رویکرد رفتار عباسیان و اهل فرق با شیعه در طول قرن سوم هجری دارای فراز و فرود مبتنی بر مصلحت و منفعت متکی بر شرایط حوادث تاریخی است، اما سوگیری شیعیان نه متکی ب
... بر ابزارهای سیاسی ترفیع دهنده بلکه ملهم از مکتب امامت می باشد. در اواسط قرن سوم، شاهد مقابله با تجدید حیات اجتماعی- اقتصادی شیعیان و ضابطه خیر نمودن ساختار حکومت عباسی با توسعه حدیث گرایی سنی، و در اوایل و به ویژه در اواخر قرن، ناظر نوعی مماشات بین دولت و شخصیتهای موثر شیعی پیرو اصالت عقل می باشیم. بعد از تفکر معتزلی مامون، متکی بر عنصر مشروعیت آور، در زمان معتصم و واثق، خط مشی حکومت ایجاد اتحاد با سرمایه داران ابنا که مسبوق به ربایش موقعیتهای اقتصادی و معافیت های مالیاتی بودند، با معتزله به طور مثلثی می باشد. در نیمه دوم قرن سوم، رقابت ارتش و خلافت در قالب کنترل دارایی دولت بر محور قدرت رقابت فرقه ای، و همبستگی بین جامعه شیعیان بغداد و ری و همزمان از دست رفتن کنترل تدریجی مستقیم دولت و اتکا بر درآمد سواد، نهایتا آسیب پذیری خلافت و مهاجرت علمی به شرق را به بار آورد. در این زمان کمینه مستمر با آرمان شیعه و نفوذ مدیریتی بنو فرات و بنو نوبخت به همراه مجاهدت علمی و عملی عاملین مکتب شاخص می باشد. نظریه آندره نیومن، دیوید وینزو الکساندر پاپویچ در این حوادث محل تامل و بررسی است.
بیشتر