آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 475
مقایسه تفسیر یوحنای نحوی و ابن‌رشد از عقل در ارسطو
نویسنده:
بیان کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سه مسئلة محوری جهان، خدا و انسان در طول تاریخ فلسفه همواره مورد التفات فیلسوفان بوده است و هر کدام آرا و نظریات خود را به نحوی در این‌باره مطرح ساخته‌اند. در میان این سه مسئله با گذر زمان توجه فزاینده به انسان مشهود است. یکی از مباحث مطرح دربارة انسان مسئلة «نفس» می‌باشد. اگرچه هر فیلسوفی از آغاز تاریخ فلسفه به مباحث مربوط به نفس توجه داشته است، ارسطو نخستین فیلسوفی است که در این باب رسالة مستقلی تألیف کرده است. این رساله از سه دفتر تشکیل شده است. ارسطو در دفتر اول بعد از نکاتی مقدماتی، تاریخچه‌‌ای دربارة نفس ارائه می‌کند و مورد ارزیابی قرار می‌دهد. ودر دفتر دوم به تعریف نفس و معرفی برخی قوای آن می‌پردازد. در دفتر سوم بحث قوا را پی می‌گیرد. در میان مباحث مطرح در این اثر ارسطو مبحث عقل را، که بیشتر از سایر مباحث و به طور خاص به ساحت انسانی مربوط می‌شود، در فصل‌های 8-4 دفتر سوم مطرح کرده است. دربارة این قسمت از کتاب نفس ارسطو از همان روزگار خود او تا امروز تفسیرهای متعددی ارائه شده است.در این پایان‌نامه دو تفسیر مربوط به فصل‌های ویژة عقل، یکی از آن یوحنای نحوی، مفسرِ مسیحی و دیگری از آن ابن‌رشد به عنوان مفسری مسلمان، را جهت مقایسه برگزیده‌ایم. برای این منظور، پس از بیان کلیاتی از فلسفة ارسطو و محورهای بحث او دربارة نفس، دیدگاه‌های ویژة او در باب عقل، یعنی در خصوص موضوعاتی چون عقل منفعل، عقل فعال و عقل عملی، را بر پایة رسالةنفس و بر اساس دو تفسیر فوق گزارش کرده‌ایم. تطبیق میان این دو تفسیر در ضمنِ گزارش و به دنبالِ آن در فصلی جداگانه، صورت گرفته است.
أثر ابن رشد على الفکر الغربی
نویسنده:
أحمد محمد إبراهیم الصاوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
داوری بین ابن رشد و غزالی در علیت و حدوث
نویسنده:
علیرضا اژدر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
ترجمه کتاب  الکشف عن مناهج الادله فی عقایدالمله
نویسنده:
محب الرحمان محمدعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
سادرشیا و میمسیس: بررسی تطبیقی حکمت هنر هندی و فلسفه هنر یونانی با تکیه بر آرای فلوطین
نویسنده:
حسن بلخاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
حکمت شرقی و فلسفه یونانی در برخی از بنیادی ترین مبانی نظری، وجوه مشترکی با هم دارند، همچون ایده و نظریه وحدت وجود که هم شاه بیت معانی در اوپانیشادها (بزرگترین کتاب حکمت هندو) است و هم در اندیشه های فلاسفه بزرگی چون هراکلیت (کاپلستون، 1368، 55)، افلاطون و فلوطین حضوری بارز دارد. سروپالی رادا کریشنان، متفکر بزرگ هندی، برخی از این اشتراکات و تشابهات (همچون «نوس» و «آتمن») را در کتاب تاریخ فلسفه غرب و شرق مورد تامل و تاکید قرار داده است (راداکریشنان، 1382، 7). این اشتراک معانی در حوزه هنر و زیبایی نیز حضور دارد. به عنوان مثال «میمسیس» که بنیاد ایده و نظریه هنر در اندیشه یونانیان (به ویژه با رویکرد معنوی فلوطین) است، در هند با عنوان «سادرشیا» از نوعی سیر و سلوک معنوی در خلق آثار هنری حکایت دارد. این مقاله دو نظریه اصلی «میمسیس» و «سادرشیا» را در حوزه حکمت و فلسفه هنر مورد بحث قرار می دهد و از اشتراک نظری و معنوی هنر در دو تمدن یونانی و هندی با ابتنای بر مبانی حکمی بحث می کند، به ویژه که برخی محققان و متفکران، ارتباط و تاثیر و تاثر این دو تمدن در عرصه هنر را مورد بررسی و نقد قرار داده اند؛ برای نمونه، آناندا کوماراسوآمی در مقاله «نفوذ یونان در هنر هندی».
صفحات :
از صفحه 35 تا 54
تحلیل و محک تهافت غزالی بر فیلسوفان و بررسی دفاعیه ی ابن رشد
نویسنده:
اعظم قاسمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فهم فلسفی از تصور خدا با فهم کلامی تصور خدا از آغاز با چالش­ها و تعارض­هایی مواجه بوده که شاید بتوان نقطه اوج این نزاع را در تهافت الفلاسفه غزالی یافت که فیلسوفان را به خاطر باور به سه مسأله تکفیر کرد. مسأله این پژوهش بازخوانی انتقادات غزالی بر فیلسوفان و محک و ارزیابی دیدگاه او، سپس بررسی قوت و ضعف دفاعیه ابن رشد است. غزالی به­درستی متوجه شده بود که با اثبات قدم عالم، اثبات وجود خدا راه دشواری را در پیش دارد، با این­حال اعتقاد به حدوث زمانی عالم نیز تبعات باطلی به همراه دارد که کمتر از تبعات آموزه فیلسوفان نیست. در خصوص علم خدا به جزئیات نظر می­رسد پاسخ ابن رشد، مناسب است و می‌­تواند ایراد غزالی را در این خصوص برطرف کند. تفاوت غزالی با ابن رشد در این است که او با استناد به قرآن، علم خدا به همه جزئیات را ثابت می­داند، اما فیلسوف در خصوص چیزی به اظهار نظر می‌­پردازد که نمی‌­تواند فهم درست و دقیقی درباره آن داشته باشد. در خصوص معاد جسمانی نیز ابن­رشد با تأویل، بین حقیقت فلسفی و آموزه دینی هماهنگی برقرار می‌­کند اما با اختلاف نظر ابن ­رشد و غزالی درباره تأویل در داوری نهایی نمی­توان گفت حق با غزالی است یا ابن رشد.
صفحات :
از صفحه 185 تا 209
خلقت از نظر غزالی و ابن رشد [پایان نامه ترکی]
نویسنده:
Tuncay Akgün
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : چکیده مفهوم خلقت یکی از مفاهیم کلیدی در شناخت سایر صفات خداوند و ارتباط بین خدا و جهان است. زیرا این موضوع شامل بسیاری از مشکلات مهم دیگر مانند علم خداوند، اراده، عدم تشابه به مخلوقات او، امکان، علیت، رابطه وجود و ماهیت، خلقت ازلی، خلقت از هیچ و نشأت است. دو مبنا در سنت فلسفه و اندیشه کلامی درباره خلقت وجود دارد. یکی از آنها «آفرینش زمانی (پسا)» است که عموماً توسط متکلمان ارائه می شود، در حالی که دیگری رویکرد «آفرینش ابدی» است که عموماً توسط فیلسوفان ارائه می شود. گرچه غزالی در برخی از آثار خود می کوشد از دیدگاه خود در باب خلقت از طریق فلسفه و منطق دفاع کند، اما نکته ای که به آن رسیده است همان متکلمان اشعری است. به گفته وی، خداوند که مختار است هر چه بخواهد انجام دهد (مختار)، جهان را هر زمان که بخواهد از هیچ (پس از آن) با علم بی پایان و اراده مطلق خود آفرید. به گفته ابن رشد، وی در مورد ایجاد متون دینی، دلایل قابل تفسیری اقامه کرده است. بنابراین، در چنین امر متافیزیکی، هیچکس نباید با حقیقت مطلق دانستن افکار خود، ادعای بی دینی عقاید دیگران کند. ابن رشد مانند سایر فیلسوفان جهان را جاودانه می پندارد. اما او دو نوع وجود ابدی دارد. یکی موجود جاویدان بی زمان و بی علت است که همان الله است. دیگری موجود ابدی بی زمان اما مستدل است که ملکوت است. چکیده مفهوم خلقت یکی از مفاهیم کلیدی در شناخت صفات الهی و ارتباط خداوند با هستی است. از آنجایی که این موضوع با مسائلی چون علم الهی، اراده الهی، یگانگی الهی، امکان، علیت، رابطه ذات و وجود، خلقت ازلی، خلقت از هیچ نیز مرتبط است، در فلسفه دین از اهمیت بالایی برخوردار است. در سنت فلسفه و کلام دو خط اصلی درباره خلقت وجود دارد. یکی از آنها «خلق موقت» است که عموم متکلمان اسلامی به آن معتقدند و دومی «خلق ازلی» است که مورد قبول فلاسفه است. غزالی هر چه بخواهد در آثارش با فلسفه و منطق از عقاید خود در باب آفرینش دفاع کند، در مورد متکلمان اسلامی اشعری (اشعری) نیز به همین نکته رسیده است. به عقیده وی، خداوندی که مختار است آنچه را که می‌خواهد انجام دهد، جهان را با علم بی‌پایان و اراده مطلق خود در هر زمان و در هر مکان آفریده است. به نقل از ابن رشد منابع دینی (آیه قرآن و حدیث) دلایلی را بیان کرده اند که قابل بحث است. در نتیجه، در چنین موضوع متافیزیکی، هیچ کس نباید عقاید آن را حقیقت مطلق بداند و دیگران را خارج از دین بداند. ابن رشد مانند سایر فیلسوفان جهان را ازلی می‌پندارد. اما او دو نوع درک وجود ابدی دارد. یکی از آنها وجود جاودانه بی زمان و بی دلیل است، این الله است. دیگری وجود جاودانه بی زمان اما معقول است، این جهان هستی است.
الخطاب الفلسفي بين الغزالي وابن رشد
نویسنده:
عائشة یوسف الدوکالی عرعارة؛ اشراف: ضوء محمد بونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
ثنائية الحقيقة بين الغزالى وابن رشد دراسة مقارنة
نویسنده:
محمد عبد الستار نصار ؛ احمد على عجيبة (مشرف)
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
طنطا: جامعة الازهر,
  • تعداد رکورد ها : 475