آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 68
تحلیل انتقادی دیدگاه مکتب تفکیک در مورد رهیافت عقل گرایانۀ فلسفی به دین
نویسنده:
عباس یزدانی,محمد کریمی لاسکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب تفکیک به کارگیری عقل و استدل های فلسفی را در فهم گزاره ها، مدعیات و باورهای دینی به طور جدی رد کرده است. پیروان این مکتب رهیافت عقل گرایانۀ فلسفی در باب فهم دین را کاملاً متضاد با دینداری و ایمان معرفی و معرفت صحیح دینی را به راه وحیانی منحصر می کنند. هدف این نوشتار بازخوانی روش تفکیکی و نقد و بررسی ادعاها و استدل های مربوط به آن است. این مقاله با روش کتابخانه ای و از طریق بررسی آثار مکتوب این جریان به توصیف و تحلیل این نظریه می پردازد. سپس، با نگرشی انتقادی ادعاها و استدل های نظریۀ تفکیک را بررسی می کند. در این پژوهش استدلال خواهد شد که نه تنها استدل های مدافعان مکتب تفکیک استحکام کافی ندارد، بلکه بر این رهیافت نقدهایی جدی وارد است و ادعای این مکتب بر ناکارآمدی روش فلسفی و تأکید بر نوعی ایمان گروی قابل دفاع نیست. در پایان نشان داده خواهد شد که با وجود محدودیت شناخت عقلی در فهم کامل دین، رهیافت معرفت شناختی فلسفی در تقابل با معارف دینی قرار ندارد. هرچند عقل گرایی افراطی نیز قابل دفاع نیست. درنتیجه، می توان فهم فلسفی از دین را دارای اعتبار معرفت شناختی دانست.
نقد و بررسی برهان معجزه بر اثبات وجود خدا از دیدگاه فیلسوفان دین مغرب زمین
نویسنده:
عباس یزدانی,محمدعلی میرباقری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خداباوران معجزه را دلیلی برای اثبات وجود خدا می دانند. در طرف مقابل، خداناباوران نقدهایی علیه دلالت گری معجزه بر اثبات وجود خدا مطرح می کنند که بیشتر به وقوع پیوستن تاریخی معجزات را محل تردید قرار می دهد و حتی ناممکن می دانند. هدف این نوشتار بررسی و پاسخ به چند پرسش اصلی در این موضوع مورد اختلاف است: معجزه چیست؟ آیا «معجزه» مفهومی خودمتناقض است؟ آیا استناد به گواهی های تاریخی برای وقوع معجزات قابل توجیه است؟ عامل وقوع معجزه چیست؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه، بررسی و تحلیل ذهنی مفاهیم، گزاره ها و استدلال ها انجام می گیرد. بر این اساس، کتب، مقالات و دیگر آثار فیلسوفان مغرب زمین و همچنین کتب و مقالاتی که درباره آنها نوشته شده اند، مورد مطالعه قرار می گیرند. در این مقاله ضمن بررسی پرسش های یاد شده تلاش خواهد شد تا نشان داده شود که اولاً «معجزه» مفهومی خودمتناقض نیست؛ لذا نمی توان با استناد به ناسازگاری درونی مفهوم، امکان وقوع آن را زیر سوال برد؛ ثانیاً در صورت فراهم بودن شرایطی می توان پذیرفت که معجزاتی رخ داده اند؛ ثالثاً از میان وقایع معجزه گون برخی را می توان دال بر وجود خداوند دانست، هرچند که دلالت گری پاره ای دیگر محل بحث است.
عقلانیت باورهای دینی از دیدگاه پراگماتیسم
نویسنده:
معصومه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقلانیت باور دینی از دیرباز یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفه‌ی دین بوده است؛ اما پرسش اصلی این است که عقلانیت به چه معنا است؟ ملاک و معیار عقلانیت باورهای دینی چیست؟ معیار پراگماتیسمبرای سنجش عقلانیت باورهای دینی چه می‌باشد؟ چه نقدهای جدی بر دیدگاه پراگماتیسم در مورد عقلانیت باورهای دینی وارد شده است؟ در بین دیدگاه‌های مختلف در مورد عقلانیت باورهای دینی، برخی به نا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌معقول بودن گزاره‌های دینی و کنار گذاشتن آن‌‌‌‌‌ها حکم کرده‌اند‌ و برخی دیگر به معقول بودن آن‌ها معتقد هستند. مکتب پراگماتیسم یکی از دیدگاه‌هایی است که به معقول بودن باورهای دینی حکم داده است. محور اصلی تفکر پراگماتیسم سودمندی در عمل است و از طرفی معتقد است در انتخاب باورهای دینی سودمندی فراوانی برای افراد وجود دارد و همین باعث می‌شود با وجود نبودن دلایل متقن برای آن‌ها، انتخاب آن‌ها، انتخابی عقلانی محسوب شود و هم‌چنین کنار گذاشتن آن‌ها و موضع لا‌‌ادری گرفتن نسبت به آن‌ها را نا‌‌‌معقول می‌دانند. بلیز پاسکالو ویلیام جیمزاز جمله فیلسوفانی هستند که با تفکر پراگماتیستی خود در این زمینه، حکم به عقلانی بودن باورهای دینی داده‌اند. البته علاوه بر جیمز و پاسکال در اینجا تفکر پیرسرا به عنوان موسس این مکتب و کسی که بنیان‌گذار تفکر پراگماتیستی است بررسی خواهیم کرد، هرچند که او طریق درست شناخت خداوند، را توجه به درون می‌داند و تفکر او در این زمینه فارغ از تمامی اندیشه‌های پراگماتیستی است. اما مهم‌ترین نقدی که بر تفکر جیمز وارد شده آن است که وی در نظریه‌ی خود دلیل انتخاب باورهای دینی را ناب بودن گزاره‌های دینی می‌داند، اما معیاری که وی بیان می‌کند، معیاری نسبی است؛ بدین معنا که یک گزاره ممکن است برای برخی ناب باشد و برای برخی دیگر ناب نباشد و بنابر‌این این معیار، معیاری نسبی است و علاوه‌ بر این وقتی که این معیار نسبی باشد، سبب می‌شود هرکس امر دلخواه خود را عاقلانه تلقی کند و آن را جزء گزاره‌‌‌های ناب بشمارد. در صورتی که ایمان دست‌یابی به حقیقت است نه هر آن‌چه که می‌خواهیم. نقدهایی نیز بر نظریه‌ی پاسکال وارد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها این است که، شرطی پاسکال دلیل مساعدی برای حمایت از عقلانیت باور دینی مطرح نمی‌کند و سعی بر این دارد که این مطلب را به فرد القاء کند که، باور دینی نمی‌تواند توسط دلایل متقن حمایت شوند در صورتی که این‌طور نیست و فرد را وادار می‌سازد به امری ایمان آورد و چیزی را عمل کند که در اصل به آن هیچاطمینانی ندارد و دلیلی برای انتخاب آن نیافته است. اما به طور کل می‌توان این‌گونهنتیجه گرفت که پراگماتیسم‌ها سعی بر این دارند که ایمان را عقلانی جلوه دهند و از عقل برای ایمان تایید بگیرند، در واقع می‌توانیم پراگماتیسم را تلاشی در جهت صدور مجوز برای تغییر معیار عقلانیت در زمینه‌ی باورهای دینی دانست، به این معنا که آن‌ها معتقدند که اگر عقل استدلال‌گر نمی‌تواند حکم به عقلانیت باورهای دینی بدهد، می‌توانیم با توجه به ویژگی‌های باور دینی از جمله این‌که آن‌ها گزاره‌ها‌ی ناب هستند، تغییر معیار دهیم و توسط معیار عقلانیت پراگماتیستی آن‌ها را عقلانی محسوب کنیم. در صورتی که همان‌طور که بیان خواهد شد لزومی ندارد که عقل همیشه ایمان و یا باور دینی فرد را تایید کند.
نا/الهیات: الهیات دوران گذار
نویسنده:
سمیرا طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نشانه و الوهیت، مکان و زمان تولد یکسانی دارند، دوران نشانه اساساً دورانی الهیاتی است. دین و تمدن مادر یکدیگرند و در بطن هم زاده ‌شده‌اند. هر نظامی که مبتنی بر یک مفهوم اساسی باشد، مفهومی که گردش نشانه‌ها را شکل می‌دهد، از اساس الهیاتی است. این مفهومِ محوری، در هر اندیشه نامی به‌خود گرفته: واقعیت، جوهر، هستی، حقیقت، خدا، لوگوس، عقل، غایت و ... . در این نظام(های) لوگوس‌محور، زنجیره‌ی دال‌ها معناداری و ثباتِ خود را از این مدلول استعلایی می‌گیرند. ژاک دریدا با خوانشِ واسازانه‌ی خود در پدیده‌‌شناسی هوسرل که اوج لوگوس‌محوری است نفوذ کرد و تناقض‌های درونی آن‌را نشان داد؛ و نشان داد ‌که هیچ مدلولی نمی‌تواند خارج از زنجیره‌ی دلالی، زبان را کران‌مند کند. این ایده‌ی انقلابی به-فروپاشیِ نظامِ سلسله‌مراتبیِ تقابل‌های دلالی و درنتیجه هم‌رتبه و هم‌بودشدنِ دال‌ها می‌انجامد. هر مدلولی خود یک دال می‌شود و به دالی دیگر ارجاع می‌دهد؛ چرخشی بی‌پایان که در آن هر دال می‌میرد و هم-زمان می‌زید. در مقابلِ این ایده‌ی انقلابی، مدرنیسم چیزی بیش از یک جنبش فانتزی و شبه‌انقلابی نیست. مدرنیسم چیزی نیست جز وارونگیِ رابطه‌ی تقابلیِ سوژه-اوبژه(الهی). آن‌گاه که پسران با تکیه بر خردِ بشری‌اشان، خدا/پدر را به‌زیر کشیدند، مدرنیسم به‌شکوفه نشست اما شکوفایی ایده‌ی مدرنیسم حاصلی جز مرگِ اوبژه (ی الهی)، و در نتیجه‌ی آن، ناپدید شدن سوژه در پی ندارد: نارسیسمی که سوژه در آینه‌ی چشمانِ دیگری/خدا بدان دچارشده‌بود، با مرگ و درهم‌شکستن آینه، او را به‌ورطه‌ی نیهیلیسم کشاند. هم‌بودشدگیِ دال‌ها خزانی است که شکوفه‌ی مدرنیسم در آن پژمرد. در چنین موقعیت سراسیمه‌ای، نا/الهیات سربرمی‌آورد: با زدایشِ تقابل‌ها و هم‌بودشدگیِ دال‌ها، سخن از مرگ گفتن یاوه است؛ هیچ مرگی در کار نیست، و نیز هیچ زنده شدنی. ما همواره در میانه‌ی یک بازیِ دائمی هستیم. کلمه(لوگوس)، دائماً زدوده و درعینِ‌حال نگاشته و بازنگاشته می‌شود. این نا/الهیات مرگِ خدا، نا/نظامِ نوینی است برای آنان‌که در مرزها می‌زیند.
نقد، تحلیل و ترجمه کتاب علم ودین اثر تامس دیکسون
نویسنده:
عطاملک هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب‌های راجع‌به علم و دین، عموماً به دو دسته تقسیم می‌شوند: آنها که می‌خواهند اعتبار دین را به شما بقبولانند و آنها که می‌خواهند عکس این را انجام دهند. بحث جدید در آمریکا درباره‌ی تکامل و «طرح حکیمانه» خصوصاً به‌وضوح نشان می‌دهد که چگونه ماجراهای راجع‌به تضاد یا سازگاری بین علم و دین، می‌تواند در مبارزات سیاسی به‌کار گرفته شود. تصورات تاریخی درباره‌ی اشخاص مشهور، به‌خصوص گالیلو گالیله و چارلز داروین؛ مفروضات فلسفی درباره‌ی معجزات، قوانین طبیعت، و معرفت علمی؛ و گفتگوهای راجع‌به پیامدهای دینی و اخلاقی علم جدید- از مکانیک کوانتوم گرفته تا علم اعصاب- موضوعات عمده‌ی متعارف دربحث‌های امروزین علم و دین هستند. همه‌ی اینها در اینجا به دقت بررسی شده‌اند. هدف این کتاب این است که بتواند به افراد کمک کند که به روشی مبتنی بر اطلاعات دقیق، با یکدیگر مخالفت کنند.
وحدت وجود در عرفان و فلسفه
نویسنده:
یزدانی، عباس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
خاستگاه دین از دیدگاه اریک فروم
نویسنده:
طاهره فشقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح در فلسفه دین، مسألۀ خاستگاه دین است‎. این مسأله از منظرهای متفاوتی چون جامعه‌شناختی، پدیدار‌شناختی و روانشناختی مورد بحث قرار گرفته است. روان‌شناسي دين به بررسي پديده دينداري از منظر روان‌شناختي مي‌پردازد. ورای حقیقت داشتن یا نداشتن دین، چه انگیزه‌ها و عواملی روانشناختی در طول تاریخ و در حال حاضر، انسان را به سوی پذیرش یک دین و التزام به تعالیم و دستورات آن سوق داده است؟ اریک فروم یکی از مهم‌ترین روانشناسانی است که در این رساله دیدگاه او در باب خاستگاه روانشناختی دین را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اریک فروم روان‌شناس مکتب فرانکفورت و متأثر از فروید و مارکس است. وی قلمرو دین را به کارگردهای سه‌گانه منحصر می‌سازد و می‌گوید: دین برای همه بشریت به مثابۀ تسکین آلام و رنج‌های زندگی است؛ برای غالب افراد، چونان مشوقی برای پذیرش موقعیت طبقات آنها و برای اقلیت مسلط، پناهگاهی است که آنها را از گزند زیردستان دور می‌دارد. به باور وي، دو عامل سبب گرايش به دين است: يکي دستيابي به نگرش مشترک و ديگري يافتن کانون سرسپردگي است. وي اديان را به دو دسته ادیان خود‌کامه و انسان‌گرا تقسيم مي‌کند و در ضمن آن، علت گرايش به هر دو را امري مشترک ميان آن-ها مي‌داند و تأثير اديان انسان‌گرا را در تأمين نيازهايي که به خاطر برآورده ساختن آنها به دين تحقق يافته است، بيشتر مي‌داند و بنابراين نيازمندي انسان به آن‌ها را عميق‌تر مي‌انگارد، اگرچه کاستي‌هاي متعددي را نيز براي آنها يادآوري مي‌کند.وی پوچی و بیهودگی و از خودبیگانگی انسان و بی‌معنا داشتن جهان در اثر فروپاشی دین و جای‌گزینی روان‌کاوی به جای دین از سوی فروید را مورد نقد قرار می‌دهد. فروم به بیگانگی انسان از خود تأکید می‌ورزد و می‌گوید: آنچه واقعاً اصول دینی را تهدید می‌کند، نه روان‌شناسی است و نه هیچ علم دیگر؛ بلکه بیگانگی و بی‌تفاوتی وی نسبت به خویشتن و اطرافیان است که ریشه‌های آن در تمامی فرهنگ غیر دینی ما قرار دارد. اریک فروم دین را سبب رستگاری و بالاترین هدف زندگی بیان می کند؛ اما نه این که خداوند به صورت «مدیر عامل کاینات» درآید و تنها نمایش زندگی را اداره کند و هرگز او را نبینیم، ولی به رهبری او ایمان آوریم. خلاصه سخن آن که فروم با نگرش کارکرد‌گرایانه، گستره دین را در امید بخشی، معناداری زندگی و مانند آن خلاصه می‌کند. اما دیدگاه وی در باب روانشناسی دین و خاستگاه آن جای نقد دارد. اولاً اریک فروم تنها به بخشی از کارکردهای دین توجه نموده و از کارکردهای دیگر فردی و اجتماعی دین غفلت کرده است. در بیانی که داشته است در حقیقت به بخشی از آثار دین اشاره کرده و مطلب را کامل نکرده و به جواب نهایی نرسیده است. فرضيه‌‌های فروم براي تبيين عوامل پيدايش دين و گرايش به آن نارسايي‌‌هاي بسيار دارند، چرا ‌كه هيچ دليل قابل پذيرشي ندارند و گمانه‌‌هايي غير مدلّلند. مسؤوليت‌گريزي عامل گرايش به دين نيست بلكه عامل دين‌گريزي است؛ زيرا دين خود مسؤوليت‌آور است. انسان، آزادي‌گريز نيست بلكه آزادي‌طلب است. اشکال دیگر این که، دین‌شناسی فروم، همان‌گونه که در کتاب جزم‌اندیشی مسیحی او هویداست منحصر به دین مسیحیت است.
نقد نئوداروینیسم ماده‌گرایانه با تکیه بر آراء تامس نیگل
نویسنده:
صمد حسینی ، عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق با تلقی نئوداروینیست­های ماده­گرا، حیات و همۀ امور مربوط به آن صرفاً نتیجۀ عملکرد قوانین مادی بوده و هیچ عامل غیرمادی یا ماورائی در ایجاد آن دخالتی نداشته است. از این رو، برای ارائه تبیینی جامع و نهایی دربارۀ جانداران نیز تنها کافی است قوانین مادی را بشناسیم و همه امور را به این قوانین فرو بکاهیم. تامس نیگل، فیلسوف ذهن و از مخالفان ماده­گرایی، با استدلال­هایی نظیر نامحتمل بودن پیدایش حیات از مادۀ بی­جان، غیر ضروری بودن عملکرد قوانین فیزیکی، وجود آگاهی و فروکاست­ناپذیری آن به امور فیزیکی و نهایتاً ناکارآمدی نظریۀ انتخاب طبیعی در تبیین عقل، به نقد نئوداروینیسم ماده­­گرایانه می­پردازد. اما دیدگاه خداباورانه را نیز با این استدلال که اولاً باعث ایجاد دوگانگی و شکاف تبیینی میان امر ذهنی و امر فیزیکی می­شود و ثانیاً این دیدگاه نیز همچون دیدگاه ماده­گرایان تبیین را به نقطۀ نهایی نمی­رساند، مورد نقد قرار می­دهد. در مقابل، پیشنهاد وی فرضیۀ همه­جاندار­انگاری است که مدعی ارائه فهمی طبیعی، ضروری، جامع و در عین حال غیرمادی از طبیعت است. هدف این مقاله که به روش تحلیلی- انتقادی انجام پذیرفته است، در وهلۀ اول، نقد نئوداروینیسم ماده­گرایانه با بهره بردن از آراء انتقادی نیگل، و در وهلۀ دوم، استدلال بر این نکته است که بر اساس اصل استنتاج بهترین تبیین، خداباوری در مقایسه با ماده­انگاری و فرضیۀ نیگل، تبیین قابل قبول­تری است.
صفحات :
از صفحه 151 تا 181
بررسی خودشناسی در آراء علامه محمد تقی جعفری
نویسنده:
اعظم فرهادی، عباس یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر در پی بررسی خودشناسی درآراء علامه جعفری به روش توصیفی - تحلیلی ?است،در بررسی مزبورکار با توصیف و تحلیل تعریف خودشناسی از دیدگاه علامه جعفری آغاز و سپس با توصیف وتحلیل مبانی ومولفه هایی که دیدگاه علامه بر آن ها مبتنی است وتوصیف و تحلیل مختصات وساختار وجودی خود و درنهایت نتایج و لوازم خودشناسی از دیدگاه علامه جعفری تحت عنوان استقرار حیات معقول و توصیف و تحلیل ابعاد گوناگون آن پیگیری شده است ودر بررسی نهایی کل کار نتایج زیر به دست آمده است: 1- خودشناسی در آغاز هر نوع حرکت تکاملی از سوی نفس انسان ها ضرورت دارد.2- تعریف ثابت و منطقی از خود وجود ندارد.3 - خودشناسی از دیدگاه علامه جعفری عبارتست از شناخت مختصات وخصوصیات انسان در یک سیستم باز. 4- شناخت دارای شدت و ضعف است از آگاهی اولیه وغیر مختارانه به حیات نفس آغاز وتا آگاهی مختارانه به کنه هستی مندها در یک سیستم باز ورو به تکامل ادامه دارد. 5- خود هم به لحاظ وجودی و هم به لحاظ ارزشی پیوسته در صیروت و دگرگونی است. 6- عوامل به فعلیت رسانند? هم? استعدادهای خود از ، اتصال به کمال برین از طریق عوامل شناختی مانند: علم فلسفه ،علم اخلاق و علم شهودی و علم حکمت و علم عرفان و مذهب است .7- غایت شناخت خود و دگرگونی وحرکت پیوسته آن? ،استقرار حیات معقول است که عبارت از عبادت پرودگار هستی بخش است.
مقایسه‌ی دیدگاه استاد مطهری و مایکل پترسون درباره‌ی مساله‌ی شر
نویسنده:
زکیه‌ احمدی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«مسأله‌ی شر» که می‌توان آن را یکی از مسائل بسیار مهم و بحث‌انگیز در مباحث کلام جدید و فلسفه دین معاصر دانست، از آنجایی‌که به بنیادی‌ترین اصول ادیان توحیدی – اعم از وجود خداوند و صفات مطلق او مانند قدرت، علم، خیریت و عدالت- حمله می‌برد، متألّهان خداباور را درصدد ارائه‌ی پاسخ برمی‌انگیزد. پژوهش حاضر به تقریر و مقایسه‌ی دیدگاه مایکل پیترسون و شهید مطهری درباره‌ی مسئله‌ی شر اختصاص یافته است. مهم‌ترین پاسخ پیترسون برای رفع مسئله‌ی شر، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر است؛ وی تنها آن دسته از دادباوری‌هایی را که «امکان شر» را برای دستیابی به خیرهای برتر ضروری می‌دانند، قابل پذیرش می‌داند. مهم‌ترین استدلال مطهری، دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر می‌باشد؛ وی با تأکید بر اینکه وجود شرور در تحقق خیرهای برتر در جهان مادی ضروری هستند، اذعان می‌نماید که شرور، نقش‌های مثبت زیادی در جهت رشد و تعالی انسان ایجاد می‌نمایند. با مقایسه‌ی دو فیلسوف به این نتیجه می‌رسم که وجوه تشابه آن‌ها در اتخاذ دادباوری مبتنی بر خیرهای برتر، به عنوان پاسخی مناسب و قابل پذیرش در برابر مسئله‌ی شر می‌باشد، وجوه اختلاف‌شان را نیز می‌توان در نحوه‌ی پذیرش دادباوری مزبور دانست؛ بدین شکل که پیترسون دادباوری‌هایی که مدعی هستند «واقعیّت شر» برای دستیابی به «خیرهای برتر خاص» ضروری می‌باشد را محکوم به شکست می‌داند، اما مطهری در تکمیل‌ دادباوری-های خود به ارائه‌ی مصادیقی از شرور دست می‌زند که ضرورتاً به خیرهای برتر خاصی منتهی می‌شوند. ادعای پیترسون معقولانه است، اما به نظر می‌رسد هر دو پاسخ در پیش‌برد بحث خدا و شر در خور توجه و مهم بوده باشند.
  • تعداد رکورد ها : 68