آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 35
تبیین نظریه‌ی جان هیک درباره‌ی معاد و نقد آن بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فهیمه جمشیدی‌خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پایان نامه تبیین دیدگاه جان هیک درباره‌ی معاد و نقد آن بر اساس حکمت متعالیه است. جان هیک در مسئله‌ی حیات پس از مرگ، به رستاخیز، دیدگاهی مسیحی – یهودی، که به معنای جسمیت یافتن مجدد شخصیت انسانی بعد از مرگ است، معتقد است و در این زمینه برای معقول جلوه دادن جاودانگی و حیات پس از مرگ نظریه‌ی "بدل" را مطرح می‌کند. جان هیک معتقد است که انسان یک واحد جسمی – روانی است که با مرگ نابود می‌شود و بعد از مرگ عین یا "بدل" جسمی – روانی شخص قبل از مرگ از عدم با قدرت مطلق خداوند بر انگیخته می‌شود. ملاصدرا معتقد است که انسان یک وجود واحد است که این حقیقت واحد دارای دو اعتبار بدن و نفس است و نفس حقیقت این وجود واحد است. ایشان بر اساس اصل تشکیک در وجود و اصل حرکت جوهری ثابت می‌کند که نفس با حادث شدنش به موازات بدن، مسیر تکاملی را طی می‌کند و مراتب وجودی خود را به فعلیت می‌رساند و پشت سر می‌گذارد تا به مرتبه‌ی نفس ناطقه‌ی انسانی و اتحاد با عقل فعال برسد که به عنوان کمال نفس تلقی می‌شود. نفس بعد از مرگ به کمک قوه‌ی خیال، بدن برزخی و عقلی خود را ایجاد می‌کند. نفس و بدن بعد از مرگ در امتداد نفس و بدن قبل از مرگ است، فقط نفس از عالم و مرتبه‌ی ماده روی بر گردانده و به مرتبه و عالم مافوق ماده و ملکوت توجه نشان می‌دهد.با توجه به اصول فلسفی ملاصدرا همانند اصل وحدت وجود، اصل حرکت جوهری، اصل تشکیک در وجود و اصل شئیت شیء به صورت شیء است، می‌توان مبانی نظریه‌ی "بدل" جان هیک هم‌چون نفی نفس، حقیقت مرگ که نابودی مطلق است، را نقد کرد. هم‌چنین نظریه‌ "بدل" هیک، نظریه‌ایی فرضی و بر اساس آزمون ذهنی است؛ پس نمی‌تواند در معقول و ممکن جلوه دادن جاودانگی و حیات پس از مرگ دلیل موجهی باشد.
تحلیل و بررسی پاسخ‌های ابن رشد به ابوحامد غزالی در بحث علم الهی
نویسنده:
سمیه حسینی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی از اندیشمندانی است که به صراحت در دفاع از عقاید دینی خود در مقابل فیلسوفان ایستاده و آن‌ها را در طرح بیست مسئله دینی متهم به بدعت و کفر نموده است. سال‌ها بعد ابن‌رشد به عنوان یک فقیه و فیلسوف برجسته، درصدد پاسخ به غزالی برآمده که این نوشتار به تقابل میان این دو دانشمند در بحث علم الهی می‌پردازد. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی به بیان نظریه‌های این دو دانشمند پرداخته و نظریه‌های ابن رشد را بر اساس نظر ابن سینا و صدرالمتألین مورد سنجش و ارزیابی قرار داده است. اگرچه پاسخ‌های ابن‌رشد به ابوحامد غزالی تا حدودی توانسته است اشکال‌های سخنان غزالی را آشکار کند ولی در نهایت او با غزالی همراه شده و بر جداسازی فلسفه از دین تأکید می‌کند. غزالی سعی می‌کند بیشتر مبانی فلسفی دیدگاه فیلسوفان درباره علم الهی را مورد نقد قرار دهد. ابن رشد علم الهی را از نوع حصولی و فعلی می‌داند و معتقد است خداوند چون علت موجودات است، از آن جهت که به ذات خود علم دارد به موجودات علم دارد اما درک تفصیلی این مسئله را خارج از دسترس درک بشر دانسته و در همین اندازه خود را متوقف می‌بیند و بیشتر نقدهای غزالی را بر نظر ابن سینا دراین‌باره می‌پذیرد. بررسی نظر ابن‌سینا نشان می‌دهد فهم غزالی و ابن رشد از نظر وی اشتباه بوده و تبیین ابن رشد بیش از ابن سینا قابل مناقشه است. نقد‌های غزالی در رشد و بالندگی فلسفه اسلامی نقش داشت تا آن‌که حکمت متعالیه توانست با در اختیار داشتن مبانی مستحکم فلسفی در تبیین علم خداوند و بسیاری از مسائل فلسفی دیگر هم‌سو با متون دینی موفق ظاهر شود به نحوی که راه را بر بسیاری از سوء برداشت‌ها ببندد.
بررسی مقایسه‌ای حقیقت وحی از دیدگاه فارابی و غزالی
نویسنده:
طاهره استرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان براي رسيدن به كمال و سعادت حقيقي آفريده شده است و تنها راهي كه بواسطه‌ي آن به سعادت حقيقي و پايدار مي‌رسد، وحي است. خداوند از طريق فرستادن پيامبران، نيك و بد امور را تعيين كرده و مسير زندگي انسان را در ارتباط با سعادت و شقاوت ابدي مشخص مي‌سازد. اما شناخت حقيقت وحي چون پديده‌اي ماوراءطبيعي است امكان ندارد و درك و فهم ما آنقدر نيست كه بتواند تمام حقايق عالم را بشناسد. آنچه در اين تحقيق آمده است، با اين پيش‌فرض است كه شناخت حقيقت وحي ممكن نيست. ولي براي آشنايي بيشتر با آن و درك اين پديده، تا جايي كه امكان دارد به بررسي ديدگاه دو دانشمند بزرگ (فارابي و غزالي) پرداخته و نظرات آنها پيرامون وحي و حقيقت آن را بررسي كرده‌ايم.وحي در لغت به معناي اشاره سريع و پنهاني و در اصطلاح به «تفهيم ويژه يك سلسله حقايق و معارف از جانب خداوند به انسان‌هاي برگزيده (پيامبران) از راهي غير عادي، براي ابلاغ به مردم و راهنمايي آنان» وحي مي‌گويند. وحي در نظر فارابي زماني صورت مي‌پذيرد، كه بين نبي و عقل فعال واسطه‌اي نباشد يعني عقل مستفاد او به عقل فعال متصل شود. غزالي نيز وحي را معرفتي غير اكتسابي مي‌داند كه منشأ آن براي نبي مشخص است و راه رسيدن به آن رياضت و تصفيه دل است. وحی در قران کاربردها و معانی مختلفی دارد. در نظر فارابی و غزالی عقل و وحی مکمل یکدیگرند و تعارضی ندارند. دست آورد رساله این است که - همانطور که در بالا ذکر شد- در نظر فارابی حقیقت وحی اتصال بین عقل فعال و عقل مستفاد است اما غزالی آن را معرفتی غیر اکتسابی دانسته و بدون ریاضت و تهذیب نفس دست یافتنی نیست. می توان گفت فارابی نگاهی عقلانی به وحی دارد اما غزالی آن را معرفتی عرفانی برمی‌شمارد.
بررسی و نقد کثرت‌گرایی دینی از دیدگاه ابن‌سینا و مناسبات آن با آیات و روایات
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرچند کثرت گرایی دینی از مباحث جدید است و ابن سینا مستقیم به آن نپرداخته است ؛اما این مقاله بر آن است تا بر اساس آرای کلامی وفلسفی ابن­سینا مبانی کثرت گرایی دینی را مورد بررسی ونقد قرار دهد. ابن سینا از یک طرف با براهین متقن اثبات می­کند تمام ادیان الهی حاصل صعود پیامبرانبه عالم عقول­اند، بنابراین به نحوی معتبر وتا حدی از حقیقت بهره­مندند.از طرف دیگر وی برای اختلاف مراتب پیامبران استدلال­های عقلی متعددی می­آورد که بیان­گر آن است تمام ادیان در یک سطح نیستند و به یک میزان از حقانیت برخوردار نمی­باشند. هم چنین وی بر این باور است که با پیشرفت فکری و سیر تکاملی انسان، ادیان هم متکامل تر میشوند. با لحاظ این سه اصل می­توان نتیجه گرفت که کثرت گرایی دینی به معنای یکسان بودن همه ادیان در بهره­مندی از حقیقت ونجات بخشی قابل دفاع نیست، اما تفسیری از شمول­گرایی از آرای وی استنباط می­شود؛ از آنجا که نجات بخشی ادیان رابطه مستقیم با میزان حقانیت آنها دارد، ادیان به هر میزان که حق باشند به همان اندازه نجات بخش خواهند بود.
صفحات :
از صفحه 23 تا 34
زمان در فلسفه ارسطو، ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مرضیه سپهوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زمان از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی است به‌گونه‌ای که فیلسوفان، هرکدام تعریفی متفاوت از آن ارائه کرده‌اند. در این نوشتار سعی شده است «زمان» از دیدگاه سه فیلسوف بزرگ مشاء ارسطو، ابن‌سینا و خواجه‌نصیرالدین طوسی تبیین و بین نظریه‌های ایشان مقایسه شود. به رغم این‌که گروهی از معاصران ارسطو منکر وجود زمان بوده‌اند، وی زمان را به‌عنوان یک امر حقیقی، عینی، دارای ارتباط ناگسستنی با حرکت و درعین‌حال متمایز از حرکت پذیرفته است. معلم اول زمان را مربوط به امور طبیعی و مادی می‌داند؛ و امور نامتحرک را خارج از زمان تلقی می‌کند. وی زمان را «مقدار حرکت از حیث تقدّم و تأخر» تعریف کرده است. زمان از نظر وی یک امر عرضی غیر قار است که به‌تدریج موجود می‌شود. ارسطو «آن» را مرز مشترک و مای? وحدت هر دو قسم زمان یعنی گذشته و آینده می‌داند و «آن» را از بخش‌های زمان به‌حساب نمی‌آورد. شیخ‌الرئیس، به پیروی از معلم اول، زمان را مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخر می‌داند که اجزای آن در وجود قابل اجتماع نیست. وی براهین متعددی برای اثبات وجود زمان اقامه کرده است. ابن سینا در کتاب شفاء بحث زمان را در قسمت طبیعیات و مبتنی بر «حرکت» و «تقدم و تأخر» بیان کرده، اما در اشارات این بحث را در قسمت الهیات و از راه «حدوث و قدم» اثبات می‌کند. ابن‌سینا دلایل منکرین زمان را بیان کرده و به آن‌ها پاسخ داده و وجود زمان را از طریق ماهیت آن مستدل ساخته است. شیخ، مانند ارسطو، زمان را عین تجددمی‌داند که بدون حرکت موجود نبوده و قائم به آن است. خواجه نصیر، در شرح بر اشارات، مانند شیخ، وجود زمان را از راه «حدوث» اثبات کرده، زمان از نظر وی مقدار حرکت به لحاظ تقدّم و تأخری است که ذاتی زمان بوده و به‌صورت متصل و به تدریج حادث می‌شود. پس دیدگاه طوسی در بحث زمان به‌طور کامل شبیه نظریه شیخ است. آرای هر سه فیلسوف موردتحقیق دربحث زمان نزدیک به هم و در بسیاری موارد مشابه است، اختلاف بین آن‌ها بیشتر در نحو? استدلال و استفاده از تقریرهای متفاوت است. هر سه فیلسوف زمان را در طبیعیات و در رابطه با حرکت تعریف کرده‌اند. گردآوری مطالب این تحقیق به روش کتابخانه‌ای و روش پژوهش آن توصیفی تحلیلی است.
تحلیل و بررسی خیال از نظر ابن‌ سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیال از جمله مفاهیم عام و گسترده‌ای است که در سه حوزه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته است. علاوه بر تفاوت معنای خیال در هریک از این حوزه‌ها، مواضع فیلسوفان، به‌ویژه ابن‌سینا و صدرالمتألهین، در مورد آن نیز متفاوت است.در معرفت شناسی، خیال هم مرحله‌ای از مراحل ادراک هم یکی از قوای مدرک که وظیفه آن حفظ و تمثل محسوسات در زمان غیبت آنهاست، به شمار می‌رود. در فلسفه‌های معاصر، نقش معرفتی خیال به‌عنوان واسطه‌ای بین احساس و عقل مغفول مانده است و تنها تخیلات واهی و غیر واقعی به آن نسبت داده می‌شود.ابن‌سینا در بیشتر مکتوبات خود بر مادی بودن خیال و صورخیالی استدلال کرده است؛ اما از بعضی عبارات وی تجرد مطلق ادراک، حتی ادراک حسی و خیالی استفاده می‌شود. در المباحثات، دلیلی را در قالب یک شبهه بر تجرد صور خیالی ارائه نموده است. به نظر می‌رسد در جمع بین آنها، می‌توان گفت قول به مادی بودن خیال یا بیان دیدگاه ارسطو است، یا قول نخست وی بوده که به‌تدریج از آن عدول کرده است.صدرالمتألهین با اعتقاد به این که شکل و مقدار از عوارض جسم و قابل جمع با تجرد مثالی است، براهین متعددی بر تجرد مثالی خیال اقامه کرده است؛ وی هم‌چنین فعل و انفعالات مادی را معدات ادراک ـ نه خود ادراک ـ دانسته است.در مباحث هستی شناسی، با این‌که ابن‌سینا به‌طور مستقیم درباره عالم خیال سخن نگفته است، اما دلایل وی بر انکار مثل افلاطونی عالم مثال را نیز شامل می‌شود. در مقابل، صدرالمتألهین وجود عالم خیال را برای حفظ پیوستگی فیض از عالم عقل تا عالم طبیعت، لازم می‌داند.در مباحث انسان‌شناسی، صدرالمتألهین با استفاده از تجرد قوه خیال، مرتبه مثالی نفس و بدن مثالی را اثبات کرده است. این دیدگاه منجر به بروز انقلابی در مباحث معرفت نفس گردیده‌ است. اثبات مرتبه مثالی نفس در تبیین بعضی از آموزه‌های دینی و حل بسیاری از مشکلات فلسفی موثر افتاده است.
ناکامی کانت در «ناکامی تئودیسه های فلسفی»؛ نقد و بررسی رویکرد سلبی کانت به تئودیسه
نویسنده:
محمد محمد رضایی ، زهره برقعی ، زهرا فرزانگان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله شرّ از دیدگاه کانت و تئودیسه مورد قبول او در اواخر دوره نقادی با دو رویکرد سلبی و ایجابی به تصویر کشیده شده­است. رویکرد سلبی وی، پایان دادن به هر نوع تئودیسه­پردازی عقل نظری و رویکرد ایجابی­اش، پرداختن به تئودیسه اصیل از منظر عقل عملی است. «ناکامی تمامی تئودیسه­های فلسفی» عنوان مقاله­ای است که کانت با هدف تقویت موضع معرفت­شناسانه خود در اتخاذ رویکردی سلبی نسبت به تئودیسه­های نظری در سال 1791 به نگارش درآورده­­است. از منظر وی تئودیسه­ فلسفی پاسخی عقلانی است به چالشی که عقل، آن را علیه خداوند در مسئله شر ایجاد کرده­است. این درحالی است که عقل هم­چنان­که صلاحیت انتقاد نظری از خداوند به خاطر مسئله شر را ندارد، صلاحیت پاسخ­گویی به آن را هم دارا نیست. اما خود او اینک از منظر یک قاضی بی­طرف به سنجش این چالش­ها و تئودیسه­های مطرح اقدام می­کند تا ناتوانی عقل نظری را در پاسخ به این مسئله کلامی بیش از پیش به تصویر کشد. مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به طرح این تئودیسه­ها، اشکالات کانت بر آن­ها و نقد و ارزیابی این اشکالات بر اساس الهیات امامیه پرداخته و نشان می­دهد وی در این مقاله به نقد بسیاری از تئودیسه­هایی اقدام کرده که خود پیش از این پذیرفته یا پس از آن در طرح تئودیسه اصیل خویش مطرح می­کند. هم­چنین برخی از این تئودیسه­ها موافق با دیدگاه امامیه است و شواهدی بر تأیید آن­ها از منظر عقل و نقل ارائه خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 28
خلود نفس و تجسم اعمال از منظر غزالی، فخررازی و امام خمینی(ره)
نویسنده:
فهیمه کرم‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
میل به جاودانگی یک میل جبلی و ذاتی نوع بشر است که انسان ها در همه دوران های مختلف قصد داشته‌اند این میل را در خود به ظهور برسانند. ایمان به جاودانگی در همه ادیان ابراهیمی، از ارکان باروهای دینی به شمار می رود و متکلمان مسلمان ضمن اینکه در اصل باور به جاودانگی و معاد اشتراک نظر داشته اند، در چگونگی معاد و کیفیت جهان پس از مرگ اختلاف نظر دارند. به طوری که برخی معاد را جسمانی، برخی روحانی و گروهی دیگر جسمانی و روحانی دانسته اند. هم چنین مسئله ی تجسم عمل و بهشت و جهنم اعمال، از مباحث مهم و مطرح در کلام و حکمت الهی است که به رغم دلالت آیات و روایات بسیار بر آن، تفسیرهای مختلفی از آن نشده، از این رو، این رساله به بررسی بحث خلود نفس و تجسم اعمال از دیدگاه این سه متفکر بزرگ اسلامی، امام خمینی، غزالی و فخر رازی اختصاص یافته است. امام خمینی با توجه به حرکت جوهری، اصل جاودانگی را پذیرفته و قائل به معاد جسمانی و روحانی شده و اثبات می کند که انسان با همین جسمی که در عالم طبیعت بوده، با تمام حیثیت ها و ویژگی ها، بدون کمترین تفاوت و بدون مثلیت بلکه به نحو عینیت، معاد و حشر خواهد داشت. غزالی حقیقت انسان و ملاک این همانی شخصیت انسان را روح می داند و با تمسک به عقل و نقل، اصل جاودانگی انسان را اثبات نموده و آن را جاودانگی در پرتو نفس مجرد و بدن جدید می داند، بدون اینکه مشکل تناسخ حاصل شود. فخررازی در حوزه معاد به شکلی دارای تعدد آراء است. در برخی آثارش بر معاد روحانی تأکید کرده، اما در بیشتر آثارش تصریح به جسمانی بودن معاد می کند. روش این رساله ضمن تبیین دیدگاه های این سه اندیشمند اسلامی، تحلیل و تطبیق آن است.
جایگاه وجودی قرآن در عالم هستی از منظر صدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
زینب خانمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کتاب آسمانی مسلمانان و منبع هدایت و سعادت می‌باشد. اندیشمندان بحث-های بسیاری درباره قرآن و آیات آن ارائه کرده‌اند. در این رساله در صددیم تا درباره خود قرآن و نه آیات و الفاظ آن بحث کنیم. این‌که حقیقت قرآن چیست؟ مبدأ آن کجاست ؟ و چه جایگاهی در عالم وجود دارد؟ در میان فیلسوفان صدرالمتالهین و علامه طباطبایی به نوعی بدیع به این امر پرداخته اند. ایشان مبدأ قرآن را علم عنائی پروردگار می‌دانند که قرآن از آن‌جا در تمام مراتب هستی نزول یافته، تا این‌که در عالم طبیعت به وجود لفظی موجود گشته است. از طرف دیگر نه تنها قرآن موجود میان ما کلام خداوند است، بلکه تمام هستی از آن جهت که نشان‌دهنده صانع متعال است، کلام و کتاب خداوند محسوب می‌شود. قرآن نیز مرتبط با این کلام و کتاب در همه مراتب هستی حضور دارد. در فصل دوم این رساله به بررسی کلام و کتاب می‌پردازیم؛ این‌که کلام چیست؟ آیا خداوند متکلم است؟ اقسام و مصادیق کلام کدام است؟ و هم‌چنین به بررسی کتاب و موارد استعمال آن پرداخته و تفاوت کلام و کتاب الهی را تبیین خواهیم کرد. در فصل سوم نیز ابتدا عوالم مختلف هستی را بر اساس علم خداوند ذکر کرده و خصوصیات آن‌ها را بررسی می‌کنیم؛ این عوالم عبارت‌اند از: عنایت، قضا، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات و لوح قدر خارجی. بعد از تبیین این عوالم کیفیت و چگونگی نزول قرآن در آن‌ها را توضیح خواهیم داد. در ارائه مطالب از روش توصیفی-تحلیلی و در گردآوری مطالب از روش کتابخانه‌ای و نرم‌افزاری استفاده کرده ایم.
سعادت از دیدگاه مسکویه
نویسنده:
زهره برقعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مباحث بنیادی در فلسفه اخلاق بحث سعادت است. سعادت، غایت مطلق ومطلوب نهایی تمام فعالیت‏های عقلانی و فضایل اخلاقی است. کلید سعادت، معرفت نفس است و به واسطه تأثیر و تأثّر متقابل روح و بدن سعادت حقیقی انسان با تحقّق تمامی کمالات روحی و جسمی حاصل می‏شود. سعادت‏مند کسی است که از قوی‏ترین لذّت‏ها، اعم از لذّت‏های ذاتی، عقلی، فعلی و دائمی بهره ‏مند است. با توجه به ابعاد شناختی و اخلاقی انسان، هرگز نمی‏توان بدون تحصیل علم و حکمت و تهذیب اخلاق بدین سعادت نایل شد. از آنجا که شکوفایی وبهره‏ گیری از عقل عملی تنها در عرصه جامعه امکان ‏پذیر است، با انزوا و گوشه نشینی کسب سعادت محال است.
  • تعداد رکورد ها : 35