جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2139
اتحاد عین و ذهن از دیدگاه صدرالمتألهین و هگل
نویسنده:
مهری چنگى آشتیانى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هگل بعد از کانت مسأله‌ی شناخت را مهم‌ترین اولویت خود قرار داد و در بحث شناخت از روش دیالکتیک بهره جست؛ او مدت‌ها قبل از این‌که وحدت عین و ذهن در هگل مطرح شود، در اولین کتاب خود پدیدارشناسی روح، به تحلیل درجات و مراتب شناخت پرداخت. در مشرق زمین صدرالمتألهین با بیان اصل و معقول و تعمیم دادن آن به سایر مراتب معرفت، جدایی میان مدِرک و مدَرک را از میان برداشت و وحدت آن دور اثابت کرد. صدرالمتألهین با تکیه برمبانی اصالت وجود، وحدت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، حدوث نفس انسانی، تجرد علم و وجودی بودن علم، توانست به اثبات اصل اتحاد عاقل و معقول برسد. برطبق این اصل، وجود صور اشیاء برای نفس جزئی، موجب فعلیت یافتن قوای نفس و عقول و سرانجام پیوند با عقل فعال می‌شود. هرچند در مقایسه دو فیلسوف احتیاط لازم را باید داشته باشیم ولی وحدت در همه‌ی مراتب شناسایی است که هم در فلسفه‌ی هگل و هم در فلسفه‌ی صدرا دیده می‌شود. در فلسفه هگل و ملاصدرا مفهومِ محوری صیرورت و امکان فهم تدریجی امور بر اساس پدیدارشناسی جنبه فرعی و حاشیه‌ای ندارد، بلکه نموداری از کل نظریه‌های آن‌هاست. البته هگل فقط به بُعد تاریخی و فرهنگی این حرکت توجه کرد ولی صدرالمتألهین به بُعد وجودی این حرکت اهتمام ورزید.
صفحات :
از صفحه 87 تا 112
مختصات مقولی ماهیت از منظرهگل و ابن سینا
نویسنده:
سیدامیرحسین فضل الهی؛ علی مرادخانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هگل دربخش دوم علم منطق یعنی منطق ذات به مقولاتی می­پردازد که اوصاف مشترکی دارند . در واقع بعضی از این اوصاف حاکی از حیثیات ماهیت هستند که پیش از او منظور نظر ابن سینا نیز بوده است. تاکید برحقیقت وجود به مثابه ماهیت یا ذات و نیز نحوۀ اتحاد آنها در جهان خارج، توجه به حیث بازتابی ماهیت و حیث سلبی آن امکان قیاس با حکمت سینوی را فراهم می کند. بی تردید این امکان در هگل نیز میراث تاثیر سنت ارسطویی و الهیاتی بوده است. موضوعاتی ازجمله عروض وجود برماهیت وکثرت ماهیت نتیجه حیث سلبی و بازتابی ماهیت است و از سویی با توجه به این که هگل منطق را به مابعدالطبیعه ومباحث امورعامه درمعنای سنتی تبدیل کرده است، اهمیت مقولات ماهیت در مابعدالطبیعه و نه درمنطق به معنای سنتی آن وجه مشترک میان آن دو فیلسوف است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
افشای کلیت نهفته در تکینگی: تحلیل بخش یقین حسی از کتاب پدیدارشناسی روح هگل
نویسنده:
محسن باقرزاده مشکی باف ، محسن حبیبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل در نخستین بخش از کتاب پدیدارشناسی روح، ادعاهای مهمی از یقین حسی را مورد نقد قرار داده است که دارای اهمیت استراتژیک در کل فرایند کتاب خویش است. یقین حسی مدعی است که شناختی تکین و جزئی از ابژه‌ بلاواسطه خود دارد؛ و از ادعای خود در سه‌گام و از طریق سه پناهگاهِ ابژه محض، سوژه محض و شهود محض دفاع می‌کند. با توجه به متن پدیدارشناسی روح، سعی به توضیح و تفسیر این مبحث شده است که چگونه هگل با استفاده از این چند اصطلاح کلیدی فلسفه‌ خویش (که برای نخستین بار در بطن بخش یقین حسی مطرح‌شده و تا پایان کتاب نقش محوری ایفا می‌کنند)، یعنی وساطت، تلاقی سوژه و ابژه، صورت معقول کلیت در امر جزئی و همچنین قدرت نفی، می‌تواند به درون ادعاهای یقین حسی نفوذ کند و آن‌ها را به تناقض درونی دچار کند و نشان دهد که یقین حسی در طی مراحل خویش بااینکه به دنبال اثبات امر تکین بوده، با این وجود در تمام تلاش‌های خود، به‌واقع، به اثبات امر کلی نزدیک می‌شده است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 87
نقش فیلسوف در پدیدارشناسی هگل با نظر به آرای ویتگنشتاین
نویسنده:
جعفر مذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار می‌کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم: در پدیدارشناسیِ هگل فیلسوف در رسیدنِ آگاهیِ طبیعی به جایگاه فلسفه چه نقشی دارد؟ برای پاسخ‌گویی به این پرسش، علاوه بر مقدمۀ پدیدارشناسیِ هگل به عنوان منبع اصلی، از آرای ویتگنشتاین دربارۀ نقش فلسفه در رسیدن به شناخت نیز استفاده می‌کنیم. مسئله اینجاست که هگل از یک سو بر آن است که آگاهی در مسیر تکاملی خویش نیازمند نقش فعالِ فیلسوفی است که در پشت آگاهی حضور دارد؛ از سوی دیگر می‌گوید پدیدارشناسی مسیر خودتکاملیِ آگاهی است و در نتیجه نقش فیلسوف در این میان صرفاً مشاهده‌گری است. ما نشان دادیم پاسخ‌گویی به پرسش یادشده در گرو این است که چه خوانشی از دیالکتیکِ پدیدارشناسی داشته باشیم: سلبی یا ایجابی؟ از آنجا که پدیدارشناسی برای هگل نردبانِ رسیدن به فلسفه است، برداشت ما این است که دیالکتیکِ پدیدارشناسی مستعد هر دو خوانشِ سلبی و ایجابی است. در اینجا از قیاس ویتگنشتاین و هگل استفاده کردیم و نشان دادیم سویۀ سلبیِ دیالکتیکِ هگل همانندی ویژه‌ای با آرایِ ضدفلسفیِ ویتگنشتاین دارد، و سویۀ ایجابی رویکردهای هگل است که در مقابلِ مواضع ویتگنشتاین قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 411 تا 428
اخلاق من منظور التعایش والقیم الانسانیة المجلد1
نویسنده:
محمدتقی الفلسفی؛ ترجمه جعفر صادق الخلیلی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مجموعه مقالات , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: موسسه البعثه,
چکیده :
کتاب حاضر که مجموعه مقالات خطیب مشهور مرحوم علامه فلسفی ره می باشد درباره اخلاق و صفات فضیله و رذیله می باشد. در این کتاب نظرات بسیاری از بزرگان و دانشمندان اسلامی و غربی در باب مسائل مختلف اخلاق ذکر می شود.
تحلیل زیبایی‌پرستی عرفانی بر اساس فلسفه زیبایی‌شناسی (با تأکید بر آراء هگل)
نویسنده:
نرجس توحیدی فر ، سعید اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تطبیق پدیده‌ها راهی برای شناخت بهتر لایه‌های مختلف آن‌ها و نیز دریچه‌ای به سوی کشف لایه‌های جدید و پنهان آن‌هاست. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی ـ تطبیقی به بررسی و تطبیق عرفان و زیبایی می‌پردازد؛ در ابتدا به تحلیل زیبایی، سپس به تحلیل خَلق و درک آن و در آخر به بیان نمونه‌هایش در عرفان پرداخته‌ است؛ البته مقصود از عرفان، همان عرفان ایرانی ـ اسلامی است. در این جستار جنبة منطقی زیبایی‌شناسی، کمرنگ‌تر و جنبة شهودی آن (که بیش‌تر با عرفان مرتبط است) پررنگ‌تر نشان داده شده و در آخر نتایج زیر حاصل آمده است: از منظر هگل، هنر، ثبت گذراترین لحظه‌هاست، که در لحظه‌ای امپرسیونیستی برای هنرمند رخ می‌دهد و آن گذرای ناپایدار را که در جزئیات جهان جاری است، به پایداری هنرمندانه می‌رساند؛ در عرفان اسلامی نیز عارف به علت توجه و التفات دائم به جمال حقّ، زیبایی هندسة آسمانی را در لحظه‌ای شهودی (که همان امپرسیونیسم در فلسفة زیبایی‌شناسانه هگلی است) در مظاهر خَلقیه یا هندسة زمینی مشاهده می‌نماید که شامل همه جزئیات از زیبایی صورت انسان در عشق مجازی تا کوچک‌ترین کائنات می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 42
نقش پدیدارشناسی روح هگل درتکوین جامعه‌شناسی معرفت مانهایم
نویسنده:
زین العابدین افشار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل سیر تحول روح را باتحول در آگاهی حسی، خودآگاهی، عقل،روح، دین وعلم مطلق تشریح می‌کند. در این مسیر آگاهی به روش دیالکتیکی دربستر تاریخ حرکت می‌کند. لذا معرفت امری تحولی، خود یابنده و پویا تلقی می‌گردد. از سوی دیگر مانهایم معرفت را از منظری متفاوت در موقعیت‌های اجتماعی آن مورد توجه قرارمی‌دهد. به نظر او توجه به مبنای وجودی معرفت، آن را از ناب و ایستا بودن خارج و در بستر اجتماعی قرار می‌دهد.براین اساس می‌توان گفت هگل معرفت را دربستر تاریخی و مانهایم آن را دربستر اجتماعی قرارمی‌دهند و از معرفت شناسی مرسوم در عصرخود فراترمی‌روند. این مقاله بانگاهی به رویکرد پدیدار شناسی هگل می‌کوشد تاثیر پذیری مانهایم از وجه نظرات مزبور را مورد توجه قراردهد. به عبارتی مفهوم معرفت نزد مانهام چه نسبتی با ویژگی‌های شناخت فلسفی هگل دارد. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد مانهایم با طرح مفاهیم اساسی هم چون تاریخ، ایدئولوژی، آگاهی کاذب، کنش وکردار، کلیت، معرفت وحقیقت که درسیر تکوین جامعه شناسی او نقش مهم دارند ازپدیدارشناسی روح هگل تاثیر پذیرفته است. بدین ترتیب می‌توان گفت مانهایم مفاهیم هگلی آگاهی و دانش را درحیطۀ جامعه شناسی معرفت خود بسط وتوسعه داده است.
صفحات :
از صفحه 89 تا 103
اهمیت فزایندۀ تاریخ فلسفه دین برای فلسفۀ دین: نمونۀ نگاه هگل به رابطۀ ایمان و عقل
نویسنده:
محسن فیض بخش ،رضا گندمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
توماس لویس تلاش می‌کند نشان دهد که چرا تاریخ برای فلسفۀ دین اهمیت دارد. وی استدلال می‌کند که فهم اینکه چهره‌های اثرگذار در تاریخ مدرن فلسفۀ دین چگونه تلاش می‌کرده‌اند مفهوم دین را متحول کنند، هم اهمیت مطالعات تاریخی برای فلسفۀ دین را نشان می‌دهد و هم محوریت فلسفۀ دین را در مجموعۀ مطالعات دینی نمایان می‌سازد. وی تلاش می‌کند نمایان سازد که چگونه نشان داده شدن مسیرهای پیموده (ن‍)شده در فلسفۀ دین با مطالعۀ تاریخ فلسفه می‌تواند به پیشبرد فلسفۀ دین کمک کند. در این نوشته، نشان خواهیم داد که چگونه می‌توان استدلال لویس را به اهمیت مطالعۀ سنت‌های مختلف فکری در فلسفۀ دین نیز گسترش داد. با استفاده از صورت‌بندی‌ای که رابرت نویل از «فلسفۀ مقایسه‌ای هنجاری» می‌کند، از سویی، و پیاده‌سازی آن از باب نمونه بر نگاه هگل به رابطۀ ایمان و عقل، از سوی دیگر، تلاش خواهیم کرد نشان دهیم که نه تنها مطالعۀ تاریخ فلسفۀ دین در یک سنت می‌تواند به پیشبرد فلسفۀ دین در آن سنت کمک کند، بلکه مطالعۀ تاریخ فلسفۀ دین در سنت‌های مختلف فلسفی نیز می‌تواند برای پیشرفت در مواجهه با مسائل فلسفۀ دین الهام‌بخش باشد.
صفحات :
از صفحه 149 تا 161
تقریر هگل از معضل صورت‌گرایی اخلاق کانت و بررسی انسان‌شناسی دینی کانت به مثابۀ راه‌حل
نویسنده:
سیده معصومه موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هگل از جمله فیلسوفانی است که اخلاق کانت را به صورت‌گرایی متهم کرده و در آثار مختلفش، به ویژه در فلسفۀ حق و پدیدارشناسی روح، تلاش کرده نقد خود را صورت‌بندی کند و از ابعاد مختلف آن را توضیح دهد. مقصود هگل از صورت‌گرایی به عنوان نقدی بر اخلاق کانت آن است که از صورت قانون اخلاقی کانت نمی‌توان ماده‌ای اخلاقی استنتاج کرد. او در نقد خود از مفاهیمی همچون استعلایی بودن مفهوم آزادی، سلب و ایجاب‌های کاذب و یهودیت‌وارگی اخلاق کانتی استفاده کرده و نشان می‌دهد که این نقصان‌ها به ناکارآمدی و تهی‌بودگی اخلاق کانت می‌انجامد. شاید بتوان بر پایۀ تفسیر برخی مفسران کانت همچون کاسیرر، جان هر و جیوانی، از طریق تأکید بر مضامینی که کانت در کتاب دین در چهارچوب عقل صرف به آنها پرداخته، پاسخی برای نقد هگل مهیا ساخت. این پاسخ مدعی است که انسان‌شناسی دینی و دیگر مؤلفه‌های دینی اندیشۀ کانت، با شاکله‌سازی برای اخلاق، موجب می‌شوند تا اخلاق کانت از صورتِ عقلیِ محض خارج شود و بتواند فاعل و فعل اخلاقی را در مسیری انضمامی‌تر شناسایی و صورت‌بندی کند. به نظر می‌رسد که این پاسخ ضمن حل مشکلاتی همچون عقلانیت‌باوری صرف در خصوص اخلاق و انتزاعی کردن بیش از حد سوژۀ اخلاق، همچنان از پاسخ به معضلاتی همچون سلب و ایجاب‌های کاذب و تأکید بر مفهوم ارادۀ نیک ناتوان است.
صفحات :
از صفحه 211 تا 232
امر پیشین در اندیشه کانت، هایدگر و گادامر
نویسنده:
مهدی خبازی کناری، ندا راه بار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر، ضمن پرداختن به پیشینه تاریخی امر پیشین تصریح می کند که این مفهوم در اندیشه کانت به مثابه قوام بخش احکام ضروری و معرفت شناختی ایفای نقش می کند و در اندیشه هایدگر و گادامر به وجهی دیگر ادامه حیات می دهد. این مقاله در جستجوی فهم این مساله است که وجوه معرفت شناسانه و هستی شناسانه از امر پیشین در اندیشه هایدگر و گادامر چگونه خود را نشان می دهد. کانت در ساحت معرفت شناختی و هایدگر در ساحت هستی شناختی امر پیشین را بکار برده و گادامر به روایتی دیگر امر پیشین را در امتزاج این دو دیدگاه معرفت شناختی و هستی شناختی با یکدیگر قرار می دهد. به اختصار می توان گفت، امر پیشین در معرفت شناسی کانت، جزء ساختار لاینفک ذهن بوده و لازمه تحقق حکم ناظر بر واقع است. در هستی شناسی هایدگر، امر پیشین درک پیشین از وجود است که بنیاد شناخت در ساحت تجربه است و در اندیشه گادامر امر پیشین، ضرورتی عقلانی است که تاریخمندی فرد و تعلق آن به سنت و جامعه، وجه هستی شناختی آن است
صفحات :
از صفحه 75 تا 106
  • تعداد رکورد ها : 2139