جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18143
جلوه‌های زیباشناختی استثناء در قرآن کریم
نویسنده:
رحیمه عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استثناء، یکی از مباحث علم نحو است که با توجه به اسرار و رموز نهفته در آن، جایگاه ویژه ای را در قرآن به خود اختصاص داده است . اندیشمندان و صاحب نظرانِ علم بلاغت نیز آن را به عنوان یکی از شگردهای ایجاز و اختصاص در کلام برشمرده و از زوایای مختلف به بحث و بررسی در اسلوب آن پرداخته اند . رساله ای که هم اکنون با عنوان «جلوه های زیباشناختی استثناء در قرآن کریم» ارائه گردیده، پژوهشی است در خصوص جنبه های بلاغی استثناء در آیات شریفه قرآن . تحقیق حاضر، در پنج فصل تنظیم شده که در فصل اول به منظور آشنایی خواننده با ماهیت رساله، به مباحثی در خصوص زیبایی شناسی اشاره شده است . فصل دوم، بر اساس نیاز هر پژوهش به پیشینه تحقیقاتی، به تاریخچه ی بلاغت و اهمیّت آن از دیدگاه بزرگان اختصاص داده شده است . در فصل سوم (به عنوان پایه و اساس فصل بعد)، قواعد و اصول استثناء به طور موجز و مکفی به همراه تعاریفی از مفاهیم آن، بیان گردیده است . فصل چهارم، بخش اصلی رساله بوده و مشتمل بر شواهد استثناء در آیات قرآن کریم است؛ که هر آیه از نظر علم نحو و بلاغت، و با توجه به کتب تفسیر بررسی شده است. در این راستا استثناءاتی مشاهده گردید که توسط ادات مشهور صورت نگرفته بودند؛ لذا این موارد شاذ، با عنوان «استثناءات استثناء» در فصل پنجم جمع آوری شده است . اغراض استثناء در قرآن عبارتند از: ارشاد، استهزاء و کنایه، توصیف و بیان حال، رد و انکار مخاطب، تبیین و روشنگری، تذکر و آگاهی، و هشدار و گوشزد، تهدید و انذار، تسلی خاطر،بیان حکم، دفع توهم، تاکید، تتمیم و تعلیل، توبیخ و تحقیر، تبرئه، مبالغه، مدح وذم، بشارت، اعتذار، تقریر و تضرع، دریغ و حسرت، تشویق، تعجب، تعظیم و تکریم .
آثار علم و حکمت از منظر قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
فیروزه شفیعی مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم و حکمت از باارزش‌ترین هدایا و الطاف خداوندی به انسان‌ است. در بسیاری از کتب، علم و حکمت به صورت مترادف ذکر شده‌اند لکن، با اینکه این دو واژه هر دو به یک نوع آگاهی و معرفت اشاره دارند، در عین حال متفاوت‌اند. البته، حکمتی که در فلسفه مطرح است با آن که در قرآن و روایات به آن اشاره شده، یکی نیست و این دو فقط مشترک لفظی‌اند. اما در عین حال شباهتهایی نیز با هم دارند.مطابق آیات قرآن و سخنان امام علی?، حواس پنجگانه، عقل و قلب از مهمترین ابزارهای شناخت‌اند. و اهمّ منابع تحصیل علم و حکمت عبارتند از، خداوند متعال، پیامبران و اولیاء الهی، آیات آفاقی و انفسی، و... . علاوه بر اینها، دستیابی به علم و حکمت نیازمند پیمودن مقدمات و راههایی می‌باشد؛ مانند، تفکر نمودن، تقوا و نیکوکاری، صبر در راه تعلیم، گوش دادن و... که هر کدام از اینها در دستیابی به علم یا حکمت متفاوت‌اند. در قرآن و نهج البلاغه از عواملی همچون عناد و لجاجت، کفر، نفاق و دورویی، آرزوهای دور و دراز و ... به عنوان موانع دستیابی به علم و حکمت یاد شده است. در بین اینها، موانعی همچون کفر و نفاق بیشتر مانع تحصیل حکمت به شمار می‌روند تا علم، زیرا حکمت در قلب کافر و یا منافق ماندگار نمی‌شود. در مقابل عواملی چون، عمل نکردن، هوا و هوس، دنیا پرستی، غرور علمی، گناهان و رذایل اخلاقی، و ... از مهمترین آفات علم و حکمت به شمار می‌روند.سرانجام اینکه، با مطالعه آیات گرانقدر قرآن کریم و سخنان گهر بار امام علی? می‌توان به برخی از ارزشمندترین آثار علم و حکمت پی برد. این آثار مربوط به جنبه‌های مختلف زندگی از جمله، اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی است. علم و حکمت در برخی از این آثار مشترک‌اند. حکمت بیشتر از علم بر اخلاق و مکارم اخلاقی تأکید دارد. با اینکه آثار اعتقادی علم بیشتر از حکمت است، اما این امر نمی‌تواند دلیل بر این باشد که علم بیشتر از حکمت بر اعتقاد آدمی اثر می‌گذارد زیرا حکیم قبل از تحصیل حکمت به ایمان دست می‌یابد سپس حکمت، درجات ایمان وی را عالی‌تر می‌گرداند. به همین دلیل است که برای حکمت نمی‌توان اثر سوئی تصور نمود بر خلاف علم که دارای آثار سوئی نیز می‌باشد.
جلوه هایی از تناص یا بینامتنی دینی و قرآنی در شعر نزار قبانی
نویسنده:
محمود موحدی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خلاصه پایان نامه به فارسی:همانطور که از اسم پژوهش پیداست تناص یا بینامتنی یعنی اینکه شاعر یا نویسنده در خلال آثار منظوم یا منثور خویش از تجربیات علمی دیگران بهره گیرد که این بهره وری در یک متن ادبی به نام «تناص» در ادبیات عربی یا (Intertextuallity) در ادبیات انگلیسی مطرح می شود و شایان ذکر است که این مقوله در حقیقت جزء معیارهای نقد ادبی یک متن ادبی به شمار می رود و با این روش می توان جنبه های مختلف درون متنی را مورد بررسی قرار داد.علم نقد همواره در ادبیات از ارزش والایی برخوردار بوده و به عنوان راهی برای ارزش گذاری آثار ادبی از دیر باز مورد توجه قرار گرفته است. ادبیات نقد نه در دوره مدرن بلکه از زمانهای قدیم و قبل از ادبیات مدرن توسط صاحبنظران و کسانی که در این علم دستی داشته اند، رایج و پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است.این علم وابسته به علومی است که پیوسته در حال تغییر و پیشرفت هستند، بنابراین نه تنها نمی تواند ساکن بماند بلکه همواره و پایاپای با آن علوم حرکت خواهد کرد.اگر نمی توان یک معنای اصلی و یگانه ای را برای متنی قائل شد بدین خاطر است که دردنیای امروزی هیچ اثری دارای اصالت نیست. هر اثری در یک زمانی تحت تاثیر آثار قبل خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین خود، به خود هویّت بخشیده است. به عبارت دیگر در هر اثری باید به دنبال ارجاعی به قبل آن اثر و یا معاصر آن بود، چرا که خاصیت ذهنی انسان اقتضا می کند که پیوسته از تجربیات ذهن فعال و پویای خود استفاده کند، نویسنده و افکار او در یک زمان از تفکرات دیگران تاثیر می پذیرد و در زمان دیگر اندیشه های مخاطبان خود را تحت تاثر قرار می دهد.بنابراین می توان نتیجه گرفت که یک نویسنده قبل از اینکه به عنوان یک نویسنده شناخته شود یک خواننده بوده است و یک متن - هر متنی که باشد – مقدار زیادی از متون غیر خود را به همراه دارد که آن متن مورد نظر را در سطوح مختلفی تغییر می دهد و یک نویسنده از آنجایی که در جهان بشری زندگی می کند و با آثارو نشانه ها و حوادث محل زندگی و وقائع اطراف آن در تماس است و آن را در طول تجربه زندگی شخصی خود در می یابد، به طور اجتناب ناپذیر این تجربیات را در ذهن خود جای می دهد. از طرف دیگر این نویسنده از آنجاییکه یک متن ادبی می نویسد ، هیچگاه نمی تواند بدون استفاده از ذهن خود و تجربیاتی که در ذهن خود ذخیره کرده است، کلمات را بنویسد، بنابراین خواه ناخواه ناچار است که از تجربیات ذهنی خود در اثر استفاده کند.حال نکته ای شایان ذکر است که نویسنده هر متنی، نظم یا نثر، که از ذخایر و تجارب ذهنی خود استفاده می کند، تغییراتی چون افزایش، کاهش و نوآوریهایی در این تجارب بوجود می آورد که باعث متفاوت شدن متن او می شود و چنین نگرشی به متن که امروزه به عنوان یک قانون برای هر متنی تبدیل شده است، در حیطه نظریه ادبی ای با عنوان «تناص» یا «بینامتنی» جای می گیرد که برای هر متنی یک امر اجتناب ناپذیر است و همانطور که ذکر شد به کمک این دیدگاه می توان قصائد زیادی از شعراء مختلف را مورد بررسی قرار داد.و این پژوهش برآن است تا موضوع تناص دینی و قرآنی را با اهدافی که ذیلاً عنوان می شود، در اشعار «نزار توفیق قبانی» یکی از شعراء معاصر سوری تبار مورد بررسی و نقد قرار دهد که این اهداف عبارتند از:-
مبانی کاربست عقل در اکتشاف معارف اعتقادی از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
زکیه اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیش از به‌کارگیری«عقل» ـ به‌عنوان حجت باطنی الهی ‌ـ برای "استذکار معارف فطری" یا "کسب معارف اکتسابی" در هر یک از حوزه‌های معرفتی از جمله عقاید، لازم است مبانی اولیه‌ای تبیین و تثبیت شده باشد تا اکتشاف معرفت با تکیه بر آنها و به مدد روش‌شناسی که از این رهگذر سامان می‌یابد صورت گیرد. اما تبیین این مبانی مهم به ویژه از منظر کتاب الهی و کلام معصوم، همان‌قدر که خطیر و دشوار و تأثیرگذار بوده‌، متأسفانه در دین‌پژوهی مغفول مانده و مسکوت نهاده ‌شده ‌است.این پژوهش با نگاهی روش‌مند به «منظومۀ معرفتی قرآن و حدیث» و بر اساس نظریۀ «اکتشاف دیالکتیک دینامیکال دین» می‌کوشد «ماهیت عقل» و نسبت آن را با «خدا»، «دین»، «انسان»، «معرفت‌شناسی» و «حوزۀ اعتقادات»، از منظر قرآن و حدیث به نحوی روش‌مند دریافته، مبانی بهره‌گیری از عقل را در استنباط قضایای حوزۀ معارف اعتقادی روشن سازد.تأمل و تعمق در تعریف بی‌نظیر معصوم از «عقل» و ربط مستقیم آن با «حفظ ودایع قلب» و نیز اطلاق عنوان «ودیعـۀ قلب» به تمام مراتب «ولایت حق»، ما را به نظریۀ"میثاق‌محوری عقل" رهنمون می‌دارد که مرزی روشن میان عقلانیت و جاهلیت ترسیم می‌کند و افق‌های درخشانی از علم و عقیده و عمل متکی و منتهی به «عقلانیت» را در برابر دیدگان انسان می‌گشاید. در همین راستا وجود عقل در عالم خارج توسط "برهان میثاق" اثبات می‌شود. همچنین، بررسی مبادی پنج‌گانۀ «مصدرشناختی»، «دین‌شناختی»، «معرفت‌شناختی»، «مخاطب‌شناختی» و «موضوع/ متعلق‌شناختی» که نقش و نسبت عقل را با عناصر بنیادین در اکتشاف معارف اعتقادی توضیح می‌دهند، به اثبات «امکان» و «ضرورت» کاربست عقل، تبیین«نقش و جایگاه» آن در حصول معرفت و تعیین «گسترۀ کارکرد» آن در حوزۀ معارف اعتقادی می‌انجامد که تذکر و التزام به آنها عنصر تواضع و تسلیم قلب برای حق را که مهمترین مبنای عملی و ملاک کاربست عقل است، پدیدار می‌سازد.
بررسی دلائل و علل انکار نبوت در قرآن و کلام اسلامی
نویسنده:
سیدمهدی موسوی درچه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پژوهش بررسی دلائل و علل انکار نبوت در قرآن و کلام اسلامی است و از آن جایی که هیچ پدیده ای در عالم وجود بی علت نیست و هیچ رخدادی بی سبب رخ نمی دهد، انکار خدا و نبوت وانبیاء او نیز یک پدیده فکری، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی است که معلول علل و اسباب ویژه است. گرچه آدمی ذاتاً و فطرتاً گرایش به سوی خدا و دین دارد و با عناصر درون دین و مبلغان آن ارتباطی تکوینی دارد اما عوامل و علل قسری سبب می شود که انسان از دین و مظاهر و مبلغان آن روی گردان گردد.از نگاه نگارنده در ذات و ماهیت دین الهی، عنصر یا عناصر گریزآفرین وجود ندارد. اگر آدمیان به فاز دریافت معارف دینی نائل آیند در هیچ رتبه و مرحله ای به انکار خدا و انبیاء او نمی پردازند.گرفتن پیام خدا وقتی محقق می گردد که هم فاعلیت فاعل تام باشد و هم قابلیت قابل. از سویی چون شریعت انبیاء مطابق و هماهنگ با فطرت انسان است می توان گفت فاعلیت فاعل در تأثیرگذاری بر انسان تام است بنابراین اگر مشکلی وجود دارد باید آن را در قابلیت قابل جست و جو کرد.هدف از این رساله جمع آوری مجموعه ای از دلایل و علل قرآنی وکلامی است که سبب انکار نبوت وشریعت انبیاء(‌علیه السلام) شده است.لذا در این رساله کوشش شده است تا با جمع آوری مطالب تفسیری و روایی ارزنده بر غنای آن افزوده شود.
ظرافتهای ساختاری و معنایی آیات در بردارنده حصر در جزء های 29 و 30 قرآن کریم
نویسنده:
مهرنوش عبداللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در کلام الهی که از لحاظ بلاغت بی همتاست، کاربرد هر واژه و ساختار در هر یک از آیات بر اساس حکمت و بیانگر لطائف و دقائقی است که بدون علم به ظرائف واژگان و نکات بسیار دقیق ساختارها، دستیابی به معنای والای این کلام متعالی ممکن نیست. حصر که یکی از مباحث دانش معانی در علم بلاغت استو به مفهوم اختصاص دادن چیزی به چیز دیگر به شیوه ای خاص می باشد، شامل اقسام و شیوهای متفاوتی است که هر یک ساختار خاص خود را داشته و کاربرد هر قسم و هر شیوه از آن در هر یک از آیات، هدف ویژه ای در بر دارد.موضوع این رساله بررسی ظرافتهای ساختاری و معنایی آیات در بردارنده حصر در جزء 29 و 30 قرآن کریم است.فصل اول این رساله به کلیات تحقیق از قبیل چکیده، بیان مسئله، اهداف، سوالات، پیشینه، فرضیه تحقیق وروش تحقیق پرداخته است.در فصل دوم مشخصات کلی حصر از جمله مفهوم لغوی و اصطلاحی و اهداف کاربرد آن بیان شده و اقسامحصر از جمله حصر حقیقی و غیر حقیقی، تحقیقی و مبالغه ای، موصوف در صفت، صفت در موصوف، افراد، قلب و تعیین و همچنین شیوه های مختلف حصر از قبیل عطف به لا، لکن و بل، نفی و استثناء، إنما، تقدیم ما حقه التأخیر، ضمیر فصل، تعریف مسند و مسندالیه و شیوه های غیر معمول حصر، به همراه نمونه آیات الهی و با استناد به تفاسیر و کتب بلاغی تبیین گردیده است و برخی نظرات جمهوربلاغیون و مفسرین از جمله اختصاص اقسام افراد، قلب و تعیین به حصر اضافی نقد گردیده است زیرا بررسی برخی آیات دربردارنده حصر حقیقی نشان می دهد که حصر حقیقی نیز در برخی موارد قابل تقسیم به اقسام افراد، قلب و تعیین می باشد. فصل سوم به بررسی آیات دربردارنده حصر در جزء 29 و 30 قرآن کریم پرداخته و ظرافتهای ساختاری و معنایی حصر در این آیات را بیان داشته است.فصل چهارم به بیان نتایج تحقیق از جمله تأثیر کاربرد حصر در تعالی مفاهیم آیات و تفاوت برداشت تفاسیر ادبی و بلاغی از این آیات و همچنین تأثیر کاربرد شیوه های متفاوت حصر در ایجاد سبک بلاغی متفاوت در جزء 29 و 30 قرآن کریم پرداخته است.
تأثیر عوامل غیر معرفتی در کسب معرفت شهودی از منظر قرآن
نویسنده:
محمدرضا کرم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این طرح در مورد تأثیر عوامل غیر معرفتی در کسب معرفت شهودی از منظر قرآن است.شهود درک بی واسطه و مستقیم معارف است.چون انسان باید به کمال لایق انسانیت خویش برسد، باید سطح آگاهی او بالا برود.از طرفی هر چه درک او از خود و محیط اطراف خود بیشتر باشد، امکان رسیدن به این کمال بیشتر است. پس بهترین نوع معرفتی که می تواند حاصل کند معرفت شهودی است.این معرفت هم قابل اکتساب است و در جهت رسیدن به آن عوامل و موانعی وجود دارد که باید رعایت شوند.عوامل هم دو دسته اند. یا معرفتی هستند یا غیر معرفتی. هدف ما بررسی عوامل غیر معرفتی می باشد.قرآن به وجود این عوامل اذعان و اعتراف دارد.این مسأله هم ثبوتا و هم اثباتا قابل اثبات است. عوامل غیرمعرفتی عبارتند از: الف: عوامل تخلیه ای یا همان موانع شهود.که عبارتند از:الف :شیطانب: غفلتج : پیروی از هواهای نفسانی.د:علم زدگی ه :انواع گناهو:تمام ابعاد خودبینی ز: تعلق به دنیاب: عوامل تحلیه ای یا عوامل پیش برنده:الف:توبهب:زهد ج: ریاضات شرعیهد:استاد (مرادو پیر)ه:تقویو:جهادز: اخلاصاین عوامل مقدمی هستند.بعضی از این عوامل باید ترک شوند و اگر نبودند سالک نباید ابدا سراغ آنها برود و برخی دیگر باید در وجود سالک نهادینه شوند تا معرفت شهودی ایجاد شود.شهود واقعی مبتنی بر این عوامل است و انسان، با تمسک به آنها، زمینه ی رسیدن به معرفت شهودی را فراهم می کند. این طرح فلسفی است زیرا راههای رسیدن به گونه ای معرفت را بیان می کند که در مباحث معرفت شناسی مطرح می شود
اسلوب بیان قرآن از نگاه سید مرتضی در کتاب امالی
نویسنده:
سوده ترقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیشگفتاربا توجّه به جایگاه والا و رفیع علمی و شخصیّتی « سیّد مرتضی » درنزد شیعه و سنّی ،وبا توجّه به علم و سواد و تقوا و نسب ایشان که از طرف مادری با ده واسطه به حضرت علی (ع) و از طرف پدری با پنج واسطه بهحضرت موسی بن جعفر ، امام کاظم (ع) می رسد واز طرفی نیز آل بویه ، دایی مادری ایشان محسوب می شد که در قرن چهارم در مقابل ضعف حکومت عبّاسی به قدرت رسیدند و از شاهان روزگار بودند ، سیّد مرتضی در این فرصت ها با بهره مندی از پدر و مادر و استادان خبره در علوم گوناگون از جمله : « شیخ مفید » : در عـلم کـلام و فـنّ مـناظـره ، « عـبد الرحـیم بن نباته » : در عـلـوم ادبی و فـنّ خـطابه و سـخـنـوری ؛« مرزبانی » در شعر و ادبیّات ؛ « ابو الحسن علی بن حبش کاتب » : در علم حدیث ؛ و ... توانست در تمام زمینه های علمی ، به مدارج بالا دست یابد و نهضت فرهنگی عظیمی را در احقاق حقوق مسلمانان و گسترش تشیّع ، پایه ریزی کند و در کنار مسئولیّت های اجتماعی و سیاسی اش که به او واگذار شده بود ، از جمله : نقابت سادات و إمارت مظالم ، مجالس درسی را تشکیل دهد و کتب متعددّی را در زمینه های : ادبی ، کلامی ، فقهی ، اصولی و تفسیری ، تألیف نماید و مردم ، ایشان را با القاب بسیار محـتـرمی از جمله : ذو الـثـمانـیـن ؛ ذو المجـدیـن ؛ شـریـف ؛ عـلـم الهـدی و مجـدّد الإسـلام می خواندند . از مـیان ده ها کـتـاب تـفـسیـری ایشان ؛ کتاب « غرر الفواید و درر القلائد » ایـشـان ( معروف به : أمالی سیّد مرتضی ) که شامل 80 مجلس درس تفسیری ایشان بوده ( تفسیر آیات و روایات ) و توسّط شاگردانش املاء شده و سپس توسّط استاد تنظیم شده است ؛ از جمله کتبی است که کمتر به عنوان یک کتاب تفسیری به آن اشاره شـده و شایـد به این علت باشد که اکــثر دانشمنـدان وی را در زمینه ی کــتب فـقـهی می شناسند ونظریات تفسیری ایشان به سبک و اسلوب غیر جامع استو تمام آیات قرآن را شامل نمی شود و به ترتیب سور نگاشته نشده .البته : سیّد در میان آثار تفسیری خود در عین اینکه به صورت پراکنده به تفسیر پرداخته ولی آیات قرآن را با چنان مهارتی به یکدیگر ارتباط می دهد که این آیات، مثل زنجیری به یکدیگر متّصل گردیده اند و این نشان از تسلّط و احاطه ی کامل او به آیات قرآن است .و به دلیل تبحُّری که درعلم لغت و ادبیات عرب دارد و احادیث صحیح را به خوبی می داند ،می تواند برای تمام سخنان خود شاهد مثال آورد و با آنها برای مخاطب ،زمینه سازی کند . و در برخی موارد به تفاسیر قبل از خودش نیز نظر داشته است .ازجمله : معانی القرآن فرّاء .( م 207 ) و غریب القرآن ابن قتیبه ( م 206 ) و معانی القرآن و إعرابه از زجّاج ( م 311 ) و جامع البیان عن تأویل آی القرآن از طبری ( م 310 ) ولی به آن هـا إکـتفاء نکـرده و گـامی جـدید در تحلیل آیات و روایات برگـزیـده است ، کـه بی سابقهبوده و هست . تا جایی که در تأیید اغلب نظریات او ، مفسران بعدی نیز نظر و دیدگاه او را در تفاسیرشان ذکر کرده اند : از جمله : التبیان فی تفسیر القرآن از شیخ طوسی ( م 460 ) و مجمع البیان فی تفسیر القرآن از طبرسی ( م 548 ) و روحُ الجِنان و روح الجَنان از ابوالفتوح رازی ( م حدود 550 ) و تفسیر الکبیر فخر رازی ( م 606 ) و تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه و .....در این رساله ، مباحث تفسیری آیات قرآن در کتاب أمالی تحت عنوان ( تأویل الآیه ) و دریک مورد ، تحت عنوان ( مسأله)از جهت اسلوب هاو فنون بیانی و بلاغی ، بررسی شده، [ از مجموع 80 مجلس درس سید ، تنها70 مجلس تحت عنوان « تأویل الآیه » می باشد که به 66 مجلس آن که دارای مباحث بلاغی است، پرداخته شده ، البته حدود 10 مجلس از جمله [ مجالس 10/ 11/ 12/ 13/ 17/ 18 / 19 / 20 / 21 / 32 ] بطور کامل به تأویل خبر اختصاص دارد و در میان حدود 20 مجلس از جمله [ مجالس 1/ 3 / 4 / 5/6/8/15 / 25 / 27 / 30 / 31 / 34 / 37 / 48 / 49 / 53/ 64/ 65 / 68 / 79 ] مبحثی تحت عنوان تاویل خبر ذکر شده کهتحقیق آن از حیطه ی کار نگارنده خارج بود]لازم به ذکر است ، با توجه به اینکه متن کتاب امالی سید مرتضی موسوم به ( غررالفواید و دررالقلائد ) به زبان عربی است و تاکنون ترجمه ی آن به چاپ نرسیده ، ابتدا متن عربی این مجالس به فارسی ترجمه شده و در این زمینه به برخی از پایان نامه ها ی مربوط به ترجمه مباحث تفسیری سید مرتضی در دانشگاه های مختلف مراجعه شده است . و در ترجمه مباحث تفسیری هرکجا ، عنوان و کلمه یا جمله ای به مطالب سید مرتضی جهت توضیح ، اضافه شده ، داخل کروشهقرار گرفته است . و در مواردی که سید در تفسیر آیه ای ، به ذکر قسمتی از آیه پرداخته و فهم معنای قسمت مزبور ، نیازمند آگاهی از تمامی آیه بوده ، تمامی آیه در صدر کلام عنوان شده است . مباحث بلاغی در کتاب أمالی تحت سه محور: علم بیان ومعانی و بدیع بررسی شده ، و سید گاهی به نام این اسالیب به طور مستقیم و گاه به صورت [غیر مستقیم : یعنی تنها شرح داده و نام اسلوب را نیاورده ] اشاره کرده که جهت سهولت فهم مخاطب و روشن شدن بیشتر آن اسلوب و تأیید وجه بیان شده توسّط سیّد ، با مراجعه به کتب تفسیر ادبی قرآن ، این اسالیب شنایایی شده و در پایان هر مجلس تحت عنوان « تحقیق » اشاره شده است که در برخی موارد به جهت وضوح متن عربی آنها و جلوگیری از طولانی شدن کلام ، از ترجمه ی آنها خود داری شده است.و به جهت اینکه آشنایی قبلی با اسالیب به کار رفته در کتاب أمالی لازم بود ، ابتدا در فصل دوم ، یک یک این اسالیب بیانی با مثال های قرآنی [ غیر از کتاب أمالی ]تعریف شده .در ضـمـن ، متـن عـربی آیـات قـرآن در ایـن رسـالـه از خـط بـه کـار رفـتـه درنـرم افـزار «جامع التفاسیر قرآن» گرفته شده و شاید نوع خط با خط معمول قرآن در برخی کلمات تفاوت داشته باشد ، همچنین در ترجمه آیات ، از ترجمه ی فارسی و روان و دقیقآقای مکارم شیرازی استفاده شده. و درذیل بیان مجالس تفسیری سید مرتضی اگر نام شخصی داخل گیومه ، برده شده ، در قسمت آخر پایان نامه شرح حال مختصری از او تحت عنوان « فهرست اعلام »آمده است. وخلاصه ی تمامی اسالیب بیانی نام برده شده در این رساله به صورت یک جدول در فصل آخر بیان شده است . همانطور که می دانیم ، قرآن کریم ، سراسر اعجاز است و این اعجاز بیشتر در زمینه ی فصاحت ( در محتوا) و بلاغت ( در الفاظ) آیات آن می باشد. و از همان سال های آغازین نزول آن ، حضرت علی (ع)در میان مباحث تفسیری خود ، به جنبه های بلاغی آیات اشاره کرده اند همانطور که در کتاب نفیس خود « نهج البلاغه » دریای فصاحت و بلاغت ایشان به چشم می خورد .پیرو سخنان ایشان ، افرادی همچون جاحظ ، ابن قتیبه ؛ إبن معتز ، مبرّد ؛ عبد القاهر جرجانی ؛ إبن أبی الأصبع ؛ سکاکی ؛ خطیب قزوینی ؛ ابو عبیده ؛ سیّد مرتضی و ...با تألیف کتب بلاغی خود این علم را مخصوصاً در زمینه ی اعجاز آیات قرآن پرورش دادند .و از جمله دلایلی که سیّد به این عـلم روی آورد ، این بود که : ازمتکلمان شـیـعـه به شمار می رفت و به ناچار ؛ باید معانی و تفاسیر مختلف کلام و آیات را می دانست تا بتواند آنها را از معانی ظاهری اش که با اصول اعتقادی او به ظاهر ناسازگار می آمد ؛ درک کند و آن را از معنای ظاهری ودر بعضی مواضع ، معنای حقیقی ، به معانی مجازی برگرداند ، تا مردم گرفتار دام شبهه نگردند و در مراتب بالاتر بگوییم که : مرتکب شرک خفی نشوند . زیرا اسلوب و روش قرآن منحصر به خود آن است و نظیری ندارد و باید آن را از زبان اهل بیت شناخت و إلّا ( نعوذ بالله ) به گمراهی خواهیم رفتو بر گمراهیمان افزوده خواهد شد ، همچون مردابی که هر لحظه ما را در ظلمت بیشتر فرو می برد و مصداق آیات زیر خواهیم شد :«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُوْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً »(إسراء : 82 ): یعنی : و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مومنان، نازل مى‏کنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمى‏افزاید.و« هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً » (فاطر : 39 )یعنی : اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند.و« وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی‏ هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزیدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً »( الإسراء : 41) یعنی : ما در این قرآن، انواع بیانات موثر را آوردیم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمى‏افزاید.و برعکس اگر به آیات آن ( ثقل اکبر ) ایمان آورده و از راه درست با استمداد از ثقل اصغر ( اهل بیت ) بنابر سفارش پیغمبر اکرم در حدیث ثقلین ؛ که قرآن و اهل بیت از یکدیگر جدا نخواهند شد و استمداد از هر دو این ها ما را به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسانید ، عمل صالح کنیم ،به ایمانمان روز به روز افزوده خواهد شد و قرآن مانند موجود صاحب روح و زنده به ما کمک می کند تا به اُفق های بلند معنا پرواز کنیم و مصداق آیات زیر باشیم :« فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً »( نساء : 173 یعنی : امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.) و« وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً »(إسراء : 109 ) یعنی:آنها (بى‏اختیار) به زمین مى‏افتند و گریه مى‏کنند و(تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان مى‏افزاید. « لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ » ( نور : 38 )یعنی : (آنها به سراغ این کارها مى‏روند) تا خداوند آنان را به بهترین اعمالى که انجام داده‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید و خداوند به هر کس بخواهد بى حساب روزى مى‏دهد (و از مواهب بى‏انتهاى خویش بهره‏مند مى‏سازد).« لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ » (فاطر : 30 )یعنی : (آنها این اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! «وَیَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ» (شورى : 26 )یعنی : و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده‏اند مى‏پذیرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزاید امّا براى کافران عذاب شدیدى است! « وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا »(مریم : 76) یعنی : (امّا) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى‏افزاید و آثار شایسته‏اى که (از انسان) باقى مى‏ماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! زمخشری در مقدمه ی تفسیرش به این نکته اشاره نمود که : بدون احاطه بر دو دانش « معانی » و « بیان » نمی توان به تفسیر قرآن پرداخت و ژرفای معانی آن را شناخت .(منبع :زمخشری ، الکشاف ، زمخشری ، جار الله محمود بن عمر ، « الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل»، ج1 ، ص 16 )و از آنجا که خداوند متعال با نزول این معجزه عظیم ، سخت ترین دشمنان و سخنور ترین امیران بلاغت و بیان را در برابر خویش ، به خموشی کشانده ، چندان که از وضوح این عجز و ناتوانی ، نه تنها به هماوردی آن ، بر نخاسته اند ، که حتّی چـنین انـدیـشه ای را در سـر نـپـروریـده اند ، ازطـرفی هـم امکـان نـدارد ، کـسی که ابـزار فـهـم بلاغی نـظم قـرآن ( علم فصاحت و بلاغت ) را ندارد ، بتواند پی به اعجاز آن ببرد .و من الله التوفیق سوده ترقـّی
نقش تزکیه نفس در فهم عمیق علوم و معارف قرآن
نویسنده:
محمدکاظم خیشوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
براساس تعالیم اسلامی تزکیه‌ی نفس، نقش مهمی در نورانیّت قلب، برای دریافت علوم الهی دارد و تنها راه ورود به سطوح بالاتر زندگی معنوی و مشاهده‌ی معارف الهی است. قرآن کریم مهم‌‌ترین شرط ژرفکاوی در متن مقدس قرآن و عبور از لفظ به معنا، و از معنا به حقایق قرآن را، تزکیه‌ی نفس قرارداده‌است، تا جایی که معتقد است: فهم عمیق حقایق قرآن در انحصار پاکان است«لَایَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(واقعه،79). برای تحقق این امر، تبعیت از متعالى‌‌ترین و شایسته‌‌ترین الگوی انسانیّت، پیامبراکرم(صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّم)، را پیشنهاد می‌نماید«لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ »(احزاب،21). روایات معصومین(عَلَیهِِمُ السَّلَامُ) نیز هماهنگ با کلام نور، مردم را به عمل به رهنمودهاى روشنگرانه‌ی قرآن، برای ربانی شدن و فهم فقهیانه‌ی معارف قرآن، فرا می‌خواند. بنابراین تشنگان دانش‌‌های قرآن، صرفاً با فراگیری علوم ظاهری قرآنی نمی‌توانند ازبحرمعارف قرآن سیراب شوند، بلکه باید با نوشاندن شراب طهور به کام جانشان، آنان را برای غور و غوص در اعماق بی‌‌انتهای آن بحربیکران مهیا کرد.این رساله، بعد از بیان کلیات و تعریف مسأله، در بخش دوم: براساس آیات و روایات و سخنان دانشمندان اسلامی ثابت می‌کند که فهم دقیق و عمیق برخی از انواع علوم قرآن در گرو پاک کردن نفس از گناه و پلیدی است. ودربخش سوم: توانایی تفسیر و تأویل صحیح آیات قرآن مجید را مختص پاکان و دور از دسترس قلب‌‌های بیمار و اندیشه‌‌های منحرف گناه‌کاران و بدکاران می‌داند و بعد از اثبات مدعای خود، در بخش چهارم: راه‌های عملی نمودن تزکیه‌ی نفس را در اختیار عموم قرارمی‌دهد تا افرادی که طالب حقایق قرآنی هستند، گام در عرصه‌ی طهارت بگذارند تا از این راه به هدف مطلوب خود دست یابند.
اسلوب تأکید در پنج جزء آخر قرآن
نویسنده:
سمیه یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان مهم ترین ابزار ارتباط میان انسان ها برای بیان مفاهیم ذهنی آن هاست. هر زبان و گویشی اسلوب های خاصی دارد که متکلم با به کارگیری آن می تواند با کلام خود بر روح و جان مخاطب تاثیر بگذارد. از جمله آن زبان ها، زبان قرآن (زبان عربی) و از جمله آن اسلوب ها، اسلوب تاکید است.قرآن اسلوب های تاکیدی فراوانی را در خود جای داده است. اسالیب تاکیدی قرآن دارای شیوه ها، شاخه ها و مسائل گوناگونی است و می توان از دیدگاه هایی چند به این موضوع پرداخت.تاکید از مسائل بنیادی علوم بلاغت است و آن چه ما در این نوشتار در زمینه تاکید مورد بررسی قرار می دهیم فراتر از تاکید مصطلح در علم صرف و نحو است و بیشتر در گستره علوم بلاغی قرار می گیرد.این تحقیق در صدد آن است که به استناد آیات قرآنی (در پنج جزء آخر) به توضیح و تبیین بعضی از وجوه تاکید بپردازد که در مجموع در ذیل تقسیم بندی تاکید با اطناب، تاکید با تکرار، و تاکید با روش های بلاغی مورد بررسی قرار می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 18143