جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 14
دیدگاه پریست درباره جهان‌های ناممکن
نویسنده:
بهنام ذوالقدر شجاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
جهان های ناممکن اولین بار در پاسخ به مشکلات منطق معرفت ظاهر شدند و بعدها در معناشناسی منطق های ربط و منطق های فراسازگار جایگاهی ویژه یافتند اما برای گراهام پریست جهان های ناممکن نه تنها ابزاری منطقی بلکه ابزاری فلسفی نیز هستند. دیدگاه متافیزیکی پریست تحت عنوان هیچ گرایی مبتنی بر مدلی معناشناختی بر پای? حیث التفاتی است که در آن جهان های ناممکن جایگاهی برجسته دارند. در پاسخ های پریست به برخی مسائل دیرپای فلسفی نظیر مسائل ناشی از اینهمانی و مسائل هستی شناسی اشیاء ناموجود، اشیاء ممکن، اشیاء ناممکن، اشیاءانتزاعی و اشیاء خیالی و نیز پاسخ های او به برخی پارادوکس های معروف منطقی، جهان های ناممکن نقش مهمی ایفا می کنند. کاربردها و ویژگیهای جهان های ناممکن را در حین پرداختن به این موضوعات خواهیم دید. در طرح دیدگاه پریست و نیز در انتها به برخی انتقادات پاسخ داده شده است.
نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی
نویسنده:
حمید زنگنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این رساله به بررسی نسبت میان نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی پرداخته ایم؛ بررسی اینکه نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی هر کدام چه معنایی دارند و آنگاه با نظر به معنای هر کدام ، چه نسبتی میان آنها برقرار است.نخست سه معنا از نیهیلیسم را بدست داده ایم و آنگاه هر کدام از این سه معنا از نیهیلیسم را به ترتیب در فلسفه های نیچه، هایدگر و سارتر بررسی کرده ایم و آنگاه نسبت هر کدام را با نسبیت اخلاقی ای که در فلسفه های آنها تبیین کرده ایمنشان داده ایم.نتیجه ای که نزد هر کدام از این سه فیلسوف بدست آمد، بترتیب چنین بود: 1- نیچه ضمن تأیید گونه ای اخلاق نسبی، نیهیلیسم و نسبیت اخلاقی را در اساس یکی می‌داند. 2- هایدگر ضمن رد هر نوع نسبیت گرایی اخلاقی، عوامل دخیل در شکل گیری نسبیت اخلاقی را همان عواملی می‌داند که موجب نیهیلیسم می‌شوند.( از آنجا که هایدگر نمی‌تواند قائل به نسبیت اخلاقی باشد، ما خود نسبیت اخلاقی را به نظام فکری او وارد کرده و آنگاه به بررسی نسبت آن با نیهیلیسمِ منظور او پرداخته ایم)و 3- سارتر ضمن تأیید نسبیت گرایی افراطی در اخلاق ، نسبیت گرایی اخلاقی و نیهیلیسم را در تضاد با هم می‌داند. نهایت اینکه با توجه به معنایی که برای نیهیلیسم قائل می‌شویم رابطه ی خاصی با نسبیت گرایی اخلاقی برقرار می‌کند.
شعر در نیچه و هیدگر
نویسنده:
مریم عاقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنر بخش مهمی از فلسفه نیچه و هیدگر را به خود اختصاص داده است. نیچه با تخریب همه‌ی ارزش‌ها به هنر روی می‌آورد و آن را مولّد زندگی می‌داند. و هیدگر هنر (به طور اخصّ شعر) را عامل غلبه بر تکنولوژی جدید (گشتل) که قاتل هنر است، می‌داند. به طور کل هنر در هر دو، جنبه‌ی ایجابی دارد. و راه رهایی از نیهیلیسم می‌باشد.
مقایسه آراء علامه جعفری و جان هیک درباره‌ی معنای زندگی
نویسنده:
راضیه فلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است در پاسخ به این پرسش که زندگی انسان چگونه معنادار می گردد. رساله ی حاضر پاسخ این پرسش را از دیدگاه علامه جعفری و هیک مورد ارزیابی و مقایسه قرار داده است. علامه و هیک هر دو دین را عامل معنا دار شدن زندگی بشر معرفی می نمایند. لیکن چگونگی این معنا دار شدن از طریق دین در نظریات آنان متفاوت است. علامه «حیات معقول» را به عنوان زندگی دینی مطرح می کند که بر پایه ی آموزه های اعتقادی- عملی دین اسلام پایه گذاری شده است وانسان را به سوی «هدف اعلای حیات» هدایت می کند. با توجه به نگرش غایت انگارانه ی علامه به هدف، هدف زندگی از دیدگاه وی قابل کشف است. از نظر هیک آنچه باعث معنادار شدن زندگی انسان می شود نگاه دینی انسان به جهان است و تفسیر خوش بینانه ی نگاه دینی از ماهیت، سرانجام و خالق جهان باعث تغییر نگرش انسان مومن به طبیعت و اتفاقات می گردد. از نظر هیک همه ی ادیان می توانند چنین تفسیری را برای انسان ایجاد کنند. با توجه به تعریف هیک از معنای عملی، معنای زندگی از دیدگاه وی قابل جعل است.
طراحی مجموعه آفرینش های هنری معاصر با مفهوم روایت‌گری فرم
نویسنده:
روشنک رهنمافرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پایان‌نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) :بحران " تزلزل نظام‌های ارزشی" از گذشته تا کنون گریبان گیر آدمی بوده است. نسل‌های پیشین همواره از بی‌ارزش شدن ارزش‌ها و چگونگی تغییر آن‌ها به گونه‌ای کاملا متفاوت و به ظاهر نا درست دم می زنند. روند تغییر ارزش ها، امروزه به دلیل تکثر فرهنگ‌ها، شکل‌گیری دوتایی ها و قابل‌قبول شدن تضادها دشوارترین مراحل خود را می‌گذراند. جهان بینی های متفاوت و گاه متناقضی در ارزش‌گذاری نظام زندگی انسان‌ها مطرح است که برخی از آن‌ها به زندگی درون‌مرزی، تعریف‌شده و عرف مدار و برخی دیگر به تأیید لزوم سرکشی از مرزها و واسازی مفاهیم به منظور کشف خوانش شخصی افراد از نظام ارزشی زندگی‌شان رهنمون می‌شوند. در گروه دوم، بسیاری از افراد در حین این ارزش سازی شخصی با بحرانی جدید رو به رو می‌شوند. گویی هر کجا که قرار است ارزشی ساخته شود، مرزی بین "نخواستن چیزی" و "خواستن هیچ " باید کشیده شود! نیهیلیسم به عنوان نظریه‌ای فرهنگی چیزی نیست جز قرار گرفتن در میان این دو قطب...اگرچه به نظر می‌رسد که انسان همواره میان این دو، "خواستن هیچ" را برمی‌گزیند یعنی همان کنش افراطی و سرکشی از مرزها...هر جامعه‌ای از معماری انتظار دارد ایده آل هایش را منعکس کرده و نگرانی‌های عمیقش را برطرف کند ولی از سوی دیگر معماری همیشه با تابو و سرکشی همراه است. این موضوع از فرم های کلیشه‌ای شروع‌شده و برنامه فیزیکی‌های مشترک در پروژه‌های مختلف را در برمی‌گیرد. جایی که به ندرت چیزی کانسپچولایز می‌شود. غافل از اینکه به گفته ژرژ باتای "معماری در جایگاه مبهمش، بین استقلال و سرسپردگی فرهنگی، بین اندیشه و عادت پیش می رود؛ و تنها جایی امکان بقا خواهد داشت که با نفی آنچه که جامعه از آن انتظار دارد، از ذات پارادوکسیکال خود فراتر می رود؛ به عبارت دیگر، معماری دستمایه یک ویرانی یا براندازی آوانگارد نیست، بلکه یک سرکشی است."با توجه به مفاهیم ذکر شده، تکنیک های انتخابی باید به نحو موثری خاصیت انتقادی داشته و حامل راهبردهای مبتکرانه در باز تعریف مفاهیم موجود باشند. این موضوع به طور خاص در روش های سازمان بین المللی انقلابیون اجتماعی اس- آی که گروهی از هنرمندان، نقاشان، سازندگان فیلم و معماران فعال بین سالهای 1957 و 1972 می باشند، دیده می شود.روش های مورد نظر آنها، درایو، دتورنمنت و شهرنشینی یکپارچه را در بر می گیرد که در این رساله به آنها پرداخته شده است.
بررسی و نقد پوچ‌گرایی از منظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
گیسیا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پوچ‌گرایی تفکری است که بر زندگی بشر امروزی سایه انداخته، همه‌ی ارزش‌ها را بی‌ارزش کرده و منجر به بحران عمیق معنوی در زندگی بشر شده است. پوچ‌گرایی مبتنی بر اصولی است که از نظر فلسفی و دینی قابل بحث و ابطال‌اند. در این رساله ما در پی ابطال مبانی پوچ‌گرایی در حوزه‌ی اندیشه‌ی مرحوم علامه طباطبایی(ره) و استاد شهید مطهری هستیم. مهم‌ترین مبانی پوچ‌گرایی که منجر به بی‌هدفی و بی‌معنایی زندگی می‌شوند عبارت‌اند از: بی‌خدایی، مسئله‌ی مرگ، مسئله‌ی خلقت، جبر و عدم اختیار، مسئله شر، درد و رنج، ازخود بیگانگی و... براساس تفکر مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری که برگرفته از تعالیم وحی است، خلقت انسان هدفمند است، با اثبات وجود خدا از طرق فلسفی و شهودی، اعلا هدف آفرینش انسان نیل به مقام عبودیت در سایه‌ی معرفت است. انسان در دار طبیعت تنها رها نشده، بلکه لطف و عنایت الهی همواره با اوست و او با یاد خدا بودن و ذکر خدا گفتن مانع از خودبیگانگی و خودباختن می‌شود. با نظر به صفت حکمتی که برای خدای متعال قائلیم، شکست‌ها، ناکامی‌ها و مصائب را با دیده‌ی مثبت، براساس مصلحت و مشیت الهی نگریسته و آن‌ها را برای رسیدن انسان به خیرهای برتر و اعلی می‌دانیم. از این‌جاست که انسان الهی شری نمی‌بیند و همه چیز را چون تحت تدبیر و اراده‌ی الهی است، زیبا می‌بیند و درد و رنج را برای انسان مومن مایه‌ی آگاهی، بیداری، تهذیب نفس و تصفیه‌ی اخلاق می‌داند و مرگ را نقطه‌ی عطفی در مسیر حرکت اشتدادی وجود انسان و دروازه‌ای به دنیایی بزرگ‌تر دانسته است. با مختار آفریدن انسان او را در انتخاب راه زندگیش آزاد گذاشته، چون در صورت جبری بودن انسان تکلیف در دنیا و جزا در آخرت به کلی باطل می‌شود. روش تحقیق در این رساله به صورت کتابخانه‌ای است.
تبیین معنای زندگی در نهج البلاغه و استنتاج دلالت های تربیتی از آن
نویسنده:
فرشته معظمی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش ،تبیین معنای زندگی از منظر نهج البلاغهو بر اساس آن ارائه برخی از اصول زندگی معنادار و نیز استنتاجاصول تربیتی زندگی معنادار است.رویکرد کلی محقق در این پژوهش، رویکرد تحلیلی است.اما به صورت جزئی تر برای تبیین معنای زندگی در نهج البلاغه از روش توصیفی-تحلیلی و برای استنتاج اصول زندگی و اصول تربیتی از روش استنتاج عملی بهره گرفته شده است.بر بنیاد یافته های پژوهش، درک و کشف معنای زندگی از نگاه هر کسی، متوقف بر درک نگاه او به مفاهیم خدا، مرگ و زندگی است. مطالعه نهج البلاغهدر خصوص موارد فوق به این نتیجه می انجامد که از دیدگاه امام زندگی معنادار است و مهم ترین دلیل بر اثبات این مدعا "موضوعیت داشتن زندگی" در نهج البلاغه است.به طوریکه مفهوم حیات)زندگی) یکی از مفاهیم اساسی نهج البلاغه است که پیرامون آن بیانات متعددی را حضرت بیان فرموده اند.امام معنای زندگی انسان را برگرفته از نظام متقن و احسن آفرینش می داند که فهم و باور به این نظام از طریق "اذعان به وجود خدا"،"باور به معاد"، و تأمل در "ماهیت زندگی انسان"امکان پذیر است حضرت امیر (ع) ضمن بیان ویژگی های انسان و نظام هستی و بویژه اعتقاد بههدفداری زندگی انسان و حیات اخروی زندگی را معنادار دانسته و قائل به ترادف بین هدف و معنا می باشد و معنای زندگی را زندگی هدفدار می داند و البته منظور از هدف زندگی، هدف خارجی است نه هدف خود بنیاد،یعنی هدفبخشنده و آفریننده زندگی. آگاهی انسان از این هدف و التزام به پیمودن مسیری خاص برای وصول به این هدف را معنابخش زندگیتلقی می کند و رسالت دین را آگاهاندن بشر به این هدف و چگونه پیمودن راه می داند. بر اساس این بینش مهم ترین اصول زندگی معنادار از منظر نهج البلاغه خداباوری(اتکا به خدا در زندگی)،آخرت گرایی(هدف گیری آخرت)،عدم دلبستگی به دنیاو ضرورت تلاش و کوشش در زندگی برای عمل به تکالیف الهی و حرّیّت است.در حیطه تعلیم و تربیت نیز اصل شکوفایی فطرت خداجویی،اصل اصلاح بینش،اصل تعقل و خردورزی،اصل مسولیت پذیری و اصل کرامت، استنباط می شود که با اصلاح روابط چهار گانه انسان(با خدا،خود،هستی و دیگران) سبب معناداری زندگی می شوند
بررسی نظریات آلبر کامو و جان هیک در باب معنای زندگی
نویسنده:
آسیه حاجی محمدجعفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مواجهه انسان با وجود و زندگی خود همواره یکی از مهمترین دغدغه های او بوده است. هدف این رساله یافتن پاسخ دو متفکر، آلبر کامو و جان هیک، به سوال معنای زندگی است. یعنی پاسخ به این سوال که آیا زندگی به رغم تمام سختیها و رنجها، در نگاهی کلی، ارزش زیستن دارد یا خیر.شیوه پاسخ‌گویی به سوال از معنای زندگی، مبتنی بر مبانی و پیش‌فرضهای جهان‌شناختی و انسان‌شناختی کسانی است که به این بحث می‌پردازند، و بالتبع درنوع پاسخهای مطرح شده، اختلاف نظر وجود دارد پاسخ هیک به عنوان یک فیلسوف پلورالسیت و دینی، پاسخی اوبژکتیو و دین مدارانه است. زندگی انسان در نسبت با آینده ای که بدان منتهی میشود، معنا می یابد. او باید برای بالفعل شدن پتانسیلهای شخصیتی اش تلاش کند و تشبه به مسیح، آرمان او خواهد بود.در مقابل، پاسخ کامو به عنوان فیلسوفی که به حضور خدا در جهان باور ندارد، پاسخی سوبژکتیو است. به عقیده او، جهان به طور ذاتی، عاری از هر نوع معنا و هدفی است اما انسان باید با عصیان علیه وضعیت اسف بار خود و دیگر انسانها و تلاش برای مرمت بنای آفرینش، زندگی خود را معنادار کند.
تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت‌های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی
نویسنده:
محمود شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته ایم. ابتدا روند تحول فکری بوبر به سه دوره عرفانی، فلسفه تحقق بخشی و فلسفه گفتگویی تقسیم شده است. با بررسی و مقایسه مراحل سه گانه "عرفانی"، "فلسفه تحقق بخشی" و" فلسفه گفتگویی" در اندیشه بوبر به نظر می رسد که در مرحله" عرفانی" رابطه" من و تو" در تفکر بوبر ظاهرمی گردد. اما این رابطه غیر از آن رابطه ای است که بعداً در کتاب " من و تو" مطرح شده است و آن رابطه ای است که در آن طرفین با یکدیگر "وحدت" پیدا نمی کنند، بلکه پس از رابطه هم مستقل باقی می مانند. اما در مرحله دومیعنی رابطه "من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" از رابطه " من و تو" ی مربوط به مرحله "عرفانی" متفاوت است زیرا رابطه "تحقق بخشی" نه در لحظه مجزای جذبه عرفانی و جدای از اشیاء، بلکه در"کلیت زندگی" تحقق پیدا می کند و از جهتی نیز با رابطه " من و تو"ی مربوط به مرحله "فلسفه گفتگویی" که در کتاب "من و تو" بیان می شود نیز متفاوت است. زیرا رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" مانند رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله" عرفانی" در قلمرو "ذهنیت" ، یعنی در"درون فرد" رخمی دهد و نه" بین انسان و دیگری" اما رابطه "من و تو"ی مبتنی برگفتگو در" بین" موجودی با موجود دیگر رخ می دهد.در نهایت این که با توجه به مبانی فلسفی ( وجود شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی) در اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی به عنوان هدف غایی، فراهم سازی فرصت برای انتخابی آزاد و اخلاقی ، خودآگاهی و شناخت هویت فردی، رشد و تکامل احساس مسئولیت اخلاقی، برقراری رابطه مطلوب و عبور از پوچ انگاری، به عنوان هدف واسطه ای تربیت اخلاقی از منظر بوبر اشاره شده است، مطابق با اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی، با تحقق اصل آزادی در اندیشه و عمل، با روش تربیتی زمینه سازی برای فعالیت های خود انگیخته، اصل تحقق خود با روش تربیتی تدریس مبتنی برگفتگوی اصیل، اصل مسئولیت پذیری باروش تربیتی مواجهه مداوم با خود، اصل تعامل موثر اجتماعی با روش تربیتی خود ارزیابی مبتنیبر تعامل، اصل تأثیر متقابل با روش تربیتی تأیید رفتار مطلوب، اصل بهبود موقعیت با روش تربیتی تمهیدی و روش تربیتی الهام گیری از شخصیت های برجسته امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی در اندیشه سهروردی و تأکید او بر نفس انسانبه عنوان جوهری ملکوتی و معرفت حضوری به عنوان معرفت حقیقی می توان قرب به حق را تحت عنوان هدف غایی تربیت اخلاقی و خودشناسی را به عنوان هدف واسطه ای از نظر سهروردی در نظر گرفت، مطابق با آثار سهروردی رسیدن به قرب الهی با تحقق اصل تفکر با روش تربیتی درون نگری ،اصل تهذیب نفس (تلطیف سر) با روش تربیتی ریاضت و دوری ار تعلقات دنیوی، اصل مداومت و محافظت بر عمل با روش تربیتی محاسبه نفس، اصل اعتدال با روش تربیتی ضد امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی و تربیت اخلاقی سهروردی، می توان گفت: پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی با ویژگی های اخلاقی نظیر آزاد منشی، احساس مسئولیت نسبت به انسان های دیگر و برقراری ارتباط همراه با تواضع از نقاط قوت تربیت اخلاقی بوبر می باشد. همچنین تأکید او بر آزادی انتخاب انسان در موقعیت های گوناگون، توجه به علایق و آزادی فردی و موقعیت های اخلاقی منعطف، تأکید بر انتخاب های اصیل و آگاهانه از دیگر نقاط قوت تربیت اخلاقی اوست. بدیهی است سهروردی، منبع تمام ارزشهای اخلاقی را خداوند متعال می داند. لذا با این حال دیدگاه بوبر در باب تربیت اخلاقی همان دیدگاه نسبیت گرایی اخلاقی است،. لذا مسئله نسبیت در اخلاق از دیدگاه سهروردی مردود است و در واقع طرح مسئله نسبیت در مباحث اخلاقی از منظر سهروردی مساوی با نفی اخلاق است، بنابراین عدم توجه به ارزشهای سنتی، تاکید صرف بر انتخاب شخصی در موقعیت های گوناگون، عدم ارائه معیارهای مطلق در تربیت اخلاقی، عدم ارائه الگوهای اخلاقیدر دستیابی انسان به کمال اخلاقی از نقاط ضعف تربیت اخلاقی مورد نظر بوبر می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 14