جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1577
بررسی تطبیقی برهان وجودی از منظر آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی(ره) و أنسلم
نویسنده:
علی اخلاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برهان وجودی عبارت است از برهان که از درک حقیقت و مفهوم واجب الوجود به وجود خارجی واجب الوجود استدلال شده باشد. و برهان صدیقین عبارت است از برهان که وسط در آن چیزی جدا و بیگانه‌ای از واجب الوجود نباشد. برهان وجودی اولین بار در مغرب توسط آنسلم پایه ریزی شد و او برهان وجودی را چنین تقریر نمود که: ما میتوانیم بزرگترین موجود که بزرگتر از آن قابل تصور نیست تصور نماییم پس باید این بزرگترین موجود در عالم خارج نیز وجود داشته باشد والا بزرگتر از آن قابل تصور خواهد بود که علاوه بر وجود ذهنی، وجود خارجی نیز داشته باشد و این خلف است. برهان وجودی آنسلمی در جهان غرب و همجنین در جهان اسلام دارای موافقین و مخالفین است. اما این برهان تام است و اشکلات که از مخالفین بر آن وارد شده قابل پاسخ است. برای بازسازی آن می‌توان چنین تقریر داشت که بر فرض معدوم بودن موجود برترین، استدلالی در قالب قیاس حملی تشکیل می‌شود که نتیجه آن منجر شدن به تناقص است و آن استدلال این که موجود برترین معدوم است و هیچ معدومی موجود برترین نیست. پس موجود برترین، موجود برتین نیست و این صحیح نیست پس به خاطر رهای از این مشکل باید وجود موجود برترین را پذیرفت. درجهان اسلام آقای محقق اصفهانی برهانی شبیه به برهان آنسلمی پایه‌ریزی نمود به این بیان که ما حقیقت واجب الوجود را درک می‌کنیم پس باید از این حقیقت در خارج نیز مصداقی داشته باشد و الا خلاف طبع واجب الوجود خواهد که لازمه آن سلب شی از نفس شی و آن محال می‌باشد. ایشان نیز در اقامه چنین استدلالی دارای موافقین مخالفین می‌باشد اما برهان ایشان نیز تام است و اشکالات که از طرف مخالفین طرح شده قابل پاسخ می‌باشد. برهان محقق اصفهانی با برهان آنسلم از جهاتی با هم مشابه از جهاتی هم با یک دیگر متفاوت است. از برهان صدیقین تقریر متفاوت وجود دارد. ابن سینا چنین تقریر نموده است که در ابتدا نسبت به وجود دو احتمال داده یکی این که وجود واجب باشد فهو المطلوب دیگر این ممکن باشد که حتما منتهی به واجب می‌شود. ملاصدرا و علامه هر کدام طبق بیان خواص خود تقریر برهان صدیقین از حقیقت هستی واجب الوجود را اثبات نمودند. برهان وجودی چه بر مبنای تقریر محقق اصفهانی و چه بر مبنای آنسلم در حقیقت از سنخ برهان صدیقین است و معیار برهان صدیقین را دارا می‌باشد.
بررسی نظریه‌های تصوری معنا با تأکید بر پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
مازیار چیت‌ساز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، بررسی نظریه‌ی تصوری معنا و ترکیب آن با مفاهیم پدیدارشناختی انجام گرفته است. هدف ایجاد یک نظریه‌ی معنای تصوری-پدیدارشناختی بوده است که اساس نظریه‌ی تصوری را داشته و با استفاده از روش‌ها و مفاهیم پدیدارشناختی تکمیل شده باشد. به این منظور ابتدا نظریه‌ی تصوری معنا که مدافع اصلی آن لاک محسوب می‌شود، بررسی و تحلیل گردیده است. معنا/دلالت‌شناسی این نظریه بررسی شده و اشکال‌‌های وارد شده به آن توضیح داده شده است. پس از آن پدیدارشناسی هوسرل، مفاهیم اصلی فلسفه‌ی او و معنا/دلالت‌شناسی نظریه‌ی معنای او تشریح شده است. همچنین اشکال‌های وارد شده به این نظریه‌ی معنا نیز بررسی گردیده است. سپس تشابه‌ها و تفاوت‌های این دو نظریه تشریح شده و توضیح داده شده که معنا/دلالت‌شناسی این نظریه‌ها با هم ناسازگار نیست. آنگاه با استفاده از زبان مدل‌سازی یکپارچه، معنا/دلالت‌شناسی یک نظریه‌ی تصوری-پدیدارشناختی ارائه شده است. گفته خواهد شد که این نظریه‌ی ترکیبی، در عین حالی که اساس هر دو نظریه را حفظ کرده است، می‌تواند به اشکال‌های آنها پاسخ دهد.
نسبت ذات حق با تجلیاتش از دیدگاه ابن عربی و جان هیک
نویسنده:
حسین دوابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تجلی نقطه محوری ابن عربی است،تجلی حق دارای مراتبی است. فیض اقدس که مرتبه عدم تعیّن است و تحدد است مرحله اول تجلی حق است (تجلی حق تعالی بر خود) این تجلی کاملاً یک امر غیبی، فرامادّی، فرا زمانی و فراتاریخی است. به عبارت دیگر اولین مرتبه تجلی حق تعالی، ظهور اعیان ثابته است. فیض مقدس، مرتبه دوم تجلی حق تعالی است که تجلی شهودی نیز نامیده شده ،در این مرحله حق در صورت های بی نهایت متکثر در عالم شهادت ظهور پیدا می کند و تجلی می کند.ارتباط بین تجلی اول با سایر مراتب آن بصورت مبسوط در متن نوشتار تبیین شده است.آنچه حائز اهمیت است در هستی شناسی ابن عربی حق تعالی محور نظام هستی است و بقیه موجودات مظهر وآیینه محل ظهور کمالات حق در مراتب مختلف هستند و مظاهر در همه مراتب شانیتی جز ظهور کمالات حق تعالی را ندارند و هیچ استقلالی برای موجودات به غیر حق تعالی در نظام فکری ابن عربی متصوّر نمی شود.درک شهودی، روحی و قلبی بیان ابن عربی جز با تمرکز در بالاترین سطح به حق تعالی در نظام تربیتی خاصی برای سالک و عارف حاصل نمی شود. و با اندکاک انانیت در ذیل عبودیت مطلق در چهار چوب قرآن و سنت برای عارف شهود می شود. در دیدگاه ابن عربی، هستی جز حق و ظهورات و تجلیات حق در مراتب مختلف چیز دیگری نیست. و اگر سالک و عارف در اوج تمرکز مستمر به حق تعالی از(خودیت خود) بعنوان مظهر غافل شود و توجه نکند در هستی جز حق تعالی و ظهورات او چیز دیگری را شهود نخواهد کرد .هیک نظریه پرداز انگلیسی در حوزه دین است.کاملاً وفادار به سنت الهیات سلبی در تاریخ الهیات مسیحی است.حق فی نفسه در نظریه او کاملاً مفروض تلقی می شود،یادآور اصول موضوعه کانت می باشد. از مدل معرفت شناسی کانت به عنوان وسیله ای برای بیان و توضیح نظریه خویش استفاده می کند.در باب تجربه دینی وی معتقد است که حق فی نفسه متناسب با تصورات و فهم های پیشین و ماتقدم فرد برای تجربه کننده جلوه گری می کند. اینکه ذهن بطور فعال در نحوه درک و تجربه دینی از حق فی نفسه دخالت اساسی دارد. وجوه شخصی یعنی تجربه از حق فی نفسه کاملاً متمایز از وجوه غیر شخصی تجربه نشده می باشد.خلاصه هیک همه تلاشها در الهیات مسیحی (بطور مثال تلاشهای توماس آکوئیناس) حتی فلاسفه و متفکرین سایر مکاتب را برای رهایی از الهیات تنزیهی بی نتیجه و غیر قابل اقناع تلقی می کند.سه نوع تعطیل در سنت غربی و اسلامی لحاظ شده است ، اولی : تعطیل عن المعرفة . دومی: تعطیل عن البیان . سومی : تعطیل ذات عن الصفات. در تفکر هیک تعطیل عن المعرفة موضوعیت محوری دارد چه از لحاظ ادراکات عقلی و چه از لحاظ تجربه دینی انسان نمی تواند به حق فی نفسه آنگونه که هست معرفت پیدا کند.درمقابل در سنت ابن عربی و نظریه تجلی او هر سه نوع تعطیل منتفی و مردود است لذا حق در ذات خود هم قابل شناخت و هم قابل توصیف است و ادراکات عقلی به عنوان مقدمه ای برای شهود حق از اهمیت خاصی برخوردار است.
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
ارزیابی و نقد نظریه غایتمندی جهان از دیدگاه شارحان صدرایی و مکتب تفکیک
نویسنده:
نوروز پرندوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکیاز مباحث مهم ، در فلسفه اسلامی، بحث غایتمندی جهان است . درعصر ما گروهی از اندیشمندان مسلمانکه پیروان مکتب تفکیک نامیده می شوند ، مسأله علیت را ، آن گونه کهفیلسوفان تحلیل می کنند، نمی پذیرند. این رساله در صدد آن است که مسأله غایتمندی جهان از نظر شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک را بررسی نماید . اهمیت موضوع به این خاطر است که نوع نگرش به اصل غایتمندی نقش مهمی در مبانی فکری و رفتاری انسان دارد. شارحان صدرایی و پیروان مکتب تفکیک هر دو ،اصل غایتمندی و حاکمیت علت غایی را بر کل جهان هستی پذیرفته اند . ولی در عین حالبا هم اختلاف نظر دارند .
قضایای ناتمامیت: مبانی، برهان و برخی نتایج فلسفی
نویسنده:
میثم میرزایی عطاآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی آرای فلسفی علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی در امور عامه
نویسنده:
اکبر اسدپور فلکدهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی(ره) از شمار فیلسوفان صدرایی است که علاوه بر تبیین آراء فلسفی صدرالمتألهین نظرات بدیعی را نیز در اندیشه‌های فلسفی اخذ کرده است. آیت الله مصباح یزدی از جمله شاگردان مرحوم علامه است که نقدهای گوناگونی بر آراء فلسفی ایشان ایراد کرده است. این تحقیق به بررسی تطبیقی آراء فلسفی این دو اندیشمند در امور عامه با روش تحلیلی- عقلی می پردازد. این دو فیلسوف در غالب مبانی حکمت متعالیه مثل یکدیگر می‌اندیشند. هر دو، وجود را اصیل دانسته، نظام تشکیکی وجود را پذیرفته، وجود معالیل را ربطی می‌دانند و از حرکت جوهری دفاع می‌کنند، لکن در برخی مسائل فلسفی با یکدیگر اختلاف دارند. در این تحقیق مطالب مورد اتفاق فقط گزارش شده و سی و پنج مسأله مورد اختلاف بررسی شده است. این تفاوت‌ها گاهی به این جهت است که دیدگاه این دو فیلسوف در مورد نحوه تحقق معقولات ثانی فلسفی متفاوت است. در برخی مسائل تسری احکام ذهن به خارج و عدم توجه به ضلع اعتباری علم منشأ اختلاف گردیده است. خطاهای روش تحقیقی نیز سهمی از اختلافات را برعهده دارد. عدم تحریر محل نزاع و شفاف نبودن برخی مفاهیم فلسفی از این موارد است.
نقش قوه خیال در پدیده وحی از دیدگاه فارابی و ملاصدرا با نظر به دیدگاه وحی نفسی
نویسنده:
معصومه رهبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برخی از فیلسوفان اسلامی، از جمله فارابی و ملاصدرا با اعتقاد به قدسی و الهی بودن وحی، به تبیین فلسفیِ آن پرداخته اند. فارابی در تبیین فلسفی خود در مورد نحوۀ دریافت حقایق وحیانی معتقد است که نبی با طی مراحل عقلانی قادر است به عقل فعال متصل شده و حقایق کلی وحی را با قوۀ ناطقۀ خود و حقایق جزئی وحی را با قوۀ خیال خود از آن دریافت کند. ملاصدرا برخلاف فارابی معتقد است نبی با داشتن عقل قدسی قادر است بدون طی کردن مراحل عقلانی، حقایق کلی وحی را از عقل فعال دریافت کند. اما در مورد حقایق جزئی وحی ملاصدرا معتقد است که نبی آنها را در عالم دیگری به نام عالم خیال، توسط قوۀ خیال خود مشاهده می کند. در مقابل دیدگاه فارابی و ملاصدرا که به وحی قدسی معتقدند، دیدگاه وحی نفسی قرار دارد. معتقدان به وحی نفسی نیزبر نقش مهم قوۀ خیال در وحی تاکید دارند، اما از این نقش قوۀ خیال در جهتانکار وحی قدسی و الهی استفاده کرده اند. بنابراین با نظر به اهمیت قوۀ خیال در پدیدۀ وحی و وجود قرائت های متفاوت از آن نگارنده در پی مقایسۀ دیدگاه دو فیلسوف مسلمان دراین خصوص با نظر به وحی نفسی می باشد.
استقصاء موارد اختلاف عمده بین متکلمین و فلاسفه
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش‌است . در مقدمهء رساله فوق بین فلسفه و کلام از دیدگاه اندیشمندان اسلامی مطرح شده و سپس شیوه کار نگارنده در این رساله بیان گردیده. در بخش اول، ابتدا شیوه‌های مختلف متکلمین درباره اثبات وجود خدا مورد نقد و بررسی‌قرار گرفته و سپس طرق مختلف اثبات وجود خدا توسط فلاسفه، منجمله برهان صدیقین و مراحل تکاملی آن مورد بحث قرار گرفته است . در بخش دوم رساله ابتدا بطور مفصل مباحث کلی صفات - آیا می‌توان برای خدا صفتی اثبات کرد یا نه ؟ معیار اثبات یا نفی صفاتی‌برای خدا چیست ؟ صفات زائد بر ذاتند یا عین ذات - بطور تطبیقی مورد بررسی و سپس به مقایسه و تطبیق تئوریهای مختلف متکلمین و فلاسفه درباره تک تک صفات کمالیه پرداخته شده است .
تحلیلی بر نظریه مدل و ملاحظاتی درباره مبادی و نتایج فلسفی آن
نویسنده:
مسعود ایثاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی مدل یک نظریه‌ی منطقی سمانتیکی با هدف ارائه‌ی شیوه‌ی تفکر قیاسی سازگار از طریق رهیافت فرازبانی است. این نظریه مبتنی بر مفهوم تعبیرپذیری زبان است و به تبع آن ریشه در سنت و دیدگاه مدل‌انگارانه دارد که به روایت هینتیکا در اواخر قرن نوزدهم با هیلبرت آغاز شده است. این دیدگاه، به‌رغم مخالفت‌های سرسختانه‌ی یونیورسالیست‌های پیرو فرگه، در نیمه‌ی نخست قرن بیستم در مکتب لوف-ورشو بالیده و در میانه‌ی این قرن به‌دست تارسکی در قالب نظریه‌ی مدل به بار نشسته است. مفهوم تعبیرپذیری زبان به همراه مفهوم سازگاری به‌ویژه در ارتباط با مفهوم سمانتیکی صدق، که همگی زمینه‌ساز مجادلات پیچیده‌ی فلسفی‌اند، نظریه‌ی مدل را به فلسفه پیوند می‌دهند و طبعا دو پرسش را پیش می‌کشند: اول آنکه از منظر فلسفی کدام مبادی از این نظریه پشتیبانی می‌کنند و دیگر آنکه باز هم از همین منظر چه نتایجی بر این نظریه مترتب است.متن حاضر نخست کوششی است برای بررسی پارادایم سمانتیک علمی و بیان منقح اصول آن به‌عنوان بستر اصلی نظریه‌ی مدل بر مدار فعالیت‌های برجسته‌ی تارسکی در پایه‌ریزی و قوام و گسترش این نظریه و به‌ویژه ابهام‌زدایی از مجادلات فلسفی یاد شده در این پارادایم؛ سپس با معرفی اجمالی نظریه‌ی مدل تلاشی است برای پاسخ‌گویی به دو پرسش فوق. اجمالا، مبنای اصلی نظریه‌ی مدل، و اساسا سمانتیک علمی، بی‌طرفی اپیستمولوژیک و انتولوژیک دیدگاه مدل‌انگارانه است. این بی‌طرفی زمینه‌ساز تعبیر‌پذیری زبان و متعاقبا، مطابق رای هاجز، از طریق مفهوم صدق در یک ساختار مبنای نسبی‌سازی مفهوم مدل است که بر پایه‌ی آن دو نتیجه‌ی مهم و مرتبط فلسفی حاصل می‌شود: یکی سمانتیک زبان‌های صوری موجهه، با محوریت کریپکی، و دیگری سمانتیک مدل‌انگارانه‌ی زبان‌های طبیعی (مورد تردید خود تارسکی) با محوریت مونتاگیو.
  • تعداد رکورد ها : 1577