جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
پل هورویچ؛ تئوری حداقلی صدق و مساله واقع گرایی علمی
نویسنده:
هومن محمد قربانیان ,سیدمحمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در سنت فلسفی، همواره مفهوم صدق در ضمن مولفه سمانتیکی واقع گرایی و در تعاریف متعددی که از آن و نقطه مقابل، یعنی ضد واقع گرایی، ارایه شده مورد بحث قرار گرفته است؛ هر چند این تعاریف، تاکنون به دلایل متعددی نتوانسته اند جامع و مانع باشند و انتظارات همه فیلسوفان را برآورده سازند. بسیاری از تئوری ها، از جانب ابداع کنندگان آن ها واقع گرایانه بوده اند اما با توجه به برخی از تعاریف واقع گرایی، ضد واقع گرا هستند. در این مقاله، تعریفی بنیادین از واقع گرایی ارایه می شود که مبتنی بر نوع رویکردی است که یک فیلسوف دارد. از سوی دیگر، تئوری حداقلی صدق که از سوی پل هورویچ ارایه شده است و از جمله تئوری های فروکاهشی محسوب می شود، معرفی می گردد. این تئوری، با کمترین ابزارهای نظری و مفهومی قادر است علت و چگونگی کاربرد محمول «صادق است» را تبیین کند.در این مقاله، سه ادعای اصلی بررسی و نقد می شوند: اول این که استدلال می شود تئوری حداقلی، به راستی حداقل تئوری ممکن در باب صدق است و باید در دل تمام تئوری های دیگر صدق نیز وجود داشته باشد. ادعای دوم چنین است که اگر در نظر فیلسوفی، نوعی ناسازگاری و تضاد میان موجودیت مستقل فاکت ها و دست رسی معرفتی به آن ها وجود داشته باشد، تئوری او ضد واقع گرا خواهد بود؛ چه درصدد رفع این ناسازگاری باشد و چه آن را اصیل و حل ناشدنی بداند. اما در نظر فیلسوف واقع گرا، چنین تضادی وجود ندارد. ادعای سوم این است که اگر تعریف فوق از واقع گرایی قبول شود، آنگاه می توان تبیین کرد که هیچ رابطه ای میان صدق و بحث واقع گرایی وجود ندارد؛ و اگر چه استقلال مفهوم صدق از واقع گرایی، در مورد تئوری حداقلی صدق نیز درست است اما این تئوری صدق، حداقل ترین تئوری ای می باشد که باید توسط واقع گرایان پذیرفته شود؛ زیرا می تواند علت حضور و کاربرد مفهوم صدق را در تمام تعاریف دیگری که از واقع گرایی شده است تبیین کند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
واقع نمایی و ارزش معرفتی شناختهای ظنّی بر مبنای نظریه اعتباریات علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی عاشوری؛ عبدالحسین خسروپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
باور ظنّی و غیریقینی در فلسفۀ اسلامی در حکم جهل است و ادلۀ اعتبار «اطمینان» در علم اصول نیز تنها ارزش عملی آن را اثبات می­کند. پرسش این است که آیا ادراکات غیریقینی ارزش معرفتی ندارند. در این مقاله با بازسازی نظریۀ اعتباریات و تقسیم «وجودهای ذهنی» به «وجود ذهنی حقیقی» و «وجود ذهنی اعتباری» نشان می­دهیم که برخی از «معانی اعتباری» می­توانند از واقعیت حکایت کنند. درصورتی ادراک اعتباری واقعیت را بازنمایی می­کند که به ادراکی ذاتی تکیه داشته باشد و میان محکی واقعی و محکی ادعایی «علقه­ای نفس­الامری» وجود داشته باشد. در غیر این صورت این اعتبار دلبخواهی خواهد بود. این علقه منشأ واقع­نمایی معانی اعتباری و منشأ صدق جزئی در شناخت ظنّی است. بر خلاف ادراکات حقیقی، نمی­توان این ملاک را به صورت مستقیم «احراز» نمود و در شناخت‌های ظنّی «معیار» ارزیابی ادراکات غیرحقیقی مبتنی بر «ملاک» واقع­نمایی آن‌ها نیست.
صفحات :
از صفحه 55 تا 73
تاثیر مبانی نفس شناختی ملاصدرا بر معرفت شناسی او
نویسنده:
ناصر مومنی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، کوشش شده است تا نشان داده شود که نگاه ملاصدرا به نفس، نگرش وی به علم و ادراک را به گونه ای دیگر کرده و نتایج نوینی به بار آورده است. در این نوشتار، بیشتر نظریات خاص صدرا در رابطه با نفس شناسی و ارزیابی نگاه او به نفس و تأثیر این نگرش بر دیدگاه های این فیلسوف بزرگ در خصوص شناخت مورد نظر است. بنابراین کوشش شده است تا میزان تأثیرپذیری معرفت شناسی ملاصدر از مبانی نفس شناختی او تبیین و تحلیل شود. نتیجه بدیعی که از این پژوهش به دست می آید، روش شناسی معرفتی ملاصدرا است. دقت در این روش شناسی ما را به یک هندسه منسجم رهنمون می کند و ارتباط و پیوستگی دو حیطه نفس شناسی و معرفت شناسی را به خوبی نشان می دهد. هر چند تلقی صدرالمتالهین از معرفت، با نگرش فیلسوفان جدید کاملا متفاوت است، می توان با رویکرد امروزی نیز به آرای او نگاه کرد و با توجه به مبانی نفس شناختی و نظام معرفتی او، آن را مورد ارزیابی قرار داد. به همین دلیل، از این زاویه نیز به مسأله معرفت از نگاه ملاصدرا توجه شده است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 128
بررسی تطبیقی رابطه ذهن و عین از منظر ملاصدرا و هگل
نویسنده:
هوشنگ زارع، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود رابطه ذهن و عین یا عدم رابطه و مطابقت و یا دوگانگی آن دو، همواره یکی از دغدغه های فکری فیلسوفان در طول تاریخ فلسفه و زیر بنای اندیشه بشر و همه علوم، بوده و هست. اندیشمندان شرق و غرب موضع های متفاوتی در قبال این امر اتخاذ کرده اند. تحقیق حاضر به شکل مقایسه ای و تطبیقی، دیدگاه دو فیلسوف بزرگ شرق و غرب (ملاصدرا و هگل) را در حل این معمای بزرگ می کاود. این دو فیلسوف، هر یک با روشهای خاص خود بر وحدت ذهن و عین صحه گذاشته و معتقدند با روش عقلانی و فرا رفتن از سطح ظاهری پدیده ها، می توان با عین برتر آنها متحد شد و این اتحاد وجودی است که دوگانگی ذهن و عین را از میان برمی دارد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 48
واقع نمایی نظریه وجود ذهنی با توجه به اصالت وجود و حرکت جوهری صدرا
نویسنده:
حسین واله، محمد رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
نوشتار حاضر واقع نمایی نظریه وجود ذهنی را با توجه به اصالت وجود و حرکت جوهری در اندیشه صدرا بررسی می کند. در این راستا پس از اشاره ای به اهمیت و پیشینه بحث وجود ذهنی، دلایل اثبات این نظریه از دید صدرا تبیین شده و سرانجام این موضوع بررسی می شود که آیا نظریه مذکور با توجه به اصالت وجود و حرکت جوهری می تواند ویژگی واقع نمایی را برای معرفت آدمی تامین نماید؟ و البته پس از بررسی های لازم نتیجه گرفته می شود که مبانی هستی شناختی مذکور مانع از آن است که معتقد باشیم نظریه وجود ذهنی سازگار با سیستم فلسفی صدرا می تواند ویژگی مذکور را به نمایش بگذارد و همین مطلب است که بسیاری را بر این نگرش رهنمون ساخته است که نظریه وجود ذهنی دیدگاه اصلی صدرا محسوب نمی شود و بلکه نگرش بدیع ایشان به مسئله علم و معرفت آدمی در نظریه اتحاد عاقل و معقول به عرصه اندیشه عرضه شده است.
صفحات :
از صفحه 57 تا 85
تاثیر مبانی نفس شناسی ملاصدرا بر معرفت شناسی او
نویسنده:
ناصر مومنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله، کوشش شده است تا نشان داده شود که نگاه ملاصدرا به نفس، نگرش وی به علم و ادراک را به گونه‌ای دیگر کرده و نتایج نوینی به بار آورده است. در این نوشتار، بیشتر نظریات خاص صدرا در رابطه با نفس‌شناسی و ارزیابی نگاه او به نفس و تأثیر این نگرش بر دیدگاه‌های این فیلسوف بزرگ در خصوص شناخت مورد نظر است. بنابراین کوشش شده است تا میزان تأثیر‌پذیری معرفت‌شناسی ملاصدرا از مبانی‌ نفس‌شناختی او تبیین و تحلیل شود. نتیجه بدیعی که از این پژوهش به دست می‌آید، روش‌شناسی معرفتی ملاصدرا است. دقت در این روش‌شناسی ما را به یک هندسه منسجم رهنمون می‌کند و ارتباط و پیوستگی دو حیطه نفس‌شناسی و معرفت‌شناسی را به خوبی نشان می‌دهد. هرچند تلقی صدرالمتألهین از معرفت، با نگرش فیلسوفان جدید کاملا متفاوت است، می‌توان با رویکرد امروزی نیز به آرای او نگاه کرد و با توجه به مبانی نفس‌شناختی و نظام معرفتی او، آن را مورد ارزیابی قرار داد. به همین دلیل، از این زاویه نیز به مسأله معرفت از نگاه ملاصدرا توجه شده است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 128
بازسازی نگره های «گزاره» و «وضعیّت» براساس آرای جان پالک
نویسنده:
محمّدعلی حجّتی , مجتبی امیرخانلو , لطف اللّه نبوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی,
چکیده :
هدف اصلی ما در این مقاله، واکاوی دو مفهوم «گزاره» و «وضعیت» است. ابتدا، حداقلِّ انتظارهای خود را از یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» ارائه می کنیم و به سراغ آرای جان پالک، نگره پرداز معاصر درباب «گزاره» و «وضعیّت»، می رویم و آرای مهم وی را برمی شمریم. سپس به بازسازی یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» بر اساس آرای پالک می پردازیم. در این نگره بازسازی شده، «گزاره ها» و «وضعیّت ها» هویّت های ضروری مستقلّ از ذهنی هستند که معنای «عملگرهای منطقی»، معنای «مفهوم ها» و معنای «دلالت گرها» می توانند اجزای آنها باشند. این اجزا با قرار گرفتن در یک شکل منطقی، گزاره ها یا وضعیّت ها را تشکیل می دهند. میان «گزاره» و «وضعیّت» تفاوت هست شناختی ای وجود ندارد و تنها تفاوت آنها در شکل منطقی آنهاست. در انتها، توانایی نگره خود را در برآوردن حداقلهای لازم برای یک نگره «گزاره» یا «وضعیّت» می سنجیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
ارزش شناخت از دیدگاه هیوم و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
حمیدرضا ورکشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانش‌شناخت ‏شناسی، شاخه‏ای از فلسفه است که ماهیت، حدود، منابع، ملاک و معیار معرفت را بررسی می‏کند و قابلیت اعتماد به ادعاهای معرفتی را می‏سنجد. در میان مسائل شناخت شناسی، مسئله ارزش شناخت؛ یعنی «ملاک» و «معیار» شناخت حقیقی از میان شناخت-ها و اختلاف‌های معرفت شناسانه‌ی دانشمندان که انسان پی به خطای برخی از آن‌ها برده، از اساسی‌ترین مسئله شناخت شناسی به شمار می‌رود که سابقه طرح آن به آغاز فلسفه باز می-گردد. در این پژوهش برآنیم تا به بررسی و مقایسه دیدگاه دو فیلسوف تأثیر گذار؛ «دیوید هیوم» و «علامه سیّد محمد حسین طباطبایی(ره)» در این مسئله بپردازیم، تا وجوه افتراق و احیاناً اشتراک این دو دیدگاه را روشن سازیم. و در نتيجه، كارآمدي و استحكام فلسفه اسلامي صدرائي و نا كارآمدي و سستي فلسفه تجربه‌گراي غربي روشن گردد.برای رسیدن به این مهم ابتداء به مبانی نظری شناخت‌شناسی هر دو فیلسوف از قبیل؛ جایگاه و چیستی شناخت، منشأ ادراکات، جوهر نفسانی و روش تحقیق در شناخت‌شناسی پرداخته، سپس «ملاک» یا همان چیستی حقیقت و «معیار» و ابزار رسیدن به حقیقت، از نگاه این دو فیلسوف بازگو خواهد شد. در نتیجه هر چند هر دو فیلسوف بر نظریه مطابقت انگاری تأکید دارند، امّا هیوم بر اساس مبانی تجربه‌گرایی خویش امکان دست‌یابی به واقعیت را ردّ می‌کند و به حقیقت پدیداریی که با علیّت ( طبق تعریف خویش از علیت) قابل دست یابی است قائل می‌شود. امّا علامه طباطبایی(ره) با تکیه بر شهود قلبی و عقل، علاوه برحس و مسبوق بودن هرعلم حصولی به علم حضوری، امکان دست یابی به حقیقت را اثبات می‌کند. بر اساس دیدگاه وی همه‌ علوم‌ حصولي؛‌ اولیه؛ مستقیماً و ثانویه؛ با وساطت معیار میانی یا همان بدیهیات از مشاهده‌ امر مجرد از موجودات‌ مجرد عقلي‌ يا مثالي‌ گرفته‌ شده‌اند؛ نفس ابتدا موجودات‌ مجرد عقلي‌ و مثالي‌ را در ظرف‌ وجودي‌ خودشان‌ مشاهده‌ مي‌كند و سپس‌ ذهن‌ از آن‌ها مفهوم‌ و يا تصوير مي‌سازد.
معیار صدق و توجیه معرفت در نظام معرفتی صدرایی و اشراقی
نویسنده:
حسن رهبر,شمس الله سراج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت شناسان معرفت را به «باور صادق موجه» تعریف می کنند. در تاریخ اندیشه های فلسفی همواره پیرامون معیار صدق و توجیه معرفت به عنوان دو شرط اساسی و مهم در تعریف معرفت نظریه پردازی هایی وجود داشته است. فیلسوفان حکمت متعالیه و حکمت اشراق نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. اگرچه هر دو مکتب معیار صدق را مطابقت و معیار توجیه معرفت را مبناگرایی می دانند اما در این میان اختلاف نظرهای مهمی نیز میان دو مکتب وجود دارد که نظرات آنها را از یکدیگر متمایز و متفاوت می سازد. چنانکه صدرائیان میان حق و صادق تفاوت قائل اند و لحاظ قضیه با واقع و تقدم و تأخر آن را باعث تفکیک مفهوم حق با صادق می دانند اما در مقابل اشراقیان این تفاوت را غیر حقیقی می دانند. همچنین اشراقیان مطابقت را صرفاً تطابق با خارج می دانند برخلاف صدرائیان که معتقدند ملاک مطابقت، تطابق با واقع اعم از ذهن و عین است. در سوی دیگر، از وجوه مشابهت دو مکتب می توان به این نکته اشاره کرد که هر دو از اشراقات و شهودات نفسانی به عنوان معارف بدیهی و مبنایی در معرفت نام می برند که می تواند نقش پایه ای در معرفت بشر ایفا نماید و بنابراین نوعی «مبناگرایی نوین» را پیشنهاد می دهند.