جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4261
مقایسه و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون افاضه و استفاضه
نویسنده:
پدیدآور: آرزو احمدی استاد راهنما: فروغ السادات رحیم پور استاد مشاور: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث پیرامون مسئله فیض و افاضه و استفاضه از جمله مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. نظریه فیض از باسابقه ترین مباحث فلسفی است و مقصود از آن این است که از آن جا که هستی حقیقی تنها منحصر در خداوند است و خارج از گستره ی هستی اش هیچ هستی متصور نیست بنابراین افعال خداوند معلل به اغراض نبوده، هدفی جز ذات متعالیش ندارد و از آن روی که ذات هستی بخش خداوند پیوسته و جاودان است فاعلیت او بر سبیل دوام خواهد بود (رحیمیان،1381:ص226). مطابق این نظریه فیض نوعی ایجاد است که طی آن فیاض با وجود صدور معلول از آن همچنان در کمالات خود باقی است، هیچ موجودی جدای از او نیست اما در عین حال خود او هم نیست (همان:ص 71-40). علامه طباطبایی و فخر رازی از جمله اندیشمندان مسلمانی هستند که در باب نظریه فیض به بحث و نظر پرداختند. فخر رازی مخالف نظریه فیض حکما است و با توجه به توحید افعالی صدور همه موجودات را بدون واسطه از جانب خداوند می داند (رازی،1986،ج:ص257). او معتقد است وسایط فیض علل ایجادی نیستند بلکه علیت آن ها بر سبیل اعداد است (رازی،1370،جلد1:ص508). اما علامه طباطبایی معتقد است صدور بی واسطه موجودات از خداوند به مقتضای قاعده الواحد محال و غیر ممکن است (طباطبایی،1393،جلد2:ص82). با توجه به آن چه گفته شد یکی از ارکان اصلی مسئله فیض تبیین وساطت در خلقت و کیفیت صدور کثرت از وحدت است که در این زمینه مطالعات مناسبی به انجام رسیده است اما این مسئله در پژوهش حاضر محوریت ندارد و به میزانی که برای ورود به بحث افاضه و استفاضه مورد نیاز است به صورت اجمال به آن پرداخته می شود بنابراین نگارنده در این پژوهش درصدد است تا به ابعاد دیگر این مسئله از جمله به شرایط و عوامل موثر در افاضه و نسبت افاضه با عدل الهی و همچنین شرایط و صفات موثر در بهره مندی از فیض از دید علامه طباطبایی و فخر رازی بپردازد. بررسی وجوه افتراق و اشتراک این دو اندیشمند که نمایندگانی از مکتب کلامی شیعه و اشاعره هستند می تواند ما را در جهت فهم دقیق تر مسئله و در اتخاذ دیدگاهی صحیح تر نسبت به خداوند و انسان و جهان رهنمون سازد. شناخت افاضه کننده ها در جهان هستی و بررسی اوصاف و ویژگی های موثر در افاضه از جمله اهداف این پژوهش است. میان دو متفکر مورد نظر رساله در این که خداوند فیاض علی الاطلاق است اختلافی وجود ندارد اما شناخت سایر واسطه های فیض باید بررسی شود. به عنوان نمونه فخر رازی معتقد است ارواح عده ای از انسان ها به دلیل عدم توجه به علایق جسمانی و شوق فراوان برای اتصال به عالم روحانیات پس از مرگ به آن عالم انتقال می یابند و به دلیل برخورداری از این صفات بعید نیست با واسطه گری خود موجودات عالم ماده را از فیض بهره مند سازند (رازی،1420،جلد31:صص31-29). در این بخش همچنین به بررسی صفاتی پرداخته می شود که در صورت فقدان آن ها افاضه از جانب خداوند یا واسطه های فیض ممتنع می گردد. به عنوان نمونه یکی از صفاتی که علامه طباطبایی در این مبحث به آن اشاره کرده ربوبیت است. ایشان معتقد است اگر ربوبیت تنها منحصر به خداوند نباشد و رب های متعددی در عرض خداوند و به صورت مستقل در رساندن فیض به مخلوقات موثر باشند موجب بطلان فیض و از بین رفتن فیاضیت می شود (طباطبایی،1374،جلد10:ص74). اوصافی نظیردائم الوجود بودن، دوام صدور فعل و بی نیازی از دریافت عوض نیز در همین مجموعه اوصاف قرار می گیرد. بررسی عوامل موثر در استفاضه و بهره مندی از فیض بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد هستیم تا پاسخ برخی سوالات این حوزه را مشخص کنیم مانند این سوال که تفاوت متعلَقات فیض در دریافت آن به چه صورت است؟ و یا این که امور اکتسابی و ارادی نقشی در بهره مندی از افاضه دارند یا خیر؟ علامه طباطبایی و فخر رازی در این باب دیدگاه های متفاوتی ابراز داشته اند. علامه طباطبایی معتقد است اگر چه انسان ها به صورت گوناگون از فیض برخوردار هستند اما این امر ریشه در اعمال اکتسابی خودشان دارد (طباطبایی،1374،جلد8:ص200). در مقابل مطابق دیدگاه فخر رازی اکتساب انسان و سایر عوامل و شرایط در کم و کیف استفاضه بی اثرند و این امر صرفا بر طبق اراده و خواست الهی رقم می خورد (رازی،1420،جلد14:صص292-291). افاضه و نسبت آن با عدل الهی بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد پاسخ گویی به این مسئله هستیم که در صورت تفاوت در افاضه، جایگاه عدل به عنوان یکی از صفات خداوند چگونه قابل تبیین است. در هر بخش تلاش بر آن است تا نقش تفاوت های مبنایی علامه طباطبایی و فخر رازی در افاضه و استفاضه که ناشی از اختلاف مذاهب کلامی آن هاست مد نظر قرار گیرد.
دیدگاه مفسران و قرآن پژوهان معاصر درباره‌ی آراء و روش تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: امان اله ناصری کریموند استاد راهنما: مینا شمخی استاد مشاور: عباس مصلایی‌پور یزدی استاد مشاور: قاسم بستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیر المیزان یکی از آثار مبرّز شیعی است که تا حدّ بسیار زیادی مورد توجه مفسران و قرآن‌پژوهان معاصر قرار گرفته است. صاحبان آثار قرآنی معاصر که به‌طور کم ‌نظیری به تمجید از شخصیت و مقام علمی علامه طباطبایی و همچنین جایگاه تفسیر المیزان پرداخته‌اند، اغلب به استناد و بهره‌گیری از نظرات مؤلف المیزان و تأیید آرای ایشان پرداخته‌اند. مهم‌ترین جنبه‌های تفسیر المیزان که بیشتر مورد توجه اندیشمندان قرآنی قرار گرفته است، غالباً معطوف به روش تفسیری قرآن به قرآن و بهره‌گیری از دلالت‌های قرآنی و قراین درون‌‌متنی می‌باشد که در مواردی ازجمله: تحلیل مباحث نحوی و ادبی در فهم معنا و مفاد کلام، تعیین معانی و مفاهیم واژگان و عبارات قرآنی که خود مشتمل بر موارد متعددی از روش‌های معناشناسی می‌باشد، تعیین مصادیق و عبارات قرآنی که از طرق مختلفی به دست می‌آید، کشف معانی و مفاهیم آیات با توجه به ارتباط معنایی موجود در قرآن که غالباً بر تحلیل روابط معنایی بین عبارات و آیات و اجزاء و ساختار آن استوار می‌باشد، همچنین دیگر انواع روابط معنایی موجود در آیات ازجمله: تعلیل، تکمیل و تتمیم، اجمال وتبیین(مجمل و مبیِّن)، بدل و مبدلٌ‌منه، حال و صاحب حال، ظرف و مظروف، موکِّد و موکََّد، تقدّم و تاخّر، قسم و جواب قسم، ارتباط معنایی(شبکه‌ای) چند آیه با هم، ارتباط یک آیه با آیاتی از سوَر دیگر، هم‌معنایی دو یا چند آیه و... قابل بحث می‌باشد. مفسران در موارد متعددی نیز ازجمله: مباحث نحوی و ادبی، معناشناسی واژگان قرآنی، تعیین مصادیق واژگان و عبارات قرآنی، بیان معانی و مفاهیم عبارات و آیات، بیان غرض سوَر و... به تأیید نظرات علامه طباطبایی پرداخته‌اند. البته گستردگی بهره‌گیری از نظرات علامه و تأیید نظرات ایشان، به معنای صحت و تأیید همه‌ی دیدگاه‌های ایشان نیست، بلکه گروهی نیز -گرچه از نظرات ایشان بهره برده‌اند- در موارد قابل توجهی به برخی از نظرات تفسیری ایشان نقدها و اشکالاتی وارد نموده‌اند و در مواردی ازجمله: مباحث نحوی و ادبی، معناشناسی واژگان و عبارات قرآنی، تشخیص مصادیق قرآنی، کشف معانی و مفاد آیات و... با ادله‌ی مختلفی نظیر: مغایرات نظر علامه با آیات قرآن، عدم دلالت آیه بر تفسیر علامه، عدم توجه به قراین درون متنی، ناسازگاری با سیاق، بدون شاهد و قرینه بودن نظر علامه، مخالفت نظر علامه با نظر مشهور، مخالفت با قرآن و آموزه‌های قرآنی و... به نظرات علامه اشکالاتی وارد نموده و به نقد و رد آرای ایشان پرداخته‌اند. در چنین مواردی بعد از ذکر دیدگاه ناقدان و علامه، با توجه به نظرات مفسران مشهور فریقین، دلایل عقلی، نقلی و... به داوری پیرامون این تضارب آراء پرداخته شده که نتیجه‌ی داوری در این زمینه چنین می‌باشد که در مواردی این نقدها صحیح و معتبر بوده ولی در بیشتر موارد نظرات ناقدان به دلایلی از جمله: نقل ناقص و ناصواب نظرات علامه، نسبت دادن نظرات دیگران به علامه، عدم درک صحیح نظرات علامه، بدون دلیل بودن نظرات ناقدان و... از اعتبار لازم برخوردار نبوده و نظر صاحب المیزان ارجح می‌باشد.
آثار تربیتی اعتقاد به معاد از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محمد حسین باقری فرد استاد مشاور: محسن داودآبادی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پایه های دین و یکی از ارکان ایمان بعد از اصل توحید، اصل معاد است. اعتقادات دینی، به ویژه اعتقاد به معاد، در تربیت انسان ها آثاری دارد و موضوع معاد در آیات بسیاری از قرآن کریم (کتابی که هدف اصلی آن هدایت مردم و تربیت مردم است) ذکر شده است. این که بسیاری از سوره های پایانی قرآن به طور کامل یا عمدتاً از معاد و مقدمات و نشانه‌ها و پیامدهای آن صحبت می کنند، گواه گویا بر این مدعاست. بر این اساس، هدف این پایان نامه شناخت آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی با محوریت تفسیر المیزان است. روش تحقیق، روش ترکیبی (ترکیب توصیفی و تحلیلی) است و در گردآوری مطالب از کتب احادیث، تاریخ و تفاسیر قرآن کریم و ... استفاده شده است. در این تحقیق پس از بیان کلیات و مفاهیم ابتدا به موضوع آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اخلاقی (در فصل دوم)، عرصه اقتصادی (در فصل سوم) و عرصه سیاسی - اجتماعی (در فصل چهارم) پرداخته ایم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اخلاقی شامل افزایش تقوا، کاهش غفلت، توبه، افزایش حسنات، تعدیل امیال، مراقبه و محاسبه و ... شده و آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اقتصادی عبارتند از انفاق، عدم بخل، ترک ربا، کسب حلال و نخوردن حرام و... و آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه سیاسی و اجتماعی شامل عدالت اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، تامین امنیت اجتماعی، افزایش امید به آینده در جامعه و ... می باشد .
فلسفه سیاسی علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: حسن امهز استاد راهنما: رضا آذریان استاد مشاور: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت بالایی که فلسفه سیاسی در سطح نظری و عملی از آن برخوردار است بر کسی پوشیده نیست، و این اهمیت نزد نظریه پردازان اسلام سیاسی که معتقد به لزوم و حتمیت حکومت الهی و حاکمیت اسلام در جامعه بشری می باشند، بیشتر هم می شود. لیکن این مسأله در جهان عرب در طول قرن گذشته با انتقادهای سنگین و وحشتناکی در زمینه ها و ابعاد مختلف مواجه شده است تا اینکه سرانجام بُرد با کسانی بود که منطقاً موضوع امکان حاکمیت خداوند متعال بر انسان ها همچنین امکان حاکمیت دین اشکال گرفته بودند. پژوهش پیشرو، از آن جهت که به این موضوع و به ارائه ی دیدگاه متناسبی که به امکان این حاکمیت می پردازد، اهمیت دارد. این پایان نامه روش تحلیلی در چارچوب اندیشه حکیم و اندیشمند معاصر ـ علامه طباطبایی (قدس سره الشریف) ـ را در پیش گرفته است. در این تحقیق توانستیم به مبدأ حاکمیت از نظر این فیلسوف بزرگ و میزان ضرورت آن و سپس بر ضرورت حکومت الهی به معنای صحیح آن و پیامدهای مترتب بر آن پی ببریم. همچنین توانسته ایم اندیشه ی علامه طباطبایی درباره مبانی اساسی و ضروری حکومت اسلامی را استخراج نمائیم.
حیات معقول از نگاه علامه جعفری و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: سیدعلی زارعی استاد راهنما: سید محمد تقی شاکری استاد مشاور: مجید قربانعلی دولابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهم حیات معقول، مؤلفه‌ها و ویژگی‌های آن به دلیل آنکه نقش اساسی در دستیابی انسان به سعادت دارد، لازم و ضروری است، لذا تحقیق حاضر با روش کتابخانه‌ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی حیات معقول از نگاه علامه جعفری و علامه طباطبایی را مورد بحث قرار داده و نتیجه تحقیق بیانگر آن است که: طبق دیدگاه علامه جعفری، حیات معقول موهبتی است که ارزشی ذاتی داشته و هر موجود جانداری طبق اصل صیانت ذات با تمام نیروها و امکاناتی که دارد در حفظ و بقاء آن می‌کوشد و عقل و شرع نیز آن را تأیید و تأکید می‌نمایند. طبق دیدگاه علامه طباطبایی، تمامی موجودات و از آن جمله انسان در زندگیش به سوی آن هدفی که برای آن آفریده شده، هدایت شده است و در خلقتش به هر جهاز و ابزاری هم که در رسیدن به آن هدف نیازمند است مجهز گشته و زندگی با قوام و سعادتمندانه‌اش، آن قسم زندگی‌ای است که اعمال حیاتی آن منطبق با خلقت و فطرت باشد. قرآن کریم این زندگی سعادتمندانه و ایده‌آل را حیات طیبه نامگذاری کرده است، حیاتی که ایمان و عمل صالح دو رکن اساسی آن به شمار می‌رود. به عبارت دیگر اگر کسی ایمان داشته باشد و دست به اعمال صالح بزند از حیات طیبه برخوردار خواهد شد. در مجموع با استفاده از نظر علامه طباطبایی و علامه جعفری می‌توان گفت که: حیات معقول، حیات هدفمند، آگاهانه، دیگرگرایانه، کمال‌گرایانه، سعادت‌جویانه، عقلایی و مطابق با فطرت است. در حیات معقول، انسان از منِ طبیعی خود به سوی منِ حقیقی‌اش در حرکت است، به ارزش‌های حیات خویش آگاهی دارد، حیات معقول حیاتی است که در آن زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ‌تربیتی، حقوقی و اخلاقی، همگی بر پایه عقل و فطرت و در مسیر دستیابی به سعادت حقیقی طرح‌ریزی می‌شوند.
بررسی روان‌شناختی ارزش در دیدگاه گوردن آلپورت و علامه طباطبایی و مقایسه آن‌ها
نویسنده:
پدیدآور: علی رضا محمدی استاد راهنما: محمود خلیلیان شلمزاری استاد مشاور: عبدالله فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزش از مهم‌ترین عوامل موثر بر رفتار و فرآیندهای روانی است و به علت نقش و تاثیر آن از موضوعات مهم و قابل توجه در روان‌شناسی است که همواره مورد توجه برخی روان‌شناسان قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد اهمیت، نقش و تاثیر روان‌شناختی ارزش را در دیدگاه گوردن آلپورت و علامه طباطبایی مورد مطالعه قرار دهد. روش پژوهش تطبیقی از نوع توصیفی ـ تحلیلی و اکتشافی است، همچنین شیوه جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای و ابزار جمع‌آوری اطلاعات کتب، مجلات علمی و فیش‌برداری بود. بر این اساس با بررسی آثار و منابع مرتبط، دیدگاه آن‌ها در مورد ارزش استخراج شده و توصیف گردید، سپس گزاره‌های به دست آمده مورد تفسیر روان‌شناختی و تحلیل و نتیجه‌گیری قرار گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه گوردن آلپورت، ارزش بر مولفه‌های توجه، ادراک، فرآیندهای شناختی، انگیزش، بلوغ شخصیت، معنای زندگی، فرآیند کامل شدن و عمل فرد نقشی تعیین‌کننده دارد. همچنین بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی، ارزش‌ها از الزامات انجام اعمال انسان و واسطه میان ذهن و عمل انسان هستند که از ادراکات اعتباری تولید می‌شوند. ضمن آن که بر اساس این دیدگاه ارزش بر مبادی تولید اعمال انسان از جمله صورت علمیه، شوق و قوه فعاله تاثیر می‌گذارد و بر غایت انسان و حرکت او به سمت کمال و سعادت نقشی تعیین‌کننده دارد.
واکاوی رویکرد نقادانه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به تمدن غربی از عصر روشنگری
نویسنده:
پدیدآور: محمدجواد رحمتیان استاد راهنما: نصرت نیل ساز استاد مشاور: کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیشرفت‌های تمدن غربی در دو سده اخیر، موجب ایجاد رویکردهای مختلفی در میان اندیشمندان مسلمان درباره جایگاه و قلمروی حضور دین در دنیای مدرن شده است. عده ای تحت تأثیر اندیشمندان غربی دوره رنسانس، ضمن تأکید بر ناکارآمدی دین در پاسخ به نیازهای انسان امروزی، نجات جامعه را در محدود کردن قلمروی دین به امری شخصی دانستند. اما عده‌‌ای دیگر از جمله مفسران ضمن تأکید بر کارآمدی اسلام در همه عرصه‌های حیات بشر وظیفه خود را یافتن پاسخ‌های درخور، برای نیازهای جدید و متنوع جامعه امروزی با شیوه استنطاق قرآن دانستند و در این ضمن با اشاره به مبانی نظری و شیوه-های عملی تمدن غربی به ارزیابی و نقد آنها هم پرداختند. در میان این مفسران، نقش علامه طباطبایی در رویکرد نقادانه به تمدن غربی به‌ویژه از زمان روشنگری که یکی از مراحل مهم این تمدن به شمار می-آید، بسیار برجسته است. در این پژوهش با روش کتابخانه‌ای اطلاعات مربوط به مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب در عصر روشنگری در تفسیر المیزان گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی تبیین شده است. از مهم‌ترین مبانی تمدن غربی که در المیزان مطرح و نقد شده می‌توان به پوزیتویسم، اومانیسم، نسبیت اخلاق، دموکراسی اشاره کرد. در میان شیوه‌های عملی هم مسائلی چون آزادی زن، کاپیتالیسم بشتر مورد توجه علامه قرار گرفته است. بر اساس نظر علامه طباطبایی ادعای ناکارآمدی قوانین دین در عصر حاضر و برتری مبانی نظری و شیوه‌های عملی تمدن غرب، باطل است زیرا تمدن غربی در بعد نظری و عملی سرشار از تناقض، ناتوانی در سعادت مردم و محدود به بازه زمانی دنیاست. علامه ضمن روشن کردن نسبت مادیگرایی با اندیشه تقلیدی بودن دین، اصل مادیگرایی را منجر به رواج خرافه‌های اجتماعی متعدد دانسته‌اند. در حوزه اخلاق نیز قائلان به نسبیت اخلاق مطالبی را مطرح کرده‌اند که علامه طباطبایی با استدلالاتی دقیق از جمله تبیین طبیعت نوعیه و تطبیق آن با اجتماع شخصی و نیز تذکر به خطاء در تشخیص و تفاوت مصادیق و... به آنها پاسخ داده و اطلاق اخلاق را به اثبات می‌رسانند، در مورد دموکراسی به‌عنوان قله افتخار و ادعای تمدن غرب نیز، علامه پس از رد صفت اکثریت از دموکراسی به ناکارآمدی آن در بعد اخلاق پرداخته و بیان می‌دارند که دموکراسی غربی تنها قابلیت مدیریت ظواهر و امور مادی و نه معنوی را دارد. در بخش دیگری، ایشان به شیوه‌های عملی تمدن غرب اشاره دارد، یکی از این اصول، جایگاه زن و آزادی اوست که پس از بیان مفهوم صحیح آزادی و نیز محدودیت‌های معقول آن، آزادی زن در غرب را وسیله‌ای برای دست‌یابی به خواسته‌های دنیوی این جوامع دانسته که از زن به‌عنوان ابزاری برای تسهیل این روند استفاده می‌شود، و اما در مورد ساختار اقتصادیِ این تمدن، که همان سرمایه‌داری است، ایشان این نظام مالی را از ریشه باطل، و عاملی در ایجاد تضاد طبقاتی، و تقسیم جامعه به دو دسته بسیار فقیر و بسیار غنی می‌داند.
تزیین مبانی فلسفی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: طاهره ملک علی پور استاد راهنما: مریم برهمن استاد مشاور: ایراندخت فیاض
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
آرمان عدالت یکی از آرمان های دیرینه بشریت بوده که دلالت آن در امر تربیت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل سعادت، از مسائل مورد توجه جوامع امروز می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش تبیین مبانی فلسفی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین فلاسفه جهان اسلام است. روش بکار رفته در این پایان نامه، روش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی- استنباطی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از طریق فیش برداری صورت پذیرفته است. در سوال اول ابتدا نظرات علامه پیرامون دو موضوع عدالت و تربیت تحلیل و سپس مفهوم عدالت تربیتی از آن استنباط شده و در سوال های دوم تا پنجم، نظرات علامه در مبانی عدالت و تربیت مشتمل بر هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی توصیف و تحلیل شده و در نهایت مبانی عدالت تربیتی از آن ها استنباط گردیده است. مهم ترین نتایج و دستاورد های ای پژوهش عبارتند از مفهوم عدالت تربیتی، هستی شناسی عدالت تربیتی، معرفت شناسی عدالت تربیتی، انسان شناسی عدالت تربیتی و ارزش شناسی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم عدالت تربیتی در نظر علامه شامل دو مرحله است که عبارتند از: بستر سازی اولیه به صورت حداقل آموزش برابر و یکسان برای همه و رعایت استحقاق ها در گام بعدی. همچنین هستی شناسی عدالت تربیتی از نظر علامه بیانگر آن است که اساس خلقت زمین و آسمان بر اساس عدل بوده و تربیت راه نیل انسان به سوی غایت مقرر است ؛ لذا تربیت هم انسان را به سوی عدل سوق میدهد و هم باید در تربیت عدالت وجود داشته باشد تا همگان بتوانند به سعادت برسند. معرفت شناسی عدالت تربیتی در منظومه فکری علامه بیانگر دو دسته منابع شناخت است؛ منابع دست اول(عقل، حس و وحی)و منابع دست دوم که همان عرف و متخصصین اند. علامه سخن از اعتباریات به میان می آورد و این گونه برداشت میشود که تبیین مفهوم عدالت تربیتی در دسته ی اعتباریاتی است که وظیفه ی استخراج آن بر عهده متخصصین امر است. در حوزه انسان شناسی، انسان از نظر علامه موجودی استخدامگر است و راه توازن جوامع انسانی عدالت و اخلاق است. در ارزش شناسی عدالت تربیتی نیز عدالت تربیتی دارای ارزش ذاتی و اعتباری می‌باشد. کلیدواژه‌ها: مبانی فلسفی،عدالت تربیتی، علامه طباطبایی.
بررسی مسئله جبر و اختیار و نسبت و ارتباط آن با توحید افعالی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: ویدا رنجبر ؛استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اراده انسان از موضوعات پیچیده ای است که تلاش های فکری بی پایانی پیرامون آن صورت گرفته است. از گذشته های دور، این پرسش همواره ذهن عموم مردم و اندیشمندان علوم مختلف با اندیشه مذهبی متفاوت را به خود مشغول داشته که آیا انسان در افعال خویش مجبور است و همانند موجودی بی اختیار تحت اراده پروردگار می باشد یا این که خود نیز در پدید آوردن افعالش دخالت دارد؟ و اگر هر دو، خداوند و انسان تأثیر در افعال دارند این فاعلیت و تأثیر و کیفیت تعلق آن چگونه خواهد بود؟ و اساسا مسئله جبر و اختیار در افعال چگونه با توحید افعالی خدا سازگاری داشته و قابل اجتماع است؟ در همین راستا این پژوهش با بررسی نظریات سایرین راجع به این موضوع و با تمرکز بر نظر علامه طباطبائی به بررسی جبر و اختیار و ارتباط و چگونگی اجتماع آن با توحید افعالی پرداخته است. لازم به ذکر است که این تحقیق از حیث هدف بنیادی بوده و در جهت وسعت مرزهای اندیشه انجام شده است. این نوشتار با توجه به پرسش ها و اهداف تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح مفهومی، گزاره ای و ساختاری به کار رفته است. از مطالعه ی کتب کلامی و فلسفی طی فرایند تکمیل پروژه روشن می شود که از منظر هر یک از مکاتب کلامی این مسئله معنایی خاص می یابد. علامه طباطبائی با بررسی دقیق مسئله ی پژوهش معتقد است که مختار بودن بشر به فاعلیت الهی بوده و گرچه حق تعالی در افعال بشر می تواند تصرفاتی داشته باشد اما خود اراده کرده تا مخلوقاتش مختار باشند. گفتنی است این مختار بودن مخلوق به معنی قطع ارتباط و بی نیازی از خالق نبوده، بلکه برعکس سر از نیازمندی همیشگی مخلوق به خالقش در می آورد زیرا هر فعلی که می خواهد از مخلوق سر بزند، اذن آن توسط حق تعالی صادر شده و توانایی اراده و اختیار آن از سوی خداوند به بنده اش واگذار می گردد و به این ترتیب نه انسان مختار مطلق است و نه افعال او جبری محض؛ بلکه میانه ای است بین اختیاری و جبری بودن؛ همچنانکه گذشت. علامه در تفسیر توحید افعالی و چگونگی جمع آن با اختیار معتقد است که معلولات و موجودات امکانی در عالم هستی دارای وجود رابط و غیر مستقل اند. از سویی دیگر برابر با قاعده الواحد، خداوند در وجودش بسیط محض بوده و مستقل در ذاتش است به گونه ای که علت های موجود در نظام علیت منتهی به علت حقیقی یعنی خداوند شده و به نوعی عین ربط و نیازمندی به او خواهند بود.
بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: مطهره اسمعیل زاده آرائی استاد راهنما: حکیمه السادات شریف زاده استاد مشاور: حجت صفارحیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از موضوعات اساسی در تربیت انسان ها تربیت جنبه اخلاقی انسان است زیرا در نظام دینی ما تربیت به معنای احیای هویت دینی و طی کردن مسیر کمال و سعادت اوست و بعد اخلاقی تربیت از همه ی ابعاد مهم تر می باشد. سعادت و رستگاری همه انسان‌ها در گرو تزکیه و تذهیب نفس است و در قرآن کریم هم بدان تاکید شده‌است و به‌همین دلیل هم هدف بعثت پیامبران قرار گرفته‌است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با بهره گیری از اندیشه های علامه طباطبایی (ره )می باشد. روش پژوهش به جهت ماهیت کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است . یافته های تحقیق حاکی از آن است که از جمله مهم‌ترین مباحث فلسفه اخلاق رابطه دین و اخلاق می‌باشد .در دیدگاه علامه طباطبایی می‌توانیم به نوعی استقلال دین و اخلاق را نتیجه بگیریم به این معنا که درعین استقلال بین اخلاق و دین تعامل سازنده وجود دارد. علامه مهم‌ترین نوع تعامل بین دین و اخلاق را استکمال اخلاق توسط دین و دستیابی به اخلاق توحیدی می‌دانند زیرا قوانین جامعه تنها در صورتی به سرانجام می‌رسند که در چارچوب اخلاق کریمه باشند و اخلاق کریمه هم با ایمان به توحید محقق می‌گردد. شکل‌گیری هر عمل اختیاری نیازمند شناخت و انگیزه و انجام عمل در انسان مبتنی می‌باشند و در نتیجه مراحل تربیت اخلاقی موثر در شکل گیری هویت دینی که شامل شناخت، شکوفایی میل و انگیزه و درنهایت اراده انجام عمل است با مولفه های هویت دینی که شامل مولفه های شناختی، عاطفی ،فرهنگی و اجتماعی وآسیب پذیری هویت دینی است ، در ارتباط می باشند.
  • تعداد رکورد ها : 4261