جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
دیالکتیک استعلایی و هستی شناسی صدرایی ( Transcendental Dialectic  and Sadrian Ontology)
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نویسنده سعی دارد تا مطالعه ای تطبیقی را درباره قابلیت های دو نظام فلسفی آسیایی و اروپایی در باب موضوعی خاص- یعنی قوه عقل- ارایه دهد، و از این طریق تاملی بر امکان گفت و گو میان سنت های فلسفی ای داشته باشد که تا به امروز پیشینه ای سخت و تسلیم نشدنی در این باره داشته اند. اگر چه پس از عصر روشنگری و با فیزیک نیوتنی و در فلسفه نقادی کانت، وحدت و کمال فاهمه توسط عقل فراهم می شود، عملا بر محدودیت و حدود قلمرو عقل نیز تاکید می گردد. «مغالطات»، «تعارضات جدلی» یا «آنتی نومی ها»، «ایده ال عقل محض»، اعلان صریح شکست عقل در سه حوزه شناخت حقیقت نفس، طبیعت، و خدا بودند، و «دیالکتیک استعلایی» به مثابه موقعیتی انتقادی معرفی شد که نشات گرفته از تعالی و فراروی عقل بود. نتیجه گریزناپذیر چنین رویکردی، دوگانگی میان سوژه و ابژه، نومن و فنومن، و فاهمه و عقل است؛ و اخلاف کانت مجبور بودند تا بر چنین دوگانگی ای غلبه کنند. در فلسفه اسلامی- و به ویژه در فلسفه صدرایی- عقل، از سویی، مشتمل بر مراتب معرفت و در واقع مراتب «هستی» است و از سویی دیگر- بر خلاف سنت ارسطویی و کانتی- هیچ تعارضی میان مراتب و درجات شناخت نیست؛ بنابراین، «عقل» همچون شکلی از مراتب هستی و مطابق با آن معرفی می شود. اگرچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اخلاف کانت- به خصوص هگل- تلاش خود را معطوف به حذف دوگانگی میان سوژه و ابژه و نومن و فنومن کردند، اما هیچ نظام فلسفی ای که بر اساس سنتی متافیزیکی شکل گرفته موفق نشده است که بر این معضل فلسفه نقادی غلبه کند (فقط در میانه قرن بیستم بود که با پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر دریچه جدیدی گشوده شد). نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با مطالعه ای تطبیقی بین نظام فلسفی کانت و ملاصدرا، راهی را به جاده گفت وگو و مبادله انتقادی آرا و عقاید میان دو سنت بزرگ فلسفی غرب و شرق بگشاید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
تفاوت فاهمه و عقل نزد کانت
نویسنده:
محمد شفیعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
کانت وجود علم و اخلاق را پیش فرض می گیرد و به بررسی حدود و ثغور هر یک می پردازد. در این راه او از اصطلاحات «عقل» و «فاهمه» استفاده می کند. در این مقاله به تعریف این دو مفهوم نزد کانت، از دیدگاهی که وجه تمایز آنها را آشکارتر کند، پرداخته می شود؛ سپس جایگاه این دو قوه در حیطه علم بررسی و آنگاه با بررسی مواضع اخلاقی کانت نتیجه گرفته می شود که از دیدگاه وی کار ویژه عقل در حیطه عمل و اخلاق رخ می نماید و عقل محض در ذات خود عملی است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 144
تحلیلی بر «شاکله» در فلسفه کانت
نویسنده:
مجتبی سپاهی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
«شاکله» از محوری ترین مفاهیم فلسفه معرفتی کانت است. کانت در فلسفه خود اساس کار را بر شهود محض و مفاهیم محض قرار داد و شهود تجربی و مفاهیم تجربی را بدون شهود محض و مفاهیم محض، برای دستیابی به شناخت عالم واقع کافی نداشت. تألیف و ترکیب این دو را که در واقع ترکیب «حس و عقل» است لازمه دستیابی به شناخت دانست. از نظر کانت مفاهیم محض برای این که ما را در رساندن به واقعیت خارج ذهن کمک کنند باید پیوندی با واقع داشته باشند. این پیوند از طریق ارتباط با شهود محض حاصل می شود. این شهود محض همان «زمان» است. بنابراین مقولات ناب باید با «زمان» پیوند داشته باشند. پیوند مقولات با «زمان» از طریق «شاکله» صورت می گیرد. شاکله دار شدن مقولات توسط قوه خیال صورت می گیرد. این قوه مفاهیم محض را با شهود مرتبط می کند. این مقاله در صدد تبیین مفهوم درست شاکله و چگونگی نسبت آن با مقولات است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 96
سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو» دکارت و تاثیر آن در اصالت و قوام بخشی انسان پرداخته می شود. در واقع، دکارت با تاسیس اصل «کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزل ناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر می کند، می داند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز می سازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است، همان است که در کل تفکر عصر جدید به صورت های مختلف مورد تامل قرار گرفته است. به علاوه، همین اصل مشهور دکارت، یعنی «می‌اندیشم، پس هستم» است که «سوبژکتیویسم» را در دل نظام فلسفی خود قرار می‌دهد؛ برای همین، «سوبژکتیویسم» یکی از مباحث اساسی و مهم فلسفه غرب است که در مراحل تکاملی آن، علاوه بر دکارت در عصر جدید، فلاسفه ای چون کانت و هگل آن را از لحاظ معرفت شناسی بررسی کرده اند. بالاخره به اندیشه «خودگرایی» به عنوان حد افراطی «سوبژکتیویسم» پرداخته می شود که البته دکارت از اینکه از سوبژکتیویته او برداشتی خودگرایانه به معنای ایدئالیستی شود، می گریزد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 128
بررسی امکان حکم اخلاقی اشتباه در نظریه اخلاقی کانت
نویسنده:
مسعود سیف
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
پرسش اصلی در این مقاله این است که آیا در نظریه اخلاقی کانت ممکن است فاعل اخلاقی در تشخیص حکم صحیح اخلاقی دچار اشتباه شود یا خیر. برای پاسخ به این پرسش ابتدا به تعیین جایگاه حکم اخلاقی اشتباه در نظریه اخلاقی کانت می پردازیم و سپس با بیان دو اصل اساسی نظریه اخلاقی کانت یعنی اصل کلیت احکام اخلاقی و اصل خودآیینی اراده نشان می دهیم که از نظر کانت این دو اصل دارای وحدت اند و این وحدت برای نظریه اخلاقی او یک امر اساسی است. همین امر باعث می شود کانت نتواند در نظریه اخلاقی خود امکان حکم اخلاقی اشتباه را بپذیرد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 15
کانت، آغازگر مابعدالطبیعه زمان
نویسنده:
مهدی طاهریان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
تصور غالب بر این است که کانت بحث زمان را فقط در حسیات استعلائی و در تحلیل استعلائی در بحث شاکله مطرح کرده است، ولی این تصور چندان درست نیست، حقیقت این است که سراسر فلسفه نقادی کانت به خصوص نقد عقل محض، بحث زمان است. در واقع کانت در نقد عقل محض نوعی خاص از مابعدالطبیعه را بنیان می گذارد که می توان آن را مابعدالطبیعه زمان نامید و بدین گونه او موضوع مابعدالطبیعه را از وجود به زمان تغییر می دهد. در واقع کانت معتقد است که انسان موجودی زمانی است و بر این اساس، فقط می تواند در امور زمانی و به نحو زمانی فکر کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 80
گودل؛ از نسبیت تا ایدئالیسم سازگاری نسبیت آینشتاین با فلسفه کانت در باب مسئله زمان
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی، امیر نعیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
طرح نظریه نسبیت آینشتاین، فیزیک نیوتنی را با دشواری های فراوانی روبرو کرد، چنان که برای اصلاح آن چاره ای نماند جز کنار گذاشتن و یا اصلاح برخی از بنیادی ترین مفاهیم، از جمله زمان و مکان. بسیاری بر این باورند که نسبیت ضربات جبران ناپذیری نیز بر فلسفه کانت وارد آورده است. با این همه، کسانی مانند کورت گودل (Kurt Godel) کوشیده اند نسبیت را به گونه ای بخوانند که نه تنها به تناقض با فلسفه کانت نینجامد، بلکه تاییداتی نیز از برای آن فراهم آورد. مقاله حاضر شرح و بررسی کوشش گودل است برای همسو کردن نسبیت و فلسفه کانت در باب «زمان»، و نیز ملاحظاتی در باب اینکه چگونه طرح مساله «زمان» در نسبیت می تواند به جانبداری از ایدئالیسم بینجامد. در پایان، کوشش گودل برای همسو کردن کانت به کنار گذاشتن تصلب چارچوب های کانتی در فرایند شناخت و پیشنهاد حذف فرض ناشناختنی بودن شی فی نفسه می انجامد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت
نویسنده:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
«کانت» با آگاهی از دشواری هایی که معرفت شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به دست آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهه همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تاسیس بنیانی برای معرفت شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی های معرفت شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان شکنی کنند و در عین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می پردازد و نشان می دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می پذیرد ولی با استدلال های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می کشد و نهایتا شیوه مستقیم بارکلی را در ایده ئالیسم تجربی برمی گزیند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
بررسی تحلیلی خاستگاه های ادبی و زبانشناختی بحث «زبان قرآن» در دوره معاصر
نویسنده:
حسینعلی ترکمانی, جواد محمدی ,مهدی آشناور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
چکیده :
در شکل گیری بحث زبان قرآن باید دوجریان را از یکدیگر تفکیک نمود. یک، جریان اصیلی که از همان دوران نزول آغاز و تا به امروز ادامه داشته و آثار و پیشینه قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. دیگر، جریانی که عمدتا از فضای ادبی و فلسفی غرب برخاسته و توسط مستشرقین و روشنفکران مسلمان وارد حوزه مباحث قرآنی شده است. پژوهش حاضر به جریان دوم می پردازد. دو خاستگاه عمده در محدوده این بحث قابل طرح است: خاستگاه های ادبی و زبانشناسی،خاستگاه های ادبی - فلسفی. شیوه ما در این پژوهش تحلیلی توصیفی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 51 تا 69
تحلیل انتقادی اخلاق سکولاریستی فلسفه کانت
نویسنده:
محمدمهدی حکمت مهر، ابوالحسن غفاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با آغاز مدرنیته، انسان غربی با نگریستن به انسان، جهان و خدا از منظری بشرانگارانه، مناسبات و شئونی را رقم می زند که امری بی سابقه بوده است. رابطه اخلاق و دین در مدرنیته نیز وابسته به چنین رویکردی می شود. در حالی که در دوره های پیشین، بالاخص قرون وسطا، اخلاق ذیل دین تعریف می شد و فیلسوفان مدرنیته در تلاش بودند تا نگرش انسان گرایانه و سکولاریستی را به حوزه رابطه اخلاق و دین نیز تسری دهند. در این میان، کانت نقش برجسته ای در این پروژه ایفا می کند. او ابتدا دو مفهوم اساسی دین و اخلاق را که به ترتیب عبارتند از خدا و اختیار، در نقد عقل محض در هاله ای از ابهام قرار داد و غیر قابل شناخت دانست و سپس در تدوین نظام فلسفه اخلاق خویش، با قرار دادن دین و مفاهیم دینی ذیل اخلاق و ارزش های اخلاقی، دین را به صرف یک مفهوم درونی و شخصی، تحویل و تقلیل می دهد. این مقاله ضمن تبیین فلسفه اخلاق کانت و همچنین سکولاریسم منطوی در آن، به نقد و تحلیل آن نیز می پردازد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 27