جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
اسطوره و اسطوره‌زدایی در دوره جدید؛ با تکیه بر آرا بولتمان
نویسنده:
طیبه صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی اسطوره و مسائل مرتبط با آن در دوره جدید می پردازد؛ اسطوره از دیرباز در حیات بشر حضور داشته و نقشی فعال و مهم در تاریخ اندیشة بشر ایفا نموده است. اما در دوره جدید با ظهور عقلانیت مدرن جایگاه اساطیر زیر سؤال رفت. عده ای از اندیشمندان جدید که به شدت تحت تأثیر پیشرفت های علمی قرن بودند، تمام علوم پیشین را کنار نهادند و مدعی گشتند که با ظهور علم جدید اسطوره قطعا از تاریخ بشر برای همیشه حذف خواهد شد. اینگونه مباحث که در آغاز مدرنیته هواخواهان زیادی داشت، تأثیری مهم بر الاهیات مسیحی نهاد. زبان کتاب مقدس که در بررسی های انتقادی قرن پیش، به عنوان زبانی اسطوره ای شناخته شده بود اکنون باید از جامعه کنار گذاشته می شد. حتی در سطحی بالاتر، از آنجا که گزاره های اصلی دین مسیحی مانند صلیب، کفاره و رستاخیز مسیح نیز اسطوره ای تلقی می شدند، مسیحیت با خطر حذف از جامعه مواجه گشت. الاهیدانان مسیحی در این مسیر با ارائه راهکارهایی مختلف درصدد پیوند میان علم و عقلانیت جدید با دین برآمدند. یکی از این راهکارها برنامه اسطوره زدایی بود که از سوی بولتمان مطرح گشت. برنامه اسطوره زدایی با تأویل و تفسیر اساطیر با کمک فلسفه اگزیستانسیالیسم در صدد حفظ سنت مسیحی برآمد. اما با گذشت دوره مدرن و با بررسی وضعیت اسطوره در پایان دوره مدرن، مشخص می شود اساطیر علی رغم حضور علم همچنان در جامعه حاضرند و برنامه هایی که درصدد حذف اساطیر بوده اند با شکست مواجه شده اند. هدف از این پایان نامه اثبات این امر است که اسطوره در هیچ دوره ای از بین نمی رود، بلکه با تغییر شکل به حیات خود ادامه می دهد.کلمات کلیدی: اسطوره، اسطوره زدایی، مدرنیته، بولتمان
ترجمه‌ و تحقیق کتاب «میان الله و عیسی: آنچه مسیحیان می‌توانند از مسلمانان بیاموزند»
نویسنده:
زهرا رحیمی ایردموسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر ترجمه‌ و تحقیق کتاب «میان الله و عیسی: آنچه مسیحیان می‌توانند از مسلمانان بیاموزند» تألیف پیتر کریفت، مولف و استاد فلسفه در دانشگاه بوستون آمریکا است. کتاب در باب گفتگوی بین دو دین اسلام و مسیحیت و با هدف رفع بعضی از سوءتفاهمات و نزدیک‌ کردن پیروان این دو دین به یکدیگر نگاشته شده است. مولف برای نگارش کتاب مطالب را در قالب گفتگوهای نیمه‌ساختگی حول دو محور اصلی «آنچه مسیحیان می‌توانند از مسلمانان بیاموزند - نقاط مثبت در عملکرد مسلمانان» و «آنچه مسیحیان نباید از مسلمانان بیاموزند - نقاط منفی در عملکرد مسلمانان» بیان کرده است و گفتگوها نیز غالباً در فضای دانشگاهی بین دانشجویان و اساتید شکل گرفته‌اند. پیتر کریفت در این کتاب تلاش نموده تا از مسائل مهمّی از قبیل نسبیت‌گرایی اخلاقی، فمنیسم، اخلاق جنسی، جنگ و جهاد، صلح‌گرایی و سقط جنین که از موضوعات جنجال‌برانگیز بین دو دین اسلام و مسیحیت محسوب می‌شوند، رفع ابهام کند، موضع این دو دین را نسبت به این امور روشن سازد و با یافتن نقاط مشترک عقیدتی و عملی به هرچه نزدیک‌تر شدن پیروان این دین کمک کند.
آفرینش و حیات در دین زرتشتی
نویسنده:
زهرا اکبری گندمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله‌ی آفرینش در دین زرتشتی مسئله‌ای است بنیادی که با بنیان‌های اساطیری، مسائل اعتقادی و مراسم آیینی در ارتباط است. همگام با پرداختن به مسئله‌ی آفرینش، فرجام و همچنین حیات که حد فاصل این آغاز تا پایان است مطرح می‌شود. قطعاً در این دین اهورامزدا در مقام خدای مهربانی در سرانجام آفریدگانش نیز مداخله کرده است. مسئله‌ای دیگر که در این دین حائز اهمیت بسیار است نزاع دایمی بین خیر و شر است و اینکه وظیفه‌ی انسان‌ها در طی حیات چیست، چراکه نیروهای شر پیوسته سعی در اغوای آنها دارند. انسان‌ها با اختیار و آزادی اراده‌ای که اهورامزدا به آنها عطا کرده است بهتر است که با انجام مناسک و اجرای آداب و رسوم که مسبّب شادی در این دین است، خیر را برگزیده و نیروهای شر را ضعیف کنند. از سویی دیگر، دین زرتشتی مبتنی بر نجات است و دراین آیین اعتقاد به موعود نهایی و منجی آخرالزمان، از عقاید رایج و استوار است و در متون مقدّس زرتشتی (اوستا و کتب روایی پهلوی) افزون بر بشارت و اشارت به ظهور رهاننده‌ی عدالت گستر (سوشیانت)، از تولّد، ظهور، یاران و دستاوردهای نهضت او سخن گفته شده است که نهایتاً بوقوع رستاخیز منجر می‌شود. درنهایت داوری بزرگ انجام خواهد گرفت و نزاع میان اشه و دروج پایان خواهد پذیرفت.
نقش تقیه در تقریب مذاهب اسلامی
نویسنده:
سارا کمیجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده :این رساله، پژوهشی است پیرامون یکی از مهمترین مفاهیم اسلامی یعنی تقیه و نقش آن در تقریب مذاهب اسلامی . با توجه به اینکه ریشه ی اصلی ایرادات وارد شده بر تقیه، به عدم شناخت صحیح از مفهوم، خاستگاه و جایگاه آن در زندگی بر می گردد، بنابراین وظیفه کلی رساله، رسیدن به شناختی جامع نسبت به اقسام تقیه می باشد، به ویژه از جهت انگیزه و علت که به تقیه خوفی و مداراتی تقسیم می شود. وبدین جهت روش کتابخانه ای و جستجو در منابع کلامی، فقهی، اصولی، تاریخی، حدیثی، تفسیری و اخلاقی از هر دو فریقین را برگزیده است.در این راستا، مشخص خواهد شد که تقیه مداراتی با احترام متقابل و توجه به مصالح مسلمین، می تواند در عرصه های ذیل، بیشترین سهم را در تحکیم وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی ایفا کند : اعمال عبادی که مهمترین آن فریضه ی حج، نماز جماعت با اهل تسنّن و ثبوت هلال ماه است، اجتماعات اسلامی که به همزیستی و آشنایی مسلمین با یکدیگر می انجامد، رفتارهای اخلاقی، تبادل و فعالیت های علمی بین دانشمندان مسلمان. همچنین تقیه خوفی نیز خواه از مسلمانان (در صدر اسلام) و خواه از کفار(در عصر حاضر) باشد، با تأمین امنیت و آرامش در برابر تهدید و با حفظ افراد و اسرار، باعث تقویت نیروی انسانی مومن و حفظ موقعیت جهان اسلامشده است و در نتیجه موجب افزایش نیروی مبلّغ معارف دینی گردیده و زمینه ی تبلیغ صحیح معارف شیعه را آماده نموده است. و به این ترتیب به گونه ای در اتحاد بین مسلمین سهیم خواهد بود. کلید واژه ها: تقیه مداراتی، تقیه خوفی، تقریب مذاهب اسلامی، وحدت اسلامی
تناسخ از نظر حکمای مشاء و متعالیه
نویسنده:
افسانه صباغان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
تناسخ , ازلیت , معاد جسمانی , تحریف , تناسخ , حکمت متعالیه , فلسفه مشاء , تناسخ , معاد جسمانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سبزواری، هادی بن مهدی , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , سبزواری، هادی بن مهدی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سبزواری، هادی‌بن مهدی , حلول (دین) , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , حلول (دین) , ابن سینا، حسین بن عبدالله , طباطبایی، سیدمحمدحسین , سبزواری، هادی‌بن مهدی , طباطبائی، سیدمحمدحسین‌ , حلول (دین) , طباطبایی، سیدمحمدحسین , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , سبزواری، هادی‌بن مهدی , حلول (دین) , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , هنر و علوم انسانی , حلول (دین) , سبزواری، هادی‌بن مهدی , حلول (دین)
چکیده :
يكي از اشكال اعتقاد به حيات پس از مرگ تناسخ است ؛ تناسخ به اين معناست كه روح از بدن انساني به بدن انسان ديگري كه كاملاً متفاوت از بدن اولي است ، انتقال يابد . تناسخ داراي اقسام گوناگوني است كه از بين اين اقسام به تناسخ مطلق ، محدود ، نزولي و صعودي مي توان اشاره نمود .همه حكماي اسلامي از جمله حكماي مشاء و متعاليه ، تناسخ را مورد رد و انكار قرار داده اند و با براهيني متعدد به ابطال آن پرداخته اند ، علاوه بر آن ادله قائلين به تناسخ را ذكر نموده و در صدد ابطال آنها برآمده اند .ابن سینا ریشۀ اعتقاد به تناسخ را دو امر می داند : 1- اعتقاد به این که هر چیزی که حدوثش به حدوث مزاج وابسته باشد ، برای آن صورتی در ماده است .2- اعتقاد به وجود نفوس پیش از بدنها . حکمای حکمت متعالیه دلیل اصلی اعتقاد به تناسخ را ناشی از غفلت از وجود عالم دیگری غیر از این عالم می دانند .در ارتباط با تفاوت تناسخ با معاد جسماني مي توان گفت : كه حكماي هر دو مكتب تناسخ را محال دانسته و معاد جسماني را اثبات كرده اند . اگرچه مشائيان پيرامون مسخ ذكر شده در قرآن و روايات مطلب قابل ذكري عنوان نكرده اند ، اما بر اساس نظر و عقيده آنان در مورد استحالۀ تناسخ می توان در یافت که آنان نیز همانند حکمای حکمت متعالیه تناسخ ملکی را محال و مسخ یا تناسخ ملکوتی را امری جایز دانسته اند .
بررسي مسائل فلسفي تفسير بانوامين (مخزن العرفان)
نویسنده:
زینب نجفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تحقیق مذکور تحت عنوان بررسی مسائل فلسفی تفسیر بانو امین، سعی شده است با روش تحقیقی کتابخانه‌ای به بررسی مسائل فلسفی تفسیر مخزن العرفان در موضوعات انسان شناسی، معاد و فرشته شناسی پرداخته شود و از آن جهت که بانو امین نگاهی صدرایی داشته اند، به مقایسه نظرات ایشان با ملاصدرا پرداخته شده است. انسان که موجودی مرکب از جسم و روح است و باید در سیر به سوی خدا، قوا و استعدادهای موجود در خود را به کار گرفته و به کمال لایق خود برسد. خداوند از این موجود مختار در عالم الست، عهد گرفته که در طی مسیر کوشش لازم را نموده و در دنیا نیز پیامبران را فرستاده تا انسان را به عهد اولیه متذکر شوند و آنها را در طی مسیر راهنمایی کنند. واسطه دریافت فیض الهی ملائکه اند که در مراتب و درجات مختلف هریک در فعلیت محض خویش به انجام وظایف مشغولند.سیر نهایی انسان و فعلیت نهایی او در عالم آخرت، که حقیقت همه چیز مشخص می‌شود، معلوم می‌گردد و انسان در میزان عدل الهی با روشن شدن حقیقت سیر خویش، عاقبت مشخصی پیدا می‌کند و بهشتی یا جهنمی‌می‌شود. و براساس این حقیقت به ظاهری متناسب با حقیقت وجودی اش، عقوبت خود را هم به صورت جسمانی و هم روحانی دریافت می‌کند. اغلب آراء بانو امین دراین امور با نظرات ملاصدرا مطابقت دارد و اموری هم مانند چگونگی بدن اخروی تفاوت‌هایی وجود دارد.
تحلیل فلسفی-کلامی قضا و قدر از دیدگاه امام علی و امام رضا (علیهماالسلام)
نویسنده:
مریم رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله قضا و قدر یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین مسایل فلسفی و کلامی است.این مسأله پیشینه‌ای به قدمت تاریخ دارد و همواره از بدو خلقت ذهن همگان را به خود مشغول داشته است.این مسأله با آنچه که امروزه به «سرنوشت» معروف است،‌ ارتباط نزدیکی دارد.البته متألهان و خداباوران مسأله سرنوشت را در ارتباط با علم و اراده الهی تفسیر می‌کنند.اما ملحدان آن را در چارچوب حتیمت‌های برخواسته از علل و اسباب مادی محصول می‌سازند.رساله حاضر در فضای فلسفه و کلام اسلامی به تبیین مسأله قضا و قدر در بیانات امام علی و امام رضا- علیهماالسلام- همت می‌گمارد.آنچه حائز اهمیت است این است که فلسفه و کلام اسلامی در تبیین قضا و قدر از کتاب سنت الهام‌های ذی‌قیمتی گرفته است.تبیین نسبت اختیار آدمی با قضا و قدر الهی و بیان این که نه تنها دو مقوله مذکور با یکدیگر تعارض ندارند بلکه قضا و قدر موید اختیار آدمی است،‌ بخش مهمی از رساله را به خود اختصاص داده است.در نظر امام علی و امام رضا (علیهما‌‌السلام) انسان مختار و آزاد آفریده شده و محکوم به یک سرنوشت حتمی و از پیش تعیین شده نیست.او می‌تواند با بهترین انتخابها، بهترین سرنوشت‌ها را برای خویش رقم بزند.انسان‌ها مراتب وجودی مختلفی دارند و هرکس طبق مرتبه وجودی خویش ادراکی متناسب با همان مرتبه وجودی دارد و تفسیرهای او از قضا و قدر منوط به مرتبه ادراک اوست.چنانکه انسان کامل از مرتبه وجودی بالا برخوردار بوده و ادراک او متناسب با مرتبه وجودی اوست و در نتیجه تفسیرش از قضا و قدر با انسان‌های دیگر که در مرتبه وجودی پایین‌تر قرار دارند فرق می‌کند.انسان کامل درک صحیحی از قضا و قدر داشته و از سر امور آگاه است،‌ در نتیجه همیشه راضی به قضا و قدر الهی است.مبحث مذکور دیگری از رساله را تشکیل می‌دهد که مورد تأکید نگارنده است.
رابطه انسان و خداوند از دیدگاه مولوی در مثنوی معنوی
نویسنده:
الهام‌السادات صالح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند و انسان از منظر مولوی در مثنوی مورد بررسی قرار گرفته است. انسان از آغاز آفرینش و ورود به عالم هستی در ارتباط با خدا بوده و به صورت آگاهانه و یا غیر آگاهانه از این ارتباط سود ‌برده است. در جای جای مثنوی‌ اشعاری وجود دارد که می‌توان با بررسی آن‌ها، نظر و دیدگاه مولوی در مورد ارتباط خداوند با انسان را دریافت. البته بیان این نکته لازم است که در برخی موارد اشعاری که مستقیاً بیان‌گر ارتباط خداوند با انسان باشد وجود ندارد و لازم است با نگاهی تیزبینانه به دنبال یافتن این قبیل ارتباطها در اشعار مثنوی بود.در این پژوهش ارتباط متقابل خداوند با انسان به چهار زیر شاخه شامل سنخیت خداوند و انسان در اصل وجود، ارتباط خداوند با انسان، ارتباط انسان با خداوند و عشق به عنوان ارتباطی دو سویه بین خداوند و انسان تقسیم شده است. نخستین مطلبی که به آن پرداخته شده، سنخیت خداوند با انسان است. این بخش به بررسی مسئله وحدت وجود و دیدگاه مولوی در باب وحدت پرداخته است. گروهی با توجه به آثار مولوی بر این اعتقادند که وی قائل به وحدت وجود بوده و گروهی معتقدند او به وحدت شهودی قائل شده است. با توجه به این مطلب می‌توان گفت که بین وجود خداوند به عنوان اتمّ موجودات و وجود انسان به عنوان موجودی ممکن الوجود، سنخیتی وجود دارد که ارتباط خدا با انسان را امکان‌پذیر می‌کند.در بحث مربوط به ارتباط خداوند با انسان به بررسی: 1- ارتباط پیامی خدا با انسان به صورت مستقیم (وحی) و غیر مستقیم (آیات آفاقی و انفسی)، 2- ارتباط از طریق خلقت و هدایت و 3- ارتباط کرداری از طریق آزمایش و امتحان پرداخته شده است. آن‌چه از اشعار مولوی در این زمینه بر می‌آید این است که انواع ارتباط‌های خداوند با انسان اشراف داشته و در کنار استناد به آیات قرآن کریم، از آن‌ها در اشعارش استفاده نموده است. در این پژوهش ارتباط انسان با خداوند از سه جهت: 1- ارتباط انسان با خدا به نحو قرب و بعد، به صورت تقرب، وصال و فنا، 2- ارتباط انسان با خداوند از طریق دعا و مناجات و 3- ارتباط آدمیان با یکدیگر مورد بررسی قرار می‌گیرد. آثار و نشانه‌های موجود در مثنوی نشان از آن دارد که مولوی با همه اقسام روش‌های ارتباطی انسان با خداوند آشنایی داشته و در اشعار خود به صورت آشکار و نهان از آن‌ها یاد نموده است. در بخش پایانی به بررسی نظر مولوی در مورد بالاترین مرتبه ارتباط میان خداوند با انسان یعنی عشق و چگونگی تاثیر آن در روح و روان آدمی پرداخته شده است. اشعار مولوی در این بخش نشان می‌دهد که او به عشق به عنوان رابطه دو سویه خدا و انسان وقوف تام داشته و چنان بر تاثیرات آن بر انسان اشراف دارد که گویی رابطه عاشقانه با خدا را با تمام وجود خود احساس کرده است.
معقولات ثانی و تبیین مبانی و پیامدهای آن در حکمت متعالیه
نویسنده:
سمیرا ملاباقریانتالخونچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده معلومات و دانش‌های بشری به طور کلی از سه دسته مفاهیم به ظاهر متفاوت تشکیل یافته‌اند. این سه دسته ذیل عنوان معقولات اولی، معقولات ثانی فلسفی و معقولات ثانی منطقی معرفی شده‌اند؛آراءابن سینا وملاصدرا دو نقطه عطف در پیدایش و تکامل این مفاهیم است؛ومباحث مربوط به آن در برهه‌ای از تاریخ فلسفه به طور صریح مطرح نبوده ودر دروه تاریخی طرح آن نیز فراز و فرود بسیار داشته‌است. قبل از ملاصدرا بیشتر به معقول ثانی منطقی توجه ‌شده است اما ملاصدرا باتوجه ورویکردی خاص به معقولات ثانی فلسفی پرداخته‌است.ازجمله نکاتی که به عنوان شاخص شناخت و تمییز معقولات مطرح بوده، چگونگی عروض و اتصاف این معقولات است.در نوشتار حاضر دیدگاه خاص ملا صدرا پیرامون نحوه عروض و اتصاف معقولات ثانی فلسفی با ارائه تعریف متفاوت از اتصاف بیان می‌گردد؛وبراین نکته تأکید می شودکه او با نقد قاعده فرعیه به لزوم وجود دو طرف اتصاف (موضوع و محمول) در ظرف اتصاف تأکید می‌کند. و بیان می دارد که اتصاف، نسبت و ربط است و ربط تابع طرفین است،بنابراین اتصاف نسبت بین دو چیز متغایر است و این تغایر خارجی است.بدین ترتیب از دید او در معقولات ثانی فلسفی، هم اتصاف و هم عروض خارجی است و معقولات چهره‌ی وجودی می‌یابند. مباحث مربوط به معقولات ثانی بر بسیاری از مسائل و مباحث فلسفه تأثیرگذار است از جمله در بحث تقسیم قضایا، بحث موضوع فلسفه و مسائلی مربوط به ذهن و عین و مسئله معرفت بشری.کلید واژگان: معقول اولی، معقول ثانی منطقی، معقول ثانی فلسفی، اتصاف، عروض
چیستی ایمان در نظر غزالی و سلوک ایمان‌گرای او
نویسنده:
احمد صادقی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طلب حقیقت ایمان از جان انسان،شأنی مهم و مبنایی در طرح دین برای سعادت و تقرب او به حضرت حق جل و علا است. طرح موضوع ایمان در میان دین‌پژوهان، ابعاد گوناگونی را تشکیل داده که مهمترین این ابعاد، چیستی ایمان و رابطه آن با معرفت بوده و از دغدغه‌های دیروز و امروز دین‌پژوه است و نقشی مهم در رهیافت‌های عالمانه نسبت به دین داشته و در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی نیز بروز دارد. در بخش نخست جستار حاضر، نظرات ابوحامد غزالی را در این مسأله به بحث نشستیم و دریافتیم که چیستی ایمان در نظر غزالی، یک معنای واحد را در بر نمی‌گیرد؛ هرچند تهافتی میان این معانی دیده‌ نمی‌شود و حتی با قدری مسامحه می‌توان آن‌ها را به صورت تشکیکی ملاحظه نمود که از گرهی بسیط در قلب تا تصدیق و حتی کشف و شهود عالم غیب امتداد می‌یابد. طبق مولفات موجود، غزالی در غالب کلماتش رویکرد تصدیق‌انگارانه اشاعره را ادامه می‌دهد و دقت‌های افزون‌تری را نسبت به هم‌مسلکان اشعری خویش به‌کار می‌گیرد. معنی تصدیق نزد او به اعتقادی جازم برمی‌گردد؛ این اعتقاد در تحلیل او، بیش‌تر با نوعی یقین و تسلیم درونی پیوند می‌خورد تا کسب یک جور علم حصولی و مفهومی صرف. غزالی اگرچه راه صوفیه را مقدم و والاتر از طرق دیگر حصول ایمان قرار می‌دهد اما دیگر راه‌ها و از جمله، برهان و استدلال را از اعتبار ساقط نمی‌کند؛هرچند روندگان مسیرش را به‌جهت بدبینی نسبت به فیلسوفان و فرآورده‌های آنان، اوحدی در هر دوران قرار می‌دهد و در مقابل، بر ایمان عوام که گاه بر اثر مشاهده شخص نبی حاصل می‌شود، ارج‌ می‌نهد. این مواضع می‌تواند تاثرات غزالی - از تربیت اولیه، مسیر علمی، روحیات خاص، مبادی فکری خاص، ذهن سیال، اوضاع زمانه و نسبت‌های متنوع او با حکومت و...- را در تحلیل فرا بخواند که ما به قدر وسع خویش در این وادی گشت زدیم.و اما مسأله دومی که در این تحقیق مورد کنکاش قرار گرفته و مواد تحلیلی آن در مسأله نخست فراهم آمده،عبارت است از نحوه ایمان‌گروی حجه الاسلام غزالی که گاه او را نماینده ایمان‌گرایان مسلمان معرفی‌ کرده‌اند اما به اعتقاد ما رخنه«تبیین نحوه ایمان‌گروی» او را ندیده‌اند. فرضیه ما بر تفاوتاساسی و جوهری این نحوه ایمان‌گروی با رویکردهای ایمان‌گرایانه غربی و مسیحی استوار است؛ فضلا از این‌که نهادن عنوان ایمان‌گرا بر دانشوران مسلمان چندان روا نیست. توجه به تغایر پیش زمینه‌های «طرح مسأله ایمان و عقل» در فضایی که غزالی زیست فکری و اجتماعی خود را در آن رقم زدهو توجه به تلقی متفاوت وی از ایمان و معرفتکه با معنای ایمان در نظر ایمان‌گرایان مغرب زمین تفاوت جوهری دارد، ما را به این نتیجه هدایت می‌کند که اساسا ایمان که یکی از طرفین ماجرای عقل و ایمان است، در نظر غزالی از سنخ باور و تصدیق به حقایق و معانی دینی است که گاه با گرهی بسیط در قلب و گاه مجموع تصدیق و عمل و گاهی نیز به تصدیقی از جنس شهود عالم غیب اتفاق می‌افتد و چون یقین فرد مومنْمفهومیِ صرف نیست، تفاوتی نمی‌کندکه منشأ آن، برهان عقلی، مسلمات جدلی، خطابه اقناعی، اعتماد به شخص نبی، شنیدن خبر از او با وجود قرائن بصری و یا ملایمت طبع آدمی با خبر رسول باشد.نکته مهم این‌که غزالی به همراه سایر متفکرین اسلامی هرگز با مسأله‌ای به‌نام «پارادوکس‌های ایمانی» مواجهه‌ای تام و تمام نداشته و برخلاف سنت مسیحی، نسبت به ایمانی که تضاد و یا دست‌کم تغایر با عقل از ذاتش می‌جوشد، بیگانه-است. هم‌چنین طرف دیگر ماجرا یعنی عقل و عقلانیت نیز معانی و مراحل متفاوتی را در فرهنگ اسلامی به خود گرفته است. دشمنی با فلاسفه در میان متکلمان و به‌ویژهاشاعره پر طمطراقی چون غزالی و فخر رازی نیز، همواره با ژست و دعوی منطق و برهان صورت می‌پذیرد.دانشوران مسلمان و از جمله آن‌ها غزالی به جهت عدم تناقض در متن مقدس‌شان و به مقتضای فضایی که مکرر در مکرر ترغیب به تعقل و تفکر و تدبر در آن موج می‌زند و به لحاظ ارزشی که برای طریقه برهان و تعقل قائل هستند و عقل را- چه اذعان کنند و چه نکنند- حجتی الاهی می‌یابند و مهم‌تر از همه، تلقی خاص‌شان از ایمان به معنای تصدیق، هرگز پیش‌نهاد «ایمان به‌جای برهان» یا «دین علی‌رغم عقلانیت» یا «آموزه‌های وحیانی ورای علم و معرفت» را به پیش نمی‌کشند! بلکه بالعکس طعنه‌هایی را- بجا یا نابجا- به اهل فلسفه می‌زنند مبنی بر اینکه اولا و بالذات بر همان عهد برهانی و منطقی بودن خویش وفا نکرده‌اند! و ثانیا و بالعرض (به زعم اینان) به برخی آموزه‌های خلاف ظاهرِ حجت‌مند قرآن در مورد مبدأ و معاد رسیده‌اند.این سخن، اوج اثبات مدعای ماست در مورد سلوک ایمانی‌ حجه الاسلام غزالی که نه ضدیتی با عقل دارد و نه علی رغم عقل تصور می‌شود و نه غیر قابل اثبات توسط عقل است و نه به‌طور کلی در جو غیر عقلانی نشو و نما می‌کند. به جرأت می‌توان گفت که در متن «المنقذ من الضلال» و سایر کتب او نظیر «تهافت الفلاسفه» و «احیاء العلوم» و... دشمنی با فلسفه‌ورزی به جهت آفات دیگری است که متدینان زمانه او با خواندن کتب فلاسفه به آن دچار می‌شدند. به هر روی آن‌چه برای ما در تحلیل نحوه ایمان‌گرایی غزالی مهم می‌نماید، این است که مخالف فلسفه‌ورزی مصطلح در عالم اسلامی، هرچند غزالی باشد(!)، باز به طریقه برهان و استدلال در راه رسیدن به ایمان معترف است و تصدیقِ هم-معنی ایمان را با چنان قاطعیت و قطعیتی که در شروطش حکایت می‌کند، می‌پسندد. شاید او با حقیقت فلسفه که مبتنی بر تعقل و اندیشه برهانی است، مشکلی ندارد و مشکلش تنها با فرآورده‌های موجود و احیانا یونانی و بعضا معارض با آموزه-های متشابه قرآن است. درست برخلاف ایمان‌گروی زائیده از بطن قرون وسطی که برخاسته از تهافت در متن دین محرَّف مسیحیت نظیر تثلیث و تجسد و الوهیت عیسی(علی نبیا و علی آله و علیه السلام) است و کلیسای اندوده با تعصب بر فلسفه یونانیِ متدین گشته!
  • تعداد رکورد ها : 1252