آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 48
بررسی رابطه عالم ذر و تناسخ
نویسنده:
معصومه اعتصامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس آیه 172-174 سوره اعراف که اصطلاحاً به آیه ذر معروف است، قرآن کریم به طور غیر صریح، به یک موطن و نشئه‌ای قبل از دنیا و تعلق نفس به بدن، اشاره می‌کند، که درآن موطن، خداوند از ذریه بنی آدم بر پرستش خود پیمان گرفته، تا در قیامت از ربوبیت خدا اظهار بی اطلاعی نکند، که درباره این عالم، نظرات مختلفی مطرح شده است. ائمه نیز در روایات به تبیین و توضیح این آیه پرداخته‌اند و برخی ویژگی‌های آن عالم را معرفی کرده‌اند. با توجه به شواهد ارائه شده وقوع عالم ذر به واقعیت نزدیک تر است و مطابقت داشتن آن با ظاهر لفظی آیه و وجود روایات فراوان، موید این نظر است. اما به دلیل صعوبت درک جزئیات این مسأله، بهتر است که اصل وجود آن را پذیرفته، و جزئییات آن را به راسخین در علم واگذاریم، اختلاف ظاهری هم که در روایات مرتبط با این مسأله مشاهده می‌شود، هیچ گاه اصل جریان عالم ذر را مخدوش نساخته و لطمه‌ای به آن نمی‌زند. به علاوه توجه به شرایط نقل و تدوین حدیث در آن زمان، بروز چنین اختلافی را توجیه می‌نماید. مسأله تناسخ نیز به عنوان یکی از آموزها ی مطرح در بسیاری از ادیان، نظام‌های فلسفی و باور‌اندیشمندان است، و ادله‌ای بر اثبات ضرورت، امتناع و امکان آن اقامه گردیده است که گروهی از فیلسوفان ما به جهت اینکه تناسخ را محال می‌دانند، عالم ذر را به آن شکلی که در ظاهر آیات و روایات آمده، نمی-پذیرند و به توجیه آیه و حمل آن برخلاف معنای ظاهری اش روی آوردند و دلایل مختلفی را ارائه کردند که بر این اساس اعتقاد به عالم ذر، مستلزم تناسخ باوری است. اما با توجه به عدم استحاله عقلی عالم ذر و با اعتقاد به امکان عقلی تناسخ که به خودی خود امری محال و ذاتاً ممتنع نیست، عالم ذر به معنای ظاهری اش گونه‌ای از تناسخ است و امکان چنین تناسخی وجود دارد و دیگر مشکلی در تحقق عالم ذر به وجود نمی‌آید. واژگان کلیدی: عالم ذر، ذر، تناسخ
بررسی رابطه انسان و خدا از منظر حکمت متعالیه و قرآن با تأکید بر تفسیرالمیزان
نویسنده:
مقدسه خلیلی لاریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله رابطه انسان و خدا، مسئله‌ای بسیار قدیمی است، چون انسان فطرتاً رو به سوی بالا دارد. علاوه بر آن، در بسیاری از علوم از جمله فلسفه نیز قابل طرح است. در علم فلسفه میتوان این مسئله را در دو بعد وجودی و معرفتی بررسی کرد. در بررسی بعد وجودی رابطه انسان و خدا، از فلسفه ماقبل صدرا به دستمی آید که چون اصالت با ماهیت است، علیت نیز در ماهیت مطرح می‌شود، از این رو خداوند به عنوان عله العلل معرفی می‌گردد. این نحوه تبیین از رابطه انسان و خدا با آن چه که در بعضی از آیات قرآن آمده بود تعارض داشت. ولی صدرا با اثبات اصالت وجود، مدار تمامی مباحث فلسفی را بر حول محور وجود قرار داد و چون نخی دانه دانه مسائل فلسفی را به هم مرتبط کرد. و با بیان تشکیک در وجود، علیت را به وجود رابط و مستقل برگرداند. فلسفه صدرا به این جا ختم نشد بلکه صدرا با تحلیل علیت و معلولیت به نظریه تجلی دست یافت و از آن طریق به وحدت شخصیه وجود رسید. در این نقطه از فلسفه او همه موجودات مظهر اسماء و صفات حق تعالی هستند و در محضر او حضور دارند و رابطه‌شان، رابطه جلوه و متجلی و عین الربط با قیوم است و برای وسایط، دیگر تأثیری در ایجاد و علم نیست. همچنین در بعد معرفتی، صدرا بر اساس حرکت جوهریاثبات کرد که نیاز به خداوند به عنوان محرک نخستین، به عمق وجودات سیال راه یافته و عمق وجودشان عین فقر و نیاز است، و موجودات به توسط همین حرکت از نقص به کمال گذر می کنند، و ماده اولی با حرکت اشتدادی، سرانجام به انسانیت و از آن جا به فعلیت محض که همان شهود آگاهانه خداوند است می رسد. این بیان صدرا در تفسیر بعض آیاتی که ناظر به رابطه انسان و خدا در دو بعد وجودی و معرفتی است بسیار نقش دارد، بلکه صدرا توانست با درک حقیقت وجود صرف که منحصر در خداوند است و احاطه قیومیه او و معیت ذات او با موجودات، در تفاسیر آیات معیت، قرب و ملکوت، فهم تازه‌ای را ارائه دهد. فهمی که هیچ یک از پیشینیان قبل از او به آن نرسیده بودند.
استاد دانشگاه باقرالعلوم:ملاصدرا نفس انساني را مانند جهان هستي می داند
نویسنده:
محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ادراکات فطری در منظومه معرفتی ملاصدرا
نویسنده:
محمدتقی یوسفی,مرضیه عظام نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با نظر به اینکه اساس زندگی انسان مبتنی بر معلومات و معارف او است، توجه به اینکه نظام معرفتی وی بر چه اصولی استوار است و تا چه حد می توان بر استحکام و اتقان آنها اعتماد کرد ضروری است. هرچند مباحث معرفت شناسی در آثار ملاصدرا به طور پراکنده بیان شده است، ولی ایشان این مباحث را، بر اساس مبانی فلسفی خویش، با ظرافت و استحکام بالایی مطرح کرده است که خود گویای ژرف نگری و توجه وی به مباحث معرفت شناسی است. یکی از بنیادی ترین مباحث معرفت شناسی مسئله ادراکات فطری یا همان شالوده و بنیانِ یقینیِ معارف بشری است که اعتقاد و اعتماد به این شالوده معیارِ ارزشمندی و اعتبار ادراکات بشر است. غرض از طرح این بحث این است که با بررسی مبانی معرفتی ملاصدرا، دقت و توجه او را در بیان مبناگروی خود و ذکر مصادیق و کارکردهای آن جویا شویم.
بررسی دو قاعده مالاسبب و ذوات الاسباب و نسبت آن دو با ادله اثبات وجود خدا
نویسنده:
مریم رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبا یک نظرکلی و فراگیر بر تاریخ تفکر بشری می‌توان به این مهم دست یافت که بشر از ابتدای پیدایش، بر اساس فطرت جستجوگر خود همواره در پی کشف منشأ هستی در تلاش و تکاپو بوده است و در هیچ برهه از تاریخ، بحث از وجود خدا، از زندگی بشر، بکلی محو نشده است.آثار فلاسفه والهی‌دانان مشحون از برهانهای در اثبات وجود خدا است ولی در عین حال همان متفکران و اندیشمندان در عباراتی دیگر وجود خدا را برهان ناپذیر می‌دانند و گفته خود را اینگونه توجیهکرده‌اند که خداوند متعال در هستی خود نیازمند به علت نیست و به تعبیرآن‌ها مالاسبب است. مالاسبب نیز یا باید بیّن باشد و یا اینکه قیاس برهانی در رساندن شخص به یقین در این باره کارایی ندارد.تلاش نگارنده در این پژوهش متمرکز به این مسئله است که آیا می‌توان از یک سو، ملتزم به دو قاعده مالاسبب و ذوات الاسباب شد و از سوی دیگر، از طریق برهان‌های غیر لمّی به وجود خدا یقین پیدا کرد؟ در پاسخ به این سوال باید بر وجود برهان‌هایخاصیکه نه از نوع لمّی (سیر از علت به معلول) ونه از نوع دلیل(سیر از معلول به علت) است اذعان کرد. نام این برهان‌ها به تعبیر عموم منطق‌دانان از جمله ابن سینا (ره)، انّی مطلق و به تعبیر ملاصدرا (ره)، دلیل استکه در وضعیت خاصی در مبحث اثبات وجود خدا مفید یقین می‌باشد. از این رو مقصود فلاسفه از نفی برهان بر وجود خدا، برهان؛ از نوعلمّی است چرا کهوجود خدا علّّت ندارد تا برهان لمّی برآن اقامه شود. به این ترتیب بین دو مبحث طرح قاعده ذوات الاسباب و مالاسبب در منطق و وجود برهان‌های از نوع انّی مطلق در اثبات وجود خدا هیچ منافاتی وجود ندارد و تمام برهان‌ها وجود خدا از نوع انّی مطلق است که نوعی از آن از نظر منطقی معتبر و یقین آور است.واژگان کلیدی: برهان، برهان لمّی، برهان انّی، برهان انّی مطلق، برهان وجودی، برهان امکان و وجوب، برهان صدیقین، قاعده ذوات الاسباب، قاعده مالاسبب
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
بررسي تطبيقي آيات و روايات تجرد نفس از ديدگاه مکتب تفکيک و صدرالمتألهين
نویسنده:
فرح رامين ، محمدتقي يوسفي ، عالمه علامي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله تجرد نفس به ‌دليل پيوند تنگاتنگ با ديگر مسائل مطرح در حوزه معارف اسلامي در زمره مباحثي است كه همواره مورد توجه عالمان مسلمان بوده است. پيروان مکتب تفکيک از سویی با رد براهين فيلسوفان بر تجرد نفس و اقامه برخي ادله و از سوي ديگر با تكيه بر ظواهر روايات به جسمانيت نفس معتقد‌ند. در مقابل، صدرالمتألهين با عنايت به ادله متعدد عقلي و نيز شواهد نقلي، نفس را موجودي مجرد مي‌داند. با توجه به اينكه هر دو ديدگاه، در اثبات مدعاي خود در زمينه تجرد نفس به آيات و روايات اشاره کرده‌اند، در اين پژوهش کوشیده‌ایم تا ادله نقلي ايشان را در اين زمينه مورد واكاوي قرار دهيم. مطالعه آثار اين دو تفکر و نيز بررسي آيات و روايات مربوط به نفس، اين فرضيه را تقويت مي‌سازد كه ديدگاه صدرا مبني بر تأييد تجرد نفس توسط ادله نقلي، از پشتوانه منطقي و استواري برخوردار است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 40
ادراکات فطری از دیدگاه ملاصدرا و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرضیه عظام نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث ازادراکات فطری به عنوان اساس معرفت بشرهمواره مورد توجه فلاسفه ی شرق وغرب بوده است. لذا دراثر حاضرسعیبرآن است که دریک فصل، نگاهی اجمالی به تاریخچه ی بحث در میان فلاسفه ی شرق وغرب داشته سپس این بحث رابه طور مفصّل ازدیدگاه ملاصدرا و استاد جوادی آ ملی مورد بررسی قرارداده تا اینکه تفاوت دیدگاه ها دراین رابطه مشخص شود. دراین بررسی سه معنا از ادراکات فطری مورد نظراست: ادراکات فطری به معنای علوم بدیهی که اوّلیات تصوری وتصدیقی و فطریات اصطلاحی را دربردارد. ادراکات فطری حضوری که به نحو تکوین با انسان خلق می شوند که این دودسته مورد قبول غالب فلاسفه ی اسلامی است. و فطری به معنای علوم ذاتی عقل، که در میان فلاسفه ی غرب مطرح است.عموم فلاسفه ی مسلمان براین باورند که خداوند تعالی اساس ساختمان بشر را برفطرتی خاص آفریده است که اقتضای ذات اوست. وبه لحاظ این خلقت ویژه دارای اموری فطری است که به دو قسم بینش ها وگرایش های فطری تقسیم می شود از طرفی همه ی گرایش های فطری اش مبتنی بربینش های فطری است. بدین ترتیب انسان موجودی فطرتاً متفکراست که براساس علم واندیشه کار می کند.ازطرفی مطلق علم به حصولی و حضوری و علم حصولی به تصور و تصدیق و هرکدام ازاین دو به بدیهی ونظری،و بدیهی به اوّلی و ثانوی قابل انقسام است. درادراکات حصولی بدیهیات اوّلیه و فطریات اصطلاحی از بدیهیات ثانویه مصداق ادراکات فطری به دو معنای متفاوت هستند و همه ی ادراکات اعم ازنظری و بدیهی مبتنی بر بدیهیات اوّلیه اند؛ ادراکات فطری حضوری علومی هستند که ازبدو خلقت به نحو فطری همراه انسان اند و در مرتبه ی مطلق علم، مصداق دیگر ادراکات فطری و بدون واسطه برای نفس حاضرند.تااینجای بحث، نقطه مشترک تمام فلاسفه ی اسلامی ازجمله ملاصدرا واستاد جوادی آملی است. چند تفاوت قابل ملاحظه میان ملاصدرا واستاد جوادی آملی وجود دارد به این صورت که: ایشان برخلاف نظر ملاصدرا و دیگرفلاسفه ی اسلامی علم حضوری را نیز به بدیهی و نظری تقسیم میکند؛و معتقداست آنچه منحصردرعلم حصولی است تقسیم آن به تصوروتصدیق است که درعلم حضوری راه ندارد.از طرفی دیگر وی مطابقت وعدم مطابقت را ازلوازم هر دو قسم علم و همچنین کشف عرفا می داند. همچنین استاد جوادی معتقد است ادراکات حضوری ذاتی انسانند وانسان ازاین جهت مستوی الخلقه است؛ لذاسخن افلاطون که همه علوم را تذکّر و یادآوریِ دانسته های پیشین می‏داند، باتوجه به علوم حضوری صحیح است.از طرفی هردو بزگوار بواسطه ی مبنا بودن ادراکات فطریبه نقد مکاتب معرفت شناسی ازجمله عقل گرایان، حس گرایان، شکاکان و سوفسطائیان پرداخته اند.کارکردهای دیگرادراکات فطری که دراین اثر به آن اشاره شده است عبارتند از: اثبات توحید، بازگشت علم حصولی به حضوری، ابتنای گرایش های عملی بینش های فطری، نقش ادراکات فطری درساختمان معرفت بشر.
چیستی جاهل قاصر و دلالت‌های الهیاتی آن با تاکید بر آموزه‌های نجات از منظر عقل و نقل
نویسنده:
پدیدآور: دانیال بصیر استاد راهنما: حسن معلمی استاد مشاور: محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
از باورهای قطعی و حتمی که در منابع دینی اسلامی که تأکیدات فراوانی به آن شده است، مسئله برپایی قیامت و حسابرسی اعمال دینوی انسان‌هاست؛ یکی از مباحث کلامی که از دیرباز تا به امروز مورد توجه قرار گرفته است، مسئله نجات و رستگاری انسان‌های روی زمین است؛ لذا عده‌ای از علمای برخی ادیان، بر این باورند که نجات و رستگاری منحصر به آیین خویش بوده و سایر افراد، مستحق عذاب الهی خواهند شد؛ در مقابل عده‌ای یک نوع کثرت‌گرایی نجات را در پیش گرفته‌ و نجات را برای تمامی افراد یکسان می‌داند؛ اما در این میان عده‌ای از علمای دین اسلام، راه اعتدال را اختیار نموده، و نجات را براساس قواعد اصولی دین اسلام تفسیر کرده و سایر افراد غیر مسلمان را یا شرایطی اهل نجات می‌داند. در این بین افرادی هستند که نسبت به مسائل اعتقادی و کلامی دین اسلام، به دلایلی گوناگونی ناآگاه و بی‌اطلاع هستند؛ افرادی که این بی‌اطلاعی و ناآگاهی آنان، نه از روی لجاجت و عناد است بلکه به واسطه قصوری است که به دلایلی دچار آن‌ها شده اند. حال پرسشی که مطرح می‌شود این است که این دسته افراد دارای چه ویژگی‌های هستند که به آنان جاهل قاصر اطلاق شود؟ و اگر شخصی در زمره جاهلان قاصر وارد شد، چه ادله‌ی عقلی و نقلی برای نجات شخص جاهل قاصر ارائه خواهد شد؟ جاهل قاصر، کسی است که به هر دلیلی امکان دسترسی به حق را نداشته و تشخیص حقیقت برایش میسّر نبوده است و این شخص به دلیل معذوریت عقلی که از پیشگاه خداوند متعال دارد، و براساس نص آیات و روایات، اهل نجات خواهد بود.
بررسی تطبیقی سیالیت انسان در حرکت جوهری نفس ملاصدرا و اطوار دازاین در اندیشه هایدگر
نویسنده:
حسن عبدی ، محمدتقی یوسفی ، منصور مهدوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مباحث حکمت صدرایی حرکت جوهری است. بر اساس تشکیک وجود، وقوع حرکت جوهری به نحو اشتدادی، امری ممکن، بلکه واقع‌شده است. تشریح این نظریه که انسان وجودی سیّال دارد، یکی از راهبردی‌ترین مباحث درباره نفس انسانی را روشن می‌سازد. از دیگر سو، دازاین به مثابۀ مسئله‌ای محوری در اندیشه هایدگر، حقیقتی ثابت نیست؛ بلکه دارای ابعاد و اطوار گوناگونی است. با توجه به جایگاه حکمت صدرایی و نیز اندیشۀ هایدگر، مقایسه میان سیالیت انسان در نظریۀ حرکت جوهری صدرایی و اطوار دازاین در نگرش هایدگر می‌تواند زوایای پنهان و ابعاد وجودی بیشتری از انسان را روشن سازد. بر این اساس، در نوشتار حاضر، برای فهم چگونگی سیالیت انسان، نخست ابعاد شش‌گانه حرکت جوهری نفس از منظر صدرا و سپس اطوار دازاین از منظر هایدگر توضیح داده شده است تا زمینه برای مقایسه این دو نظرگاه فراهم گردد. فضای فکری این دو فیلسوف، بیانگر مبانی متفاوت آنهاست. با این‌ همه، در برخی ابعاد حرکت مانند مسافت، میان دو فیلسوف اشتراک ‌نظرهایی را می‌توان یافت. البته نقاط اختلاف بین این دو متفکر دربارۀ انسان و مسیر‌های ممکن او در زندگی بسیار است
صفحات :
از صفحه 111 تا 140
  • تعداد رکورد ها : 48