جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1351
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
نظریه عالم صغیر و عالم کبیر در مکتب ابن‌عربی
نویسنده:
مهدی فرحناکی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم سابقه‌ای طولانی در تاریخ اندیشه دارد. در عالم اسلام، این اندیشه در بیان اخوان الصفا و تفکر اسماعیلی، ابن مسکویه، راغب اصفهانی، غزالی، شیخ اشراق، افضل الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافته است.این نظریه از منظر مکتب ابن عربی، اندیشه‌ای اساسی و زمینه‌ای است که با تمام مباحث جهان‌شناسی و انسان‌شناسی این مکتب، پیوندی عمیق دارد. این نظریه در نگاه ابن عربی، واجد جایگاهی بسیار والا شده و در پی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل بررسی است. تناظر جزوی که یکا‌یک اعضای انسان را با تک تک اجزای عالم، مقابل قرار می‌دهد، بیشتر جنبه‌ی ذوقی و تمثیلی داشته که به مباحثی عالی‌تر رهنمون می‌شوند. این گونه تناظرات، با اینکه شاید، دقیق‌تر و وسیع‌تر از مکاتب پیشین نیز طرح شده، اما بحثی فرعی و جنبی تلقی شده که به طرح تناظر کلی یاری می‌رساند.در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می‌توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی کرد. براساس جهان‌شناسی و انسان‌شناسی ابن عربی و ذیل اصل اول و آخر این مکتب یعنی وحدت وجود، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و بر این اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از این جهت، نشانگر یک حقیقت‌اند و هر سه با یکدیگر تطابق تام دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه‌ی الهی؛ روح؛ معنی؛ کمال و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم است که تمام حقایق عالم را در خود داشته، و از این رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی می‌شود.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
بررسی مبانی و روش‌های تربیتی از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهّری با الهام از آیات و روایات
نویسنده:
زهرا دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجا که هدف از تربیت تکامل تمام ابعاد وجودی انسان است این نوشتار بر آن است تا افکار استاد شهید مرتضی مطهّری پیرامون مبانی و روش‌های تربیتی را با الهام از آیات قرآن کریم و روایات بررسی کند و وسیلهای باشد برای بهرهگیری انسانهایی که سعادت ورستگاری را برگزیدهاند.این پژوهش در پنج فصل به شرح زیر نگارش یافته است، در فصل اول به کلیّات، واژهها، مفاهیم و اصطلاحات مربوط به بحث تربیت پرداخته شده است. در فصل دوم شناختی از زندگی استاد مطهّری ارائه شده است تا شناخت بیشتری از ابعاد وجودی ایشان حاصل گردد و کسانی که می‌خواهند راه تربیت را پیش گیرند از نظراتشان بهتر استفاده کنند، در فصل سوم به بحث اهداف، عوامل، دوران‌های تربیتی و در فصل چهارم به مبانی‌ تربیتی و در فصل پنجم به روش-های تربیتی از دیدگاه استاد مطهّری اشاره شده است.
هویت انسان و عناصر سازنده آن از دیدگاه صدرا (ره)
نویسنده:
اکرم تفتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت مباحث انسان شناسی بر هیچ کس پوشیده نیست. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:«ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ خلق نکردم جن و انس را مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.» پس غایت خلقت انسان تقرب الی الله است و این امر میسر نمی‌شود، مگر اینکه عصاره هستی(انسان) خودش را به درستی بشناسد و جایگاه خود را در هستی بیابد؛ زیرا کسی که به خود جاهل باشد به غیر خود جاهل‌تر است. صدرالمتالهین با تأسیس اصالت وجود و حرکت جوهری در مباحث انسان شناسی تحولی شگرف به وجود آورد. در این نوشتار دیدگاه صدرا(ره) در مورد هویت انسان و عناصر سازنده آن مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه صدرا(ره) نفس، یک حقیقت تعلقی است و اضافه مقوم وجودی نفس است. این حقیقت تعلقی جوهر است که افعال خود را به واسط? قوایی که همه مجرد هستند انجام می‌دهد؛ این جوهر مجرد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است؛ همچنین انسان مجموعه‌ای از نفس و بدن است که هر دو به یک وجود موجودند؛ و بدن، حکم ماده و نفس، حکم صورت را برای انسان دارد و چون قوام هر موجودی به صورت آن است؛ بنابراین هویت و حقیقت انسان همان فصل اخیر اوست. از دیدگاه صدرا(ره) نفس انسان دارای حد ثابتی نیست به همین دلیل انسان موجود پیچیده‌ای است که فلاسفه با تمام توان فکری از درک کامل او عاجز مانده‌اند.صدرا(ره) شناخت نفس را در پرتو کتاب و سنت جست و جو می‌کند و بدون بهره‌مند شدن از مشکات نبوت این شناخت را میسر نمی‌داند. از دیدگاه او، سه عنصر مهم در ساختن نفس دخیل‌اند؛ در این نوشتار پس از بیان اصول صدرا(ره) در علم النفس به معرفی این سه عنصر و نقش هر کدام در ساختن هویت انسانی پرداخته و نقش ایمان در تعیین این هویت مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی اندیشه اجتماعی امام محمد غزالی با تکیه بر جامعه‌شناسی کار و شغل
نویسنده:
مریم نجارنهاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از متفکرین مسلمان که اندیشه اجتماعی او قابل توجه می‌باشد امام محمد غزالی (ه. ق 505 - 450) است . غزالی در عصری می‌زیست که دیدگاه غالب بر تفکر اندیشمندان گذشته را نوعی "فردگرائی" تشکیل میداده است . او به عنوان صوفی و زاهد در طریق تزکیه نفس و تشویق به زهد و قناعت و ذم دنیا و خوف از عاقبت گام می‌زده است . از این رو نه تنها غزالی بلکه اندیشمندان هم‌عصر وی بعد از او دنیا را مذموم می‌دانستند و برای مسائل دنیوی بطور عام و مسائل اجتماعی به طور خاص توجه و اعتباری مستقل قایل نبودند کمااینکه عده‌ای این نکته را دلیل افول علم تجربی دانسته‌اند. بنابراین نباید در اندیشه غزالی بدنبال جامعه‌شناسی غربی و در راس آن بینش "دورکیمی" بود بلکه آنچه غزالی و ابن خلدون و امثالهم بیان می‌کردند "اجتماعات " بوده نه جامعه‌شناسی به تعبیر قرن 19 و 20 . در نتیجه از این دسته دانشمندان نباید انتظار داشته باشیم که همانند دورکیم به تجزیه و تحلیل پدیده‌های اجتماعی بپردازند و بطور علمی پدیده‌های اجتماعی را از غیر آن جدا کرده و به بحث نشینند.
مبانی انسان شناختی کرامت انسان از دیدگاه اسلام با نگاه به مبانی حقوق بشر غرب
نویسنده:
ابجد کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه اسلام، انسان از کرامت و شرافت ویژه‌ای برخوردار است. کرامت انسان به لحاظ انسان‌شناختی، بر یک سری مبانی استوار است که از حیثیت والای انسان در هستی حکایت می‌کند. انسان کریم در اسلام برترین مخلوق خداوند معرفی شده است مخلوقی که به جهت داشتن روح الهی، خرد و برخورداری از نعمت‌های مادی ومعنوی، در جهت قرب الهی سیر می‌کند. انسانِ با شرافت و کرامت، در این سیر به هدف والا می‌اندیشد؛ خود را اسیر دنیای محدود و فانی نمی‌سازد؛ اکتفا به لذت‌های وهمی را ظلم به رسالت انسانی خویش می‌داند و از هرگونه غرور و خودخواهی می‌گریزد؛ همت خویش را با ارزش‌های الهی همگون نموده و کرامتی بالاتر از کرامت ذاتی یعنی کرامت ارزشی را کسب می‌کند. اما حقوق بشر غرب، مبانی متفاوتی با آنچه برای کرامت انسان از دیدگاه اسلام دارد را تعریف می‌کند. در مبانی حقوق بشر غرب، که زیر بنای فکری آن را اندیشه‌هایی از قبیل اومانیسم، حقوق طبیعی، پوزیتویسم و پراگماتیسم، تشکیل می‌دهد؛ همه انسان‌ها به واسطه قدرت عقل و اختیاری که دارند، از یک نوع کرامت ذاتی و سلب نشدنی برخوردارند. انسان در اندیشه غرب موجودی مستقل، متکی ‌به‌خود و دارای موجودیتی از آنِ خود تلقی شده است که به هیچ قدرتی وابسته نبوده و از هیچ نیروی مافوق استمداد نمی‌جوید. در این پایان نامه، ضمن بررسی مبانی انسان شناختی کرامت انسان، به ارزیابی مبانی حقوق بشر غرب می‌پردازیم که براساس دیدگاه اسلام، مبانی همچون اومانیسم، پوزیتویسم و پراگماتیسم که مبنای فرهنگ غرب در حقوق بشر شده است، مورد نقد قرار می‌گیرد.
بررسی مبانی انسان‌شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
نرجس سلحشور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در نظر دارد از منظر انسانشناسی نهج البلاغه نقبی به تعلیم و تربیت نهج البلاغه بزند به این معنا که تعلیم تربیت مبتنی بر دو بحث مهم انسانشناسی است: وضع موجود انسان وضع مطلوب است. تعلیم و تربیت موفق تعلیم و تربیتی است که تصویر مطابق با واقع ای از وضع موجود انسان و همچنین تصور روشنی از وضع مطلوب انسان داشته باشد.حال نقش تعلیم و تربیت چیست؟ به نظر برخی از فلاسفه، تعلیم و تربیت ابزار و وسیله ای است که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب می رساند. با توجه به این مبانی نظری ای که اتخاذ کردیم وضع موجود انسان از منظر نهج البلاغه دارای سه مولفه ی اساسی است:‌الف) انسان طوری ساخته شده است که بالطبع تمایل به بدی دارد و با کراهت خوبی را انجام می دهد. ب) انسان موجودی تنهاست، و تنهایی یک ویژگی اجتناب ناپذیر انسان است و تنهایی به این معنا که آثار و نتایج افعال آدمی فقط بر دوش خود اوست نه بر دوش دیگری ج)‌نیت آدمی است که خوبی و بدی افعال آدمی را تعیین می کند. یعنی همان نظریه ی فضیلت گرایی در فلسفه ی اخلاق.وضع مطلوب انسان از منظر نهج البلاغه در یک مولفه ی بسیار مهم خلاصه می شود:‌عبودیت خدا، این عبودیت خدا اگر به درستی صورت بگیرد، با خود سه مطلوب مهم دیگر به همراه می آورد: الف) مطلوب های روانشناختی : یعنی عبودیت خدا با خود شادی، آرامش، امید به همراه می آورد.ب) مطلوب های اخلاقی: یعنی عبودیت خدا ضامن اخلاقی زیستن ماست، بدون خدا همه چیز مجاز می شود. خداست که تضمینی است برای اخلاقی زیستن ما. ج) مطلوب ارزشمندی زندگی: خدا و بندگی او به زندگی انسان معنا می بخشد، یعنی به زندگی انسان هدف و ارزش می بخشد.حال تعلیم و تربیت از منظر نهج البلاغه باید انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب برساند. و اینکه این تعلیم و تربیت چگونه باید باشد خود پایان نامه ی دیگری را می طلبد.
آیا تکامل انسان جز از مجرای اختیار و اعمال اختیاری به دست نمی آید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
سوال مطرح شده در مورد ضرورت اختیار در تکامل انسان، بیش از آن که سوالی فلسفی باشد که مستلزم پاسخی فلسفی است، شبهه ای است کلامی که با دیدگاهی متأثر از مباحث کلامی مطرح شده است. ولی اگر با دیدگاهی فلسفی به ژرفای این بحث بپردازیم باید در مورد مباحث تکام بیشتر ...
  • تعداد رکورد ها : 1351