آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 78
نیچه و پست مدرنیسم
نویسنده:
نعیمه آقاجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فردریش ویلهلم نیچه (1844-1900) را باید از تأثیر گذار ترین فیلسوفان دوران مدرن محسوب کرد. فردریش نیچه، فیلسوفی که علی رغم آن چه که در ظاهر از متن این فیلسوف فهمیده می شود، فیلسوفی کاملاً یکپارچه است و در مسیر مشخصی حرکت می کند، هر قطعه ای در متن دقیقاً جای خود را دارد و هر آموزه ای هر قدر هم که متناقض جلوه کند در مسیر خویش در جریان است و با آن آموزه ی اساسی پیوند دارد. فیلسوفی که رشته ی دانشگاهی اش زبان شناسی تاریخی بود، و به همین دلیل زبان در فلسفه ی او جایگاهی بس اساسی دارد، به‌گونه ای که می توان گفت تمام فلسفه ی او را تحت تأثیر قرار داده است. در اثبات این امر همین بس که حقیقتی را که سالیان سال فلاسفه در جست جوی آن بودند امری زبانی می داند و هرمنوتیک یا همان تأویل را تنها مواجه ی بشر با هستی می داند و بیان می کند که انسان از چشمِ نیاز های خود به هستی می نگرد و آن را به گونه ای می بیند که نیاز های او را برآورده کند. تأثیر عظیم نیچه را می‌توان بر اکثر فیلسوفان پس از خودش و دوران‌های دیگر قابل توجه است. از جمله می‌توان به دوران پست‌مدرن اشاره کرد. وقتی نام «پست‌مدرن» را می‌شنویم، آنچه در ابتدا در ذهن می‌آید موجی از ناآرامی‌ها و بی‌ثباتی‌هاست که یادآور تفکراتِ نیچه‌ای است. بسیاری از مفسران و منتقدان این دوران بر این باورند باید این دوران را دوران آشوبگری و ناامنی فکری دانست، زیرا هرگونه ثبات فکری را منکر می‌شوند. من باب مثال، مبانی اصلی نئوپراگماتیست خود را انکار حقیقت می‌داند؛ یعنی نفی هرآنچه که در خود قطعیت را به همراه دارد. شاید بتوان ادعا کرد که نیچه در دوران مدرن شناخته نشده است و این متفکران پست‌مدرن بودند که پرده از افکار و اسرار او برداشتند. فیلسوفان این دوره را باید تحت فرمانِ نیچه انگاشت. باید بیان کنیم که نگارنده در این پایان‌نامه قصد دارد این تأثیر مهم نیچه را در ظهور این دوران با بررسی تفکر فیلسوفانش مورد پژوهش قرار دهد
فلسفه دین نیشیدا کیتارو: چالشی با فلسفه دین غربی
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشته سعی داریم نشان دهیم که فلسفه نیشیدا کیتارو فلسفه‌ای التقاطی است که در آن تفکر عقل‌گرای غربی از یک سو و تفکر شهودگرای شرقی از دیگر سو در هم تنیده است و فلسفه او ماهیتی دینی دارد. بنابراین، در فلسفه او فلسفه و دین قابل تفکیک از هم نیستند. خدا در نظر او موجودی متعال از جهان نیست بلکه به مثابه نیستی مطلق بنیاد واقعیت را تشکیل می‌دهد و خدا به مثابه رخدادی در درون نفس آدمی از طریق شهود درونی یافت می‌شود و نفس و خدا از یک سنخ هستند و آن نیستی مطلق است. در فلسفه دین نیشیدا خدا موجودی بیرون از عالم نیست بلکه بنیاد این عالم است. نیشیدا در کتاب تحقیقی درباب خیر تأکید دارد که دین امر فرعی در وجود و زندگی انسان نیست بلکه مهمترین جنبه وجود انسان است. نفس ما زندگی خودش را از دین می‌گیرد. به نظر وی نیاز دینی عمیق‌ترین و بزرگترین نیاز ذهن انسان است. او معتقد است که همه نیازهای ما مشتقاتی هستند که از نیاز دینی ناشی می‌شوند و رشد این نیازها حاصل بازگشت به آن{نیاز دینی} است. دین جدا از زندگی نفس یا خود وجود ندارد و نیاز دینی نیاز خود زندگی است. بنابراین، با مطالعه فلسفه دین نیشیدا به این نتیجه می‌رسیم که فلسفه دین او با ارائه تعریف خاص بودیستی از آن چالشی در برابر فلسفه دین رایج در مغرب زمین محسوب می شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 70
پدیدارشناسی زیبایی‌شناختی تن‌محور مرلوپونتی
نویسنده:
ندا محجل ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله سعی می‌کند هنر و زیبایی‌شناسی مرلوپونتی را با تمرکز بر پدیدارشناسی وی تبیین کند که مبتنی بر ادراک حسی بدنی است و نشان دهد که تحلیل‌های پدیدارشناسانۀ مرلوپونتی از بدن در نوشته‌های آغازین او مثل ساختار رفتار و به‌خصوص پدیدارشناسی ادراک در تحلیل هنر او در شکل‌گیری فلسفۀ هنر او عنصر تعیین‌کننده است. فرضیۀ اصلی این نوشته این است که بدن و هنر رابطه‌ای درهم‌تنیده دارند و اساس و شالودۀ پدیدارشناسی زیبایی‌شناختی مرلوپونتی را تشکیل می‌دهند؛ بنابراین، ادراک حسی و رابطۀ تنانۀ هنرمند با جهان، و انعکاس این مواجهه در اثر هنری دغدغۀ چیزی است که ما آن را پدیدارشناسی زیبایی‌شناختی تن‌محور می‌نامیم. افزون‌براین، در این پدیدارشناسی، نقاشی شیوه‌ای تفکر است که مرلوپونتی با استناد به آثار سزان به تحلیل آن پراخته است و همچنین، زیبایی‌شناسی بدن‌محور و درنتیجه پیوند تنگاتنگ بدن و هنر از یافته‌های دیگر این مقاله است. در این نوشته سعی شده است تحلیل‌ها با استناد به آثار کلیدی این فیلسوف پیش برود.
رابطه علم و دین از دیدگاه نیشیتانی کیجی
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی کرده­ایم رابطه علم و دین را از دیدگاه یکی از فیلسوفان سرشناس مکتب کیوتو ژاپنی به نام نیشیتانی کیجی بررسی نماییم. نیشیتانی از شاگردان نیشیدا کیتارو، بنیانگذار مکتب کیوتو، تحت تأثیر اندیشه­های انتقادی نیچه نسبت به فرهنگ غربی می­کوشد با طرح مساله نیهیلیسم نیچه در فلسفه خویش به حل مساله رابطه علم و دین بپردازد. او بر این باور است که تنها راه برای غلبه بر نیهیلیسم این است که این دو ساحت را به نحو اگزیستانسیال به هم پیوند دهیم تا معضل بی­معنایی بشر امروز درمان شود. نیشیتانی تحت تأثیر اگزیستانسیالیسم هایدگر رویکردی اگزیستانسیالیستی به مساله رابطه علم و دین دارد. طبق نظر این فیلسوف، مساله نیهیلیسم و شونیاتا (sunyata) هم مساله وجودی (اگزیستانسیال) است و هم مساله تاریخی که هر کس در وهله اول با آن مواجه می­شود. در این نوشته سعی خواهیم کرد ابتدا با طرح نیهیلیسم در اندیشه او و نشان دادن جایگاه این مفهوم، به سراغ مساله رابطه علم و دین برویم تا نشان دهیم که چگونه این رابطه با این مفهوم گره خورده است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 36
مواجهه افلاطون با تراژدی در جمهوری و قوانین
نویسنده:
بهنام بیرامی مرکید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تراژدی و به طور کلی شعر، به عنوان هنری والا، تربیت جامعه را در یونان باستان عهده‌دار بود. تراژدی عرصه‌ای بود که در آن شعر و هنر با فلسفه، دین، سیاست و جامعه به‌ هم گره ‌خورد و در قالب نمایش که نمادی از زندگی انسان بود در بطن زندگی افراد دولت-شهر وارد شد. مردم یونان باستان که مشتاقانه برای دیدن تراژدی‌ها به آمفی-تئاترها می‌شتافتند، به شدت تحت تاثیر سخنان شاعران بودند. از همین منظر است که هومر را بزرگترین مربی و آموزگار یونانیان می‌نامند.
آیا دریدا فیلسوفی استعلایی است؟
نویسنده:
ریچارد رورتی؛ ترجمه: محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
مفهوم حقیقت در فلسفه ریچارد رورتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رورتی در صدد است تا در مقام یک درمانگر مسائل فلسفی به تجزیه و تحلیل مسائل مختلف معرفتی در پرتو منافع پراگماتیکی آن ها بپردازد. او مدعی است که مسائل فلسفی از قبیل «حقیقت» و «واقعیت» و غیره همچون سایر مسائل دیگر محصول یک امکان تاریخی بوده است و از این رو می توان آنها را کنار گذاشت. بدین منظور، او تمام معرفت شناسی سنتی را با تمام مقولاتش (نظیر حقیقت، عینیت، عقل و غیره) زیر سوال می برد. استدلال او این است که فیلسوفان سنتی(مثل افلاطون، دکارت، و کانت) همواره با باور به واقعیت‌‌های فرا ‌انسانی و فرا تاریخی (نظیر حقیقت، خیر، خدا، و غیره)، به انسان‌ها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه می کردند. اما رورتی بر این باور است که اگر ماخود را صرفاً به روابط علّی و معلولی بین خود و جهان محدود کنیم، آنگاه درستی این ادعا را خواهیم پذیرفت که این ما هستیم که با خلق واژگان جدید همواره به جهان معنا می بخشیم و جدا از این واژگان، که ابزارهای سازگاری با زیست بوم هستند، هیچ واقعیتی وجود ندارد. این ابزارها به ما کمک خواهد کرد تا هرچه بیشتر همبستگی بین انسانها را تقویت کنیم تا در مسیر جامعه‌ای عدالت محور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برداریم. در چنین جامعه‌ای است که حقیقت خود را از طریق پویایی‌های آن جامعه نشان خواهد داد.در فصل اول این رساله ی توصیفی- تحلیلی به پیشینه‌ی تاریخی نظریه ی صدق یا حقیقت خواهیم پرداخت. سپس در فصل دوم به ذکر 3 مورد از انتقادهای رورتی بر فلسفه سنتی در باب مفهوم حقیقت خواهیم پرداخت و در فصل سوم به خود دیدگاه رورتی در باب مسائل گوناگون معرفتی می‌پردازیم و نهایتاً در فصل پایانی این ادعا مطرح شده که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمی تواند عینیت را در هر صورت و مدلی منکر شود. و در نتیجه کم و بیش در دام تفکر عینیت‌گرایی و رئالیسم باقی می ماند و حقیقت بهصورت عینی در قالب مفاهیمی مثل همبستگی در فلسفه رورتی پدیدار می گردد.
جایگاه زبان در تفکر نیچه
نویسنده:
علی اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فردریش نیچه، فیلسوفی که علی رغم آن چه که در ظاهر از متن این فیلسوف فهمیده می شود، فیلسوفیکاملاً یکپارچه است و در مسیر مشخصی حرکت می کند، هر قطعه ای در متن دقیقاً جای خود را دارد و هرآموزه ای هر قدر هم که متناقض جلوه کند در مسیر خویش در جریان است و با آن آموزه ی اساسی پیوند دارد.فیلسوفی که رشته ی دانشگاهی اش زبان شناسی تاریخی بود، و به همین دلیل زبان در فلسفه ی او جایگاهی بساساسی دارد، بگونه ای که می توان گفت تمام فلسفه ی او را تحت تأثیر قرار داده است در اثبات این امر همینبس که حقیقتی را که سالیان سال فلاسفه در جست جوی آن بودند امری زبانی می داند و هرمنوتیک یا همانتأویل را تنها مواجه ی بشر با هستی می داند و بیان می کند که انسان از چشمِ نیاز های خود به هستی می نگرد وآن را به گونه ای می بیند که نیاز های او را برآورده کند. از دیگر مباحثی که نیچه در فلسفه ی خود به آنپرداخته است، مسئله ی اخلاق است. نیچه در این راستا اخلاق را به دو دسته تقسیم میکند: اخلاق بردگان واخلاق سروران. اخلاق بردگان اخلاقی است ناشی از ضعف بشر، و انسان ضعیف برای حفظ خود در مقابلقدرتمندان از آن بهره می گیرد هرچند که خلاف این امر را ادعا می کند. اما اخلاق سروران بگونه ای است که ازروی قدرت است و از ضعف بشر ناشی نمی شود، این اخلاق بدون هر گونه برنامه ریزی صورت می گیرد وکاملاً غریزی است و بدون هیچ تمنایی فرد قدرتمند آن عمل اخلاقی را انجام می دهد. اما آنچه در این مقاله بهبحث در مورد آن پرداخته شده است، پدیده ی زبان است، و نگاه نیچه در مورد ?زبان مورد بررسی قرار گرفتهاست. در نظر نیچه زبان به دو گونه بر اندیشه ی ما اثر می گذارد. یکی از طریق واژه ها و دیگری از طریق دستورزبان
معنای زندگی در فلسفه افلاطون
نویسنده:
پروانه اقایی طوق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دغدغ? «معنای زندگی» یکی از اساسی ترین دغدغه های آدمی است که از اعماق وجود او برمی-خیزد. یکی از حوزه های مرتبط با «معنای زندگی»، مقول? «جهان بینی» است که از سه بُعد «هستی شناسی» و «انسان شناسی» و «اخلاق» تشکیل یافته است. هر فردی براساس جهان بینیِ خاص خویش به پرسش از «معناداری» یا «بی معنایی» زندگی پاسخ می دهد. مقول? «معنای زندگی» را می توان در سه رویکرد «هدف» و «ارزش» و «فاید?» زندگی مورد بررسی قرار داد. معنای زندگی در فلسف? افلاطون به هر سه رویکرد فوق قابل اطلاق است. هدف اصلی این پایان نامه، بررسی معنای زندگی در فلسف? افلاطون و تعیین موضع گیری خاص او نسبت به مقول? «معنای زندگی» است. دست یابی به این مهم، در گروِ نیل به جهان بینی خاص افلاطون امکان پذیر است. بنابراین ابتدا سه نظری?«هستی شناسی» و «انسان شناسی» و «اخلاق» افلاطون مورد بررسی قرار گرفته تا در پرتو آن بتوان به دیدگاه او نسبت به معنای زندگی نیز دست یافت.
بازتفسیر مفهوم رخدادِ از آنِ خودکننده نزد هایدگر با تکیه بر مفهوم تفکر
نویسنده:
حسین قسامی، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده این پژوهش برآن است تا با واکاوی مفهوم رخدادِ از آن خودکننده در فلسفه‌ی هایدگر، تفسیری تازه از آن ارائه دهد. برای این منظور سه اثر از هایدگر، که نماینده‌ی سه رویکرد وی به مفهوم رخداد است، مورد توجه خواهد بود. این آثار عبارتند از «به سوی یک تعریف برای فلسفه» (1919)، «ادای سهمی به فلسفه (درباب رخداد از آنِ خودکننده)» (1936-1938) و «درباب زمان و هستی» (1962). هایدگر در کتاب به سوی یک تعریف برای فلسفه، رخداد را به مثابه‌ی تجربه‌ی زیسته و آن‌چه به نحو انضمامی متعلق به من است، بازمی‌شناسد. حال این که در ادای سهمی به فلسفه این رویکرد متوازن می‌شود و رخداد به عنوان نتیجه‌ی مبادله‌ی انسان و هستی قلمداد می‌گردد. و نهایتاً درباب زمان و هستی رخداد را تنها به منزله‌ی عرصه‌ی حضور متعین زمان و هستی به رسمیت می‌شناسد. این رویکرد تکاملی هایدگر به مفهوم رخداد، زمانی معنادارتر می‌شود که در افق فکری مجموعه درس‌گفتارهای سال‌های 1951-1952 که بعدها تحت عنوان «چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟» چاپ شد، نگریسته شود. به اعتقاد این پژوهش آن گاه که رویکردهای سه‌گانه‌ی هایدگر به مفهوم رخداد را در زمینه‌ی کتاب چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟ مورد واکاوی قرار دهیم، می‌توانیم به تفسیری تازه از مفهوم رخداد به مثابه‌ی آن‌چه خودِ در راه بودن است و راه تفکر را می‌گشاید، دست یابیم
صفحات :
از صفحه 1 تا 35
  • تعداد رکورد ها : 78