جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
سنت و تجدد از نگاه رنه گنون و هانری کربن
نویسنده:
امیرحسین وحیددستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن بیستم میلادی دو جریان فکری مهم در غرب ظهور کرد که هر دو واکنشهایی به روند فکری مغرب زمین از رنسانس به بعد بودند. جریان نخست به سنت گرایی معروف شده هرچند خودِ متفکران این نحله ترجیح می دهند آن را حکمت خالده بنامند. این جریان با رنه گنون متفکر بزرگ فرانسوی آغاز می شود. جریان دوم که برآمده از پدیدارشناسی هوسرل و متأثر از علم هرمنوتیک است و در نهایت به فلسفه تطبیقی به معنای خاص آن می رسد، می کوشد تا به گونه ای دیگر راه نجاتی برای جهان مدرن بیابد. متفکر شاخص این جریان هانری کربن است. از سوی دیگر، موضوع سنت و تجددگرایی یکی از مسائل مبتلابه جامعه ماست و از اهمیت کانونی برخوردار است به گونه‌ای که هرگونه فهمی نسبت به این مفاهیم می تواند تاثیرات اجتماعی، سیاسی و اعتقادی بسیاری را به همراه داشته باشد. هدف از این تحقیق، مقایسه دیدگاههای نمایندگان شاخص دو نحله فکری فلسفی یادشده، یعنی رنه گنون و هانری کربن، در خصوص سنت و تجدد است.این تحقیق، با بررسی مبانی اندیشه گنون آغاز می گردد. گنون مابعدالطبیعه محض را که همان حکمت خالده است، تنها راه شناخت صحیح می‌داند و عقل کلی (intellect) را که عامل این شناخت است در مرتبه ای بالاتر از عقل استدلالی (reason) می‌نشاند و بر این اساس به نقد فلسفه های مدرن می پردازد. از سوی دیگر، مبانی اندیشه کربن بر پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر استوار است که با الهام از حکمت اشراق سهروردی به طرح عالم مثال می پردازد و بر مبنای آن به نقد تفکر مدرن می پردازد. از نظر گنون، جهان متجدد در تقابل کامل با سنت قرار دارد که فردگرایی و سیطره کمیت از مظاهر اصلی این تقابل هستند. گنون، دنیای متجدد را دچار بحران می داند و به نحو قاطع آن را مورد نقد قرار می دهد. از طرف دیگر، سنت از نظر کربن، همان حکمت خالده یا خمیره ازلی به تعبیر سهروردی است که برگرفته از مشکات نبوت است. کربن بر این اساس به مذهب شیعه و فلسفه ایرانی تمایل پیدا میکند. شرق و غرب نیز دو مفهوم اصلی نزد هر دو متفکر هستند که اولی با سنت و دومی با تجدد ارتباط تنگاتنگ دارد. از نظر گنون امروزه نمایندگان زنده سنت را باید در شرق یافت، هرچند سنت در ذات خود فراتر از این دو مقوله است. از نظر کربن شرق معنایی نمادین دارد و مشرقی بودن یعنی رفتن به عمق و باطن که صفت عارفان است. راه رهایی بشر امروز از نظر گنون، نفی مطلق مدرنیته و شناخت سنت اصیل است. از نظر او، انحطاط و تباهی جهان با توجه به تلقی دوری از تاریخ امری محتوم است که در نهایت به ضد سنت و سنت معکوس می رسد اما پیش از فروپاشی کامل، مرحله ترمیم فرامی‌رسد. کربن، اما راه رهایی را بازگشت به عالم خیال و سرچشمه های الهیات اصیل از طریق فراگفتگو و فلسفه تطبیقی می داند. تحقیق حاضر نشان می دهد که اندیشه های گنون و کربن وجوه اشتراک فراوانی دارند، با اینهمه وجوه افتراق مهمی هم در تفکرات آنها دیده می شود. مهم ترین اختلاف میان دیدگاههای کربن و گنون، اختلاف نظر آنها درباره روانشناسی جدید است.
هویت و بحران هویت دینی، پی‌آمدها و راه‌کارها از نظر امام علی (ع)
نویسنده:
رحیم انور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در روزگار حاضر، سقوط معنویت و ارزش‌‌های دینی، جایگزینی ضدارزش‌ها به جای ارزش‌ها و بی‌هویتی و خودباختگی به جای بیگانه ستیزی از جمله دردهاى مزمن و خطرناکى است که بر اثر استیلای فرهنگ بیگانه از خدا، دیانت و معنویت، انسانیت انسان را تهدید مى‏کنند. بدین لحاظ طرح مبحث هویت و بحران هویت دینی، در ابعاد مختلف از جمله نیازهای ضروری جامعه کنونی می‌‏باشد. در این راستا،نگارنده،با روش‌توصیفی‌ـ تبیینی از نوع تحلیل محتوا ‌‌ابتدا با گذری اجمالی بر مفهوم‌شناسی و تعاریف واژگان هویت و بحران هویت به چگونگی پیدایش هویت دینی و بحران آن از منظر امام علی × پرداخته است. و با استفاده از بیانات بلند امیر بیان علی × و مطالب جدید از کتاب‌‌های روز و تطبیق آن‌ها با هم به هدف اصلی خود که همان نایل شدن به این مدعا که «خود آگاهی فرد نسبت به خویشتن» عامل اساسی هویت‌یابی دینی است؛ دست یافته است. و نیز این نکته را اثبات کرده است که بشر امروز که از غیبت گوهر تابناک دین و دین مداری در حیات خود در عالم بحران‌زدگی دینی رنج‌‌های بی‌شماری را متحمل می‌شود زایید? «بحران معرفتی و جهل به خود» است.بر این اساس، ابتدا مطلب را با کلام آسمانی علی × «هر که خود را شناخت به نتیجه و غایت هر شناخت و دانشی دست یافته است» و «خود فراموشی و غفلت از فطرت عالمه» انسان را به بحران‌زدگی دینی گرفتار و در نتیجه او را به حیوانی به صورت، انسان که جز خور و خواب و شهوت فکری در سر نمی‌‌پروراند؛ به اثبات مدعا پرداخته است.اما هرگز هویت دینی و در کسوت دین بودن به معنای نفی تجددگرایی و مدرنیته نیست بلکه می‌توان با نظر تفکیک، میان عنصر ثبات و تغییر دین در یک هم کنشی و هم نشینی میان هویت دینی و تجددگرایی آشتی بر قرار نمود به نحوی که هستی یکی مستلزم نا بودی دیگری نشود.در نهایت با استناد به کلمات گهر بار امام علی × احساس پوچی و هیچ انگاری، وازدگی در مقابل فرهنگ بیگانه و تردید یا انکار دین را از جمله پی آمدهای بحران هویت دینی دانسته و برای برون رفت از این بحران، راه کارهایی هم چون؛ برداشت صحیح از مفاهیم دینی، ایجاد انسجام میان عقیده، گفتار و کردار، دین باوری معنا گرایانه با توانمندی عقلانی، و بالاخره درونی کردن دین را ارائه کرده است.
بررسی نقدهای فریتیوف شوان بر مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم
نویسنده:
محمد جاودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فریتیوف شوان از دانشمندان طراز اول سنت گرا در آثار پر شمارش، مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم را نقد بسیارکرده و بدین شیوه، خبط و خطاهای تجدد مسلکی را بر ملا ساخته است. برخی از نقدها، بدیع نیستند؛ اما نوع پرداخت آنها در کنار جامعیت، سازش ناپذیری، رسوخ تا پایه‌ای‌ترین بنیادهای تجدد و افشای پیامدهای آنها، برنامۀ انتقادی‌ای را که از جنبۀ سلبی تمام به نظر می‌رسد عرضه می‌کند. برنامه‌ای که می‌تواند در اصلاح عیوب جهان متجدد، ما را یاری رساند، خود باختگی‌ها را در برابر هیمنه و سیطرۀ تجدد بی مایه سازد و در دگرگونی رویکرد جهان متجدد به دین و سنت، کارساز افتد و اسباب اقبال به ارزش‌های بسیار آنها را فراهم آورد. فصل نخست این تحقیق، به ملاحظات کلی، ایضاح مفاهیم اصلی مثل سنت، مدرنیسم، و سیر تاریخی آن از نظر شوان و فصل دوم به زندگی، آثار و اندیشه‌های شوان پرداخته است. فصل سوم و چهارم، به ترتیب، نقدهای ناظر به تجدد مسلکی فلسفی و تجدد مسلکی علمی را ذیل عناوینی اصلی چون: عقلی مسلکی، تجربی مسلکی، مادی مسلکی، بشری مسلکی، تکامل مسلکی، روانشناسی مسلکی و مانند آنها گزارش کرده‌اند که ده‌ها عنوان فرعی ذیل آنها گرد آمده است. هریک از این عناوین سنگ بنایی از عمارت تجدد مسلکی است که به نحو مستقیم فلسفی و غیر مستقیم کلامی است. پیش داوری در عین وانمود به خلوّ تحقیق از آن، مسلک سازی در عین مخالفت با هر دین و مسلک، مقصور ساختن عقل در عقل جزوی، محصور نمودن علم در علم تجربی و بدین شیوه نفی خدا و تعالی، انسان را بر مسند خدا نشاندن و به حکم صدفه و تکامل، او را در عداد حیوانات شمردن، دین ستیزی و سنت زدایی و در نتیجه هدیه کردن پوچی، نومیدی، اضطراب، بمب هسته ای، ویرانیِ زیست محیط به بشر و جز اینها، شماری از نقد‌های بسیار شوان بر مبانی مزبور است. فصل فرجامینْ به بررسی خودِ آن نقد‌ها پرداخته است: نقدهایی که از یک سو جامع، قاطع، مبنایی و بنیادی می‌نمایند؛ از سوی دیگر دشواریاب، مبهم، گاه زیاده روانه و بیشتر ذوقي و اقناعي به نظر می‌نمایند تا استدلالی. درمجموع، این نقدها از جهت سلبی کامیاب به نظر می‌رسند، چون کاستی‌ها، ضعف‌ها، مشکلات و ناروایی‌های تجدد و تجدد مسلکی را آفتابی می‌کنند. اما از جهت ایجابی ناکام نشان می‌دهند؛ چون بدیلی برای تجدد و دنیای برآمده از آن پیش نمی‌نهند. گویا نتيجۀ کلّ برنامۀ انتقادی شوان، آن است که انسان بر سر دوراهيِ انتخابِِِ يکي از دو بديلِِ تجدد و سنت است: یا تجدد یا سنت. اين نتيجه، درست، به يکي از نقدهاي رايج شوان که آن را «دوراهه انگاري» ناميده، دچار می‌نُماید. اگر راه چاره، کنار نهادن تجدد و بازگشتن به عهد سنت است، این راه نه ممکن است و نه مطلوب. پس راه و چاره‌ای دیگر می‌باید. آن چاره چیست، آن راه کدام است؟ درپاسخ بدین پرسش مهم، آثار شوان خموش‌اند.
گستره قرآن در عرصه مبانی علوم انسانی (با تأکید بر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و علوم تربیتی)
نویسنده:
حسین نقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رجوع به قرآن با رویکرد تفسیری نشان می دهد قرآن کریم در عرصه مبانی علوم انسانی ورودی حداکثری دارد. هستی ماوراء ماده (مفاهیمی مانند غیب، عرش، ملائکه، جن و ...)، خداشناسی توحیدی (توحید در خالقیت و ربوبیت)، پیوند دین و دنیا و دنیا و آخرت به عنوان مهم‏ترین مبانی هستی شناختی؛ وجود مستقل و تجرد روح، پیوند روح و بدن، اختیار، تأثیرپذیری توأمان فرد و جامعه از یکدیگر، فطرت، کرامت و خلافت انسان و قرب الهی به عنوان مهم ترین مبانی انسان شناختی و امکان معرفت مطابق با واقع، عدم انحصار ابزار، روش، قلمرو و انواع معرفت در محدوده تجربه یا عقل، معرفت شهودی و وحیانی، معرفی قلب به عنوان مهم ترین ابزار کسب معرفت، معرفی شرایط (همچون ایمان و تقوا) و موانع (همچون گناه و غفلت) کسب معرفت، معرفی خداوند به عنوان معلِّم معرفت، حق محوری و رد نسبی گرایی و کثرت گرایی معرفتی به عنوان مهم‏ترین مبانی معرفت شناختی علوم انسانی است که قرآن کریم بیان می کند. قرآن کریم در اکثریت قریب به اتفاق موارد، مبانی علوم‏انسانی موجود را رد می کند؛ اما صحت معرفی مبانی قرآنی کشف شده به عنوان مبانی علوم انسانی و همچنین نحوه تأثیرگذاری مبانی قرآنی بر نظریات علوم انسانی موجود، مسائلی هستند که سعی شده در هر بخش با ذکر مثالها و نمونه هایی از نظریات جامعه شناسی، روان شناسی، علوم تربیتی و حتی اقتصاد بدان پرداخته شود.
نقد نظریات متکلمان و حکماء درباره شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان‌ها از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
زیبا بشیری گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اراده و شمولیت اراده خداوند نسبت به اراده انسان، یکی از کهن‌ترین مسائل کلامی و فلسفی... می‌باشد که اندیشمندان درباره آن اختلاف نظر فراوانی دارند. گروهی اراده را غیر از قدرت و صفت تخصیصی می‌دانستند، یعنی هرگاه دو مقدور در عرض هم بر نفس عرضه شوند و شخص قادر به انجام هر دو باشد، در اینجا اراده مخصص یکی از آن دو برای انجام است و با تأکید بر آیات و روایاتی که درباره قضاء و قدر وجود داشت، طرفدار عقیده جبر شدند و خداوند را خالق افعال انسان دانستند، اشاعره از این دسته بودند. گروهی دیگر اراده را علم، شوق، میل... در نظر گرفتند، و با توجه به برخی آیات دیگر و برای دفاع از عدل خداوند، انسان را خالق افعال خود دانستند، معتزله از این گروه بودند. گروهی دیگر از حکماء از جمله ابن‌سینا، اراده را همان علم به نظام اصلح در نظر گرفتند، و در رابطه با شمولیت اراده خداوند، نظریه «لاجبر و لا تفویض» را انتخاب کردند و با مطرح ساختن فاعل «قریب و بعید» به دفاع از توحید افعالی و اختیار انسان در افعالش برخاستند، اما ملاصدرا با توجه به اصول و مبانی فلسفی خود،‌ چون «اصالت وجود و تشکیک آن»، تفسیر جدیدی از اراده و توحید افعالی ارائه نمود.
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
بررسی فقهی و حقوقی دامنه ی قاعده ی جب
نویسنده:
سمانه مکوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از قواعد مؤثر در فقه و حقوق اسلامی، قاعده‌ی جب است که به عنوان یکی از مسقطات مسئولیت و مجازات شناخته شده است. این قاعده در مقام بیان این است که چنانچه کافری، به دین اسلام گرایش پیدا کند، خطاهای دوران کفر وی مورد بخشش قرار خواهد گرفت. ادله‌ای که برای اثبات قاعده‌ی جب به آن استناد شده است، آیات، روایات و سنت عملی پیامبر(ﷺ) است. مهمترین دلیل قرآنی این قاعده، آیه 38 سوره انفال است که می‌فرماید: به كساني كه كافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ايستند (و ايمان آورند) گذشته آنها بخشوده خواهد شد و اگر به اعمال سابق بازگردند سنت خداوند در گذشتگان درباره‌ی آنها جاري مي‏شود.در کنار آیاتی که برای اثبات قاعده‌ی جب از آنها استفاده شده است؛ دلیل عمده‌ی این قاعده، حدیث نبوی «الاسلام یجب ماقبله» است که از طریق فریقین نقل شده و نام قاعده نیز از حدیث مزبور گرفته شده است. این تحقیق به دنبال آن است که معلوم شود آیا طبق مفاد این قاعده با اسلام آوردن کافر، حتی تعهدات ناشی ازعقود و دیون گذشته‌ی وی نیز از بین می‌رود، یا اینکه احکام عقلایی و مواردی که در جوامع بشری و ادیان الهی دارای کیفر و اثر بوده و آن کیفر و اثر، مخصوص آیین اسلام نیست، مشمول قاعده جب واقع نمی‌شود، چرا که با توجه به امتناني بودن قاعده‌ي جب، در مواردي كه اجراي آن و برداشتن حكم شرعي، موجب تضييع حقوق ديگران شود، مانند بخشودگي ديون و تعهدات ناشي از عقود در دوران كفر، معلوم نیست بتوان آن را جاري كرد. مثلاً آیا قاتلي كه پس از قتل اسلام آورده باشد، مشمول قاعده‌ی جب می‌شود؟ در مورد دیه و دیون و ضمانات ناشی از عقود چطور؟ آیا با قاعده‌ی جب تمام این موارد بی‌اثر می‌شوند یا اینکه استثنا هم وجود دارد؟ در این پایان-نامه سعی بر آن است تا جایگاه این قاعده و تطبیق آن در ابواب مختلف فقهی مورد تبیین و بررسی قرار گیرد.
بررسی دیدگاه‌های تفسیری فلسفی ملاصدرا در مورد مسئله‌ی تسبیح موجودات
نویسنده:
حجت‌اله منصوریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به سریان تسبیح قولی در سراسر هستی از اصول مسلم و پذیرفته شده در حکمت متعالیه می‌باشد و ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، عارف و مفسر از سه منظر فلسفی، عرفانی و تفسیری به مسئله‌ی مذکور نگریسته است. این پژوهش در پی آن است که ضمن معناشناسی واژه‌ی تسبیح با نگاهی تفسیری فلسفی به بحث تسبیح، شاخص‌های بارز تسبیح را از دیدگاه ملاصدراتبیین نماید. حکیم صدرا در بعد فلسفی با تکیه بر برخی از مبانی فلسفی‌اش حکم به سریان حیات، علم، کلام و سایر صفات کمالیه در سراسر عالم می‌کند، از این رو معتقد است که تسبیح در تمام موجودات حتی در جمادات به صورت حقیقی و با زبان قول یعنی زبان مخصوص به خود می‌باشد چرا که از روی علم و آگاهی حق تعالی را از نقایص منزه می‌دارند و معنای تسبیح قولی چیزی جز این نیست لذا در راستای اثبات دیدگاهش سه برهان بر قولی بودن تسبیح موجودات اقامه می‌کند. عقیده‌ی ملاصدرا در بعد تفسیری مطابق با دیدگاه فلسفی‌اش می‌باشد لذا از طریق استناد به آیات و روایاتی که متضمن تسبیح‌ موجودات‌اند و نیز آیات و روایاتی که حکایت از وجود علم و سایر کمالات در موجودات دارند به بیان عقاید خاص خودش مبنی بر حقیقی بودن تسبیح موجودات می‌پردازد. اگرچه ملاصدرا بیان می‌کند که تمام موجودات به زبان قال مسبِّح خداوند می‌باشند ولی منکر تسبیح به زبان حال نیست؛ زیرا تسبیح حالی به این معناست که با تفکر در مخلوقات، تنزیه و تقدیس خالقشان را از نقایصی که در این مخلوقات است نتیجه بگیریم که چنین چیزی منافاتی با این حقیقت که موجودات به زبان قال و از روی آگاهی به تسبیح خداوند می‌پردازند ندارد، لذا ملاصدرا معتقد است که موجودات به زبان حال و از جهات مختلفی مانند حدوث، امکان و امثال این‌ها نیز دالِ بر تنزیه حق تعالی هستند.
گونه شناسی روایات تفسیری امام حسن عسکری (ع)درتفسیر قرآن
نویسنده:
نسیم nasim
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گونه شناسی روایات تفسیری معصومان (ع) به دلیل جایگاه خاص سنت در تبیین قرآن، از اهمیّت ویژه ای برخوردار است و از آنجا که عصر امام حسن عسکری (ع) توأم با خفقان سیاسی، انزوای شیعیان و انحراف های دینی بود، بررسی انواع گونه های روایی ایشان در تبیین آیات قرآن کریم، نگاه ویژه ای را می طلبد. امام حسن عسکری (ع) در عصر خود سیاست تقیّه را در پیش گرفت و به فعالیت های آموزشی روی آورد و در حوزه تفسیر با تطبیق آیات بر شرایط زمان، به تبیین جایگاه اهل بیت (ع) پرداخت. آن حضرت در تفسیر آیات، علاوه بر بیان معنای ظاهری، اهتمام خود را به ارائه ی معنای باطنی کلام خداو تطبیق آیات بر مصادیق معطوف کرده است، حضرت به مباحث علوم قرآن اشاره ای نکرده ولی بخشی از روایت های ایشان به صراحت به آیاتی از قرآن کریم استناد کرده است. امام عسکری (ع) در استخراج معانی قرآن، از قواعد ادبی، منقولات پیامبر(ص) و سایر ائمه(ع)، قصص بهره جسته است که البته بهره گیری ایشان از منقولات پیامبر (ص) و سایر ائمه (ع) نسبت به سایر موارد چشم گیر تر است.
ترجمه‌ و تحقیق کتاب «میان الله و عیسی: آنچه مسیحیان می‌توانند از مسلمانان بیاموزند»
نویسنده:
زهرا رحیمی ایردموسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر ترجمه‌ و تحقیق کتاب «میان الله و عیسی: آنچه مسیحیان می‌توانند از مسلمانان بیاموزند» تألیف پیتر کریفت، مولف و استاد فلسفه در دانشگاه بوستون آمریکا است. کتاب در باب گفتگوی بین دو دین اسلام و مسیحیت و با هدف رفع بعضی از سوءتفاهمات و نزدیک‌ کردن پیروان این دو دین به یکدیگر نگاشته شده است. مولف برای نگارش کتاب مطالب را در قالب گفتگوهای نیمه‌ساختگی حول دو محور اصلی «آنچه مسیحیان می‌توانند از مسلمانان بیاموزند - نقاط مثبت در عملکرد مسلمانان» و «آنچه مسیحیان نباید از مسلمانان بیاموزند - نقاط منفی در عملکرد مسلمانان» بیان کرده است و گفتگوها نیز غالباً در فضای دانشگاهی بین دانشجویان و اساتید شکل گرفته‌اند. پیتر کریفت در این کتاب تلاش نموده تا از مسائل مهمّی از قبیل نسبیت‌گرایی اخلاقی، فمنیسم، اخلاق جنسی، جنگ و جهاد، صلح‌گرایی و سقط جنین که از موضوعات جنجال‌برانگیز بین دو دین اسلام و مسیحیت محسوب می‌شوند، رفع ابهام کند، موضع این دو دین را نسبت به این امور روشن سازد و با یافتن نقاط مشترک عقیدتی و عملی به هرچه نزدیک‌تر شدن پیروان این دین کمک کند.