جایگاه بسیار والاتری از هنر قرار می‌دهد. او به تعبیر بعضی‌ها از «مرگ هنر» یعنی پایان آن، حرف می‌زند، درحالیکه پایان هنر از نظر هگل به معنای پایان رسالت هنر در شناخت مطلق است و نه مرگ و محو شدن آن از ساحت هستی.
شیء فی نفسه و پدیدار در فلسفه نظری کانت و گذر هگل از آن دو
نویسنده:
جلال پی کانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده ندارد.
دیالکتیک در فلسفه ی افلاطون و کانت و هگل
نویسنده:
صدیقه موسی زاده نعلبند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی در فلسفه‌ی کانت و نقد هگل و هیدگر بر آن
نویسنده:
علی اصغر مروت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاگر فرض کنیم که اعتبار مباحث هستی شناسانه در گرو مباحث شناخت شناسانه است آنگاه در فلسفه، ابتدا باید به شناخت شناسی پرداخت و اگر نتیجه ی تحقیق شناخت شناسانه به ما اجازه ی ورود به مباحث هستی شناسانه را داد آنگاه می توان به مباحث هستی شناختی وارد شد. کانت به تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی قائل بود و بدون شناخت شناسی (که او آن را فلسفه ی انتقادی می نامید) پرداختن به هستی شناسی را بی اعتبار می دانست و ادعا می کرد که در فلسفه اش، جز به مباحث شناخت شناسانه نپرداخته و ابدا به هستی شناسی (که او آن را مابعدالطبیعه ی متعالی می نامید) وارد نشده است. هگل اگر چه خود، به نوعی شناخت شناسی قائل بود اما با شناخت شناسی کانتی مخالفت می کرد و بهتقدم شناخت شناسی کانتی بر دیگر مباحث فلسفی قائل نبود. هیدگر هم مثل هگل مخالف با تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی بود ولی ادعا می کرد که کانت در فلسفه ی خود از شناخت شناسی آغاز نکرده و بدون این که خود متفطن باشد به هستی شناسی پرداخته است. پژوهش حاضر در واقع پژوهشی در باب تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی در فلسفه ی کانت و بررسی نقد هگل و هیدگر بر آن است و در صدد است در قالب طرح آراء این سه فیلسوف در مساله ی مورد بحث، و فلسفه ورزی در باب آنها، به بررسی مساله ی اعتبار یا بی اعتباری مباحث هستی شناسانه به تنهائی (بدون این که این مباحث مسبوق به مباحث شناخت شناسانه باشد) در فلسفه بپردازد و به این پرسش پاسخ بدهد که آیا هستی شناسی به خودی خود معتبر است یا اعتبار آن در گرو شناخت شناسی است. واژگان کلیدی: فلسفه ی انتقادی، مابعدالطبیعه ی متعالی، شناخت شناسی، هستی شناسی، تقدم شناخت شناسی بر هستی شناسی
  • تعداد رکورد ها : 2139