جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4835
نقش عشق در روابط بین نظام خانواده و اخلاق اجتماعی در فلسفۀ عملی ملاصدرا
نویسنده:
افسانه لاچینانی ، سید مهدی امامی جمعه ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از ساحت‌های مغفول حکمت صدرا عشق مجازی نفسانی و نسبت آن با شاکلۀ درونی خانواده است. خانواده و استحکام آن رکن اصلی اخلاق اجتماعی است و مشکلاتش نتایج مخربی در عرصه‌های مختلف جامعه می‌گذارد. تحلیل‌های ملاصدرا در مورد ویژگی‌ها و لوازم عشق مجازی نگاه ما را به جایگاه رفیع عشق در ساختار خانواده و نقش آن در اخلاق اجتماعی معطوف می‌سازد. پیامدهای این عشق با تحول در بینش و نگرش همسران و تحت‌الشعاع قرار دادن مؤلفه‌هایی چون محبت، تعهد و صبر، آن‌ها را در حیطۀ رفتاری، اخلاقی و معنوی به سمت تعالی پیش می‌برد. به موازات آن، خشونت و شهوت‌پرستی و خیانت از میان می‌رود و نظام تعلیم‌وتربیت فرزندان ارتقا می‌یابد که در نهایت سامان‌یافتن نظام خانواده به پرورش نسلی فرهیخته می‌انجامد و کامیابی دنیوی و اخروی را در پی دارد و بی‌تردید جامعه نیز از مطلوبیت آن بهره‌مند خواهد شد. در این پژوهش به تبیین چگونگی این تحولات در سایۀ عشق مجازی نفسانی می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 207 تا 226
چالش دوگانگی وحدت یا کثرت نوعی انسان در آراء ملاصدرا
نویسنده:
محمد شاه حسینی ، محسن جاهد ، رحیم دهقان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا انسان‌ها را در نشئة دنیایی، نوعی واحد قلمداد می‌کند و در عین حال، باطناً آنها را متکثر و متفاوت معرفی می‌کند و این تنوع باطنیِ انسان را آن به آن دانسته است. این بیانِ دوگانة وی در باب وحدت و کثرت انسان‌ها، شائبة التقاط در نظراتش را به همراه داشته و جمع این دو نظر را دشوار ساخته است. وی ملاک رایج بین حکماء برای رسیدن به نوع جدید را می‌پذیرد و وجود کمال اولی مانند نطق برای انسان را ملاکی برای پذیرش نوع واحد برای همة افراد انسانی نشان می‌دهد، اما از طرفی به‌دلیل حرکت جوهری، در هر لحظه انسان‌ها را دارای نوع جدید می‌داند. این ابهام در تعریف نوع که به‌واسطة عدم شکل گیری علم منطقِ مبتنی بر حکمت متعالیه است،کار را برای روشن ساختن ملاک نوع از نظر ملاصدرا دشوار کرده است. نویسنده برای یافتن پاسخ روشن به این مسئله بر اساس مبانی و تصریحات وی به عوامل کثرت نوع از نظر صدرا پرداخته است تا وجه جمعی بین این دوگانه بیابد، اما در نهایت می‌توان گفت هرچند ایدة کثرت نوعی انسان، طرحی روشن برخاسته از مبانی حکمت متعالیه است اما نمی توان این ایده را با تأکید ملاصدرا بر وحدت انسان‌ها در نشئة دنیا به وجه جمع مدللی رساند. وی نوع انسان را ناشی از افعال انسان، متکثر دانسته و در ابتدای خلقت واحد معرفی می‌کند اما در موارد دیگری انسان را پیش از خلقت کثیر می‌داند. همچنین وی به وحدت ظاهری در دنیا قائل بوده و کثرت را به یوم حشر حواله می‌دهد و این در حالی است که اگر باطن و حقیقت انسان یعنی نفس را در نشئة دنیا در نظر نگیریم، ملاک وحدت امری جز بدن عنصری نخواهد بود که در نظام صدرایی، قائل بودن به وحدت انسان‌ها مبتنی بر بدن عنصری، وجه معقولی به نظر نمی‌رسد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
ارزیابی تطبیقی هوش حکمی با هوش معنوی و نسبت آن با تعلیم و تربیت
نویسنده:
نفیسه مصطفوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا برای اولین بار با به کارگیری واژه «الحکمه الغریزیه» گونه جدیدی از هوش به نام هوش حکمی را ارائه می­دهد. وی در زمینه میزان بهره‌­وری از هوش حکمی و نسبت آن با تعلیم و تربیت سه‌ طیف کلی را مطرح نموده و تنها یک طیف را نیازمند تعلیم و تقویت عقل نظری و تمرین در جهت دهی به حوزه رفتارها، عواطف، تمایلات و خلقیات به مثابه مقدمات رسیدن به حکمت می‌داند. با توجه به الگوهایی که او از حکیم معرفی می نماید، حکمت را در تمام فرهنگ‌ها و ادیان قابل جستجو می‌داند. از سویی امونز هوش معنوی را توانایی تجربه آگاهی‌های عالی معنوی جهت حل مسائل و بهبود زندگی پیگیری می‌کند و به بسط مولفه‌های هوش معنوی پرداخته و معنویت را غیربومی می‌داند و این نقطه آغاز این تحقیق تحلیلی برای ارزیابی تطبیقی هوش معنوی و هوش حکمی و بررسی نسبت این دو است. یافته‌ها: مفهوم هوش معنوی نسبت به مفهوم هوش حکمی، عام‌تر است و سه مولفه هوش معنوی امونز، با معیارهای هوش حکمی شباهت دارد؛ با این تفاوت که ملاصدرا رویکرد شناختی و فلسفی به مباحث هوش حکمی داشته و به منبع و شیوه دست­یابی به آگاهی دقت نظر دارد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 126
وحدت وجود و تحلیل جایگاه تکثر اشیاء از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبائی
نویسنده:
نویسنده:ندا زیرکی؛ استاد راهنما:قاسم پورحسن درزی؛ استاد مشاور :عبدالله نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
بحث از وحدت و کثرت وجود، یکی از مباحث مهم و کلیدی است که فیلسوفان و عرفا را به خود مشغول کرده است . «وحدت وجود» یکی از دغدغه‌های آنان است. اکثر آنها در این مسئله اظهار نظر کرده‌اند که به تفاسیر مختلف از وحدت وجود انجامیده است. از مهم‌ترین آن تفاسیر، «وحدت شخصی وجود» و «وحدت تشکیکی وجود» است که محل نزاع بسیاری از فلاسفه واقع شده است. در این نوشتار به بررسی مسئلۀ وحدت وجود و نسبت دو تفسیر از آن یعنی وحدت تشکیکی وجود و وحدت شخصی وجود و نیز جایگاه تکثر اشیاء در هر یک از این دو تفسیر از منظر صدرالمتألهین و یکی از پیروان او، یعنی علامه طباطبائی می‌پردازیم. صدرالمتألهین در دوازده فصل پایانی مباحث علت و معلول اسفار به وعده‌ای که برای اثبات هستی مطلق و وحدت آن می‌دهد وفا می‌کند و با اثبات وحدت شخصی وجود، فلسفه را که در قلمرو کثرت حقیقی و تشکیک وجود حرکت می‌نماید، به تمامیت می‌رساند بنا بر تصریح ایشان، نظریۀ وحدت تشکیکی وجود، نظریه‌ای ابتدائی بوده و جنبۀ تعلیمی و صرفاﹰ آماده سازی دارد تا مدعای اصلی خود را که همان وحدت شخصی وجود است به اثبات برساند. علامه طباطبائی مدعی است که می‌توان از تدقیق و واکاوی برهان بر تشکیکی بودن حقیقت وجود، وحدت شخصی وجود و در نتیجه تشأن و کثرت تشکیکی ظهور را اثبات نمود. البته علامه با حفظ نظریه تشکیک و ایجاد هماهنگی میان این دو نظریه، به اثبات نظریه وحدت شخصی وجود نمی‌پردازد بلکه معتقد است از تحلیل این نظریه می‌توان نظریه فوق آن را اثبات نمود؛ همان‌گونه که برهان صدرالمتألهین با حفظ علیت، تشان را اثبات نمی‌کند و در پی هماهنگی میان علیت و تشان نیست بلکه از تحلیل علیت، به نظریۀ فوق آن یعنی تشان می‌رسد. نظریۀ وحدت شخصی وجود، وحدت تشکیکی را ابطال نمی‌کند بلکه حقیقتی را تشخیص می‌دهد که به موجب آن، نظر اولی صورت مجازیت اتخاذ می‌نماید.
بررسی تطبیقی حقیقت وجود در مکتب عرفانی ابن‌عربی و فلسفه صدرالمتألهین
نویسنده:
نویسنده:احسان منصوری؛ استاد راهنما:احمد عابدی,حبیب‌اله دانش شهرکی؛ استاد مشاور :عباس ایزدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله وجود به عنوان اساسی‌ترین مسأله در فلسفه به شمار می‌رود. بحث از حقیقت وجود به عنوان مبنایی‌ترین مسأله در فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی و نقطه اشتراک و افتراق این دو علم همواره اهمیت داشته است. درک اینکه چه اشتراکات و افتراقاتی در مواجهه با حقیقت وجود در عرفان ابن‌عربی و حکمت متعالیه صدرالمتألهین وجود دارد ضروری و تعیین کننده نگرش هستی‌شناسی این دو محسوب می‌گردد. ابن‌عربی به عنوان مدوّن عرفان نظری در تفکر اسلامی حقیقت وجود را به عنوان موضوع محوری این علم در نظر می‌گیرد و به نظر او باقی، تجلیات، شئون، اطوار و ظهور این حقیقت هستند. در عالم وجود، جز وجودِ حق، موجود نیست. وجود، حقیقت واحدی است و این حقیقت تعددی ندارد. وجودی که ادراک می‌گردد حقیقت وجود نیست و وجود حق، همان وجود خداوند است. همه این کثرات از آن وجود حقیقی ظهور یافته است. حقیقت وجود از آن خداوند است و حقیقت وجود درک نمی‌شود زیرا حق، عین آن است. در اندیشه ابن‌عربی حقیقت وجود از سنخ مفهوم نیست و حتی مفهوم هم از مظاهر آن است. در عرفان ابن‌عربی تشکیک در حقیقت‌وجود جایگاهی ندارد. در اندیشه نهایی صدرالمتألهین نیز حق، چیزی خود حقیقت وجود نیست. حقیقت وجود عین ذات معبود است. این حقیقت دارای سبب نیست نه در تصور و نه در تحقق؛ نه حد دارد و نه رسم چرا که اعرف از او وجود ندارد. جنس و فصل و فاعل و غایت و مظهر ندارد. وجود لابشرط قسمی که انبساط بر ماهیات دارد ظل حقیقت وجود است و البته حقیقت وجود در ذهن حصول نمی‌یابد. صدرالمتألهین از ابن‌عربی نیز گذر می‌کند و از عنوان وجود برای حقیقت وجود استفاده نکرده و از حقیقت، حق، هویت و ذات برای این حقیقت استفاده می‌کند که دلیل آن صرف نظر کردن از هر گونه تعین و حتی تعین وجود برای حقیقت وجود است. ادله سه‌گانه وحدت حقیقت وجود در اندیشه صدرالمتألهین متفاوت با عرفان ابن‌عربی بوده و فصل تازه‌ای در نگرش به حقیقت وجود می‌گشاید.
بررسی تطبیقی دیدگاه ژاک لاکان و ملاصدرای شیرازی درباره ی انسان و عشق
نویسنده:
منیره سید مظهری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان از دیدگاه عرفانی، فلسفی و روانشناختی بسیار مورد بررسی قرار گرفته است و از این جهات تنها موجودی است که اگرچه به واسطه ی عقل و خرد توانایی اندیشیدن و انتخاب دارد اما از جهت روانی و روحی دچار تلاطم های چالش یرانگیز است بویژه آنجا که تعریف عشق در میان باشد. از این رو برآنیم تا دو دیدگاه متفاوت ژاک لاکان، نظریه پرداز و روانشناس تحلیلی فرانسوی و ملا صدرا، فیلسوف فرزانه ی ایرانی را در این مقاله مورد تطبیق و بررسی قرار دهیم. در دیدگاه لاکانی تجربه ی عشق واقعی در دوره ی موهومی وحدت با مادر روی می دهد که گذار از آن همراه با حس فقدان و "دیگری" است، چنان که هر چیزی نماد "دیگری" و یادآور فقدان است. همچنین تمام روند ادراک در حوزه ی شکل گیری زبان روی می دهد. بنابراین لاکان به انسان به عنوان مجموعه ای از امیال برآورده نشده نگاه می کند که او را در رنجی ابدی نگاه می دارد. از دیگر نگاه، ملاصدرا مدعی است که عشق پدیده ای جهان شمول و هستی شناختی است که در ذات انسان به ودیعه نهاده شده است و او را در جهت تعامل و وحدت با جهان هستی هدایت می کند. با در نظر گرفتن نظریه ی لاکان درباره ی زندگی غریزی بشر، انسان در بند رنجی ابدی ناشی از حس فقدان و سرگشتگی است، در حالی که نگاه صدرایی زندگی انسان را حرکتی مستدام به سمت عشق درونی در کنار رنج ناشی از دوری از اصل بیان می کند که سرشار از حس عمیق لذت است. در واقع صدرا پا را فرای عشق غریزی تعریف شده توسط لاکان قرار می دهد و در نهایت نوعی تجربه ی تعالی را در نتیجه ی این سیر تولد و مرگ درونی، و لذت و رنج ناشی از آن معرفی می کند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 151
سنجش و مقایسه حرکت جوهری ملاصدرا و نظریه نسبیت انیشتین
نویسنده:
سید عبدالحسین تدین ، حسین سلیمانی املی ، عبدالله رجایی لیتکوهی ، اسماعیل واعظ جوادی آملی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از تحقیق حاضر، سنجش و مقایسه حرکت جوهری ملاصدرا و نظریه نسبیت انیشتین بوده و پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی می‌باشد. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه­ای بوده که با مراجعه به کتابخانه های مربوط، فیش برداری از آثار ملاصدرا، مقالات و دیگر آثار مکتوب با موضوع تحقیق، صورت گرفته است. یافته­ها حاکی از آن است که انیشتین سرعت نور را مطلق و ثابت گرفته و زمان را نسبی دانسته و ملاصدرا حرکت جوهری را اصل گرفته و زمان را تابع آن می‌داند. بنابراین در هم‎تنیدگی ماده و حرکت و زمان در نظام صدرایی تکمیل می‌شود، هرچند صدرا برای جسم و ماده اصالت قائل است، ولی برخلاف مشائیان این اصالت نزد او، اصالتی پویاست، به این معنا که ماده دارای شخصیتی بالنده است که از هر لحاظ با حرکت همراه است. همچنین، ملاصدرا هویت مستقلی برای زمان قائل نبوده و آن را امتدادی از دو امتداد جسم می‎داند در حالیکه در تئوری‎های نسبیتی با ساختاری چهار بعدی به نام فضا ـ زمان مواجهیم که زمان یکی از ابعاد چهارگانه این ساختار در نظر گرفته می‎شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 42
بررسی تطبیقی مواجهه میرداماد و ملّاصدرا با مسئله حدوث عالم
نویسنده:
حجت اله مرزانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان، موجودات ممکن (ماسوی الله) در یک نظام سلسله مراتبی به واسطه فیض واجب‌الوجود پدید می آیند. حال با توجه به این که واجب‌الوجود موجودی ازلی است و در عین حال انقطاع فیض از سوی او و تخلف معلول از علّت تامه محال است چگونه می‌توان پدید آمدن موجودات ممکن از واجب‌الوجود را به گونه‌ای تبیین کرد که قدیم بودن و ازلی بودن تنها وصف او باشد و منافاتی با انقطاع فیض و تخلف معلول از علّت تامه نداشته باشد؟ در این زمینه میرداماد با در نظرگرفتن سه وعاء سرمد، دهر و زمان برای مراتب وجود، معتقد است مجموعه عالم، حادث به حدوث دهری است. از نظر ملّاصدرا و بر اساس مبانی خاص فلسفی او عالم، حادث به حدوث زمانی جوهری است بدین معنا که عالم ماده مجموعه‌ای از بی‌نهایت تغیرات و تحولات جوهری است و هیچ موجود مادّی دو آن در یک حد وجودی نیست بلکه در حدوث و زوالی مستمر است. میرداماد و ملّاصدرا هر دو برآنند نظریه شان توانسته مشکل مذکور را حل کند امّا به نظر می رسد حدوث دهری میرداماد چیزی بیش از حدوث ذاتی که خود منتقد آن است افاده نمی‌کند. همچنین نظریّه ملّاصدرا نیز اگرچه دیدگاهی جدید است امّا او برای آن که ثابت کند وصف قدیم تنها اختصاص به خدا دارد تبیین جدیدی از نحوه وجود مجرّدات ارائه می‌کند که جای تامل دارد. همچنین ملّاصدرا در این مسئله اگرچه به اظهارنظر درباره دیدگاه میرداماد نپرداخته است اما این سکوت به معنای رضایت و موافقت با دیدگاه استادش نیست بلکه بر اساس مبانی حکمت متعالیه حدوث دهری نمی‌تواند وجهی معقول در حل مسئله مذکور داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 60
ارزیابی تحلیل لیبرالیستی مارتا نوسبام از مسئله عشق با تاکید بر دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زینب السادات میرشمسی ، محمد رضا اخضریان کاشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوسبام به دنبال ابتناء اخلاق بر عواطف است. به نظر می رسد که عشق به عنوان یکی از حالات عاطفی مهم علاوه بر اینکه حسد و انتقام را به همراه دارد با اصول اخلاقی لیبرالیسم نیز همخوانی ندارد. به زعم نوسبام اصول اخلاقی ای که عشق باید با آنها همخوانی داشته باشد تا گزاره های کلی اخلاق که بر عواطف مبتنی هستند صادق باشد، عبارتند از روابط متقابل، فردیت و شفقت. او به دنبال یافتن روایتی از عشق است که این اصول را به همراه آورد. به همین دلیل پس از بررسی روایات مختلف فلاسفه و نویسندگان مختلف درباره ی عشق، هر نوع استعلا در عشق را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تنها راهی که از طریق آن می توان در روابط عاشقانه فردیت معشوق را محترم شمرد و احترام متقابل را رعایت کرد این است که از عشق ورزیدن به دنبال هدف دیگری نباشیم و معشوق را ابزار حصول آن هدف قرار ندهیم. به زعم او به این ترتیب شخص تنها به عمل معاشقه ی اندیشیده و به دنبال سلطه بر معشوق نیست، تا حسد و انتقام را به همراه داشته باشد. دراین مقاله تلاش کردیم تا با توجه به دیدگاه صدرالمتالهین که توجه به فردیت و واقعیت وجودی افراد و در نتیجه عشق غیر ابزار گرایانه را تنها در گرو عشق به وجود موجودات و مشاهده عین ربط بودن ماسوی میداند، دیدگاه مارتا نوسبام را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 173 تا 200
بررسی مبنایی اصالت وجود و اصالت ماهیت در تبیین ماهیت نداشتن واجب الوجود؛ باتکیه بر دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
علی مستاجران گورتانی ، محمد بیدهندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله پژوهش حاضر تبیینِ نقش اصالت وجود و اصالت ماهیت در تعیین ماهیت ‌پذیری و یا عدم ماهیت پذیری واجب‌الوجود است؛ پرسش اصلی عبارت است از اینکه به پشتوانه کدام یک از مبانی؛ اصالت وجود یا اصالت ماهیت؛ می‌توان تفسیرِ متقن و مبرهن‌تری از عدم زیادت وجود بر ذات واجب و عدم ماهیت‌پذیری واجب الوجود اقامه نمود. با روش توصیفی تحلیلی پس از واکاوی تمایز یا عدم تمایز میان اقتضاپذیری و علیت ذاتِ واجب الوجود و همچنین با تکیه بر حیثیت تقییدیه و یا تعلیلیه مشخص خواهد شد کدام یک از مبانی در اثبات نزاهت حق تعالی از ماهیت کارآمدتر است. اما با توجه به دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی در نگاه اولیه اختلاف مبنایی در تفسیر نزاهت حق تعالی از ماهیت مطرح شده است اما آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده این است که انتقاد علامه طباطبایی نسبت به ساختار یکی از استدلال‌های ملاصدرا در راستای ماهیت‌ناپذیری حق‌تعالی از ماهیت وارد شده و با توجه به مبنای اصالت واقعیت، نیز می‌توان محتوای نظر علامه را در موافقت با نظر ملاصدرا دانست.
صفحات :
از صفحه 155 تا 177
  • تعداد رکورد ها : 4835