آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تعابیری از قرآن کریم درباره حضرت زهرا سلام اله علیها (با تکیه بر سوره کوثر)
نویسنده:
میرباقری محسن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در قران کریم درباره مساله امامت و ولایت آیات فراوانی اختصاص یافته است و در این زمینه درباره اهل بیت پیامبر اکرم و به طور خاص حضرت زهرا (س) مباحث زیادی آمده است البته به دلایلی در بیان این حقایق به نام امیر المومنین و امامان معصوم و نیز حضرت فاطمه زهرا (سلام اله علیها) تصریح نشده است. در میان مباحث مربوط به حضرت صدیقه کبری تعابیری بسیار خاص و پرمفهوم وجود دارد در این نوشتار به بیان و توضیح چند مورد از آنها پرداخته می شود. و خصوصا بر تعبیر «کوثر» که صرفا درباره آن حضرت است تاکید بیشتری می گردد. به جز تعبیر «کوثر» تعابیری از قبیل «مشکوه»، «عباد اله»، «القربی» و «اهل البیت» نیز مورد توجه قرار می گیرند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 123
معجزه از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی، قاضی عبدالجبار معتزلی و فخر رازی
نویسنده:
سیاوش میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمین اسلامی در معنا وشرایط معجزه ودلالت آن بر صدق مدّعی دارای اختلاف نظراتی می باشند.این تحقیق به بررسی این اختلافات ازدیدگاه سه متکلم بزرگ جهان اسلام یعنی:قاضی عبدالجبار با گرایش معتزلی وفخر رازی با گرایش اشعری وخواجه با گرایش شیعی پرداخته است.نگارنده به شیوه تحلیلی-توصیفی واستفاده از منابع وآثار مهم این سه متکلم کوشیده است تا درسه فصل مجزا پس ازتعریف لغوی ،به بررسی شرایط معجزه از نظر هریک از این سه متکلم ودر فصل آخر به بررسی شباهت ها وتفاوت های آنها بپردازد.ونتیجه این بررسی این است که: عبدالجبار در تعریف معجزه می‌گوید؛معجزه،فعل حادث وخارق‌العاده ای که خداوند برای تایید انبیاء بر ایشان جاری می‌سازد.و دارای شرایطی از قبیل :1-یا خارج ازقدرت هر موجود محدود باشد یادرحدّ قدرتش.2- پس ازادعای نبوّت باشد.3-مطابق ادّعا باشد.4-مخالف جریانات عادی باشد.5-حقیقتاً یاتقدیرا ازسوی خدا باشد.6-از اموراتی باشد که انجام آن از جهت جنس وصفت سخت ودشوار است. امّا فخر می‌گوید؛معجزه امر خارق‌العاده،مقرون به تحدّی با عدم معارضه که دارای قیودی می‌باشد؛1-قید امر:از جهت این که معجزه عادی وغیر عادی می‌باشد.2-قیدخارق‌العاده:جهت متمایز ساختن مدّعی از غیر مدّعی.3-قیدمقرون به تحدّی:برای شناخت کاذب از صادق ومتمایز ساختن معجزه از ارهاص وکرامت آمده. 4-قید عدم معارضه:برای متمایز ساختن معجزه ازسحر وشعبده آمده است.خواجه درتعریف معجزه می‌گوید:کارهای خارق‌العاده‌ای که دیگران از آوردن آن چه درقسمت سلبی وچه درقسمت اثباتی ناتوانند. و دارای شرایطی ازقبیل:1-مردم ازآوردن آن عاجز باشند.2-ازجانب خدا باشد.3-در دوران تکلیف باشد.4-توام با ادّعا باشد.5-خارق‌العاده باشد. وازطریق این معجزات نبوّت پیامبررا به ثبوت می‌رساند.
عصمت امام از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبد الجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
محمدتقی ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان مکاتب مختلف اسلامی بر معنای عصمت، کیفیت و شیوه‌ی برخورداری معصوم از آن اختلاف نظر دارند. این نوشتار به بررسی ریشه‌ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی قاضی عبدالجبار با گرایش به مکتب معتزلی، امام فخر رازی با گرایش به مکتب اشعری و خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش به مکتب شیعه پرداخته است. نگارنده به شیوه‌ی تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای و جستجو در مهم‌ترین منابع موجود، کوشیده است تا در سه فصل جداگانه پس از تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی عصمت از نظر هر یک از این اندیشمندان، چالش‌ها و کاستی‌های هر یک را به تصویر بکشد و در فصل جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان بپردازد. نتیجه‌ی بررسی این است که قاضی عبدالجبار عصمت را شرط امامت نمی‌داند، فخر رازی، برخورداری عصمت را با قدرت اختیار امام، ناسازگار می‌شمارد.اما خواجه نصیرالدین، با پنج دلیل عقلی که عبارتند از : برهان امتناع تسلسل، برهان حافظ شریعت بودن، برهان وجوب اطاعت، برهان نقض غرض و برهان انحطاط مسأله‌ی عصمت امام را ثابت می‌کند و به شبهه‌ها و اشکالات قاضی عبدالجبار و امام فخر پاسخ می‌دهد. همچنین در دلایل نقلی به آیات: امامت (بقره/124)، اطاعت(نسا/59)، تطهیر(احزاب/33)، صادقین (توبه/119)و ولایت (مائده/ 55) و حدیث متواتر غدیر و منزلت استناد جسته و به شبهه‌ها پاسخ گفته است. به این ترتیب جایگاه عصمت امام بر اساس اعتقادات شیعی، جایگاهی بس استوار و برهانی است و هیچگونه خدشه‌‌‌‌‌ای بر آن وارد نیست.
ایمان از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبدالجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
عبدالله علی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان از نظر عبدالجبار، انجام طاعات و واجبات و نوافل و دوری از زشتی‌ها و محرمات است و از اسماء شرعی و مدح به شمار آمده و صاحب آن، مستحق پاداش می‌باشد. از دیدگاه رازی در لغت، مصدری از «تصدیق» و «امان» و در اصطلاح، تصدیق و معرفت با قلب و اقرار با زبان است و از منظر خواجه در لغت، به معنی «تصدیق» بوده و در اصطلاح، تصدیق قلبی و زبانی، توأمان با یکدیگر است؛ لذا عبدالجبار عذاب فاسق را در آخرت، دائمی دانسته، ولی امام فخر و خواجه نصیر موقت و منقطع می‌دانند. قاضی بر آن است که «قول، معرفت و عمل»، ارکان ایمان را تشکیل می‌دهند، در حالی که رازی «معرفت و تصدیق قلبی»، همراه با «اقرار زبانی» را، جزء ارکان ایمان دانسته و خواجه با اندکی تفاوت، «تصدیق قلبی» و «اقرار زبانی» را، از عناصر تشکیل دهنده‌ی آن معرفی می‌نماید. هر سه متکلم، به نوعی ایمان را ذو مراتب دانسته‌اند، منتها قاضی بر آن است که درجات ایمان، به عمل بستگی دارد و رازی قوام ایمان را به «تصدیق» و «گرویدن به حق» و افزایش و کاهش آن را همانند قاضی، به عمل برمی‌گرداند، ولی نصیر الدین، «ایمان زبانی، تقلیدی، ایمان به غیب، ایمان حقیقی و یقینی» را از مراتب ایمان بر شمرده است. در باب رابطه‌ی ایمان و عمل، بر اساس رأی عبدالجبار، «ایمان و عمل» عینیت دارد، اما فخر و خواجه، قائل به عدم دخول عمل، در حوزه‌ی مفهومی ایمان می‌باشند. عبدالجبار «اسلام» را همانند «ایمان»، از اسماء شرعی و مدح شمرده؛ بنابراین بر اساس دیدگاه او، این دو مقوله با یکدیگر مشابهند. امام فخر و خواجه نصیر نیز، گاهی به تفاوت و گاهی به تشابه این دو مقوله‌ی دینی، نظر داده‌اند و معتقدند، از حیث جایگاه و حکم، اسلام و ایمان مغایر یکدیگرند، ولی از لحاظ شرعی و بعضی آیات قرآن، با یکدیگر مشابهند.
قیام حسینی و انتظار مهدوی
نویسنده:
فاطمه‌سادات آقابراری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قیام امام حسین (ع) در طول تاریخ، اسوه و الگوی تمام قیام ها و فریادهای حق طلبانه و عدالت خواهانه بودن است. این قیام، تبلور حس خداپرستی، خداخواهی و پیاده کردن اوامر و تکالیف الهی و مبارزه با منکرات می باشد.هر چند در این راه امام حسین (ع) مأموریت یافته بود و برای رسالت خویش آماده سفر شد ولی حضور یاران خاص و خانواده اش قیام ایشان را جاودانه تر کرد.قیام حضرت مهدی (عج) جلوه ی دیگری از قیام امام حسین (ع) است و با همان انگیزه و اهداف می باشد. در همین راستا منتظران واقعی امام زمان (عج) باید با بررسی ابعاد قیام امام حسین (ع) و الگوپذیری از راه و روش یارا و خانواده ی امام (ع)، زمینه ی ظهور منجی موعود را مهیا سازند و در راه این رسالت بزرگ ائمه اطهار (ع) ثمر بخش باشند. منتظران با شناخت و معرفت امام از طریق پیراستگی از بدی ها و یا آراستگی به خوبی ها، پیوند با مقام ولایت، کسب آمادگی برای ظهور حجت حق، ارتباط با فقها و مراجع تقلید، دعا برای تعجیل فرج، بزرگداشت یاد امام و غیره، می کوشند تا نقش سعادت آفرین انتظار را همراه با پایداری و شکیبایی بارز کنند.
بررسی تطبیقی آراء فخر رازی، بیضاوی، طبرسی و علّامه طباطبایی پیرامون مفهوم اعراف در قرآن
نویسنده:
مهران احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی اعراف از دیدگاه چهار نفر از مفسران بزرگ اسلامی؛ فخررازی، بیضاوی، طبرسی و علّامه طباطبایی می باشد. رساله حاضر در پنج فصل تنظیم گردیده که فصل اوّل آن به بیان مسئله اعراف اختصاص یافته، فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق، که این مسئله به اسلام مربوط می شود و قبل از اسلام، در ادیان دیگر اثری از موضوع دیده نشده است. فصل سوم روش های تحقیق و ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه‌ای، ضمن جمع آوری آیات و روایات راجع به موضوع، از کتب تفسیر شیعه و سنی به تجزیه و تحلیل محتوای آن‌ها پرداخته است. فصل چهارم به شرح فرضیه ها و پاسخ سئوالات تحقیق یعنی واژه اعراف، جمع عُرْف که محل مرتفع و بلند را گویند. در اصطلاح مکان خاصی میان بهشتیان و جهنّمیان که همچون دیواری مرتفع میان این دو فاصله گردیده است.اعراف یکی از مواقف روز قیامت است، خود قرآن آن را مطرح می کند و در روایات هم به آن پرداخته شده است. بر این مکان بلند دو گروه از انسانها قرار دارند که بر بلندترین نقطه آن بزرگان دین که قرآن با لفظ رجال از آن‌ها یاد می‌کند، قرآن به‌طور آشکار آن‌ها را معرفی نکرده است‌، امّا بیان لفظ رجال در باره آن‌ها حاکی از مقام بلندشان است‌. بر اساس روایات، رجال اعراف پیامبران و اوصیای ایشان هستند که مصداق عینی آن‌ها ائمه مخصوصاً حضرت علی (ع) می‌باشد. از جمله ویژگی‌های آن‌ها شناخت بهشتیان و دوزخیان از روی سیمای‌شان‌، گفتگو با آن‌ها و سر زنش و ملامت دوزخیان است که این اوصاف دلالت بر بزرگی و شرافت رجال اعراف دارد‌.دسته دوم افرادی که حسنات و سیئات شان برابر است، در دامنه های اعراف قرار دارند، منتظر فضل خدا هستند تا آن‌ها را وارد بهشت کند. روایاتی که از ائمه اطهار (ع) در مورد اصحاب اعراف وارد شده، نشان می دهد که دو گروه از انسان ها بر اعراف هستند؛ برخی روایات، رجال اعراف را پیامبران و اوصیای ایشان معرفی کرده و بعضی دیگر، کسانیکه حسنات و سیئات‌شان برابر است. فصل پنجم نتایج حاصل از دیدگاه مفسران مذکور را مورد بحث و بررسی قرار داده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه امام فخر رازی  و علامه طباطبایی درباره نسخ و بداء
نویسنده:
ام کلثوم محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بر اساس تعالیم ائمه‌ی معصومین علیهم السلام شیعه معتقد است خداوند مقدرات خود را در مورد هستی و انسان از روی حکمت تغییر می دهد؛ از این عقیده و مفهوم به "بداء" تعبیر می شود که اکثر علما آن را "نسخ تکوینی" دانسته اند. تحقق بداء در مورد مقدرات مربوط به انسان ها به سبب آن است که برخی اعمال آن ها در سرنوشتشان تأثیرگذار است. در رساله‌ی حاضر دیدگاه امام فخر رازی و علامه طباطبایی در این باره بررسی و مقایسه شده است. دو عالمی که از دو نظام کلامی و اعتقادی متفاوت متأثر بوده اند: یکی از آن ها اشعری و دیگری شیعه جعفری بوده است؛ بنابراین بالتبع در تحلیل صفات حق تعالی و نسبت دادن بداء به خداوند مواضع متفاوتی داشته اند. در راستای هدف رساله که بررسی بداء از نظر این دو اندیشمند و یافتن موارد وفاق و خلاف نظرات آن ها می باشد ـ با توجه به این که هیچ یک بحث مستقلی تحت این عنوان نکرده اند ـ به روش کنابخانه ای آرای این دو دانشمند از میان آثار گوناگون ایشان استخراج، و حتی الامکان بررسی و مقایسه گردید تا موارد اختلاف نظر ایشان به دست آید؛ همچنین روشن گردد که آیا با وجود مواضع اختلافِ اندیشه های ایشان می توان به نکته‌ی وفاقی بین آرای آن ها در این باره دست یافت؛ که بر خلاف ظاهر امر، نکات وفاق و اشتراکی نیز یافت شد.نتیجه: خداوند متعال در هر زمان به نسبتِ اعمال انسان، سرنوشتی را برای او مقدم یا موخر می دارد. حقیقت و باطن این امر ( بداء ) چیزی جز باز بودن دست خداوند نیست و این که او هر لحظه هر چیزی را می تواند تغییر دهد و این چیزی است که فخر رازی هم بدان اعتقاد دارد و از مجموع مطالب وی این امر آشکار می گردد. در هیچ جایی وی نگفته است که خداوند قادر به تغییر مقدراتش نیست. از سوی دیگر یک نتیجه‌ای که از بررسی مطالب فخر رازی به دست می آید وجود تناقض در سخنان اوست. وی علاوه بر اذعان به وجود نسخ، گر چه برای آن مثال از نسخ احکام دینی و آیات قرآن آورده است اما در تفسیر آیه‌ی سی و نه سوره‌ی رعد وجود محو و اثبات و عمومیتش را قبول داشته و برای آن مثال هایی از نسخ در عالم تکوین و نسخ در نزول عذاب زده و در عین حال هم بداء را رد کرده است که این، تناقض در آرای فخر را نشان می دهد؛ اما همین تناقض، خود نشان گر آن است که وی در باطن امر به مفهوم بداء اعتقاد داشته است. خودِ علامه هم نزاع عامه و خاصه را در این مورد لفظی دانسته است. انکار کنندگان چون بداء میان انسان ها را با بداء نسبت به خدا به یک معنی گرفته اند، منکر آن در مورد خدا شده اند که اگر به درک معنای صحیح بداء می رسیدند، منکر آن نمی شدند. فحوای کلام برخی از علما حکایت گر این مطلب است؛ چنان که شیخ صدوق گفته است: هر کس اقرار کند که خدا آنچه را بخواهد انجام می دهد، و آنچه را بخواهد از بین می برد و به جای آن هر چه را بخواهد، می آفریند، و آنچه را بخواهد پیش می اندازد، و آنچه را بخواهد به تأخیر می اندازد، و امر می کند به آنچه بخواهد هر طور که بخواهد، در حقیقت به بداء اقرار کرده است.نتیجه این که با تفسیر دقیق بداء و فهم صحیح معنای آن نزاع بین عامه و خاصه قابل رفع است. شاید این امر مورد اعتراض واقع شود و گفته شود که لفظ بداء نزد اهل سنت نیامده است؛ لیکنروایاتی در کتاب های معتبر خود اهل سنت از رسول اکرم (ص) موجود است، و به برخی از آن ها در این پژوهش اشاره شد. برخی عوامل سیاسی ـ اجتماعی و تعصبات هم در گسترش نزاع موثر بوده است.فخر رازی علی رغم انکار بداء به لسان، ناخواسته به بداء اعتراف کرده است و علی رغم تصریح به رد آن، مفهوم آن را قبول داشته است، او و علامه طباطبایی هر دو می خواهند بگویند که خداوند هر چه بخواهد، می کند؛ هر دو به موجب آیات قرآن و احادیث وارده از رسول اکرم(ص) عقیده دارندکه صدقه و صله رحم و مانند آن سبب نزول رحمت الهی است بنابراین نزاع در این مسأله لفظی است. با این بررسی باید گفت: نظر علامه بر لفظی بودن نزاع در این مسأله، حداقل در مورد فخر رازی و علامه طباطبایی به اثبات می رسد.
بررسی تطبیقی سوره احزاب در تفسیر جامع البیان محمد جریر طبری و تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
محمد ماجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش بررسی تطبیقی سوره احزاب در تفسیرجامع البیان طبری و المیزان علامه طباطبایی بر اساس دو دیدگاه و نظرات و اشتراک و افتراق دو مفسر در تفسیر سوره احزاب بوده که خداوند قرآن را بر پیامبر اکرم (ص) نازل کرد. شامل دستورات و آموزه‌های دینی در تمام زمینه‌ها است. عرب جاهلی هم‌عصر بعثت پیامبر اکرم(ص) نسبت به تفسیر قرآن و احکام اطلاعات کافی نداشتند و پیامبر اکرم (ص) را مجبور می‌کردند که خواسته‌های آنان را بپذیرد، و از آنان اطاعت نماید. که خداوند در سرآغاز سوره احزاب پیامبر اکرم (ص) را از اطاعت کافران نهی فرمود، و به اطاعت خود دعوت نمود. و بسیاری از عادت‌های زشت جاهلی مانند پسر‌خواندگی و ظهار را قلم بطلان کشید، و پیوندهای خویشاوندی را در پیوندهای واقعی و طبیعی منحصر ساخت. و به همسران پیامبر (ص) در سوره احزاب توصیه نموده در همه چیز الگو و اسوه برای زنان مسلمان باشند. و آنان را به حفظ حجاب و پوشش در برابر افراد نامحرم سفارش نمود و ازدواج با زنان پیامبر (ص) تحریم نمود تا مورد سوء استفاده افراد منافق و بیمار دل قرار نگیرند. و خداوند سبحان مستمراً و دائماً اراده دارد که اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از اهل بیت ببرد و به جای آن موهبت عصمت اختصاص دهد. حمل امانت الهی بزرگترین افتخار بشر در سوره احزاب است که مسائل مهمی که در این سوره در زمینه ایمان ، عمل صالح، جهاد، ایثار، عفت، ادب و اخلاق آمده است. تکمیل می‌کند و نشان می‌دهد که انسان چگونه دارای موقعیت بسیار ممتازی است که می‌تواند حامل رسالت عظیم الهی باشد، و اگر به ارزش‌های وجود خود جاهل گردد چگونه بر خویشتن ظلم و ستم کرده و به اسفل السافلین سقوط می‌کند. و خداوند امانت خود را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشت. اما این موجودات عظیم و بزرگ عالم خلقت از حمل این امانت ابا کردند و اظهار ناتوانی نمودند، و از این کار هراس داشتند و در این میان انسان این امانت را بر دوش کشید. و این انسان می‌تواند با کسب معرفت و تهذیب نفس و کمالات به اوج افتخار برسد و از فرشتگان آسمان هم بگذرد. دو مفسر، عادت زشت جاهلی پسرخواندگی را رد می‌کنند، و به مسأله حجاب تأکید می‌نمایند. و در اهمیت آیه تطهیر ابتدا به ساحت پاک رسول خدا و به 5 نفر اتفاق نظر دارند. و در امانت داری الهی انسان نظر اشتراک و افتراق دارند.