جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2139
فلسفة الحداثة فی فکر هیغل
نویسنده:
محمد شيخ
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فلسفة هیجل‌ المجلد 1
نویسنده:
ولتر ستیس‌؛ مقدمه نویس: زکی‌ نجیب‌ محمود؛ مترجم: اما‌م‌ عبدالفتا‌ح‌ اما‌م‌
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
رابطه‌‌ی دین و سیاست در نگاه تطبیقی به آرای ملاصدرا و هگل
نویسنده:
محسن جبارنژاد، شریف لک زایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه‌‌ی دین و سیاست در طول تاریخ، منشأ مناقشات فکری و مجادلات کلامی و معرفتی فراوانی بوده است. هگل و ملاصدرا را می‌‌توان آخرین فیلسوفان سیستم‌‌ساز شرق و غرب دانست. هدف این پژوهش بررسی وجوه تمایز میان آرای این دو فیلسوف پیرامون مناسبات دین و سیاست می‌‌باشد.پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و یافته‌‌ها نشان می‌‌دهد، دین و سیاست نزد ملاصدرا و هگل مفاهیمی متفاوت‌‌اند. هگل در فضای فلسفه‌‌ی سیاسی مدرن فکر می‌‌کند، نقطه‌‌ی کانونی اندیشه‌‌ی سیاسی او، مسأله‌‌ی آزادی است. ملاصدرا متأثر از فلسفه‌‌ی سیاسی کلاسیک فضیلت‌‌محور و خیرمحور است؛ درحالی‌‌که تفکر هگل، مبتنی‌‌بر نوعی رویگردانی از فضیلت‌‌گرایی و سعادت‌‌محوری است. هگل قائل به جدایی مطلق میان دین و دولت نیست و در اصل همراهی و تألیف میان دین و دولت، تردیدی ندارد. دولت صدرایی، یک دولت هادی است و دین تعیین‌‌کننده‌‌ی چارچوب حرکت دولت و سیاست و عنصرِ قوام‌‌بخش به آن است. نوعی رابطه‌‌ی "ملازمت قطعی" و یا "ضرورت" میان دین و سیاست در اندیشه ملاصدرا دیده می‌شود، اما مدلولات چنین ملازمت قطعی را به سختی می‌‌توان در اندیشه هگل پیدا کرد. دولت مطلوب ملاصدرا، حاکم‌‌محور است؛ و حاکم، حتماً باید از یک سری دکترین و قواعدی تبعیت کند، هگل، به "کیفیت حکمرانی" بیش از "اوصاف حکمران" بهاء می‌‌دهد.
صفحات :
از صفحه 173 تا 192
بررسی مبانی معرفتی نظریه اجتماعی هربرت مارکوزه
نویسنده:
زهرا خسروی کارشک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هربرت مارکوزه از چهره‎های اصلی مکتب فرانکفورت است که در شورش‎های سیاسی دهه 1960 میلادی به عنوان پیشوای سیاسی چپ نو شناخته شد. او از جمله نومارکسیستهایی است که بر ازبین رفتن تفکر رادیکال و استقلال رأی تاکید داشت. نظریه جامعه‎شناختی وی به این موضوع می‎پردازد که چرا و چگونه ایدئولوژی‎های محافظه‎کار در جوامع پیشرفته غلبه پیدا کرده و زوال کنش انقلابی و اندیشه انتقادی، به سلطه جامعه بر فرد منجر شده است؟ مارکوزه که در برگزیدن منظر انتقادی در مسیر اندیشه مارکس قدم برمی‎دارد سعی می‎کند آن محتواهایی را از اندیشه مارکس خارج کند که به فردیت و خودآگاهی پرداخته است. او در بازخوانی فلسفه هگل نیز به دنبال آشکار ساختن جوهر تفکر هگلی است تا نشان دهد که دستگاه فکری وی از گرایشات محافظه‎کارانه مبراست. مارکوزه زوال تفکر رادیکال و گرایش به محافظه‎کاری را در عصر حاضر به یک امر انسان‎شناختی و فلسفی راجع می‎داند. پرسش او این است که چه عواملی باعث شده فرد از استقلال‎رأی و خودآگاهی و نقد عقلی ناتوان گردد؟ نظریه مارکوزه متضمن حکمی درمورد انسان معاصر است مبنی بر اینکه انسان ظرفیتهای حقیقی وجود خود را از دست داده و تبدیل به انسانی ازخودبیگانه و تک‎ساحتی شده است. مارکوزه با این حکم نظریه جامعه‎شناختی خود را به نظریه‎ای فلسفی پیوند می‎زند. از دید وی تک‎ساحتی‎شدن فرد و جامعه در عصر حاضر به موجب پدیده‎ای عمیقتر و زیرین به وجود آمده است؛ ساختار جامعه که در دیالکتیک با ساختار ذهن قرار دارد طی فرایندی تاریخی از یک انحراف در مسیر اندیشه و عقل پدید آمده است. به عبارتی ازخودبیگانگی در یک امر تاریخی و معرفت شناختی ریشه دارد و آن نظرگاه سنتی فلسفه و دانش غربی است. او با کاوش در ظرفیتهای بیولوژیکی آدمی به دنبال کشف مبنایی برای تجدید ساختار ذهن و تغییر ساختار جامعه می‎گردد. در این راستا مارکوزه گفتگویی انتقادی با فروید برقرار می‎کند تا از امکانات تئوری تمدن وی بهره لازم را برای بازسازی نظریه خود برگیرد. او دلایلی را در نظریه فروید شناسایی می‎کند که برخلاف نظر فروید آشکار می‎کند پیشرفت در تمدن مستلزم سرکوب و کار اجباری نیست. مارکوزه استدلال می‎کند که با یک خوانش جدید از تئوری فروید و با توجه به پتانسیل تکنیکی اقتصادی موجود در جوامع صنعتی می‎توان به تمدنی ناسرکوبگر دست پیدا کرد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 55
الأسس الأخلاقية للماركسية
نویسنده:
أوجين كامنكا؛ ترجمه وتقدیم: مجاهد عبد المنعم مجاهد
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: المرکز القومی للترجمة,
وحدت اشیا: هگل، کانت و ساختار ابژه
نویسنده:
نويسنده:رابرت استرن مترجم:محمدمهدی اردبیلی مترجم:مهدی محمدی‌اصل
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - تهران: ققنوس,
چکیده :
نويسنده در کتاب حاضر مي‌کوشد تا با طرح مسئله وحدت و کثرت، فلسفه هگل را در پرتو تقابلش با فلسفه کانت توضيح دهد. اين کتاب طرحي جامع از رويکرد کل گرايانه هگل در خصوص ابژه و جهان ترسيم مي‌کند که مي‌توان به کمک آن، کل فلسفه هگل را بازخواني و تفسير کرد.
دسته‌گل محمدی: آشنایی کودکان و نوجوانان با اخلاق پیامبر اعظم (ص)
نویسنده:
نويسنده:سیدمحمد مهاجرانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - قم: کتاب طه,
کلیدواژه‌های اصلی :
درباره‌ی مسئله‌ی یهود و گامی در نقد فلسفه‌ی حق هگل: مقدمه
نویسنده:
نويسنده:کارل مارکس مترجم:مرتضی محیط
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - تهران: نشر اختران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فلسفة الحق (لهیجل)
نویسنده:
امام عبدالفتاح امام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
حکمة,
پیامدهای تفسیر سابجکتیو هگل از اخلاق ارسطویی
نویسنده:
مجید کمالی، محمد مشکات، یوسف شاقول، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله، قرائت هگل از اخلاق ارسطویی ذیل دو مفهوم بنیادی «سعادت» و «فضیلت» و پیامدهایی که بر این قرائت مترتب است، بیان می‌‌شود. در تفسیر هگلی، این دو مفهوم نسبت به تلقی کلاسیک ارسطویی کارکردی اجتماعی تر و در عین حال تعینی سابجکتیو به خود می‌‌گیرند، تا از این طریق فرد و اجتماع در روندی دیالکتیکی در چهارچوبی فضیلت مند به خیری یگانه که همان آزادی است، دست یابند. اصالت و به یک معنا تقدم اندیشه سیاسی در نظام فلسفی هگل، نیازمند دستگاهی اخلاقی است که بتواند فراتر از طبیعت گرایی اخلاقی ارسطو عمل کرده، مناسبات و اقتضائات حیات بیرونی اجتماعی و سیاسی را تبیین کند. چنین است که در اندیشه هگل، سعادت و فضیلت اگرچه همچون نظام اخلاقی ارسطو واجد اهمیت بی بدیلی هستند، وظیفه ای فراتر از تعلیم و تربیت افراد می‌‌یابند. در این پژوهش نشان داده می‌‌شود که هگل با استخدام دو مفهوم بنیادی اخلاق ارسطویی، یعنی سعادت و فضیلت در چهارچوب کلی نظام فکری خود، زمینه را برای دگردیسی معنایی این مفاهیم فراهم می‌‌آورد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 132
  • تعداد رکورد ها : 2139