جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهشنامه اديان > 1394- دوره 9- شماره 18
  • تعداد رکورد ها : 7
نویسنده:
عبدالرضا مظاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد,
چکیده :
انديشه عرفانی، انديشه ای سياسی نيز هست. به گواهی تاريخ، صوفيان و خانقاه ها در امنيت و آبادانی و رشد سياسی کشور ايران نقش اساسی داشته اند و علت عقب ماندگی سياسی ايران، به ويژه پس از دوره مغول، علتی فرهنگی بوده است، نه زهد و انزواطلبی صوفيان. عارفان برای سلامتی نفس خود و جامعه، و خدمت به مردم به رياضت روی آورده اند. آنها بهترين روان شناسان جامعه اند، زيرا با گزارش مراحل سلوک، راه حل اصلاح فردی و جمعی جامعه را بيان کرده اند و زهد حقيقی را نشان داده اند. بحث خلوت در انجمن و قانون ترکيب، چگونگی حضور در جامعه و استفاده از تمتعات و مال دنيا، در عين زاهد بودن است و راه گذر از علم حصولی و رسيدن به معرفت شهودی همان رياضت و انزواطلبی است.
صفحات :
از صفحه 159 تا 184
نویسنده:
سمانه فيضی، حسن سعیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد,
چکیده :
الهيات سلبی به عنوان يکی از موضوعات محوری در رويکردهای الهياتی، در دوره های اخير توجه بسياری از انديشمندان را به خود معطوف داشته است. اين مساله در عرصه کلام و فلسفه مورد توجه است، اما با توجه به رويکردی که عارفان در بحث شناخت حق تعالی دارند، مساله ای درخور تامل و بررسی در حوزه عرفان نيز هست. اين رويکرد بر دو عنصر اصلی، يکي عدم توانايی عقل در شناخت خداوند، و ديگری عدم امکان سخن گفتن از خدا استوار است. اگر چه اين دو رکن به يکديگر وابسته اند، اما هدف نوشتار حاضر که با روش تحليلی و توصيفی به کند و کاو اين موضوع می پردازد، بررسی اين مساله است که اصولا سخن گفتن از خدا (با تکيه برالهيات سلبی) در تفکر سنايی غزنوی چه جايگاهی دارد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 131
نویسنده:
زهرا زارع، شهرام پازوكی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد,
چکیده :
ابوالعباس قصاب آملی از عارفان سده چهارم قمری، و از سرآمدان فتوت و جوانمردی است که در مقاله حاضر علت حضور وی در تبارنامه معنوی شيخ اشراق در کتاب المشارع و المطارحات باز کاويده شده است. به نظر می رسد که با توجه به قرابت بسيار آراء وی با مبانی سلوک ديگر عرفای خسروانی در جانب شرقی حکمت، همچون توحيد شهودی و ديگر متفرعات آن، و نيز به جهت هم سنخی مشی و مشرب جوانمردانه وی با حکمت خسروانی و آئين های مزدايی، و همچنين قرائن متنی و عقلی ديگری که به تفصيل شرح داده خواهد شد، می توان وی را به مثابه حلقه واسطه ای در انتقال خميره ازلی حکمت از شهرياران روحانی ايران باستان (کيومرث، فريدون و کيخسرو) و پس از آن ها بايزيد بسطامی و حلاج، به ابوالحسن خرقانی به شمار آورد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 47
نویسنده:
سعید گراوند، لیلا مفاخری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد,
چکیده :
سهجه يانه صورتی از آيين های عرفانی و گرايش های نهان در تنتريسم بودايی است که ريشه در فرهنگ و ادبيات بومی شرق هند دارد. اين طريقت رازآميز، نوعی رازورزی کيهانی و سلوک زندگی برای فهم حقيقت مطلق است. در آيين سهجه يانه اين حقيقت مطلق، همان سرشت ذات واقعيت است که هيچ تعين تجربی ندارد. آثار و احوال اين شکل از طريقت باطنی و راز آميز در مفاهيمی از قبيل پيروی از گورو، توجه به امور جسمی و جنسی، انجام آداب سری، اعمال يوگايی نهان و حضور همتای مادينه و در نهايت در تفکری فراتر از دانش ظاهری و عقل استدلالی که «شهود» نام دارد، شايان بررسی و شناسايی است. در اين نوشتار کوشش بر آن است که ضمن بيان قلمرو معنايی سهجه و تاريخ پيدايش اين سنت رازآميز ابتدا به معرفی و شناسايی ادبيات و سروده های بومی سهجه يانه پرداخته شود و سپس بر اساس گزارش تنتره ها، انديشه های آئينی و عرفانی اين طريقت راز آميز بحث و واکاوی شود.
صفحات :
از صفحه 133 تا 157
نویسنده:
مریم دارا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیات دانشگاه آزاد,
چکیده :
برخی از اقوام باستانی چنين باور داشتند که در جهان پس از مرگ روان آن ها را خدايانی همراهی، يا حتی بر اساس کردار دنيوی داوری می کنند. از اين خدايان می توان به اين شوشيناک خدای بزرگ عيلامی ها اشاره کرد. تاکنون درباره داوری اين شوشيناک در جهان زيرين پژوهش های انجام شده است. در اين پژوهش تلاش بر آن است که با توجه به متون عيلامی به اين مساله پرداخته شود که عيلامی ها چرا اين شوشيناک را براي داوری در جهان پسين برگزيدند و اهميت قضاوت پس از مرگ نزد عيلامی ها تا چه پايه بوده است. می توان حدس زد که عيلامی ها داوری آن جهان را در دستان اين شوشيناک می پنداشتند، زيرا او را با القابی چون «خدای حامی شاه»، «خدای بزرگ»، «حامی بزرگ»، «حامی شهر ما»، «خدای من»، «فرمانروای من»، «نيای من»، «حامی شهر شوش» و «خدای پادشاهان» می خواندند. او همچنين «خدای مردگان و قبور» به شمار می آمد. البته خدايانی چون ايشمکراب و لاگامال نيز ياور و دستيار اين شوشيناک در امر قضاوت روان مرده بودند. بنابراين، اين شوشيناک خدايی با خويشکاری های متعدد بود و احتمالا عيلامی ها از او می هراسيدند و به همين سبب داوری آن جهان را بر عهده اش نهادند. اهميت خدای جهان پس از مرگ و قضاوت روان در متون عيلامی چندان روشن نيست، اما شواهد به گونه ای است که می توان حدس زد که اهميت قضاوت روان موجب شد اين کار خطير به چنين خدای مهمی محول شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 27
نویسنده:
رستم شامحمدی، فاطمه پاسالاری بهجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد,
چکیده :
مناسک و آيين ها را می توان از ارکان بنيادين هر دين به شمار آورد که شخص به واسطه مشارکت در آن ها قصد ارتباط با امر مقدس را دارد. فهم مناسک و نقش و کارکرد آن ها، به ويژه در عرصه جمعی و فردی از جمله موضوعاتی است که توجه جامعه شناسان و انسان شناسان دين را به خود معطوف ساخته است. در اين ميان کليفورد گيرتز در مقام يکی از انسان شناسان دين معاصر، بر اساس رويکرد تفسيری خويش و با تکيه بر مشاهدات عينی، تحليلی از مناسک عرضه کرده است که نقطه عطفی در انسان شناسی دينی به شمار می آيد. در نظر گيرتز مناسک از يک سو شرايطی را فراهم می کنند که موجب حفظ عقايد و باورهای دينی و نيز انسجام جامعه می شوند، و از ديگر سو زمينه تحول فرد و ايجاد لحظه مقدس برای او را فراهم می آورند. نوشتار حاضر با توجه به نکات فوق بر آن است تا به تحليل ديدگاه گيرتز در باب مناسک بپردازد. در ابتدا به دين (به منزله نظامی از نمادها) و باورهای دينی از ديدگاه گيرتز اشاره می شود تا زمينه برای جايگاه مناسک در نگرش او معلوم گردد. سپس به بررسی مناسک و کارکردهای آن از ديدگاه گيرتز، نقش آن در ايجاد لحظه مقدس و علت شرکت افراد در مناسک پرداخته می شود. در پايان، مناسک و آيين های جنگ خروس ها و نبرد بارونگ- رنگدا به همراه تحليل و بررسی آن ها که گيرتز در آثار خود آورده است، ذکر می گردد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
نویسنده:
محمد عبدالرحيمی، محمد تقی فعالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مولانا و فروم، هر دو، «عشق» را يکی از عوامل اصلی ايجاد سلامت روحی و روانی (سلامت معنوی) دانسته اند و عشق راستين و سالم را، هنر انسان های سالم و رشديافته خوانده اند. «عشق» در آموزه های آنها نقش محوری دارد و به رغم فاصله زمانی و مکانی، و اختلاف فرهنگ ها و تفاوت رويکردها، می توان اشتراکات فراوانی در کلام آنان مشاهده کرد، که اين مطلب حکايت از قرابت روان شناسی فروم با عرفان مولوی در اين موضوع دارد. برای نمونه، هر دو به «التيام بخش بودن و نقش درمانی عشق»، «عامل پيوند و اتحاد بودن عشق»، «لزوم پيراستگی از رذايل اخلاقی و آراستگی به فضايل اخلاقی در پيوند عاشقانه»، «زاده دانش و زاينده شناخت بودن عشق»، «آموختنی بودن عشق»، «مولد عشق بودن عشق»، «آفرينندگی و زايندگی عشق»، و «توام بودن عشق با رنج، و بلاکشی و صبوری عاشق» اشاره کرده اند. تفاوت های فروم و مولانا در موضوع عشق بيشتر به تفاوت جايگاه و رويکرد، و تفاوت در افق ديد و سطوح کلام آن ها برمی گردد، نه تضاد منطقی که جمعشان محال باشد. از اين رو، می توان گفت که رابطه «موضوع عشق» نزد مولانا و فروم رابطه «عموم و خصوص» يا رابطه «کل به جزء» است و شواهد بسياری را در عرفان مولوی می توان ذکر نمود که در انديشه های فروم بيان نشده باشد. فروم «عشق» را ضرورتی برای «رشد و سلامت روان انسان» می داند، ولی مولوی آن را عامل «قرب و رجعت به آستان الهی» نيز می بيند و از رهگذر سلامت معنوی، در صدد رساندن انسان به بهشت و سعادت ابدی است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 105
  • تعداد رکورد ها : 7