جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 99
سرشت انسان در اسلام و مسیحیت با توجه به قرآن و عهدین
نویسنده:
عبدالرحیم سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این نوشتار مشتمل بر یک مقدمه و پنج فصل است. مقدمه به طرح موضوع بحث و بیان کلید واژه ها و کلیات بجث و دامنه آن می پردازد. از آنجا که مسئله سرشت انسان درمسیحیت ارتباط تنگاتنگی با گناه حضرت آدم دارد و در واقع آن گناه سرشت انسان را گناه آلودکرده است، فصل اول این نوشتار به مقایسه داستان گناه آدم و ماجراهای پس از آن در تورات باروایت قرآن مجید از این ماجرا پرداخته است. در این فصل بحث شده است که این دو روایت بااینکه شباهت هایی با هم دارند، اما تفاوت های اساسی و مهمی نیز دارند. فصل دوم در این نوشتاربه بحث دربارة سرشت انسان در عهد جدید پرداخته است. از آنجا که مجموعه عهد جدید به لحاظ الاهیاتی یکنواخت نیست و الاهیات رایج مسیحی بر نوشته های پولس و یوحنا مبتنی است، بحث این بخش بیشتر بر این نوشته ها متمرکز شده است. در فصل سوم به بحث هایی که درسده های بعدی مسیحی درباره سرشت انسان مطرح شده و دیدگاه گروه های اصلی مسیحی دراین باره پرداخته شده است. در این فصل نشان داده شده که پس از بحث ها و نزاع هایی که رخ داده آنچه در الاهیات مسیحی پذیرفته شده همان سرشت آلوده و تباه انسان است، هر چند اختلافات جزئی در این باره بین گروههای مسیحی بروز کرده است. فصل چهارم این نوشتار به دیدگاه قرآن مجید و سن ت اسلامی درباره سرشت انسان می پردازد. در این فصل نشان داده شده که بر اساس آیات متعددی از قرآن مجید انسان با فطرتی الاهی و حق پرست به این جهان پای می گذارد. درآخرین فصل دیدگاه دو دین درباره سرشت انسان مقایسه شده و عمق اختلاف دو دین در این باره و شدت تأثیرگذاری این اختلاف در بحث های دیگر نشان داده شده است.
تبیین و نقد آراء هانس کونگ درباره دین و اخلاق جهانی
نویسنده:
حسن قنبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
رساله حاضر به نقد و بررسی تطبیقی مفهوم شهود از نظر ویلیام آلستون، فیلسوف دین معاصرآمریکایی و یا بابا افضل کاشانی، فیلسوف و عارف قرن ششم و هفتم هجری می پردازد. منظور ازشهود در فلسفه آلستون ادراک مستقیم خداوند است که از نظر وی سهم مهمی در توجیه باورهای دینی ایفا می کند. او. با رویکردی معرفت شناسانه و با روش فیلسوفان تحلیلی، از راه طرح شباهت ساختاری بین تجربه عرفانی و تجربه حسی به دفاع از عقلانیت باور دینی مبتنی بر تجربه عرفانی می پردازد. شهود در فلسفه یا بابا افضل به معنای مشاهده قلبی و درک حضور حق، با لفظ لقاء مطرح و با رویکردی هستی شناسانه به تبیین ماهیت و شرایط و طریق وصول به آن پرداخته شده است.دیدگاه این دو فیلسوف به مسأله شهود، دارای تفاوتهای جدی و نیز برخی وجوه مشترک است که در فصل پایانی رساله ضمن طرح انتقادهای وارد به این دو دیدگاه، مورد بررسی قرار گرفته است.از ویژگیهای این رساله تحلیل مبانی دیدگاه مورد بحث، پیش از تبیین اصل آن است./ کلیدواژه: شهود ویلیام، ادراک حسی، ادارک عرفانی، تجربه دینی، لقای حق تعالی، فلسفه تحلیلی، باور دینی، رویه های باورساز، معرفت نفس، آلستون، بابا افضل کاشانی، معرفت شناسی
سازگاری و کفایت پلورالیسم دینی جان هیک
نویسنده:
مهدی اخوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
تحلیل و بررسی تطبیقی ناظر آرمانی و فاعل فضیلت مند در اخلاق ارسطو
نویسنده:
حامد مرآتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه ناظر آرمانی فرث یکی از نظریات واکنش مدار در عرصه اخلاق است که می توان تقریرهای مختلفی از آن داشت. تقریر های معناشناسانه، وجود شناسانه و معرفت شناسانه سه تقریر از این نظریه اند که ما در اینجا بر تقریر معرفت شناسانه این نظریه درباب توجیه احکام و باورهای اخلاقی تاکید می کنیم. از سوی دیگر نظریه اخلاق ارسطو را می توان یکی از بهترین و کامل ترین نظریات اخلاقی دانست. در نظر ارسطو کارکرد خاص انسان فعالیت قوه عاقله اوست. اگر سایر قوای نفس تحت تدبیر این قوه قرار داشته و به فعالیت بپردازند چنین فردی یک فرد فضیلت مند خواهند بود. فضیلت مندی امری ذو مراتب است و کمال آن رسیدن به مرحله حکمت است. حکیم کسی است که تمام مراحل فضیلت مندی را با فعالیت های خاص خود طی کرده و به مقام تامل محض رسیده است. برای رسیدن به این کمال فرد باید در فعالیت هایش فضیلت مندانه عمل کند که این فضیلت مندانه بودن عمل حداقل سه شرط دارد: ناشی از انتخاب و تصمیمی روشن باشد، این انتخاب را به خاطر خود عمل انجام دهد، انجام این عمل ناشی از ملکه ای استوار در او باشد. فاعل فضیلت مند کسی است که این سه شرط را در اعمالش رعایت می کند. این فاعل فضیلت مند از قواعدی عقلی پیروی می کند که به آنها قواعد عقل عملی می گوییم و در اخلاق ارسطو این قواعد نام برده نشده اند. برای پر کردن خلأ قواعد عقل عملی فاعل فضیلت مند می توان از قواعدی استفاده کرد که ناظر آرمانی در تقریر معرفت شناسانه خود در باب توجیه از آنها استفاده می کند. این قواعد عقلی اصلی عبارتند از تلاش برای دانای کل بودن، جامع نگر بودن و بی طرف بودن. از آنجا که ممکن است در دستیابی به حکم ناظر آرمانی دچار خطا شویم از دو مجموعه قواعد ابطال گر نیز استفاده می کنیم که در نقش یک فیلتر اخلاقی برای تصمیمات ما عمل می کنند. این قواعد ابطال گر عبارتند از قاعده سازگاری و قاعده جهان شمول. ما این قواعد اصلی و قواعد ابطال گر را به یک فاعل فضیلت مند ذهنی نسبت داده و در موقعیت های اخلاقی به تصمیمات و گرایشات او عمل می کنیم.
تبیین و نقد نظریه سعادت در فلسفه ارسطو (گرایش حکمت متعالیه)
نویسنده:
محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
اخلاق ارسطو
نویسنده:
غلامرضا رئیسیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این رساله ترجمه کتاب AristoteI،{thics تالیف پرفسور جیمزاو ارمسون (.o.urmson ) است . این کتاب در واقع در آمدی بر اخلاق نیکو ما خوس ارسطو است.
وظیفه گروی اخلاقی با تاکید بر آراء قاضی الجبار، ایمانوئل کانت و دیود راس
نویسنده:
حسن اترک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
از مباحث مطرح در اخلاق هنجاری تعیین ملاک درستی و نادرستی اعمال است. دو نظریه عمده در این باب وجود دارد: غایت گرایی اخلاقی که معتقد است خویی و بدی نتایج تنها ملاک تعیین کننده درستی و نادرستی اعمال است، و وظیفه گرایی اخلاقی که معتقد است درستی و نادرستی اعمال ناشی از ذات آنهاست و خوبی و بدی نتایج یا اصلا دخالتی ندارند و یا تنها ملاک نیستند وباید با توجه به شرایط تصمیم گرفت که نتیجه دخالت دارد یا نه. قاضی عبدالجبار، ایمانوئل کانت و دیوید راس سه وظیفه گرایی هستند که ما در این رساله نظراتشان را مقایسه می کنیم. کانت شاخص ترین چهره وظیفه گرایی معتقد است نتایج اعمال به هیچ وجه دخالیتی در درستی ونادرستی اعمال ندارد. ارزش اخلاقی اعمال به این است که آنها را به خاطر وظیفه بودن و بر اساس احترام به قانون اخلاقی انجام داد. عملی که به خاطر خوبی نتیجه اش انجام می پذیرد فاقد ارزش اخلاقی است. کانت معتقد است اصول اخلاقی مستنتج از امر مطلق، مطلق و استثناناپذیرند وشرایط و نتایج عمل موجب لغو آنها نمی شود. دیوید راس بعد از کانت برجسته ترین چهره وظیفه گرایی است. راس مخالف مطلق گرایی کانتی است و معتقد است شرایط عمل در درستی ونادرستی آنها دخیل هستند. اصول اخلاقی تنها در نگاه نخست مطلق هستند و در مقام عمل ممکن است در تعارض با اصول اخلاقی مهمتر لغو شوند. راس وظایف اخلاقی را به دو بخش وظایف در نگاه نخست و وظایف در مقام عمل تقسیم می کند. وظایف در نگاه نخست وظایفی هستند که با توجه به ذات آنها اقتضای درستی و وظیفه بودن دارند. اما در مقام عمل ممکن است با توجه به وجوه نادرست ساز موجود در شرایط عمل از اقتضای اولیه خود بازبمانند و عمل دیگر که دارای اهمیت بیشتری است وظیفه بالفعل گردد. قاضی عبدالجبار اعمالی را متصف به حسن و قبح می داند که دارای صفت زائدی علاوه بر وجودشان باشند و این صفت زائده را وجهی که عمل بر آن وجه واقع شده است و به تعبیری سازنده عنوان عمل است بیان می کند. برخی از اعمال دارای علل و وجوه مطلق حسن و قبح هستند که علم به آن وجوه در علم به حسن و قبح کفایت می کند. اینها اصول محسنات و مقبحات هستند مانند عدل و ظلم. اما برخی ازاعمال نیز دارای وجوه و عناوینی هستند که علم به حسن و قبح آنها ضروری نبوده و شرایط عمل تعیین کننده آنهاست. به تعبیر دیگر حسن و قبح آنها در نگاه نخست است. عبدالجبار و راس نتایج عمل را یکی از عوامل تعیین کننده درستی و نادرستی وظایف در نگاه نخست می دانند. به نظر ما دو اصل، ملاک درستی و نادرستی اعمال هستند: اصل وظیفه و اصل نتیجه. اصل وظیفه ابتدا تعیین کننده وظیفه در نگاه نخست ماست. بعد از تعیین وظیفه در نگاه نخست، باید به نتیجه عمل نیز توجه کرد. اگر نتیجه بدی نداشته باشد آن عمل وظیفه درست و بالفعل ماست. اگر نتیجه بدی در کار باشد باید به مقایسه اهمیت وظیفه و شدت بدی نتایج پرداخت. اگر شدت بدی نتایج خیلی بیشتر از اهمیت ذاتی عمل باشد این وظیفه در نگاه نخست لغو می شود. ولی اگر اهمیت ذاتی وظیفه خیلی مهمتر از نتایج بد آن باشد آن وظیفه فعلیت و تنجز خواهد یافت. سنجش ومقایسه اهمیت وظایف و نتایج به اجتهاد فاعل اخلاقی موکول است و با توجه به پیچیدگی شرایط،قواعد خاصی در این باره نمی توان داد. هر چه از علم بیشتری برخوردار باشد نظر صائب تری خواهد داشت.
بررسی و نقد روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
مسعودآذربایجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این تحقیق، روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، گزارش، تحلیل و نقد شده است و دارای یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه است. در مقدمه علاوه بر کلیات متعارف، تعریف و تاریخچه روان شناسی دین، زندگینامه، مبانی فکری و روش شناسی ویلیام جیمز نیز بررسی شده است.فصل اول با عنوان صچیستی دین و دینداری با اشاره ای به تعاریف دین به طور کلی، دیدگاه ویلیام جیمز در چیستی دین و دینداری در موارد تعریف دین، حیات دینی، کثرت گرایی، گوهر دین،دربارة خدا، ویژگیهای رهبران دینی و نفی نگاه مادیگرایانه به دین بازکاوری شده است. در ضمن ملاحظاتی در زمینه های نادیده گرفتن جایگاه دین نهادی و اجتماعی در حیات دینی، عدم توجه به مؤلفه های شناختی در تعریف دین، استوار کردن حیات دینی بر تجارت استثنایی و نامتعارف،کثرت گرایی دینی، تلقی احساسات به عنوان گوهر دین، نابغه و نابهنجار بودن رهبران دینی واردشده است. فصل دوم با عنوان خاستگاه دین و منشأ دینداری اشاره ای به مهمترین نظریه های موجود دربارة منشأ دین در سه رویکرد کلی جامعه شناسان، روان شناسان و الهیدانان دارد و سپس دیدگاه جمیز دربارة منشأ دینداری در محورهای روش داوری معنوی، نفی تبیین مادیگرایی ومنشأ جسمی، منشأ در عواطف انسانی و ضمیر نیمه هشیار آمده و تأکید بیش از حد جمیز بر نقش احساسات و عواطف عمدتا مورد نقد قرار گرفته است. فصل سوم با عنوان صدر باب ایمان اشاره ای به ادبیات علمی در این موضوع در اندیشه اسلامی و الهیات مسیحی شده و سپس دیدگاه ویلیام جیمز بر اساس نظریه صارادة معطوف به باور بیان شده است. او می گوید در تصمیم گیری برای گزینه های زنده، اضطراری و فوری - فوتی که شواهد عقلی آن ناقص است و گزینش عقلی امکان پذیر نیست، ارادة به معنای عام تمایل عاطفی انسان وارد عمل می شود. از آنجا که در ایمان چنین شرایطی موجود است، ارادة معطوف به باور ایمان را محقق می سازد. ملاحظات متعددی در نقد دیدگاه جمیز وارد شده اما به طور اجمالی با توجه به شواهد عدیده اصل دخالت عواطف در باورها و ایمان مورد تأیید قرار گرفته. فصل چهارم با عنوان تجربه دینی طولانی ترین فصل این پایان نامه است. در ابتدا به چیستی تجربه دینی و دیدگاه های عمده در تبیین تجربه دینی اشاره شده و سپس آراء جیمز در سه بخش چیستی، انواع و تبیین تجربه دینی آمده است. ملاحظاتی نیزدر باره موضوعهای وصف ناپذیری و ناپیداری تجربه دینی، داروهای روان گردان به عنوان عامل تجربه دینی، گسترة محدود تجربه دینی از نگاه جیمز و تقدم احساسات در تبیین تجربه دینی بانگاهی به مباحث تجربه دینی در فلسفه و عرفان اسلامی بیان شده است. فصل پنجم با عنوان آثاردینداری است. جیمز ثمرات دینداری را به طور کلی تحت عنوان قداست جمع بندی می کند وآنها را با ویژگی های زهد، قوت، قلب، خلوص و مهرورزی توصیف می نماید. آثار دینداری ازنگاه جیمز در شش آثار معنوی، اخلاقی، شناختی (معرفتی)، عاطفی - هیجانی، بهداشت روانی و انسجام شخصیت دسته بندی شده اند و ملاحظاتی در نقد مبنای پراگماتیسم، انحصار آثاردینداری در ابعاد فردی و سنخ شناسی روان شناختی جیمز وارد شده و به طور اجمالی از نگاه کارکردگرایی در غایات عملی حمایت کرده ایم. در خاتمه نیز به جمع بندی نتایج جدید و نکات نسبتا بدیع این پژوهش پرداخته ایم./
تبیین و نقد چیستی فضیلت از منظر لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
محمد حسین‌زاده یزدی، محمد لگنهاوزن، مهدی شکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت‌شناس فضیلت‌محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره‌ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می‌داند. نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت‌شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می‌داند و بر دو مؤلفه‌ی انگیزه و موفقیت مبتنی می‌کند. مقاله‌ی پیش‌ رو کوشیده ‌است مؤلفه‌های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه‌اند؛ اما از نقش هدایت‌گرانه‌ی مورد نظر زاگزبسکی‌ برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه‌ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی‌توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به‌طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی‌توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت‌های هم‌پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه‌ی مهارت دست‌کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به‌‌طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می‌داند. به‌علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی‌های طبیعی فضیلت محسوب شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
ارزش معرفت شناختی دلیل نقلی
نویسنده:
عبداله محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بیشترین شناخت‌های بشر از راه دلیل نقلی کسب می‌شود. در این میان اعتبار معرفت‌شناختی دلیل نقلی مهم‌ترین پرسشی است که ذهن معرفت‌شناسان را به خود مشغول کرده است. اما این مسئله به چند پرسش بنیادین دیگر منشعب می‌شود: آیا دلیل نقلی توجیه خود را از سایر منابع معرفتی به دست می‌آورد یا اینکه برای توجیه خود نیازمند سایر منابع معرفتی نیست. معرفت‌شناسان غربی در پاسخ به این سوال دو نظریه «تحویل‌گرایی» و «غیرتحویل‌گرایی» را مطرح کردند. غیرتحویل‌گرایان برآنند که دلیل نقلی منبع معرفتی مستقلی در کنار حس و استدلال عقلی است و انسان‌ها برای پذیرش دلیل نقلی موجه بوده و نیازمند مدرک و دلیل اثباتی نیستند و نبود قرینه بر خلاف کافی است. تحویل‌گرایان، برخلاف غیر تحویل‌گرایان معتقدند عدم قرینه بر خلاف کافی نیست و شنونده باید دلیل اثباتی برای پذیرش دلیل نقلی داشته باشد. دلیل نقلی اعتبار خود را از سایر منابع مانند حس و حافظه و عقل دریافت می‌کند. این رساله ادله هر دو گروه را بررسی کرده و پس از نشان دادن اشکالات هر دو، قرابت دیدگاه تحویل‌گرایان با اکثریت دانشمندان مسلمان علم اصول را آشکار می‌سازد. پرسش مبنایی دیگر آن است که آیا دلیل نقلی انتقال‌دهنده معرفت است یا تولید‌کننده آن؟ این تحقیق پس از بررسی ادله هر دو دسته اثبات می‌کند دلیل نقلی نه انتقال‌دهنده معرفت و نه تولیدکننده آن است. پرسش مهم دیگر آن است که دلیل نقلی چه درجه-ای از معرفت را ایجاد می‌کند. این موضوع در میان معرفت‌شناسان غربی کمتر مورد توجه بوده است. این رساله با اشاره به تقسیمات دلیل نقلی از جمله تقسیم به خبر متواتر و واحد، مرتبه معرفتی حاصل از هر یک را جداگانه بررسی کرده است. همچنین توجیه دلیل نقلی را نه بر اساس تحویل‌گرایی و غیرتحویل-گرایی بلکه بر اساس میزان معرفت حاصل از دلیل نقلی واکاوی کرده است. در این رساله اثبات می‌شود خبر متواتر مفید قطع و خبر واحد در بسیاری از موارد مفید اطمینان بوده و قطع و اطمینان هر دو ارزش معرفت‌شناختی دارند.واژگان کلیدی: معرفت‌شناسی، دلیل نقلی، توجیه، تحویل‌گرایی، غیرتحویل‌گرایی، اعتماد، معرفت‌شناسی اجتماعی.
  • تعداد رکورد ها : 99