چهره یگانه تمایز اساسی میان پیکر آدمی و حیوانات است، شاید در نگاه نخست پیکر لخت آدمی تفاوت خاصی با سایر حیوانات نداشته باشد.بالاخص آنجا که فقط فیگور آدمی (منها
... ای چهره) مورد نظر باشد. اما چهره به واسطهی ابعاد سراپا تاریخی خود، بهواسطهی انعطاف بیمانندش در بازنمایی حالات درونی (در تقابل با چهرهی صلب و یکنواخت سایر حیوانات) و به واسطهی حک و رسوب تاریخی درون خود واجد اهمیتی خاص میشود. خصلت بازنماییکننده و درعینحال پنهانکنندهی چهره و توان آن برای به مادیت بخشیدن به حالات انسانی،رابطه آن با هویت آدمی و ... آن را به موضوعی مهم برای هنرهای تجسمی (نقاشی، مجسمه،عکاسی و...) تبدیل کرده است. بررسی اجمالی تاریخ هرکدام از این هنرها درگیری اساسی آنها با پرتره را بهخوبی نشان میدهد. از نیمتنههای یونان باستان تا نقاشیها، عکسها و مجسمههای عصر حاضر همگی نشاندهندهی دلمشغولی هنر و هنرمندان در بازنمایی تصویر انسانیست. برای ورود به دنیای پرترهنگاری بیش از هر چیز میبایست از چیستی آن سخن گفت و فاکتورهایی که آن را از دیگر ژانرهای هنری متمایز میسازد، برشمرد- مولفههایی همچون شباهت، مایمهسیس، بازنمایی، هویت و رابطهی بین هنرمند، سوژه، مشتری و بیننده- که این خود ما را به حیطه ی کارکرد پرترهها رهسپار میسپارد که برشماری و بررسی این کارکردها را ضروری میسازد بعلاوه مشخص کردن ویژگیها و انواع پرترهنگاری نیز از مولفه هایی ست که می بایست در این مطالعه به آن پرداخته شود. در این پایان نامه سعی شده با استفاده از روش های تاریخی، توصیفی و تحلیلی به مواردی که در بالا ذکر شده پرداخته شود تا بتوأن دلایلی منطقی و محکم برای بیان این ویژگی ها و تحلیل ارائه داد تا در نهایت به شناخت بهتر و عمیق تر پرتره نگاری غرب دست یابیم.
بیشتر