جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5298
ترجمه جواهرالبلاغه سید احمد هاشمی با مقدمه‌ای در تطور علم بلاغت
نویسنده:
بالغ صمدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از جمله علومی که دربین سایر علوم از فضیلت والایی برخوردار است علم مربوط به فهم معانی راستین کلام‌الهی است ; کلامی که تعالیم مقدس و اهداف و آرمانهای اصیل اسلامی و انسانی نشات گرفته از آن است و نزول آن سبب پیروزی و توفیق پیامبر (ص) عرب زمان درمیدان فصاحت عرب می‌باشد. قرآن کریم که به زبان عربی نازل گردیده، مسحون از الفاظ زیبا و معانی باریک و دقیق است و مطالعه آن هر سخنور و سخن سنج را به اعجاز وامی‌دارد. زبان عربی علاوه براینکه زبان دینی ماست بیش از چهارده قرن است که با زبان فارسی پیوند مستحکم دارد و ما برای فهم معانی کلام الهی و پی بردن به عمق اعجاز، همراه با ایجاز آن ناگزیر از تعلم زبان عربی و فراگرفتن علوم و فنون مربوط به آن هستیم . علوم و فنونی که تدبر و تعقل درآن مارا در تحقق آرمانهای ملکوتی و معنوی یاری خواهد داد. و انس و الفت و آشنائی ما را با کلام وحی دو چندان خواهد کرد. نشر و گسترش علوم‌اسلامی و فرهنگ قرآنی میسر نمی‌شود مگر بوسیله پرداختن به آثار بلاغی ادبی عربی و ترجمه آنها به زبان فارسی . و دراین امر مهم بسیاری از علما و فصحی و ادبای نکته سنج و سخنور گامهای موثری برداشته هریک به نوبه خود خدمات ارزنده‌ای ارائه داده‌اند. این همه پرداختن به علوم و آثار ادبی-بلاغی و تحقیق و ترجمه آنها حاکی از اهمیت زبان عربی است که کلام وحی بدان زبان نائل شده است . ازجمله علومی که ما را در فهم عمیق معانی نغز و پرمغز کلام خدا یاری می‌بخشد علم بلاغت و فصاحت است که علمای پیشین به تفحص و تعقل درآن پرداخته نسبت به ترویج آن درمیان ملل و اقوام گوناگون اقدام نموده‌اند. در دهه علمای اخیر خصوصا بعداز پیروزی انقلاب اسلامی که هدفش نشر و گسترش علوم اسلامی در سایه پیام‌های روشنگرانه و راهنمائیهای حکیمانه قرآن کریم است تالیف و ترجمه آثار و علوم قرآنی و بلاغی از زبان عربی به فارسی و بالعکس اهمیت بسزایی یافته است . لذا ترجمه متن از بلاغی عظیم و گرانقدر جواهرالبلاغه مرحوم سید احمد هاشمی (1978-1943 م)، ادیب و محقق و استاد فقیه جامع‌الازهر را که صاحب ده‌ها جلد کتاب گرانقدر در انواع مختلف علوم ادبی است و خود او در آغاز کتاب از آنها نام برده است . درمورد سلیقه مولف به‌اختصار می‌گویم که وی کتاب خود را با خطبه‌ای در ستایش خداوند عزوجل و پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و صحابه آغاز کرده، به دنبال آن مقدمه‌ای در فصاحت و بلاغت آورده است سپس کتاب را در سه فن معانی و بیان و بدیع نگاشته و هر فنی را به بابها و فصل‌ها تقسیم نموده‌است و در هر فصلی بعداز تعریف و توضیح عناوین، شواهدی را از آیات قرآن کریم و احادیث و آثار منظوم و منثور شعرا و ادبای عرب ذکر کرده است . دراینجا لازم می‌بینم اشاره‌ای کوتاه به نحوه ترجمه کتاب داشته باشم . ترجمه کتاب ((جواهرالبلاغه)) از چاپ سوم 1368 متن عربی با رعایت امانت و صداقت ، بدون هیچگونه دخل و تصرفی صورت گرفته است . مواردی که لازم بود در پاورقی نوشته شود شماره‌گذاری شده، به صورت مجموعه‌ای درآخر هرباب تحت عنوان یادداشت‌ها و منابع و ماخذ آمده است .
حل مشکل اختلافات بدیع‌القرآن در راستای تدوین فرهنگی جامع
نویسنده:
امه‌الله ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم بدیع در کنار معانی وبیان ، یکی از علوم سه گانه ای است که به طور کلی تحت عنوان «علوم بلاغی» نام گذاری شدهاند. از همان قرون اولیه اسلامی به دلیل توجه به بعد ادبی قران کریم، تدوین کتب بدیع القرآن رواج یافت ومولفان این کتابها با توجه ودقت در ارتباطی که بین الفاظ قرآن کریم است وتدبر در جنبه‌ی بلاغی کلام الهی متوجه زیبایی هایی شدند که اگر از آنها چشمپوشی میشد، در درک سخن حق دچار لغزش میشدند واز طرفی، روشنگری نسبت به رابطهی الفاظ باعث فهم دقیق تر آیات میگردید. همچنین از همان آغاز، ادیبان وسخن‌شناسان در پی نام گذاری آن زیباییها برامدند. این نام گذاریها در آغاز شامل تعداد معدودی بود و به مرور زمان هم بر تعداد آنها افزوده شد وهم در ذیل هر عنوان تقسیم بندیهایی ایجاد گردید، لیکن همین افزایش نام گذاری ها و تقسیمات، در کتب بعدی باعث ایجاد اختلالات و نابسامانی هایی در عناوین موجود در کتاب های بدیع القرآن گردید؛ طوری که گاه برای یک عنوان تعاریف متعددی میآمد و یا برای یک تعریف عناوین گوناگونی استعمال میشد. در حوزهی مصادیق نیز آشفتگیها کمتر از این نیست. بهخصوص در مورد آرایههایی که به یکدیگر نزدیک ترند، مانند «تفسیر» و «تقسیم» تداخل مصادیق بیشتر دیده میشود. بنابراین و با توجه به نابسامانی های موجود در این کتاب ها، تدوین فرهنگی که علاوه بر بررسی ونشان دادن آشفتگیها به تنظیم مدخل‌های مختلف بدیعی بپردازد، بسیار لازم مینماید.پژوهش حاضر در پی آن است که پس از بررسی تطور تاریخی علم بدیع، خلأ مذکور را پر کند و نقش توجه به بدیع را در فهم کتاب خدا روشن سازد.
تجلی اندیشه های ایرانی اسلامی در گلستان سعدی
نویسنده:
فرض اله واحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سعدی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، عمق اثربخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این پایان‌نامه تلاش شده تا رابطه‌ی میان بخش‌های مختلف گلستان که عموماً لحن و محتوای پندآموز، تعلیمی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی اندیشه‌های ایران شهری، نظیر شاهی آرمانی، فرّه‌ایزدی، توأمان بودن ملک و دین، عدالت، تساهل و تسامح، راستی، مبانی و اصول مکتب اشعری، تقدیرگرایی، جبر و اختیار، حسن و قبح شرعی، همچنین دلایل و زمینه‌های تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری بازگو شده و نشانه‌های این گرایش و تجلی اشعری‌گری وی در باب‌های مختلف گلستان مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در گلستان پادشاهی عطیه‌ی الهی است که باید نشانه‌هایی از فراست، زیرکی، بهره‌مندی از اصل و نسب عالی در او باشد. وی باید در جولانگاه حکومت از پشتیبانی فرازمینی بهره‌مند باشد، که این امر با فرّه ایزدی و با تعبیر ظل‌الله بودن میسر می‌شود. چنین پادشاهی باید به عدل آراسته باشد، چرا که استحکام پایه‌های یک حکومت منوط به رعایت عدالت است. پادشاه باید به فضایل دین‌داری، حلم و مدارا نیز آراسته باشد، که این امر هم با راستی، نیکی و پرهیز از دورغ مستحکم‌تر می‌گردد. اصولاً زندگی بدون راستی موجب گسستن پیوند اجتماعی است. در نتیجه آرمان‌شهر که نمادی از یک واقعیت آرمانی برای گریز از بی‌نظمی است، تحقق می‌یابد و نهایتاً عنصر تقدیر و نشانه‌های گرایش به اشعری‌گری سعدی در گلستان استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث علم کلام چون «رویت الهی»؛ «عدل الهی»؛ «جبر و اختیار» و ... طبقه‌بندی و تشریح شده است.
تأثیر عوامل غیر معرفتی در کسب معرفت شهودی از منظر قرآن
نویسنده:
محمدرضا کرم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این طرح در مورد تأثیر عوامل غیر معرفتی در کسب معرفت شهودی از منظر قرآن است.شهود درک بی واسطه و مستقیم معارف است.چون انسان باید به کمال لایق انسانیت خویش برسد، باید سطح آگاهی او بالا برود.از طرفی هر چه درک او از خود و محیط اطراف خود بیشتر باشد، امکان رسیدن به این کمال بیشتر است. پس بهترین نوع معرفتی که می تواند حاصل کند معرفت شهودی است.این معرفت هم قابل اکتساب است و در جهت رسیدن به آن عوامل و موانعی وجود دارد که باید رعایت شوند.عوامل هم دو دسته اند. یا معرفتی هستند یا غیر معرفتی. هدف ما بررسی عوامل غیر معرفتی می باشد.قرآن به وجود این عوامل اذعان و اعتراف دارد.این مسأله هم ثبوتا و هم اثباتا قابل اثبات است. عوامل غیرمعرفتی عبارتند از: الف: عوامل تخلیه ای یا همان موانع شهود.که عبارتند از:الف :شیطانب: غفلتج : پیروی از هواهای نفسانی.د:علم زدگی ه :انواع گناهو:تمام ابعاد خودبینی ز: تعلق به دنیاب: عوامل تحلیه ای یا عوامل پیش برنده:الف:توبهب:زهد ج: ریاضات شرعیهد:استاد (مرادو پیر)ه:تقویو:جهادز: اخلاصاین عوامل مقدمی هستند.بعضی از این عوامل باید ترک شوند و اگر نبودند سالک نباید ابدا سراغ آنها برود و برخی دیگر باید در وجود سالک نهادینه شوند تا معرفت شهودی ایجاد شود.شهود واقعی مبتنی بر این عوامل است و انسان، با تمسک به آنها، زمینه ی رسیدن به معرفت شهودی را فراهم می کند. این طرح فلسفی است زیرا راههای رسیدن به گونه ای معرفت را بیان می کند که در مباحث معرفت شناسی مطرح می شود
دراسه أسلوبیه فی سوره الأنعام
نویسنده:
سمانه قلاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبررسی سبک شناختی در سوره ی انعامبه کوششسمانه قلاوندسبک شناسی یکی از شاخه های نقد ادبی است که از دانش زبانشناسی و بلاغت درتحلیل متن بهره می جوید و در بررسی نقدی و ادبی اثر برسه عنصر اصلی متن، نویسنده و مخاطب تکیه می کند. با توجه به اینکه سوره های قرآنی از فنی ترین متن های ادبی هستند، بهترین متن ها برای بررسی سبک شناختی هستند و سوره ی انعام به دلیل اینکه یک تابلوی زیبا از تصویرپردازی و انتخاب واژگان مناسب با بافت متن هست موضوع این پژوهش قرار گرفت. روش پژوهش هم روش تحلیلی توصیفی انتخاب شد.پژوهش حاضر پس از مقدمه به بررسی مبانی نظری سبک شناسی(الأسلوبیه) پرداخته و در آن از تاریخچه مطالعات سبک شناسی، تعریف سبک شناسی و ارتباط آن با بلاغت و نقد ادبی و علم زبانشناسی و روش های مشهور تحلیل سبک شناختی سخن به میان آورده است. در فصل سوم و چهارم به بررسی سبک شناسی سوره ی انعام پرداخته شده است. در این دو فصل از پیوندهای دلالی میان واژگان و عبارات که شامل چند معنایی و تقابل بین واژگان و بافت متن هست سخن رانده شده است. و نیز به بررسی سبک شناسی بلاغی در سوره پرداخته شده است که در آن از ظواهر سبک شناختی، سبک شناختی تصویر و بدیع و در پایان هم از هماهنگی فنی و موضوعی در سوره سخن گفته شده است.این سوره تابلویی زیبا از هنرنمایی زبانی و تصویری در کلام قرآنی است، این هنرنمایی فنی و زبانی در خدمت هدف دینی سوره بیان اصول سه گانه ی عقیده،توحید، نبوت و معاد قرار گرفته است. تکرار اولین ویژگیسبک شناختی در سوره است که به عنوان ابزاری برای تأکید توحید و یگانگی خداوند و دعوت مخاطب به سوی راه رستگاری به کار برده شده است. دومین ویژگی سبک‌شناختی تقابل و تضاد در سوره است که در قالب تضاد واژگان و تصویرهای ادبی در سوره نمودار می شود و سومین ویژگی هم کاربرد تصویرهای تشبیهی در سوره است که بیشتر این تشبیه هابه دلیل هماهنگی با روحیه و فکر مخاطب، ساده و محسوس است. و چهارمین ویژگی بارز سبک شناختی در سوره فواصل قرآنی آهنگین در سوره است که متناسب با وحدت موضوعی و موسیقیایی در سوره تکرار می‌شود.
تأثیر آموزه های بلاغی (علم معانی) در ترجمه ازعربی به فارسی
نویسنده:
علی زاهد پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسلّم است که برای تحقق یک ترجمه مطلوب، شناخت سطوح مختلف زبانی که در متن مبدأ به‌کار رفته، بایسته است. یکی از این سطوح سطح بلاغی (در اینجا علم «معانی») است که اگر مترجم از پیچ و خم آن آگاه نباشد، در بیان مراد گوینده/نویسنده به خطا خواهد رفت. بنا بر این علم معانی با فن/علم ترجمه پیوندی تنگاتنگ دارند.در این رساله که شامل یک مقدمه و چهار فصل است، نخست و در مقدمه به اهمیت مباحث بلاغی به‌ویژه مباحث «علم معانی» پرداخته شده؛ همچنان‌که از نوع و سبب تقسیم‌بندی مباحث علم معانی نیز سخن رفته است. آنگاه در فصل اول حالات اِسناد خبری و مسند الیه بیان شده است. فصل دوم از احوال مسند و متعلقات فعل و در فصل سوم از شیوه‌های قصر/حصر و نیز انواع کلام انشائی و ترجمه آنها به فارسی سخن گفته است؛ و نهایتاً فصل چهارم به مباحث فصل و وصل و ایجاز و اطناب و مساوات پرداخته شده است. در پایان هر بخش و هر فصل نیز نتیجه‌گیری آمده است.روش تحقیق چنین بوده که نخست احوال مختلف عارض بر کلام ـ که نمود آن در اجزای آن یعنی: مسندٌ الیه، مسند و متعلقات فعل است ـ بیان گشته و سپس با بیان چگونگی ترجمه هر یک از این موارد، نظریه مطرح‌شده، بر مثال‌هایی که خطیب قزوینی و تفتازانی به‌ترتیب در تلخیص المفتاح و مختصر المعانی زده‌اند، تطبیق گشته است. همچنین طرق حصر که بسیار هم پرکاربرد است، نخست در زبان عربی و سپس فارسی بیان شده، آنگاه شیوه ترجمه هر کدام، با تطبیق بر مثال‌های این دو کتاب و آیات قرآن ذکر گردیده است. انواع مختلف کلام انشائی نیز به همین گونه مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و نهایتاً مبحث فصل و وصل، همچنین ایجاز و اطناب و مساوات در عربی بیان شده و با تطبیق آن با فارسی، در قالب نمونه‌های مطرح‌شده در این دو کتاب و تکیه بر آیات قرآنی، شیوه ترجمه هر کدام ذکر گردیده است.نتیجه‌ای که این پایان‌نامه به آن رسیده آن است که به سبب مشابهت مباحث علم معانی درزبان عربی و فارسی، بیشنیه مطالب مطرح در بخش معانی، قابل ترجمه به فارسی است. تنها چند مورد از این مباحث، به سبب متفاوت بودن ساختار زبان فارسی از عربی، قابلیت انتقال ندارد. به عبارت دیگر، ساختارهای فارسی در این موارد، مشابه با عربی نیست. این مباحث عبارتند از: التفات، قلب، کَلّا، ایجاز حذف، ضمیر شأن و قصه، بدل اشتمال. در این موارد ناگزیر یا باید ساختار را تغییر داد یا افزوده‌های ترجمه‌ای بسیار آورد.
اسلوب بیان قرآن از نگاه سید مرتضی در کتاب امالی
نویسنده:
سوده ترقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیشگفتاربا توجّه به جایگاه والا و رفیع علمی و شخصیّتی « سیّد مرتضی » درنزد شیعه و سنّی ،وبا توجّه به علم و سواد و تقوا و نسب ایشان که از طرف مادری با ده واسطه به حضرت علی (ع) و از طرف پدری با پنج واسطه بهحضرت موسی بن جعفر ، امام کاظم (ع) می رسد واز طرفی نیز آل بویه ، دایی مادری ایشان محسوب می شد که در قرن چهارم در مقابل ضعف حکومت عبّاسی به قدرت رسیدند و از شاهان روزگار بودند ، سیّد مرتضی در این فرصت ها با بهره مندی از پدر و مادر و استادان خبره در علوم گوناگون از جمله : « شیخ مفید » : در عـلم کـلام و فـنّ مـناظـره ، « عـبد الرحـیم بن نباته » : در عـلـوم ادبی و فـنّ خـطابه و سـخـنـوری ؛« مرزبانی » در شعر و ادبیّات ؛ « ابو الحسن علی بن حبش کاتب » : در علم حدیث ؛ و ... توانست در تمام زمینه های علمی ، به مدارج بالا دست یابد و نهضت فرهنگی عظیمی را در احقاق حقوق مسلمانان و گسترش تشیّع ، پایه ریزی کند و در کنار مسئولیّت های اجتماعی و سیاسی اش که به او واگذار شده بود ، از جمله : نقابت سادات و إمارت مظالم ، مجالس درسی را تشکیل دهد و کتب متعددّی را در زمینه های : ادبی ، کلامی ، فقهی ، اصولی و تفسیری ، تألیف نماید و مردم ، ایشان را با القاب بسیار محـتـرمی از جمله : ذو الـثـمانـیـن ؛ ذو المجـدیـن ؛ شـریـف ؛ عـلـم الهـدی و مجـدّد الإسـلام می خواندند . از مـیان ده ها کـتـاب تـفـسیـری ایشان ؛ کتاب « غرر الفواید و درر القلائد » ایـشـان ( معروف به : أمالی سیّد مرتضی ) که شامل 80 مجلس درس تفسیری ایشان بوده ( تفسیر آیات و روایات ) و توسّط شاگردانش املاء شده و سپس توسّط استاد تنظیم شده است ؛ از جمله کتبی است که کمتر به عنوان یک کتاب تفسیری به آن اشاره شـده و شایـد به این علت باشد که اکــثر دانشمنـدان وی را در زمینه ی کــتب فـقـهی می شناسند ونظریات تفسیری ایشان به سبک و اسلوب غیر جامع استو تمام آیات قرآن را شامل نمی شود و به ترتیب سور نگاشته نشده .البته : سیّد در میان آثار تفسیری خود در عین اینکه به صورت پراکنده به تفسیر پرداخته ولی آیات قرآن را با چنان مهارتی به یکدیگر ارتباط می دهد که این آیات، مثل زنجیری به یکدیگر متّصل گردیده اند و این نشان از تسلّط و احاطه ی کامل او به آیات قرآن است .و به دلیل تبحُّری که درعلم لغت و ادبیات عرب دارد و احادیث صحیح را به خوبی می داند ،می تواند برای تمام سخنان خود شاهد مثال آورد و با آنها برای مخاطب ،زمینه سازی کند . و در برخی موارد به تفاسیر قبل از خودش نیز نظر داشته است .ازجمله : معانی القرآن فرّاء .( م 207 ) و غریب القرآن ابن قتیبه ( م 206 ) و معانی القرآن و إعرابه از زجّاج ( م 311 ) و جامع البیان عن تأویل آی القرآن از طبری ( م 310 ) ولی به آن هـا إکـتفاء نکـرده و گـامی جـدید در تحلیل آیات و روایات برگـزیـده است ، کـه بی سابقهبوده و هست . تا جایی که در تأیید اغلب نظریات او ، مفسران بعدی نیز نظر و دیدگاه او را در تفاسیرشان ذکر کرده اند : از جمله : التبیان فی تفسیر القرآن از شیخ طوسی ( م 460 ) و مجمع البیان فی تفسیر القرآن از طبرسی ( م 548 ) و روحُ الجِنان و روح الجَنان از ابوالفتوح رازی ( م حدود 550 ) و تفسیر الکبیر فخر رازی ( م 606 ) و تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر نمونه و .....در این رساله ، مباحث تفسیری آیات قرآن در کتاب أمالی تحت عنوان ( تأویل الآیه ) و دریک مورد ، تحت عنوان ( مسأله)از جهت اسلوب هاو فنون بیانی و بلاغی ، بررسی شده، [ از مجموع 80 مجلس درس سید ، تنها70 مجلس تحت عنوان « تأویل الآیه » می باشد که به 66 مجلس آن که دارای مباحث بلاغی است، پرداخته شده ، البته حدود 10 مجلس از جمله [ مجالس 10/ 11/ 12/ 13/ 17/ 18 / 19 / 20 / 21 / 32 ] بطور کامل به تأویل خبر اختصاص دارد و در میان حدود 20 مجلس از جمله [ مجالس 1/ 3 / 4 / 5/6/8/15 / 25 / 27 / 30 / 31 / 34 / 37 / 48 / 49 / 53/ 64/ 65 / 68 / 79 ] مبحثی تحت عنوان تاویل خبر ذکر شده کهتحقیق آن از حیطه ی کار نگارنده خارج بود]لازم به ذکر است ، با توجه به اینکه متن کتاب امالی سید مرتضی موسوم به ( غررالفواید و دررالقلائد ) به زبان عربی است و تاکنون ترجمه ی آن به چاپ نرسیده ، ابتدا متن عربی این مجالس به فارسی ترجمه شده و در این زمینه به برخی از پایان نامه ها ی مربوط به ترجمه مباحث تفسیری سید مرتضی در دانشگاه های مختلف مراجعه شده است . و در ترجمه مباحث تفسیری هرکجا ، عنوان و کلمه یا جمله ای به مطالب سید مرتضی جهت توضیح ، اضافه شده ، داخل کروشهقرار گرفته است . و در مواردی که سید در تفسیر آیه ای ، به ذکر قسمتی از آیه پرداخته و فهم معنای قسمت مزبور ، نیازمند آگاهی از تمامی آیه بوده ، تمامی آیه در صدر کلام عنوان شده است . مباحث بلاغی در کتاب أمالی تحت سه محور: علم بیان ومعانی و بدیع بررسی شده ، و سید گاهی به نام این اسالیب به طور مستقیم و گاه به صورت [غیر مستقیم : یعنی تنها شرح داده و نام اسلوب را نیاورده ] اشاره کرده که جهت سهولت فهم مخاطب و روشن شدن بیشتر آن اسلوب و تأیید وجه بیان شده توسّط سیّد ، با مراجعه به کتب تفسیر ادبی قرآن ، این اسالیب شنایایی شده و در پایان هر مجلس تحت عنوان « تحقیق » اشاره شده است که در برخی موارد به جهت وضوح متن عربی آنها و جلوگیری از طولانی شدن کلام ، از ترجمه ی آنها خود داری شده است.و به جهت اینکه آشنایی قبلی با اسالیب به کار رفته در کتاب أمالی لازم بود ، ابتدا در فصل دوم ، یک یک این اسالیب بیانی با مثال های قرآنی [ غیر از کتاب أمالی ]تعریف شده .در ضـمـن ، متـن عـربی آیـات قـرآن در ایـن رسـالـه از خـط بـه کـار رفـتـه درنـرم افـزار «جامع التفاسیر قرآن» گرفته شده و شاید نوع خط با خط معمول قرآن در برخی کلمات تفاوت داشته باشد ، همچنین در ترجمه آیات ، از ترجمه ی فارسی و روان و دقیقآقای مکارم شیرازی استفاده شده. و درذیل بیان مجالس تفسیری سید مرتضی اگر نام شخصی داخل گیومه ، برده شده ، در قسمت آخر پایان نامه شرح حال مختصری از او تحت عنوان « فهرست اعلام »آمده است. وخلاصه ی تمامی اسالیب بیانی نام برده شده در این رساله به صورت یک جدول در فصل آخر بیان شده است . همانطور که می دانیم ، قرآن کریم ، سراسر اعجاز است و این اعجاز بیشتر در زمینه ی فصاحت ( در محتوا) و بلاغت ( در الفاظ) آیات آن می باشد. و از همان سال های آغازین نزول آن ، حضرت علی (ع)در میان مباحث تفسیری خود ، به جنبه های بلاغی آیات اشاره کرده اند همانطور که در کتاب نفیس خود « نهج البلاغه » دریای فصاحت و بلاغت ایشان به چشم می خورد .پیرو سخنان ایشان ، افرادی همچون جاحظ ، ابن قتیبه ؛ إبن معتز ، مبرّد ؛ عبد القاهر جرجانی ؛ إبن أبی الأصبع ؛ سکاکی ؛ خطیب قزوینی ؛ ابو عبیده ؛ سیّد مرتضی و ...با تألیف کتب بلاغی خود این علم را مخصوصاً در زمینه ی اعجاز آیات قرآن پرورش دادند .و از جمله دلایلی که سیّد به این عـلم روی آورد ، این بود که : ازمتکلمان شـیـعـه به شمار می رفت و به ناچار ؛ باید معانی و تفاسیر مختلف کلام و آیات را می دانست تا بتواند آنها را از معانی ظاهری اش که با اصول اعتقادی او به ظاهر ناسازگار می آمد ؛ درک کند و آن را از معنای ظاهری ودر بعضی مواضع ، معنای حقیقی ، به معانی مجازی برگرداند ، تا مردم گرفتار دام شبهه نگردند و در مراتب بالاتر بگوییم که : مرتکب شرک خفی نشوند . زیرا اسلوب و روش قرآن منحصر به خود آن است و نظیری ندارد و باید آن را از زبان اهل بیت شناخت و إلّا ( نعوذ بالله ) به گمراهی خواهیم رفتو بر گمراهیمان افزوده خواهد شد ، همچون مردابی که هر لحظه ما را در ظلمت بیشتر فرو می برد و مصداق آیات زیر خواهیم شد :«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُوْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً »(إسراء : 82 ): یعنی : و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مومنان، نازل مى‏کنیم و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمى‏افزاید.و« هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا یَزیدُ الْکافِرینَ کُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً » (فاطر : 39 )یعنی : اوست که شما را جانشینانى در زمین قرار داد هر کس کافر شود، کفر او به زیان خودش خواهد بود، و کافران را کفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چیزى نمى‏افزاید، و (نیز) کفرشان جز زیان و خسران چیزى بر آنها اضافه نمى‏کند.و« وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی‏ هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا وَ ما یَزیدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً »( الإسراء : 41) یعنی : ما در این قرآن، انواع بیانات موثر را آوردیم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمى‏افزاید.و برعکس اگر به آیات آن ( ثقل اکبر ) ایمان آورده و از راه درست با استمداد از ثقل اصغر ( اهل بیت ) بنابر سفارش پیغمبر اکرم در حدیث ثقلین ؛ که قرآن و اهل بیت از یکدیگر جدا نخواهند شد و استمداد از هر دو این ها ما را به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسانید ، عمل صالح کنیم ،به ایمانمان روز به روز افزوده خواهد شد و قرآن مانند موجود صاحب روح و زنده به ما کمک می کند تا به اُفق های بلند معنا پرواز کنیم و مصداق آیات زیر باشیم :« فَأَمَّا الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذینَ اسْتَنْکَفُوا وَ اسْتَکْبَرُوا فَیُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلیماً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیراً »( نساء : 173 یعنی : امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور کامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را که ابا کردند و تکبّر ورزیدند، مجازات دردناکى خواهد کرد و براى خود، غیر از خدا، سرپرست و یاورى نخواهند یافت.) و« وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً »(إسراء : 109 ) یعنی:آنها (بى‏اختیار) به زمین مى‏افتند و گریه مى‏کنند و(تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان مى‏افزاید. « لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ » ( نور : 38 )یعنی : (آنها به سراغ این کارها مى‏روند) تا خداوند آنان را به بهترین اعمالى که انجام داده‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید و خداوند به هر کس بخواهد بى حساب روزى مى‏دهد (و از مواهب بى‏انتهاى خویش بهره‏مند مى‏سازد).« لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَکُورٌ » (فاطر : 30 )یعنی : (آنها این اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است! «وَیَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ» (شورى : 26 )یعنی : و درخواست کسانى را که ایمان آورده و کارهاى نیک انجام داده‏اند مى‏پذیرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزاید امّا براى کافران عذاب شدیدى است! « وَ یَزیدُ اللَّهُ الَّذینَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ مَرَدًّا »(مریم : 76) یعنی : (امّا) کسانى که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان مى‏افزاید و آثار شایسته‏اى که (از انسان) باقى مى‏ماند، ثوابش در پیشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! زمخشری در مقدمه ی تفسیرش به این نکته اشاره نمود که : بدون احاطه بر دو دانش « معانی » و « بیان » نمی توان به تفسیر قرآن پرداخت و ژرفای معانی آن را شناخت .(منبع :زمخشری ، الکشاف ، زمخشری ، جار الله محمود بن عمر ، « الکشاف عن حقایق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل»، ج1 ، ص 16 )و از آنجا که خداوند متعال با نزول این معجزه عظیم ، سخت ترین دشمنان و سخنور ترین امیران بلاغت و بیان را در برابر خویش ، به خموشی کشانده ، چندان که از وضوح این عجز و ناتوانی ، نه تنها به هماوردی آن ، بر نخاسته اند ، که حتّی چـنین انـدیـشه ای را در سـر نـپـروریـده اند ، ازطـرفی هـم امکـان نـدارد ، کـسی که ابـزار فـهـم بلاغی نـظم قـرآن ( علم فصاحت و بلاغت ) را ندارد ، بتواند پی به اعجاز آن ببرد .و من الله التوفیق سوده ترقـّی
بررسی ضمیر شأن و قصه و موارد آن در قران کریم
نویسنده:
مهدیه جعفری ندوشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ضمیر شأن و قصّه ضمیر مفرد غایبی است که به قصد تأکید و مهم جلوه دادن امری در ابتدای جمله بیان شده سپس به وسیله جمله خبری که بعد از آن قرار می گیرد تفسیرمی‌شود این ضمیر از آن جهت کهچیزی‌ به آن عطف نمی‌شود ومورد تأکید قرار نمی ‌گیرد و مبدل منه واقع نمی‌شود و همچنین از وجوه دیگری باسایر ضمایر تفاوت دارد. دانشمندان آن را با نامهای متفاوتی مثل ضمیر شأن،ضمیر أمر،ضمیر حدیث، ضمیر مجهول،هاءالعماد و ضمیر قصّه (در موارد تأنیث آن) می‌شناسند.در قرآن، کتاب آسمانی که از دیر بازمورد توجه دانشمندان مسلمان وغیرمسلمان قرار گرفته و مهمترین الگو ومنبع استشهاد واضعان و دانشمندان علم نحو بوده است بارها ضمیر شأن به کار رفته است.این پژوهش پس از بیاندیدگاه‌های قدما و معاصران در مورد ضمیر شأن و قصّه به بررسی آن در منابع نحوی پرداخته ، سپس به طور کامل احکام و انواع ضمیر شأن و قصّه را بیان می‌نماید.آن گاه به استخراج آیاتی از قر آن کریم که در آنها ضمیر شأن و قصّه بکار رفته، می‌پردازد و آرای دانشمندان علم نحو و تفسیر را در خصوص آنها طرح و بررسی می‌نماید.از مجموع بررسی‌ها چنین به دست می‌آید که ضمیر شأن و قصّه52 مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است که از این تعداد 5 مورد ضمیر قصّه و47 مورد ضمیر شأن می‌باشد و از مجموع آنها در 28 مورد ، دانشمندان و مفسّراناتفاق نظر و در 24 مورد آن اختلاف نظر دارند. که تمامی آنها مربوط به امورمهم و قابل توجّهی مثل وحدانیت خداوند متعال، عدم رستگاری کافران و ستمگران ، فرجام مشرکان و کافران و اجر و پاداش صابران و پرهیزگاران است که توجّه و دقّت مضاعفی را می طلبد. بدون شک به دلیل اهمّیّت این امور و جلب توجّه مردمخداوند متعال برای بیان آنهاابتدا ضمیری را به صورت مبهم(ضمیر شأن وقصّه) آورده سپس آن ضمیر را با ِیک کلام خبری تفسیر نموده است.
مصلحت اندیشی سیاسی در آراء و اقدامات خواجه نصیر الدین توسی
نویسنده:
رویا غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در مورد اقدامات ، آراء و افکار سیاسیخواجه نصیر الدین توسی می باشد . وی از اندیشمندان بزرگ شیعه مذهب قرن هفتم ه. ق بود ، که در اواخر دوران عباسیان و اوایل حکومت مغولان می زیست . خواجه توسینخستین فردی بود که فلسفه و کلام را به طور وسیعی در هم آمیخت. وی علاوه بر نبوغی که در علم کلام و فلسفه داشت ، در منطق ، هیأت و نجوم ، ریاضیات ، طب ، جغرافیا ، تفسیر ، فقه و ... نیز یکی از نوابغ عصر خود به شمار می آید. این پژوهش را با این سوال که حکمت و مصلحت در اقدامات و اندیشه سیاسی خواجه نصیر الدین توسی چه جایگاهی دارد ،آغاز نمودم و در صدد بودم که به بررسی نقش خواجه توسی از یک سو در فرو پاشی خلافت پوسیده عباسی و از سوی دیگر مقدمات تحکیم وحدت ملی در سایه ایدئولوژی شیعی بپردازم . در انتها به این نتیجه رسیدم که خواجه توسی در بر اندازی خلافت عباسی توسط مغولان نقش موثری داشت و به درون دستگاه مغولان در ایران که ایلخانان نامیده می شدند راه یافت و از رهگذر همکاری با مغولان به اقدامات مفید و موثری برای اسلام و ایران دست زد و در نهایت با اقدامات خود زمینه ساز رسمی شدن مذهب تشیع در ایران گردید.
حقیقت و مراتب علم الهی در حکمت متعالیه
نویسنده:
محمدجواد نبوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علم در حکمت متعالیه امری وجودی و دارای مراتب است. علم واجب به ذات خود، و علم او به موجودات، قبل از ایجاد و بعد از ایجاد آن ‌ها، از نوع علم حضوری تفصیلی است ؛ با این تفاوت که علم او به ذات و به موجودات قبل از ایجاد ذاتی است ، اما علم او به اشیا بعد از ایجاد، فعلی است. صدرالمتالهین علم واجب به ذات خود را با ارایه سه برهان که در راس آن‌ها برهان صدیقین قرار دارد، ثابت می‌ کند، که بر اساس آن، خداوند به ذات خود عالم بوده، و این دانش و خودآگاهی به‌ شیوه حضوری و اتحاد عاقل و معقول است. از مهم ‌ترین رهیافت‌ های تحقیقی صدرالمتالهین، اثبات علم تفصیلی خداوند به همه موجودات در مقام ذات و پیش از ایجاد است، که از آن به "علم اجمالی در عین کشف تفصیلی" تعبیر نموده است، و اثبات عقلی این علم را بر مبنای دو اصل مهم فلسفی یعنی "بسیط الحقیقه کل الاشیا" و "وحدت حقه حقیقیه" ممکن و مقدور می ‌داند. همچنین صدر المتالهین درباره مراتب علم واجب به ماسوی بعد از ایجاد معتقد است که عالم هستی در نشات‌ های گوناگون و مراتب مختلف برای واجب تعالی مکشوف می ‌شود، و لذا خداوند متعال در چند مرحله به مخلوقات خود عالم است، که این مراتب در نظر وی به ‌صورت علم نهایی، علم فضایی و قدری، جلوه‌ گر است. به نظر ملاصدرا علم حق به ماسوی در مقام ذات، یک علم بیشتر نیست، که از آن به علم عنایی تعبیر می‌شود؛ زیرا تمام موجودات در صقع ربوبی هستند و از خود هستی ندارند، از این رو، در این مرتبه نمی ‌توان مراتب مختلف قائل شد. اما از آن‌ جایی که مظاهر او متعدد هستند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت و در مرتبه فعل می ‌توان گفت علم حق دارای مراتب است، که این مراتب شامل علم قضایی و علم قدری است.
  • تعداد رکورد ها : 5298