آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 85
جنون فلسفه: نظریه‌ی مثل افلاطون و نسبت آن با اندیشه‌های اخلاقی و سیاسی او
نویسنده:
علی حسن‌زاده ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقالۀ حاضر می‌کوشیم نسبت بین نظریۀ مثل افلاطون و اندیشه‌های اخلاقی و سیاسی او را بررسی کنیم. نخست گزارشی اجمالی از سیر تکوین نظریۀ مثل در محاورات «منون»، «فایدون» و «جمهوری» ارائه می‌دهیم. سپس می‌کوشیم از مسیری دیگر اندیشۀ سیاسی و اخلاقی افلاطون را پیگیری کنیم و برای این منظور به رسالۀ «آپولوژی» و محاورات «پروتاگوراس»، «گرگیاس» و باز «جمهوری» نگاهی می‌اندازیم. این بررسی ما را به این نتیجه می‌رساند که «تمثیل غار» افلاطون هم اوج نظریۀ مثل اوست و هم اوج اندیشۀ سیاسی و اخلاقی او. بررسی دقیق «تمثیل غار» و مقایسۀ نکات اصلی مطرح‌شده در آن با مسائل اصلی محاورات «پروتاگوراس» و «گرگیاس» خصلت سیاسی‌ـ‌اخلاقیِ نظریۀ مثل افلاطون را آشکار می‌سازد. سقراط، برخلاف سوفسطایی که خود را دربردارندۀ حقیقت می‌پندارد، صرفاً مغاکِ حقیقت را گشوده نگه می‌دارد و شاگرد را وامی‌دارد رو به‌سوی آن گرداند. در محاورۀ «مهمانی»، آلکیبیادس این نوع تربیت سقراطی را «جنون فلسفه» می‌نامد. در پایان سعی می‌کنیم پاسخی محتمل به انتقادهای پوپر و نیچه از افلاطون بدهیم و نشان دهیم که، برخلاف خوانش تثبیت‌شده و جاافتادۀ متعالی از نظریۀ مثل، امکان خوانشی درون‌ماندگار از آن نظریه نیز وجود دارد.
تحلیل نوپراگماتیستی ریچارد رورتی از «خودآفرینی» در فلسفه تعلیم و تربیت
نویسنده:
ندا محجل ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در قرن حاضر یکی از نظریه پردازان حیطه فلسفه تعلیم و تربیت ریچارد رورتی، فیلسوف نئوپراگماتیست آمریکایی، با نقد تفکر فلسفی گذشته درباره تعلیم و تربیت به مساله «خودآفرینی» به عنوان هسته مرکزی تعلیم و تربیت در عصر حاضر تأکید دارد. از نظر این فیلسوف هدف آموزش در مدارس و دانشگاه ها و مراکز آموزشی این است که کمک کند فرد دست به خودآفرینی زند. از نظر این فیلسوف تعلیم و تربیت در مراکز آموزشی مخصوصاً در آمریکا بطور کلی به دو قسمت تقسیم می‌شود. در مرحله پیش دانشگاهی و مدارس به فرد اجتماعی شدن را یاد می دهند و در مرحله دانشگاهی و آکادمیک فرد یادمی گیرد که به خودآفرینی دست زند و تصویری که در دوره قبلی آموزش پیش از دانشگاه داشته به زیر سوال ببرد. رورتی برای تحلیل مفهوم کلیدی خودآفرینی از اندیشه های به روزشده جان دیویی و فوکو و نیچه و حتی هایدگر استفاده می‌کند تا نشان دهد که فلسفه تعلیم و تربیت معاصر در قرن حاضر نیاز دارد این مفهوم را در کانون تحلیل خود قرار دهد.
رابطة هستی شناختی سوژه بدنمند با جهان در پدیدارشناسی مرلوپونتی
نویسنده:
ندا محجل ، محمود صوفیانی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که در پدیدارشناسی مرلوپونتی بدن به مثابة سوژة بدنمند به واسطه نحوه­های وجودی خاص خودش، از لحاظ هستی شناختی، رابطه­ای وجودی با جهان دارد. برای تبیین این موضوع لازم است ماهیت ادراک را بشناسیم که ذاتاً با بدن و در نتیجه با جهان ارتباط وجودی دارد و نیز برای فهم رابطه وجودی بدن با جهان لازم است ماهیت نظرگاه بدنی را که بیانگر در-جهان-بودن جسمانی سوژه است را نیز تحلیل نماییم. به طور کلی مرلوپونتی با انتقاد از ثنویت روح و جسم دکارتی در سنت فلسفی و تقلیل روح یا سوژه به ساحت اندیشه، می­کوشد با نفی این ثنویت هم بدنمندی سوژه را به اثبات برساند و هم نشان دهد که سوژة بدنمند از سنخ یا گوشت جهان طبیعی است و از اینرو رابطه آن با جهان رابطه­ای طبیعی و وجودی است. این پرسش که بدن و جهان در فلسفه مرلوپونتی چه رابطه­ای دارند یقینا جواب این پرسش معرفت­شناختی یا روان­شناختی نخواهد بود بلکه اگزیستانسیالیستی خواهد بود و این پاسخ از یک منظر خلاء معرفتی است که این مقاله در مرلوپونتی پژوهشی به دنبال پر کردن آن است. بنابراین، مرلوپونتی با طرح مفاهیمی مثل سوژه بدنمند، گوشت، نظرگاه بدنی، در جهان بودن و غیره در صدد آن است که به نحو هستی شناختی نشان دهد که ما روابط پیچیده­ای با جهان داریم و بدون فهم این روابط نمی­توان شناختی از خود و جهان داشت.
صفحات :
از صفحه 431 تا 453
مفهوم حقیقت در اندیشه ریچارد رورتی
نویسنده:
نبی الله سلیمانی، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: بر پایه خوانش رورتی از سنت فلسفی غرب ،حقیقت به معنای مطابقت میان باورهای درونی و واقعیت های بیرونی موضوع اصلی تاریخ فلسفه بوده است. در این سنت ""حقیقت کشف کردنی بود نه ساختنی""؛ در حالی که به گمان وی ازآن جایی که هیچ راهی برای توصیف واقعیت ها جز به کمک زبانمان وجود ندارد ،حقیقت نمیتواند از عمل به کارگیری زبان از سوی ما برای طرح ادعاهای ماجدا باشد؛ زیرا جملات نمیتوانند در بیرون وجود داشته باشند. بنابراین، ""حقیقت ساختنی است نه کشف کردنی"". فرض ما این است که هر چند رورتی حقیقت وعینیت را به معنای سنتی رد کرده ، همچنان کم و بیش به دام عینیتگرایی و واقع گرایی باقی افتاده و حقیقت بازهم به طور عینی در قالب مفاهیمی دیگردر فلسفه اش پدیدار گشته است.
ویژگی های اگزیستانسیال بدن در پدیدارشناسی مرلوپونتی
نویسنده:
ندا محجل ، محمود صوفیانی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که موریس مرلوپونتی به سان قدیس حامی بدن تحلیل پدیدارشناختی از بدن ارائه می­دهد که نه از نوع روان­شناختی است نه از نوع عقل گرایانه بلکه از سنخ اگزیستانسیالیستی است. می­دانیم که اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی در اندیشه مرلوپونتی چنان به هم جوش خورده­اند که نمی­توان به راحتی آن دو را از هم جدا کرد و به گفته پریست، مرلوپونتی این دو را در کتاب خودش در قالب تفکر «پدیدارشناسی اگزیستانسیال»(existential phenomenology) خویش خلاصه کرده است. مرلوپونتی تحت تأثیر فلسفه هایدگر تحلیلی وجودی یا اگزیستانسیال از انسان و بدنمندی او ارتباط سوژه بدنمند با جهان ارائه می‌دهد. در این مقاله با تمرکز بر مفاهیمی مثل مکانمندی، شاکله بدن، گوشت، غیاب بدن و نظرگاه بدنی نشان می‌دهیم که تحلیل پدیدارشناسانه مرلوپونتی از این مفاهیم تحلیلی اگزیستانسیال از بدن زیسته است. او این تحلیل را در مقابل تحلیل­های فلسفی از جمله فلسفه دکارتی قرار داده است و به عقیده وی ادراک حسی و بدن به عنوان بنیان آگاهی بشر در فهم او از خودش و جهان به نحو پیشاتأملی نقش مهمی دارد.
صفحات :
از صفحه 293 تا 316
نقش بدن زیسته در عینیت بخشی به اعیان از منظر مرلوپونتی
نویسنده:
سمیه رفیقی , محمد اصغری , محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین مرلوپونتی از قصدیت عملی به مثابه قصدیتی تنانه و متحرک راه را برای بیان معنای جدیدی از تقویم و عینیت می­گشاید. تحلیل او از چنین قصدیتی، ابزاری ملموس و پیشاتأملی، اما معنادار و تنانه برای داشتن جهان و اعیان قصدی فراهم می­آورد. مرلوپونتی بر این باور است که آگاهی به واسطه خصلت قصدی خود روی به سوی اعیان خود در جهان دارد. اعیان آگاهی اموری مشخص و متعین نیستند، بلکه در حوزه­ای قرار دارند که خود ذاتاً معنادار است و این معنا در مواجه سوژه با آن منکشف می­شود. آگاهی برای مواجهه با اعیان از بدن به منزله نظرگاه خود بهره می­گیرد. بر این اساس، مرلوپونتی آگاهی را در بدن قرار می­دهد و بدن را سوژه- بدنی محسوب می­کند که در جهان پیرامون خود حضور دارد و از طریق تجربه ادراکی با اعیان در تماس است. آنچه در طی این تجربه آَشکار می­شود نوعی درک پیشاتأملی از جهان محسوس به منزله جایگاه حیات عملی است. سوژه همواره به واسطه بدن خود در درون جهانی که در آن تحقیق و عمل می­کند جای دارد و در مواجهه تنانه با اعیان نامتعین، به آنها عینیت می­بخشد. این تعین­بخشی به واسطه قصدیت جنبشی و وحدت تألیفی بدن روی می­دهد. در این مقاله درصدد هستیم تا نقش بدن در این تعین­بخشی را بیشتر برجسته نماییم.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
مفهوم نیستی در مکتب کیوتو و فلسفه غرب
نویسنده:
پدیدآور: سارا پورحسنی ؛ استاد راهنما: محمد اصغری ؛ استاد مشاور: مسعود امید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«نیستی» یکی از اصلی‌ترین مفاهیم تفکر بودیستی، و همچنین گروهی از متفکران ژاپنی به نام «مکتب کیوتو» است. متفکران مکتب کیوتو با الهام از مفاهیم بودایی و فلسفه‌ی غرب فلسفه‌ی خاص خود را ایجاد نمودند. این متفکران ژاپنی تلاش کردند تا مفاهیم عرفانی بودیستی را به صورتی فلسفی و عقلانی مورد مطالعه قرار دهند. مفهوم «نیستی» در تفکر ژاپنی و شرقی دارای همان ارزش و جایگاهی است که مفهوم «هستی» در غرب داراست. اندیشمندان ژاپنی در مطالعات خود درباره‌ی «نیستی» به آن دسته از فلاسفه‌ی غربی که در کتاب‌هایشان درباره‌ی «نیستی» سخن گفته‌اند اهمیت بیشتری داده‌اند. نیشیدا کیتارو، هاجیمه تانابه و نیشیتانی کیجی سه فیلسوف اصلی و بیشتر شناخته‌ شده‌ی مکتب کیوتو هستند. در این پایان‌نامه سعی شده تا به بررسی مفهوم «نیستی» در فلسفه مکتب کیوتو (در فلسفه‌ی نیشیدا، تانابه و نیشیتانی) و فلسفه‌های غربی که بیشترین تاثیر را بر فیلسوفان مکتب کیوتو در این بحث داشته‌اند ( به ویژه فلسفه اکهارت، نیچه و هایدگر) بپردازیم، و به مطالعه‌ی این مفهوم به شیوه‌ی تطبیقی در میان این دو سنّت همّت گماریم.
نگاه پراگماتیستی به فلسفه تحلیلی معاصر
نویسنده:
ریچارد رورتی، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
رویکرد نئوپراگماتیستی ریچارد رورتی به مفهوم «حقیقت»
نویسنده:
اصغری محمد, سلیمانی نبی اله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی شده است مفهوم حقیقت از منظر اندیشه نئوپراگماتیستی رورتی مورد بررسی قرار گیرد. رورتی همانند بسیاری از فیلسوفان پست مدرن مفهوم حقیقت را انکار می کند. او در این کار از تفکرات پراگماتیستی و پست مدرنیستی بهره می جوید. رد ذهن به مثابه آینه طبیعت، ضدبازنمودگرایی، ضدماهیت باوری و تاکید بر زبان از جمله مقدماتی است که رورتی از طریق آنها حقیقت را انکار می کند. او با توجه به این مقدمات نظریه مطابقت صدق را رد و از نظریه پراگماتیکی صدق از نوع جیمزی دفاع می کند. در این مقاله کوشیده ایم با استناد به نوشته های رورتی مساله انکار حقیقت را مورد بررسی قرار دهیم.
صفحات :
از صفحه 27 تا 52
تلاقی پراگماتیسم و پست مدرنیسم در فلسفه «ریچارد رورتی»
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی تأثیر تلاقی پراگماتیسم و پست مدرنیسم در شکل گیری نئوپراگماتیسم ریچارد رورتی میپردازد. اصالت طبیعت، داروینیسم، و ابزارانگاری از جمله مبانی پراگماتیسم کلاسیک شمرده میشوند که در شکل گیری نئوپراگماتیسم رورتی اثرگذار هستند. دیویی و جیمز از معروف ترین شخصیت هایی به شمار میروند که رورتی از آنها تأثیر پذیرفته است. علاوه بر پراگماتیسم، پست مدرنیسم نیز در اندیشه رورتی جایگاه خاصی دارد و از جمله مبانیای که در تکوین فلسفه وی مؤثر هستند میتوان به مرگ سوژه، عقل ستیزی، و انکار حقیقت اشاره کرد. در این میان، رورتی با بسیاری از اندیشه های فیلسوفان پست مدرن همچون دریدا، ویتگنشتاین دوم، و لیوتار در زمینه نقد مدرنیته همداستان است.
  • تعداد رکورد ها : 85