جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4835
بینش عرفانی انسان کامل (مطالعه‌ای تطبیقی بین تفسیر ابن عربی و ملاصدرا)
نویسنده:
نویسنده:حنان عیدان الزبیدی؛ استاد راهنما:محمد الربيعي
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله انسان کامل یک رکن اساسی در عرفان است. از آنجا که از دو رکن اساسی تشکیل شده است ، توحید و یکتاپرست واقعی (انسان کامل) است ، او مطابق حکمای قطب دایره وجود و هدفی است که جهان برای آن ایجاد شده است ، و او جانشین خدا در سرزمین خود است. اکبر (ابن عربی) و الحکیم صدرالدین الشیرزایی (مال صدرا) طبق رویکرد توصیفی - مقایسه ای با تحلیل معانی و مفاهیم مربوطه. در این تحقیق بمعنای انسان کامل در نزد دو دانشمند از طریق برجسته سازی نقاط مهم نظریه از تعریف و ویژگیها تا مقاماتی که برای آن ذکر شده است و بیان نقاط تفاوت و تشابه و رویکردهای دنبال شده و برجسته سازی ویژگی های این نظریه در تفسیر آیات قرآنی مربوط به آن دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا ظهور یافته است ، به ویژه در تفسیر آیه پرداخته {وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَهً} شده است. از مهمترین یافته هایی که ما به آن رسیده ایم شباهت زیاد بین دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی است. از آنجا که منشأ و قواعد نظریه کاملاً شبیه به هم است زیرا این نظریه به قواعد عرفانی پذیرفته شده متکی بود ، اما ملاصدر بیش از یک اصطلاح فلسفی را به کار برد که نشانگر تلاش وی برای ساختن نظریه کل انسان بر اساس ساختار فلسفی ذهنی است. ، با راهنمایی از متن دینی و افشاگری عرفانی ، که با گسترش دایره اعتبار نظریه ظاهر شد. حتی صریحاً شامل ائمه معصومین علیهم السلام نیز می شد. در تحقیق خود به روش استقرایی ، روش تحلیلی و توصیفی اعتماد کردم.
تدوین و تبیین روان‌شناسی شناختی ملاصدرا و بررسی مبانی فلسفی آن
نویسنده:
نویسنده:ریحانه شایسته؛ استاد راهنما:محمد کاظم علمی سولا؛ استاد مشاور :سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه همواره عمیق‌ترین و عمومی‌ترین پیوند را با علوم مختلف داشته است و بر این اساس نظرات یک فیلسوف می‌تواند شاکلۀ مناسبی را برای طراحی یک مکتب علمی در معنای عام در اختیار محققان قرار دهد. این نوشتار با هدف تفسیرِ روان‌شناختی آراء ملاصدرا به بررسی و تبیین مباحث روان‌شناسی‌شناختی و مبانی فلسفی آن پرداخته است. مبانی همچون اصالت وجود، فقر وجودی و تشکیک مرتبط به انسان حرکت جوهری و جسمانیه‏الحدوث و روحانیه‏البقا بودن، طرحی فلسفی برای تأسیس روان‏شناسی شناختی در اختیار روان‏شناسان قرار می‏دهد. مطابق تفسیر نگارنده از فلسفۀ ملاصدرا، می‏توان روان‏شناسی را دانش بررسی کیفیاتی دانست که حاصل تأثیر و تأثرات دوسویه و متقابل نفس و بدن بر هم است؛ یعنی بررسی انسان از آن جهت که دارای نفس و بدن است نه بررسی انسان از جهت که موجودی مادّی است یا از آن جهت که موجودی مجرد است و روان‏شناسی شناختی یکی از شاخه‏های روان‏شناسی است که به رابطه نفس و بدن از رسیدن به شناخت اشاره دارد و هدف نهایی آن کمک به رساندن انسان به عالی‏ترین درجۀ ادراک، یعنی ادراک عقلانی است و روش‏های مورد تأیید در آن برای رسیدن به شناخت، روش‏های تجربی، عقلی و دینی است. در این میان موضوع اصلی روان‏شناسی شناختی یعنی ادراک مهم‏ترین مؤلفه روان‏شناسی ملاصدرا محسوب می‏شود که دارای سه مرتبۀ ادراک حسی، خیالی و عقلی است که در یک طیف تشکیکی ضمن دربردارندگی احساس، حس مشترک، خیال، واهمه، حافظه، تخیل و تفکر و طی مراحل عقل نظری و عملی به بالاترین سطح خود یعنی ادراک عقلی می‏‏رسد. همچنین با تفسیر آراء فلسفی ملاصدرا می‏توان به مؤلفه‌های شناختی مهمی از جمله هوش، زبان، رؤیا، توجّه و فرازبان دست یافت که به صورت یک مؤلفه روان‌شناختی مورد بررسی قرار داد و در نهایت شاکلۀ روان‌شناسی شناختی صدرایی را به وجود آورد.
تحلیل استعاری نظریه معرفت در ملاصدرا بر اساس زبان شناسی شناختی
نویسنده:
نویسنده:فاطمه کنعانی؛ استاد راهنما:وحید خادم زاده؛ استاد مشاور :سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه: لیکاف و جانسون با نقد رویکرد ارسطویی در حوزۀ استعاره، دامنۀ کاربرد استعاره‌های مفهومی را به اغلب شئون اندیشۀ بشری توسعه دادند. نظریۀ استعاره‌های مفهومی در زبان شناسی شناختی، ابزاری برای فهم بهتر و عمیق‌تر مکاتب فکری و فلسفی فراهم کرد که می‌توان از طریق بررسی استعاره‌های حاکم بر نظام فکری متفکر و فیلسوف، ماحصل اندیشه‌های او را دقیق‌تر کاوید. در این پژوهش، ابتدا به تفاوت‌های رویکرد کلاسیک با نظریۀ استعاره‌های مفهومی پرداخته شده است. سپس نظریۀ استعاره‌های مفهومی و هم‌چنین مسالۀ ذهن در آن، با بررسی آثاری از لیکاف و جانسون، به صورت اجمالی معرفی شده است. در ادامه در فصلی مختصرا نگاه ملاصدرا به مسالۀ معرفت تبیین شده است. و در نهایت با عینکی استعاری به معرفت شناسی صدرایی نگریسته شده و برای نخستین بار به معرفی کلان استعارۀ این موضوع یعنی استعارۀ«معرفت به مثابه ادراک حسی» پرداخته شده است.
نظام طبیعت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:مهین ویس علی؛ استاد راهنما:نعمت اله عبدی اقدم لرومی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر مکتب فلسفی دیدگاه و نگاه متفاوت به هستی و نظام طبیعت و ماده دارد در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی و با روش کتابخانه‌ای و اسنادی به بررسی نظر ملاصدرا درباره نظام عالم طبیعت می‌پردازد صدرالمتألهین بر این اعتقاد است که در عالم طبیعت و نظام طبیعت همه‌چیز در حال عوض شدن است موجودات مادی خود حرکت می‌باشند ملاصدرا علاوه بر خدامحوری به بعد عقلانی انسان و وجود او که در جوهر خود دارای حرکت است توجه کرده است. حرکت مدنظر ملاصدرا در طبیعت حرکت جوهری است.در نظام طبیعت چهار عامل فاعلی غایی، مادی و صوری دخالت دارند. از منظر ملاصدرا خداوند علت تامه همه حقایق وجود است و علم او به نحو اکمل و اتم است. هیچ موجود ممکنی اعم از مجرد و مادی بی‌نیاز از عامل فاعلی نیست و علل جسمانی، نمی‌تواند عامل وجود بخش باشد و موجودی را از نیستی به هستی درآورد، بلکه تنها در حیطه وجود اشیاء موجود، موجب تغییراتی در آن‌ها می‌شود که باوجود چنین عامل‌هایی در این جهان دیگر جایی برای تصادف و اتفاق در طبیعت وجود ندارد. بلکه طبق حرکت جوهری، روند تغییرات و حوادث طبیعت بر اساس یک سیر هدفمندی و به‌سوی هدفی در حال حرکت است و محرک این حرکات و عامل فاعلی آن‌ها عقول و درواقع عقل فعال است که از این طریق امور عالم طبیعت را تدبیر می‌کند.
تسلی بخشی‌های فلسفه در حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:مریم بابایی؛ استاد راهنما:نرگس نظرنژاد؛ استاد مشاور :فروزان راسخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر در حوزۀ فلسفه کاربردی است و در آن به این پرسش اصلی پرداخته شده است که حکمت صداریی چه کمکی به تسلی بخشی انسان می‌کند. در این خصوص، با بهر‌ه‌گیری از مبانی و اندیشه‌های ملاصدرا، تسلی‌بخشی در چهار محور اساسی، ارتباط انسان با خدا، خود، جهان هستی و دیگران مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج گرفته شده از این پژوهش، دریافتیم که انسان با آگاهی از وجود و احکام آن مانند اصالت وجود، تشکیک وجود و وحدت وجود در عین کثرت به عنوان عناصر اصلی فلسفه ملاصدر و آگاهی از نحوه ارتباط وجود خود با وجود خدا و وجود ماسو‌ی‌الله می‌تواند از درد و رنج‌هایش در سیر زندگی بکاهد و در برابر ناملایمات آرامش بیشتری به دست آورد. همچنین دانستیم که آگاهی از نحوه سیر تکاملی نفس انسان و آگاهی از مبانی حرکت جوهری و آگاهی از اتحاد خود با جهان هستی و جمیع موجودات، چگونه می تواند به انسان کمک کند تا ضمن شناخت جایگاه رفیع خود در میان موجودات، بداند که در جهان تنها نیست و در سلسله موجودات و همراه با آن ها با خالق هستی، پیوندی ناگسستنی دارد؛ چنین شناختی، می تواند در ناملایمات، بهترین تسلی بخش انسان باشد.
بررسی تطبیقی چیستی ماده در نظریه حرکت جوهری ملاصدرا و ذره بنیادی در فیزیک جدید
نویسنده:
نویسنده:فرید حجتی؛ استاد راهنما:حبیب اله رزمی,مهدی منفرد؛ استاد مشاور :عسکر دیرباز
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه با توسعه علوم تجربی و تکنولوژی و نفوذ بشر به دنیای کوانتوم، گزاره های فراوانی هم در حوزه علم و هم در حوزه عقلانیت، فراروی بشر نهاده شده که ماحصل آن ها پرسش های شگرفی است که ظاهری علمی (به معنای علوم تجربی) و باطنی فلسفی دارند. در حقیقت در دنیای امروز، تعامل هرچه بیشتر میان فیزیک و فلسفه شاید بیش از هر زمان دیگری حس می شود. یکی از محمل های قابل توجه برای استفاده از دو دانش فیزیک و فلسفه، بررسی چیستی ماده است که در این رساله برآنیم تا حول این محمل، با روش مطالعه و تحقیق کتابخانه ای، میان نظریه حرکت جوهری ملاصدرا و ذره بنیادین در فیزیک جدید، بررسی تطبیقی ارائه دهیم. برای نیل به این مقصود، در ابتدا ضمن بررسی مبانی حکمت متعالیه و دیدگاه این فیلسوف متاله در باره جوهر و عرض، نظریه حرکت جوهری ملاصدرا را به دیده دقت نگریسته و سپس به دنبال جایگاه و چیستی ماده در این نظریه خواهیم گشت. هم چنین، با توجه به این که ملاصدرا با دیدگاه ذره گرایان مخالف است، دیدگاه او را در خصوص جسم طبیعی مورد کنکاش قرار می دهیم. مشائیان جسم طبیعی را حاصل ترکیب انضمامی ماده با صورت جسمیه می دانند ولی ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود، به ترکیب اتحادی ماده و صورت قائل است. ماده اولی در نظر ملاصدرا به دلیل قرار گرفتن در ضعیف ترین مراتب هستی ،هیچ ثبات و قراری ندارد و بنابراین جسم طبیعی از منظر ملاصدرا دو ویژگی دارد: 1- اتصال و 2-دگرگونی. از سوی دیگر، امروز در زمان نگارش این رساله، فیزیک دانان با مدل استاندارد ذرات بنیادین، 61 ذره را به عنوان پایه ای ترین ذرات عالم می شناسند. اگرچه که در زیر این پوسته ذره نشان ، اقیانوسی از میدان های کوانتومی وجود دارد که دو ویژگی مهم اتصال و دگرگونی جسم طبیعی ملاصدرا در مورد آن ها نیز صدق می کند. پیوستگی میدان های بنیادین طبیعت در مدل استاندارد ذرات بنیادی، وجود حد یا جزء مشترک در مفهوم فلسفی «اتصال» و نیز «میدان» در فیزیک جدید که در قالب انتگرال فوریه یا جمع پیوسته امواج و میدان های ساده جزئی قابل تبیین است، از وجوه تقارن میان دیدگاه غالب در فلسفه اسلامی و فیزیک جدید در خصوص پیوستگی جسم طبیعی به شمار می رود. هم چنین، همان گونه که تحول جسم طبیعی در فلسفه صدرایی، دال بر وجود یافتن و وجود باختن فلسفی نیست، تحول و تغیر ذرات کوانتومی و یا خلق و فنای ذرات بنیادین بر اساس نظریه میدان های کوانتومی هم، قابل تطبیق با این معنا هستند؛ هم چنین، این که بر اساس اصل عدم قطعیت کوانتومی، یک ذره در دو لحظه پیاپی وضعیت یکسانی ندارد، با نظریه حرکت جوهری ملاصدرا که حرکت را در بستر زمان تبیین می کند، قابل تطبیق است.خلق و فنای ذرات حتی در خلا کوانتومی نیز وجود دارد. البته خلا کوانتومی به هیچ عنوان به معنای خلا فلسفی (هیچ و عدم) نیست؛ چراکه دارای اثر و فعلیت است و از هیچ، اثری بر نمی خیزد.
وحی پیامبر بین فارابی و صدرالمتألهین یک مطالعه تطبیقی فلسفی
نویسنده:
نویسنده:حاتم کریم عبدالحسین؛ استاد راهنما:سیدکمال‌مسعود ذبیح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه وحی یکی از نظریه های اساسی تلقی می شود که همه ادیان توحیدی به آن پرداخته اند. چرا؟ از آنجا که این مسئله یا تئوری سنگ بنای اصلی و زاویه نزدیک ساختن ادیان توحیدی است ، از ایده وحی از جانب خداوند متعال برای پیامبران دور شوید یا انکار کنید که هیچ دین الهی را اثبات نمی کند و بنابراین هیچ کس نمی تواند . ما نمی گوییم که این تعالیم یا تعالیم دینی الهی متعلق به حق تعالی است ، و این مسئله حیاتی علاقه فیلسوفان مسلمان را به طور عام و فلاسفه و فارابی های فارابی به طور خاص ، به نحوه ترسیم و سازماندهی آن جلب کرده است. پدیده ای که بیانگر ارتباط آسمان و زمین است و این پدیده بیانگر ارتباط با جهان نامرئی و در نتیجه ارتباط بین خداوند متعال و بندگانش است و آنچه مربوط به این پدیده است مفاهیم ، محدودیت ها و شهادت های پیرامونی است. وحی است در همین راستا ، لازم به ذکر است که این مطالعه با عنوان (وحی پیامبر بین فارابی و صدرالله - یک مطالعه مقایسه ای انتقادی) ، این پروژه را روشن می کند و این پایان نامه بر اساس تخمین ها ، تجزیه و تحلیل ها و انتقادات بسیاری از اطلاعات این دو محقق این دو فیلسوف و نظریه های آنها در مورد ایده وحی ، و ما همچنین آنچه را که مبتنی بر این مسئله و تحقیقات مرتبط است ارائه کردیم ، مانند: دانش بشری ، دانش وحی ، دانش وحی در میان کسانی که دارای تجربه دینی و سایر مطالبات هستند. می گوید سپس تئوری فیلسوفان را در درک مکاشفه زبانی توضیح دادیم و به وابستگی حکما به تحقیقات هستی شناختی در درک مسئله وحی اشاره کردیم و سپس با انتقاد جامع از گفته های فلاسفه در مورد موضوع وحی ، و در بررسی چگونگی ارتباط روح نبوی با ذهن ، و توضیح تأثیر تولید دانش زنده. این تحقیق به پایان رسیده است. مهم ، از جمله: 1- منبع مکاشفه در مکاشفه خود از قدرت شهود بسیار استفاده کرد ، موضوعی که هیچ اثری از آن در کتابهای فارابی نمی یابیم. 2. بیان واقعیت تماس با ارواح نجومی در وحی ابن سینا دل خدایان را تحت تأثیر قرار داد ، اما فارابی علی رغم اعتقادش به جهان نجوم و ارواح نجومی مانند سایر مسیرها ، اما او فقط معتقد است در پیوند دادن روح پیامبر با ذهن های فعال 3. تصور از نظر منحصر به فرد نیست ، بلکه همه قدرتهای انسانی به جز قدرت ذهن جسمی است ، اما انسانهای الهی معتقدند که قدرت تخیل و تمام قدرت ادراکی روح فاقد ماده است. 4. فارابی معتقد است که روح از تصاویر کلی و جزئی در ذهن فعال سود می برد ، اما در مورد خدایان ، او معتقد است که همه تصاویر ذهن نظری را از عقل فعال واسطه می کنند و تصاویر جزئی می گیرند. آنها با ذهن عملی و تخیل روح نجومی واسطه می شوند. 5. رئیس خدایان نظام وحی را بر اساس نظام آرایی که فارابی فکرش را نکرده بود ، ایجاد کرد.
تحلیل صفات الهی در خطبه توحیدیه امام رضا با تاکید بر دیدگاه ملاصدرا و قاضی سعید قمی
نویسنده:
نویسنده:علی رضا بت؛ استاد راهنما:سیدمحمد انتظام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث صفات الهی یکی از مهمترین مباحث خداشناسی است که در شناخت ذات واجب تعالی سهم به سزایی دارد و در روایات خاندان عصمت و طهارت در شناخت ذات واجب زیاد بدان ها پرداخته شده است پژوهش حاضر در صدد تحلیل صفات الهی در خطبه توحیدیه امام رضا ع با تاکید بر دیدگاه ملا صدرا و قاضی سعید قمی و مباحث آن در چهار فصل تنظیم شده است. با توجه به اختلاف مبانی ملا صدرا و قاضی سعید صفاتی که در خطبه امام رضا علیه السلام هرکدام به نحوی تفسیر کرده است ملا صدرا قائل به عینیت صفات باذات واجب است و قاضی منکر زیادت همچنین عینیت صفات است، ملا صدرا معتقد است که صفاتی که خداوند را با مخلوق تشبیه می کنند نباید به کار برد بلکه با نقائص را از آن سلب کرده و مرتبه اعلی آنها را به خداوند نسبت داد اما قاضی آوردن صفات(ثبوتی)برای خداوند را تشبیه دانسته و معقد است که آن صفات را باید به سلب نقائض برگردان مانند اینکه عالم است یعنی جاهل نیست. در مورد صفاتی همچون موجود، قائم، واحد، ظاهر، باطن و عالم بودن نیز همین تفاوت دیگاه ها وجود دارد. درباره صفات ذاتی سلبی مانند نفی مشاعر، جوهر، غریزه، و مانند آن دیدگاه ملا صدرا این است که بخشی از یک طبیعت نمی تواند علت برای بخش دیگر باشد وگرنه علت برای خودش و معلول برای خودش خواهد بود وچون خداوند خالق مشاعر، جوهر وغیره است بنابراین نمی تواند این صفات داشته باشد و قاضی سعید قمی صفات سلبی را مبتنی بر یک قائده که عبارت است فاعلی که بذات خوداز هر شئ بی نیاز است موصوف به چیزی از معلولش نمی شود وگرنه خودش ناقص و کامل شونده به خلق خودش است که منافی غنای ذاتی اش است همچنین قاضی یک اصل را نیز برای صفات سلبی بیان می کند که عبارت است از فاعل چیزی باید خالی از معلول باشد و سنخی از معلول در آن وجود نداشته باشد بنابراین خداوند باید از مشعر و جوهر و مانند آن از صفات باید منزه باشد. اما ملا صدرا درباره صفات فعلی معتقد است که صفات فعلی که در باره خداوند از کمال خبر می دهند به صفات ذات برگشت دارند و همه اضافه ها به یک اضافه که اضافه قیومی است برمی گردند و می گوید که چون نسبت حق تعالی به همه امور زمانی و متجددات یک نسبت غیر متکثر است بنابراین رب خالق وغیره بودن او بدون مربوب و مخلوق منافاتی با معیت او با آنها نیست اما قاضی سعید می گوید که این صفات ازلا و ابدا برای خداوند ثابت هستند اما به نظر وی برگشت صفات فعلی و اضافی به یک اضافه قابل قبول نیست در صفات فعلی هم تفاوت مبانی ملا صدرا و قاضی سعید در مورد صفات الهی موجب تفاوت در تبیین صفات و زاویه نگاه آنها اثر جدی گذاشته است.
تبیین معناشناختی و هستی‌شناختی تنهایی وجودی و ارائۀ رهیافت‌های آن از دیدگاه اروین د. یالوم و ملاصدرا
نویسنده:
رسول حسین پور تنکابنی ، جهانگیر مسعودی ، سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع نوشتار پیش‌رو تبیین معناشناختی و هستی‌شناختی دغدغۀ «تنهایی وجودی» و ارائۀ رهیافت‌های آن از سوی اروین یالوم و ملاصدرا است. یالوم بر این باور است که انسان‌ها می‌باید تنهاییِ وجودی را در پیوندیافتگی با دیگران مدیریت نمایند؛ حال یا پیوند با هم‌نوع و یا با موجودی الهی. او در تبیین رهیافت خود معتقد است که پسندیده‌ترین شکل پیوند با دیگران، می‌باید بر پایۀ «عشق عاری از نیاز» باشد. ملاصدرا نیز بر این باور است که تمامی موجودات از جمله انسان، عین‌الربط به وجود پروردگار دانسته می‌شوند. در این مقاله، نگارندگان با اتخاذ روش توصیفی_‌ تحلیلی، رهیافت‌های یالوم و صدرا را در رهایی از تنهایی وجودی مطالعه نموده‌اند. در رهیافت صدرایی دو رویکرد ملحوظ بوده است: 1. رویکردِ حکیمانه (دقیق) با محوریت وحدت تشکیکیِ وجود و رابط‌انگاری موجودات؛ 2. رویکرد عارفانه (ادقّ) با محوریت وحدت شخصیۀ هستی و نمودانگاری موجودات. یافتۀ پژوهش حاضر این گردید که یکی از بهترین مصادیق «عشق عاری از نیاز» در حکمت متعالیه نهفته است که ملاصدرا از آن با عنوان «عشق ذاتی و فطری موجودات به حق‌تعالی» یاد نموده است. نتیجه آن گردید که با وجود مبانی صدرایی پیرامون وجود انسان، «تنهایی وجودی» بی‌معنا است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 31
توضیح نسبت مرگ ارادی، معرفت و اخلاق در اندیشۀ صدرا
نویسنده:
مجید تندر ، سمیه ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشۀ صدرا به‌حساب می‌آید. در اندیشۀ صدرا مرگ به‌عنوان تعالی نفس از بدن معرفی شده‌است. از منظر وی مرگ تنها به ضرورت متافیزیکی واقع نمی‌شود، بلکه آدمی می‌تواند بر حسب تلاش خود میان نفس و بدن جدایی بیندازد. سؤال این است که مرگ چگونه از ضرورتی متعالی به امری انسانی تبدیل شده و چگونه با ارادۀ آدمی نسبت برقرار می‌کند. این مقاله با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی تلاش می‌کند که نشان دهد صدرا چگونه میان مرگ با فلسفه از یک سو و مرگ و ارادۀ اخلاقی و تهذیب از سوی دیگر ارتباط ایجاد می‌نماید. با مراجعه به آثار صدرا روشن می‌شود که مرگ ارادی، ارادۀ اخلاقی و فلسفه از جهت اینکه هر سه از یک سو دوری از تعلقات بدنی را لازم دارند و از سوی دیگر باعث استکمال وجودی نفس و رسیدن آن به مرتبۀ عقلانی می‌شوند، اشتراک دارند. این خصیصۀ مشترک و بنیادی زمینۀ ایجاد نسبت میان این سه مفهوم و گذار از یکی به دیگری را در اندیشۀ صدرا فراهم می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 120
  • تعداد رکورد ها : 4835