کنکاش های اعتقادی که در قرن اول هجری بین مسلمانان شروع شده بود، اندکی قبل از آغاز قرن دوم هجری به رشدی رسید که بتوان عنوان علم کلام اسلامی را بر آن نهاد. متکل
... لمان امامیه همگام با جریان های فکری اسلامی در عرصه کلام حضوری پر نشاط داشتند. با تاسف، از آثار متکلمین نخست شیعه جز آنچه از کلمات امیرمومنان و سائر امامان در قالب احادیث و گزارشهای پراکنده در کتاب های فرقه نگاری آمده، چیزی بیش در دست نداریم. از دیگر سو، تاریخ کلام شیعه تاکنون به طور جامع و روششناسانه، مورد مطالعه و تحقیق قرارنگرفته است. در پژوهش های موجود هم معمولا کلام شیعه را از بغداد و با نوبختیان و یا شیخ مفید آغاز می کنند. این خلا برخی گمانهزنیها را برانگیخته و امامیه را در قرون نخستین فاقد کلام و حتی مخالف جدی اندیشهورزی در عصر حضور نمایاندهاست؛ و حضور شیعه در عرصه کلام را معلول یک الزام بیرونی و به پیروی از معتزله قلمداد میکنند. این در حالی است که نه تنها شیعه در قرون نخستین همپای معتزله و سایر فرق کلامی در عرصه کلام حضوری فعال داشت بلکه در قرن دوم هجری، از نظر زمانی و کمی و کیفی، بر دیگران برتری محسوس داشت. در دوره معاصر با حیات امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) شرایطی پدید آمد و افرادی از اصحاب دانشمند این دو امام (علیهما السلام) در شهر کوفه گردهم آمدند و در این منطقه یک مدرسه کلامی شیعی شکل گرفت و برای اولین بار در جهان اسلام نظریه پردازی در زمینه کلام آغاز شد. این جریان کلامی با گرفتن معارف دینی از محضر صادقین علیهماالسلام توانست مناطق همجوار مانند بغداد پایتخت حکومت اسلامی را تحت الشعاع خود قرار دهد و مبدء پیدایش جریانهای کلامی متاخر در مناطق دیگر شود. ریشه پیدایش این مدرسه را باید در زمان حکومت و خلافت امام علی علیهالسلام جستجو کرد که با هجرت امام از مدینه به کوفه و گرد آمدن اصحاب دانشمند و با فضیلت به دور حضرت در این شهر یک گروه علمی در معیت امام علیهالسلام و فرزندانش تشکیل شد و این شهر را به مرور زمان تبدیل به مرکزی برای شیعیان نمود و این مرکزیت تا زمان انتقال دانش شیعه از این شهر به قم و بغداد حفظ شد. پیدایش رسمی این مدرسه از عصر صادقین (علیهما السلام) میباشد. در این دوره عوامل مختلفی دست به دست هم داد و این فرصت برای جامعه علمی شیعه پیش آمد که بتواند به عنوان یک قدرت پیشتاز در عرصههای کلامی جهان اسلام، مدرسه کلامی بزرگی بر پا کند. در این مدرسه متکلمان شاخص شیعه همزمان با شرکت در مناظرات شفاهی، شروع به تدوین کتابهایی در موضوعات کلامی به صورت تکنگاشت نمودند. این دوره از کلام شیعه، از جهات گوناگون اهمیت دارد و به یک معنا، بدون شناخت دقیق آن، هر گونه داوری در باب کلام امامیه ناقص و ناتمام است. کلام شیعه در این دوره یکی از درخشانترین اعصار خویش را شاهد بوده است و پژوهش در این خصوص میتواند ما را به گستره و عمق تفکر شیعی آشنا سازد. در صورتی که فهم درست و دقیقی از آراء متکلمان شیعه در این دوره حاصل شود، می توان امیدوار بود که مضامین آنها به فهم بهتر روایات اعتقادی اهل بیت (ع) که امروز غالبا برای ما سخت و دشوار است، کمک کند. با بررسی اندیشههای متکلّمان و اندیشوران نخستین مکتب می خواهیم در وهلهی نخست، با در نظرداشت اینکه ایشان پایه گزار علم کلام بودند راه پیموده شده، تلقی و تعریف اصحاب امامیه از علم کلام، رویکرد ایشان نسبت به علم کلام، روش شناسی، رصد مسائل کلامی که در آن ورود کردهاند، تحلیل دیدگاه و مبانی کلامی، بررسی همگرایی یا نزاع های درون مکتبی را تبیین کنیم. از سوی دیگر، مسیر باقی مانده را نیز روشن نماییم و در مرحلهی بعد، این بررسیها به ما این امکان را خواهد داد که آگاهی از میزان پیشرفت علم کلام در زمانهای مختلف و شیوههای متفاوت ارائه شده در هر زمان را به دست آوریم. در میان متکلمان بزرگ، اندیشمندان دورهی حضور، به دلیل همعصریشان با اهل بیت رسول خدا(ص) و عرضهی دیدگاههای خود و دیگران به محضر حضرات معصومین(ع) و هم چنین به دلیل این که بسیاری از مسایل اولیّهی کلامی توسط آنها مطرح شده و یا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، در مقایسه با سایر اندیشمندان و متفکران حوزهی علم کلام، از جایگاه ویژهای برخوردارند. از این رو درصدد برآمدیم تا با بررسی دیدگاهها و اندیشههای کلامی چهار متکلم نخستین شیعه، یعنی جناب هشام بن حکم، هشام بن سالم، مومن طاق و زراره بن اعین گامی در این مسیر برداریم. بر اساس دادههای رجالی، کتب روایی و با نگاهی جامع به کتاب های ملل و نحل هشام بن حکم، هشام بن سالم، زراره بن اعین و مومن طاق از جایگاه ممتاز علمی در میان اصحاب ائمه علیهم السلام و از پیشگامان علم کلام اسلامی بودند. ایشان از همان آغازین روزهای پیدایش علم کلام(80 ه.ق) نقش اصلی را در این ماجرا برعهده داشتند و حتی در بعضی مسائل کلامی اولین نظریهپرداز محسوب میشوند. هشام بن حکم در آغازین سال های قرن دوم هجری متولد و تا سال 180 هجری می توان حیات وی را رصد کرد او برجسته و تاثیرگذارترین متکلم شیعی در دوران نخستین است او در پرتو تعالیم امام صادق (ع) به حدی اوج و بالندگی می گیرد که سرآمد دانشمندان و ریاست نشست های علمی یحیی بن خالد برمکی به او واگذار می شود. بیش از 35 اثر در کتاب های فهرست و رجال به او منسوب است. هشام بن حکم در تمام موضوعات کلامی مانند: هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، توحید و .... به نظریه پردازی پرداخته است لکن مهمترین دیدگاه منسوب به وی نظریه تجسیم است. محمد بن علی بن النعمان معروف به مؤمنالطاق، از اصحاب امام صادق علیهالسلام است. او از پیشگامان دانش کلام و از چهرههای برجسته تاریخ تفکر شیعه محسوب می شود قرائن تاریخی حاکی از آن است که وی در اواخر سده اول هجری دیده به جهان گشوده است و حدود سال 180 هـ. ق زندگی را درود گفته است او در مناظره بسیار زبردست بوده و همچنین 19 اثر به وی منسوب است
بیشتر