جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1830
ادراک و انگیزشِ عقل عملی در اندیشه صدرایی؛ تأملی بر دیدگاه صدرا
نویسنده:
جمال سروش ، امین صیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عقل به مثابه منبعی از منابع معرفت به دو قسم نظری و عملی منقسم می­شود؛ وجود عقل نظری و نقشی که در ادراک کلیات ایفا می­کند، مورد پذیرش همگان است، اما وجود استقلالی عقل عملی (مستقل از عقل نظری) و نیز مدرِک بودنش مسئله­ای چالش­برانگیز و اختلافی است. فیلسوفان در این زمینه به دو گروه تقسیم می­شوند: برخی منکر وجود عقل عملیِ مستقل از عقل نظری گشته و گروهی قائل به آن شده و به اثباتش مبادرت ورزیده­اند. در میان دسته دوم نیز جماعتی منکر کارکرد ادراکی عقل عملی گشته و در مقابل، طائفه­ای قول به مدرِک جزئی بودن آن را اختیار کرده­اند. ملاصدرا در آثارش با تکیه بر دو ملاک (انفکاک و افعال وجودی متناقض)، وجود عقل عملی را مستقل از عقل نظری دانسته و با اِسناد مفاهیمی چون «استنباط»، «فکر»، «تروّی»، «حدس»، «الهام»، «اعتقاد» و «حکم» که ملازم ادراک هستند، ادراک جزئی را برای عقل عملی اثبات می­کند. از برخی عبارات وی کارکرد انگیزشی نیز فهم می­شود. ما در این نوشتار ضمن ارائه صورت­بندی نوینی از نظریه صدرا به مناقشه صغروی (و نه کبروی) در دو ملاک مذکور پرداخته و با عنایت به اینکه همه انواع ادراک جزئی، قوای مناسب به خود (مانند حاسه، متخیله و متوهمه) را دارند، با به­کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رهنمون شده­ایم که عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری ندارد و بالتبع کارکرد ادراکی و انگیزشی نیز برای آن متصور نیست.
صفحات :
از صفحه 119 تا 132
دامنۀ عقلانیت اخلاقی از نگاه ابن‌تیمیه و ملاصدرا
نویسنده:
محمدحسین محقق‌نیا ، سید احمد فاضلی ، عبدالمحمد شریفات
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‌در این پژوهش با تمرکز بر موضوع عقلانیت اخلاقی، آرای ‌ابن‌تیمیه و ملاصدرا در این موضوع تحلیل و بررسی می‌شود. با قبول عقلانیت اخلاقی در جایگاه رویکردی که افزون بر مبنای عقلانی، به سازگاری عمل ـ نتیجه باور دارد، می‌توان اندیشۀ دو متفکر را این‌گونه تفکیک کرد: الف) ابن‌تیمیه با قبول وابستگی تام اخلاق به شریعت در مسیر نظریۀ موسوم به امر الهی (حُسن و قبح شرعی) گام برمی‌دارد و در حوزۀ عمل اخلاقی هم نوعی از تکلیف‌گرایی شریعت‌محور را توسعه بخشیده است. ب) ملاصدرا با تکیه بر تمایز مفهومی و این‌همانی مصداقی دین و اخلاق، رویکرد موسوم به نظریۀ قانون طبیعی (حُسن و قبح عقلی) را مرجح می‌داند و در حوزۀ عمل اخلاقی هم به رویکرد فضیلت‌گرایانه متمایل شده است. با این وصف و در مقام داوری به نظر می‌رسد رویکرد ملاصدرا از حیث توجه به ارزش و استقلال عقلانی حیات اخلاقی و همچنین از حیث توجه به ابعاد زیستی ـ تجربی اخلاق در برابر آنچه ابن‌تیمیه عرضه کرده است، برتری نمایانی دارد
صفحات :
از صفحه 503 تا 522
زیست اجتماعی براساس مختصات عقلانیت با تکیه بر آثار ملاصدرا
نویسنده:
علی مستاجران گورتانی ، مهدی گنجور ، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مختصات عقلانیت از منظر ملاصدرا از مسایل تاثیرگذار در جهت بهبود، اصلاح و ارتقاء کیفی زیست اجتماعی به شمار می‌رود. منظور از مختصات عقلانیت، تحلیل نسبت به جایگاه و ماهیت عقلانیت و کاربست عقلانی است، که در این پژوهش کاربست عقلانی در سه محور بررسی خواهد شد. محور اول: پرهیز از تعصب و ترویج آزاداندیشی عقلانی، محور دوم: شناسایی و شناخت نسبت به اندیشمندان ظاهرنما و پرهیز از تفکرات واعتقادات آنان و محور سوم: هشدار نسبت به تمایل پیداکردن به عقلانیت خودبنیاد قابل بررسی است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیل محتوا هر سه محور را ریشه‌یابی کرده است. ریشه یابی محور اول، در عدم واکاوی مختصات عقلانیت است، علت آسیب‌زایی محور دوم در عدم تبیین نسبتِ ارزش با مختصات عقلانیت و ریشه‌یابی محور سوم در ظاهرگرایی دانسته شده است. درنهایت باتکیه بر مختصات عقلانیت و به پشتوانه دو پیشنهاد ملاصدرا یعنی توجه به غایت حکمت و پرهیز از تقلید، زیست اجتماعی را می‌توان ارتقاء و بهبود بخشید.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
چیستی و چگونگی تکـوّنِ شناخت عقلی تصوری (مفاهیم ماهوی) و وجـه صدق آن بر کثیرین از منظر ملاصدرا
نویسنده:
یزدان محمدی ، سید محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیرباز چیستی مفاهیم کلی ماهوی و چگونگی پدیدار شدن آنها در فاهمه انسان برای فلاسفه مسأله بوده است. از نظر ارسطو صورت عقلی همان صورت حسی است که در فرایند تجرید و نادیده گرفتن عوارض جزئی‌کننده، کلی شده و قابلیت صدق بر کثیرین یافته است. فلاسفه مشائی از جمله ابن‌سینا با رویکرد ارسطو موافقت کردند. ملاصدرا اما دیدگاه تازه‌ای در چیستی علم طرح نمود و علم را نه کیف نفسانی بلکه نحوه وجود مجرد دانست. همین تلقی او از علم سبب شد تا در شناخت عقلی تصوری (مفاهیم ماهوی) نیز نظری بدیع ارائه دهد. در این مقاله به تحلیل و تبیین نظریه ملاصدرا درباره چیستی، چگونگی شکل‌گیری مفاهیم کلی در قوه شناختاری انسان و نحوه صدق آنـها بر کثیرین پرداخته‌ایم. شناخت عقلی تصوری و ادراک مفاهیم ماهوی نتیجه ارتقاء وجودی انسان در فرایند حرکت جوهری و اتحاد وجودی با مرتبه وجود برتر عقلانی مدرَک است. ملاصدرا دو تبیین برای قابلیت صدق مفاهیم ماهوی بر کثیرین ارائه داده است: 1) ضعف قـوه شناختی در مواجـه با صور عقلیه مجـرد ادراکی مبهم و تـار از آنها بـه دست می‌دهد و این ابهام زمینه تردید و امکان صدق بر کثیرین را فراهم می‌آورد. 2) این قابلیت، پیامد سعه و شمولِ وجودی صور عقلیه نسبت به هر معنی معقولِ مناسب است.
صفحات :
از صفحه 46 تا 62
نقد نظریۀ «عدم امکان و عدم صدق گزاره‌های ترکیبیِ پیشین در ایدئال عقل محضِ کانت» بر اساس حکمت صدرایی
نویسنده:
ناصر عزیزوکیلی ، مهدی منفرد ، سیِّد احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جایگاه خدا و براهین اثبات واجب، یکی از مهم‌ترین مباحثی است که کانت می‌بایست بر اساس مبانی معرفتی-اش، موضع خود را نسبت به آن معیّن کند. کانت، شناخت را تنها در قلمرو امور مادی معنادار می‌داند، به همین دلیل در نظرگاه وی بحث از اموری چون نفس یا خدا که زمان‌مند و مکان‌مند نیستند، اساساً اشتباه است. او برای نشان دادن این اشتباه، در بخش دیالکتیک استعلایی کتاب نقد عقل محض، ایدۀ «خدا» را ایدۀ استعلایی عقل محض می‌نامد و به زعم خود اثبات کرده است که عقل را نه از راه تجربی و نه از طریق استعلایی، توفیقی برای رسیدن به این ایده نیست. این دیدگاه، پیامد چگونگی رویکرد کانت در شناخت‌شناسی و هستی‌شناسی است. کانت در رویکرد شناخت‌شناسی، به تفصیل به امکان و صدق قضایای ترکیبی پیشین می‌پردازد و بر این باور است که امکان دانش‌های پیشین در متافیزیک و فیزیک، به امکان قضایای ترکیبی پیشین بستگی دارند. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه فلسفۀ صدرایی است که نه تنها قائل به تعطیلی عقل نظری در ما بعد الطبیعه نیست، بلکه بر این باور است که بسیاری از موضوعات فلسفی، از جمله مسئلۀ اثبات وجود خدا، از طریق به ‌کارگیری صحیح عقل نظری قابل حل است. به نظر میرسد فلسفۀ صدرایی هم در بُعد شناخت‌شناسی و هم در بُعد هستی‌شناسی، توانایی رفع تعارض‌ها و مغالطات را از ایدئال عقل محض دارا است. از این رو در این نوشتار، کوشیده‌ایم دیدگاه کانت را بر اساس فلسفۀ صدرایی نقد کرده و اشکالات وی را پاسخ گوییم.
صفحات :
از صفحه 9 تا 28
دیالکتیک استعلایی و هستی شناسی صدرایی ( Transcendental Dialectic  and Sadrian Ontology)
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نویسنده سعی دارد تا مطالعه ای تطبیقی را درباره قابلیت های دو نظام فلسفی آسیایی و اروپایی در باب موضوعی خاص- یعنی قوه عقل- ارایه دهد، و از این طریق تاملی بر امکان گفت و گو میان سنت های فلسفی ای داشته باشد که تا به امروز پیشینه ای سخت و تسلیم نشدنی در این باره داشته اند. اگر چه پس از عصر روشنگری و با فیزیک نیوتنی و در فلسفه نقادی کانت، وحدت و کمال فاهمه توسط عقل فراهم می شود، عملا بر محدودیت و حدود قلمرو عقل نیز تاکید می گردد. «مغالطات»، «تعارضات جدلی» یا «آنتی نومی ها»، «ایده ال عقل محض»، اعلان صریح شکست عقل در سه حوزه شناخت حقیقت نفس، طبیعت، و خدا بودند، و «دیالکتیک استعلایی» به مثابه موقعیتی انتقادی معرفی شد که نشات گرفته از تعالی و فراروی عقل بود. نتیجه گریزناپذیر چنین رویکردی، دوگانگی میان سوژه و ابژه، نومن و فنومن، و فاهمه و عقل است؛ و اخلاف کانت مجبور بودند تا بر چنین دوگانگی ای غلبه کنند. در فلسفه اسلامی- و به ویژه در فلسفه صدرایی- عقل، از سویی، مشتمل بر مراتب معرفت و در واقع مراتب «هستی» است و از سویی دیگر- بر خلاف سنت ارسطویی و کانتی- هیچ تعارضی میان مراتب و درجات شناخت نیست؛ بنابراین، «عقل» همچون شکلی از مراتب هستی و مطابق با آن معرفی می شود. اگرچه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، اخلاف کانت- به خصوص هگل- تلاش خود را معطوف به حذف دوگانگی میان سوژه و ابژه و نومن و فنومن کردند، اما هیچ نظام فلسفی ای که بر اساس سنتی متافیزیکی شکل گرفته موفق نشده است که بر این معضل فلسفه نقادی غلبه کند (فقط در میانه قرن بیستم بود که با پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر دریچه جدیدی گشوده شد). نگارنده در این مقاله سعی دارد تا با مطالعه ای تطبیقی بین نظام فلسفی کانت و ملاصدرا، راهی را به جاده گفت وگو و مبادله انتقادی آرا و عقاید میان دو سنت بزرگ فلسفی غرب و شرق بگشاید.
صفحات :
از صفحه 63 تا 80
هانری کربن: از هایدگر تا ملاصدرا: هرمنوتیک و پیوستگی در طلب هستی (Henry Corbin: from Heidegger to Mulla Sadra Hermeniutics and the Unique Quest of Being)
نویسنده:
رضا اکبریان، املی نووا گلیز
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این واقعیت که هانری کربن عرصه فلسفه غرب را رها کرد تا خود را کاملا وقف فلسفه اسلامی و حکمای ایرانی نماید، معمولا به عنوان گسستگی و شکافی عمیق در سیر تفکر فلسفی او تلقی می شود. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که نه تنها هیچ تضاد و شکافی در کار نیست، بلکه در واقع پیوستگی عمیقی در سیر حکمی کربن وجود دارد، پیوستگی و تداومی که از یک منشا واحد، یعنی همان طلب هستی، هدایت می شود. بنابراین، کربن که به طرزی ژرف از مساله اصلی فلسفه هایدگر، یعنی وجود بما هو وجود، و نیز از روش هرمنوتیکی او متاثر بود، با کشف حکمت متعالیه ملاصدرا به درجه و درک دیگری از هستی رسید. این نگرش تطبیقی، منجر به تبدیل «بودن برای مرگ» در فلسفه هایدگر به «بودن برای ماورای مرگ» در حکمت ملاصدرا شد. همچنین به یمن همین نگرش تطبیقی، ارتباط وثیق بین اشکال وجود و ادراک، و نیز نقش مکمل فلسفه و عرفان برای یکدیگر، آشکار و هویدا گشت. قلمرو اخیر، البته، میدان اصلی و حقیقی ای است که با معرفت حضوری می توان در آن به اصالت بنیادین وجود دست یافت.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
حرکت جوهری و تکامل انسان در مکتب ملاصدرا (Trans-Substantiol Motion and Man's Evolution in Mulla Sadra Philosooy)
نویسنده:
قدرت الله قربانی (Qodratollah Qorbani)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش در باب حکمت استعلایی اسلام با نظریاتی از ملاصدرای شیرازی روبه رو می شویم. در اینجا سعی بر آن است تا بر مبنای نظریه «حرکت جوهری» او خلقت روح و تکامل بشر اثبات گردد. ملاصدرا در تکوین این نظریه چند اصل برجسته تر را مدنظر قرار داد که عبارت اند از: اصالت وجود، مراتب وجود، وحدت میان عاقل و معقول، خلقت ناسوتی هستی، خلقت جسمانی روح و بقای غیرجسمانی آن، اصل وحدت در کثرت، اصل غایی جهان، معاد جسمانی و غیره. این اصول چارچوب های نظری و عملی ای را تعیین می کنند که در ترسیم مسیر خلقت روح بشر، تکامل، زندگی و غایت او نقش دارند. ملاصدرا بر مبنای این اصول چنین فرض می کند که مبدا و معاد روح و زندگی انسان برمبنای حرکت جوهری قرار دارد. در واقع این اندیشه می تواند خلقت جسمانی روح بشر و زندگی این جهانی او، و سرانجام حرکت او به سوی عالم بالاتر را فقط با حرکت جوهری، و همچنین اصول دیگری نظیر معاد جسمانی بشر توجیه کند. اهمیت خلقت بشر و بقای معنوی و خلقت جسمانی او در زندگی دنیوی او بر اساس توانمندی هایی که در این جهان کسب کرده است نهفته است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 117
ارتباط نفس با مجردات و مادیات در فلسفه افلوطین و ملاصدرا
نویسنده:
رضا اکبریان، طیبه کرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله ارتباط مجرد و مادی یکی از مسائل مهم در فلسفه است. نفس به دلیل هویت دوگانه ای که دارد، می تواند نقشی واسطه ای را میان عالم عقل و طبیعت را ایفا کند. نقش واسطه گری نفس، در فلسفه افلوطین و ملاصدرا به دو شکل متفاوت ترسیم شده است. از دیدگاه افلوطین، نفس دارای جنبه ای فرودین و جنبه ای عالی است. جنبه عالی نفس متصل به عقل است و هرگز تنزل نمی کند. اما نفس دارای جنبه فروتری نیز هست که با ماده در ارتباط است، به نظر او، نفس حتی در مرتبه فروتر نیز کاملا مجرد و انفعال ناپذیر است. ارتباط نفس مجرد با ماده از طریق طبیعت انجام می شود که خود پرتوی از وجود نفس کل است. اما نزد ملاصدرا، نفس امری است که با حدوث بدن حادث می شود و سپس به تدریج مجرد می شود. در این دیدگاه، نفس در ابتدا تنها از نوعی تجرد مثالی یا ناقص برخوردار است، اما امکان ترقی به مقام تجرد عقلانی یا تام برای او وجود دارد. ملاصدرا از طریق ترسیم رابطه اتحادی میان نفس و بدن و اصل حرکت جوهری سعی در حل مشکل ارتباط مجرد و مادی کرده است.
صفحات :
از صفحه 17 تا 32
رویکرد هستی شناسانه و معرفت شناسانه در باب عالم عقل از منظر «صدرالدین شیرازی، ابن سینا و سهروردی»
نویسنده:
سارا حسنوندی ، منیرالسادات پورطولمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به وجود عالم عقل که عالمی حقیقی و مستقل از ماده، احکام و پایدار به نفس است، در اندیشه­ی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، در شناخت انسان تأثیر مهمی دارد. از نظر ابن سینا، شناخت انسان بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سرانجام نمی‌رسد و روند شناخت و معرفت در تمام مراحل خود، به دستگیری و افاضه چنین موجودی نیازمند است. شیوۀ ارتباط نفس با عقل فعال از مقوله فعل و انفعال است که عقل فعال در سوی فعلیت، و نفس انسان در سوی انفعال این رابطه ایستاده­اند. سهروردی، با حفظ و جایگاه و نقش استدلال عقلی، از آن گذر می کند و شهود و مشاهدات عقلی را به عنوان برهان قاطع بیان می­کند. مطابق معرفت‌شناسی ملاصدرا، وی ادراک انسان را در مرحلۀ تعقل متأثر از برقراری ارتباط نفس با این موجودِ مجردِ مستقل از نفس انسانی می‌داند و بدین ترتیب عالم عقول در تمام مراتب وجودی و معرفتیِ حکمای مسلمان نقش بسزا دارد. در پژوهش فوق، برآنیم تا با روشی توصیفی_تحلیلی عالم عقول را در حوزه­ی جهان­شناسی و معرفت­شناسی با نظر به آثار بزرگانی چون «ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا» مورد بررسی قرار دهیم تا از قِبل چنین بررسی به پاسخی قانع کننده در باب پرسش پژوهش دست یابیم.
  • تعداد رکورد ها : 1830