جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4835
قلمرو عقل از نگاه ملاصدرا با تأکید بر رساله سه اصل، مفاتیح الغیب و عرشیه
نویسنده:
پدیدآور: محبوبه ولی‌زاده بیگی ؛ استاد راهنما: شهاب‌الدین وحیدی مهرجردی ؛ استاد مشاور: سیدحسین عظیمی دخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر برای شناخت حقایق به ابزارهای شناختی احتیاج دارد یکی از این ابزارها عقل است. از عقل به عنوان حجت باطنی یاد کرده‌اند که خداوند در درون ما نهاده است. حجتی که ما را در رسیدن به حقایق کمک می‌کند. در تعریف آن باید گفت ابزاری برای تمایز حق از باطل است که در قرآن و روایات بسیاری به ارزش و جایگاه والای آن اشاره شده و تاکید بسیاری بر استفاده از آن دیده می‌شود. اما در عین تاکید به جایگاه و اهمیت عقل به محدودیت و قلمرو عقل در شناخت حقایق هم نیز اشاره شده است.چرا که عقل یکی از ابزارهای شناخت است، نه تنها ابزار شناخت، و ابزارهای دیگری هم در رسیدن به شناخت حقایق وجود دارند و اینها با کمک هم می‌توانند به شناخت حقایق برسند. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف بزرگ و تاثیر گذار اجتماعی از ابزاری مانند عقل به خوبی یاد کرده است و آن را به دو قسم نظری و عملی تقسیم کرده که هر کدام از این دو قسم دارای مراتبی هستند، عقل نظری دارای چهار مرتبه که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد. و عقل عملی عبارتند از: تهذیب ظاهر، تهذیب باطن، تجلی نفس و فنا نفس. ملاصدرا در برخی از آثارش به تعاریف این اقسام و مراتب پرداخته است. با بررسی سه اثر مهم ملاصدرا یعنی مفاتیح الغیب به عنوان یکی از مهمترین کتابهای ایشان، رساله سه اصل تنها اثر فارسی آن و عرشیه به عنوان آخرین اثر ملاصدرا که در طول زمان های مختلفی نگاشته است می‌توان به عقاید این فیلسوف بزرگ در مورد عقل در این سه اثر مهم پرداخت. در مفاتیح الغیب تعریف و تمجیدهای بسیاری در مورد عقل به چشم می‌خورد و روایات بسیاری در مورد جایگاه و ارزش والای عقل آورده شده است. و به تعریف اقسام عقل و مراتب عقل عملی و نظری و علاوه بر این ها به توانمندی های عقل در اثبات واجب تعالی، اثبات معاد پرداخته است. و علاوه براین با وجود پرداختن به توانمندی های عقل از محدودیت عقل در شناخت خداوند و صفات آن، شناخت معاد و عالم روحانی، شناخت روز رستاخیز بهشت و دوزخ و... غافل نبوده است. در تنها اثر فارسی خود یعنی رساله سه اصل آنگونه که باید به توانمندی های عقل نپرداخته چرا که در این کتاب موانع رسیدن به حق تعالی را گفته است اما از محدودیت های عقل در شناخت هایی که در مفاتیح به آن ها پرداخته بود غافل نبوده است. و ملاصدرا در آخرین اثرش نمی‌خواهد حرفی بر خلاف گفته‌های پیامبران و ائمه بزند و معذرت خواسته ازحق تعالی اگر چیزی را برخلاف آیات و روایات آورده است. و هر آنچه را که گفته مطابق با روایات و آیات الهی بوده است. در این اثر به عقل و توانمندی‌ها و تقسیم آن پرداخته نشده، به عرفان و شهود بیشتر نظر داشته است اما از قلمرو و محدودیت عقل در شناخت علوم اخروی غافل نبوده است.
بررسی نقش علم بدون عمل در سعادت و شقاوت انسان از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: کلثوم اولاد ؛ استاد راهنما: مجید ضیایی قهنویه ؛ استاد مشاور: شمس الله سراج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در جهان هستی حرکت طبیعی هر موجودی متوجه کمال است. نفس انسان توسط قوا و افعال خود با هدف اکتساب خیر حقیقی و کمال ابدی سیر می‌کند. حکما معتقدند که سعادت، در لذت و خیر هر قوه‌ای است؛ و آن ادراک امری ملایم با طبع و دارای مراتب متفاوت است. از نظر ملاصدرا، سعادت هر قوه‌ای رسیدن به چیزی است که ذات آن اقضاء می‌کند بدون اینکه مانعی بر سر راهش باشد؛ (ملاصدرا،1392:ص486) او قوای نفس را چنین تقسیم می‌کند: نفس به اعتبار داشتن مزیت قبول و فراگیری علوم از ما‌‌‌فوق و قدرت تدبیر و تحریف در مادون خویش دو قوه دارد: عالمه که تصورات و تصدیقات و حق و باطل بودن آنها را ادراک می‌کند و عقل نظری نام دارد و عامله که با آن اعمال و صنایع را انجام می‌دهد و حسن و قبح و انجام و ترک اعمال را تشخیص می‌دهد و عقل عملی نامیده می‌شود. (ملاصدرا،1391:ص299) اما ملاصدرا معتقد است عقل نظری قبل از رسیدن به کمال و در ابتدای امر محتاج عقل عملی است و قوه عملیه را خادم قوه عالمه می‌نامد و همچنین نیل به سعادت حقیقی برای نفس را صرفاًَ به واسطه عقل نظری و اتحاد او با عقل فعال و حصول علوم حقیقی و صور علمیه کلیه میسر می‌داند و می‌گوید حتی ادراک اولیات و بدیهیات حایز نوعی سعادت برای نفس است و هر اندازه حکمت نظری بیشتر باشد فضیلت بیشتر است؛ زیرا قوای فاعلی انسان گاهی از انجام وظایف باز می‌ماند ولی صور علمیه و کمالیه محفوظ بوده و از بین نمی-روند و حصول کمالات نظری عینأ مثل حصول کمالات اولیه است، وی همچنین شقاوت اهل نظر را نیز متفاوت با شقاوت عامه و آنها را مصداق حدیث « إنَ المومن الفاسق لا یُخَلَد فی النار» می‌داند.(ملاصدرا،1391:ص 369) در حالی که سایر حکمای اسلامی در کنار کسب علوم و معارف، عمل و تنزه اخلاق را دو عامل سعادت و شقاوت معرفی کرده‌‌اند. چگونه ممکن است که انسانی که به لحاظ علمی اعتقاد به توحید و خداوند و ملائکه دارد اما هیچ عمل نیکوکارانه‌ای انجام نداده و یا در انجام اعمال شرعی خود اهمال داشته است به سعادت اخروی برسد اما فردی که تمام عمر خود را صرف کارهای خیر کرده اما به وجود خداوند اعتقاد نداشته است یا در توحید مشکل داشته است، مخلد در عذاب دوزخ باشد؟ آیا چنین مسئله‌ای از نظر فلسفی قابل تبیین است و ملاصدرا چگونه چنین حرفی را اثبات می‌کند؟ آیا این حرف با مبانی ملاصدرا سازگار است یا اینکه صرفاً بحثی است که از عرفان به فلسفه وارد شده است؟ این پژوهش به دنبال آن است که دیدگاه ملاصدرا در مورد نقش عقل نظری و ایمان قلبی را در رسیدن انسان به سعادت اخروی بررسی نماید و تبیین کند چرا ملاصدرا صرفاً علم را عامل سعادت معرفی می‌کند؟ و چگونه ایمان بدون عمل می‌تواند انسان را به سعادت برساند؟ و این نظر بر چه اصلی استوار است؟ چه علومی و چگونه باعث مراتب مختلف انسان در سیر صعودی و اخروی وجودش می‌شود؟
نبوت و فلسفه ی نبوت و تحلیل مبانی آن از دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: زهراسادات نژادتبریزی فرد ؛ استاد راهنما: نفیسه اهل سرمدی ؛ استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نبوت پس از اصل توحید، جایگاه ویژه و نقش تعیین کننده ای در نظام فکری و اندیشه دینی دارد. به همین سبب جزو اعتقادات اصلی شمرده شده و از دیرباز کانون توجه و پژوهش متکلمان و فلاسفه اسلامی بوده است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای به تحلیل و مقایسه ی دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا در فلسفه نبوت، همچنین مسائل مربوط به نبوت عامه از جمله حقیقت نبی، راه شناخت نبی و ویژگی های برجسته او بر اساس مبانی هر یک از آنها توجه شده است و در نهایت تاثیر انسان شناسی آنها بر نبوت پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. از دستاوردهای این پژوهش مقایسه دیدگاه صدرا و شیخ طوسی و به دست آوردن موارد اشتراک در عین افتراق و برتری فکر فلسفی در تبیین نبوت است زیرا هر دو به تبعیت از عقل، ضرورت نبی را اثبات می کنند و علاوه بر آن که معجزه و وحی را مختص نبی می دانند، از علم و عصمت به عنوان ویژگی های بارز نبی سخن می گویند. اما صدرا علاوه با نگاه ژرف به عقل، از عرفان نیز مدد گرفته و توانسته است تبیین دقیق و شفاف تری از حقیقت نبوت ارائه دهد. همین امر باعث تفاوت دیدگاه صدرا با شیخ طوسی می شود. نوع نگاه آنها به انسان از عوامل مهم اختلاف این دو متفکر در این زمینه است. لازم بذکر است که این دو متفکر در بحث نبوت،در مبانی و روش با یکدیگر متفاوت هستند و این تفکر در مبانی و روش شناسی است که موجبات تفاوت های دیگری را بین این دو فراهم می کند. به عبارت واضح تر عقل در نگاه شیخ، در حیطه ی عقل عملی است. البته عقل نظری را هم در حد برهان و استدلال می پذیرد اما در نظر صدرا غایت انسان در رسیدن به کمال عقل نظری و عقل عملی است. هم چنین صدرا به نفس انسان توجه ویژه دارد لذا حقیقت نفس نبی را فعلیت یافتن همه کمالات و رسیدن به مقام خلیفه اللهی می داند. از نگاه او چنین انسانی، صاحب ولایتی است که علاوه بر تصرف در سرتاسر عالم، شایستگی آن را دارد که واسطه فیض برای سایر ممکنات قرار گیرد و وجود او را اول مخلوق عالم معرفی می کند. او رسیدن به چنین مقامی را در سایه اطاعت از انسان کامل(نبی)، برای همه انسانها امکان پذیر می داند. همه ی این حقایق بیان شده از نظر شیخ یا مغفول مانده است و یا بر طبق مبانی خویش به انکار آنها پرداخته است زیرا او حقیقت وجودی انسان را در جسم مادی خلاصه می کند و همین رویکرد باعث اختلاف نظر او با صدرا در این باب شده است.
واقع گرایی ونسبی گرایی معرفتی در نظریه ادراک ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: مهدی دوستان ؛ استاد راهنما: رضا محمدزاده ؛ استاد مشاور: حسین هوشنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرور مباحث موجود پیرامون واقع‌گرایی و نسبی‌گرایی معرفتی نشان می دهد که هر یک از این دو مدّعا، ضمن برخورداری از ادلّه و شواهد پشتیبان، دارای لوازم غیر قابل قبولی می باشند. بنابراین یافتن مسیری که با جمع میان آن دو، از دلایل ایجابی حمایت کننده دو طرف چشم پوشی نکرده و البته استدلالات سلبی را نیز پاسخ دهد، نیازمند بررسی دقیق معانی و اقسام این دو مدّعا و نسبت میان آن ها خواهد بود. واقع‌گرایی معرفتی قابل استعمال در پنج معناست که عبارتند از: قول به تحقق اصل عالَم، پذیرش تحقق عالَم عین (در برابر ذهن)، نفی تأثیرات مخرب ذهن در فرایند ادراک، عینی گرایی معرفتی، و قول به امکان کسب معرفت برای انسان. معنای أخیر که أخص از سایر معانی و مستلزم آن ها می باشد، نقیض شکاکیت محض بوده و انکار آن ضمن نفی تمام انواع آگاهی و ادراکات انسانی، سر از سفسطه در خواهد آورد. این معنا لوازم بسیار مهمی از جمله قبول اصل استحاله تناقض دارد که خود، دارای نتایج تأثیرگذار فراوانی در ساحات مختلف اندیشه و رفتار انسان می باشند. اگرچه هیچ یک از معانی واقع‌گرایی با مطلق بودن معرفت استلزام ندارد، اما گاهی با آن خلط شده و استعمالات نامقبولی پیدا می کند که باعث ایراد اتهامات ناصوابی به واقع‌گرایان می گردد. از سوی دیگر و با توجه به تحلیل معنای نسبیّت، معلوم می شود که نسبی‌گرایی معرفتی می تواند به صورت ذهن محور یا عین محور، و نیز مبتنی بر ارزش تحقق (وجود و عدم) یا اعتبار (صدق یا کذب) تعریف شود. از این میان تنها نسبی‌گرایی ذهن محورِ اعتبارگراست که محل نزاع اصلی بوده و به دلیل منتهی شدن به شکاکیت محض و خودْ تخریبی، قابل جمع با واقع‌گرایی معرفتی نخواهد بود. این معنا در پیِ ناتوانی در حل پنج مشکل عدم دسترسی به واقعیت، تأثیرات مخرّب عوامل درونی (ذهنی) و بیرونی (غیرذهنی)، تکثر وجوه و مراتب و اجزاء مختلف واقعیات، عدم جهت مشترک در مدرِک یا مدرَک، و عدم ثبات در ادراک یا مدرِک یا مدرَک، ظهور و رشد پیدا می کند که در زمینه های بسیار متنوعی همچون فلسفه نقادی کانت، فلسفه علم، فلسفه زبان، نومینالیسم، نسبیت مفهومی، هرمنوتیک فلسفی و تاریخی گری، علوم اجتماعی و جامعه شناسی معرفت، فمینیسم، پراگماتیسم معرفت شناختی و سیاسی_اجتماعی، علوم جدید (نظریه کوانتوم، نظریه احتمالات، منطق فازی)، و عرفان نظری قابل پیگیری است. اگرچه برخی از آراء ملاصدرا همچون اصالت و تشکیک مراتب وجود، حرکت جوهری، تأثیرات عوامل غیرمعرفتی و نقش قوّه واهمه در فرایند ادراک، مستلزم اقسام مقبول نسبی‌گرایی معرفتی می باشند، اما نظریات معرفت شناختی خاص وی از جمله توجه به هویت وجودی علم و قول به اتحاد مدرِک و مدرَک باعث شده است که در نظریه معرفت فلسفه صدرایی، فرایند کسب معرفت (أعم از تصورات ماهوی، معقولات ثانیه، تصدیقات و دانش های پیچیده) به نحوی تبیین شود که ضمن رفع مشکلات پنج گانه پیش گفته، قسم نامقبول نسبی‌گرایی معرفتی نفی، و واقع‌گرایی معرفتی حفظ گردد. بنابراین در نظریه معرفت وی اقسام مقبول نسبی‌گرایی معرفتی و واقع‌گرایی معرفتی به طور همزمان تبیین شده و با یکدیگر قابل جمع خواهند بود.
بررسی تطبیقی معنا و مفهوم قاعده‌ی «الواحد» از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
قاسم کاکایی، زهرا هوشمندی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در پژوهش حاضر، قاعده‌ی «الواحد لا یصدر عنه الاّ الواحد» با روشی تطبیقی-تحلیلی بین دو فیلسوف گران‌قدر جهان اسلام، شیخ الرئیس ابوعلی‌سینا و صدرالمتألهین ملاصدرا، مورد بررسی قرارگرفته است. در آغاز، سعی شده تبیینی صحیح از معنای قاعده و ساختار آن و بداهت مفهوم وحدت و کثرت، منشأ ظهور قاعده و معتقدین و منکرین آن و دلایل اثبات قاعده و فروع قاعده ارائه شده، این نکته روشن گردد که جایگاه بحث از آن در فلسفه‌ی اولی و ذیل مباحث مربوط به مفارقات و علت و معلول است. توضیح این‌که قاعده‌ی الواحد یکی از قواعد کلی و ثمربخش فلسفه‌ی اسلامی است که نقشی اساسی در تفسیر مسأله‌ی پیدایش منظم موجودات از هم‌دیگر، به‌ویژه پیدایش نخستین معلول بر عهده دارد. فیلسوفان اسلامی با تحلیل و اثبات این قاعده، آفرینش نخستین معلول به‌واسطه‌ی واجب تعالی را اصلی‌ترین مصداق این قاعده معرفی می‌کنند و معتقدند که بر اساس این قاعده، از واجب الوجود بسیط، تنها یک معلول به نحو بی‌واسطه صادر می‌شود. موضوع دیگری که در این مقاله از آن بحث می­شود این است که این عالمِ (ماسوی الله) به ظاهر متکثر چگونه از ذات باری‌تعالی، که واحد من جمیع‌الجهات است، صادر یا ناشی شده است؟!
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
حدوث عالم از دیدگاه صدرالمتألهین و تطبیق آن با آیات و روایات
نویسنده:
محسن ایزدی , سید محمد جواد سید هاشمی , علی بادپا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلة حدوث یا قدم زمانی عالم از مباحث مهم و محل نزاع بین حکما و متکلّمان بوده است. متکلمان اسلامی‌‌غالباً با توجه به ظاهر متون دینی معتقد به حدوث زمانی کل جهان اعم از عالم فرشتگان و عالم طبیعت شده‌اند و در مقابل آنان حکمای اسلامی‌‌مجردات و مادة اولیه عالم طبیعت را فوق زمانی دانسته و بر حدوث ذاتی تأکید داشته‌اند. ملاصدرا نیز درعین اعتقاد به حدوث ذاتی عالم بر اساس مبانی خاص خود به‌ویژه حرکت جوهری، سعی کرده نظریة خاصی را دربارة حدوث زمانی عالم مطرح کند که نه مخالف ظاهر‌آیات و روایات باشد و نه اشکالات وارد بر نظر متکلمان را داشته باشد. با توجه به موضوع مقاله، در‌این نوشتار سعی شده آیات مورد استشهاد صدرا در باب حدوث زمانی از مجموعه آثارش بررسی شود و احادیثی که می‌‌تواند در باب حدوث عالم مورد توجه قرار گیرد - هر چند متکلمان بدان نپرداخته‌اند-، در تطبیق بر نظر متکلمان یا نظر صدرا مورد تحلیل قرار گیرد. در‌این تحقیق با تحلیل‌آیات و روایات به‌این نتیجه رسیده‌ایم که هر چند ظاهر‌ایات قرآن کریم و روایات، بر مسبوق بودن عالم به عدم دلالت دارد ولی صراحتی بر حدوث زمانی کل عالم یا‌ ایجاد عالم پس از عدم آن در زمان ندارد. وجود زمان مستقل از عالم و مقدم بر عالم، علاوه بر مشکلات عقلی با ظاهر‌آیات و روایات نیز سازگار نیست؛ از‌این رو به نظر می‌‌رسد دیدگاه صدرالمتألهین از سایر دیدگاه‌ها با‌آیات و روایات مطابقت بیشتری دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 18
درسگفتار شرح شواهد الربوبيه
مدرس:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
درسگفتار الشواهد الربوبیة
مدرس:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
درسگفتار شواهد الربوبيه
مدرس:
عبدالله جوادی آملی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
واقعیت از نگاه محمدباقر صدر و ملاصدرا
نویسنده:
حسن لاهوتیان ، جمال سروش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناسایی واقعیت از نگاه صدرالمتألهین که تساوی واقع با وجود را امری بدیهی تلقی می‌کند، همان وجودشناسی است. اما شهید سید محمدباقر صدر با انکار بداهت این تساوی، سعی می‌کند با استناد به صدق قضایایی که مطابقی موجود در خارج ندارند، واقعیت را اعم از وجود نشان دهد. اگرچه این ادعا، در اندیشۀ اسلامی طرف‌دارانی چون معتزله را دارد، اما شهید صدر هم در انگیزۀ بیان این ادعا، هم در محتوای آن و هم در ادلۀ ارائه شده برای آن، از معتزلیان فاصله گرفته و دیدگاهی متقن عرضه کرده است. به‌هرحال نتیجۀ این اختلاف مبنایی میان صدر و صدرا، دو توصیف کاملاً متفاوت از عالم واقع است، اگرچه نسبت واقعیت با وجود، ماهیات، معقولات ثانی فلسفی، معدومات و مدرکات عقل عملی در این دو نگاه، قرابت‌های زیادی نیز با هم دارند. پژوهش حاضر با نگاهی تطبیقی، ابتدا عالم واقعِ صدری را در کنار وجودشناسی صدرایی، تبیین و ارزیابی کرده است، سپس نشان داده که این دو متفکر با وجود اختلافات مبنایی در بداهت برخی گزاره‌ها، روش مشابهی را در شناسایی واقعیت به کار بسته و در تعارض میان برهان و بداهت، هر دو جانب برهان را گرفته‌اند. در نهایت چرایی و چگونگی تجدیدنظر آن‌ها در گزاره‌هایی که بدیهی به نظر می‌رسیدند، تبیین شده و منشأ آن، تفاوت و مرز میان وجدان عدم و عدم وجدان، دانسته شده است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 118
  • تعداد رکورد ها : 4835