جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4835
نقش عوامل غیر اکتسابی در حیات انسان از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
نویسنده:سپیده شفیعی؛ استاد راهنما:فروغ‌السادات رحیم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حیات آدمی عواملی تأثیرگذارند که برخی خارج از اراده و اختیار او هستند که از آن‌ها به عوامل غیر اکتسابی تعبیر می‌شود، این عوامل گاه فطری و گاه غیرفطری هستند. تأثیرگذاری این عوامل بر تفاوت زندگی انسان‌ها، همواره به عنوان پرسشی مهم مطرح بوده و رابطۀ آن‌ها با مسائلی همچون جبر و اختیار، تکلیف و پاداش و عدالت خداوند، دغدغۀ ذهنی اندیشمندان بوده است. از دیدگاه صدرالمتالهین عوامل غیراکتسابی فطری، گاه مربوط به قوا و استعدادهای نفسانی و گاه مربوط به بدن و امور بدنی هستند و تفاوت در قوا و استعدادهای ذاتی، یا ناشی از امور عدمی یعنی از جهت کاستی و نقصان در خلقت است و یا ناشی از امور وجودی هم‌چون تفاوت در اخلاقیات، گرایش‌ها و ادراکات فطری است. در مقابل دیدگاه صدرا در باب تفاوت‌های ذاتی میان انسان‌ها، مطالبی دال بر تساوی ذاتی انسان‌ها در کلام او یافت می‌شود که تخالف میان برخی از این سخنان قابل جمع نبوده و برخی دیگر قابل حل است. برخی عوامل غیراکتسابی غیرفطری عبارت‌اند از جنسیت، تعلیم و تربیت، اقلیم و قومیت و زمان؛ و اموری هم‌چون مکان، مزاج و جنسیت جزء عوامل مشترکی هستند که می‌توانند در هر دو بخش عوامل غیر اکتسابی قرار ‌گیرند. شناخت عوامل غیر اکتسابی و تأثیرشان بر زندگی انسان از یک طرف و بررسی چگونگی عملکرد نفس و نقش اراده و اختیار در صدور افعال از طرف دیگر، روشن می‌کند که زندگی انسان از جهات مختلف تحت تأثیر عوامل غیر اکتسابی خارج از اختیار اوست و تأثیر بسیاری از عوامل‌ اکتسابی نیز نهایتاً به امور غیراکتسابی منتهی می‌شود. راه حل صدرالمتالهین برای جمع میان این امور غیراختیاری با اختیار و ارادۀ آزاد انسان، تبیین این نکته است که مقصود از اختیار آدمی، انجام افعال با سلسلۀ اسباب و مسببات است و جبر در صورتی رخ می‌دهد که اعمال انسان بدون واسطه از خداوند صادر گردند، بنابراین وجود اسباب و علل، شرط حل مسئلۀ جبر است. در بحث نظام تکلیف و پاداش، صدرا در خصوص افعال و کیفیات نفسانی که ناشی از امور غیراکتسابی و خارج از ارادۀ انسان هستند، چند راه‌حل ارائه داده است ازجمله: عذاب کمتر برای اشقیاء ذاتی نسبت به منافقان، گوارا شدن عذاب به سبب تناسب آن با ذات، مورد رحمت قرار گرفتن کسانی که به سبب نقصان در خلقت جزء محرومین شده‌اند، شقاوت حسی برای نفوس ساده و یا نامعلوم دانستن سرنوشت آن‌ها. هم‌چنین تناقض فطرت الهی با شقاوت ذاتی و تخالف وحدت نوعی با تفاوت ذاتی انسان‌ها، با توجه به دو ساحتی بودن نفس قابل رفع است.
بررسی تحلیلی تاثیر آموزه های دینی در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:سمیع الله رضایی؛ استاد راهنما:محمد رضا پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگاه ملاصدرا به فلسفه و معرفت شناسی تا حد زیادی متفاوت تر از دیگر دیدگاه است. ایشان فلسفه و به تبع آن معرفت شناسی را وسیله رشد و شکوفای کمالات انسان و راه رسیدن او به خداوند می داند و چون آموزه‌های دینی از یک افق برتر به این هدف که حکمت متعالیه دارد نگاه نموده و والاترین راه سعادت و شکوفای کمالات را برای انسان ارائه کرده، نقش بسزایی در هستی شناسی و معرفت شناسی حکمت متعالیه داشته است. همین جهت نیز بی تاثیر در برتری دستگاه معرفتی و هستی شناسی حکمت متعالیه نسبت به مکاتب دیگر نمی باشد. این نوشتار تا حد زیادی در مسائل مختلف معرفت شناسی حکمت متعالیه نشان داده است که نشو و نمای آنها متاثر از آموزه های دینی می باشد؛ مسائل مهم معرفت شناسی همچون چیستی معرفت، تشکیک معرفت، تطابق عوالم وجود و معرفت، تبیین حکایت گری، اتحاد عالم و معلوم، تجرد معرفت، حقیقت و گستره علم حضوری، امکان معرفت و گستره آن، تبیین جدید از ارکان معرفت و منابع معرفت و راه های دست یابی به معرفت که پایه و اساسی معرفت شناسی را تشکیل می دهند، از آموزه های دینی الهام گرفته شده است و مباحث پیرامون آنها از آیات و روایات استخراج شده اند. تاثیر گذاری آموزه‌های دینی در این نوشتار که با روش تحلیلی مورد بحث واقع شده است، در هر مساله معرفت شناسی ثابت گردیده که آن مساله با تاثر از آموزه های دینی در حکمت متعالیه طرح شده و با مبرهن شدن - که برهان قوام فلسفه و معرفت شناسی است- وارد معرفت شناسی گردیده.
تبیین وجودی زیبایی و هنر آفرینی از منظر سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:نرگس نجفی؛ استاد راهنما:عبدالله صلواتی؛ استاد مشاور :عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جستجو و کاوش در علوم مختلف و دستاورد های‌ متفاوتشان ، در نهایت ما را به تاثیر مستقیم مبانی فلسفی و نقش فلسفه در شکل گیری علوم مختلف می‌رساند. درواقع مبانی فلسفی، سبب تفاوت و تمایز علوم مختلف از یکدیگر میشود. در این بین از میان مباحث و دیدگاه های مختلف فلسفی که بیانگر اصول و اعتقادات مختلف فیلسوفان درباره ی مسائل جهان پیرامون است، قدمت بحث زیبایی و به تبع آن هنر آفرینی به دوران سقراط و افلاطون بازمیگردد. بنابراین بحث پیرامون مسئله ی فوق از جمله موضوعاتی است که به صورت مستقل و مدون از آن تالیفی استخراج نشده یا بحثی از آن به میان نیامده. اما در این میان، در نظام فلسفی شیخ شهاب الدین سهرودی و بویژه صدرالمتالهین شیرازی با استناد به مبانی فلسفی مورد تایید شان به صورت کاملا متمایز و سازمان یافته به بازآفرینی این مهم پرداخته شده است. درآراء جناب سهروردی، زیبایی (حسن) حقیقتی نورانی و روحانی دارد که ضمن حفظ هویت ملکوتی و روحانی خویش، در وادی جهان طبیعت قدم نهاده و در عالم مُلک (جهان محسوسات) نیز متجلّی و نمایان گشته است و زیبایی‌های محسوس و این‌جهانی همگی، نشانه و آیتی است از زیبایی‌های معقول و عوالم والاتر هستند. در آراء ملاصدرا نیز با تکیه بر مبحث وجود شناسی و احکام مرتبط با آن، امر زیبا، تفسیر و احکام مرتبط با آن را اثبات می‌شود. همچنین در مکتب فکری فلاسفه‌ی مذکور، زیبایی همۀ موجودات به زیبایی و جمال حق تعالی ختم شده و جمیل مطلق، علت تمام زیبایی‌های عالم است. مشاهده و حضور امر زیبا در جهان محسوسات نیز، سبب خلق آثار هنری می‌شود. در این بین، قوه‌ی خیال نیز تاثیر بخصوصی در خلق آثار هنری دارد که علت و مبدا تمام آثار هنری همان قوه‌ی تخیل‌ است و لازمه‌ی ایجاد فعل هنری در هر دو دیدگاه ، حضور و گریز به تخیل و قوه‌ی متخیله است. لازم به ذکر است که علمی که بنیانِ هنر اشراقی را تشکیل می‌دهد، جز از طریق کشف و شهود به دست نمی‌آید و دستیابی به این شهود، آن‌گاه میسّر است که هنرمند اشراقی، از طریق تزکیه ی نفس و مکاشفه، به عالم خیال راه پیدا کند و به بازآفرینی اثر هنری در نفس خویش و عالم طبیعت بپردازد. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر تبیین وجودی زیبایی و هنر آفرینی از منظر سهروردی و ملاصدرا است و برای پاسخ به پرسش فوق، بررسی و تبیین :ماهیت زیبایی ،مراتب زیبایی،هستی شناسی زیبایی،منشا زیبایی ،آثار زیبایی ،احکام زیبایی ،ماهیت هنر، و نقش قوه ی خیال در آفرینش آثار هنری از منظر سهروردی و ملاصدرا لازم و ضروری است که در ضمن رساله ی حاضر بدان میپردازیم.
بررسی تطبیقی وجود مطلق از دیدگاه یاسپرس و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:مهدی ربانی خوراسگانی؛ استاد راهنما:حسن عبدی؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یاسپرس از فلاسفه‌ اگزیستانسیالیستی است که بر «وجود مطلق» تأکید فراوان داشته است و در خلال آثار خود، وجود مطلق را در دو جهت که شامل هستی فی‌نفسه‌ای است که ما را احاطه کرده و هستی‌ای که ماییم، ارائه کرده و هستی‌ای که محیط بر ماست را شامل «جهان» و «امر متعالی» دانسته و هستی‌ای که ماییم را شامل مراحل «دازاین» و «آگاهی کلی» و «روح» و «اگزیستانس» می‌داند. از سوی دیگر ملاصدرا مسئله‌ی وجود مطلق را به انحاء مختلف در میان آثار خویش گنجانیده که شامل چهار اطلاق وجود مطلق برای مفهوم عام انتزاعی بدیهی وجود، عنوان وجود مطلق در مقام مطلق وجود مقسمی (موضوع فلسفه)، عنوان وجود مطلق در مقام ذات اقدس الهی، عنوان وجود مطلق در مقام فعل (فیض منبسط) می‌باشد. در این پایان‌نامه مسئله‌ی وجود مطلق به حسب ضرورت تحقیقات تطبیقی در سنت فلسفه اسلامی و سنت فلسفه غربی برای دست‌یابی به وجوه اشتراک و وجوه افتراق در تعابیر مشترکی مثل وجود مطلق می‌باشد که به صورت تطبیقی بین آراء ملاصدرا و یاسپرس بررسی شده تا از نتایج به دست آمده در این تطبیق در استفاده بهینه از هر دو دستگاه فلسفی، استفاده‌های علمی و عملی گشته و سدّی در برابر مغالطات لفظی باشد. از نتایج به دست آمده وجوه مشترک در اطلاقات هر دو فیلسوف می‌باشد و هم‌چنین اشتراک لفظی وجود مطلق در برخی اطلاقات وجود مطلق بین صدرا و یاسپرس است. صدرا در پرتو وجود مطلق به گونه‌ای سیر کمالات علمی و عملی را مشخص گردانیده و یاسپرس مراحل تحقق اگزیستانس را در پرتو وجود مطلق فراگیرنده مشخص کرده است. پیشنهاد نگارنده توجه بسیار محققانه به این رویکرد در هر دو طرف است که از میان این تحقیقات یقیناً به برکات علمی و عملی بسیار می‌توان نائل شد.
بررسی قاعده «‌لامؤثر فی الوجود الاالله‌» از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:امینه دهیمی نژاد؛ استاد راهنما:علی‌محمد حسین‌زاده؛ استاد مشاور :عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از قاعده‌های فلسفی قاعده «‌لا مؤثر فی الوجود الا الله‌» است؛ به این معنا که در جهان هیچ فاعل حقیقی به جز خداوند نیست‌. زیرا تنها او هستی بخش و اثربخش است. بر این اساس موجودات‌، از سِفلی گرفته تا عِلوی و از مُلکی تا مَلکوتی، از جسمی تا روحی‌، از ظاهری تا باطنی، از دنیوی تا اخروی، و در موجودات عالم طبع و طبیعت از هیولای اولیه تا آخرین نقطه فعلیت و کمال، هر چه به وجود آمده و خواهد شد،همه از وجود خدا است. در این پایان‌نامه با روش تحلیلی ‌_‌توصیفی‌ تلاش شده است تا دیدگاه دو فیلسوف شهیر‌، ابن سینا و ملاصدرا در باب قاعده «‌لا مؤثر فی‌الوجود الا الله‌» بررسی شود. ابن سینا با بهره‌گیری از اصل علیت‌،علت حقیقی را تنها خداوند می‌داند و مابقی موجودات را علل واسطه می‌داند و به این شکل به حل و فصل این مسئله اقدام کرده است و ملاصدرا با دخالت دادن شهود در کنار استدلال به عنوان ابزاری مهم در فهم حقایق‌،‌ بر پایه‌ی وجود رابط و مستقل این مسئله را تبیین کرده است. محتوای کلی این نظریه این است که معلول، جز فقر و نیاز و ربط به علت، هیچ چیزی از خود ندارد و ذات و وجودش، همه از آن علتش است.
بررسی تطبیقی نحوه ارتباط روح مجرد و بدن مادی از منظر ملاصدرا و ابن سینا
نویسنده:
نویسنده:محمد جواد شفیعی؛ استاد راهنما:محمّد کاظم رضازاده جودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله ارتباط نفس و بدن نه تنها یکی از چالش برانگیز ترین مسائل فلسفی، بلکه مسائل انسانی است؛ که تا به امروز نظریات گوناگونی برای پاسخ به آن مطرح شده و فلاسفه و دانشمندان بسیاری را برای حل این مشکل به طرح مبانی فلسفی و ذهنی وادار نموده است. از بارزترین و . شاخص ترین فلاسفه و متفکرانی که به این بحث پرداخته اند می توان به شیخ الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین حملاصدرای شیرازی اشاره کرد که هر یک برای گذر از این وادی پر رمز و راز، مبانی فلسفی جدیدی را ارائه نموده و ساختاری را بنا نهاده اند که تا به امروز از اصلی ترین نظریات و مبانی برای پاسخ به این مسأله به شمار می رود. ابن سینا حدوث نفس را موجودی مجرد و غیر مادی (روحانیه الحدوث و البقاء) می داند و تاکید می کند که تا جسم آمادگی خاص نیابد، نفس امکانی، حادث و افاضه نمی شود. حال اینکه ملاصدرا نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء می داند. بدین معنا که رابطه بین موجود مادی و مجرد را ناممکن می داند. وی با بهره گیری از اصول فلسفى عام . خویش، همچون اصالت و تشکیک وجود، حرکت جوهری و سرانجام ترکیب اتحادی ماده و صورت، به ترکیب اتحادی و ذاتی نفس و بدن نایل . می شود. وی حقیقت نفس را حقیقت تعلقی می داند. در این پایان نامه تلاش کنیم .با پرداختن به نظریات این دو فیلسوف بزرگ و با بررسی تطبیقی نظریات این دو عالم جهان اسلام به این سوال | پاسخ دهیم که نفس مجرد چگه نه با بدن مادی در ارتباط است.
سعادت و مؤلفه های آن از دیدگاه کرکگور و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:فریبا افیونی؛ استاد راهنما:مهدی گنجور؛ استاد مشاور :سیدمهدی بیابانکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله اهداف اصلی در زندگی انسان سعادت است، که به جرأت می‌توان گفت درتمام ادیان از محوریت خاصی برخوردار است. سعادت از مهم ترین و اساسی ترین مسائل زندگی بشر به شمار می رود و علیرغم تلاش بیشتر مردم برای نیل به این مهم، در تعریف آن عقیده مشترکی ندارند. دراین رساله سعی برآن است تا در حد بضاعت به تحلیل سعادت و مؤلفه های آن از دیدگاه دو اندیشمند شرق و غرب؛ صدرالمتالهین و سورن کرکگور بپردازیم و براساس نظام فکری آنها چگونگی رسیدن به سعادت که هدف نهایی و مطلوب هرفردی در زندگی است را بیان کنیم. ملاصدرا ادراکات عقلی را مهمترین امور برای انسان می داند و برترین معقولات را معرفت به خدا و علم به صفات و اسماء الهی معرفی می کند. سعادت حقیقی از دیدگاه وی جز مشاهده عقلی نیست. شاخص ترین خصوصیت صدرا بحث بر سر عقل نظری و عقل عملی و نقش هرکدام در رسیدن به سعادت است. ملاصدراعقل نظری را در این خصوص مهم تر می داند. او افراد را از عبادات تقلیدی برحذر دانسته و به اطاعت از حق یا تعقل و برهان از معارف الهی تشویق و ترغیب می کند. ملاصدرا انسان را موجودی مختار می داند که با بهره مندی ازسرشت الهی و علم حضوری به خود وخدای خود با گرایش فطری در پرتو عقل و اختیار به سعادت که همان قرب الهی است نائل خواهد شد. کرکگور اما سعادت را در سرسپردگی به ایمان و ارتباط باخدا می داند، اما نه آنچه از طریق استدلالهای عقلی و مراسم مذهبی بتوان به آن رسید. ایمان کرکگوری امری سابجکتیو و فردی به دور از استدلالهای عقلی است که بایستی آن را تنها با اراده ای توأم با اضطراب و دلهره به تملّک خود در آورد. تشابه دیدگاه ملاصدرا و کرکگور در این است که هر دو سعادت را امری فردی و سابجکتیو می دانند و بر عواطف و ایمان درونی در دنیا به این مهم تاکید دارند. اما اختلاف این دو متفکر در این است که ملاصدرا سعادت را تکامل عقلی انسان و اتحاد آن باعقل فعال معرفی می کند و رکن اصلی سعادت را ایمان عقلی می داند. اما کرکگور با نگاهی دینی سعادت را تنها در ایمان آن هم ایمانی مطابق با مسیحت می داند.
تبیین شخصیت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:سعید ریاحی؛ استاد راهنما:مرضیه اخلاقی,مهین رضایی؛ استاد مشاور :علی اصغر احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شخصیت‫ یکی از شاخه های مهم روانشناسی است که در قرن بیست و یکم مورد توجه روانشناسان واقع شده است. پژوهش‫ های مرتبط با موضوع نشان می‫ دهد که دانشمندان اسلامی قرن‫ ها پیش از روانشناسان غربی به مسائل علم النفس توجه دقیق و عمیقی داشته‫ و در نوشته‫ها و متون کلاسیک از اصطلاحاتی مانند نفس، قلب و روح استفاده کرده و در شناسایی و شناساندن شخصیت تلاش علمی داشتنه اند. در این میان، حکمت متعالیه ملاصدرا، علم النفس را با رویکرد جامع، ارائه نموده و واکاوی در آن می‫تواند مبنای بسیاری از مسائل و مباحث شخصیت‫شناسی قرار گیرد. در رساله حاضر سعی شده است با استفاده از روش کتابخانه‫ای، تحلیل محتوایی آثار ملاصدرا و ارائه نظریه با تاکید بر ابتکاری بودن آن، اندیشه‫های ملاصدرا در زمینه شخصیت انسان‫ها مورد بحث و بررسی قرار گیرد. مسئله اساسی رساله این است با توجه به ادبیات کلاسیک و مدرن در حوزه ی شخصیت شناسی، شخصیت را از دیدگاه ملاصدرا به عنوان نخستین مطالعات مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق حاضر کیفی است و داده های مورد نیاز را با مراجعه و مرور آثار و نوشته های ملاصدرا، تحلیل شده است. این داده ها در نهایت در قالب مفاهیم محوری و مقوله های کلیدی دسته بندی شده است. تبیین تفاوت عرضی و ذاتی شخصیت انسان‫ها، عوامل موثر بر شخصیت نخستین و اکتسابی، طبقه‫بندی شخصیت انسان بر اساس شخصیت ثانوی، و معرفی علم و عمل به عنوان اساسی‫ترین عامل رشد و تنوع شخصیت از کلیدی ترین یافته های رساله حاضر بوده است. نتایج رساله نشان می دهد که نخست بر اساس مبانی فسلفی ملاصدرا، بویژه نظریه تشکیک در وجود، شخصیت انسان دارای مراتب و درجاتی است که شخصیت نخستین آن غالبا برگرفته از وراثت و محیط و شخصیت اکتسابی آن بیشتر تحت تاثیر، علم و عمل انسان شکل می گیرد. سپس فطرت به عنوان زیر بنای شخصیت انسان در نظر گرفته شده است و سپس بر اساس نظام فلسفی ملاصدرا، انسان‫ها در شخصیت نخستین دارای تفاوت عرضی و به افراد مختلف تقسیم می‫شوند، ولی در شخصیت اکتسابی دارای تفاوت ذاتی و به انواع مختلف از جمله شخصیت حیوانی، شیطانی و ملکی تقسیم می‌شود.
تحلیل و بررسی قضایای جدلی ‌‌الطرفین کانت بر اساس فلسفه صدرایی
نویسنده:
نویسنده:علی زمانیان؛ استاد راهنما:مهدی منفرد,سیداحمد فاضلی؛ استاد مشاور :محمد محمدرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
کانت فیلسوف شهیر آلمانی در فلسفۀ نظریِ خود، مدعی است موضوعات مهم مابعدالطبیعه؛ یعنی "نفس"؛ "جهان" و "واجب‌الوجود" نفیاً یا اثباتاً قابل «استدلال» نیستند. وی این ادعای خود را در قالب چهار آنتی‌نومی/ قضیۀ جدلی‌الطرفین در بخش جدل استعلایی از کتاب نقدِ عقلِ محض مطرح می‌کند. ادعای کانت مبتنی بر پاره‌ای مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناسی است که بر‌‌اساس آن‌‌ها، وی قضایای ریاضیات و فیزیک را «یقینی» و قضایای مابعدالطبیعه را «غیریقینی» و مغالطی معرفی می‌نماید. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامی، به‌ویژه فلسفه صدرایی، چه در بُعد شناخت‌شناسانه و چه در بُعد هستی‌شناسانه، امکانات مناسبی برای نقادی فلسفه کانت، به‌‌طور عام و رفع تعارض از همه قضایای جدلی‌‌الطرفینِ مورد ادعای او را، به‌‌طور خاص، دارا است. در این نوشتار، برآنیم ابتدا مبانی شناخت‌شناسی کانت را بر طبق کتاب نقد عقل محض بررسی کرده سپس به ‌اجمال با آموزه‌های فلسفه صدرایی در این زمینه مقایسه نماییم. در مرحله بعدی تعارضات مورد‌‌نظر او را با کمک مبانی فلسفه صدرایی که چه در بعد شناخت‌‌شناسی و چه در بعد هستی‌‌شناسی در بخش‌‌های قبلی تبیین شده، برطرف سازیم. نتایج به‌‌دست آمده حاکی از آن است که اولاً: مسأله کانت در حوزه شناخت در فلسفه اسلامی مطرح بوده است؛ ثانیاً: آنتی‌‌نومی‌‌ها به شکل دیگری غیر از آن‌‌چه کانت مطرح کرده در فلسفه اسلامی و صدرایی مورد توجه قرار گرفته‌‌اند؛ ثالثاً: با اتکاء به آموزه‌‌های اصلی فلسفه صدرایی می‌‌توان گره از آن تعارضات گشود؛ و رابعاً: عموماً پاسخ‌‌هایی که کانت در این خصوص پیشنهاد کرده است گاهی با مبانی خودش سازگاری ندارد و گاهی از لحاظ استدلالی تمام نیست.
بررسی دیدگاه صدرالمتألهین در تبیین سازگاری علم الهی و اختیار انسان
نویسنده:
سید احمد غفاری قره‌باغ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه‌ها در باب رابطه علم پیشین الهی و اختیار انسان، از تنوّع قابل توجّهی برخوردار است و از نفی علم پیشین از خداوند تا نفی اختیار را شامل می‌شود. غالب فیلسوفان اسلامی، با تبیین‌های مختلف، به اثبات سازگاری این دو اهتمام داشته‌اند. بنابراین مسئله این پژوهش کشف رویکرد صدرایی درخصوص این موضوع بر اساس مبانی هستی‌شناختی و جهان‌شناختی است، که پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل و تطبیق و استفاده از داده‌های کتابخانه‏ای انجام گرفته، به بررسی تحلیلی آثار صدرالمتألهین در این موضوع پرداخته است و با مقایسه فقرات مکتوب در این موضوع، به تطوّر در دیدگاه ملاصدرا تمرکز نموده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که صدرالمتألهین در آثار مختلف و برحسب مبانی هستی‌شناختی و انسان‌شناختی، به سه رویکرد متفاوت در تبیین سازگاری اختیار انسان و علم پیشین الهی دلالت نموده است. رأی نهایی صدرالمتألهین، مطابق با نگرش نهایی او در مبحث وحدت شخصی وجود و تجلی‌انگاری در باب عوالم خَلقی است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 130
  • تعداد رکورد ها : 4835