جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
تفسير من وحي القرآن المجلد 19
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضل‌الله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درس‌های قرآنی فضل‌اللّه برای جوانان و تحصیل‌کردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار می‌رود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیه‌محوران قرار دارد. او در جای‌جای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش می‌کند و ایشان را به آیه‌محوری فرا می‌خواند. در نگاه فضل‌الله، مخاطب قرار‌دادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهم‌پذیر است و همگان می‌توانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نام‌گذاری را به اسم خاصش بیان می‌کند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه می‌پردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحث‌های کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاه‌های این تفسیر را نقد می‌کند. ویژگی‌های کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن می‌گوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر می‌کند. * گزیده‌گویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه می‌آورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز می‌کند. * از یادکرد فضایل سوره‌ها و آیات طفره می‌رود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان می‌کند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه می‌آورد و از تفصیل آنها حذر می‌کند. * فایده‌گرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایده‌دار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضل‌الله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی می‌کند. * شبهه‌شناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگی‌هاست. * نتیجه‌گیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسان‌ها می‌بیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگی‌های «من وحی القرآن»، آزاد‌اندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانش‌های جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافته‌های علمی و نسبت آن‌ها با آیات قرآن را به بحث و بررسی می‌گیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال می‌برد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوب‌های تربیتی می‌شناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی می‌کند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگی‌های تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره می‌گیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانه‌های درستی و نادرستی نظریات تفسیری می‌شناسد و در جای‌جای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی می‌گیرد. جلد نوزدهم کتاب شامل تفسیر سوره‌های سبأ، فاطر، یس، صافات، ص و زمر می‌باشد.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 25
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد بیست و پنجم مشتمل بر تفسیر سوره های یس، صافات، ص، زمر و غافر می‌باشد.
عزت و سربلندی از دیدگاه قرآن کریم و روایات
نویسنده:
علی حیدری نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
پژوهشی است درباره مفاهیم، مبانی و جلوه های عزت از دیدگاه آیات و روایات. در این رساله، ابتدا مفهوم عزت و سربلندی و واژگان مرتبط با آن بررسی می شود و جایگاه آن در رویکرد قرآنی و روایی تبیین می گردد و سپس خاستگاه عزت بودن خداوند اثبات می شود. نویسنده در این خصوص، ازلی و ابدی بودن، بی پیرایگی و بی همتایی، خواری ناپذیری، هدف سوء قرار نگرفتن، سیطره فراگیر، قابلیت تجلی به دیگران (عزت بخشی) و قابلیت بازدارندگی از دیگران (ذلیل سازی) و ذلت تمام موجودات در برابر خدا را برخی از ویژگی های عزت خداوند بر می شمارد. وی همچنین ساختار ذاتی انسان را در میان موجودات دیگر برخورداری از ارجمندی ذاتی می داند; چنان که از جنبه فطری، گرایش به عزت و سربلندی و گریز از خواری گواه بر آن است. در بخش دیگر این تحقیق، عزت و ذلت به اموری همچون: ذاتی و اکتسابی، درونی و بیرونی، حقیقی و غیر حقیقی، پایدار و ناپایدار، و دنیوی و اخروی تقسیم می شوند و عوامل عزت و ذلت در اموری مانند: حقیقی و غیر حقیقی، و تعبدی و توصلی مورد بررسی قرار می گیرند.
عزت و کرامت در قرآن و سنت
نویسنده:
زهرا حوصله
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
موضوع این تحقیق، عزت و کرامت انسانی از دیدگاه قرآن و سنت می باشد که یکی از ارزش های مهم یاده شده است و عدم توجه افراد جامعه به آثار و برکات واقعی عزت نفس و ضرورت داشتن آن و تأثیر به سزایی که در زندگی انسان ها دارد پژوهش هایی را در این موضوع ایجاب می کند. لذا هدف این تحقیق، افزایش عزت نفس و راه های به دست آوردن عزت و کرامت انسانی و برخورداری از زندگی عزتمندانه می باشد. عزت و کرامت انسانی مانند بسیاری از عنایاتی که خداوند به بندگان خود نموده است دارای آثار فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی می باشد که اگر برنامه صحیحی که اسلام در این خصوص ارائه می دهد انجام شود و برنامه زندگی بر اساس مقررات و قواعد عزتمندانه باشد می تواند منشأ تحول تازه ای در جوامع بشری باشد. عزت در لغت به معنای شکست ناپذیری است. حقیقت عزت، قدرتی است که در دل و جان انسان ظاهر می شود و او را از خضوع و سازش و خودباختگی در برابر ستمکاران و ظالمان باز می دارد و نیز کرامت اسمی است که برای بخشش و بزرگواری به کار می رود و از فعل « کَرُمَ» یعنی بخشندگی و کریم بودن گرفته شده است. کرامت، شأن و منزلت داده شده به آن دسته از کسانی است که احساس بالا و والا داشته اند. برای آن که انسان زندگی عزتمندانه داشته باشد لازم است به موجبات عزت وکرامت توجه داشته باشد، از جمله: اطاعت از خدا، دوری از طمع، انصاف، گذشت، حفظ زبان، فروخوردن خشم، شکیبایی، قناعت و راستگویی و این ها را سرلوحه زندگی خود قرار دهد. عزت نفس و کرامت انسانی آثار فردی مانند تقواگزینی، ولایت مداری و خودسازی و آثار اجتماعی مثل ترویج هنجارهای اخلاقی و استقلال و خودباوری و عزت سیاسی می باشد. پژوهش حاضر به اعتبار نوع، کاربردی و به اعتبار موضوع، دینی و مذهبی می باشد و با روی توصیفی و کتابخانه ای انجام گرفته است. در طول این پژوهش به اثبات رسیده است که مهم ترین عامل در داشتن یک زندگی عزتمندانه، تقوا و اطاعت از دستورات پروردگار می باشد. نقش عزت در تربیت انسان ها، نقش اساسی است، به طوری که اگر عزت نباشد انسان ها به هر زشتی و پستی تن می دهند و به هر گناهی آلوده می گردند. ذلت نفس، منشأ همه بدی ها و فسادهاست. لذا بهترین راه برای اصلاح فرد و اجتماع، انتقال روح عزتمندی به آنان است. روح عزت است سربلند می نماید.
عزت از دیدگاه آیات و روایات
نویسنده:
عبدالمحمد جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این پایان نامه در چهار فصل با این مباحث تدوین و نگاشته شده است: فصل اول، عزت از نظر لغوی و اصطلاحی؛ فصل دوم، عزت از دیدگاه قرآن: حقیقت عزت، نقش خدا در عزت و ذلت انسان، عزت خدا؛ فصل سوم، کرامت در قرآن: کرامت چیست؟ تواضع و عزت و ذلت؛ فصل چهارم، عزت از دیدگاه روایات: عزت نفس، طلب عزت در ادعیه
عزت و ذلت اجتماعی از دیدگاه قرآن
نویسنده:
محسن اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این پایان نامه در چهار فصل عزت و ذلت اجتماعی را با تکیه بر آیات قرآن بررسی کرده است. در فصل اول کلیاتی از بحث نظیر مفهوم شناسی عزت و ذلت و اجتماع در لغت و قرآن آمده است. در فصل دوم با عنوان عزت اجتماعی از مظاهر عزت اجتماعی نظیر امنیت، استقلال، آزادی، اقتدا و اخوت دینی و عوامل عزت اجتماعی مانند ایمان به خدا، تقوا، امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، حاکمیت الهی، عدالت اجتماعی، اتحاد و علم بحث شده است. در فصل سوم ذیل عنوان ذلت اجتماعی از مظاهر ذلت اجتماعی چون ناامنی، وابستگی و اسارت و عوامل ذلت اجتماعی مثل کفر، تفرقه، اختلاف شدید طبقاتی، حاکمیت طاغوت، فسق، ظلم، پیمان شکنی و سستی در دفاع از ارزش ها سخن رفته است. در فصل چهارم خلاصه و نتایج مباحث آمده است.
عزت و ذلت از دیدگاه قرآن و روایات
نویسنده:
بهناز محمدی کمره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این پژوهش درصدد بررسی و تحلیل (( عزت و ذلت )) از دیدگاه قرآن کریم و روایات است در فصل اول این پژوهش پس از مقدمه ای برموضوع تحقیق ، مسأله نیاز جامع به شناخت عزت وذلت و نیز ابعاد مختلف موضوع از قبیل : حقیقت عزت ، صاحبان عزت ، سرچشمه عزت ، عوامل مؤثر در عزت انسان و. . . تبین شده ، سپس بر ضرورت و اهمیت تحقیق پرداخته شده ، به همین منظور پرسشهای تحقیقی ذیل مطرح شده است : 1- مفهوم عزّت و ذّلت از دیدگاه قرآن کریم چیست ؟ 2- حقیقت عزت ، صاحبان عزّت ، سرچشمه عزت چه کسانی هستند ؟ 3- عوامل مؤثر در عزّت انسان از دیدگاه قرآن کریم کدامند ؟ 4- عوامل مؤثر در ذلّت انسان از دیدگاه قرآن کریم کدامند ؟ در فصل دوم تعدادی از متون تحقیقاتی مرتبط با موضوع از قبیل : کتاب دایره المعارف اخلاق قرآنی (( اثر احمد شرباصی مصری )) ، کتاب دولت آفتاب اثر ( مصطفی دلشاد تهرانی ، کتاب عزّت قرآنی و افتخار حسینی اثر (حسین اویسی ) کتاب پایه های اساسی ساختار شخصیت انسان در تعلیم و تربیت اثر (رضا فرهادیان ) ، کتاب اخلاق در قرآن اثر ( آیات اله مکارم شیرازی ) بعنوان پیشنة بحث مورد بررسی قرار گرفته است . در فصل سوم : با توجه به ماهیت و اهداف موضوع روش تحقیق توصیفی تحلیلی برای موضوع انتخاب گردیده است . فصل چهارم : شامل چهار بخش است . که در بخش اول به معنا ومفهوم عزّت و ذلّت با توجه به کاربرد این دو واژه در آیات پرداخته شده و در بخش دوم حقیقت عزّت ، صاحبان عزت و سرچشمه عزت مورد بررسی قرار گرفته و در بخش سوم عوامل مؤثر در عزّت انسان از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفته و در بخش سوم عوامل مؤثر در عزّت انسان از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفته. و در بخش چهارم عوامل مؤثر در ذلّت انسان از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفته است . فصل پنجم : پس از بحث و بررسی موضوع نتایج ذیل حاصل گردید : 1- عزّت در حقیقت نوعی حالت شکست ناپذیری در انسان که مانع مغلوب شدن او می شود و ذلّت یعنی خواری و نوعی شکست پذیری که مانع مغلوب ششدن در انسان نمی شود دو انسان دچار نوعی حقارت نفس می گردد . 2- حقیقت عزت که در واقع نوعی قدرت درونی و توانایی در انسان است ، که او را از خصوص و تسلیم شدن در برابر طاغیان و یاغیان باز می دارد . 3- عوامل مؤثر در عزّت انسان ، عواملی نظیر : عبادت و بندگی ، جهاد ، تقوا و . . . می باشند . 4- عوامل مؤثر در ذلّت انسان ، عواملی نظیر : طغیان شرکشی ، راحت طلبی ، نفاق و . . . می باشند . محقق در انجام این پژوهش با محدودیت هایی چون کمبود منابع مستقل که به تحلیل و بررسی عزّت و ذلّت پرداخته باشند روبه رو بوده است و پیشنهاد می گردد در این زمینه ، تحقیقات جزئی تری در مورد دو واژه عزّت و ذلّت بطور جداگانه و سیمای معزّین انجام گیرد .
سازگاری مفاهیم فرهنگی اسلامی با توسعه اقتصادی
نویسنده:
علی اکبر عرب مازار,محمدجمال خلیلیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مقولاتی که در نیم قرن اخیر و بعد از جنگ جهانی دوم در ادبیات اقتصادی ملتها، به ویژه کشورهای جهان سوم، رواج گسترده تری داشته و گاهی به عنوان یکی از آمال و آرزوهای آنان قلمداد گردیده است، دستیابی به توسعه ای همه جانبه خصوصا توسعه اقتصادی می باشد. توسعه به معنی جامع آن، به عنوان فرآیندی پیچیده که رشد کمی و کیفی تولیدات و خدمات همراه با بهبود سطح زندگی، تعدیل درآمد، زدودن فقر و محرومیت و بیکاری، تامین رفاه همگانی، رشد فرهنگی و علمی و تکنولوژی درون زا را در یک جامعه مد نظر دارد، امری است که همه جوامع برای رسیدن به آن برنامه ریزی و تلاش می نمایند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 25
سیادت (عزت مسلمانان) در قرآن و نهج البلاغة
نویسنده:
عزت اللَّه آقابابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این تحقیق در نظر دارد که با بررسی زمینه های پیشرفت امّت اسلامی در زمان پیامبر اسلام و در قرون اوّلیه و تطبیق آن با علل عقب ماندگی ملل مسلمان در قرون اخیر، با استفاده از قرآن کریم، نهج البلاغة و احادیث شریف، میزان تأثیر این عوامل را در سیادت و عزّت مسلمانان و یا انحطاط آنان، تا حدّ امکان، مشخّص نماید. فصل های پنجگانه این پایان نامه، بیانگر این مطالب است. موضوع مورد نظر در این تحقیق، بررسی علل و عواملی است که موجب انحطاط و عقب ماندگی مسلمانان شده و همین طور، عواملی که باعث پیشرفت و عزّت و عظمت آنان در ابتدای دعوت اسلامی شد. طبیعی است که در پرتو واقف شدن به چنین شناختی در نحوه تنظیم ارتباط در معاشرت فردی و جمعی و نهایتاً ارتباط با ملل غیر مسلمان - که امروزه برخی از آنان خود را قیّم جهان می دانند - تغییراتی حاصل خواهدشد و حتّی زندگی روزمرّه انسان های آن جامعه، دچار تغییر و تحوّل اساسی شده، افراد نسبت به سرنوشت سایر همنوعان و جامعه خویش، احساس تعهّد و مسئولیت پذیری بیشتری می نمایند. همچنین شناسایی راه های عقب افتادگی می تواند به مثابه مشعلی فروزان، فرا روی انسان های به استضعاف کشیده شده، نورافشانی کند و آنان را به سرچشمه های کرامت، عزّت و فضیلت، رهنمون شود. در واقع، این اشاره به گذشته افتخارآمیز در مدّتی خاص در گذشته، توأم با انحطاط در زمانی دیگر، نظاره ای به آینده روشن نیز خواهد بود. در فصل اوّل که با یک مقدّمه آغاز شده، نگارنده به بیان نکاتی از قبیل تاریخچه بحث، بیان مسئله، پرسش های تحقیقاتی، اهداف بحث، حدود و اهمّیت بحث و تعریف اصطلاحات پرداخته است. در فصل دوم نیز نگارنده با ذکر منابع مورد استفاده در تحقیق، سیر مطالعات خود را نشان می دهد. در فصل سوم، روش، رهیافت ، طرح و فن تحقیق، توضیح داده شده است. فصل چهارم که دارای چهار بخش است، به ارائه و تجزیه و تحلیل اطّلاعات پرداخته است و نخست، در بخش اوّل، ضرورت بحث از موضوع، سیادت از دیدگاه قرآن کریم، اختصاص عزّت و کبریا به ذات حق، و طلب عزّت از غیر خدا بررسی شده است. در بخش دوم پایان نامه نیز مباحثی از قبیل وضعیت امّت پیامبرصلی الله علیه وآله قبل از اسلام و عوامل پیشرفت مسلمانان، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در بخش سوم، عوامل انحطاط مسلمانان شمرده شده که در بین عوامل، به چهارده عامل عمده اشاره شده است. در بخش چهارم نیز زوال و انهدام تمدّن ها از دیدگاه های مختلف، بیان شده است در این زمینه، دیدگاه قرآن، نهج البلاغة و سپس جامعه شناسان، مدّ نظر نگارنده قرار گرفته است. فصل پنجم، استنتاجات و پیشنهادهای مربوط به عوامل پیشرفت و پسرفت مسلمانان مطرح شده و یک نتیجه کلّی از بحث های فصل قبل بیان شده است.
با توجه به سال عزت و افتخار حسینی ـ علیه‌السّلام ـ لطفاً عوامل عزت و ذلت را از دیدگاه قرآن بیان کنید.
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
پاسخ تفصیلی:
كلمه «عزت» به معناي حالتي است كه مانع شكست و مغلوب شدن انسان مي‌شود، و «ذلت» به معناي نبود حالت عزت و شرافت در انسان است به گونه‌اي كه انسان ذليل، به راحتي شكست را مي‌پذيرد و مغلوب مي‌شود،[1] ميل و علاقه به «عزت» و فرار و تنفر از «ذلت» يك امر فطري اس بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 10