جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 438
بحث تطبیقی درباره «اصالت نور» در سهروردی و «اصالت وجود» در ملاصدرا ‏
نویسنده:
رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
حلّ چالش ثنویت ذهن و عین در حکمت متعالیه ملّاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان، حسین قاسمى
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز، مسئله نسبت ذهن و عین ـ و ملاک واقع‏ نمایى آن ـ در مکاتب مختلف فلسفى مطرح بوده است. افلاطون واقع ‏نمایىِ ذهن را براساس «وجود عینى مُثُل، وجود پیشینى نفس، و تذکّرى بودن معرفت» تبیین کرد. ارسطو نیز وحدت ذهن و عین را در «صور مجرّد» جست و جو نمود. در جهان اسلام، «تمایز وجود و ماهیت» باعث شد تا تقرّر ماهوى بیش از پیش برجسته گردد و معضل وجود ذهنى جدّى ‏تر پیگیرى شود. ابن ‏سینا بر این اساس بود که «خدا و عقل فعّال» را به عنوان موجوداتِ مجرّد، ضامن این حاکویت دانست. نویسندگان این مقاله تلاش مى‏کنند نشان دهند ملّاصدرا، بهتر از پیشینیان خود، به این مسئله پرداخته است. او ثنویت ذهن و عین را با استفاده از «اصالت وجود، اصل تشکیک در حقیقت وجود، اصل تعلّق جعل به وجود، قیام صدورى صور علمیه به نفس و حرکت اشتدادى نفس»، به وحدت مى ‏رساند. او با استفاده از این اصول، هر دو ساحت ذهن و عین را در حقیقت عینیه واحده وجود به وحدت مى‏رساند. تعبیر وى از وجود ذهنى در مرتبه وحدت تشکیکى وجود «وجود ظلّى»، و در مرتبه وحدت شخصى وجود «ظهور ظلّى» است.
صفحات :
از صفحه 11 تا 36
تعابیر متفاوت از «ماهیت» نزد ملاصدرا و علامه طباطبایی و تأثیر آن بر بداهت نظریه اصالت وجود
نویسنده:
سیاوش اسدی، رضا اکبریان، محمد سعیدی مهر، لطف الله نبوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله در تلاش است ضمن واکاوی تفاوت تعبیر ملاصدرا و علامه طباطبایی از «ماهیت»، تأثیر این تفاوت را در نظریۀ اصالت وجود و بداهت آن بازشناسی کند. تعابیر دوگانه ای از «ماهیت» در آثار ملاصدرا وجود دارد. اما به نظر می رسد تعبیری که در آن واقعیت، متشکل از وجود (به صورت اولاً و بالذات) و ماهیت (به صورت ثانیاً و بالعرض) است، با ساختار فلسفی ملاصدرا سازگاری بیشتری دارد. اما در نظر علامه طباطبایی، واقعیت همان وجود است و چنین نیست که واقعیت از ماهیت نیز تشکیل شده باشد. ماهیت ظهور حدود، سلوب و اعدام ذاتی وجودات خاص در ذهن است. بنابراین، محکی خارجی ماهیت، همین اعدام ذاتی و حدود وجودی هستند که به عنوان اموری اعتباری و مشابه عدم مضاف تعبیر می شوند. از سوی دیگر، با هر دو تعبیر از ماهیت، نظریۀ اصالت وجود امری بدیهی و بی نیاز از اثبات خواهد بود و براهین ارائه شده برای آن صرفاً جنبۀ تنبیهی دارند. اما دیدگاه علامه به بداهت نزدیک تر است و گزارۀ «وجود اصیل است» نزد ایشان گزاره ای تحلیلی قلمداد می شود.
ملاصدرا و شناخت هستی؛ راهی نو در پاسخ به پرسش بنیادین هایدگر
نویسنده:
زهیر انصاریان، رضا اکبریان
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان اسلامی، فلسفه را علم به وجود دانسته و پرسش محورین آن را پرسش از وجود معرفی می کنند. در این میان، صدرالمتالهین با نگاه ویژه ای به مساله وجود نگریست و آن را بنیاد فلسفه خود قرار داد. اما این مساله، در مغرب زمین روی به فراموشی نهاد و از صحنه فلسفه کنار رفت یا دست خوش تفسیرهای نادرست قرار گرفت و عملا کارایی معرفتی خود را از دست داد. این پرسش، بار دیگر در سده اخیر توسط هایدگر، به عنوان بنیادی ترین پرسش فلسفی مطرح گردید. با بررسی آثار این دو فیلسوف، می توان دریافت که با وجود تفاوت های اساسی، هر دوی آنها با گذر از موجود به وجود؛ و همچنین با گذر از مفهوم وجود به حقیقت عینی وجود، راه خود را از فلسفه های رایج جدا کرده و مسیری نو پیموده اند. تمایز اساسی این دو دیدگاه را باید در این نکته جست و جو نمود که هایدگر معتقد است برخی از احکام مفهوم وجود، زمینه را برای پیش داوری فیلسوفان گذشته در باب شناخت وجود فراهم آورده و رهزن از پاسخ صحیح به پرسش هستی شده است. او بر این باور است که این مفهوم، راه به شناخت وجود نمی برد و تنها راه علم به وجود، واکاوی پدیدارشناسانه وجود است. اما ملاصدرا، در عین گذر از مفهوم وجود به حقیقت وجود، برای این مفهوم ارزش معرفتی قائل است و آن را روزنی برای علم به وجود تلقی می کند، و در عین حال، نقد های هایدگر به فیلسوفان گذشته، بر او وارد نیست.
صفحات :
از صفحه 23 تا 50
اخبار از معدوم از منظر ویلیامسون و ملاصدرا و پاسخ به چالش دیدگاه آن ها در چهارچوب نظریه علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا اکبریان، سیاوش اسدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
این مقاله در تلاش است به این مسائل پاسخ گوید که: ملاصدرا و ویلیامسون چه راهکاری را برای پاسخ به مساله اخبار از معدوم ارائه می دهند و نقاط اشتراک و افتراق این راهکارها چیست و به علاوه هریک از این راهکارها با چه چالش هایی روبروست. ویلیامسون برای حل این مساله، ضمن تاکید بر مساوقت شیء و موجود، به وجود ضروری اشیا قائل می شود. به این نحو که «جهت امکان» را مربوط به صفات اشیا، از جمله وجود انضمامی آن ها می داند، اما برای وجود منطقی اشیا، «جهت ضرورت» را درنظر می گیرد و اخبار از معدوم را در چهارچوب این نظریه تبیین می کند. ملاصدرا نیز مساله اخبار از معدوم را با ارائه نظریه «وجود ذهنی» پاسخ می دهد. در این نظریه، که خود مبتنی بر نظریه وحدت تشکیکی وجود است، وجود ذهنی مرتبه ای از حقیقت واحده وجود درنظر گرفته و بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تاکید می شود. پس، برای اخبار از معدوم باید معدوم خارجی به وجود ذهنی، که ماهیت مربوط به آن تجلی یا ظل همین وجود ذهنی است، موجود باشد، اما هریک از این راهکارها با چالش هایی روبروست. از جمله این که در ساختار فلسفی ملاصدرا، بحث از چگونگی تصور معدومات مسکوت گذاشته شده است و انحفاظ ماهیت، در ذهن و خارج، بر مبنای وجودشناسی ملاصدرا غیر قابل توجیه است. از سوی دیگر، در دیدگاه ویلیامسون، وجود ضروری اشیا نمی تواند مبین واقعیت خارجی آن ها باشد؛ اما علامه طباطبایی، به جای آن که همانند ملاصدرا، پاسخ به مساله اخبار از معدوم را در دستگاه وجود و ماهیت مطرح سازد، آن را در دستگاه وجود و عدم سامان می دهد. به این نحو که واقعیت خارجی را همان وجود می داند که یا مطلق یا مقید به اعدام است و عدم، از باب توسع، از واقعیت خارجی انتزاع و موضوع گزاره ها قرار می گیرد. بنابراین، موضوع قراردادن اعدام در گزاره ها را یک فعالیت عقلی و در ارتباط با واقعیت، که می تواند چالش های پیش روی دیدگاه های ملاصدرا و ویلیامسون را برطرف سازد، مطرح می کند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 43
ماهیت: حقیقت یا سراب؟
نویسنده:
حسن معلمی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با اثبات اصالت وجود روشن می شود که ماهیت اعتباری است و تحقق بالذات ندارد ولی سه احتمال در نحوة وجود آن مطرح است: 1. به عین وجود موجود بودن، همچون صفات حق 2. حد و نفاد وجود بودن، همچون خط برای سطح یا نقطه برای خط 3. سراب بودن.مرحوم علامه و بعضی از شاگردان ایشان تصریح به سراب بودن ماهیت کرده اند، در حالی که دلیلی تاّم بر این مدعا وجود ندارد. بلکه قراین و شواهد فراوانی بر عینیّت ماهیت با وجود، داریم، همچون بحث مطابقت وجود ذهنی و وجود کلی طبیعی در خارج، ادراک چیستی غم و شادی به علم حضوری و بعضی از دلایل اصالت وجود که در آنها حقیقی بودن ماهیت مسلّم گرفته شده است.
صفحات :
از صفحه 189 تا 206
تفسیری اصالةالوجودی از ارسطو
نویسنده:
ابراهیم دادجو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
زمان در نظر ارسطو و ملاصدرا
نویسنده:
سیروس علیپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألۀ زمان یکی از بغرنج‌ترین مسائلی است که از آغاز پیدایش اندیشۀ بشری، در اذهان آدمیان جلوه‌گری کرده است. بی‌گمان، تفکر فلسفی در باب «زمان»، در زمرۀ تفکرات اصیل و ناب انسانی است. سهم ارسطو، به عنوان فیلسوفی از عالم یونان، و ملاصدرا، به عنوان اندیشمندی فلسفی از عالم اسلام، در این زمینه، همواره شایان توجه است. لذا، مناسب دیدیم که مقایسۀ نگرش این دو فیلسوف نسبت به زمان را به عنوان موضوع پایان‌نامه، بر عهده بگیریم.در این پایان‌نامه، آرای ارسطو و ملاصدرا در باب زمان را بررسی کرده و به تطبیق آن دو حکمت پرداخته‌ایم. بعد از طرح کلیات و پرداختن به پیشینۀ تاریخی (فصل نخست)، مباحث اساسی مربوط به زمان در نظر ارسطو و ملاصدرا را در طی چهار فصل (دوم تا پنجم)، بررسی کرده‌ایم. ابتدا به ماهیت و تعریف زمان پرداخته (فصل دوم) و سپس رابطۀ زمان و حرکت را در تعریف زمان گزارش و بررسی کرده‌ایم (فصل سوم). بررسی وجود زمان و جایگاه زمان در تفکر ارسطو و ملاصدرا، به ترتیب، دو فصل بعدی را تشکیل داده‌اند. در نهایت، در فصل ششم، ضمن مقایسه و تطبیق آرای این دو حکیم، نتیجۀ بحث را آورده‌ایم.با مقایسۀ فلسفۀ وجودی ملاصدرا و فلسفۀ طبیعی ارسطو، در بحث مربوط به زمان، به این نتیجه رسیدیم که حکمت صدرایی، ضمن تأثیرپذیری از حکمت ارسطویی و پذیرش نقاطِ مثبت آن، همواره گامی فراتر نهاده و سخنی نو و عقیده‌ای نو بیان داشته است، که از آثار نگرش اصالت وجودی و نظریۀ حرکت جوهری اوست.پژوهش حاضر، بر پایۀ مواد کتابخانه‌ای (اعم از چاپی و الکترونیکی) و روشِ توصیفی- تحلیلی- تطبیقی انجام گرفته است.
بررسی رویکرد حکمای طبقه بعد از ملاصدرا به مساله اصالت وجود (با محوریت آرای حکیم لاهیجی و رجبعلی تبریزی)
نویسنده:
غلامحسین خدری، محمدهادی توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
قول به اصالت وجود در میان معاصران صدرا، لااقل در میان شاگردان میرداماد، با اقبال چندانی مواجه نشد، اما پس از ملاصدرا شاگردان وی اصالت وجود را پذیرفتند و حتی حکیم لاهیجی، که برخی او را اصالت ماهوی می دانند، به اصالت وجود قائل بوده است؛ رجبعلی تبریزی و شاگردانش، که به جریان فرعی اصفهان موسوم شده اند، نیز گویا، تحت تاثیر ملاصدرا، البته با تقریری که با اصول حکمت متعالیه سازگار نیست، به عینیت وجود قائل شدند.
صفحات :
از صفحه 35 تا 52
نظریه ادراکات اعتباری و فلسفه های مضاف
نویسنده:
حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه ادراکات اعتباری نظریه ای ابداعی و ابتکاری است که به واسطه لوازم و استلزاماتش در حوزه ادراکات عملی یا به تعبیر سنتی حکمت عملی، سرشت و سرنوشت جدیدی می یابد. این نظریه با مطرح ساختن تبیینی خاص از نحوه شکل گیری دانش های عملی انسان در تعامل با واقع زیستی و روانی انسان با محیط طبیعی و اجتماعی او، دست مایه و زمینه فربهی را برای گشایش افق های نظری جدید در فلسفه های به اصطلاح مضافی هم چون فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه سیاسی، فلسفه فعل، و معرفت شناسی فراهم آورده است. از دیدگاهی عام تر و با توجه به ظرفیت های غنی و بالای این نظریه در تبیین و توجیه گزاره ها و قواعد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و هنجارها و آداب و رسوم فرهنگی می توان این نظریه را مبنا و سرپلی برای نظریه پردازی در حوزه فلسفه علوم انسانی و اجتماعی قرار داد. در این جهت علاوه بر واکاوی ماهیت ادراکات اعتباری و ساز و کار اعتبارسازی ذهن بشری و ابعاد فردی و اجتماعی و اقسام این اعتبارسازی، باید اصل و چگونگی ارتباط و پیوند این دست از ادراکات را با واقعیت و با ادراکات حقیقی و نیز با مکانیسم تحول پذیری و احیانا مبنای ثبات آن ها و نحوه تاثیر آن ها بر واقع و یا اثرپذیری آن ها از واقع را بررسی کرد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 106
  • تعداد رکورد ها : 438