جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
رویکرد درون گروانه و برون گروانه پلانتینگا درباره معقولیت باور به خدا
نویسنده:
مهدی فرجی پاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی‌نیازانگاری، یکی از دیدگاه‌های مهم معرفت‌شناختی درباره معقولیت باور به خدا به شمار می‌آید. به طور کل، می‌توان گفت بر اساس این دیدگاه، باور به وجود خداوند نیازمند هیچ‌گونه استدلال عقلانی نیست. تقریرهای متعددی از این دیدگاه ارائه شده است: یکی از تقریرهای دیدگاه بی‌نیازانگاری را می‌توان دیدگاه تجربه‌گرایی دانست که از سوی افرادی، همچون: سوئین‌بِرن، آلستون و پلانتینگا ارائه شده است. پلانتینگا درباره‌ معقولیت باور به خدا، دیدگاه معرفت‌شناسی اصلاح شده را مطرح می‌کند. تقریر پلانتینگا، در طول آثار وی دو بیان متفاوت داشته است: او در آثار اولیه‌ خود، با اتخاذ رویکردی درون گروانه از مسأله‌ توجیه، به نقد دیدگاه مبناگروی کلاسیک پرداخته و با طرح تبیینی دیگر از این دیدگاه، باور به خدا را بدون ارائه استدلال عقلانی معقول دانسته است؛ در حالی که در آثار اخیر خود، با ردّ موضع درون‌گروانه درباره مسأله‌ توجیه، به رویکرد برون‌گروانه معتقد شده و با ارائه‌ مفهوم تضمین، باور به خدا را بی‌نیاز از استدلال معرفی می‌کند. این مقاله به ذکر این دو رویکرد متفاوت پلانتینگا در خصوص معقولیت باور به خدا می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 176 تا 161
درباره اصل امتناع تناقض
نویسنده:
رضا صادقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصل امتناع تناقض به دلیل اهمیت و جایگاهش، از جنبه های مختلفی قابل بررسی است، و مباحث مربوط به این اصل را میتوان به طور خاص در سه حوزه معرفت شناسی، فلسفه و منطق پی جست. البته نمیتوان بین جنبه های معرفت شناختی، فلسفی و منطقی این اصل مرز قاطعی ترسیم کرد، و این سه جنبه پیوند بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند. با این همه، برخی از مباحثی که درباره این اصل طرح شده است صرفاً به یکی از سه جنبه فوق باز میگردد، و به همین دلیل، توجه به تمایزی که این سه جنبه با یکدیگر دارند در فهم احکام و فروع این اصل راهگشا خواهد بود. در این نوشتار خواهیم کوشید تا تبیین های این اصل و احکام و فروع آن را با توجه به سه جنبه معرفت شناختی، فلسفی و منطقی آن بازخوانی کنیم.
حقیقت و توجیه
نویسنده:
سعیده کوکب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
در چارچوب پارادایم زبانی، همواره مرتبط با تلقی حقیقت به عنوان سازگاری، این مسأله وجود دارد که چگونه می‌توانیم در پرتو دلائل قابل دسترس، ادعای حقیقی نامشروطی را بیان کنیم که ورای آنچه توجیه شده است، قرار دارد. به عبارت دیگر، اگر در چارچوب زبانی، حقیقت یک قضیه را نمی‌توان مطابقت آن با چیزی در جهان دانست، زیرا در این صورت ما باید قادر باشیم از زبان خارج شویم، در حالی که از زبان استفاده می‌کنیم، پس چگونه حقیقت از توجیه قابل تشخیص است. در پاسخ به این سؤال دو نظریه اصلی مطرح می‌گردد: از یک طرف، ریچارد رورتی به دلیل رادیکال کردن پراگماتیکی چرخش زبانی، فهم غیررئالیستی از شناخت را مطرح می‌کند و حقیقت را با توجیه یکسان می‌داند. او معتقد است از آنجا که هیچ چیزی غیر از توجیه وجود ندارد و هیچ راهی وجود ندارد که از عقاید و زبانمان خارج شویم تا وسیله آزمون دیگری غیر از سازگاری بیابیم، لذا مفهوم حقیقت اضافی است. از طرف دیگر، متفکرانی مانند یورگن هابرماس، سعی می‌کنند شهودهای رئالیستی را در درون پارادایم زبانی حفظ کنند. هابرماس معتقد است، ارتباط درونی بین حقیقت و توجیه وجود دارد و توجیهی که در یک چارچوب خاص به نحو موفق مطرح می‌شود، می‌تواند معطوف به حقیقتی مستقل از چارچوب باور موجه باشد. از نظر هابرماس برای تبیین رابطه درونی حقیقت و توجیه فقط می‌توان به عمل متقابل بین اعمال و گفتمان استناد نمود. فقط تأثیر متقابل دو نقش متفاوت پراگماتیک مفهوم حقیقت که در چارچوب‌های عملی و گفتمان عقلانی ایفا می‌شود، می‌تواند تبیین کند که چرا توجیه موفق یک باور مطابق با معیارهای خاص ما، در راستای اثبات حقیقت مستقل از چارچوب باور موجه است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 174
کواین علیه دکارت: خوانش معرفت‌ شناسی کل‌گرا و طبیعی‌ شده در بافت نقد سنت دکارتی
نویسنده:
حسین شقاقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کواین از تجربه‌گرایانی است که منتقد تجربه‌گرایان پیش از خود است. در این مقاله نشان می‌دهیم که کواین در واقع منتقد سنت معرفت‌شناسی‌ای است که دکارت مؤسس آن است و تجربه‌گرایانی که کواین منتقد آنان است نیز در واقع بخشی از این سنت محسوب می‌شوند، چرا که اندیشه‌های آن‌ها واجد ویژگی‌های اصلی این سنت است. در اینجا به ویژه به دو ویژگی این سنت، یعنی مبناگرایی[1] و محوریت مسئله توجیه[2] تمرکز می‌کنیم. در نهایت نشان می‌دهیم معرفت‌شناسی کواین هر دوی این ویژگی‌ها را رد می‌کند. دو خصوصیت از معرفت‌شناسی کواین که در اینجا نقش تعیین‌کننده‌ای دارند، کل‌گرایی و طبیعی‌گرایی[3] او هستند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 112
عقلانیت باور دینی از نگاه برون گرایان
نویسنده:
محمد علی مبینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دفاع از عقلانیّت باور دینی در طول تاریخ، بسته به نوع رویکردهای فلسفی و معرفتی حاکم بر اندیشه‌ی بشر، رنگ‎های مختلفی به خود گرفته و انواع گوناگونی پیدا کرده است. بسط و توسعه‌ی برون‎گرایی در معرفت‎شناسی معاصر، سبب شده است تا عدّه‎ای از اندیشمندان دینی، که در باب معرفت، دیدگاهی برون‎گرایانه اتّخاذ کرده‎اند، نگاهی جدید به باورهای دینی بیندازند و عقلانیّت آن را از نگاهی برون‎گرایانه به اثبات رسانند. در این نگاه برون‎گرایانه، نقش استدلال در توجیه باور دینی تضعیف می‎شود و استدلال‎مداری حاکم در الهیّات طبیعی و قرینه‎گرایی کسانی مانند لاک و دکارت انکار می‎شود. باور دینی در این نگاه می‎تواند بدون ابتنا بر هر گونه استدلالی، عقلانی و موجّه باشد. به بیان دیگر، باور دینی در زمره‌ی باورهای پایه قرار می‎گیرد. تجربه‎گرایی آلستون و ادّعای واقعاً پایه بودن باور دینی از سوی پلنتینگا هر دو ناشی از برون‎گرایی آن‌ها در مسأله‌ی معرفت است. به طور کلّی می‎توان گفت ظهور مکتب معرفت‎شناسی اصلاح‎شده در اندیشه‌ی دینی، هم‌زمان با ظهور یا احیاء برون‎گرایی در معرفت‎شناسی معاصر بوده است و از آن بسیار مایه می‎گیرد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 43
نقد و بررسی نظریه معرفت شناسی اصلاح شده بر مبنای تقریر پلانتینگا
نویسنده:
جابر موسوی راد، هادی یساقی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طی قرون متمادی فیلسوفان بسیاری مبناگروی سنتی را پذیرفته و از آن در استدلالات خود بهره می گرفتند. در مقابل برخی فیلسوفان جدید مانند پلانتینگا نظریه معرفت شناسی اصلاح شده را ارائه داده اند. مطابق این نظر قضایای پایه به تعداد محدودی که مد نظر مبناگروان سنتی است، محدود نمی شود. بلکه قضایای بیشتری را شامل می شود که از جمله آن ها اعتقاد به وجود خداوند است. مطابق این نظر، ضرورتی ندارد که فیلسوفان برای اثبات وجود خداوند، دلیل بیاورند؛ بلکه وجود خدا خود قضیه ای پایه و بی نیاز از استدلال است. پلانتینگا برای اثبات مدعای خود، با سه دلیل، مدعای مبناگروان سنتی را رد می کند. اما در این مقاله اثبات شده که دلائل سه گانه وی درست به نظر نمی آید. سپس پنج دلیل در نقد دیدگاه پلانتینگا آورده شده است؛ دلائلی که خود پلانتینگا به برخی از آن ها پاسخ داده است، اما به نظر می رسد که هیچ یک از پاسخ های وی قانع کننده نباشد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 100
نظریه اخلاقی قاضی عبدالجبار معتزلی
نویسنده:
محسن جوادی، حسین اترک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاضی عبدالجبار گرچه به عنوان متکلم معتزلی مشهور است، با توجه به نظرات اخلاقی او در کتب کلامی بی‌شک می توان او را یک فیلسوف اخلاق نیز نامید. در این مقاله ما در صدد هستیم تا نظرات اخلاقی او را در باب اخلاق هنجاری و فرا اخلاق بیان کنیم. عبدالجبار یک فیلسوف اخلاق عقل گرا است که منشأ الزامات اخلاقی را عقل دانسته و درستی و نادرستی اعمال را به وسیله عقل قابل کشف می داند. او یک ذات‌گراست یعنی درستی و نادرستی اعمال را ناشی از ذات اعمال می‌داند نه عوامل خارجی. او یک وظیفه‌گرای قاعده نگر است و معتقد به قواعد و وظایف اخلاقی است که انسانها موظف به انجام آنها هستند. او یک شهودگرا و مبناگرای اخلاقی است یعنی معتقد به قضایای پایه اخلاقی است که قابل شهود عقلانی هستند. این قضایا که بیانگر اصول اخلاقی‌اند، بدیهی وضروری بوده و مبنای تعیین وظایف دیگر (نظری و اکتسابی) هستند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 96
شرط علی معرفت و قضایای حقیقیه و خارجیه
نویسنده:
عبدالرسول کشفی، احمد عبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پاسخ به مثالهای نقضی «ادموند گتیه» در باب کافی نبودن اجزای سه گانه در تعریف سه جزیی معرفت «آلوین گلدمن» معرفت شناس معاصر، جزو، چهارمی را به اجزای سه گانه ی تعریف می افزاید که به «شرط علّی معرفت» معروف است. بر مبنای این شرط، باور به یک گزاره باید معلول مستقیم یا نامستقیم محکی خارجی آن گزاره باشد. در این مقاله، از طریق مطالعه ی تطبیقی میان تقسیم گزاره ی مسوره به حقیقیه و خارجیه از یک سو و شرط علّی معرفت از سوی دیگر و با تکیه بر تحلیل مختار از قضایای حقیقیه و خارجیه، نظریه ی مورد نقد قرار می گیرد. این مقاله نشان می دهد که نظریه ی «شرط علّی معرفت» شرط علّی با هیچ یک از دو قسم قضایای حقیقیه و خارجیه سازگار نیست و بر همین اساس، این شرط با مبانی منطق قدیم و جدید در تحلیل گزاره های کلی نیز ناسازگار است. در پایان، مقاله می کوشد، ضمن معرفی منطق حاکم بر نظریه ی شرط علّی معرفت، میزان کارآیی و اثربخشی آ ن ر ا نیز مورد بررسی و نقد قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
بررسی و مقایسه‌ نظریه‌ صدق و توجیه معرفت و جایگاه خدا در آن در نظام معرفت‌شناختی فیلسوفان صدرایی و دکارتی
نویسنده:
قاسم کاکایی، حسن رهبر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز ,
چکیده :
فیلسوفان حکمت متعالیه از میان نظریه‌های صدق، به مطابقت معتقدند. آنان گزاره‌ای را صادق می‌شمارند که با عالم واقع، اعم از ذهن و عین، و به عبارتی با نفس الامر مطابق باشد. در میان فیلسوفان دکارتی، تنها اسپینوزا از نظریه‌ی مطابقت دفاع می‌کند و سایر دکارتیان ملاک صدق را وضوح و تمایز می‌دانند. در باب توجیه معرفت، معرفت‌شناسان نظریه‌های توجیه را در دو قالب درون‌گرایی و برون‌گرایی تقسیم می‌کنند. فیلسوفان صدرایی و دکارتی، هر دو به درون‌گرایی معتقدند، با این تفاوت که صدراییان صرفاً از نظریه‌ی مبناگرایی، چونان ملاک توجیه نام می‌برند. با تمام این اوصاف، فیلسوفان دکارتی از جایگاه والای خدا در توجیه و صدق معرفت نام می‌برند و فیلسوفان حکمت متعالیه نیز نقش برجسته‌ای را در معرفت‌شناسی خویش برای خداوند قائل هستند. چنان‌که دکارت وجود خداوند و فریبکار نبودن او را ملاک توجیه معرفت می‌داند و ملاصدرا نیز الهام و اشراق خداوند را یقینی‌ترینِ معارف انسان می‌داند. نویسندگان در این مقاله تلاش دارند تا نظریه‌ی صدق و توجیه معرفت را در معرفت‌شناسیِ این دو گروه از فیلسوفان، با نگاه مقایسه‌ای، تبیین و تشریح نمایند و وجوه اختلاف و اشتراک آنان را نمایان سازند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
دلالت ضمنی معرفت شناسی اصلاح شده آلوین پلانتینگا بر بنیادگرایی دینی
نویسنده:
جلال پیکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلوین پلانیتنگا از مهم ترین چهره های معرفت شناسی اصلاح شده است. مطابق دیدگاه وی، باورهای دینی نیز همچون باورهای حاصل از ادراک حسی، پایه به شمار می آیند؛ درنتیجه، نیازی به توجیه ندارند. اما این دیدگاه لوازمی دارد، ازجمله اینکه می تواند به بنیادگرایی دینی منجر شود. زیرا نظریه پلانتینگا هیچ معیاری درباب محتوای باورهای پایه تعیین نمی کند و شروطی که برای مشروعیت آن تعیین می کند، امکان داخل شدن باورهای بنیادگرایانه را نیز فراهم می سازد. بنابراین، درحالی که غربیان عموماً مسلمانان را مروج بنیادگرایی دینی معرفی می کنند، در این مقاله نشان داده شده است که معرفت شناسی اصلاح شده، که برآمده از مسیحیت است، می تواند توجیه کنندة بنیادگرایی دینی باشد. بنابراین، جهت اجتناب از اتهام جا بازکردن برای بنیادگرایی دینی، لازم است که معرفت شناسی دینی همچنان جانب قرینه گرایی را فرو نگذارد.
  • تعداد رکورد ها : 41