جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4302
داستان های قرآنی بین رئالیسم و نمادگرایی بررسی تطبیقی آرای محقق محمد حسین الطباطبایی و محمد احمد خلف الله
نویسنده:
پدیدآور: رونق فائق حمید البدراوی استاد راهنما: محمد طاهری استاد راهنما: مواهب صالح مهدی الخطیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان تحقیق ما قصص قرآنی بین واقع گرایی و نمادگرایی است، بررسی تطبیقی بین آرای محقق محمد حسین الطباطبایی و محمد احمد خلف الله، سه فصل، فصل اول شامل مقدمه دو محور است که دانشکده ها هستند. و مفاهیم فصل دوم آرای دکتر احمد خلف و آرای علامه طباطبایی در واقع گرایی داستان قرآنی را نشان می دهد. واقع گرایی داستان از دیدگاه احمد خلف این است که قرآن کتاب تاریخ نیست، تاریخ از اهداف آن نیست و اگر به متن قرآنی بپردازیم و آن را یک متن ادبی بدانیم. نه تاریخی، از آنچه ما شبهه می دانیم و آنچه با شبهه است از ما دوری می کند و اگر آن را نوعی هنر و ادبیات بدانیم فارغ از واقعی بودن یا تخیلی بودن داستان ها، اما در استخراج می توان به آن تکیه کرد. ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی و روان‌شناختی، آن‌گاه مانند ضرب‌المثلی است که تنظیم شده باشد و مخالف نباشد و به صدق ضرب المثل توجه نشود، اما اهمیت ضرب المثل در خطبه‌ها دیده می‌شود و بر این اساس داستان دینی یکی است. از رنگ‌های داستان‌های ادبی و آنچه برای داستان‌های ادبی اتفاق می‌افتد به دنبال آن است، حتی اگر این رویکرد را دنبال می‌کردیم، در را به روی کسانی که قرآن می‌خواهند و کسانی که آن را به دروغگویی متهم می‌کنند، می‌بستیم. داستان های وارد شده در آن را نباید حقایق و تاریخ پیامبران دانست.احمد خلف داستان ها را به دو دسته تاریخی، نمایشی و اسطوره ای تقسیم کرد.در مورد محقق معتقد است که قرآن کتاب تاریخی یا خیالی نیست. روزنامه عزیز و اینکه داستان قرآنی به دلیل اینکه جزء قرآن کریم است و آیینه واقعیت است درست و واقعی است و طبق موازین و قواعد تفسیری داستان ها را به بازنمودی و تاریخی تقسیم کرد. در مورد فصل سوم، نظر احمد خلف الله و علامه طباطبایی را در مورد نمادگرایی داستان قرآنی نشان دادم که از نظر احمد خلف الله، گفتمان روایی قرآنی با الگوهای هنری مبتنی بر ادبیات ادبی همراه بود. تصویری برای جلب توجه و تخیل گیرنده، اعمال و تجربیات روح انسان را به صورت صحنه های زنده و پر جنب و جوش به تصویر می کشد. هدف اساطیری این است که اهداف را به ذهن ها نزدیک کند که قرآن حاوی اسطوره ها و آنچه در آنها از دروغ است. حوادث خیالی، زیرا محتوای آن را در پرتو ذهنیت خرافی و ذهن بدوی آنها متوجه اعراب می کرد. این داستان ممکن است برای به تصویر کشیدن یک واقعیت روانی ارائه شود و برای مشرکان جنگ اعصاب بود - اینکه متن قرآن حاوی آزادی هنری است که به صداقت ذهنی یا به تصویر کشیدن واقعیات به شیوه ای صادقانه محدود نمی شود. اما متوجه می‌شویم که گاهی قرآن می‌گوید چه اتفاقی نیفتاده است و منابعی که داستان‌های قرآنی بر آن تکیه کرده‌اند، داستان‌هایی است. در مورد حقایق تکوینی مانند داستان آدم علیه السلام چون افسانه ای نیستند یکی از نتایج آن این است که داستان های قرآن را نمی توان در ژانر داستان های ادبی دسته بندی کرد، حتی اگر داستان های آن شامل داستان های ادبی باشد. فرمول های ادبی، چون متنی مقدس است که به دروغ نمی رسد، دارای ویژگی زبانی است که از محدودیت های زمانی و مکانی فراتر می رود.
مطالعه تطبیقی عصمت انبیاء و گستره آن در تفسیر المیزان طباطبایی و تفسیر فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: الهام رومیانی استاد راهنما: فاطمه قلاوند استاد مشاور: زهرا قلاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه تفکر کلامی مسئله عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه خود، به این امر مهم پرداخته‌اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیین آیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه بشری معرفی نموده‌اند. این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخآن‌های در چهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه عصمت پرداخته است. علّامه طباطبائی معتقد است که «عصمت» ریشه در علم دارد و علم صورت حاصل در نفس است، حال آن که در مذهب شیعه و بر اساس آموزه‌های دینی، «عصمت» گستره وسیعی دارد و حجت الهی از بدو ولادت معصوم است و علاوه بر گناه و خطا، از سهو و نسیان نیز مصون است. در نتیجه به نظر می‌رسد سخن علّامه طباطبائی رحمه‌الله، با عقیده شیعه امامییه درباره عصمت قابل جمع نیست و سخن ایشان سهو و نسیان را در بر نمی‌گیرد. از نظر فخر رازی، ضروری است که پیامبران بعد از بعثت معصوم باشند. در عین حال، او عصمت قبل از بعثت را برای پیامبران لازم نمی‌داند. او معتقد است که پیامبران به صورت عمد گناه کبیره انجام نمی‌دهند، اما صدور گناه کبیره از آنان به صورت سهوی امکان دارد. او گستره عصمت انبیا را در چهار مسئله اعتقاد، تبلیغ و رسالت، احکام و فتاوی و افعال و سیرت می‌داند. او با تکیه بر برخی مبانی، مثل جبرانگاری عصمت؛ دلایل عقلی، مثل بداهت عقل؛ و دلایل نقلی، مثل آیه 23 سوره جن، عصمت انبیا را اثبات کرده است. همچنین او به شبهاتی که در این خصوص با توجه به برخی از آیات قرآن مثل آیه 87 سوره انبیا جلوه کرده پاسخ داده است.
مقایسه تحلیلی درباره اندیشه های اقتصادی و اجتماعی محمد حسین طباطبایی و فردریک هایک پیرامون عدالت
نویسنده:
پدیدآور: مهدی براتی؛ استاد راهنما: وحید مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت به ساده‌ترین مفهوم یا تعریفی که می‌شود بیان کرد اصلی است که مردم آنچه شایستگی آن را دارند دریافت کنند. عدالت موضوعی است که از مدت‌ها قبل ذهن و تفکر بسیاری از‌اندیشمندان را به خود مشغول کرده است موضوع عدالت در دهه‌ها و سال‌های اخیر به عنوان یک موضوع مهم برای بسیاری از‌اندیشمندان در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به حساب آمده است به طوری که در سال‌های اخیر‌اندیشه و دیدگاه‌های جدیدی در زمینه عدالت مطرح شده است (داداش پور، 1394). از زمان شکل‌گیری تمدن‌ها، شهر‌ها دارای چالش‌های فراوانی بوده‌اند که از مهمترین آن‌ها می‌توان به ناامنی، استثمار و دادن وعده‌های فرصت آزادی به ساکنان اشاره کرد. در تقابل با این چالش‌ها، بحث عدالت در مفاهیم اجتماعی وارد شد. اساس نظریه‌های عدالت اجتماعی بر این است که نابرابری اقتصادی و اجتماعی جامعه بر همه ارکان‌های جامعه تأثیر زیادی دارد و می‌تواند جامعه را به مرز فروپاشی برساند (هاروی ، 1998). در حال حاضر اصلی‌ترین بحران‌های که در جوامع بشری وجود دارد ریشه در نابرابری اجتماعی و نبود عدالت دارد چنانچه پیامبر اکرم (ص) هم در این مورد می‌فرماید که «ملک و سلطنت با کفر باقی می‌ماند ولی با ظلم پایدار نخواهد بود». اگر تفاوت میان فقیر و غنی زیاد شود در حدی که مردم احساس محرومیت نسبی و یا بی‌عدالت توزیعی نمایند در آن صورت نظام اجتماعی و اقتصادی و حکومتی دیر یا زود دچار انحطاط خواهد شد (رفیع پور، 1377). در دین اسلام هم بحث عدالت از نظر دور نمانده و تعداد 29 آیه از قرآن مستقیماً درباره عدالت نازل شده و حدود 290 آیه دیگر هم در مورد ظلم که ضد عدالت می‌باشد نازل شده است پس حدود یک بیستم از قرآن یا به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم به این بحث اشاره شده است (صیاد نژاد، 1385). قرآن در آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »(حدید/25) هدف رسالت پیامبران را برپایی عدل و قسط دانسته و همه را به عدل و دادگری فرمان داده است و در آیه « وَلِکُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ »(یونس/ 47) صراحتاً قضاوت عادلانه پیابران میان انسان‌ها را گوشزد می‌کند (فخر زارع، 1398). قرآن عدالت در حوزه اقتصاد و معشیت، را اصلی مهم می‌داند، یکی از بارزترین صورت‌هایش در حوزه مالی و اقتصادی تأکید کرده و با تعابیر مختلفی مانند آیه 85 سوره اعراف بدان امر کرده است. از اموری که از آن روایات فراوان می‌شود پیدا کرد اهمیت عمل به عدالت است و همه امامان به آن امر کرده‌اند. مفهوم واژه عدالت در سخنان و سیره امامان با واژه حق و آبادانی گره خورده است و هر زمان درباره عدالت صحبت کرده‌اند آنرا وسیله رسیدن به سعادت دنیا و آخرت شمرده‌اند. امام علی (ع) نه تنها در گفتار درباره عدالت سخن گفتند بلکه در سیره آن امام هم به وضوح دیده می‌شد که خود گویای اهمیت فراوان عدالت و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی است‌ایشان در روایتی عدل را سبب حیات و مایه رفاه و نشاط جوامع می‌داند یا در روایتی دیگر می‌فرماید هیچ چیز همانند عدالت سبب آبادانی شهر‌ها نشد. امام صادق هم در روایتی عدالت را از آبی که انسان تشنه به آن دست می‌یابد شیرین‌تر می‌داند یا در حدیثی دیگر عدالت را از عسل شیرین‌تر، از مسک نرم‌تر، از مشک خوشبو‌تر می‌داند. (یوسفی، 1395). مهم و اساسی بودن عدالت باعث شده که‌اندیشمندان زیادی به این مسأله بپردازند. در دیدگاه شهید صدرعدالت شرط اولیه رشد ارزش‌های دیگر است نظریه عدالت اسلامی، با توسعه منظر ورود به مقوله توزیع، آن را در گستره وسیع توزیع ثروت، از توزیع منابع مادی تولید تا توزیع ثروت‌های تولید شده شامل می‌شود تا بدین جهت با نگرش فرایندی و فعال به دستگاه توزیع، ریشه نابرابری را به شکل بنیادین بزداید. شهید مطهری عدالت را به معنی ایجاد امکانات مساوی، موزون بودن، رعایت حقوق افراد و دادن حق ذی حق به او و رعایت استحقاق‌ها در افاضه وجود می‌داند با بررسی آثار شهید مطهری می‌بینیم که‌ایشان برای عدالت منشآ اخلاقی و فطری قائل هستند. در میان متفکران و اندیشمندان اسلامی بی گمان علامه طباطبایی نقش وجایگاه برجسته ای و مهمی داشته است. اثر ارزشمند و گران بهای ایشان به نام المیزان فی تفسیر القرآن طیف وسیع تلاش های فکری او در موضوعات و علوم مختلفی هم چون فلسفه، تفسیر، منطق و عرفان، ما را با فردی روبرو می کند که به ادعای بسیاری جامع علوم زمان خویش بوده است علامه طباطبایی عدالت را به عنوان یک فیلسوف مسلمان حد واسط زیاده کاری و کم کاری می داند (طباطبایی، 1371). و این امر بدان معناست که به هر موردی از امور همان چیزی داده شود که سزاوار آن است، نه کمتر و نه بیشتر (حسنی فر، 1396). ایشان چنین عدالتی را از جمله مبانی اخلاق برتر می داند همچنین می توان گفت که علامه عدالت اجتماعی را در یکسان بودن انسان ها از جهت استفاده از یکدیگر، برابری انسان ها در مقابل قوانین اجتماعی و رعایت مصلحت اجتماعی و وجود محدویت های متقابل تعریف میکند (طباطبایی، 1371). نقش عدالت از نگاه علامه آن است که به طور مداوم هر توانی را به همان عملی وا میدارد که شایسته آن است . از دیدگاه علامه طباطبایی عدالت اجتماعی نجات دهنده انسان از اسارت استخدام و استثمار است و مهم ترین چیزی است که اجتماع انسانی را استوار و برقرار می کند چون سعادت شخص انسان بر صلاح ظرف اجتماعی که در آن زندگی می کند مبتنی است، بسیار سخت و دشوار است که فردی در جامعه فاسد، سعادتمند و رستگار شود بدین معنی که عدالت اجتماعی به برقراری و استواری جامعه می انجامد و استواری و اصلاح جامعه شرایط لازم را برای سعادت انسان فراهم می کند (طباطبایی، 1371).
الامامه بین ولایه التکوینیه و التشریعیه من منظور علامه طباطبایی فی تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نور حسین علی البستنجی استاد راهنما: قاسم شهری استاد مشاور: قاسم شهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعتبر قضیه الإمامه والولایه من أهم القضایا فی النقاشات الإسلامیه والقرآنیه ، وأهم قضیه فی مدرسه أهل البیت "الشیعه".نعتزم فی هذا البحث دراسه الإمامه بین الولایه التکوینیه والتشریعیه من وجهه نظر العلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان.معنی الإمام شخص اختاره بأمر الله ودخول الرسول لمواصله بعثات النبوه. وبغض النظر عن الوحی ، جمیع الواجبات النبویه الواجبه علی النبی من العصمه والعلم والقوامه والسلطه العلمیه والدینیه والسیاسیه واجبه علی الإمام.إلمام التام بکافه جوانب القرآن الکریم والسنه النبویه ومعرفته ، ومعرفه الأحکام والشرائع الدینیه فی سیاق الزمن ، والاستعداد للرد علی الشکوک ، واکتساب ثقه الناس بتجنب الأخطاء والمعاصی و ولایت التکوینیه و التشریعیه بإذن الله،کلهم فی دائره شؤون الإمامه وکل هذه الأمور لن تکون ممکنه ما لم یکن الإمام علمًاکن واسعًا ولدیک معرفه غامضه. العلامه (ره) یعتقد إن بالإضافه إلی النبوه ، یثیر القرآن قضیه أخری تسمی الإمامه ویعتبرها نتیجه إراده الله وأمره أو حتی أنه یعتبرها مکانه أعلی من النبوه التی بعد أن مرت بمراحل مختلفه واختبارات صعبه تثبت صحتها لبعض الناس (الأنبیاء والأئمه)،الإمامه هی الوظیفه التی یوجه صاحبها الناس بأمر إلهی ویقودهم إلی هدفهم المنشود. إن توجیه الإمام لیس فقط لإظهار الطریق ، ولکن أیضًا لأخذ ید الخلق والقیاده إلی الصراط المستقیم. یعتقد العلامه الطباطبائی أن موقع الإمامه فی الآیه 124 من سوره البقره یختلف عن موضع النبوه‌ و یقول ایضا یقول إذا وردت الإمامه فی القرآن فبعدها ذکرت مسأله الهدایه . یعتقد العلامه طباطبایی ان الائمه الاطهار من خلال تطویر القدرات واکتساب المعرفه والمعرفه وتحقیق الإیمان والیقین الفائقین ، دخلوا مجال الولایه الإلهیه اما الولایه تعنی الملکیه والسیطره والسلطه ، والإمام یعنی خلیفه الرسول التی یعینه الله.وفقًا لآیات القرآن الکریم ، یتمتع الأئمه بولایه تشریعیه و ولایه التکوینیه. وهذا یعنی أن أقوالهم وسلوکهم دلیل لنا فی المسائل الفقهیه وغیر الفقهیه ، ویمکنهم بإذن الله التدخل فی شؤون الوجود. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله‌‌ لفرد کمسؤل ( امام علیهم السلام) یعتبر العلامه رضی الله عنه أن الإمامه المشار إلیها فی القرآن مساویه للولایه المعنویه و التکوینیه المسؤوله عن إرشاد الناس إلی الأمر الإلهی. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله لفرد کمسؤول رسمی.
تفسیر قرآن با قرآن در اولین جزء از قرآن کریم کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر الفرقان دکتر صادقی طهرانی و تفسیر أضواء البیان شیخ شنقیطی و تفسیر السعدی شیخ سعدی
نویسنده:
پدیدآور: علی رحیم رهیف السلامی استاد راهنما: صاحب علی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی روش "تفسیر قرآن با قرآن" است که اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، و دکتر صادقی طهرانی صاحب تفسیر الفرقان، و مفسر اصولی شیخ شنقیطی صاحب تفسیر أضواءالبیان و نیز شیخ سعدی از مفسران اهل تسنّن از آن بهره جسته‌اند، که از میان جمع بسیاری از آیات قرآن کریم پیرامون موضوع تفسیر پس از جست‌وجوی این آیات در تفسیر قرآن کریم به شکلی تلاش گردیده تا در عین اداء حق تفسیر اندیشمندان این دانش آن هم به صورت تمام و کمال، موجب تفهیم حقیقت آن و هرآنچه که به آن مرتبط می‌شود نیز باشد. و از همینجا آیاتی از قرآن کریم که ظاهر برخی از آن‌ها متشابه با یکدیگر و ظاهر بعضی دیگر متعارض با هم است را مورد بیان و بررسی قرار می‌دهیم، به جهت اثبات اینکه با استفاده از روش تفسیر قرآن با قرآن می‌توان گره از فهم این آیات گشود و در عین حال با دورنماندن از راه و روش صحیح اسلامی در گمراهی نیز نیافتاد. و در همین راستا تبیین روش تحلیلی/وصفی نیز استوار می‌شود، همچنین بحث به نتایج و دستاوردهای گوناگونی می‌رسد که از مهم‌ترین آن می‌توان به این مطلب اشاره نمود که روش تفسیر قرآن با قرآن در میان اهل تسنّن و شیعیان از مفهوم عامّی برخوردار است که با توجه به تفسیر آیات توسط این دو گروه و استناد آنان به فنون علم بلاغت و علم نحوی که از آن برای تفسیر بهره می‌برند، و نیز باتوجه به تکیه آنان بر راه‌نمایی‌های ذهنی عقل برای درک کلام عرب، درمی‌یابیم که روش آنان به طور کلی مشابه یکدیگر می‌باشد. به علاوه هر دو گروه برای تخصیص زدن عامّ و بیان مجملات آیات و تقیید مطلقات آن از همین روش تفسیر آیات با آیات بهره می‌برند و در این راستا از دو روش پیروی می‌کنند که یکی عرضه‌ی آیه به آیه‌ی دیگری است که نظیر یکدیگر شمرده می‌شوند و دیگری تکیه بر روش تفسیر الفاظ قرآن کریم با الفاظ دیگر آن و کلمات آن با سایر کلمات آن است، بنابرین آبشخور موارد تفسیری برای هر دو روش یکی بوده و آن هم قرآن کریم است.
بررسی و تحلیل صدور کثیر از واحد از دیدگاه برخی نوصدرائیان (میرزا مهدی آشتیانی، امام خمینی، علامه طباطبائی و علامه مصباح) و آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: سید عباس استاد راهنما: محمد رضاپور استاد مشاور: ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تحلیل درباره کثرات وبحث از کیفیت حصول آنها یکی از مسائل مهمی است که پژوهشگران را از قدیم مشغول خود ساخته است. حکما درباره آن به عنوان صدور کثیر از واحد و نظریه فیض و عرفا تحت عنوان تجلی و ظهور بحث کرده‌اند. نوصدرائیان گرچه در بخش اعظمی از آراء خودشان از صدر‌المتألهین اتباع می‌کنند ولی درباره مبانی، بیان مسئله، ادله اثبات و رد شبهات این مسئله آنها ابتکاراتی هم دارند. این رساله کوششی است برای کشف این نکات و استفاده از آنها در باب خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی. اصالت وجود، تشکیک در آن، قاعده الواحد، قاعده سنخیت، قاعده امکان اشرف، فاعلیت باری از مهمترین مبانی مسئله هستند. تحقیق در این پژوهش برای پاسخ به هلیت صدور، لمیت صدور، کیفیت صدور، زمان صدور و بعضی مسائل جزئی مربوط انجام گرفته است. این بحث به اسلوب توصیفی تحلیلی با استقراء آراء برخی نوصدرائیان (میرزا مهدی آشتیانی، امام خمینی، علامه طباطبائی و علامه مصباح یزدی) انجام گرفته است که به ادله نقلیه هم پرداختیم تا اینکه مقدار مطابقت آراء آنها با این نقلیه هم معلوم شود. تحقیق بر این فرض استوار بود که بین نوصدرائیان و صدر‌المتألهین و بین خود آنها نکات اشتراک و افترق متعددی یافت می‌شوند و اینکه آراء آنها از ادله نقلی استلهام شده‌اند واینکه نظریه صدور و تجلی در ابواب مختلف معارف تاثیر گذار هست. هدف تحقیق دانستن اضافات جدید نوصدرائیان و ابراز نکاتی بود که نوصدرائیان باهم یا با صدرا اختلاف دارند. همچینین مقایسه آراء آنها با ادله نقلیه و رصد کردن نتائج مترتب بر این مسئله از دیگر اهدافی بودند. غیر از علامه مصباح دیگر بزرگان سعی کردند بین آرای حکما و عرفا جمع سالم برقرار کنند و آنها قائل بودند که قاعده واحد در واجب الوجود جاری است درحالکیه علامه مصباح به مبانی حکمی خود وفادار مانده و منکر جریان قاعده الواحد در واجب الوجوب بوده است. بله، همه بزرگان به وحدت صادر اول و به اینکه عقول در ده عدد منحصر نیستند، اتفاق نظر دارند. برای برقراری جمع بین اقوال درباره منشأ صدور و صادر اول آنها سعی مبذول کرده‌اند. علامه مصباح قائل است که وجود منبسط (لابشرط‌قسمی) غیر معقول است پس عقل اول صادر اول است درحالیکه دیگر بزرگان قائل هستند که بین عقل و وجود منسبط به عنوان صادر اول جمع ممکن است. درباره اشکال صدور کثیر از عقل اول درحالیکه بعضی از جهات آن اعتباری است پاسخ داده‌اند. برخی بزرگان مانند امام خمینی و علامه طباطبائی به عالم اسما و نسب قائم به آنها و نقش آنها در ظهور کثیر پرداخته‌اند. همه بزرگان برای تائید آرای حکمی خود از ادله نقلیه هم استفاده کرده‌اند. نظریه صدور یا ظهور دارای نتائج مهمی در ابواب مختلف معارف هستند.
الآثار التربویه للقول بالمعاد من منظور العلامه الطباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محسن داودآبادی فراهانی استاد مشاور: محسن داودابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«باور به معاد» یکی از مهمترین باورهای دینی پس از اعتقاد به توحید می باشد. باور به زندگی در جهانی پس از این دنیا و حیات دوباره فطری بوده و در تعالیم انبیاء و ائمه معصمومین(ع) قرار داشته است. باور به معاد و معادباوری تاثیراتی بر تربیت فردی و اجتماعی هر انسانی دارد. باور به این امر دینی تاثیرات سازنده و مثبت در زندگی فردی و اجتماعی ایجاد می کند و باعث فراهم سازی تربیتی سازنده می شود. علامه طباطبایی بیانات بسیاری پیرامون معاد و معادباوری نگارش نموده اند و از ایشان در این زمینه کتاب های زیادی چاپ شده است. هدف از این تحقیق بررسی آثار تربیتی معادباوری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) با تاکید بر تفسیر المیزان می باشد که تاثیرات تربیتی معاد در ساحتهای مختلف عبادی، اقتصادی و سیاسی- اجتماعی تشریح شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار اعتقاد به معاد در ساحت تربیت عبادی شامل مواردی مثل افزایش تقوا، جلوگیری از غفلت و ... و در ساحت تربیت اقتصادی شامل کمک به فقرا و عدم حرص و ... و نیز در ساحت تربیت اجتماعی- سیاسی شامل عدالت اجتماعی و مسئولیت پذیری و ... می شود.
بررسی تطبیقی دلالت سیاق نزد علامه طباطبائی و فخر الرازی در آیه ولایت
نویسنده:
پدیدآور: محمد حلو خفی خفی استاد راهنما: زهرا اخوان صراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمان و مفسران شیعه برای اثبات امامت امام علی علیه‌السلام به آیه ولایت - آیه 55 سوره مائده - تمسک کرده‌اند. این استظهار به روایات اسباب نزول ذیل آیه برمی‌گردد که بیانگر فضل و کرامت آن حضرت در خاتم‌بخشی حین نماز است. متکلمان و مفسران اهل سنت از راه‌های مختلف کوشیده‌اند که این استدلال را نقض کنند. از جمله فخر رازی که مجموعه‌ای از اشکالات را در تفسیر خود آورده‌است و یکی از آن اشکالات اقتضای سیاق آیات است. شیعه نیز با رد بر این اشکالات بر رأی خود ایستادگی کرده‌است، از جمله علامه طباطبائی که اشکالات عام و اشکالات سیاق را پاسخ گفته‌است. پژوهش حاضر پس از معرفی این دو دانشمند و منهج‌شان در تفسیر، تحلیل منظور علما از دلالت سیاق و بیان عقیده شیعه در این موضوع و چگونگی استفاده از آیه، اولاً از راه تبیین دیدگاه‌های فخر رازی و تحلیل اشکال‌های او، سپس بیان نظریات علامه ذیل این آیه با روش مقارنه، به تحلیل آرای طرفین در تفسیر آیه با تأکید بر بحث سیاقی می‌پردازد. نزاع علمی این دو مفسر در دو پرسش اساسی است: آیه شامل همه مؤمنان است یا مختص حضرت علی علیه‌السلام است؟ مفهوم ولایت در آیه، امامت و رهبری است یا نصرت؟ نتیجه تحقیق آنستکه: هر دو مفسر در تفسیر خود برای کشف معانی آیات و بیان آنها از سیاق برای رد یا اثبات استفاده می‌کنند. علامه‌طباطبائی به اقتضای طبیعی روش خود -یعنی تفسیر قرآن به قرآن- کاربست دلالت سیاق در تفسیر را گسترش داده‌است. به نظر فخررازی، آیات پیرامون این آیه متضمن معنای نصرت برای ولایت است و وحدت سیاق حکم می‌کند که در آیه ولایت هم بهمان معنا باشد. و سیاق مقتضی شمول ولایت برای همه مؤمنان است. در حالی‌که علامه‌طباطبائی ابتدا از راه عدم احراز وحدت سیاق و نیز مانع دیدن برای معنای نصرت در آیات پیشین، معنای نصرت برای ولایت را رد می‌کند و سپس با روایات مربوطه، اختصاص آیه به حضرت علی علیه‌السلام را بدست می‌آورد و به اشکالات پاسخ می‌دهد. آنگاه با قرائن سیاق داخلی و شواهد دیگر معین می‌کند که ولایت در آیه به معنای تصرف است. دلیل علامه بر عدم وحدت سیاق، نزول پراکنده سوره مائده، مضامین آیات و روایات اسباب نزول است. رد علامه بر معنای نصرت، بخاطر آنستکه سیاق آیات و مضامین آن ‌را پذیرای معنای نصرت نمی‌بیند، و اینکه نسبت نصرت پیامبر ص برای مؤمنان با ادب برگزیده قرآن درباره ایشان ناسازگار می‌داند. مهم‌ترین چیزی که علامه از سیاق داخلی برای تعیین معنای ولایت در تصرف استفاده می‌کند، یکی بودن ولایت برای خدا، پیامبر و مؤمنان مورد نظر است و اینکه با دوباره آوردن «ولی» هیچیک را جدا نکرده است، نیز آنکه لفظ مفرد ولی برای گروه مؤمنان، آمده‌است. همچنین اقتضای حصر لفظ انما، و معنای قرب و نزدیکی موجود در «ولایت»، متضمن تصرف است. از همه این امور معین می‌شود که ولایت در آیه معنایی بالاتر از نصرت دارد و ویژگی و کرامتی برای امام علی ع ثابت می‌کند و ایشان را از دیگر صحابه امتیازی ویژه می‌بخشد ‌که شایستگی برای امامت و خلافت پس از پیامبر ص را اقتضا دارد.
نقش سیاق در تفسیر قرآن از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی (بررسی موردی سوره‌های طواسیم)
نویسنده:
پدیدآور: حسین علی هلیل هلیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهشگر در این پژوهش از سیاق به عنوان یکی از مهم‌ترین اصول علم تفسیر سخن گفته است. این امر از طریق بررسی تحلیلی تفسیر سوره‌های طواسیم نزد علامه طباطبایی و فخر رازی صورت گرفته و پژوهشگر کوشیده است معنای سیاق را در لغت و اصطلاح نزد مفسرین و علمای اصول و نیز اهمیت آن را نزد مفسرین تبیین کرده و انواع سیاق را معرفی نماید. بنابر یافته‌های پژوهش سیاق‌های نحوی، دلالی و شأن نزول نسبت به دیگر سیاق‌ها از حضور پررنگ‌تری برخوردارند. پژوهشگر در این پژوهش به نتایج متعددی دست یافت که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: هر دو عالم در به کارگیری این سه سیاق اشتراک دارند، اما میزان به کارگیری آن‌ها به ویژه در دو سیاق نحوی و دلالی متفاوت بوده است. اما سیاق شأن نزول توسط علامه طباطبایی برای فهم غرض اصلی سور مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در سوره شعراء برای تسلی‌بخشی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در سوره نمل برای بشارت و انذار و در سوره قصص برای ارائه وعده‌های زیبا به مؤمنان به کار رفته است در حالی که فخر رازی از سیاق شأن نزول برای بیان اهدافی دیگر در این سور همانند، حسن توکل به خدا و عدم بدبینی و بازداشتن از پیروی از هوای نفس استفاده کرده است.
اشکال نسخ و منسوخ شیخ هادی معرفت، علامه طباطبایی و سید الخوئی
نویسنده:
پدیدآور: باسم فیصل حسن الخفاجی استاد راهنما: سعید عبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایده نسخ توسط عوامل اساسی و احتمالی جذب می شود که آن را از حاشیه به متن منتقل می کند. بنابراین، این ایده حول محوری اساسی می چرخد که حول رضایت و تسلیم در برابر فرمان خداوند خلاصه می‌شود که به سلسله مراتب مفاد آن و روش کار مفسر و فقیه در منطق این اندیشه بر حسب نیاز و ماهیت زمان مربوط می‌گردد. از این رو، علیرغم کثرت منابع شناخت و گرایش های فکری در باب نسخ، برای همه کسانی که این نوع تفکر را مد نظر دارند، مبحث نسخ مورد توجه پژوهش‌های قرآنی بوده و هست. این پژوهش بر اساس ساختاری است که علوم مختلف را هم‌پوشانی می‌نماید تا به ما نشان دهد خروجی دانش هر یک از این ساختارها چگونه است و به صورت نظام مند و تحلیلی، حقیقت را در لابه لای میراث اسلامی جستجو می کند. دیدگاه (علامه شیخ محمد هادی معرفت) نسبت به نسخ از دیدگاه استادش (سید ابوالقاسم خویی) متفاوت نیست ولی او یکی از گرایش‌ها را توسعه داده است. انواع دیگری از تقسیم‌بندی‌های نسخ را اضافه شده که ناظر به درجات حکم و طبیعت اختلاف موضوعاتی است که در آنها نسخ صورت می‌گیرد. این انواع (نسخ مشروط و نسخ متدرج) فضای وسیع تری را برای انتقال احکام موضوعات ایجاد می‌کند. او از یک سو، آنچه را که استادش تأیید می‌کرد، محدود کرد و دایره انواع نسخ را بیشتر نمود تا ماهیت پژوهش قرآنی را که او قصد دستیابی به آن را دارد، تطبیق دهد. در مورد دیدگاه (آیت الله العظمی السید ابوالقاسم خویی) حلقه تحقیقاتی ایشان در جستجوی منشأ مباحث و جست و جوی احکام منطبق با ماهیت موضوعات مورد مطالعه، محدود بود. در نتیجه در بررسی احکام آن موضوعات و بیان تأثیر یا عدم آن، به یک مطالعه دقیق واقعی رسید و این همان چیزی بود که ما در محدود کردن نسخ، تنها به یک آیه رسیدیم و بررسی نمودیم. و اما دیدگاه (علامه سید محمد حسین الطباطبایی) و با توجه به گرایش‌های تفسیری فلسفی او، دایره نسخ نزد او بخاطر خارج شدن نسخ از دایره تشریع و ملحق شدن آن به دایره تکوین، وسیع‌تر است. و این نیازمند آن است که مفسر از معنای لغوی و اصطلاحی آن بخاطر توسعه و دامنه نسخ، بگذرد؛ لذا رفتن پیامبر و امام، و آمدن جانشینان آنان، ضمن دائره نسخ قرار می‌گیرد و حکم واقعی نسخ متوقف بر از بین رفتن حکم شرعی و جایگزینی حکم شرعی دیگر نیست و دامنه تکوینیات از دامنه تشریعیات وسیع تر است مگر این که برخی از انواع نسخ ها را که در نگاه امامیه وجود دارد، نمی‌پذیرد چون پذیرش برخی از اقسام، مستلزم آن است که کتاب خدا تحریف شده باشد و این به طور کل و تفصیل، از نگاه امامیه رد شده است.
  • تعداد رکورد ها : 4302