جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5298
سعادت و شقاوت و عوامل آن در نهج‌البلاغه
نویسنده:
هادی هاشمی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
نقد و تحلیل نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت از نظر فلاسفه اسلامی و اگوستین
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت چگونه است؟ تدبیر و ربوبیت الهی در عالم طبیعت از چه طریقی و چگونه انجام می پذیرد؟ نحوه ارتباط طبیعت با ماورا طبیعت چگونه است؟ بنابر ترفع وجودی و تنزه خداوند از عالم ماده، که عالم حدوث و صیرورت، کثرت و تفرقه وجودی است حکمای اسلامی به وسایطی در امر خلق و تدیبر عالم طبیعت قائل شده اند: 1-افلاک - عقل فعال، 2- ارباب انواع، 3- نفس کلیه این وسایط پس از تبیین با توجه به مفروضات و مبانی، سازواری درونی، لوازم و تبعات نظری قدرت تبیین، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این نقد و بررسی، مدل نفس کلیه، بر پایه اصول و مبانی حکمت متعالیه در خصوص نسبت نفس و بدن و مدل تشکیکی هستی، مورد تبیین و تقویت قرار گرفته است و نسبت به دو مدل رقیب خود، توانمندترین و جامعترین مدل شناخته شده است. از آنجائیکه در تبیین ربط طبیعت و ماورا طبیعت، اساس راه حل های ارائه شده، به مدلی مربوط می شود که بیانگر ساختار هستی است، مبحث جدیدی در رساله تحت عنوان ؛مدلهای هستی؛ مطرح شده است. پس از تبیین انواع مدلهای عام و خاص، سه مدل هستی شناختی زیر در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. 1- مدل طبقه ای (مشائین)، 2- مدل تشکیکی (اشرافیین و حکمت متعالیه) 3- مدل باطنی (عرفا) پس از نقد و بررسی مدلهای ارائه شده توسط حکمای مشائی و اشراقی و صدرایی، مدل ؛تشکیکی اتصالی؛ هستی بعنوان تنها مدل سازگار با حکمت متعالیه، مورد بررسی ویژه قرار گرفته است و تبعات و لوازم و نتایج منطقی و فلسفی آن بر شمرده شده اند. بر پایه این نتایج و لوازم، چهره جدیدی از نظام هستی ترسیم می شود که با آرا متعارف فلسفی تفاوت بسیار دارد. در مرحله بعد، مدل تشکیکی -اتصالی در یک تحلیل عقلی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، به مدل باطنی (ظهور و بطون) عرفا تحویل برده می شود. پس از تبیین تمایزات بارز مدل باطنی با اندیشه متعارف فلسفی، این مدل نیز مورد نقد قرار می گیرد و مدل کاملتر و جامعتر و توانمندتر دیگری -بر پایه اصول حکمت متعالیه و مبانی عرفان نظری به نام مدل (باطنی-التفاتی) هستی پیشنهاد می شود. در این مدل، تجلی اسمی و اعیانی (اعیان ثابته) و وجودی، از یک سنخ معرفی شده و همه هستی و موجودات آن، وعا حق تعالی و اسما ذات مقدس حق اند. توابع و نتایج این مدل هستی شناختی در کثیری از آرا فلسفی و عرفانی تحول ایجاد نموده و بویژه در بحث معرفت شناسی منشا نگرش نوینی می شود. در بخش پایانی رساله، نظریه ؛علل بذری؛ اگوستین و دو تلقی مهم از این نظریه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و جهات ضعف و ناسازواری این نظریه تبیین می شود.
قاعده الواحد و جایگاه آن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
عیسی شورمیج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
جایگاه وجود شناختی و معرفت شناختی عقل فعال در فلسفه مشا
نویسنده:
نرگس شکوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان ، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد. عقل فعال در بین شارحین مشایی ارسطو مانند کندی و ابن رشد و توماس آکویناس همان جایگاه ارسطویی را داشت. اسکندر افرودیسی از آن به عنوان موجود مجرد تام ، مستقل از انسان( محرک نامتحرک ارسطویی) نام برد. برجسته ترین نظریه مشایی درمورد عقل فعال در فلسفه ابن سینا و فارابی به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد. عقل فعال سینوی کارکردی عالی و گسترده در وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدا صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه ، مرکبات و نفوس (غیرفلکی) وابسته به افاضه صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد. عقل فعال سینوی درحیطه معرفت شناسی نیز جایگاه برجسته دارد. معرفت انسانی (ادراک حصولی) درتمام مراتب خود وابسته به افاضه صورکلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است. علم واجب الوجود به جزئیات متغیر نیز با کمک عقل فعال صورت می گیرد. بدین ترتیب عقل فعال در تمام مراتب وجودی و معرفتی مشایی در حیطه مادیات نقشی عالی و کارکردی گسترده دارد و از ارکان فلسفه مشایی به حساب می آید.
مفهوم تکلیف در فلسفه اخلاق کانت
نویسنده:
ندا محجل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهکانت معروف‌ترین فیلسوف اخلاق وظیفه‌گراست که بر انگیزه و نیت فاعل فعل اخلاق تأکید می‌کند. او با اعلام عدم شناخت نومن‌هایی مثل اختیار، روح و خدا از جانب عقل نظری آنها را به عرصه عقل عملی می-آورد. در اخلاق از امکان مابعدالبیعه اخلاق صحبت می‌کند. در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به تشریح فلسفه اخلاق خویش همت می گمارد. او معتقد است که اراده نیک منشأ ارزش اخلاقی یک عمل محسوب می‌شود نه نتایج یک عمل. در بخش اول این پایان نامه سعی شده ساختار فلسفه اخلاق کانت تشریح شود تا تصویری از اخلاق وظیفه‌گرای کانت به دست آید لذا در این بخش مسائلی از قبیل رابطه دین و اخلاق و امر مطلق و اراده نیک تشریح شده‌اند. در بخش دوم که به مفهوم تکلیف و انواع آن پرداخته شده با ذکر مثال‌هایی نگاه عقل‌گرایانه کانت به این مساله به تفصیل بیان گردیده است در این بخش مساله خودکشی، تکالیف بدن و غیره مورد بحث قرار گرفته‌اند. در این بخش تکالیف شخص نسبت به خودش اساس و پایه تکالیف ما نسبت به دیگران معرفی شده است. همچنین در بخش سوم دو نظریه رایج در فلسفه اخلاق یعنی وظیفه‌گرایی و نتیجه‌گرایی به تفصیل بیان شده تا موضع کانت نسبت به این دو امر روشن گردد. هرچند کانت صراحتاً اعلام کرده که در اخلاق وظیفه‌گراست ولی می‌توان نشانه‌هایی از نتیجه‌گرایی را در اخلاق او پیدا کرد و لذا به نظر می‌رسد که تعارض و ناسازگاری چندانی در جمع کردن این دو دیدگاه در اخلاق کانت وجود نداشته باشد. در این بخش فرضیه ما مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش نتیجه و ارزیابی اشاره گردیده که هرچند کانت فیلسوفی وظیفه‌گرا محسوب می‌شود ولی می‌توان رگه‌هایی از نتیجه‌گرایی را نیز در اخلاق او پیدا نمود.
سیر تکاملی نفس انسانی در قوس صعود
نویسنده:
رضا جلالی کوهیخیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله مشتمل است بر یک مقدمه و سه بخش ، که هر بخش آن دارای فصولی است که بیان اجمالی این به شرح ذیل می‌باشد: بخش اول، تحت عنوان "کلیات در قوس صعود" در دو فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، قوس نزول و صعود و شرح اجمالی از آن و شواهد قرآنی در تایید آن و ضرورت قوس صعود بیان گردیده است . در فصل دوم، احکام کلی در قوس صعود و اصول و مبانی آن و مسیر صعود و کیفیت آن بحث گردیده است . بخش دوم، تحت عنوان "نفس انسانی و احکام آن" در چهار فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، معانی نفس انسانی یا مای شارحه آن بیان گردیده است . در فصل دوم، وجود نفس انسانی یا هل بسیطه آن با ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است در فصل سوم، تعریف نفس انسانی یا ما حقیقیه آن مورد برسی قرار گرفته است در فصل چهارم، اقوال در حقیقت نفس انسانی بیان گردیده است . بخش سوم: تحت عنوان "مراحل استکمالی نفس انسانی" بعنوان محور اصلثی بحث در چهارده فصل به صورت ذیل بیان گردیه است فصل اول، حدوث جسمانی یا نقطه آغاز سیر تکاملی نفس انسانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است در فصل دوم، قوای انسانی - که همان وسائط تکامی انسانند - و اقسام آن بیان شده است . در فصل سوم، کیفیت ارتباط نفس انسانی با قوای خویش و اقوال در این مقام و ادله در اثبات قاعده "النفس فی وحدتها کل القوی" بیان گردیده است . در فصل چهارم، احکام کلی علم نفس انسانی و معانی و تعاریف و تقسیمات علم و انواع ادراکات نفس انسانی بیان شده است . در فصل پنجم، کمال نفس انسانی به حسب ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل ششم، تکامل نفس انسانی، از راه اتحاد و جودی او با مدرکات خود، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده و دیدگاه عرفا نیز در اتحاد علم و عالم و معلوم بیان گردیده است . در فصل هشتم، تجرد عقلی نفس ناطقه انسانی با اقامه براهینی به اثبات رسیده است در فصل نهم، شواهد نقلی - اعم از شواهد قرآنی و روایی - در تائید قول به تجرد نفس انسانی بیان شده است . در فصل دهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل نظری او از مرتبه عقلی هیولانی تا مقام عقل بالمستفاد بیان گردیده است . در فصل یازدهم، اتحاد نفس ناطقه با عقل فعال و کیفیت ارتباط نفس انسانی با او، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل دوازدهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل عملی او از مرتبه تجلیه تا مقاوم فنا فی الله تبیین گردیده است و سرانجام جوهر بودن علم و عمل و این که این دو مقوم و اسنان سازند، بیان شده است . در فصل سیزدهم، نهایت سیر استکمالی نفس انسانی یا غایت وجود او از دیدگاه حکما و عرفا و اختلاف این دو مذهب در نهایت سیر استکمالی انسان کامل بیان گردیده است . در فصل چهارهم، در بیان تکامل نفس انسانی پس از مفارقت از بدن که به جهت فقدان ادله و براهین عقلی در این مقام، تنها به بیان برخی اقوال اکتفا نموده و به جهت محدودیت این مجموعه و غموض و پیچیدگی این بحث ، تحقیق و بررسی عمیق و دقیق آن به اساتید حکمت و فلسفه و محققین در این فن واگذار می‌گردد.
تبیین و نقد آرا السدیر مک اینتایر در فلسفه اخلاق
نویسنده:
حمید شهریاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
السدیر مک اینتایر در سال 1929 در یک خانواده اسکاتلندی به دنیا آمد و بیشتر تحصیلات خود را در انگلستان گذراند. او ابتدا در انگلستان و اینک در آمریکا تدریس دارد. اهمیت وی در رویکرد انتقادیش به فرهنگ رایج در غرب است. از این میان بیش از همه به نقد عاطفه گروی، سودگروی، لیبرالیسم و مدرنیسم در اخلاق و سیاست توجه نموده است، به طوریکه او را یکی از بزرگترین منتقدان لیبرالیسم غربی می دانند.وی را یکی از مدافعان جدی ارسطوگروی که یکی از ریشه های تفکر اخلاق دینی است محسوب می دارند. از این جهت به دید متدینان به ویژه اندیشمندان مسیحی ، یهودی و مسلمان جایگاه مک اینتایر در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست معاصر در خور توجه خاص است.
مکتب تفکیک و رابطه سیاست و دیانت در آن
نویسنده:
حوا بخشی ایوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکیک، ‌نظریه‌ای معرفت‌شناختی و روش شناختی در خصوص چگونگی فهم متون دینی است که در آن بر تمایز سه روش معرفت دینی: نقل، فلسفه و عرفان ‌از هم تأکید می‌شود. اصحاب مکتب تفکیک بر این باورند که منشأ اختلا‌ف بشر در اندیشه‌ها، افراط و غلو در تعقل فلسفی، منطق یونانی و کشف عرفانی است و اگر اندیشمندان از همان آغاز از انسان هادی و پیام آوران آسمانی پیروی می‌کردند، به علم صحیح و شناخت حقیقی دست می‌یافتند و دچار این همه داده‌های متناقض و متضاد عقلی و کشفی نمی‌شدند. مطالعه آثار بزرگان مکتب تفکیک نشان می‌دهد که آنها علاقه چندانی به سیاست از بعد نظری نداشته و تالیفاتی در این باب از خود بر جای نگذاشته‌اند. تنها استثنا محمدرضا حکیمی است، که به صورت مبسوط مطالبی را راجع به مساله حکومت و سیاست و برپایی عدالت در جامعه اسلامی نوشته است. بر خلاف موسسین مکتب، بیشتر آثار او دارای جنبه سیاسی و اجتماعی است. برجستگی اندیشه او توجه به قسط و عدالت اجتماعی است. حکیمی نظرات خود را همواره با مجموعه‌ای از آیات و روایات همراه می‌کند و شیوه استدلال او اساساً نقلی است. نکته محوری در اندیشه سیاسی حکیمی عدالت، انقلاب و اصلاح‌گری است. با توجه به اندک بودن آثار سیاسی موسسین و علاقه‌مندان به مکتب تفکیک، شاید بهتر آن باشد که مواضع سیاسی آنان را در اعمال و رفتارشان جستجو کنیم. رفتار سیاسی تفکیکیان در عمل، بسیار متنوع بوده است و از مشارکت در مبارزات سیاسی تا گوشه‌نشینی و حتی یافتن توجیه برای استمرار نابسامانی را در بر می‌گیرد. شاید بتوان گفت که نظر قائلان به مکتب تفکیک مبنی بر اکتفا کردن به آیات و روایات سبب شده است که تلاشی برای پردازش جزئیات دیدگاه‌های سیاسی خود صورت ندهند و توجه آنها به سیاست یا در حد کلیات باقی بماند، یا فقط به مداخله موردی در سیاست روز و یا دوری کامل از امور سیاسی باشد.
تبیین رویکردهای غالب روش‌شناختی پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت و توصیف روش‌شناختی رساله‌های دکتری ایران طی سال‌های 1385-1375
نویسنده:
معصومه کیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «تبیین رویکردهای غالب روش‌شناختی پژوهش در حوزه‌ی فلسفه تعلیم و تربیت و توصیف روش‌شناختی رساله‌های دکتری ایران»، از یک سو با توصیف و تبیین رویکردهای غالب (رویکرد استنتاجی و رویکرد تحلیلی)، از سه زاویه‌ی خاص که عبارتند از: الف) تعریف فلسفه‌ی تعلیم و تربیت، اهداف و وظایف آن از منظر هر رویکرد، ب) چگونگی دست یافتن به دانش یا مراحلی که هر رویکرد برای رسیدن به دانش پیش‌بینی می‌کند، ج) ارائه‌ی شاخص‌هایی که معرِّف رویکردهای مزبور باشد، و از سوی دیگر با توصیف و تحلیل روش‌شناختی رساله‌های دکتری، بر اساس شاخص‌های بدست آمده، سعی در پی افکندن یک چارچوب نظری هماهنگ و منسجم درباره‌ی رویکردهای استنتاجی و تحلیلی و نیز ترسیم وضعیت کنونی روش‌شناختی رساله‌های دکتری انجام شده در ایران می‌نماید. در مسیر این بررسی، با روش توصیفی ‌_ استنباطی به بخش نخست، و با روش توصیفی _ تحلیلی به بخش دوم پرداخته شد و نتایج بدست آمده، بیانگر این بود که فلسفه تعلیم و تربیت از منظر رویکرد استنتاجی، ‌همان تفسیر متون فلسفی از نظرگاه تربیتی است و هدف آن کشف و استنتاج اصول، قوانین و نظریه‌هایی درباره‌ی طبیعت انسان، ‌جامعه و جهان و نیز چیستی، چرایی و چگونگی تربیت، و وظیفه‌ی آن، هدایت اعمال تربیتی می‌باشد. از منظر رویکرد تحلیلی نیز، ‌فلسفه‌ی‌ تعلیم و تربیت، به مفهوم و معنی تعلیم و تربیت، کشف و تفسیر مفاهیم موجود در گفتار و کردار تربیتی ناظر است و هدف آن ایجاد یک مجموعه‌ی فراگیر از حقایق مفهومی درباره‌ی تعلیم و تربیت و نیز مشخص شدن مفاهیم و قضایای تعلیم و تربیت و نحوه‌ی کاربرد و استعمال آن‌ها می‌باشد. همچنین مراحل دست یابی به دانش و نیز شاخص‌هایی که معرِّف این دو رویکرد باشد بدست آمد.در بخش دوم نیز نتایج بیانگر وضعیت نامطلوب روش‌شناختی رساله‌های دکتری ایران می‌باشد.
  • تعداد رکورد ها : 5298