آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 56
خداشناسی و انسان شناسی در حکمت خالده با تکیه بر دیدگاه های شوان و دکتر نصر
نویسنده:
زهرا طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده: سنت¬گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می¬گیرد معتقد به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی است که هرگز هم از بین نمی¬رود، واحد است و در قالب¬های گوناگون متجلی می¬شود. علاوه¬براین وسیله¬ی رسیدن انسان به خدا نیز هست. این معنای از سنت بسیار متفاوت است با سنت به معنای متعارف آن یعنی آداب، رسوم و عادت. سنت-گرایان بخصوص شوان معتقدند که در قلب تمام سنن حکمت خالده¬ وجود دارد. برخلاف نظر او که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقة¬الحقایقی می¬داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است نه از راه عقل جزیی، حکمت خالده از نظر نصر "حاوی" مابعدالطبیعه یا علم قدسی¬ است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می-ورزد.حکمت خالده شامل مبانی مابعدالطبیعی یا وجودشناسی، انسان¬شناسی، اخلاق و خداشناسی است. پیروان حکمت خالده را می¬توان منادیان خداشناسی توحیدی در جهان معاصر غرب دانست. دیدگاه آنان نقاط مشترک فراوانی با دیدگاه فیلسوفان و به¬ویژه عارفان مشرق زمین دارد چنان¬که می¬توان مدعی شد که مهم¬ترین مسائل حکمت خالده با رئوس مسائل عرفان اسلامی مشترک ¬است. مهمترین صفات الهی در نظر آنان عدم تناهی، اطلاق و خیریت است که راهگشای مسائل فراوانی است که انسان متجدد در زمینه¬ی خداشناسی با آنها روبروست مسائلی از قبیل خیر و شر و جبر و اختیار که بیش از هرچیز او را به خود مشغول کرده است. در این دیدگاه به تناسب مراتب مختلف وجودی می¬توان از انواع جبر واختیار سخن گفت،گاهی در مرتبه¬ی الهی و قلمرو امر مطلق و گاهی در مرتبه¬ی ¬بشری و قلمرو نسبیت و به اعتقاد نصر انسان تنها در اتصال با این مرتبه که قلمرو جبر و نیز اختیار محض است،کاملاً مختار و نیز مجبور خواهد بود. در بیان او، علاوه بر این جبر که وجه دیگر اختیار کامل است جبر دیگری نیز وجود دارد که به میزان فاصله¬ی انسان از امر مطلق برای او حاصل می¬شود، به معنای استقلال از اراده¬ی الهی است و آن جبر جسمی-روانی است. به اعتقاد سنت¬گرایان راه¬های مختلف وصول به ذات قدسی خداوند از خودشناسی شروع می¬شود. این مسأله به قدری دارای اهمیت است که شوان اصولاً مابعدالطبیعه را چیزی جز خودشناسی نمی¬داند و حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" را به¬عنوان شاهدی بر این مدعا بیان می¬کند و از انواع خودها در مسیر شناخت حق سخن می¬گوید.از این رو با شناخت خود می¬توانیم به شناخت خودِ مطلق نائل شویم. هرچند شوان و نصر هر دو این حدیث را بیان می¬کنند اما دیدگاهشان کمی متفاوت به¬نظر می¬رسد موضوع رساله¬ی حاضر، بررسی برخی از مهم¬ترین مبانی خداشناسی و انسان¬شناسی حکمت خالده است با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل¬کننده¬ی طریق سنت¬گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت¬ دیدگاه-های این دو فیلسوف معاصر، تا با بدست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان¬شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه¬های فلسفی معاصر روشن شود. کلیدواژه¬ها: سنت، حکمت خالده، انسان، خدا، نصر، شوان.
تحلیل معرفت شناختی نظریه وحدت متعالی ادیان
نویسنده:
اکبر قربانی، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
یکی از مسائل مهم در دین پژوهی تطبیقی و نیز در فلسفه دین و الهیات جدید، مساله نسبت میان ادیان است. از سویی تعدد و تنوع ادیان و از سوی دیگر جهانی شدن ناشی از دنیای متجدد، با افزایش توجه و نگاه پیروان ادیان به یکدیگر، دیدگاه هایی همچون حصرگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی را در باب نسبت ادیان به بار آورده است. در این میان، فریتیوف شوان و دیگر سنت گرایان به نظریه «وحدت متعالی ادیان» قائل اند. بنابر این دیدگاه، وحدتی حقیقی در ادیان وجود دارد که درونی و متعالی است. شوان با تاکید بر منشا الهی دین و با تمایز نهادن میان ظاهر و باطن دین یا شریعت و طریقت، و با بهره مندی از مفاهیم و کلیدهای راهگشایی همچون مطلق و نسبی، در بینش و نگرشی مابعدالطبیعی، تنوع ادیان را ناشی از گوناگونی وحی ها، متناسب با ظرفیت ها و قابلیت های بشری می داند. از نظر او، کثرت صور قدسی مانع وحدت حقیقی ادیان در بالاترین مراتب وجود نیست و هرچند بیشتر انسان ها- که اهل ظاهرند، نمی توانند این وحدت برین را فهم کنند، عارفان اهل باطن، با شهود عقلانی و تحقق پذیری معنوی ناشی از تمییز مابعدالطبیعی و تمرکز بر حقایق عقلانی و معنوی، به دریافت وحدت درونی و متعالی ادیان نائل می شوند.
صفحات :
از صفحه 105 تا 137
بررسی نقدهای فریتیوف شوان بر مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم
نویسنده:
محمد جاودان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فریتیوف شوان از دانشمندان طراز اول سنت گرا در آثار پر شمارش، مبانی فلسفی کلامی مدرنیسم را نقد بسیارکرده و بدین شیوه، خبط و خطاهای تجدد مسلکی را بر ملا ساخته است. برخی از نقدها، بدیع نیستند؛ اما نوع پرداخت آنها در کنار جامعیت، سازش ناپذیری، رسوخ تا پایه‌ای‌ترین بنیادهای تجدد و افشای پیامدهای آنها، برنامۀ انتقادی‌ای را که از جنبۀ سلبی تمام به نظر می‌رسد عرضه می‌کند. برنامه‌ای که می‌تواند در اصلاح عیوب جهان متجدد، ما را یاری رساند، خود باختگی‌ها را در برابر هیمنه و سیطرۀ تجدد بی مایه سازد و در دگرگونی رویکرد جهان متجدد به دین و سنت، کارساز افتد و اسباب اقبال به ارزش‌های بسیار آنها را فراهم آورد. فصل نخست این تحقیق، به ملاحظات کلی، ایضاح مفاهیم اصلی مثل سنت، مدرنیسم، و سیر تاریخی آن از نظر شوان و فصل دوم به زندگی، آثار و اندیشه‌های شوان پرداخته است. فصل سوم و چهارم، به ترتیب، نقدهای ناظر به تجدد مسلکی فلسفی و تجدد مسلکی علمی را ذیل عناوینی اصلی چون: عقلی مسلکی، تجربی مسلکی، مادی مسلکی، بشری مسلکی، تکامل مسلکی، روانشناسی مسلکی و مانند آنها گزارش کرده‌اند که ده‌ها عنوان فرعی ذیل آنها گرد آمده است. هریک از این عناوین سنگ بنایی از عمارت تجدد مسلکی است که به نحو مستقیم فلسفی و غیر مستقیم کلامی است. پیش داوری در عین وانمود به خلوّ تحقیق از آن، مسلک سازی در عین مخالفت با هر دین و مسلک، مقصور ساختن عقل در عقل جزوی، محصور نمودن علم در علم تجربی و بدین شیوه نفی خدا و تعالی، انسان را بر مسند خدا نشاندن و به حکم صدفه و تکامل، او را در عداد حیوانات شمردن، دین ستیزی و سنت زدایی و در نتیجه هدیه کردن پوچی، نومیدی، اضطراب، بمب هسته ای، ویرانیِ زیست محیط به بشر و جز اینها، شماری از نقد‌های بسیار شوان بر مبانی مزبور است. فصل فرجامینْ به بررسی خودِ آن نقد‌ها پرداخته است: نقدهایی که از یک سو جامع، قاطع، مبنایی و بنیادی می‌نمایند؛ از سوی دیگر دشواریاب، مبهم، گاه زیاده روانه و بیشتر ذوقي و اقناعي به نظر می‌نمایند تا استدلالی. درمجموع، این نقدها از جهت سلبی کامیاب به نظر می‌رسند، چون کاستی‌ها، ضعف‌ها، مشکلات و ناروایی‌های تجدد و تجدد مسلکی را آفتابی می‌کنند. اما از جهت ایجابی ناکام نشان می‌دهند؛ چون بدیلی برای تجدد و دنیای برآمده از آن پیش نمی‌نهند. گویا نتيجۀ کلّ برنامۀ انتقادی شوان، آن است که انسان بر سر دوراهيِ انتخابِِِ يکي از دو بديلِِ تجدد و سنت است: یا تجدد یا سنت. اين نتيجه، درست، به يکي از نقدهاي رايج شوان که آن را «دوراهه انگاري» ناميده، دچار می‌نُماید. اگر راه چاره، کنار نهادن تجدد و بازگشتن به عهد سنت است، این راه نه ممکن است و نه مطلوب. پس راه و چاره‌ای دیگر می‌باید. آن چاره چیست، آن راه کدام است؟ درپاسخ بدین پرسش مهم، آثار شوان خموش‌اند.
نقد سنت بر سنت نماها
نویسنده:
فروزان راسخی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
امروزه با گروه‌های زیادی مواجهیم که دم از معنویت می‌زنند و به رغم تنوع و تکثری که دارند همگی به نوعی فلسفه جاودانه قایلند که اصول و مبانی آن در طی اعصار دستخوش تغییر و تحول نمی‌شود. این گروه‌ها در عین اعتقاد به این سنت جاودانه از فرهنگ غربی متجدد انتقاد می‌کنند و نقاط ضعف جدی‌ای را برای آن برمی‌شمرند، از جمله این انتقادات می‌توان به نقد گرایش‌های دوگانه انگارانه و تقلیل گرایانه فرهنگ غربی متجدد اشاره کرد که موجب نفی ایمان و بها دادن افراطی به عقل استدلال‌گر شده است و این دو عامل، بحران معنوی جهان کنونی را به بار آورده است. اما در میان این جریانات معنویت گرا‌، جریان سنت گرایی در عین اعتقاد به سنت جاودانه و نقد فرهنگ غربی متجدد شیوه نقد گروه‌های مدعی معنویت را زیر سؤال می‌برد و آن را برخاسته از همان فرهنگ غربی می‌شمارد. در نهایت مهم‌ترین نقطه ضعف جریان‌های معنویت گرا در جهان معاصر از نظر سنت گرایان شیوه التقاطی آن‌هاست که منجر به جدایی این جریان‌ها از ادیان الهی و ظهور دین‌های جدید برساخته بشر شده است. در این مقاله ابتدا با معرفی جریان‌های مدعی معنویت در جهان معاصر خصایص اصلی آن‌ها را برشمرده‌ایم. پس از آن، نقد این جریان‌ها بر فرهنگ غربی متجدد مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نقد سنت گرایان بر این شیوه نقد مطرح شده است. به ویژه معیارهای اصالت و معنویت گرایی راستین توسط سنت گرایان مورد تأکید قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 47 تا 66
خداشناسی و انسان‌شناسی در حکمت خالده با تکیه بر دیدگاه شوان و دکتر نصر
نویسنده:
زهرا طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سنت‌گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می‌گیرد معتقد به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی است که هرگز هم از بین نمی‌رود، واحد است و در قالب‌های گوناگون متجلی می‌شود. علاوه‌براین وسیله‌ی رسیدن انسان به خدا نیز هست. این معنای از سنت بسیار متفاوت است با سنت به معنای متعارف آن یعنی آداب، رسوم و عادت. سنت-گرایان بخصوص شوان معتقدند که در قلب تمام سنن حکمت خالده‌ وجود دارد. برخلاف نظر او که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقه‌الحقایقی می‌داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است نه از راه عقل جزیی، حکمت خالده از نظر نصر "حاوی" مابعدالطبیعه یا علم قدسی‌ است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می-ورزد.حکمت خالده شامل مبانی مابعدالطبیعی یا وجودشناسی، انسان‌شناسی، اخلاق و خداشناسی است. پیروان حکمت خالده را می‌توان منادیان خداشناسی توحیدی در جهان معاصر غرب دانست. دیدگاه آنان نقاط مشترک فراوانی با دیدگاه فیلسوفان و به‌ویژه عارفان مشرق زمین دارد چنان‌که می‌توان مدعی شد که مهم‌ترین مسائل حکمت خالده با رئوس مسائل عرفان اسلامی مشترک ‌است. مهمترین صفات الهی در نظر آنان عدم تناهی، اطلاق و خیریت است که راهگشای مسائل فراوانی است که انسان متجدد در زمینه‌ی خداشناسی با آنها روبروست مسائلی از قبیل خیر و شر و جبر و اختیار که بیش از هرچیز او را به خود مشغول کرده است. در این دیدگاه به تناسب مراتب مختلف وجودی می‌توان از انواع جبر واختیار سخن گفت،گاهی در مرتبه‌ی الهی و قلمرو امر مطلق و گاهی در مرتبه‌ی ‌بشری و قلمرو نسبیت و به اعتقاد نصر انسان تنها در اتصال با این مرتبه که قلمرو جبر و نیز اختیار محض است،کاملاً مختار و نیز مجبور خواهد بود. در بیان او، علاوه بر این جبر که وجه دیگر اختیار کامل است جبر دیگری نیز وجود دارد که به میزان فاصله‌ی انسان از امر مطلق برای او حاصل می‌شود، به معنای استقلال از اراده‌ی الهی است و آن جبر جسمی-روانی است. به اعتقاد سنت‌گرایان راه‌های مختلف وصول به ذات قدسی خداوند از خودشناسی شروع می‌شود. این مسأله به قدری دارای اهمیت است که شوان اصولاً مابعدالطبیعه را چیزی جز خودشناسی نمی‌داند و حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" را به‌عنوان شاهدی بر این مدعا بیان می‌کند و از انواع خودها در مسیر شناخت حق سخن می‌گوید.از این رو با شناخت خود می‌توانیم به شناخت خودِ مطلق نائل شویم. هرچند شوان و نصر هر دو این حدیث را بیان می‌کنند اما دیدگاهشان کمی متفاوت به‌نظر می‌رسدموضوع رساله‌ی حاضر،بررسی برخی از مهم‌ترین مبانی خداشناسی و انسان‌شناسی حکمت خالده است با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل‌کننده‌ی طریق سنت‌گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت‌ دیدگاه-های این دو فیلسوف معاصر، تا با بدست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان‌شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه‌های فلسفی معاصر روشن شود.
بازشناسی و امکان سنجی علم دینی بر مبنای نظریه علم مقدس سنت گرایان
نویسنده:
مسعود فکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از مبانی سنت گرایانی چون سیدحسین نصر، فریتیوف شوئون و رنه گنون، نظریه علم قدسی است. با استفاده از این مبنا می توان نظریه ای را در خصوص علم با وصف دینی به طور عام یا وصف اسلامی به طور خاص بازسازی و تبیین نمود. این بازسازی نشان می دهد که سنت گرایان را می توان در عداد طرفداران علم دینی تلقی کرد. در این مقاله، با توضیح مفاهیم همچون علم مقدس، سنت و سنت گرایی، به ملاک های طبقه بندی نظریات علم دینی اشاره شده، و تقسیم بندی نظریات علم دینی به صورت نظریات حداقلی، حداکثری و میانه، و نیز تقسیم بندی به صورت نظریات تهذیبی، تاسیسی و تلفیقی، تحلیل شده است. بازسازی دیدگاه سنت گرایان نشان می دهد که بنابر مبنای علم مقدس - در عین اختلافی که میان نظریه پردازان آن هست - می توان از علم دینی با رویکرد تهذیبی سخن گفت و علوم سنتی را به عنوان نمونه هایی از علم دینی نشان داد. به صورت خاص می توان گفت که در نگاه سیدحسین نصر، علوم با وصف اسلامی تحقق یافته اند و در دوره معاصر باید به آن ها توجه کرد، به عبارت دیگر، علوم اسلامی باید احیا گردند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 46
بررسی تطبیقی نظریه پلورالیسم دینی از منظر شوآن و ملاصدرا
نویسنده:
محمد شیروانی ، حبیب الله دانش شهرکی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علمای هر دینی پیوسته حقانیت آن دین را در نظر داشته‌اند و درصدد اثبات برتری دین خود برمابقی ادیان بوده‌اند. آنان نه‌تنها برای اثبات حقانیت دین خود، بلکه برای بطلان و نقصان ادیان دیگر هم ادله و مدعیات متعدد و متنوعی اظهار کرده‌اند؛ چراکه بر این گمان بوده‌اند که نمی‌شود دو دین در عرض یکدیگر مُحق و مطابق با واقع باشند و به همین دلیل نوعاً به انحصارگرایی ادیان روی آورده‌اند. نظریه پلورالیسم دینی با محوریت جان هیک، ادعای حقانیت جمیع ادیان را مطرح نمود و قائل به کثرت‌گرایی دینی شد؛ نظریه‌ای که می‌توان رد پای آن را در نظرات ملاصدرای شیرازی و فریتهیف شوآن مشاهده کرد. شوآن از الهیون مسلمانی است که در مکتب سنت‌گرایی، با تفکیک ادیان به گوهر و صدف دین، به اتحاد گوهر همه ادیان قائل بود و ملاصدرا از حکمای شیعی است که با طرح نظریه نجات فراگیر خود، مقوله سعادت و نجات را امری تشکیکی و فراگیر در همه ادیان برمی‌شمرد. ملاصدرا و شوآن با اثرپذیری از مبانی عرفانی ابن‌عربی و ارائه ادله متعدد، همه ادیان را محق و مطابق با واقع می‌دانند. این نوشتار با تحلیل تطبیقی به بسط و مقایسه نظرات این دو حکیم مسلمان می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که ملاصدرا، که به نجات همه انسان‌ها معتقد است، یک شمول‌گرای فراگیر است و شوآن، که درصدد پاشیدن گرد حقانیت بر همه تفکرات حوزه دین است، کثرت‌گرایی افراطی است.
صفحات :
از صفحه 173 تا 194
عقل شهودی و شناخت ذات حق از دیدگاه نصر و شووان
نویسنده:
ان شاء الله رحمتی ، پرویز عباسی داکانی ، مائده شاکری راد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت خدا از اهم مسائل معرفتی انسان و یکی از پرسش‏های بنیادین حوزه معرفت‎شناختی است، بدین معنا که شناخت خدا ‏امکان‏پذیر است یا امکان‌ناپذیر؟ به بیان دیگر «خدا» متعلق قوای ادراکی «انسان» قرار می‎گیرد یا نه؟ اگر آری با کدام قوه ادراکی و کدام ساحت وجودی حق قابل ادراک خواهد بود؟ شهود قلبی یا عقل شهودی یا قوه دیگری از قوای ادراکی؟ اگر پاسخ منفی است، مقصود کدام ساحت وجودی حق تعالی است که صید معرفتی انسان نخواهد شد؟ نوشتار حاضر اگرچه عرفانی و مبتنی بر شهود عرفانی نیست، بر مبنای حکمت متعالیه با قرائت دکتر نصر و شوان بر آن است نشان دهد آیا می‎توان با عقل شهودی به شناخت ذات حق تبارک و تعالی دست یافت؟ مقصود از عقل شهودی این است که بدون وساطت مفاهیم ذهنی به شهود حقایق کلی و فراگیر نایل می‌شود که به یک اعتبار در قبال عقل مفهومی و به اعتبار دیگر در قبال شهودهای حسی، دون عقلی و یا شهودهای عرفانی، فراعقلی است. شهودهای حسی حاصل مواجهه مستقیم و بی‌واسطه با اشیای جزئی و مادی است؛ حال آنکه شهودهای عقلی حاصل مواجهه مستقیم با حقایق فراگیر و کلی است و شهودهای فراعقلی که در بیان عارفان مسلمان آمده، شهود «وجه رب» و «اسما و صفات الهی» است. روش نوشتار عقلی- برهانی و رهاورد این است که نصر و شوان باور به عقل شهودی یا بصیرت عقلی دارند که بالاتر از عقل استدلالی بوده و نسبت به آن هم جنبه مبدأ و هم جنبه مقصدبودن دارد؛ زیرا تا بصیرت عقلی نباشد، مواد خام و کافی برای استدلال عقلی نیست تا به معلومات جدیدی دست یابد و معلومات جدید عقل استدلالی باید به مشهودات به کار آید؛ چه اینکه عقل شهودی نوعی درک بی‏واسطه است و دکتر نصر و شوان بر این عقیده‌اند ذات حق تنها با عقل شهودی حاصل‌شدنی است، البته مقام ذات ظهور نایافته و امر نامتناهی برای خداست که از حد و طور ادراک بالاتر است که به الهیات سلبی یا تنزیهی نسبت می‎دهند و نزدیک‌ترین وسیله معرفت به ذات خدا شهود عقلی است.
صفحات :
از صفحه 161 تا 180
بررسی مسأله خلاقیت در هنر سنتی
نویسنده:
شهریار پیروزرام ، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
خلاقیت از مفاهیم رایج در مباحث هنری است. امروزه خلاق بودن و هنرمند بودن یکی انگاشته می‌شوند و اغلب، خلاقیت با نوآوری یکسان دانسته می‌شود. از طرف دیگر باور غالب این است که هنر سنتی، با موضوعات تکراری و کهنه، فاقد خود جوشی و بدیع بودن است. اما بر خلاف نگاه مدرن که خلاقیت و حتی حقیقی بودن را با نو بودن یکی فرض کرده و هنر سنتی را فاقد آن می‌داند، نویسندگان و متفکرانی همچون آناندا کوماراسوامی، تیتوس بورکهارت،[i] رنه گنون،[ii] سید حسین نصر و آن‌ماری شیمل[iii] نه تنها هنر سنتی را هنری خلاق می‌دانند بلکه تنها اینگونه آفرینش‌ها را شایسته اطلاق مفهوم خلاقیت می‌دانند. سؤالی که مطرح می‌شود این‌است که آیا اساساً در هنر سنتی می‌توان از خلاقیت به معنای واقعی کلمه سخن گفت؟ در واقع یک مکتب هنری چارچوب‌های آموزش، تولید اثر، و نیز خلاقیت را انتقال می‌دهد و با این کار هویت و اصالت تولیدات هنری را تضمین می‌کند. نتایج به‌دست آمده در این مقاله نشان می‌دهد که هنر سنتی دارای اصولی است که بر اساس آن می‌توان از خلاقیت به معنی خاص آن سخن گفت.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
گوهر و صدف دین از دیدگاه عارفان مسلمان و سنت گرایان استعلایی (با تأکید بر دیدگاه سیدحیدر آملی و فریتیوف شوان)
نویسنده:
خدیجه تبریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث از «گوهر و صدف دین» یکی از موضوعات رایج در دین‌پژوهی نوین است که در بسیاری از مباحث مطرح در این حوزه، نقشی مبنایی و محوری دارد. این بحث در گذشته نیز ذیل عناوینی همچون «شریعت، طریقت و حقیقت»، «ظاهر و باطن»، «اصل و فرع»، و «پوست و مغز (قشر و لبّ)» مطرح بوده است.در میان عالمان و متفکران جهان اسلام، عارف شیعی،‌ سیدحیدر آملی یکی از شاخص‌ترین کسانی است که به این بحث پرداخته‌اند. وی از همه اصطلاحات یادشده، در این بحث بهره گرفته؛ اما تعبیر سه‌گانه نخست، در آثار او پرکاربردتر است. علت آن نیز این است که نگاه تثلیثی بر کل نظام فکری سید سایه انداخته است. وی همچنین ضمن تقسیم هرکدام از اصول و فروع دین به پنج قسم، تفسیر خاص هر کدام از اهل شریعت، طریقت و حقیقت را از این آموزه‌ها متمایز از دیگری می‌داند؛ با این تأکید که هیچ‌گاه افراد گروه‌های بالاتر، اعتقادات و اعمال مربوط به گروه‌های پایین‌تر را کنار نمی‌گذارند.فریتیوف شووان یکی از پیشگامان جریان موسوم به «سنت‌گرایی» است؛ جریانی فکری که همه آموزه‌های اساسی آن را می‌توان با نگاه مورد نظرِ این نوشتار بازخوانی کرد. مقصود این گروه از سنّت «حقایق همیشگی و همه‌جایی» است. در واقع،‌ سنت گوهری است که در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون، صدف‌‌های مختلفی آن را احاطه کرده‌اند. به گفته شووان، اکتشاف حقایق یادشده، به دست گروه‌های زیر انجام می‌گیرد: عارفان ، روحانیون و حکیمان الهی. سنت‌گرایان همچنین بر وحدت متعالی ادیان تأکید می‌ورزند. بر اساس این آموزه، ادیان موجود در باطن و گوهر با یکدیگر وحدت دارند؛ اما در سطح ظاهر و از نظر صدف، هیچ دینی دارای اعتبار مطلق نیست. همچنین، از نظر شووان، همه ادیان دارای ظاهر و باطنی هستند؛ باطن چون از امر مطلق سرچشمه می‌گیرد، مقتضیات نامحدودی دارد؛ اما ظاهر امری نسبی است و بنابراین مقتضیات آن هم محدود است. شووان به بررسی عوامل صدف‌ساز نیز پرداخته و برای مثال، برخی از خصلت‌های اعراب را در شکل‌گیری صدف اسلام موثر می‌داند.لایه‌بندی دین، ارائه تعریفی مشابه از حقیقت و سنت، وجود اصطلاحاتی مشترک، و دسته‌بندی انسان‌ها متناظر با تقسیم دین به سه‌لایه، از شباهت‌های میان دو دیدگاه یادشده است. از میان تفاوت‌های دو مکتب نیز می‌توان موارد زیر را برشمرد: سیدحیدر برخلاف شووان، بحث گوهر و صدف دین را مقدمه‌ای برای کثرت‌گرایی دینی نساخته است. همچنین آنچه شووان و سنت‌گرایان از سنت مراد می‌کنند، و از گوهر بودن آن سخن می‌گویند، فراتر از ادیان رایج است. سخنان سید در بحث مربوط به گوهر و صدف دین، برخلاف بیانات شووان، بسیار تفصیلی و ناظر به همه اصول و فروع دین است. سرانجام سید بر پای‌بندی به شریعت (و نیازمندی دائمی به صدف) تأکید می‌ورزد؛ اما در آثار شووان چنین تأکیدی دیده نمی‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 56