جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > ادیان و عرفان > 1402- دوره 56- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
سید امیر جهادی حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مبارزه با نفس اماره» از دغدغه‌های مهم شریعت، اخلاق و عرفان اسلامی است و روش‌هایی نیز برای انجام این جهاد به راهروان توصیه شده‌است. نجم رازی در مرصادالعباد با رویکردی ویژه و نسبتاً منحصر به فرد، به موضوع تعامل با نفس و کیفیت آن می‌پردازد. نگارندۀ مقالۀ پیش‌رو کوشیده‌است تا با روش تحلیل و توصیف، محتوای کیفی اندیشۀ رازی دربارۀ جهاد علیه نفس اماره را تبیین نماید. یافته‌های پژوهش نمایان‌گر آن است که رازی به برخورد اعتدالی و دور از افراط و تفریط با نفس اماره باور دارد و هر گونه تندروی یا سهل‌انگاری در مواجهه با نفس اماره را به زیان سالک می‌داند. در اندیشۀ او، نفس اماره فی‌نفسه سرچشمۀ بدی‌ها نیست و صفات مذمومِ نفسانی بنا به اقتضای حکمت الهی و از برای مصلحتی به نفع بشر در نفس به ودیعه نهاده شده‌اند. او همچنین معتقد است که جوهرۀ نفس بشری از استعداد و قابلیت استحاله برخوردار است، به گونه‌ای که ادبار آن از حق، نفس را امارة بالسوء می‌کند و اقبال به حق، نفس را به مسیر اطمینان سوق می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 313 تا 332
نویسنده:
محمد میری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله اصلی پژوهش حاضر بر مبنای تحلیل قاعدۀ «اجمال و تفصیل» و کاربست آن در تبیین مراتب نظام هستی از منظر سعیدالدین فرغانی شکل گرفته‌است و پاسخ به جوانب مسأله فوق را به روش تحلیلی ـ اسنادی دنبال کرده‌است. «اجمال و تفصیل» یا «جمع و فرق» از مبانی کلیدی و تأثیرگذار در عرفان نظری است. به باور اهل معرفت، موجودات در مراتب بالاترِ هستی، معمولاً دارای گونه‌ای از کلّیت و شمول وجودی هستند که با حفظ وحدت و اجمال خود، وجودِ جمعیِ کثراتِ مادون خود هم هستند. با اینکه کثرات مادون در آن موطن عالی مجال ظهور ندارند، اما تنزّل آن حقیقتِ اجمالی، تفصیل حقایقِ مندرج در آن را به همراه خواهد داشت. فرغانی مبتکر این قاعده عرفانی نیست، اما توانست آن را در نظام عرفان نظری، به‌خوبی پردازش کند. ردّ پای این قاعده کلی را در جای‌جای هستی‌شناسیِ فرغانی می‌توان یافت، به‌گونه‌ای که او در ارائه یک تحلیل نظام‌مند و سازوار دربارۀ چگونگی و چرایی تنزل تجلی وجود در مراتب هستی، از این قاعده بیشترین بهره را برده‌است. وی بر پایۀ این قاعده توضیح می‌دهد که چگونه تجلی حق تعالی، ابتدا در تعین اول، مجمل بود و سپس در تعین ثانی مفصل شد و این تفصیل تعین ثانی، در قلم اعلی مجمل شد و این اجمال قلم، در لوح تفصیل یافت و این سلسله به همین ترتیب در مجرای عرش و کرسی و عنصر اعظم و ارکان اربعه و افلاک و موالید ثلاث و آدم و خلفای او و پیامبر اکرم (ص) و خلفای ایشان به سیر خود ادامه داد و در نهایت به نقطه پایانی عمر دنیا و مبدأ قیامت منتهی می‌شود. فرضیه این تحقیق آن است که فرغانی یکی از بهترین تبیین‌های قاعدۀ «اجمال و تفصیل» را ارائه داده و از این قاعده به گونه‌ای کاملاً کاربردی در تحلیل مراتب نظام هستی بهره برده‌است.
صفحات :
از صفحه 411 تا 433
نویسنده:
کامران محمدحسینی ، رسول جعفریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میرزا محمد اخباری، یکی از علمای اخباری است که به‌واسطۀ آثار متعددش در انتقاد تند علیه مجتهدان شناخته شده‌است. در پژوهش حاضر، سویۀ کمتر شناخته شدۀ اندیشه و آثار میرزا محمد اخباری، که شامل گرایش‌های عرفانی اوست، بررسی گردیده و تأثیر بافت فکری زمانه، که دوران ستیز سه گفتمان اجتهادی، صوفیانه و اخباری در دهه‌های نخست سدۀ سیزدهم قمری بود، بر بُعد عرفانی اندیشۀ او واکاوی شده‌است. پرسش‌های پژوهش حاضر چنین‌اند: ارتباط میرزا محمد اخباری با تصوف و عرفان در آثار و زندگی‌ وی چه نمودهایی داشته‌است؟ تا چه اندازه‌ای از اخباری‌گری تأثیر پذیرفته‌است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که مواضع میرزا محمد اخباری دربارۀ عرفان و تصوف، از ادبیات تندش در برابر مجتهدان تأثیر پذیرفته‌است. میرزا محمد اخباری با استفاده از دوگانۀ عرفان/تصوف، از عرفان دفاع و از تصوف انتقاد می‌کند. او رساله‌هایی در حکمت عرفانی نگاشته و با برخی از صوفیه در ارتباط بوده‌است. میرزا محمّد، متصوفه را به مجتهدان و عارفان را به اخباریان تشبیه کرده و صوفی و مجتهد را به جهت بدعت‌گزاری و وابستگی به اهل سنت مشابه هم فرض کرده‌است. در عین حال، او با توسعه دامنۀ مصادیق عارف و دفاع از شخصیت‌های صوفی، که مورد نکوهش علما بوده‌اند، عملاً در جدال مجتهدان و صوفیه، جانب صوفیه را گرفته‌است.
صفحات :
از صفحه 387 تا 406
نویسنده:
موسی نخغی ، خلیل حکیمی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یهودیانِ دورۀ تبعید به‌واسطۀ هشدارهایی که از انبیای پیش از تبعید دریافت کردند، از تنبّه و آگاهی نسبی برخوردار شده بودند. ظهور هشت تن از انبیای بنی‌اسرائیل به نام‌های عاموس، هوشع، اشعیاء، میکاه، زفنیا، ناحوم، حبقوق و ارمیا که به انبیای ماقبل تبعید معروف هستند و رواج تعالیم آن‌ها، موجد تحولات بسیاری در حیات دینی یهودیان شد. از میان این انبیا، عاموس، هوشع، اشعیاء و ارمیا، یهودیان را به درک عمیق خدا و رعایت نظام اخلاقی جدید دعوت نمودند و میثاق را با دلالت‌های روشن‌تری احیا کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی برداشت و تفسیر این چهار نبی از میثاق و تبیین شباهت‌ها و تفاوت‌های آن‌ها در تفسیر میثاق با استفاده از منابع مکتوب، به‌ویژه عهد عتیق، براساس تطبیق داده‌ها و تحلیل آن‌هاست. یافته‌ها حاکی از این هستند که در موضوع میثاق، باوجود توافق دربارۀ اصل موضوع، این چهار نبی در تفسیر آن تفاوت و تنوع آراء دارند. عاموس، نخستین نبی از انبیای بزرگ دوره ماقبل تبعید، مفهوم میثاق را با عدالت الهی گره‌ زده‌است. حال آنکه هوشع نبی این آموزه را براساس احساسات عاطفی، اشعیای نبی بر اساس قداست خداوند و ارمیای نبی، فراتر از این‌ها، بر بنیاد معنویت تفسیر کرده‌است. به ‌عبارت ‌دیگر، هوشع با مشکل عشق دست‌وپنجه نرم می‌کرد، عاموس و اشعیاء با عدالت و قداست هماوردی می‌کردند و ارمیا بخشی از مناقشه را با تجدید عهد قابل ‌حل می‌دانست.
صفحات :
از صفحه 287 تا 307
نویسنده:
مهدی حیوری ، حسین حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با توجه به تأثیر طلاب بر گروه‌های دینداری در ایّام کرونا، سعی شد اطلاعاتی دربارۀ نگرش ایشان نسبت به این پدیده از دوران قرنطینه تا تولید واکسن جمع‌آوری شود تا برمبنای آن بتوان کمّ و کیفِ تأثیر این گروه را بر زیست دینی-اجتماعی جامعۀ ایران بهتر درک کرد. به‌ این منظور، با روش کیفی به ثبت نگرش طلاب در شهر قم به‌عنوان مرکز اصلی حضور طیف‌های مختلف آنان اقدام شد. پژوهش حاضر در دو مرحلۀ زمانی، یکی از اواخر آذر ۹۹ تا ابتدای اسفند ۹۹ و دیگری در بهمن 1400 در قالب پرسشنامه و مصاحبه‌های شفاهی صورت پذیرفت. با توجه به روش زمینه‌ای، از میان داده‌ها تنها پاسخ‌ 51 نفر از طلاب به‌عنوان داده‌های اصلی و کم‌خطا مورد پردازش قرار گرفت. نتایج پژوهش در مرحلۀ اول، غلبۀ نگرش محافظه‌کارانه (احتیاط و بی‌نظری) به علت ناهماهنگیِ شناختی در طلاب را به نمایش می‌گذارد. اما در مرحله دوم، با توجه به ‌مواجهۀ تجربی طلاب با محدودیت‌ها و مشکلات ناشی از کرونا، شکل‌گیری نگرش نواندیشانه از نتایج برداشت شد. با وجود این، در هر دو مرحله، نگرش‌های اصلی و تکراری، محافظه‌کاری در مواجهه با تضادها، جزم‌اندیشی نسبت به دستورات دینی و کنش‌های سنتی در مواجهه با بروز عواطف دینی بود. لازم به یادآوری است که با توجه به رویکرد پژوهش حاضر، نتایج حاصله قابل تعمیم به سایر طلاب نمی‌باشد.
صفحات :
از صفحه 465 تا 499
نویسنده:
ملیحه خالق وردی ، محمودرضا اسفندیار ، جمشید جلالی شیجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در سرزمین هند، تصوف اسلامی و آیین یوگه، به عنوان دو مکتب عرفانی، مناسبات تنگاتنگی را با یکدیگر تجربه کرده‌اند. بررسی‌های تطبیقی نشان می‌دهند که شماری از آداب و اعمال سلوکی تصوف اسلامی و مکتب یوگه با هم تلفیق یافته‌اند و دستورالعمل‌های طریقتی شطاریه در هند، به خصوص از زمان شیخ محمد غوث گوالیاری، بیشترین تلفیق را با آداب مراقبه در مکتب یوگه داشته‌اند. پژوهش حاضر به‌سیاق تحلیلی و تطبیقی و با مطالعۀ مندرجات یکی از مهمترین آثار طریقتی و عرفان عملی شطاریان، یعنی جواهر خمسة شیخ محمد غوث گوالیاری، و مفاد یوگه‌سوتره‌های حکیم مشهور هندی، پتنجلی، به بررسی مشابهت‌ها و تأثیرپذیری‌های میان طریقة شطاریه و مکتب یوگه پرداخته‌است. بر بنیاد این پژوهش روشن می‌شود که عارفی مسلمان، مانند شیخ محمد غوث، در به‌کارگیری روش‌های عملی مکتب یوگه در نظام عرفان عملی خود، مانعی مشاهده نکرده‌است. کاربست اذکار اسلامی به‌همراه اعمال بدنیِ یوگه در سلوک عملی طریقة شطاریه، یکی از بهترین نمونه‌های تلفیق روش عرفانیِ عرفان هندویی و تصوف اسلامی است.
صفحات :
از صفحه 337 تا 354
نویسنده:
مجتبی زروانی ، سمیه زارعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر به زمینه‌های شکل‌گیری انسان‌شناسی تفسیری و سهم هر یک از زمینه‌ها در شکل‌گیری و بسط انسان‌شناسی تفسیری اختصاص یافته و ضمن نظر بر سیر تاریخی انسان‌شناسی به تبیین چیستی انسان‌شناسی تفسیری پرداخته‌است. روش این نوشتار مبتنی بر رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و در مواردی تحلیل محتوا است. انسان‌شناسی تفسیری یا نمادین از شاخه‌های انسان‌شناسی فرهنگی آمریکایی است که در قرن بیستم در آمریکا پا به عرصه ظهور گذاشت و به لحاظ روش، کاملاً متمایز از انسان‌شناسی قرن هجدهم و نوزدهم بوده و تأکید و توجه ویژه‌ای بر مقولۀ فرهنگ دارد. در این رویکرد چنین تبیین می‌گردد که فرهنگ در هر جامعه‌ای، مجموعه‌ای از معانی است که می‌توان آن را با بررسی نمادهای حاکم بر جامعه شناخت. مقالۀ حاضر با اشاره به آراء و آثار دو شخصیت برجستۀ این حوزه، یعنی کلیفورد گیرتز و ویکتور ترنر، زمینه‌های مورد نظر را مطالعه کرده و به‌تفصیل نشان می‌دهد که اهم زمینه‌های شکل‌گیری این رویکرد عبارت‌اند از: 1. نقد و عبور از تطورگرایی و نگاه تاریخی، 2. عبور از کارکردگرایی، 3. عبور از ساختارگرایی، 4. تبلور و تأکید بر مفهوم خاصی از فرهنگ در بررسی‌های انسانی، 5. تبلور و تأکید بر تحقیق میدانی و استفاده از روش مشاهدۀ مشارکتی، و). ظهور رویکرد فرهنگ و شخصیت در بررسی‌های انسان‌شناختی و مطالعات دین‌شناختی.
صفحات :
از صفحه 505 تا 526
نویسنده:
سجاد دهقانزاده ، لیلا یعقوبی بردیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارِت در کتاب آستانۀ دین به‌دنبالِ شناسایی و بازنمایی «واقعیّت غایی دینی» است؛ واقعیتی که به‌ اعتقاد او، علی‌رغم شهودی و عاطفی بودن، در لفافۀ اندیشه‌ها و آیین‌های دینی پرده‌نشین شده‌است. او «واقعیّت غایی دینی» را «حس خشیّتی» می‌داند که بر اثر مواجهۀ مستقیم با پدیده‌های طبیعیِ مهیب فعلیّت می‌یابد؛ حس اصیل و واقعیت بنیادینی که معرفت دینی و رفتارهای مذهبی صرفاً تجلیّات بیرونی آن هستند. یافته‌های پژوهش پیش‌رو که به شیوۀ تحلیلی انجام می‌گیرد، نشان می‌دهند، مارِت ضمن نقد دیدگاه کسانی چون تایلور و فریزر که سرآغاز دین را دانش نظری و نقطۀ عزیمت آن را باورهای عقلایی دانسته‌اند، از سرآغازهای پیشاعقلی و عاطفی دین سخن می‌راند و طرح تکاملی بدیعی را به این صورت درمی‌اندازد: الف). مواجهه با پدیده‌های طبیعی مرموز و شگفت‌آور؛ ب) احساس شگفتی ناگهانی/اتفاقی و بروز حس خشیّت؛ ج) ظهور «فراطبیعت‌گرایی» یا تمایل به ساحت ماورائیِ امر مشهود؛ د). تشخص‌بخشی به پدیدۀ مرموز جهت ابهام‌زدایی از آن (آنیماتیزم)؛ أ). فرض خجستگی و بی‌ضرر بودن امر مرموز؛ ه). مقدس‌سازی پدیدۀ مرموز و در پیش‌گرفتن طریق استمالت دینی و همدلی جادویی با آن. جالب است که به باور مارِت، تمام این مراحل مربوط به مرتبۀ پیش از تدوین ایدۀ آنیمیسم (جان‌باوری) است و انسان ابتدایی هنوز با تصور روحِ قابل تفکیک از بدن آشنایی ندارد.
صفحات :
از صفحه 531 تا 548
نویسنده:
علی کریمیان صیقلانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مشهورترین مبانی فکریِ اهل طریقت و عرفان نظری، «حدیث صورت» است. عُرفایِ اسلامی، این حدیث را پایه و اساس بسیاری از دعاوی خویش، از جمله «أشرفیّت انسان بر سایر مخلوقات» قرار می‌دهند. هدف مقالۀ حاضر که به روش تحلیل محتوایی انجام می‌گیرد، این است که در گام نخست، حدیث مذکور را مورد ارزیابی سندی قرار داده و احتمال صدور آن را از شخص معصوم بررسی کند و در گام دوم، دلالت آن بر مدعای مذکور را واکاوی نماید. یافته‌های پژوهشِ پیش‌رو نشان می‌دهند که «حدیث صورت» نه تنها از حیث سند نمی‌تواند منسوب به معصوم باشد و بیشتر در کتب اهل کتاب، در منابع اهل سنّت و نیز در منابع تصوف تکرار شده‌است، بلکه به نظر می‌رسد از حیث دلالت نیز نمی‌تواند دعاوی مبتنی بر آن را اثبات کند. ظاهراً اهل تصوف تأویل‌های متعددی را برای این حدیث قائل شده‌اند تا بتوانند آن را پایۀ ادلۀ خود قرار دهند. براین‌اساس، با اینکه أشرفیّت انسان بر سایر موجودات، ممکن است بر مبنای شواهدِ درون‌دینیِ دیگری به دست آید، اما «حدیث صورت» نمی‌تواند مبنای آن قرار گیرد و بیش از هر چیز، به مشهوراتِ متعلّق به یک گفتمان دینی شباهت دارد که از ادیان دیگر وارد تفکر جهان اسلام شده‌است.
صفحات :
از صفحه 359 تا 382
نویسنده:
حمید میرزاخانی ، بهزاد حمیدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر بر آن است، میزان انطباق ویژگی‌های جنبش‌های نوپدید دینی را در مورد عرفان کیهانی(حلقه) ارزیابی کند و ادعای احیای عرفان اصیل اسلامی از سوی رهبر این مکتب را به روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی و با نگاه انتقادی بررسی کند. یافته‌های پژوهشی حکایت از این دارند که علی‌الظاهر اوصاف مکتب عرفان کیهانی(حلقه) با مشخصات جنبش‌های نوپدید دینی کاملاً سازگار است؛ از جمله: وجود رهبر یا بنیان‌گذار کاریزماتیک با داعیۀ تجارب معنوی، پراکنده‌گزینی از نظام نظری و عملی مکاتب دیگر، شکستن مرجعیّت بیرونی و تأکید بر معنویت، انسان‌محوری، ادعای درمان‌گری و شکوفاسازی استعدادهای درونی افراد، عرفی‌سازیِ تجربۀ دینی و عرفانی با وام‌گیری از شبه‌علم‌ها و روان‌شناسی، سهل‌الوصول بودن و قابلیّتِ دسترسی همگانی، بدون توجه به عقاید و اعمال دینی زمینه‌ایِ افراد. افزون بر این، بر اساس پژوهش حاضر روشن می‌شود، دستیابی به هدف احیای عرفان اصیل اسلامی در عرفان کیهانی(حلقه) مستلزم تغییرات بنیادین در ساختار، شیوۀ بیان و نحوه دستیابی به آن است. این تغییر و تحولات، منجر به این خواهند شد که زبان ناب دین و عرفانِ اصیل به‌کلی ویران شود و به‌جای آن از زبان علم و شبه‌علم‌‌ها، از مشرب روان‌شناسی و از بیان مکاتب دیگر استفاده شود، که در این صورت، روشن است که زبان اصیل عرفانی، دیگر آن معانی رفیع یا عمیق خود را از دست داده و بیشتر بر دغدغه‌های امروزین بشر متمرکز می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 261 تا 282
  • تعداد رکورد ها : 12