جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
نظریه معرفه النفس علامه طباطبایی و تاثیر آن بر فلسفه اخلاق ایشان
نویسنده:
فاطمه سلگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظرات و مواضع علامه طباطبایی(ره) در حوز? فلسف? اخلاق، خصوصا در تحلیل مسائل فرااخلاق و ادراکات اخلاقی، در نظری? ادراکات اعتباری وی منطوی است، بنابراین برای دستیابی به فلسفه اخلاق علامه، باید دیدگاه او در باب اعتباریات مورد بررسی قرار گیرد و از طرفی ادراکات اعتباری، بدون تبیین و درک صحیح واقعیاتی که منشأ آنها واقع می‌شوند و همچنین واقعیاتی که مترتب بر آنها می‌گردند، این نظریه را با اشکالات جدی مواجه خواهد کرد. تحلیل هستی شناختی ادراکات اعتباری از دیدگاه علامه که جایگاه‌این ادراکات را نسبت به ادراکات واقعی تبیین می‌کند، راه حل فهم صحیح نظری? اعتباریات می‌باشد. در این تبیین، ادراکات اعتباری، از ذاتیات نشئ? دنیا بوده که در جهان میانیِ ادراکات واقعی پیش از نشئ? دنیا و ادراکات واقعی پس از نشئ? دنیا قرار گرفته است. از سوی دیگر نظری? معرفت نفس علامه طباطبایی که حقیقت نشآت پیش و خصوصا پس از دنیا را جز در انسان و نفس انسانی تبیین نمی‌کند، تنها محوری است که منظور دقیق و عمیق از واقعیات منشأ و مترتب بر ادراکات اخلاقی به‌عنوان ادراکاتی اعتباری را روشن نموده و توضیح می‌دهد؛ این واقعیات که ورود مولف? معرفت نفس، بدان رهنمون می‌شود عبارت است از «خودشناسی بسیط» به‌عنوان منشأ اعتباریات اخلاقی و «معرفت نفس» به‌عنوان واقعیت مترتب بر اعتباریات اخلاقی. بنابراین کشف معنا و جایگاه معرفت نفس و نیز منظور از واقعیات در مقابل اعتباریات و شیو? ارتباط آنها با یکدیگر در اندیش? علامه طباطبایی، تبیین متفاوتی از مسائل فلسفه اخلاق خصوصا در حوزه فرااخلاق و مسائل هستی شناختی، معرفت شناختی و ...، به‌دست خواهد داد.
رابطۀ عقل و وحی ازدیدگاه مکتب تفکیک و نقد آن بر مبنای آرای علامۀ طباطبایی«ره»
نویسنده:
رسول کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش، دیدگاه مکتب تفکیک و علامه طباطبایی را در ارتباط با عقل و وحی مورد بررسی قرار می‌دهد. موسّسان وپیروان مکتب تفکیک نظریاتی را مطرح می‌کنند که حاصل این نظریات، دستاوردهای فلسفی و عرفانی را به چالش می‌کشد. در این مکتب، بر جدایی سه راه و روش معرفت، یعنی جریان «وحی، عقل و کشف» تأکید می‌شود. عقل، نوری مجرد، بسیط، ظاهر بالذات و مظهر للغیر و موجود مستقل خارجی تلقی می‌شود که با عقل فلسفی مغایرت دارد؛ زیرا عقل فلسفی با نفس انسان سر و کار دارد که از نظر آنان موجودی مادی و ظلمانی است. علم نیز همانند عقل، نور مجرد و خارج از حقیقت انسان محسوب می‌شود. معارف بر دو قسم بشری و الهی تقسیم می‌شوند. این دو معرفت، جدای از یکدیگر قرار دارند و دارای اوصاف مختص به خود می‌باشند. معرفت بشری متشکل از عقل فلسفی است که با روش قیاسی و با تألیف مقدمات به یقین نائل می‌شود لیکن مطابقت آن با واقع قابل اعتماد نیست. در حالی که معارف الهی بر «تذکر« استوار است که یقینی و قابل اعتماد است. بر اساس نگرش مکتب تفکیک، اعتقاد به حجیت محکمات و ظواهرآیات و روایاتی که تواتر لفظی یا معنوی دارند فطری است؛ لذا احتیاج به اقامه ی برهان عقلی ندارد. بنابراین اصالت براهین عقلی نمی تواند مقّدم بر ظواهر و محکمات باشد. همچنین با یادآوری دو نوع عقل نوری(فطری) و اصطلاحی(فلسفی)، عقل فطری با وحی معارضه نمی‌کند. تعارض ممکن است بین دلیل نقلی و عقل اصطلاحی فرض شودکه یا درباب معارف الهی است و یا در باب غیوبی است که خداوند متعال علم آنها را از دیگران مخفی داشته است. در هردو صورت تقدم با دلیل نقلی است. علامه طباطبایی«ره» که مدافع هماهنگی «قرآن، برهان و عرفان»، است تفکر و بصیرت عقلی و فلسفی را جزء متن دیانت اسلامی محسوب می‌کند. وی فلسفه را مقابل وحی قرار نمی‌دهد بلکه آن را علمی می‌داند که انسان را در درک عمیق وحی یاری می‌کند و معتقد است بین روش انبیا در دعوت مردم به حق و آنچه که انسان از طریق استدلال درست و منطقی به آن دست می‌یابد فرقی وجود ندارد. تفاوت تنها در این است که پیامبران از مبدأ غیبی استمداد می‌جستند. علّامه، همواره بر لزوم هم سویی عقل با وحی تأکید می کند و معتقد است اگر تعارض بین استنتاج ظنی وحی و استنتاج قطعی عقل به وجود بیاید باید وحی را طوری تفسیر کرد که مطابق با عقل باشد.
بررسی نقلی و عقلی فلسفه آفرینش جهان و انسان از دیدگاه علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت‌اللّه مصباح یزدی
نویسنده:
مریم محمدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در پی کشف هدف از آفرینش جهان و انسان، از نگاه قرآن و روایات، و فلاسفه معاصر اسلامی است. فلسفه آفرینش جهان و انسان، به این معنا که جهان برای چه خلق شده است و انسان برای چه آفریده شده است اساسی‌ترین مسئله‌ای است که ذهن هر انسانی را به خود مشغول می‌کند، این مسئله دو سوال مهم را در بر دارد: یکی این که خالق این جهان هستی از کار خود هدفی داشته است و آیا در افعال او غرض و غایت وجود دارد؟ دیگر این که آیا این جهان که فعل خداوند متعال است هدف و غرضی دارد؟ با توجه به آیات قرآن کریمخلقت جهان بر اساس حکمت الهی به سوی غایتی خاص در حرکت است، به عبارت دیگر خلقت جهان برای انسان می‌باشد. مهمترین منابع نقلی قرآن و نهج‌البلاغه و روایات معصومین (ع) است و بقیه، آرای فلاسفه ، تحلیل و استدلال‌های عقلی و نظریات متفکران و دانشمندان اسلامی است.
رابطه دین و اخلاق از دیدگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
اسماعیل آوجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق، یکی از مسایل مهم در حوزه های فلسفه دین و فلسفه اخلاق بوده که با رویکردهای گوناگون قابل مطالعه و تحقیق است.با توجه به مطالعات انجام گرفته دیدگاههای مطرح در این زمینه را می توان در سه چارچوب کلی بررسی کرد:1-تعارض و ناسازگاری2- تعامل و وابستگی3- عینیت و عدم امکان تفکیک. مرحوم علامه طباطبایی(ره) با اینکه بصورت مستقل به این موضوع نپرداخته و مساله را در چارچوب پرسشهای مورد بحث در حوزه های فلسفه دین و اخلاق مطرح نساخته است اما می توان با شناسایی مبانی اندیشه-بویژه دین شناسی- ایشان،‌ ریشه های پیوند این دو مقوله و ثمرات حاصل از این پیوند را بدست آورد.از نظر علامه، دین و اخلاق در آفرینش ویژه انسان ریشه داشته به موجب جریان عام هدایت الهی در نظام تکوین، بصورت باورهای مربوط به مبدا و معاد هستی، راه و روش زندگی و خوب و بد و بایدها و نبایدهای رفتار و اعمال انسانی در وجود وی نهاده شده است.اما بدلیل وجود قوا و غرایز متضاد در نهاد انسان و عوارض و موانع حاصل از زندگی در روی زمین و انس و الفت با جهان مادی، این باورها تنها زمانی به بر می نشینند که راه زندگی وی در پرتو«هدایت خاص» نظام آفرینش «نورانی» گشته بوسیله نزول وحی الهی و بدست بندگان برگزیده درگاه ربوبی «تطهیر» یافته باشد.این نورانیت و طهارت از رهگذر: 1- ایجاد جامعه صالح بوسیله شریعت الهی. 2- فعلیت و شکوفایی نیروی تعقل و خردورزی بوسیله تربیت و تعدیل قوای جسمانی و تعلیم حکمت. 3- و باز شدن راه ولایت و معنویت بوسیله تهذیب اخلاق و سیر و سلوک در طریقت قرآنی حاصل می شود.در همه این مراحل «دین الهی» و هماهنگ با «دین فطرت» و از رهگذر اجرای روش شریعت و برنامه تربیت الهی و نصب پرچمهای طریق طریق ولایت، راه انسان را به سوی کمال و سعادت هموار و زمینه معرفت به حق و حقیقت و تخلق به اخلاق الله را مهیا می سازد.
مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین حمداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله مراتب وجود از دیدگاه علامه طباطبایی قدس الله نفسه الزکیه با رویکرد عقلی و برهانی است و در جای جای تحقیق به نصوص روایی استشهاد شده است؛ عمده تمرکز این پایان‌نامه بر رساله وسائط است ورساله اسماء علامه طباطبایی در اولویت بعدی قرار دارد. بدین منظور ابتدا مفاهیم کلیدی اندیشه ایشان تبیین و سپس اصول روش‌شناختی ایشان تحلیل و پس از آن در دو محور کلی به تقریر نظرات ایشان که به اعتقاد نگارنده خالی از نوآوری نبوده، پرداخته شده است.علامه طباطبایی به دلیل انس با کتاب و سنت و به جهت احاطه بر فلسفه و حکمت اسلامی به مواردی خِلاف مشهور حکما و یا مورد غفلت از آنان دست یافته‌اند که قمستی از این موارد، مراتب وجود بر مبنای رساله وسائط، مورد تمرکز این پژوهش است.در این پژوهش، محور نخست که از مسائل فرعی رساله محسوب می‌شود، توجه ویژه ایشان به عالم اسماء است؛ اولاً علامه قائل به مراتب چهارگانه وجود است و مرتبه اسماء را به مراتب عقل، مثال و ماده افزوده است و ثانیاً به تبیین فلسفی – قرآنی این مرتبه وجودی پرداخته است و برای وجود این مرتبه دلایلی فلسفی و قرآنی ذکر نموده است. محور دوم که مسئله اصلی رساله است، توجه به برخی وسائط یا به تعبیری مراتب وجودی است که در قرآن ذکر شده است. این وسائط عبارتند از: عالم ذر، حجب، عرش و کرسی، لوح و قلم، سماوات و أرض، مرتبه وجودی فرشتگان، مرتبه وجودی شیطان و مرتبه وجودی انسان کامل.علامه با روش شناسی خاص خویش که روش کتاب و سنت را لااقل در مراتبی، مغایر با روش فلسفه و حکمت نمی‌داند، به تحلیل این مراتب وجودی پرداخته‌اند و به همین جهت علاوه بر استدلال‌های محض فلسفی از استدلال و استشهاد به کتاب و سنت نیز غفلت نکرده‌ است، به عنوان نمونه ایشان، عالم ذر را بر عالم مثال منفصل، عرش را بر وجود منبسط، سماوات و ارض را بر ماده و مثال،مرتبه وجودی فرشتگان را بر مثال و عقل، مرتبه وجودی شیطان را بر مثالو … تطبیق نموده‌اند و برای هرکدام از دعاوی فوق استدلال‌هایی را ارائه نموده‌اند. نگارنده نیز با روش توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه‌ای به تبیین مباحث فوق پرداخته است.
فلسفه خلقت انسان و ویژگی های کلامی او از نگاه علامه طباطبائی (ره)
نویسنده:
مائده مقدسین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از عمده‌ترین و مهم ترین سوالاتی که ممکن است برای هر فردی در حیاتش مطرح شود و ریشه اعتقادات او قرار گیرد سوال از هدف خلقت است، هدفی که اگر برای شخص، واضح و مبرهن و با دلیل عنوان شود در حکم قطب نمایی عمل می کند که تا انتهای مسیر را همچون چراغی پرفروغ به نور خود روشن می کند و اعتقادات و اعمال و افکار و در یک نگاه ایدئولوژی و جهان بینی شخص را، شفاف سازی می نماید.بحث از جایگاه ویژه انسان در نظام خلقت و اهدافی که مترتب بر خلقت انسان در قرآن کریم ذکر شده و موشکافی این موارد همراه با اعتقادات کلامی بسیار مهمی که گره ای ناگسستنی با اهداف خلقت خورده اند – اعم از بحث قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء – ما را بر آن داشت که این مسائل مهم را از نگاه علامه بزرگوار نابغه قرن، علامه طباطبائی (ره) مورد مداقّه قرار دهیم و به این نکات برسیم که انسان و در پی آن انسان کامل هدف نهایی خلقت است. البته اهدافی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها اهداف نهایی نیست بلکه بلکه اهدافی فرعی است که سالک طریق آنها را به عنوان منزلگاههایی یکی پس از دیگری طی می کند تا به آن هدف نهایی که همان مقام لقاء الله و فناء فی الله است نائل گردد و به مقامات وقفه ناپذیر و صعودی کمال و مدارج رفیع انسان کامل دست یابد. در این پایان نامه، سعی بر آن شده است که خوانند به این نظر برسد که این مدارج رفیع انسانیت که همان هدف از خلقت انسان است طبق نظر علامه، قابل وصول برای همگان است و محدود به عده خاصی از اولیاء و انبیاء نیست بلکه هر شخصی که اراده کند و بخواهد و از خداوند نیز استمداد کند می‌تواند به این درجات برسد. هیچ کس محکوم یقینی و قطعی به حکمی از احکام سعادت و شقاوت نیست، حتی اگر انسان گناهان بزرگی را مرتکب شده باشد می تواند با تغییر موضع خودوروی آوردن به نیکی‌ها سرنوشت خویش را تغییر دهد و این همان مطالبی است که در فصل آخر، فصل چهارم، در باب، قضا و قدر، جبر و اختیار و بداء آورده شده است و با مطالعه این فصل نیز می توان به رابطه این چند فصل، و نتیجه گیری شایسته و درخور نائل گشت ان شاءا.... .
بررسی رابطه‌ی عقل و دین از منظر مکتب تفکیک و نقد آن از منظر مرحوم علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی
نویسنده:
میثم ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل نقش بارزی در تقویت دین داشته و دین نیز در ترویج تعقل گام های مؤثری برداشته است، بین این دو رابطه‌ی تنگاتنگی بر قرار است. اما به علت مطرح شدن برخی از موضوعات از جانب دین که یا از دسترس عقل خارج است و یا هر کسی ظرفیت فهم آنها را ندارد، به ظاهر نوعی ناسازگاری بین این دو منبع معرفت زا حاصل می شود. حل ناسازگاری ظاهری میان این دو، سبب پیدایش جریان های فکری هم‌چون «مکتب تفکیک» شده است. تفکیکیان بیان می کنند که اساساً میان معارف بشری – از هر قبیل که باشد- و معارف وحیانی تفاوت ماهوی وجود دارد از این رو هماهنگی میان عقل (فلسفی) با دین امری ناشدنی و غیر ممکن است. در مقابل، گروهی قائل به هماهنگی عقل ووحی در طریق کسب معرفت دینی هستند و معتقدند، بدون استفاده‌ی همگرا از این دو موهبت الهی، امکان رسیدن به شناخت متعالی دین وجود ندارد. دو حکیم متأله یعنی علامه محمد حسین طباطبایی و شاگردانشان و هم‌چنین استاد جوادی آملی به عنوان دو نماینده‌یِ تمام عیار گروه اخیر هستند. ضمن بیان دیدگاه مکتب تفکیک در خصوص رابطه‌ی عقل و دین، به نقد این دیدگاه با تکیه بر آراء این دو حکیم متأله می‌پردازیم. با توجه به اعتبار عقل از نظر دین و استحکام معرفتی بدیهیات عقلی می توان نحوه‌ای از استقلال برای عقل در حوزه دین قائل شد.
موانع معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
زهرا ایزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با محوریت موضوع موانع معرفت از دیدگاه فیلسوف مسلمان علامه طباطبایی(ره) به بررسی و تبیین نظر ایشان درباره معرفت و عوامل بازدارنده آن می پردازد. در نظر علامه، معرفت نسبت به اسماء و صفات الهی، معرفت حقیقی و مایه سعادت و کمال آدمی است. در نظام معرفت شناختی علامه، حقیقت علم، امری وجودی و افاضه ای از عالم بالا بر قلب (نفس) انسان است و انسان به میزان استعداد و آمادگی اش می تواند با عقل فعال متحد گردد و صورت های عقلی را از آن کسب کند. جستجو در آثار علامه نشان می دهد موانعی چون انحراف از حکم عقل، طبیعت گرایی صرف، جهل به سیر انفسی، عدم اعتدال قوای نفسانی، تصرفات شیطان و دنیاطلبی از جمله موانع شناختی و غیر شناختی معرفت است که باعث عدم دریافت قابلیت لازم جهت کسب معرفت حقیقی می شود. به کارگیری منطق، معرفت نفس، طهارت قلب و تقوی از جمله سفارش های علامه برای تحصیل یقین است.
تصور از خدا و نقش آن در معناشناسی اوصاف الاهی
نویسنده:
میثم مولایی، محمد علی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در ادیان توحیدی، خدا با اوصافی نظیر «قادر/عالم/خیرخواه مطلق»، توصیف می‏شود. در این بین، اختلافاتی در معناشناسی این اوصاف ظهور کرده است. در این نوشتار سعی خواهد شد تا با توجّه به تصوّر سنّتی «خدا»، شیوه‏ای برای معناشناسی اوصاف مذکور ارائه گردد. در این شیوه از معناشناسی، تصوّر «خدا» به عنوان موجود مطلق، تحلیل می‏شود به «خدا» به عنوان موجود کامل حداکثری. پس از آن، در تبیین مفهوم «مطلقاً برخوردار» از «قدرت/علم/خیرخواهی»، با تمسّک به تصوّر موجود کامل حداکثری روشن می‏شود که خدا، باید این اوصاف را به نحوی داشته باشد که امکان تصوّر برتری موجودی دیگر نسبت به خدا منتفی باشد. این در صورتی ممکن است که خدا، این اوصاف را به صورت ضرورت بالذات یا بسیط و یا تغییرناپذیر دارا باشد. در نتیجه، در معناشناسی اوصاف خدا، باید شرط ضرورت بالذات یا بساطت و یا تغییر ناپذیری را مدّ نظر قرار داد؛ به طوری که هر گونه معناشناسی دیگری جز این، با تصوّر خدا ناسازگار است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 126
بررسی پیامدهای تربیتی هستی شناسی از دیدگاه نیچه و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
حیدر اسماعیل پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقد و بررسی اندیشه های گوناگون بشری، نقد و یا همان سنجش نکات مثبت و منفی اندیشه های گوناگون افراد و مکاتب گوناگون و به کار گیری آن در نظام تعلیم و تربیت بومی از جمله اموری است که مورد توجه می باشد. هدف از این تحقیق بررسی پیامدهای تربیتی حوزه مربوط به خدا، انسان و جهان از دیدگاه نیچه و نقد آن بر پایه نظرات علامه طباطبایی است. بر این اساس از دیدگاه نیچه مبانی تربیتی چون اراده معطوف به قدرت، منظرگرایی، عزت آدمی، کم اهمیت بودن جایگاه خداوند، نیهیلیسم، تغییر، محدود شدن جهان به طبیعت و عدم اعتقاد به مبنای تعقل می باشد. همچنین اصل آزادی، نسبی گرایی، غرور و تکبر، آموزش و یادگیری پوچی، و تغییر معرفت آدمیپذیرفتنی است. روشهای شکل دهنده تفکر آزاد، دروغ گویی، پاسخگویی به نیازهای جسمانی، پرهیز از تواضع، تأکید بیشتر بر انسان شناسی به جای خدا شناسی، عدم به کارگیری مفاهیم مطلق و آینده نگرانه و... می باشد. بر اساس نگرش دینی طباطبایی بر خلاف نیچه، ریشه قدرت آدمی مبتنی بر توحید بوده ، امور مطلق جهت تشکیل معرفت آدمی ضروری است.
  • تعداد رکورد ها : 4261