جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 745
عهدهای خدا با انسان در قرآن
نویسنده:
نجمه عزتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مسائل بسیار مهم و تأثیر گذار از حیث معرفت شناسی و جهان بینی برای یک مسلمان شناخت عهد های خود با خداوند متعال است، لذا بر آن شدیم تا به توفیق الهی تحقیقی پیرامون این موضوع شریف انجام دهیم. برای درک هر چه بهتر از این موضوع لازم است در گام اول واژه شناسی دقیقی از عهد و معانی مترادف با آن (که شاملکلمات «میثاق»، «إصر»، «ذمه»و«إلّ»میباشد) به دست آوریم. در گام بعدی اقسام عهدهای خداوند با انسان ها بررسی شده است که ابتداءاً عهدهای خداوند با عموم انسان ها بررسی و بعد از بیان آیات مرتبط با میثاق به یکی از دقیق ترین و چالشی ترین مسائل مطرح در این باب که موضوع موطن اخذ میثاق است اشاره شده و بعد از نقد نظرات مشهور، نظر مرحوم علامه طباطبایی که بُعد ملکوتی انسان ها را موطن اخذ میثاق می داند به عنوان نظر برگزیده ارائه شده است. در قسم بعد میثاق خداوند با انبیاء و موضوعات مرتبط با آن و اینکه حتی میثاق انبیاء اولوالعزم با دیگر انبیاء متفاوت است بیان شده، و در نهایت آنچه از میثاق خداوند با امت ها در قرآن کریم آمده، ارائه می شود تا بدین واسطه تمامی اقسام عهدهای خداوند با انسان ها، استقصاء کامل شده باشد. در ادامه موضوعاتی که ارتباط مستقیم با عهد دارند آمده که در وهله اول سعی شده است که اهمیت لزوم وفای به عهد، ثمرات و مصادیق آن بررسی شود، و در گام بعد عواقب پیمان شکنی و مصادیق آن مطرح گردد. در انتها نیز مبحث تجدید عهد به عنوان راهکاری برای ترمیم نقض عهد و استوار نمودن عهد های پیشین، به نحو مبسوطی طرح و ارائه شده است.
نقش معنویت در ارتقاء امنیت اجتماعی با رویکرد قرآنی
نویسنده:
محبوبه میرصادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان درپی گمگشته ها ورازهای طبیعت،سواربرمرکب علم وفناوری هنوزموفق به یافتن گمگشته ی وجود خود نشده و احساس پوچی و افسردگی و بی معنایی او را رها نکرده است.گویی درپس همه ی اینها به دنبال راه نجاتی ازدنیای مادی است که شاید فردایی بهتررا برای او رقم بزند. منشأ معنویت انسان به حکم آیه ی "نفخت فیه من روحی" که شعله های حیات روحانی انسان در وراء جسم ظاهرش فروزان است و ازسویی دلایل سه گانه ی قرانی، عقلی وعلم حضوری براستقلال و تغایر روح ازبدن دلالت دارد.معنویت موردبحث ما، علاوه برنفی خصلت های نفسانی که ماهیتی ضد رشد دارند، درصدد اثبات وایجاد ملکات اخلاقی برمی آیدکه به صورتی فعال وتهاجمی درمواجهه بافرهنگ ابتذال ازموضع گیری مشخص وپابرجا برخوردار است. معنویت واخلاق پاسخی قوی، جامع وآرامش بخش به این معمای پیچیده ی خلقت است. به قولی "کسی که بداندچرازندگی می کند، قادراست با هرچگونگی بسازد."از طرفی مفهوم امنیت قدمتی به وسعت تاریخ بشر دارد واز جهتی بر مفهوم اجتماع وجامعه نیز تقدم دارد، در این راستا ، توجه به ایمان وامنیت قابل تأمل می باشد.دراین پژوهش تلاش شده تا به پرسش های اساسی مطرح درباره یموضوع پاسخ داده شود، از قبیل اینکه ؛ نقش جوامع دیندار در تامین وارتقاء امنیت اجتماعیجامعه چقدر است ؟نقش پایبندی افراد به ارزشها و عقاید برگرفته از متون دینی در ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی تا چه میزان است ؟اجرای قوانین حاکم در جامعه مبتنی بر اصول اخلاقی ومعنوی و عمل براساس راهکارهای دینی تا چه حد در تامین امنیت اجتماعی موثر خواهد بود؟ پیوند بین موضوع معنویت وبه طور خاص دین با موضوع حساس وقابل تأمّل عصر حاضر چون ، امنیت اجتماعی ، پیوند دو مسئله ی حساس و جدانشدنی در جامعه ی ماست ،که رابطه ی ظریف آن به جهت آثار اجتماعی فوق العاده یدین قابل بررسی خواهد بود .از آنجا که بسیاری از افراد جامعه ی ایران مسلمانانی هستند که خود را مکلّف به رعایت اصول و تکالیفی می دانند که از سوی دین مبین اسلام و توسط فقهای حکومت اسلامی بنا به شرایط اجتماعی جامعه ودر قالب احکام ثانویه صادر واعمال می شود ودر یکایک زوایای زندگی فردی واجتماعی آنها قابل لمس ومحسوس می باشد. از این رو بررسی این قوانین واصول وراهکارهای موثر در آنها به پیوست با خصوصیات ذاتی و فطری انسان ها قابل تأمّل می باشد.قرآن کریم نیز به جهت شناخت جامعی که از انسان بدستما داده است ، راهکار های متناسب با فطرت او را نیز چه برای زندگی فردی او وچه زندگی اجتماعی وی ، در نسخه های گوناگون پیچیده است.اما در کنار پژوهش های انجام شده در باب بررسی آیات ، روایات ، نظرات و راهکار های قرآن کریم وائمه معصوم(ع) در امنیت جامعه، محقق نیز در این پ‍‍ژوهش تلاشنموده تا به طور خاص دیدگاه های اجتماعی قرآن آن هم در ارتقاء امنیت اجتماعی به عنوان جزئی حساس ومهم از امنیت ( ملّی ، سیاسی و...) را مورد بررسی قرار دهد. امید است نتایج و گزارشات این تحقیق مورد استفاده ی دیگر محققان و دانشجویان هرچند در مراحل ابتدائی آنان قرار گیرد. ضرورت تحقیق عرصه امنیت ،عرصه ی بسیار پیچیده و حساسی است .پهنه این مفهوم ، عرصه تصمیم سازی ،کنش و واکنش های حرفه ای است . هر پدیده امنیتی یا با تهدید است ویا با فرصت هایی قرین است ودر چنین بستری ، بازیگران همه در پی کسب خیرو دفع ضررمی باشند . ( سیف زاده،1383، 35 )بسیاری از سیاستمداران معتقدند که در نظم نوین جهانی ضرورتا آسایش وامنیت برقرار نخواهد شد ، زیرا قدرتهای بزرگ و سلطه گر تنها از طریق بهره گیری از شرایط بحرانی می توانند از روند دموکراتیزه شدن وتوسعه دیگرکشورها بکاهند ، تا ازآن طریق با فرار سرمایه ها ومغزها هم رانت خواری کنند و هم این کشورها را در وضعیت نامطلوب جنوبی گری نگه دارند. ( همان ،ص 87 )و اما از آنجا که در تعریف معنویت آن را روشی برای زندگی ، بودن و کسب تجربه دانسته اند ،به طور خاص در معنویت فطری ،انسان وجودش از فضایل اخلاقی سرشار می شود وبا تحمل سختی ها به آسایش وامنیت بیشتر می رسد.دراین بین، ارزش معنویت عصرجدید بیشتر در تمرکز آن بر فرد و تجربه ی شخصی او از معنویت نهفتهاست، اما نکته منفی این است که بسیاری از مفاهیم مذهبی، به وسیله معنویت عصر جدید، مجدداً نام گذاری شده واحتمال داردکه به صورت رویکرد سطح خود محور به مذهب در آید. (ویلیام وست ،1383، 102)اما آنچه قابل ذکر است آنکه ؛ برخی به طور کامل نه تنها مذهب ،بلکه معنویترا نفی می کنند وآن را اموری فانتزی وگاه ساخته ی ذهن بشرمی دانندکه بسته به شدّت وابستگی به آن مفاهیم، قوت وضعف یا برجسته شده اند. در جواب چنین افرادی که قائلند معنویت وجود ندارد و نمی توان آن را اندازه گرفت و اصلاً قابل تحقیق نیست می توان گفت : که همین انتقاد درباره ی عشق نیز صدق می کند ، اما اکثر مردم مصراند که عشق حقیقت دارد ، مهم است و اثری عمده و حساس بر زندگی آنها می گذارد . معنویت دست کم برای اقلیت قابل توجهی از مردم جهان ، مهم و حیاتی است و حتی در جامعه ی صنعتی و فرا مدرن نیز ، بر خلاف انتظار از بین نرفته است . معنویت یکی از عناصر بسیار مهم زندگی مردم است ،هر چند تعریف آن برای آنها مشکل باشد . (ویلیام وست ،1383، 189)بشر با بکار گرفتن همه ی نیروهای ادراکی خود در زمینه ی علوم و معارف فلسفی ، حسی و تجربه ی شهودی و عرفانی ، تاریخی ، اخلاقی ، حقوقی و هنر و ادب، یک سلسله عقاید پیدا کرده و یک رشتهمسلک ها و مکتبها ی نظری ، عملی و هنری پدید آورده است . که اگر چه از حیث تعداد متعددند ولی به منزله ی میوه های گوناگون یک باغ اند که هر کدام از طعم ، رنگ ، بو و مزه ی متفاوت با دیگری برخوردارند اما همگی محصول عالم طبیعت اند .قابل توجه اینکه تفکر مذهبی و اخلاقی بهنوبه ی خود جوابگوی نیازهای مذهبی واقعی هستند و در برابر سایر جنبه های زندگی انسانی دارای نوعی استقبال می باشند و به همین دلیل ، می توان تصدیق نمود که راهنمایی ها یی که از طریق مذهب درباره ی زندگی و رفتارها ی انسانی ارائه می شود تنها عکس العملی ایدئولوژیکی از شرایط مادی زندگی نیست ، بلکه این ارائه ی طریق دارای کارکردهای دیگری است که با منطق وساخت زندگی مذهبی سروکاردارد.(گی روشه :،1380، 78)پس دراینجا درراستای رویکرد قرانی به مسئله ی امنیت ، تنها راه برقراری ارتباط با دین و تعالیم آن وآشنایی با زبان دین و بهره گرفتن از آثار و تاریخ باقیمانده ی آن برای نسلحاضر است . به عبارت دیگر برای تحقیق ، بررسی و شناسایی دین به صورت مستقل و دانش پژوهانه ، باید به آثار معتبر دینی مراجعه کرد.به همین سبب دراین تحقیق سعی شده تا با نگاهی دقیق تردرآیات قران کریم،کتاب آسمانی و وحیانی مسلمانان جهان، که به گفته خود آن " تبیان لکل شی " است حقیقت دین وتعالیم آسمانی آن بیش از پیش ودرتوان محقق مکشوف وظاهر گردد. ان شاء الله امید است که مورد بهره برداری نسل حاضر نیز قرار گیرد.
زمینه‌ها و مولفه‌های الهیات رهایی‌بخش در مسیحیت معاصر
نویسنده:
نرجس اخباری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الهیات رهایی‏بخش یکی از مهمترین جریانهای الهیاتی در مسیحیت معاصر است که ریشه در شرایط اجتماعی و سیاسی آمریکای لاتین در دهه‏های 1960 و 1970م دارد. این نهضت الهیاتی، مهمترین ریشه‏های عقب ماندگی کشورهای آمریکای لاتین را ظلم ریشه‏دار حکومت‏های خودکامه،استثمار و استعمار کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی می داند. در این نگرش، تهیدستان منبع اصیل الهیات محسوب می‌شوند، از این رو وظیفه کلیسا در رسیدن به ملکوت، فقرزدایی و مبارزه با ظالمان است و کتاب مقدس نیز باید از منظر فقرا خوانده شود. تأسیس انجمن های مسیحی پایه تحت تأثیر تعالیم پائولو فریره گام مهمی در جهت نیل به این اهداف بود. عالمان رهایی بخش در تبیین مبانی این الهیات، علاوه بر قرائت جدید خود از کتاب مقدس و تعالیم عیسی، تحت تأثیر اسناد شورای واتیکان دوم، تحلیل های اجتماعی و اقتصادی مارکس و جریان های الهیاتی و فلسفی برخاسته از انقلاب فرانسه (از جمله الهیات امید مولتمان، الهیات سیاسی جان بابپتیست متز، الهیات صلیب بونهافر و اصالت وجود شخص مارتین) نیز قرار داشتند. ترجمه کتاب «الهیات آزادی‏بخش» در سال 1971م، اثر گوستاو گوتییرز، به زبان انگلیسی و دیگر زبانها سبب گسترش این الهیات در سایر مناطق محروم جهان از جمله آفریقا و آسیای جنوب شرقی شد و در آمریکای لاتین نیز صورتهای گوناگونی مانند الهیات سیاهان و الهیات فمنیستی یافت. از مهمترین اموزه های کلامی الهیات رهایی بخش که توسط گوتییرز در این کتاب تدوین یافت و مورد تأیید سایر متفکرین رهایی بخش قرار گرفت، می توان به اموزه هایی چون مسیح شناسی، کلیساشناسی، تفسیر تمثیلی کتاب مقدس، نجات و رستگاری مفهومی، عمل تاریخی و سیاسی، اولویت در انتخاب فقرا، تأکید بر دین همگانی، معنویت، الهیات زمینه مند و گناه ساختاری اشاره نمود.
ارتباط علم حصولی با علم حضوری
نویسنده:
فاطمه حسناتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تقسیم علم به حضوری و حصولی از ابتکارات فلاسفه اسلامی است. اولین‌بار ابن سینا به این تقسیم اشاره کرد و پس از او شیخ اشراق به گونه‌ای شفاف بر این تفکیک تصریح کرد و از آن بهره برد. و واژۀ « حضوری» را برای قسیم علم حصولی وضع نمود. طبق تعریف معروفی که از این دو علم ارائه می‌شود، علم حضوری علمی است بدون واسطه صورت حاکی و شناختی است که در آن واقعیت معلوم نزد عالم حاضر می‌شود امّا علم حصولی معرفتی است با واسطۀ صورت حاکی. از همین جاست که مهمترین تفاوت این دو علم، رخ می‌نماید: خطاناپذیریی علوم حضوری و خطاپذیری علوم حصولی که ناشی از وجود واسطه در این قسم از علوم است. بدین‌سان معرفت حضوری، معرفتی یقینی و صادق خواهد بود امّا شناخت حصولی نیازمند احراز صدق و اثبات مطابقت با واقع است. به دنبال این مباحث، این پرسش در ذهن شکل می‌گیرد که آیا رابطه‌ای میان علوم حصولی و حضوری وجود دارد؟ و آیا می‌توان شناخت‌های حصولی و خطاپذیر و غیر یقینی را بر معارف حضوری خطاناپذیر و یقینی مبتنی کرد و از این رهگذر، صدق و اعتبار علوم حصولی را تضمین نمود؟ مرحوم علامه طباطبایی(ره)، اولین کسی بود که به این رابطه تصریح نمود و بحث «ارجاع علوم حصولی بر حضوری» را مطرح ساخت. در این پژوهش پس از ذکر مقدماتی برآنیم تا معانی و تفاسیر مختلفی که از «ارجاع علوم حصولی به حضوری» ارائه شده را بیان کنیم و همه روابط ممکن میان علوم حصولی و حضوری را به تصویر بکشیم تا ابتنای علوم حصولی بر حضوری را فی‌الجمله اثبات نموده و گامی در مسیر حل مسئله «مطابقت» در علوم حصولی برداریم.
تاریخ فلسفه دین غربی در دوره عبور از قرن نوزدهم به بیستم
نویسنده:
حسین اجتهادیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مباحث فلسفی دین شکلهای بسیاری به خود می‌گیرند و این شکلها از جمله دیگر چیزها بستگی دارد به برداشت از دین، موضوعات فلسفی غالب در یک دوره و برداشت از کار فلسفی. با پذیرش این تنوع می‌توان گفت که فلسفه دین موضوعی حیاتی در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم بوده‌است. هدف این تحقیق ترسیم نقشه ای از جریانهای اصلی فلسفه دین غربی در ابتدای قرن بیستم است. این گونه جریان شناسی در این حوزه به شناخت عمیقتر فلسفه دین کمک شایانی خواهد کرد. این پایان نامه به جریانهای فکری در فلسفه دین در هنگام عبور از قرن نوزدهم به بیستم می پردازد و عمدتا به چهار جریان اصلی فکری مربوط می شود: ایده آلیسم مطلق، ایده آلیسم شخصی، مکتب نوکانتی و مکتب تحصلی و علم دینی.
توثیق نهج البلاغه فی ضوء الأسلوبیه
نویسنده:
علی حاجیخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی هیچ تعصب باید اعتراف نمود که گفتار ها و نامه های امیرالمومنین امام علی(ع) پس از قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم(ص)ازعالی ترین نثر ادبی و ارزشمند ترین میراث فرهنگی اسلام است. این حقیقتی است که دانشمندان، ادیبان و مترسلان از هزار سال بیش تا امروز بدان اعتراف کرده اند. زیبایی و بلاغت سخنان امام علی (ع) در کنار مفاهیم گرانسنگ و ذی قیمتیکه در این سخنان برای هدایت فرد و جامعه نهفته است درهمان آغاز سبب شد بسیاری از مردم کلام امام (ع) را حفظ ودر سخنان خود از آن بهره بجویند.و عده ای نیز به جمع آوری و تدوین سخنان امام (ع) مبادرت ورزند. در این میان ، درباره ی سخنان امام علی (ع) که توسط شریف رضی در سال 400 هجری و تحت عنوان ( نهج البلاغه)جمع آوری و تدوین شده ، شبهات و تشکیکات متعددی مطرح گردیده است 0به طوری که برخی از تذکره نویسان و مولفان تراجم از میان قدماء و تعدادی از محققان معاصردر آثار خود نسبت به انتساب نهج البلاغه به امام (ع) تردید روا داشته و آن را ساخته ی جمعی از سخنوران از جمله شریف رضی یا شریف مرتضی یا متعصبان شیعی دانسته اند 0با دقت در صفحات تاریخ روشن می شود که نخستین کسی که در صحت انتساب نهج البلاغه به امام علی ( ع) تشکیک روا داشته است، ابن خلکان ،در گذشته به سال 681 هجری، بوده که در کتاب معروف خود <وفیات الأعیان> اظهار می دارد:<میان مردم درباره گردآورنده ی نهج البلاغه که مجموعه ای از سخنان علی بن أبی طالب (رض) است اختلاف نظر وجود دارد که آیا شریف مرتضی آن را گرد آورده است یا برادرش شریف رضی ؟ وگفته شده که این کتاب از سخنان علی[ع] نیست . بلکه همان کسی که آن را گردآوری کرده به وی نسبت داده است وهمان کس ،آن سخنان را ساخته وپرداخته است والله اعلم. > پس از وی ،صلاح الدین صفدی ،عفیف الدین یافعی ، ابن عماد حنبلی ،همگی به همین سبک و سیاق عین یا مشابه نظر او را نقل کرده اند . در میان نویسندگان و محققان معاصر ، احمدامین ،طه حسین ،جرجی زیدان ،خیرالدین زرکلی ،عبد السلام محمد هارون شبهات قدماء را به شکل دیگر، و در قالب مصادیق و عناوین جدیدی عنوان نموده اند که غالب شبهات آنها مبتنی بر آراء ابن خلکان و یا حداقل متأثر از نظر اوست .البته در مقابل برخی از دانشمندان و محققان قدیم و معاصر نظیر یحیی بن حمزه علوی ،ابن أبی الحدید معتزلی ، سبط بن جوزی ،هادی کاشف الغطاء ،سید عبدالزهرا حسینی ،علامه حسین امینی ،دکتر زکی مبارک و امتیاز علیخان عرشی دلایل و براهینی را در ردّ شبهات مطرح شده در خصوص نهج البلاغه اقامه نموده اند ، که تاحدود زیادی در رفع این شبهات موثر بوده است. لیکن تکرار مجدد شبهات و طرح تشکیکات مشابه در تحقیقی که از سوی دکترصبری ابراهیم، استاد دانشگاه قطر به نام < نهج البلاغه نسخه جدیده محققه موثقه> انجام گردید و تقلیل حجم نهج البلاغه به نصف در اثر وی ،ضرورت بازبینی موضوع و ارائه ی پاسخهای جدید علمی به شبهات مذکور بویژه در قالب علوم جدیدی همچون علم سبک شناسی را دوچندان نمود. لذا صاحب این رساله در صدد برآمد تا با برگزیدن شیوه ای علمی و به دور از تعصبات و با رعایت اصل بیطرفی ،و با بکارگیری شیوه های سبک شناسی معاصر از قبیل سبک شناسی مقایسه ای و آماری و نظایر آن به شبهات مربوطه پاسخ دهد.در خصوص محتویات این رساله باید عنوان نمود که در باب اول ، به بحث سبک و سبک شناسی با رویکرد مبنایی برای تحقیق پرداخته شده و در آن نظرات محققان قدیم و دانشمندان مسلمان و صاحبنظران مدارس معاصر غربی جهت بهره برداری در باب های بعدی مورد توجه قرار گرفته است . واز آنجا که در تشکیکات مطرح شده ، مرحوم شریف رضی پیوسته در موضع اتهام به جعل قرار گرفته است در باب دوم تلاش شده ضمن بررسی ویژگیها و اوصاف شخصیتی شریف رضی ،اسلوب وی در گردآوری و تدوین نهج البلاغه مرد بررسی دقیق قرار گیرد . در باب سوم و چهارم تلاش شده است اولاً : کلیه ی شبهات پیشینیان و تشکیک کنندگان معاصر به دقت بررسی شده و محدوده ی خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه که مشمول این شبهات بوده معرفی و مشخص شود.ضمن اینکه شبهات مذکوربا عنایت به نوع موضوع آن ها، به چهار دسته ی اسنادی، مذهبی ، لفظی و معنوی تقسیم شده اند .ثانیاً : با بهره گیری از روشهای سبک شناسی از جمله سبک شناسی مقایسه ای و سبک شناسی آماری یا بوزیمان واستفاده از دلایل عقلی و نقلی بر اساس دو اسلوب < روایت > و < اجازه> با شیوه ای علمی و در قالبی منسجم به کلیه ی شبهات پاسخ لازم داده شود .
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبائی (ره) درباره کثرت‌گرایی دینی
نویسنده:
مکائیل نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعدد اديان در جهان و حتي تعدد مذاهب در يك دين موجب شده سوالات زيادي درباره اينكه كدام يك از اديان و مذاهب حق مي باشد و يا اينكه كدام در آخرت موجب سعادت هستندمطرح شود يكي از پاسخ هاي ارائه شده پلوراليسم يا كثرت گرايي است. در اين عقيده همه اديان موجود حق بوده و عمل كنندگان به هر ديني عاقبت بخير خواهند شد ، انحصار گرايي ، شمول گرايي ، طبيعت گرايي و ... پاسخ هاي ديگري هستند كه به اين پرسش بنيادين داده شده است. در اين پژوهش پلورالیسم دینی را با تكيه بر ديدگاه علامه طباطبايي به عنوان فيلسوف و مفسر بزرگ شيعه مورد بررسي قرار مي دهيم. از آنجايي كه امروزه يكي از مباحث مهم در كلام جديد بحث پلوراليسم ديني است و آراي زيادي درباره آن گفته شده و با توجه به اينكه نوع نگرش نسبت به آن در زندگي تاثير بسزايي دارد و در تعاملات اجتماعي روزمره ما در برخورد با طرفداران اديان و مذاهب ديگر كاربرد دارد و همچنين برداشتهاي متفاوت از آن مي تواند در اقتصاد ، سياست ، فرهنگ و ... تاثير گذار باشد ، بر آن شديم تا تحقيق خود را در اين موضوع انجام دهيم. هدف ما از اجراي اين پژوهش ، يافتن نظر يكي از بزرگان شيعه است كه مي تواند چراغ راه براي علاقمندان بحث تکثر اديان باشد و در برخورد با تعدد و تكثر اديان راه اعتدال را به ما نشان داده و از افراط و تفريط جلوگيري نمايد ، البته در ضمن آن به نظريات متفاوتي كه به علامه نسبت داده شده مي پردازيم. آثار علامه عموما و تفسير گرانقدر الميزان خصوصا منابعي بود كه براي يافتن نظر علامه مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا به تعريف دين، پلوراليسم، پيشينه تاريخي و ادله پلوراليسم پرداخته شده و در فصل دومديدگاه هاي مطرح شده درباره علامه بيان ، و يك نظر مورد تاييد و ديدگاه هاي ديگر تخطئه و مورد نقد قرار مي گيرد. نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه علامه در بحث تعدد اديان نه تنها پلوراليست نيست بلكه در اديان موجود فقط اسلام را حق مي داند و به نظر ايشان تنها ديني است كه انسان را به سر منزل مقصود مي رساند، البته اديان ديگر در زمان خودشان حق و منجي بوده اند ولي با آمدن اسلام در طول آنها ديگر قابل توصيه و اختيار نمي باشند لذا در اين زمان انسانها فقط بايد دين اسلام را برگزينند تا سعادت اخروي را كسب نمايند.
چرایی و چگونگی ناکامی انسان در التزام اخلاقی از دیدگاه علاّمه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مریم چراغی ساروقیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مسائل‌اساسی‌در مباحث اخلاقی، عدم التزام انسان به‌اخلاق می باشد؛ یعنی فرد باور به درستی حکمی‌ اخلاقی‌دارد ولی‌عملی مغایر با آن انجام می‌دهد.پژوهش‌حاضر با هدف‌ بررسی چرایی این فرایند‌از‌دیدگاه علامه طباطبایی‌که‌در‌این‌ رابطه متأثر از ارسطو است،صورت-گرفته‌است. نگارنده در بدو امرضمن تبیین مفهوم «آکراسیا» به تحلیل آراء فیلسوفان پیرامون این مسئله پرداخته‌است.ارسطو با طرح «آکراسیا‌ »به مخالفت با دیدگاه عقل گرایی سقراط مبنی بر اینکه هر‌فرد‌عاقلی مطابق معرفت عقلانی‌ خود عمل می‌کند و انحراف اخلاقی ناشی از جهالت است،برخاست.افلاطون نیز‌ علت موثر برعمل ‌رامعرفت می‌دانست، زیرا هیچ علتی در مقابل‌ معرفت حقیقی نمی‌تواند مانع عمل‌ گردد.ارسطو با قبول تأثیر معرفت بر‌عمل‌ معتقد بودکه میل‌ انسان می تواند،‌گاهی به‌رغم معرفت‌اخلاقی،مانع انجام عمل صحیح شودو فرد ‌در لحظه عمل،علم خود را به دست فراموشی ‌سپارد.این‌دو‌رویکرد متفاوت در‌فلسفه اخلاق مخالفان و موافقانی‌داشته-است..علامه در‌سلک موافقان‌ ارسطویی قرار‌گرفتند‌.ولی نحوه تبیین ایشان از این مسأله با ارسطو متفاوت بوده است.در‌این نوشتارمبانی فلسفی‌دینی‌علامه با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر-آراءاخلاقی ایشان، مورد بررسی قرار‌گرفته است. نگارنده به بیان شرایط‌اخلاقی فاعل پرداخته وبنا به لزومی‌که‌در‌تحلیل عناصری‌که درعمل ارادی سهم دارند،احساس می شد، ضمن تشریح مبحث اعتباریات، به تبیین مبادی فعل‌ارادی پرداخته‌است.یافته‌های حاصل از این نوشتار‌حاکی‌از‌آن است، اولاًمعرفتی که مورد غفلت واقع می شود، از نوع ادراکات حقیقی و ادراک اعتباری حسن وقبح افعال فی نفسه است نه ادراک اعتباری حسن و قبح در مقام صدور. ثانیاً صرف داشتن علم به چیزی که مخالف اراده انسان است،موجب نمی شود اراده ای موافق با آن علم پیدا شود،چرا که علم شرط لازمِ عمل و از مقدمات ضروری عمل است،ولی‌ کافی نیست.‌بلکه علمی ملازم با اراده موافق است که از شهوت و غضب نشئت نگرفته و توام با التزام قلب نسبت به آن باشد.ایمان در بالایرین مرحله یعنی ایمان تفصیلی و یقینی که با فراموشی سازگار نیست،عامل و محرک اصلی التزام به اخلاق می باشد.
سبک زندگی مطلوب همسران از منظر اخلاق اسلامی
نویسنده:
محبوبه موسائی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هنگامی که روح بی‌قرار و طبع ناآرام دو انسان بالغ، در سایه ازدواج آرام می‌گیرد، آن چه این پیوند مقدس را هم چنان برقرار و استوار نگه می‌دارد؛ تعاملات صحیحی است که هریک از همسران، در طول زندگی مشترک خود، در حوزه های مختلف با یکدیگر دارند.با عنایت به این مساله، در این نوشتار، سعی شده تا به این بخش مهم از اخلاق خانواده، با رویکرد جدید سبک زندگی مطلوب همسران در سه حوزه شناختی، رفتاری و عاطفیاز منظر اخلاق اسلامی و تحلیل تاثیر هر سه حوزه بر یکدیگر، پرداخته شود.در حوزه شناختی، نوع نگاه فرد به هستی و انسان، نقش محوری داشته و تاثیر عمیقی که اینجهان‌بینی در شکل‌گیری باورها و اعتقادات فرد و به تبع، بر نحوه برخورد صحیح و انسانی او با همسر می‌شود، قابل تامل است و می‌توان بر مبنای هستی شناسی و انسان شناسی اسلامی، سه اصل مهم امنیت، خود مهار گری و قداست، را استنباط و تبیین کرد. حسن معاشرت یا به تعبیر قرآن، معاشرت به معروف، مبنای اخلاقی مهمی است که در حوزه رفتاری، نقش محوری و اساسی داشته و تمامی رفتارهای اخلاقی ممکن را در بر می‌گیرد که مصادیق آن، در کتب بزرگان اخلاق و در آیات و روایات، فراوان نام برده شده و در این رساله نیز به اهمآن‌ها، در سه زیر مجموعه اصول رفتاری تکریم، تغافل و تقابل، اشاره شده است.در حوزه عاطفی، سه نگره یا سه سطح ازعشق، بر اساس آیات ، روایات و متون دینی استنباط شده است؛ این نگره‌ها عبارتند از: نگره جنسی، نگره روحانی و نگره حقیقی؛ در نهایت، بر مبنای محوری نگره روحانی از عشق، سه اصل سکونت، مودت و رحمت، تبیین و تحلیل شده است. هم چنین ارتباط و تعامل سه حوزه با یکدیگر، مساله مهم و قابل تاملی است که بر اساس نظریات دانشمندان اسلامی و نیز روان شناسان، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی و تبیین حقیقت نفس از دیدگاه افلاطون و سهروردی
نویسنده:
هادی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت نفس یکی از مهمترین و در عین حال دشوار ترین مباحث فلسفه است که در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز بر آن تاکید فراوان شده است واز آن به عنوان پلی برای شناخت خداوند تعبیر شده است‌.اختلاف اقوال وآراء درباره حقیقت نفس بسیار است تا به حدی که مناوی در شرح قصیده عینیه شیخ الرئیس می‌گوید که به صد قول رسیده است‌. ابن سینادر نفس شفا در حدود پانزده رای از قدما در مورد نفس نقل کرده است‌. از آنجایی که معرفت و شناخت نفسارتباط مستقیم با معرفت و شناختخداوند دارد، لذا یکی از دغدغه های اصلی از نوشتن این رساله بررسی و تبین حقیقت نفس و ارتباط آن با خدا شناسی است‌.در این نوشتار سعی شده استتا حقیقت نفس را از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ افلاطون و سهروردی مورد کنکاش قرار دهیم‌‌. لذا برای این منظور ابتدا نفس را تعریف کرده چه به لحاظ لغوی وچه به لحاظ اصطلاحی و حتی از دیدگاه سایر فلاسفهچون بدون تعریف نفس و شناخت آن بحث بی فایده خواهد بود‌. افلاطون می‌گوید نفس گوهری است که مبداء همه جنبش‌ها و حرکت-هاست و سهروردی می‌گوید نفس ناطقه جوهری است عقلانی وحدانی که نوری از انوار حق-تعالی است . از آنجایی که دیدگاه این دو فیلسوف (افلاطون وسهروردی) در موردنفس و بویژه حدوث وقِدم نفس مقابل هم هستند،چرا که افلاطون قائل به ِقدم نفس است و سهروردی هم عقیده افلاطون را قبول ندارد و معتقد به حدوث آن است نشان دهنده اختلاف ساختاری و اختلاف مشی و رای این دو فیلسوف در این زمینه است وبا ترجیح دادن دیدگاه سهروردی در مورد حدوث نفس بر قِدم نفس افلاطون این مبحث با محوریت دیدگاه سهروردی به پایان رسیده است.اگر چه هر دو فیلسوف عقاید مشترک هم دارند از جمله عدم ارتباط نفس و بدن قبل از تعلق نفس به بدن ، هبوط نفس، بقای نفس .واژگان کلیدی:نفس،‌‌‌حقیقت نفس،‌ حدوث نفس، قدم نفس ،افلاطون ،سهروردی .
  • تعداد رکورد ها : 745