جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 860
بررسی برهان درجات کمال بر اثبات وجود خدا
نویسنده:
ذوالفقار ناصری، محمد محمدرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اثبات وجود خدا، همواره از مهم‌ترین دغدغه‌های فکری بشر بوده است. از این‌رو، در طول تاریخ اندیشه‌های دینی، اقامۀ برهان‌های مختلف برای اثبات وجود خداوند و نیز سنجش میزان اعتبار هر کدام از این برهان‌ها؛ از مسائل اساسی اندیشمندان بوده‌اند. یکی از این برهان‌ها که بیشتر در فلسفۀ غرب و در آثار توماس آکوئیناس عرضه شد، برهان درجات کمال است که البته به‌دلیل سوءفهم‌هایی که در ادراک آن صورت گرفته، مورد نقدهای بی‌رحمانه‌ای نیز بوده و از همین‌رو، در الهیات فلسفی غرب چندان به آن توجه نشده است. این برهان در فلسفه و کلام اسلامی نیز ناشناخته مانده یا بی‌اعتبار تلقی شده است. در این مقاله، ضمن معرفی برهان درجات کمال و بیان پیشینۀ آن، به برخی انتقادها از این برهان پاسخ خواهیم داد و نیز ضمن مقایسۀ اجمالی آن با تقریر صدرایی از قاعدۀ امکان اشرف در فلسفۀ اسلامی، تلاش کرده‌ایم بر پایۀ مبانی حکمت صدرایی، تقریر تازه‌ای از این برهان ارائه دهیم.
صفحات :
از صفحه 293 تا 316
سنجش «برهان صدیقین» علامه طباطبایی در آینه نقد و پاسخ
نویسنده:
حجت طباطبایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سیر تکاملی براهین اثبات واجب تعالی در فلسفه اسلامی، با برهان صدیقین به اوج خود رسیده است. در مواجهه‏ای فلسفی با مفهوم واجب تعالی، بیش از هر چیز به مبنایی هستی‏شناسانه نیاز است که حق تعالی را از همان آغاز بحث و به‏طورمستقیم بنیاد و اصل «وجود» لحاظ کند. در فلسفه اسلامی، برهان علامه طباطبایی به این معنا دست یافته است. او مستقیماً از «واقعیت» آغاز می‏کند و به وجوب آن می‏رسد؛ اما ابداع وی که او را از دیگر فیلسوفان صدرایی در اینجا متمایز می‏کند، آن است که وجود را به‏گونه‏ای مطرح می‏سازد که به مسئله‏ای صرفاً متافیزیکی تبدیل نشود و مشروط به اثبات اصالت وجود و وحدت وجود نباشد. آغاز کار علامه، گزاره «واقعیت هست» است که نقطه آغازین اندیشیدن شمرده می‏شود. این گزاره مرز میان سفسطه و فلسفه است. او با آوردن واژه «واقعیت»، سخن را به مرحله‏ای آغازین، یعنی پیش‏تر از نزاع مشهور میان اصالت وجود و ماهیت می‌کشاند؛ چراکه این واقعیت، واقعیتی پیشافیزیکی است که در برخی زبان‏ها از آن به «فراگیرنده» تعبیر کرده‏اند و هر اندیشه‏ای ناگزیر از پذیرش آن است و شرط رئالیست بودن فیلسوف و پیش‏شرط هر گفت‏وگویی است. در نتیجه، اصل واقعیت (واجب بالذات) با نفس هستی و واقعیت معادل گرفته می‏شود. بداهت و اولی بودن مقدمات برهان و نیز نزدیک‏تر بودن تقریر علامه به ملاک صدیقین به‏عنوان اولین مسئله فلسفی، منشأ پاسخ‏گویی به برخی از نقدهای حاضر در این نوشتار شده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 132
قواعد فلسفی و برهان تمانع در المیزان
نویسنده:
محمد رضا نقیه , آزاده ابراهیمی فخاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فلسفه به عنوان علمی که از مطلق وجود بحث می‌کند، از جمله علومی است که همواره مورد هجمه مخالفان یا تأیید موافقان بوده است. عده‏ای قواعد عقلیِ اثبات‏شده در این علم را فاقد حجیت و در تفسیر متون دینی بدون کاربرد می‏پندارند و در مقابل، عده‏ای آن را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات و روایات دخیل می‌دانند. علامه طباطبایی با نگارش تفسیر المیزان کاربرد فلسفه را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات قرآن مجید روشن ساخت. یکی از مهم‏ترین کاربرد‌های این قواعد، در آیاتی مشخص می‌شود که به اثبات توحید با استفاده از براهین مختلف می‌پردازد و برهان تمانع، از جمله براهینی است که هم در آیات قرآن و هم در فلسفه مطرح شده است. این برهان با تکیه بر عدم فساد عالم، وجود آلهه‌های مختلف را نفی می‌کند. در این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی برآنیم که با بررسی این قواعد در محدوده آیات مربوط به توحید و یگانگی خداوند، به کاربرد فلسفه و قواعد آن در آیات مربوط به برهان تمانع از دیدگاه المیزان بپردازیم. علامه در تفسیر آیات مربوط از چهار قاعده فلسفی استفاده کرده ‌است: 1. منحصر در فرد بودن نوع مجردات؛ 2. استحاله تخلف معلول از علت تامه؛ 3. وحدت عددی نبودن وحدانیت در واجب الوجود؛ 4. لزوم سنخیت بین علت و معلول.
صفحات :
از صفحه 87 تا 102
اثبات ناوجودی بودن برهان محقق اصفهانی و ارزیابی ادله وجودی بودن آن
نویسنده:
روح الله فروغی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مشهورترین براهینی که بر وجود خداوند اقامه شده، برهان مرحوم شیخ محمدحسین غروی اصفهانی است. این برهان مورد توجه صاحب‏نظران پس از ایشان قرار گرفته و درباره آن گفت‏وگو شده است. برخی آن را برهانی تام شمرده و در اثبات وجود خداوند موفق دانسته‌اند و برخی دیگر با نقد آن، برهان مذکور را در اثبات وجود خداوند ناتمام شمرده و به نقد آن پرداخته‌اند. در این برهان با استفاده از طبیعت واجب‌الوجود، وجود خداوند اثبات شده است و این مسئله سبب اختلاف درباره مفهوم‏محور بودن یا نبودن این برهان گردیده است. برخی این برهان را مصداق برهان وجودی یا مفهوم‏محور دانسته‌اند که از راه مفهوم واجب‌الوجود، به اثبات مصداق آن می‌پردازد و برخی صاحب‏نظران دیگر، آن را برهانی وجودی ندانسته، نقش محوری مفهوم را در این برهان انکار می‌کنند و برهان ایشان را برهانی وجودی نمی‌دانند، بلکه بر این عقیده‌اند که ایشان از طبیعت واجب‌الوجود کمک گرفته که اقتضای چنین طبیعتی وجوب وجود است. صاحبان هر دو دیدگاه تقریر خود را از برهان محقق اصفهانی ارائه می‏کنند و با تمسک به عبارات ایشان، درصدد ترجیح تفسیر خویش هستند. در این نوشتار سعی شده تقریرهای مختلف برهان محقق اصفهانی و ادله هریک از طرفین بر وجودی یا ناوجودی بودن برهان مذکور، نقل و ارزیابی گردد که حاصل آن، ناتمامی ادله وجودی بودن برهان محقق اصفهانی و اثبات غیروجودی بودن این برهان است. در پایان به اشکالات تقریر غیروجودی بودن برهان مذکور در کتاب براهین صدیقین پاسخ داده شده است؛ بنابراین، می‌توان این برهان را یکی از موفق‌ترین براهین بر اثبات خداوند دانست
صفحات :
از صفحه 59 تا 75
برهان وجودی آنسلم و برهان صدیقین صدرایی
نویسنده:
مقدسه خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برای اثبات وجود خدا، برهانهای بسیاری اقامه شده است که از همه استوارتر، برهانی است که در آن از وجود به واجب سیر میشود. اگر از مفهوم وجود به حقیقت واجب سیر شود، برهان وجودی است و اگر از حقیقت وجود به حقیقت واجب برسیم، برهان صدیقین نامیده میشود. در این نوشتار، به دنبال تطبیق دو برهان صدیقین صدرایی و وجودی آنسلم هستیم. ابتدا برهان وجودی با دو تقریر آنسلم و دکارت و سپس نقدهای آن بیان میشود. در قسمت بعد، برهان صدیقین تعریف و تقریر میشود و در پایان، به بررسی تطبیقی برهان وجودی آنسلم و برهان صدیقین صدرایی پرداخته میشود و با بررسی نقدها و داوری صحیح از موضع برهان صدیقین صدرایی دفاع و مغایرت آن با برهان وجودی آنسلم بیان میشود.
صفحات :
از صفحه 127 تا 144
برهان معجزه در مسیر اثبات وجود خدا
نویسنده:
محمد علی شمس آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: فیلسوفان و متکلمان دین در دلالت و عدم دلالت معجزه بر وجود خداوند نظریات گوناگونی دارند. با پذیرش امکان و وقوع معجزه بر طریق نظام سبب و مسببی، به نام خرق ناموس طبیعت معرفی شده است. ابن­سینا با تأکید بر قوای نفس انسانی و تزکیه نفس، معجزه را تبیین کرده است. ملاصدرا نیز با تأکید بر نفوس در هیولای عالم جسمانی و با داشتن عقول پاک معجزه را پردازش کرده است. ابن­سینا و ملاصدرا معجزه را در مسیر اثبات وجود خدا، ثابت نمی­دانند. عمده متکلمان مسیحی حیطه معجزه را وسیع گرفته و هر آنچه که به عنوان امداد غیبی برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی به صورت بارقه­های ذهنی به صورت ناگهانی تجلی شود، معجزه می­دانند. این طریق را مقدمه­ای برای اثبات وجود خدا مطرح می­کنند. گروهی از متکلمان مسیحی نیز در صدد رد معجزه بر آمده­اند. متکلمان اسلامی معمولا رابطه منطقی بین معجزه و اثبات وجود خدا را نمی­پذیرند؛ در این میان آیت الله جوادی آملی بر این باور است، اما مرحوم نراقی و مراغی رابطه منطقی را پذیرفته­اند. واژگان کلیدی: معجزه ـ وجود خدا ـ ابن­سینا ـ ملاصدرا ـ جوادی آملی ـ نراقی ـ متکلمان مسیحی.
صفحات :
از صفحه 111 تا 128
تقریرهای صدرایی برهان صدّیقین
نویسنده:
محمد رضا امامی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان صدّیقین، برهان حکمت متعالیه برای اثبات وجود واجب متعال از راه تأمّل در حقیقت وجود است. صدر المتألّهین از این برهان چند تقریر ارایه کرده است، وی در معروف‌ترین بیان خود بر مبنای اصول چهار گانه‎ی: اصالت، بساطت و وحدت تشکیکی وجود و انقسام آن به واجب، یعنی مستقلّ، بی‎نیاز و تامّ و ممکن، یعنی وابسته، فقیر و ناقص برهان را تقریر کرده است. تقریرهای شارحان حکمت متعالیه، با توجّه به مبادی آن‎ها در چهار گروه دسته‎بندی شده است، گروه اول بر مبنای اصالت وجود و انقسام آن به مستقل و رابط، دسته‎ی دوم بر اساس اصالت وجود و اعتبار آن به دو نحو حقیقت وجود و وجود لا بشرط، گروه سوم بر مبنای اصالت وجود، و دسته‎ی چهارم بر اساس اصالت واقعیت شکل گرفته است. از منظر حکمت متعالیه، برتری برهان صدّیقین بر سایر براهین اثبات وجود خدا به جهت امتیازاتی، همچون: عینیت طریق با مقصود، بی‎نیازی از ابطال دور و تسلسل و اثبات ویژگی‎های واجب متعال است. حکمای الهی، برهان صدّیقین را از آیات قران کریم و روایات معصومین( الهام گرفته‎اند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 61
برهان امکان در اندیشه فیلسوفان و متکلمان
نویسنده:
علی ربانی گلپایگانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از استوارترین برهان‎هایی که بر وجود خداوند متعال اقامه شده، برهان امکان یا برهان امکان و وجوب است. برهان وجود و برهان صدیقین سینوی، نام‏های دیگر آن است. از برهان امکان دو گونه تقریر ارائه شده است. گونه نخست، بر قبول واقعیت یا موجود، بدون لحاظ اینکه ممکن الوجود است، مبتنی است، و گونه دوم بر وجود ممکن الوجود مبتنی است. در تقریر اول، از وجود موجود (واقعیت) بر وجود واجب الوجود بالذات استدلال می‎شود، و در تقریر دوم از وجود ممکن الوجود ضرورت وجود واجب الوجود بالذات اثبات می‎شود. از هر یک از دو گونه تقریر برهان امکان، تبیین‏های مختلفی ارائه شده است، برخی از تبیین‏های گونه اول، مبتنی بر امتناع دور و تسلسل در علیت است، و برخی دیگر، مبتنی بر آن نیست. گونه دوم تقریر برهان امکان نیز با عبارت‏های متفاوتی تبیین شده است. در این میان شیخ اشراق نیز تقریر ویژه‏ای از برهان امکان عرضه نموده است. لمی یا انّی بودن برهان امکان از جمله مسایل مورد بحث درباره آن است، چنان‏که اشکالاتی نیز بر این برهان وارد شده است که از سوی متفکران اسلامی به آن‏ها پاسخ داده شده است. مسایل و مباحث مزبور، در این نوشتار تبیین و بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 39
بررسی برهان آگاهی با تاکید بر دیدگاه مورلند
نویسنده:
محمد مهدی پور؛ استاد راهنما:عبدالرسول کشفی؛ استاد مشاور: محمد رضا بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، براهین اثبات وجود خداوند است. از سوی دیگر، مسأله ذهن و بدن همواره یکی از چالش برانگیزترین موضوعات فلسفه ذهن بوده است. نتیجه تلفیق دو حوزه یاد شده، برهانی است که اخیراً توسط فیلسوفان تحلیلی مورد توجه قرار گرفته است. این برهان که با نام «برهان آگاهی» شهرت دارد، با تأکید بر نارسایی تبیین های غیرخداباورانه در رابطه با مسأله ذهن و بدن، به دنبال اثبات انحصار تبیین مذکور در پرتو دیدگاه خداباوری است. جی پی مورلند یکی از سرشناس ترین مدافعان این برهان است. وی بر این باور است که دیدگاه های غیرخداباورانه به مسأله ذهن و بدن، نمی توانند تبیینی مکفی از همبستگی ضروری حالات ذهنی و مغزی ارائه دهند. از این رو، خداباوری تنها دیدگاهی است که می تواند بواسطه آگاهی نامحدود خداوند و خواست وی، آگاهی محدود انسان و همبستگی قاعده مند آن با بدن را تبیین کند. در این نوشتار سعی می شود نقات ضعف و قوت برهان آگاهی مورد بررسی قرار گیرد و در انتها، برهانی بدیل ارائه شود. به این منظور، در ابتدا مروری بر کلیات موضوع مورد پژوهش خواهد شد و پس از آن، تقریری از برهان آگاهی ارائه می شود. سپس به منظور اثبات یکی از مقدمات این برهان، دیدگاه های مطرح غیرخداباورانه درباره مسأله ذهن و بدن ارزیابی خواهد شد. در انتها نیز نسخه بدیلی از این برهان صورت بندی شده است که در صورت صحت مقدمات، نه تنها مشکلات برهان آگاهی را ندارد، بلکه همچنین نتیجه ای جامع تر از آن ارائه خواهد داد.
تحلیل و بررسی میزان اعتبار برهان غایت شناختی با تاکید بر نگره های معاصر
نویسنده:
سیدجابر موسوی راد ؛ استاد راهنما:محمد محمدرضائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده بحث معناداری زبان دین از زمان ظهور پوزیتیویسم منطقی در حلقه وین مطرح شد. آنها گفتند که گزاره‌های معنادار باید قابلیت آزمایش و تجربه‌پذیری داشته باشند، از این رو گزاره‌های الهیاتی چون فاقد چنین معیاری بودند، بی‌معنا تلقی شدند. یکی از رویکردهای مطرح شده در واکنش به نظریه پوزیتیویستها، رویکرد غیرشناختی بود. دی. زد. فیلیپس نیز چنین رویکردی را برگزید. از نظر وی گزاره‌های دینی را نباید مدعیاتی ناظر به واقع تلقی کرد. انسان دارای ساحتهای گوناگونی از قبیل علم، فلسفه، هنر، سیاست و دین بوده و هر ساحتی معیار معناداری خاص خود را دارد و نباید با معیار علم و فلسفه به سراغ ارزیابی گزاره‌های دینی رفت. وی دیدگاه غیرشناختی را در ابعاد مختلف دین همچون وجود خدا، دعا و جاودانگی اعمال نموده و معتقد است که خداوند را نمی‌توان امری خارجی دانست بلکه وی تصویری است که دینداران نزد خود دارند. دعا نیز به معنی مداخله امر الوهی در امور طبیعی نبوده و اساساً چنین برداشتی از دعا، خرافی است. جاودانگی نیز حیات پس از مرگ نیست بلکه صرفاً امری است برای ارزیابی زندگی اخلاقی افراد. تلقی غیرشناختی فیلیپس مورد نقدهایی از سوی متفکران معاصر غربی قرار گرفته است. به عنوان مثال این رویکرد بر خلاف مدعای خود، معنی را به گزاره‌های دینی تحمیل می‌کند و هرگز توصیفی از آن ارائه نمی‌دهد. در ضمن با رجوع به زندگی دینداران آشکار می‌شود که آنها خدا را موجودی خارجی دانسته و وی را خالق عالم می‌دانند و اساساً پرستش و برقراری ارتباط با موجودی که هیچ واقعیتی ندارد امری غیرممکن به نظر می‌رسد. همچنین تفسیر فیلیپس از دعا مستلزم آن است که اکثر دینداران در زمره مردمان خرافی قرار بگیرند. در این رساله علاوه بر بررسی و نقد فیلیپس به بررسی آرای علامه طباطبایی نیز پرداخته می‌شود. وی با معیار پوزیتیویسم مخالف بوده و گزاره‌های دینی را معنادار می‌داند و قائل است که عقل و فلسفه می‌تواند تأیید کننده آموزه‌های دینی باشد.
  • تعداد رکورد ها : 860