آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
بررسی ضرورت نبوت وقلمروآن با رویکرد کلامی وفلسفی
نویسنده:
پدیدآور: احمد اعلم شاهی ؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی ؛ استاد مشاور: عباس عباس زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ا نبیاء آمده‌اند تا به بشر بفهمانند اگر در زندگی، مفهوم متعالی به نام خدا نباشد، حیات، صرفا گذر ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها و قرن‌هایی است که فاقد هرگونه هدف در جهان ماده بوده که سیال وار در حرکت‌اند.‌ نبوت را باید کانون اصلی دین دانست. این جمله بدان معناست که معتقدان صرف به خدا و احدیت ذاتی او را(بدون اعتقاد به نبوت )هیچگاه نمی‌توان در زمره دینداران قرار داد. نبوت، وجه انفکاک ناپذیر دین است. به بیان دیگر شناخت علت فاعلی جهان و اعتقاد راسخ به علت‌العلل در امر دینمداری را نمی‌توان کافی دانست. آنچه در فلسفه افلاطونی از آن سخن به میان می‌آید و مضمونی شبیه معاد را زنده می‌کند را نیز نمی‌توان بخشی از دینمداری دانست. درتفکر هلنیست‌ها نیز به مفهومی تحت عنوان دین توجه نشده است. برای مثال؛ هندوئیسم و بودیسم، جهانی را محکوم به عکس العمل می‌دانند که بر پایه چرخه تناسخ شکل گرفته است. لذا از این دیدگاه بسیاری از مکاتب را نمی‌توان دینی دانست و حتی نمی‌توان آنها را ادیان غیرالهی دانست؛ چرا که اساسا برگزیدن نام دین بر این مکاتب امری غلط است. صرف اعتقاد به بی‌پاداش نبودن دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، یک تفکر دینی نیست.در یک تفکر دینی باید میان توحید، معاد و نبوت رابطه‌ای برقرار شود که دین واجد مفهوم گردد. بسیاری از متفکران اسلامی بر این عقیده‌اند که بدون نبوت، حتی توحید هم دچار خلل خواهد شد. درتفکرسنتی تاکیدبراین است که بدون تبیین دقیق جهت گیری دعوت انبیا ،ارائه تعریف کامل واقامه برهان متقن دراثبات آن امکان پذیر نیست اما جهت گیری دعوت انبیا نزد متکلمان معاصرومتالهان ازلحاظ نظری، یکی ازمبانی عمده تحلیل مسائلی مانند مدرنیسم ، علم ودین ، پلورالیزم دینی و.... وازلحاظ عملی ،درارتباط متقابل با مسائلی مانند قلمرو رسالت ادیان ، دین وآزادی ، دین وهنر و.... می باشد . این پژوهش درصدد است تا به بیان رویکرد متکلمان و فلاسفه برای عبور از این حوزه پرداخته وبا تطبیق وبررسی آرای متکلمان ومتالهان ومقایسه آنها ، دیدگاه متقن را که مبتنی برفراگیری دعوت انبیا ونگرش جامع برتمام شئون حیات بشری دارد ، استدلال نماید
معنا و مصداق شناسی اهل بیت در رهیافت کلامی
نویسنده:
رضا اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلمه اهل بیت اصطلاحی است که در قرآن و احادیث به تفسیر آن اهتمام شده است در کلام وحی این واژه در معنای اصطلاحی به ائمه 14 معصوم اشاره شده است معنای حقیقی این واژه را در هنگام بحث از آیه تطهیر از متکلمین اسلامی می توان بر داشت کرد که به اتفاق فرق امامیه ایشان پیامبر (ص)، علی، فاطمه، حسن، حسین و بقیه معصومین تا حضرت مهدی (عج) می باشند اما فرقه اهل تسنن بر دو نظریه متوسل شدند گروهی همسران پیامبر را از اهل بیت محسوب کرده اند و دیگران حد مشترک پنج تن آل عبا را مصداق واقعی اهل بیت معنا کردند. در این متن اقوال مختلف متکلمین که نشأت گرفته از قرآن و احادیث معتبر می باشد بیان شده است و مصادیق اهل بیت (ع) را از زاویه فرق مختلف بررسی کرده ایم.
نقد و بررسی ادله تجرد نفس در فلسفه اسلامی
نویسنده:
محسن دلیر نقی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله تجرد نفس در طول تاریخ تفکر فلسفی همواره یکی از بزرگترین دغدغه‌های فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در جهان اسلام سه مکتب فلسفی ظهور کردند که هر کدام به شیوه خاص خویش به مسئله تجرد پرداخته است. ابن‌سینا اولین فیلسوفی بود که به صورت مبسوط برای اثبات تجرد نفس اقامه دلیل و برهان نمود. نظرات وی توسط متفکرانی چون غزالی، فخر رازی و سهروردی مورد انتقاد قرار گرفت اما برخی دیگر همچون ابن رشد، خواجه طوسی و صدرالمتألهین در عین پذیرش برخی انتقادات برخی از ادله را نیز مفید یقین دانستند. شیخ اشراق بر اساس مبانی فلسفه اشراقی – شهودی خویش به دلیل ناکارآمد دانستن فلسفه مشّاء به ویژه ابن‌سینا در اقامه براهین یقینی، شیوه‌ای نو در اثبات تجرد ارائه نمود و آن علم حضوری نفس به خویشتن است. اما صدرالمتألهین بر اساس مبانی حکمت متعالیه خویش همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و جسمانیه‌الحدوث و روحانیهالبقاء بودن نفس؛ با پذیرش مبنای شیخ اشراق از براهین ابن-سینا نیز در اثبات تجرد نفس بهره برد؛ او با قائل شدن به سه مرتبه تجرد مثالی، عقلانی و فوق عقلانی نفس، رأی نهائی خویش را در ذومراتب بودن نفس در طی مسیر تجرد، بیان کرد. در نظر صدرا برخی از ادله ابن‌سینا ناتمام است و برخی علاوه بر اثبات تجرد عقلانی تجرد مثالی را نیز اثبات می‌کنند و بر او ایراد می‌گیرد که صرفاً برای مرتبه‌ای از مراتب تجرد که همان مرتبه تجرد عقلانی است اقامه برهان کرده است و از مراتب دیگر همچون تجرد مثالی غافل شده است. در این پژوهش سعی شده است با رویکرد توصیفی – تحلیلی ادله تجرد نفس و انتقادات وارده بر آن‌ها بررسی شود تا زوایای مختلف این مهم در طول تاریخ فلسفه اسلامی روشن گردد و از براهین تجرد نفس در برابر این شبهات و انتقادات در حد امکان دفاع شود.
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیدگاه سی اس لوئیس و شهید مطهری
نویسنده:
احمد مینائی ، عباس عباس زاده ، قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سی اس لوئیس و شهید مطهری دو متفکر موحدی هستند که تلاش کرده اند تا راه حلی برای مسئله شر ارائه دهند. سی اس لوئیس یکی از مدافعان مسیحیت، تلاش کرده با اصلاح معنای مفاهیمی همچون قدرت مطلق، خیرخواه مطلق و سعادت بشری معضل مسئله شر را حل نماید. او همچنین با ارائه ی تئودیسه بلندگو که مبتنی بر فواید تربیتی شرور است، وجود شرور را توجیه می کند. لوئیس راه حل عملی را نیز برای مسئله شر مطرح می کند. استاد مطهری نیز با تحلیل ماهیتی شرور و عدمی و نسبی دانستن آن همچنین توجیه شرور با استفاده از فواید تربیتی شرور، ایرادات وارده بر عدل الهی را رد می کند. او همچنین شرور را لاینفک از ساختار جهان می داند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه لوئیس به صورت کلی برمبنای آموزه هبوط است که باعث اشکالات اساسی در نظریه او می‌شود از این رو پاسخ استاد مطهری موفق تر است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 133
مسأله هدفمندی و هدف افعال تکوینی و تشریعی خداوند از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: شادی جعفری ؛ استاد راهنما: عباس عباس زاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف به معنای «غرض» و انگیزه و عامل فعل و «فعل» به معنای انجام کار و «تکوین» به معنای ایجاد و «تشریع» به معنای شریعت و قانون آمده است. بحث درباره‌ی غرض و غایت افعال الهی چه افعال تکوینی و چه افعال تشریعی، از دیر‌‌باز در فلسفه و کلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است رد پای این مسأله از قدیمی‌ترین متون فلسفی یونان باستان، تا جدید‌ترین متن‌های کلامی و فلسفی عصر حاضر، در همه جا نمایان است. در این راستا چه در غرب و چه در شرق سیر پرفراز و نشیبی داشته است، که نتیجه آن انکار هدفمندی افعال الهی از ناحیه برخی و اثبات آن از سوی بعضی‌ دیگر بوده است که البته مثبتین باید به تعیین آن اهداف نیز مبادرت ورزند. از نظرآیت الله جوادی آملی افعال خداوند غایتمند بوده اما هدفش را در فعلش باید جست‌و‌جو کرد و نه در فاعلش و از افعال تکوینی و تشریعی هدفی داشته است. از نظر ایشان در قرآن‌کریم، خداوند برای آفرینش جهان و انسان و انزال کتب و رسل هدفی قائل است. هدف از آفرینش جهان، انسان است و هدف خلقت انسان و جن، عبادت کردن است ایشان این هدف را به مانند متکلمین، غرض و غایت فعل نمی‌داند بلکه هدف خداوند را به ذات وی مستند می‌کند چون فاعل که هستی صرف است منزه از آن است که غایتی خارج از ذات داشته باشد؛ زیرا وی غنی محض است. در این پژوهش تلاش شده است با تکیه برمنابع کتابخانه‌ای به روش توصیفی این موضوع مورد مطالعه و تحقیق و بررسی قرار بگیرد.
بررسی و نقد دیدگاه های کلامی جی ال مکی در باره مسئله شر با تأکید بر مقاله شر و قدرت مطلق
نویسنده:
پدیدآور: الناز عباسی ؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مساله شر یکی از مسائل بنیادی در نظامهای الهیات به ویژه در فلسفه و کلام اسلامی به شمار می‌آید. معضل شرّ گاهی قرینه ای بر رد خدا وگاهی دیگر به عنوان امری ناسازگار با برخی ازاوصاف خدا مانند؛ عدل،خیرخواهی،قدرت مطلق مطرح شده است. جی. ال مکی فیلسوف ملحد از کشوراسترالیا در مقاله « مسأله شر وقدرت مطلق»مدعی است باورهای دینی فاقد تکیه گاه عقلانی بوده وباهم ناسازگار اند. وی برای اثبات مدعای خویش بین سه قضیه ؛ خداوند قادر مطلق است، خداوند خیر محض است و شر وجود دارد که مورد قبول خداشناسان و متألهان است،ناسازگاری برقرار می کند .این پایان نامه به بررسی این مسأله و راه حل ها وپاسخ های مختلفی را که متألهین به ویژه متکلمین اسلامی به این شبه داده اند،می پردازد. این پژوهش با جهت گیری توصیفی و تحلیلی و انتقادی به بررسی این مسأله، با تأکید بر آراء و اندیشه های کلامی جی ال مکی می پردازد و برآیند آن تبیین دقیق مسأله و در نتیجه فهم عمیق آن خواهد بود. انسان ها در زندگی روزمره خود با حوادث و مشکلات گوناگونی روبرو میشوند که گاه تحمّل آنها برایشان بسیار دشوار است. آنان اغلب اینگونه امور را «شر» می خوانند و درصدد رفع آن برمیآیند. «شر» به هر چیز نامطلوبی که اگر نباشد وضع موجود بهتر خواهد شد، گفته می شود. «شر» غیر از نقص است و می تواند به معنایی اعم به کار رود و شامل مطلق کاستی شود. «شر» گاهی به امور فناپذیر و نیستی ها مانند مرگ؛ و زمانی به تفاوت ها و تبعیض ها مانند فقر و غنی؛ و وقتی به سختی ها و شداید مانند رنج جسمی و روحی اطلاق می گردد. اندیشمندان غیر الهی در سده های پیشین، مسئله شر را تنها منافی عدالت خدا می دانستند ولی امروزه آن را ناسازگار با اصل وجود خداوند می شمارند. همه جهانبینی های بزرگ اعم از دینی و غیردینی به وجود شر اذعان کرده اند و معتقدند که شر، ایمان دینی را به مخاطره میافکند وجدیترین نقد عقلانی بر اعتقاد به وجود خداست. بعضی نیز اعتقادات دینی را به دلیل وجود شر در عالم کنار نهاده اند و وجود شرور در جهان را دستمایه انتقادی بسیار قوی علیه اعتقاد دینی دانسته اند. متألهین و اندیشمندان خداباور نیز با ارائه راهحلهایی در اینباره مشکل را بهنحوی حل کرده اند. در خصوص این نکته که عامل به وجود آمدن شرور چه کسی یا چه چیزی است میتوان گفت که هر خوبی و بدی بهدست نظم دهنده جهان یعنی خداوند متعال است. گر چه این انسان است که زمینه های نزول خیر و شر را بنیان می نهد. شرور در بدو امر، لغو و بیهوده یا مخالف با اغراض عمومی آفرینش به نظر می آید. اما شرور دارای فواید مهمّی چون شکوفایی استعداها، بیداری و توفیق توبه و بازگشت از گناه نیز هستند.کلید وازگان: مسئله شر، جی ال مکی، دیدگاه های کلامی، قدرت مطلق
بررسی مسئلۀ نیست‌انگاری شر در رهیافت فلسفی با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسئلۀ شر یکی از مسائل بنیادی در نظام‌های الهیات به‌ویژه در فلسفۀ اسلامی به‌شمار می‌آید. معضل شر گاهی قرینه‌ای بر رد خدا و گاهی به‌عنوان امری ناسازگار با برخی از اوصاف خدا مانند؛ عدل، خیرخواهی و قدرت مطلق مطرح شده است. بسیاری از فلاسفه و متکلمان تلاش کرده‌اند برای ابعاد گوناگون مسئلة شر، راه‌حل پیدا کنند. یکی از راه‌حل‌های بسیار معروف، تحلیل هستی‌شناسانه از شرور است.در این تحلیل شر به امر عدمی اعم از عدم ذات یا عدم کمال ذات تحویل می‌شود (نظریۀ نیست‌انگاری شر). این دیدگاه در بین اندیشمندان، موافقان و مخالفانی دارد. صدرالمتألهین در برخورد با این مسئله دو نوع موضع‌گیری متفاوت داشت. در آثار فلسفی متقدم به‌ویژه در کتاب اسفار از نظریۀ نیستی‌انگاری شر دفاع و آن را برهانی دانسته و در تحلیل و پاسخ به برخی از مسائل فلسفی و کلامی، از جمله ارتباط مسئلۀ شر با صفات الهی، نظام احسن، قضا و قدر و شر ادراکی از آن سود جسته است. اما از برخی عبارت‌های کتاب شرح اصول کافی که جزو آثار متأخر ملاصدرا محسوب می‌شود، چنین برمی‌آید که از نظریۀ خویش عدول کرده است. توصیف و نقد و بررسی دیدگاه موافقان و مخالفان این نظریه و به‌ویژه تبیین مواضع دوگانۀ ملاصدرا از مهم‌ترین یافته‌های پژوهش است.
صفحات :
از صفحه 399 تا 418
تبیین جایگاه خدا در انسان شناسی ملاصدرا
نویسنده:
قربانعلی کریم زادۀ قراملکی ، محرم رحیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 135 تا 152
بررسی تطبیقی ضرورت دین از دیدگاه علامه جعفری و شهید مطهری
نویسنده:
فاطمه شیبانی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مطالعه ضرورت دین از زیر مجموع کلام جدید به شمار می رود که در دوران جدید در جهان و نیز ایران جایگاه خاصی را پیدا کرده ا ست . هر چند که در گذشته یکی از سلسله بحث های الهیاتو بمعنی الاخص کلام سنتی را تشکیل می داد.این پایان نامه درصدد بحث از ضرورت دین از دیدگاه علامه جعفری و شهید مطهری است. دراین تحقیق نظر براین است که مباحثی درباره ضرورت دین و راه های مختلف اثبات آن ارائه گردد اولاً باتوجه به مجموعه آرای علامه جعفری و شهید مطهری، دین دریک نگاه کلی به آن، دارای مباحث متعددی است، ازقبیل مفهوم دین، قلمرو دین،ضرورت دین،دین با زندگی ما انسان ها چه ارتباطی دارد؟ وآیا دین چه نقشی در زندگی اجتماعی انسان دارد؟.ثانیاً روشی که برای رسیدن به این جواب ، در این تحقیق به کار گرفته شده ، روش عقلی ، یعنی استدلال های عقلی است . و گاهی از روش نقلی برای تأیید روش عقلی به کار گرفته شده است. در پایان نامه حاضر به همه این مباحث پاسخ داده شده است بدین شرح که:تعریف دین از هر دو متفکر،دین رابرای رسیدن انسان به سعادت و در حیات معقول ، می دانند. حیات پس از مرگ و زندگی اجتماعی و حیات معقول ضرورت دین را می رساند. قلمرو دین ، تنها شامل زندگی اخروی و معنوی فرد نیست بلکه زندگی فردی و این دنیا راشامل می شود و در نقش دین در زندگی فردی در دو رابطه ، «دین و جهان بینی» و« دین و اخلاق» خلاصه می شود و نقش دین در زندگی اجتماعی شامل ؛«دین و حکومت»، «دین و نهاد اقتصادی» ، «دین و نهاد خانواده» ، «دین و مشارکت مردم در امور اجتماعی » و«دین و تاریخ» می شود.
بررسی نحوه ارتباط بین عالم حادث و عالم قدیم از دیدگاه میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: المیرا رسول زاده ؛ استاد راهنما: ناصر فروهی ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حدوث و قدم در فلسفه و کلام بدین معنا است که چیزی نبوده؛ سپس به وجود آمده است. از دیر بار تاکنون در رابطه با حدوث و قدم فلاسفه و متکلمین نظریات گوناگونی را ارائه کرده‌اند. میرداماد و ملاصدرا جزو فیلسوفانی است که در حل این معضل کوشیده‌اند. میرداماد سعی در اثبات حدوث دهری عالم داشته است؛ از نظر او دهر به معنای وعائی بین عالم سرمد و زمان می‌باشد. میرداماد برای تبیین و توضیح حدوث دهری عالم مراتب هستی را ازباری تعالی تا ممکنات به سه مرتبه تقسیم می‌کند و معتقد است که عالم مسبوق به وعاءِ دهر بوده و حادث به حدوث دهری است.از مجموعه گفتارهای میرداماد چنین بر می‌آید که حدوث دهری مسبوقیت حادث است به عدم صریح دهری که تقدم دارد بر وجود آن در خود جهان واقع و متن اعیان خارج؛ و ذاتاً از سنخ اندازه و کمیّت بیرون است، نمی‌شود در آن آغاز و انجامی یافت، گذشته و اکنون و آینده ندارد، پس اگر موجودی باشد که عدم پیشین آن عدم صریح دهری باشد، این موجود از جمله حوادث دهریه است.ملاصدرا به تلقی جدیدی از حدوث عالم دست یافته است. او اجزای عالم را حادث زمانی و حادث ذاتی می‌داند و از این نظر بافلاسفه هم‌عقیده است. تلقی وی این است که حدوث عالم، تدریجی و نه دفعی صورت می‌گیرد؛ از نظر وی جهان در حال حدوث و زوال تدریجی است.صدرالمتألهین می‌گوید که مرجح حدوث عالم، ذاتی است، در این بیان بحث کل عالم مطرح نیست، بلکه بحث هر کدام از اجزاء عالم جدا جدا مطرح است. از نظر ایشان آنچه که حادث است همه عالم است و در عالم آنچه که وجود دارد اجزاء عالم است؛ کل، حکم مستقلی ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 48