آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 78
هنر در نزد گادامر: با توجه به قسمت نخست کتاب حقیقت و روش
نویسنده:
پدیدآور: بابک زمین خیابانی ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این پایان‌نامه، بررسی مفهوم هنر از دیدگاه هانس گئورگ گادامر، در هرمنوتیک فلسفی وی می‌باشد. این پژوهش سعی بر این ندارد که چیستی هنر و چگونگی پدید آمدن امر هنری یا زیبایی‌شناختی را توضیح دهد، بلکه مقصود نشان دادن چیستی فهم است. گادامر معتقد بر این است که فهم هرمنوتیکی است. او در کتاب حقیقت و روش در سه بخش به تبیین این اصل، یعنی هرمنوتیکی بودن فهم می‌پردازد و در نخستین بخش این کتاب، از هنر برای توضیح مقصود خویش بهره می‌جوید. از منظر وی، فهم امری روشمند نیست. حصول فهم یا بعبارتی دیگر حقیقت، بر طبق روش و ساختار و طی مراتب و مراحل بدست نمی آید بلکه دستیابی به آن عبارت است از گشودگی یا انکشاف. انسان در مواجهه با امر هنری، هرگز برطبق روشی خاص یا مبنایی واحد به فهم از اثر دست نمی‌یابد. بلکه درک زیبایی‌شناختی او از یک اثر رابطه‌ای لاینفک با سنت و تجربه‌ی زیسته‌ی تاریخی وی دارد. بر همین اساس، درک و فهم هر انسان از یک اثر هنری، عیناّ یکسان نیست. انتقاد اصلی وی از زیبا‌یی‌شناسی مدرن متوجه کانت است. زیرا او با سوبژکتیو دانستن حکم زیبایی‌شناختی، عملا اثر هنری را فاقد حقیقت دانست و قائل به تمایز سوژه- اوبژه میان اثر هنری و ناظر به آن گشت. درحالی که سعی گادامر همانند استادش هایدگر، بر رفع این ثنویت و یکه‌تازی سوبژکتیویته استوار است. او از مفاهیم و اصطلاحاتی مانند بازی، عید و نماد برای تبیین مقصود خویش از فهم هنری و رخداد فهم در مواجهه با اثر هنری استفاده می کند. از نظر او، هنر نه یک امر منفک از حقیقت و برخواسته از حس زیبایی‌شناختی سوبژکتیو، بلکه وجهی از حقیقت است که بر ما گشوده می‌گردد و انکشافی است از حقیقت.
امام علي(ع) و عدالت اجتماعي بخش دوم
نویسنده:
محمد اصغري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
امام علي(ع) و عدالت اجتماعي بخش سوم و پاياني
نویسنده:
محمد اصغري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
دفاع لویناس از سوبژکتیویتة دکارتی
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی تقدم اخلاق بر فلسفه نزد لویناس پرداخته است. لویناس با محور قراردادن «دیگری» در کانون اخلاق خود نگاهی کاملاً متفاوت با نگاه سنتی به اخلاق اتخاذ کرده و مفاهیمی از قبیل دیگری، چهره، زبان، نامتناهی، تعالی را در تقابل با مفاهیمی مثل من یا خود، حلول، بازنمایی و تمامیت قرار می­دهد. او بر همین اساس اخلاق را بر فلسفه مقدم می­داند و اخلاق خود را نوعی فلسفة اولی معرفی می­کند که ماهیتاً با فلسفة اولی غربی تفاوت بنیادی دارد. البته مراد لویناس از فلسفة اولی معنای وسیع­تر آن را شامل می­شود که معرفت‌شناسی نیز در داخل آن قرار می­گیرد. اخلاقی که لویناس از آن دفاع می­کند عرصه تعالی است نه حلول چنانکه در فلسفه سنتی حاکم بوده است. همچنین اخلاق او با اصالت دادن به دیگری فلسفه و اخلاق غرب را به دلیل اصالت من و خودپرستی و در نهایت به دلیل فروکاستن دیگری به خود ضداخلاقی توصیف می­کند.
صفحات :
از صفحه 24 تا 41
نقدی کوتاه بر درون‌نگریِ دکارتی با تمرکز بر تز شفافیت
نویسنده:
سید مصطفی حسینی ، محمود صوفیانی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درون‌نگری روشی است برای دسترسی به محتویات ذهن، و تحقق آن نیز بسته به پذیرشِ تز «شفافیت ذهن» است. این تز بخشی از پارادایم فلسفهٔ دکارت را برای شناخت ذهن تشکیل می‌دهد، و به واسطهٔ ویژگی‌هایی، مانند بی‌واسطگی، خطاناپذیری، حجیت اول‌شخص و غیره مشخص می‌شود. طرفداران تز شفافیت، ذهن را همچون ظرفی شفاف می‌دانند که همهٔ محتویات آن، اعم از امور ثابت - مانند حالت‌های ذهنی - و غیرثابت - مانند رویدادهای ذهنی - بالذات معلوم‌اند. با این حال، آزمایش‌های تجربی و استدلال‌های فلسفی حاکی از آن‌اند که ذهن پر از واسطه‌های پیدا و پنهان است، در فهم محتویات خودش دچار خطا می‌شود، از تأثیر عوامل بیرونی غافل است و خود را به اشتباه مرجع همهٔ احکامش می‌داند و غیره. این موارد نشان می‌دهند که ذهن برخلاف مدعای دکارت، برای خودش شفاف نیست. این مقاله با روش تحلیلی_انتقادی می‌کوشد تا با تحلیلِ برخی از ویژگی‌های بیان‌شده، تز شفافیت را بیازماید و از آن بدیهی‌زدایی کند.
صفحات :
از صفحه 114 تا 139
مفهوم «دیگری» در فلسفه ایمانوئل لویناس
نویسنده:
مهدی مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل لویناس یکی از معروفترین فیلسوفان اخلاق در جهان معاصر می‌باشد که به تعبیر خودش به اخلاق، اعتبار فلسفی دوباره‌ای بخشید. لویناس مواجهه با «دیگری» را شرط امکان اخلاق معرفی می‌کند.این پژوهش تلاشی در بررسی جوانب این مواجهه می‌باشد.در فصل اول «تاریخچه غیریت» مختصری آورده شده است.فصل دوم به بررسی مبانی اندیشه لویناس اختصاص داده شده است. در این فصل به توصیف طرح لویناس در اخلاق و معنای اخلاق نزد او، گذر لویناس از پدیدارشناسی و اهمیت بُعد یهودی اندیشه وی پرداخته شده است.فصل سوم جوانب مواجهه با دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. در این قسمت ابتدا توصیف «من» قبل از مواجهه با دیگری بررسی شده و این‌که ما در هیئت «نامتناهی» و «چهره»، دیگری را ملاقات می‌نماییم. سپس اوصاف این مواجهه در قالب زبان به تصویر کشیده شده و جوهره اخلاقی زبان بیان گردید. همچنین در ادامه تلاش لویناس برای گذر از زبان هستی‌شناسانه برای مواجهه با دیگری و بررسیِ مسئولیت نامتناهی و مسئله عدالت و سیاستمورد بحث قرار گرفت. در آخر به بیان توفیق لویناس در بنیان نهادن یک اخلاق دیگر آیین با استفاده از پدیدارشناسی غیریت خاص خودش اشاره گردید و این‌که هرچند «ماسوای هستی» قدمی بلند به گذر ازهستی شناسی به ماسوای هستی است، اما به نظر می‌رسد سرنوشت لویناس همچون اولیس که به موطنش ایتاکا بازگشت، بازگشتی «ناخواسته» به موطن هستی شناسی خویش می باشد.
جایگاه شهود در فلسفه دکارت
نویسنده:
پدیدآور: فرانک پیری صوفیانی ؛ استاد راهنما: سیدمصطفی شهرآیینی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دکارت به عنوان پدر فلسفه جدید از بزرگترین فلاسفه دوره مدرن به شمار می رود و طبیعی است که در تاریخ فلسفه جدید و معاصر غرب، جایگاهی بس بزرگ و تأثیر گذار دارد. لذا پرداختن به هر مفهومی از مفاهیم کلیدی این فیلسوف نقشی بسزا در شناختن ابعاد فکری اش دارد. یکی از این مفاهیم، مفهوم شهود است. دکارت با تکیه بر این مفهوم نظام مابعدالطبیعی اش را پی افکنده است و به تعبیر خودش نقطه ی ارشمیدسی ساختار فکری اش ( یعنی کوژیتو) بر این مفهوم مبتنی است. از سوی دیگر، دکارت با اذعان به عقل سلیمی که به همه آدمیان به یک میزان اعطا شده، کوشید تا علم را به عنوان یک کل منسجم، از تفاسیر رمزآلود سده ی شانزده و هفده وارهاند. از نظر دکارت علم دارای سه شرط اساسی وحدت(unity)، محوضت(purity) و یقین((certainty است که این شرط اخیر حاصل نمی شود مگر بر پایه عقل سلیمی که همه چیز را واضح ومتمایز ادراک نماید. البته دکارت برای این مفهوم از مترادفات دیگری همچون نور طبیعی، نور طبیعت و نور عقل نیز بهره برده است. این مترادفات نشانگر تحول فکری دکارت در مورد این مفهوم است، چرا که بافت موضوع ایجاب میکرد که الفاظ دیگری برای این واژه استفاده کند. در قواعد دکارت در پی ریاضی کردن علوم است و بنابراین از لفظ شهود استفاده میکند اما در دیگر آثار همچون تأملات و گفتار در روش و اصول فلسفه و جستجوی حقیقت از مترادفات دیگر آن. اما این شهود تنها نیست بلکه شهود به چیز دیگری نیاز ندارد و آن هم استنتاج است. ما می کوشیم در این رساله بر چند نکته محوری در مورد این مفهوم بپردازیم که آنها عبارتند از 1) جایگاه شهود در میان پیشینیان 2) معنای شهود در فلسفه دکارت 3) رابطه میان شهود و روش دکارتی4)رابطه میان شهود و شک دکارتی5) تفاوت معنای شهود در آثار مختلف دکارت 6) میزان استنتاج گرایی دکارت 7) رابطه شهود و استنتاج در فلسفه دکارت
گادامر و هابرماس : بحثی در هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
پدیدآور: عمر پیغامی ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
جایگاه سوبژکتیویسم اخلاقی در اندیشۀ نیچه و لویناس
نویسنده:
بیان کریمی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نیچه و لویناس از برجسته‌‌ترین فیلسوفان معاصر هستند که بر ضرورت گذر از سوبژکتیویسم عقلانی تأکید کرده‌‌اند. آن‌‌ها به دنبال تلاش برای اندیشۀ دوباره در باب معنای اخلاق در جهانی بودند که نه دین و نه فلسفه‌‌های اخلاقی دیگر نمی‌‌توانستند مراجع یقینی و محکمی را برای بحران انسان معاصر ایجاد کنند. لویناس و نیچه هر دو در تلاش برای معنای سوبژکتیویته، بینش‌‌های مختلفی ارائه کرده‌‌اند و تلاش آن‌‌ها در یافتن معنای سوبژکتیویته با ضرورت واسازی معنای اخلاق نیز همراه بوده است. بر همین اساس، با محور قرار دادن ابَرانسان (نیچه) و دیگری (لویناس) به جست‌وجوی باز ارزش‌گذاریِ ارزش‌‌ها (نیچه) و مسئولیت اخلاقی نامتقارن (لویناس) پرداخته و در این راستا، نگاه کاملاً متفاوتی با نگاه سنّتی به اخلاق اتخاذ کرده‌‌اند. برغم آن که این دو فیلسوفْ با نقطه نظرهای مشترکی آغاز می‌‌کنند‌‌، اما روش‌‌‌‌، تفسیر و نتایجشان با هم متفاوت است. نیچه با رویکردی تبارشناسانه‌‌، ارادهٔ قدرت در سوژه فعّال و تولد ابَرانسان را به قصد پایان دادن به تاریخ بسط نیهیلیسمْ مطلوب و عملی شمرده و لویناس با رویکردی پدیدارشناسانه و با طرح مفهوم «مسئولیت نامتقارن» در سوژه منفعل‌‌، پایان تاریخ غفلت از دیگری و سوبژکتیویسم عقلانی را مطرح کرده است. پیشنهاد نهایی این است که نگرش‌‌های نیچه دربارۀ انسان ترکیبی از رویکرد طبیعی‌‌گرایانه و فراانسان‌‌گرایانه است و با تقدم خودگزینی‌‌، نگاهی منفی به دیگری ابراز کرده است؛ در حالی که فلسفۀ لویناس انسان‌‌گرایانه‌‌ و بیناذهنی است و اخلاق با بازشناسی تقدم دیگری آغاز می‌‌شود.
صفحات :
از صفحه 71 تا 91
رابطه آشتی ناپذیر عقل و ایمان در اندیشه سورن کی یر کگور
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
این مقاله به بررسی رابطه عقل و ایمان در اندیشه اگزیستانسیالیستی کی یرکگور می پردازد. کی یرکگور ایمان را با واژه هایی همچون «شور»، «جهش»، و «رابطه با خدا» توصیف می کند و آن را برتر از عقل و گاهی در تضاد کامل با آن می پندارد. به نظر کی یرکگور ایمان را می تواند ما را نجات دهد، اما نمیتوان ایمان را با عقل شناخت. وی در تعارض میان عقل و ایمان جانب ایمان را می گیرد و از این رو «ایمان گرا » خوانده شده است. این مقاله می کوشد نشان دهد که کی یرکگور در تشریح ماهیت ایمان گریزی از نوعی عقل گرایی روشنگری ندارد. برای نشان دادن این امر به آراء برخی مفسران اندیشه کی یرکگور نیز استناد شده است. رابطه عقل و ایمان از دیر باز هم در سنت مسیحی وهم در سنت اسلامی ما از جمله موضوعات جنجال برانگیز فلسفی و کلامی بوده، هست و احنمالا خواهد بود. علت بحث برانگیزی این موضوع به ماهیت های کاملا متفاوت عقل و ایمان باز میگردد.فیلسوفان و متکمان در طول تاریخ فلسفه گاهی این دو را مکمل هم دانسته اند، گاهی مقابل هم و گاهی نیز کاملا متفاوت از هم تفسیر کرده اند.
  • تعداد رکورد ها : 78